یه مصاحبه تقریبا مختصری بود که به اقتضاء فرصت محدود نشریه عهد، مختصرتر هم شد. در ادامه پیدیاف نشریه رو میذارم و امیدوارم در فرصت مناسبی بتونم باز اصل حرف در باب "نقش حضرت زهرا در حفاظت از پیوندهای اجتماعی مدنظر اسلام" رو در کانال قرار بدم!
@Masihane
دوتا ظرف غذا بود. از طرف بچههای هیئت. مثل هرشب. یکی سهم رفیقم شد و یکی هم دادم به نگهبان مجتمع.
توی جاده داشتم به این فکر میکردم چقدر کمتوفیق بودم تبرکی حضرت به من نرسید.
یکدفعه دیدم چقدر بد فکر کردم. مگر دفعات قبل که سر این سفره مینشستم، از لیاقتم بود؟ حاشا و کلا. تمامش کَرَم اهل بیت بوده.
بعد به مادرم زهرا گفتم: چقدر هوای ما بیچارهها رو داری! من با نذر شما، "کریمی" میکنم و کرامت به خرج میدم!
نذری که یکی دیگه پخته و یکی دیگه بانی بوده و یکی دیگه توزیع کرده و...
ولی من باهاش کریمی میکنم که این هم از لطف شماست!
#سید_میثم
#شب_شهادت_حضرت_زهرا
@Masihane
🔴 طراح شدن، خوانش کردن | بخش اول
▪️8 آذرماه 1402 بود که رهبر معظم انقلاب در دیدار با بسیجیان به یک نکته مهم در باب بسیجی تراز اشاره کردند. ایشان فرمودند: «جذب «نیروهای طراح» در کنار نیروهای عملیاتی و اهمیت دادن بیشتر به تدبیر و فکر و طراحی»، از جمله توصیههاست.
▪️این توصیه و شاید مطالبه، ریشه در برداشت و تفسیر رهبری از آیات جهاد دارد که سالها قبل در ذیل تفسیر آیات سوره برائت خود را عیان ساخته بود. رهبر انقلاب پیرامون مجاهده با نفس فرمودند: «در مورد مجاهدت با نفس معنایی که اول در ذهن عامه میآید، دادنِ جان در راه جهاد است. درحالیکه فایدهی نفس انسانی فقط فدایی شدن در راه خدا نیست، بلکه تمام مراحل قبل از فدایی شدن، مانند به کارگیری فکر و انرژیها و قوای جسمانی و روحی و قوهی ناطقه، همگی مصداق مجاهدت با نفس است. پس مغزهای خود را برای طرح نقشه به کار اندازید؛ زبانهای خود را در این راه به کار اندازید...» (تفسیر سوره برائت، ص285)
▪️اکنون که محرز است تربیت و جذب نیرویهای طراح و اهمیت دادن بیشتر به تدبیر و فکر و طراحی، یکی از تجلیات مهم مجاهده با نفس است، سوالی به غایت مهم آغوش خود را به روی ما میگشاید: «برای داشتن نیروی طراح(اعم از جذب و تربیت) چه باید کرد؟»
▪️اگر طراحی همان شکافتن سقف و درانداختن «طرحی نو» در کلام حافظ باشد، این مفهوم نسبتی وثیق دارد با مفهوم «خلاقیت». خلاقیتی که به معنای آفرینش است اما نه آنچنان که تنه به خالقیت خدا بزند که میان خلاقیت مخلوق و خالقیت خالق، تفاوت از زمین تا آسمان است. خلاقیت انسان یعنی آفریدن از «شیء»ها و خالقیت خدا یعنی آفریدن از «لا من شیء»ها که حضرت زهرای مرضیه فرمود: ابْتَدَعَ الْأَشْيَاءَ لَا مِنْ شَيْءٍ. (خطبه فدک)
▪️بنابراین لازمهی خلاقیت انسان، وجود «چیزها» و داشتن درک درست و مسئلهمند از آنهاست. به تعبیر روانتر، زمانی ما میتوانیم خلاقیت به خرج داده و طرحی نو دراندازیم، که اشیاء و چیزهای موجود را خوب شناخته و درست خوانش کرده باشیم.
▪️مثلا انسانی میتواند در زمینه طراحی یک خانه یا شهر خلاقیت به خرج دهد، که بتواند به صورت مسئلهمند شهر را مورد خوانش قرار دهد. این موضوع قابلیت تسرّی به سایر طراحیها را دارد.
▪️کسی که متکی بر یک سنت، به خوانش یا بازخوانی مسئلهمند تراث همت میگمارد، امکان بروز خلاقیت و انداختن طرحی نو دارد. کسی که سقف فلک را شناخت، برای او امکان شکافتن آن میسر خواهد شد. چون خلاقیت مترتب بر تصادف نیست.
🔻ادامه در بخش دوم
#سید_میثم
#ارادهورزی
@Masihane
🔵 طراح شدن، خوانش کردن | بخش دوم
▪️خداوند متعال در آغاز فروفرستادن وحی بر رسول خویش میفرماید: «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ» . قرائت کن... خوانش کن... مبتنی بر نام پروردگارت که آفرید. اگر تاکنون جهان و هستی را مبتنی بر دیگر اسامی خوانش میکردید، اکنون موعد آن رسیده تا با «اسم ربّ» به خوانش بپردازید. همان ربّی که آفریدگار است.
▪️کنار هم قرار دادن موضوع «خلق» و «قرائت» معنادار میشود، آنگاه که بدانیم خلاقیت ما نیز در گرو خوانش کردن است و این خوانش صحیح جز ذیل اسم «ربّ» میسر نخواهد بود.
▪️برای گشودن گرههای این پارهسطرها، خوب است از توضیحی درباره «خوانش» شروع کنیم. درباره خوانش در مباحث مرتبط با رشتههایی همچون ارتباطات و مطالعات فرهنگی و ... بسیار سخن رفته؛ گاه به صواب و گاه به گزاف. اما برای دوری از اطالهی کلام که باری جز ملالت خواننده ندارد، مختار نگارنده از خوانش در یک جمله یعنی خواندن متن و هرچیزی که امکان خواندن دارد(مانند شهر، رفتار مردم و...) به شکل مسئلهمند.
▪️مسئلهمندی یعنی خواندن نه برای تفنن و تفریح و پر کردن اوقات فراغت. یعنی خواندن نه برای خواندن که از سنخ لذتهای طبقه متوسط و روشنفکران کافهای است. بلکه خواندن برای شفافتر شدن مسئلهای یا یافتن و کشف پاسخی برای یک مسئلهی از پیش مهیا.
▪️البته ضرورتا چنین خوانشی زمانی اتفاق میافتد که متن توان و ظرفیت خوانش داشته باشد. متنهای ضعیف و نحیفی که از فرآیند پویایی جا ماندهاند و صلب و سفت قابلیت هرگونه مانوری را از بین میبرند، اصطلاحا غیرقابل خوانشاند. تلاش برای مواجههی مسئلهمند با چنین متونی، همان زور اضافی است که فقط اهالی مطایبه و بذلهگویی (اگر نگویم مبتذلنویسان) در باب آن میتوانند صدمن مثنوی بنویسند.
▪️میشود ماجرا را از لنز دیگر آیات هم نگریست. مثلا طراحی یا همان خلاقیت که از یک جنبه همان «احداث» است و آفریدن، از ویژگیهای مهم رسول است که خداوند در توصیف او فرمود: «وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ» (و اما به واسطه نعمتی که خداوند به تو ارزانی داشته، ایجاد و احداث کن). یعنی رسول به واسطهی نعمت ربّ خویش، میتواند نظریه بدهد و تئوری بسازد آن در هم مواردی که تاکنون پای چوبین عقل بشر نرفته است. احداث آن ساختنی است که تاکنون نبوده و اکنون حادث و ایجاد شده است. از این رو «حدیث» را باید متمایز از «قول» دید که اولی در خود «نو» بودن را دارد و حال آنکه دومی میتواند تقلیدی و تقریری باشد از دیگران.
▪️درنتیجه طراح و خلاق و حداث، باید همچون رسول مبعوث شود، هرچند در ساحتی بس دنیویتر؛ و این بعثت در گرو «قرائت» است که خداوند با رسول خویش اینگونه آغاز کرد: «إقرأ».
اینجاست که گام اول طراح شدن را میتوان در یک کلمه دوباره تکرار کرد: توانایی خوانش!
#سید_میثم
#ارادهورزی
@Masihane
22.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#جعفر_پلنگ و امامرضای واقعی...
@Masihane
#شهیدرضی و مطالبهی چه چیز؟
ما داریم سرد میشویم. بعد از شهید سلیمانی، متعدد کشتند و ما داغ و پرحرارت یک چیز خواستیم: انتقام!
اما انگار هربار تصمیمگیران اصلی، ما مردم را کممحلی کردند. حالا در سوگ یک سرباز دیگر، گویی همگی میدانیم انتقامی هرگز در کار نیست. برای همین بیسروصدا فقط غصهی یارِ رفته را میخوریم و مرثیه "آن سفر کرده" را میخوانیم. بیخیال حماسهای که فکر میکردیم سوخت موشکش را فریادهای "انتقام انتقام" ما فراهم میکند.
این چهار خط بالا، خلاصهی حرفهای گفته و نگفتهی دوستانی است که اکنون در سرخوردهترین حال ممکن، غریبانه و دلسوزانه، هم شاکیاند و هم نمیدانند به کجا شکایت بَرَند!!
من غم را، خشم را و حالا زمهریر دلسردی را خوب درک میکنم. اما گمان میکنم اصل معادله را هنوز نتوانستهایم خوب شفاف کنیم.
ما برای تحلیل وضعیت موجود نیازمند اخبار پشتپرده و محرمانه نیستیم. کافیست نگاهی بیندازیم به وضع رقتبار اسرائیل که همچون چارپایی در گِل مانده... البته دور از جان چارپایان!
عزیزان! اگر اسرائیل در ماجرای شهید فخریزاده اقدام کننده بود و اصطلاحا ابتکار عمل را در دست داشت؛ اگر آنجا و چندجای پیش از آن، زده بود و نشسته بود کنجی به تماشای سر رفتن حوصلهی ایرانِ اسلامی و عمل شتابزدهی ما و برای تمام احتمالات، برنامه چیده بود؛ اکنون وضعیت فرق دارد.
اینبار ما هستیم که اقدام میکنیم و چندسویه خنجر میزنیم و برای احتمالات مختلف، سناریو داریم.
ما مثل پسربچهای که از لات محله پسگردنی خورده، نباید حقد و کینه به دل بگیریم تا سر موعد مناسب، سنگی حوالهی شیشهی خانهی آن لات کنیم و با دلی خنک همهجا درگوشی بگوییم: زدم! و این بشود انتقام.
ما همانند بزرگ محلهایم، که درحال اصلاح معضلات و بحرانهای تکتک کوچهپسکوچههاست و با فراغت بال نشسته برای تکتک اتفاقات، برنامهریزی کرده و حتی پیشبینی حوادث غیرمترقبه را هم نموده و با محاسبهی کلی هزینه-فایده، دارد عملیات میکند و این اسرائیل است که گیج و منگ از ضربههای مختلف جبهه مقاومت، چاره را در انتقامهای موضعی دیده!
اصلا بیایید به این سوال فکر کنیم:
خود شهید والامقام سیدرضی در سوریه درحال سامان دادن به چه جبههی مهمی بوده که اینطور دشمن را وادار به رفتار دستپاچه و شتابزدهی حملهی مستقیم کرده؟
خود سیدرضی و شهادتش یعنی ما درحال اقدامیم و اسرائیل در موضع انتقامهای تشفیبخش! نه بعکس!
#سید_میثم
@Masihane