به تصوير خيره شو خيره شو ... سلام موضوعي چند وقتيه ذهنم رو درگير كرده و امروز با ديدن اين تصوير برام مسجل شد ... جنگيدن هنره اما سر تر از اون داشتن#جرأت جنگيدنه اونجايي كه ميدوني پيروزي و همه ي بادها موافق توست ، هنري نكردي وارد جنگ بشي اونجايي كه ميدوني قراره وارد ميداني بشي كه نميدوني يا بهتره بگم ميدوني كه اسارتت يا كشته شدنت صد در صده هنر كردي اگر وارد بشي ... گاهي بايد به اين فكر كنيم #كي_هستيم #چي_هستيم و اصلا چرا هستيم اونوقته كه اگر دشمن غالب هم باشه بازم پاي شناختت وايميسي و براش جانبازي ميكني هر كسي به اندازه ي ظرفيت ظرفش ميتونه شريت از زندگيش پر كنه #اندازه_ي_من_و_تو_چقدره؟؟؟؟ خدايا جرات جنگيدن رو ازم نگير يعني اندازه ي شناخت و قدرت درك رو برام بالا ببر . كاملا بيربط: نه با ربطه چون دنيا سراسر صحنه ي جنگه پس بجاي اينكه يكي رو وارد صحنه ي جنگت كني و پشتش رو خالي كني ، خودت رو قوي كن كه نه به ارن نيازي داشته باشي و نه عمر و جونش رو حروم خواسته هات كني . حرف دل : تازه ميفهمم هنوز خيلي مونده بزرگ بشيم جاي #مرتضي_عطايي خاليه يخورده حرف بزنه ارومم كنه يا #رضا_سنجراني يخوره ... بگه بازم بخنديم #به_ياد_شهداي_مدافع_حرم #به_ياد_رفيقان_رفته #جامانده_ام و حرف اخر: ما بر ان عهد كه هستيم بستيم شايد شرايط تغيير كنه اما ياد گرفتيم : رهرو ان نيست گهي تند و گهي خسته رود رهرو انست كه اهسته و پيوسته رود دعام كنين دعاگوتونم شايد اخرين حرفها التماس دعا

و چه کسی میداند بعد تو بر من چه گذشت ؟!!!! یاد دارم شب زنده داریهایت تا سحر در ماه میهمانی خدا یاد دارم نمازهای عاشقانه ات در حرم رضای خدا یاد دارم ارامش قبل تو طوفانت برای کندن ریشه ی دشمن خدا و من از تو اموختم هرچند شاگردت مثل خودت نبود و نیست و نخواهد بود ولی همنشینیه با تو ... وای مرتضی جان و چه کسی میداند بعد تو ... سفت ٬ راسخ ٬ محکم ایستاده ام ولی کسی نمیداند تمام استخوانهای بدنم خورد شده و برای نمایی زیبا داشتن ٬ بند بند و رج رج هیکلم را داربست بندی کرده ام که نگویند شکست... اما تو ای برادر والله انکسرت ظهری و علی الدنیا بعدک ... یادت هست دارد تمام میشود ماه خدا یادت هست هرشب زیارت مولایم رضا داشتی و یادم میکردی هنوز ویس هایت را ذخیره دارم که بشنوم که فراموش نکنم که یادت کنم تا شاید تو نیز مرا یاد کنی عید فطر زیباست شیرین است ولی زیبایی و شیرینی اش زمانیست برام دو چندان که با تو بخندم با تو جشن بگیرم و با تو و در کنار تو قدم بزنم ... دستم بگیر جاماندم به یاد شهید #مرتضي_عطايي

با تعاریف زیادی که شنیدم ز #بهشت شک ندارم که شبیه است به #لبخند_شهید شهيد مدافع حرم #مرتضی_عطایی @mashghe_eshgh_dameshgh

#اولین_انتشار خوش به حال شهدا که پر کشیدند... خوش به حال شهدا خدارو دیدند... این عکس از روی یک کلیپ گرفتم براتون باید صورت عده ای محو بشه تا بتونم پخشش کنم شهیدا #مرتضي_عطايي (ابوعلی) #میرزا_محمود_تقی_پور(شیخ ابوالقاسم) @mashgh_eshgh_dameshgh

این عکسها دقیقا مال دو سال پیش عید فطر هستن از شهید عزیز و بزرگوارمون #مرتضي_عطايي 👇👇👇

#دلنوشته سلام داداش سلام دلاور سلام فرمانده فقط خدا میدونه چشمهایی که تو رو میدید چشمهایی که خنده هات رو میدید و منتقل میکرد به دل و از اونجا به لبها الان کارش شده ذکر خاطراتت دیدن عکسهات ٬ دلتتگی ٬ گاز گرفتن لب... یادته مرتضی بی قراریهای با تو رو الان همونها هستن این بار بی تو بی رضا و بدون بقیه بچه هایی که همتون نور خدا رو داشتین و کنارتون بهترین ارامشها بود و من هنوز اندر خم پیچ کوچه ی اولم زیارتهایی که با هم داشتیم جنگهایی که با هم و در کنار هم کردیم شوخیهامون دیدن داغ رفقامون همشون یکجورایی برامون تحملش با وجود هم ساده تر میشد و الان من ٬ هر روز خبر چیده شدن لاله ای عاشق میشنوم و باغ گل رو روز بهروز خلوت تر میببینم... یادمه #رضا_سنجرانی میگفت همیشه به این فکر میکنم که یک روزی جنگ تموم بشه ما مونده باشیم ٬ نمیدونم با این خلا چجوری باید زندگی کنم یادمه که خودت اقا #مرتضی_عطایی همیشه میگفتی دو نفر نمیتونن به زندگی عادی برگردن یکی کسی که عشق اولش رو از دست داده باشه یکی کسی که نون جنگ رو خورده باشه ... الانم کنار خیابون لب جوب نشستم یاد اون شبی که تو نشستی و پیام دادی حالم بده... الانم من میگم ای خدای مهربان قسمت میدم به چهارده نور زمین و آسمان ٬ که خلقت ادم و عالم برای وجود این معصومین هست: عاقبت همه ی مشتاقان شهادت رو ختم به شهاد کن و مرگ من رو نیز در راه انچه تو دوست میداری ختم به شهادت کن قریب الوقوع ان شاءالله دلم کمی رفاقت میخواهد میخواهد از نوع شهدا رفاقتی که نه بر اساس زیبایی بود ٬ نه دارایی ٬ نه اصن چشمداشت جبران... پاک و خالصانه و بی ریا فداکار برای رضای خدا ملاک ها معنوی و مگه میشود فراموش کرد این رفاقتها رو ... انجایی که هیچکس جز خدا٬ نبود ٬ رفیق بود یار بود و همدم بود یاد لحظه ای که برای اخرین بار بر سر مزارت هنگام سرازیر شدنت به قبر سرت را در آغوش گرفتم و در گوشت نجوا کردم : مرتضی جان سلامم رو به حضرت مادر ٬ حضرت زهرا برسون بخیر ... یادت اومد... پاشو به نون و نمکمون قسم سلامم رو برسون داداش بگو مادر دعا کنه منم آدم شم منم عاقبت بخیر شم #دلتنگتم هم تو هم بقیه ی رفقا @mashghe_eshgh_dameshgh

🔻شهید #مرتضی_عطایی (ابوعلی) با سربند شهید #مهدی_صابری (غلامحسین) درکنار شهید #مصطفی_صدرزاده (سیدابراهیم) دراین فیلم،ابوعلی جانشین شهید صدرزاده در گردان عمار #فاطمیون بود مشق❤️ عشق ❤️دمشق

پیکر شهید #مرتضی_عطایی #خوش_اومدی_دلاور ✋ لطفا فقط با لینک راضی نیستم بدون لینک @mashghe_eshgh_dameshgh

پس از رشادت های فراوان و چند بار مجروحیت های گوناگون، جانباز سرافراز #مرتضی_عطایی در ۲۱ شهریور ماه سال ۱۳۹۵ و همزمان با روز عرفه در منطقه لاذقیه به مقام رفیع شهادت نائل آمد.

درد دل شهید #مرتضی_عطایی با مولایمون آقا جان تو که از آخر گره رو وا میکنی پس چرا امروز فردا میکنی بالاخره روز #عرفه گره #ابوعلی باز شد😭 ان شاءالله گره ما هم باز بشه😭 مدافع حرمی که در روز عرفه مانند حضرت علی اصغر (ع) شهید شد شهید مرتضی عطایی از فرماندهان لشکر فاطمیون بود که در روز 21 شهریورماه سال 95 مصادف با روز عرفه در منطقه لاذقیه به دوستان شهیدش پیوست. شهید عطایی متولد سال 1355 و اهل مشهد بود که با عنوان نیروی افغانستانی وارد لشکر فاطمیون شد. همسر شهید عطایی گفت: خبر دادند مرتضی شهید شده پرسیدم تیر به کجایش خورده؟ گفتند به گلو😔 سرم را رو به آسمان بلند کردم و گفتم خدایا شکرت نشر معارف شهدا درایتا #کانال_زخمیان_عشق @zakhmiyan_eshgh