☘️💐🌾🍁🌼🌴
🍂🍃🌸🍃💐
☘💐🌱
🌾🥀
☘️ 🌹﷽🌹
کتاب_پا_برهنه_در_وادی_مقدس🌼
🍃🌼زندگی_نامه_و_خاطرات :
🌟#شهید_سید_حمید_میر_افضلی🌟
( قسمت_شانزدهم)💦💥
#ام_الحسنین_علیها_السلام
⬅️اخلاص سید حمید فقط در نماز شب و ... خلاصه نمی شد او به دیگر مسائل هم توجه داشت. اواسط سال ۱۳۶۰ بود یک روز دیدم که سید حمید با یک ماشین پر از یخچال و وسایل خانگی و برقی آمد خانه همه را خالی کرد در وسط حیاط خوشحال شدم گفتم بالاخره حمید به فکر ازدواج و تشکیل خانواده افتاده داشت دیر می شد حالا دیگر ۲۵ سالش شده بود آمدم جلو و به او تبریک گفتم و خوشحالی خودم را بیان کردم تعجب کرد و گفت نه بابا این ها را برای خانواده هایی گرفته ام که پدر یا همسرشان در جبهه هستند و به این وسایل نیاز دارند البته فقط خانواده رزمنده ها نبود تا می توانست به فقرا هم کمک می کرد بعد از آن تا مدتی که در رفسنجان بود هر بار می آمد یک جنس را می برد و تحویل می داد یک بار یخچال، یک بار رادیو، یک بار تلویزیون و ... از او پرسیدم حالا این ها را به کی می دی؟ گفت باید بگویم؟ نمیخواست کسی بفهمد او چه کار می کند.
⬅️عملیات چزابه و فتح بستان بسیار موفق بود راه نفوذ دشمن به خوزستان بسته شد اما دشمن پاتک های وسیعی را انجام داد که هیچ کدام موفق نبود همه نیروها برای عملیاتی بزرگ در خوزستان آماده می شوند برای گمراه کردن دشمن یک عملیات انحرافی در محوری دیگر طراحی شد انجام این عملیات به سردار علی هاشمی واگذار شد نام این عملیات به پیشنهاد علی هاشمی ام الحسنین علیها السلام گذاشته شد این نام یکی از القاب مادر سادات بود عملیات
ام الحسنین علیها السلام در محور حمیدیه به کرخه اواخر اسفند ۱۳۶۰ آغاز شد، ذهن دشمن درگیر این عملیات انحرافی شد تا در محورهای دیگر کار هماهنگی نیروها برای عملیات فتح المبین به راحتی انجام گیرد.
⬅️قدرت فرماندهی دشمن با مشکل روبه رو شد عراق دیگر نتوانست با خیال آسوده از جبهه هایی چون چزابه حرکات مهمی انجام دهد در عملیات ام الحسنین علیها السلام نیروهای ما با شیوه نبرد چریکی که تا آن زمان به کار گرفته نشده بود ضرباتی به دشمن وارد آوردند نیروهای ما لطمات و آسیب های کمی دیدند اما دشمن بیش از ۸۵۰ کشته زخمی و اسیر داد و ۱۵ دستگاه تانک و نفربر و ۷ قبضه خمپاره از آن ها منهدم شد.
⬅️ یک شب در حین عملیات ام الحسنین علیها السلام سید حمید را دیدم به من گفت بیا برویم روضه بعد ادامه داد چند نفری را جمع کنیم و با هم بریم توی یک سنگر من دلم گرفته برای یک روضه درست و حسابی خیلی به حضرت زهرا علیه السلام علاقه داشت. رفتیم جایی که حاج آقا هاشمیان و سید برهان و چند نفر از روحانی های رفسنجان آنجا بودند سید برهان روضه خوبی خواند که دل همه را صفا داد سید خیلی گریه کرد بعد انگار بار سنگینی را از دوشش برداشته باشند احساس سبکی می کرد رفت پیش بچه های گردان شاداب و سرحال بود. یاد امامان معصوم خودمان افتادم هر کدام از این بزرگواران خود را با روضه مادرشان تسکین می دادند امام باقر هر گاه که تب می کردند آب خنکی طلب می کرد و وقتی آب به دستان مبارکش می رسید جرعه ای از آن را می نوشیدند سپس با صدای بلند به گونه ای که بیرون خانه نیز شنیده می شد از ته دل مادرش حضرت زهرا علیها السلام را صدا می کرد و بدین گونه سوز تب از بین می رفت.
⬅️ عملیات ام الحسنین علیها السلام به اهداف خود دست یافت و نیروهای دشمن را از هدف اصلی ایران گمراه نبود چند روز بعد عملیات بزرگ فتح المبین آغاز شد.
ادامه_دارد.......
🔼
♦️
🔼
♦️
🔼
♦️
▶️♦️▶️♦️▶️♦️▶️