eitaa logo
مسیر فقاهت
2.3هزار دنبال‌کننده
215 عکس
11 ویدیو
37 فایل
🔸 کانال مسیر فقاهت محلی برای #تامل پیرامون داده های فقهی _اصولی و ارائه نکات کاربردی در مسیر فقاهت ✍️صادقی/دانش پژوه فقه و اصول مرکز فقهی ائمه اطهار(علیهم السلام) قم 💠نقل مطالب فقط با #ذکر_منبع💠 شناسه ادمین ( @Masirefeghahat ) 🌱تبادل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰ادله اشتراک احکام بین عالمین و جاهلین 🔸اشتراک احکام بین عالمین و جاهلین از مسلمات اصول شیعه است محقق نائینی در این باره میفرماید: «وقد ادعی تواتر الادلة علی اشتراک العالم والجاهل فی الاحکام ... لکن الظاهر قیام الاجماع بل الضرورة علی ذلک¹» از نظر ایشان این مساله از دین و مذهب است اما به نظر میرسد ادله ی دیگری نیز برای این مساله میتوان اقامه کرد 1️⃣ اطلاق دلیل 🔘اطلاقی که خود دلیل دارد هم شامل عالمین میشود و هم شامل جاهلین مثلا دلیل میگوید لا تشرب الخمر در این دلیل خصوصیتی برای علم نیست لذا اطلاق دارد شایان ذکر است این اطلاق در ناحیه موضوع است 2️⃣ادله ی حسن احتیاط 🔘اگر دلیل لا تشرب الخمر مقید به معلوم بالتفصیل باشد ادله حسن احتیاط لغو و بی مورد خواهد شد چرا که در این فرض اگر مکلف یکی از دو لیوانی را که علم اجمالی دارد بوجود خمر بین این دو اناء مرتکب شد و اتفاقا خمر از آب در آمد اصلا حرامی مرتکب نشده است زیرا واقعا حلال بوده ، طبق این فرض ادله ی حسن احتیاط که کاشف از این است که احکام واقعی روی ذات اشیاء و افعال میرود لغو میشود 3️⃣ ادله شرعی برائت مانند رفع ما لا یعلمون 🔘از این ادله استفاده میشود که ماورای جهل مکلف یک حکم واقعی وجود دارد اما مکلف نمیداند ـــــــــــــــــــــــــــــ *¹:فوائدالاصول،ج۳،ص۱۱ 🆔@masire_feghahat
🔰استاد (زیدعزه) 💢اصالة الثبات💢 🔸تبادری که الآن وجود دارد کاشف از است اما این فهم و تبادر باید در زمان آیات و روایات نیز وجود داشته باشد پس تبادر این زمان باید کاشف از تبادر و وضع در زمان ائمه باشد تا ملاک در فهم متون دینی قرار گیرد 🔹زیرا این وجود دارد که معنا در طول زمان، نقل و پیدا کرده باشد؛ ولی این احتمال با که متکفل اثبات عدم نقل در لغات و در متشرعه و عقلائیه است اثبات می شود 🔸مفاد اصاله الثبات این است که مفاد این لفظ تغییری نکرده و در اعصار سابقه نیز به همین معنای کنونی بوده است پس می شود که لفظ مذکور در زمان صدور روایات نیز همین معنا را می داده است. 🌀اصاله الثبات دو مدرک دارد 1⃣ قطعا اگر معنای لغتی تغییر کرده بود باید برای آن ذکر می شد و در کتب لغت و مانند آن تصریح به این می شد که معنای این لغت در زمان خاصی تغییر کرده همانطور که لغویون در کلماتی که اصاله عربی ندارند تصریح کردند که در چه زمانی وارد در تکلمات عربی شده است 2⃣ قوام فهم و افهام و قوام بر مبنای اصل مذکور است و سیره عقلائی بر آن در طول تاریخ وجود داشته و شارع نیز از آن ردع نکرده است پس این اصل، سیره عقلائی و مورد امضای شارع است 🆔@masire_feghahat
🔰آیت الله خویی (رضوان الله علیه) 🔸معنی غیر واحد فی السند: 🔹إحداهما: أنها ضعيفة السند بالإرسال، لأن ابن أبي عمير قد نقلها عن غير واحد عن أبي عبد اللََّه (عليه السلام) وفي الحدائق وصفها بالإرسال وإن كان قد عمل على طبقها. وهذه المناقشة ساقطة، وذلك لا لأن مراسيل ابن أبي عمير كمسانيده، لما مر غير مرة من أن المراسيل ساقطة عن الحجية مطلقاً، كان مرسلها ابن أبي عمير ونظراءه أم غيرهم، بل لأن قوله: عن غير واحد، معناه: أن الرواية وصلت إليه عن جماعة من الرواة، لعدم صحة هذا التعبير فيما إذا رواها واحد أو اثنان، وتلك الجماعة نطمئن بوثاقة بعضهم على الأقل، لأنه من البعيد أن يكون كلهم غير موثقين. 📚التنقيح ج٤ ص٣٢٣ 🆔@masire_feghahat
🔰۲۴شعبان المعظم سالروز وفات میرزای شیرازی (صاحب فتوای تحریم تنباکو) 🆔@masire_feghahat
🔰میرزای شیرازی و ارکان چهارگانه مرجعیّت 🔻آیت الله شبیری زنجانی نقل میکند: 🔸ارکان اربعه یک عالِم که اگر در او جمع شوند، صلاحیت مرجعیّت دارد، در میرزای شیرازی وجود داشته: علمیّتش درجه اول، تقوایش درجه اول، اخلاقش درجه اول، عقلش هم درجه اول بوده 🔹این چهار چیز در میرزا در حدّ اعلا بوده و نباید کسی هیچ شکی در علمیّت میرزا بکند و اگر هیچ شاهدی نبود جز همین شاگردها و همین‌که هر چه ملّای متفکر می‌بینیم، تربیت شده اویند، کافی بود. . 🔸در تاریخ شیعه دو نفر ملّای درجه اول هستند که شاگردهای آنها مهم‌ترین شاگردهای همه اعصارند: یکی وحید بهبهانی و دیگری میرزای شیرازی 🔹 وحید بهبهانی شاگردانی همانند بحرالعلوم، صاحب ریاض، کاشف الغطاء، میرزا مهدی شهرستانی، سید محسن اعرجی و ملا مهدی نراقی داشته است که نشان دهندة موقعیت علمی ممتاز اوست. . 🔸بزرگان طبقه بعد از میرزای شیرازی نیز که مطالب تحقیقی و محققانه‌ای دارند، همه از شاگردان اویند؛ مثل آخوند خراسانی، سید محمّد کاظم یزدی، سید محمّد فشارکی، میرزا محمّد تقی شیرازی، سید اسماعیل صدر، سید حسن صدر، شریعت اصفهانی و... که نشان‌دهنده سطح بالای علمی ایشان است 📚جرعه‌ای از دریا، ج۱، ص۱۱۳ 🆔@masire_feghahat
🔰میرزا و ماندگار شدن در نجف اشرف 🔻مرحوم آیت الله سیدرضی شیرازی نقل میکند: 🔸مرحوم میرزای شیرازی از اصفهان به زیارت نجف اشرف شد، مرحوم در نجف بوده است و میل داشت که میرزا به اصفهان مراجعت نکند و در حوزه نجف اقامت نماید 🔹 شیخ در مجلسی با میرزا اجتماع می کند و مسئله ای را عنوان بحث قرار می دهد و راجع به چنان غور می کند و به چند صورت برای نفی و اثبات آن مسئله دلیل و برهان اقامه می کند که میرزا از مقام علمی شیخ تعجب کرده و در آن مجلس این بیت را می گوید: 🌀چشم مسافر چو بر جمال تو افتد عزم رحیلش بدل شود به اقامت 🔅از برگشتن به اصفهان منصرف شده و در نجف ماندگار می شود و در درس شیخ شرکت کرده به جایی می رسد که میرزای شیرازی و مرجع کل می شود 🆔@masire_feghahat
🔰تشکیک در اصل در مقام بیان بودن 🔸اصولیون هنگام شک در اینکه آیا متکلم در مقام بیان بوده یا خیر؟! اصلی تاسیس کرده اند موسوم به اصل در مقام بیان و با این اصل در مقام بیان بودن متکلم را اثبات میکنند اما میرزای شیرازی مقاله ی دیگری در اینباره دارد و مخالف این اصل میباشد 🔹میرزای شیرازی می فرماید: «العبرة بكونه في مقام البيان في تلك الحال، فلا بد من إحرازه في التمسك بإطلاق المطلق، و لا يخفى أن إحرازه في غاية الإشكال، إذ لا يجب عقلا على المتكلم بيان تمام مقصوده حال التكلم، بل له تأخيره إلى أول وقت العمل، و لم يثبت عليه- أيضا- حتى يحرز بها ذلك، و لأجل ذلك يكون المطلقات الواردة في الشريعة عندي مجملات‏ مهملات‏. و من هنا يظهر ما في دعوى بعضهم أن الأصل كون المتكلم في مقام البيان، لعدم صلاحية شي‏ء لكونه مدركا له عدا الغلبة، و قد عرفت حالها¹ 🔸از نظر مرحوم میرزا برای تمسک به اطلاق کلام ، در مقام بیان بودن متکلم بایستی احراز بشود و احراز اینچنینی در غایت اشکال است چراکه عقلا بر متکلم واجب نیست تمام مقصود خودش را همان زمان بگوید بلکه میتواند با تاخیر بگوید لذا رای ایشان در رابطه بااطلاقات وارده در شریعت مجملات مهملات است و اصل مذکور را قبول ندارد 🔹 شایان ذکر است التزام به این نظریه موجب إنسداد می گردد. ــــــــــــــــــــ *¹:تقريرات آية الله المجدد الشيرازي،ج۴،ص۳۲۲ 🆔@masire_feghahat
هدایت شده از مسیر فقاهت
🔰توسل سید عالمي به مرقد شیخ انصاری و کرامت میرزای شیرازی آیت الله سید میرزا هادی خراسانی حائری در کتاب معجزه و کرامات ائمه اطهار می نویسد : 🔹 حکایت کرد عالم بارع ثقه، الشيخ محمد القمى «دام فضله» از عالم اورع ثقه، السيد احمد الارجزینی که جناب ارجزینی پیرمردی بود متقی و محضر خاتم المجتهدين و المتقین شیخ انصاری «اعلى الله مقامه» را درک نموده، سید فرمود: 🔸مادام که حضرت شیخ «قدس سره» در حیات بودند متکفل مخارج من كما هو حقه بودند، بعد از رحلت آن بزرگوار به عالم قدس امر معیشت بر من سخت شد، روزی از خانه بیرون رفتم در صدد تهيه طعام برای اهل و عیال چیزی تحصیل نشد، تا آنکه روز نزدیک به پایان رسید، ایام تابستان و هوا در نهایت گرما درب حرم مطهر را هم بستند مردم از تردد ایستادند آشنائی را هم پیدا نکردم، با کمال یأس و نا امیدی از اسباب ظاهریه، به مقبره منوره شیخ انصاری در آمدم و اظهار کردم که حضرت شما از حاتم طائی کمتر نیستید 🔹 جمعی بر سرا مقبره حاتم وارد شدند و طلب ضیافت از او کردند، وقتی نگذشت که عده ای از خویشان حاتم به تعجیل حاضر شدند و شتری نجری ضیافت نیکو به ایشان نمودند و گفتند: حاتم به خواب ما آمد . میهمان های مرا دریابید». من هم الساعه میهمان شما هستم 🔸مشغول به فاتحه خواندن شده زمانی نگذشت، دیدم میرزای شیرازی «اعلى الله مقامه» با کمال سرعت می آید و از شدت حرارت هوا غرق در عرق شده، رسید نزدیک مقبره دست از شباک «پنجره» داخل نمود به طرف من دراز کرد به سرعت وجهی به من داد و فوری برگشت، از شدت گرما فاتحه هم نخواند 🔹 هرگز کسی گمان یا توقع نداشت که در آن وقت ظهر از خانه بیرون بیاید، چون در کمال نظافت و لطافت مزاج بودند. من هم با آن پول هر چه لازم بود خریدم و به منزل برای عائله بردم و از پذیرائی شیخ انصاری خوشحال و متشکر شدم 📚معجزات و کرامات ائمه اطهار ؛ ص ۳۵ 🆔@masire_feghahat نقل مطلب صرفا با لینک کانال
🔰ذاتی یا عرضی بودن حجیت (بخش دوم) 2⃣دیدگاه دوم : حجّیّت إطمینان ذاتی است ▪️ محقّق نراقی می فرماید: إنّ العلم الّذي هو في الشّرعيّات من غير إحتياجٍ إلى و برهانٍ، ، و هو الّذي لا يلتفت أهل العرف و معظم الناس إلى إحتمال خلافه و لا يعتبرونه في مطالبهم و لا يعتنون به في مقاصدهم و الحاصل أن لا يحتمل خلافه بحسب متعارف الناس و عاداتهم، لا ما لا يحتمل خلافه أصلا، أو لا يجوّز العقل خلافه أو عدّ خلافه محالاً عقليّاً و ذلك لأنّ مطلوب الشارع و مراد اللّه سبحانه و حججه الوسائط (عليهم السّلام) من العباد: هو الإطاعة و التسليم و الانقياد، و التجنّب عن المخالفة و العصيان¹ 🔸از نظر محقق نراقی علم عادی یا همان اطمینان عرفی علمی است که از آن تعبیر به حجت در شرعیات میشود و نیاز به دلیل و برهانی برای حجیت ندارد و از این عبارت ایشان استظهار میشود که از نظر ایشان حجیت علم عادی (اطمینان) ذاتی است ▪️ آیت الله إسحاق فیّاض می فرماید: إنّ الشخص إذا كان واثقاً و مطمئناً بعدالة زيد مثلاً كفى و إن لم يكن من أهل الفهم و الخبرة على أساس أنّ حجّيّة الاطمئنان كحجّيّة العلم فلا يتوقّف ثبوتها على دليلٍ، و من هنا لا فرق بين أن يحصل من سببٍ عاديٍّ أو غير عاديٍّ بإعتبار أنّه غير ملتفتٍ إلى أنّ السبب الموجب له غير عادي و إلّا لَزال إطمئنانه² 🔹ظاهر کلام ایشان، این است که حجّیّت إطمینان ذاتی است و قابل ردع نمی باشد ــــــــــــــــ *¹:عوائد الأيام في بيان قواعد الأحكام،ص۴۳۵ *²:تعاليق مبسوطة على العروة الوثقى،ج‌۴، ص۴۸ 🆔@masire_feghahat نقل‌مطالب‌صرفا‌با‌لینک‌کانال
🔰مرحوم آیت الله العظمی (رضوان الله علیه) 💢💢 🔸آیت الله بروجردی قاعده بسیار ارزشمند «» را در فقه الحدیث پی ریخت طبق این قاعده اگر مطلبی در گوناگون ذکر شده باشد، کاشف از این حقیقت است که آن مفهوم است ولی راویان، آن را با تعبیراتی گوناگون آورده اند و هر کس همان مفهوم را با عبارت خودش کرده است 🔹 بنابراین هر گاه تشخیص داده شد که مضمون روایات یک واقعه بوده است که با تعابیر گوناگون نقل شده، دانسته می شود که آن ممکن است از امام نباشد، لذا باید به از مضمون روایات بسنده کرد ✳️ که پاره ای از فقها مطرح کرده اند، به همین قاعده بر می گردد 🆔@masire_feghahat نقل‌مطالب‌صرفا‌با‌لینک‌کانال
🔰{بخش اول} 💢تطبیق القواعد💢 🔸انصراف به حسب آن به شش نوع تقسیم میشود که به هریک از آنها به همراه حکم آن اشاره میشود : 1⃣نوع اول : 🔻این انصراف ناشی از است که موجب میشود لفظ مطلق انصراف پیدا کند به موردی که غلبه وجودی دارد مثلا کلمه آب در ذهن کسی که در کنار رود فرات زندگی میکند انصراف دارد به آب فرات به دلیل کثرت آب فرات در آن منطقه نسبت به آب های دیگر¹ 🌀حکم این انصراف 🔻این نوع از انصراف ، موجب تقیید مطلق نمیشود چراکه قبل از تامل و بعد از آن داریم به این که منصرف الیه از اطلاق اراده نشده است 🔻ویژگی این انصراف این است که با تامل زائل نمیشود یعنی ذهن چه با تامل و چه بدون تامل منصرف میشود به مورد کثیرالوجود لکن این انصراف ذهنی موجب تقیید مطلق نمیشود² ـــــــــــــــــــــــــــ *¹:منتهی الدرایة فی توضیح الکفایة،ج۳،ص۷۲۹ *²:همان 🆔@masire_feghahat
🔰شرطیت در تکالیف 🔸نظر مشهور فقهاء این است که بر خلاف (عقل و قدرت و بلوغ) اسلام شرط تکلیف و احکام بین مسلمان و کافر مشترک است 🔹دلیل مشهور اطلاق ادله ای همچون آیه شریفه «لله علی الناس حج البیت ¹» و هچنین آیه شریفه «وویل للمشرکین الذین لایؤتون الزکاة و هم بالآخرة هم کافرون² » 🔸البته شایان ذکر است که درصورتی که کافر مسلمان شود باتوجه به قاعده «الاسلام یجب ما قبله» فوائت را نیاز نیست قضاء کند علاوه بر این قاعده به آیه شریفه «قل للذین کفروا ان ینتهوا یغفر لهم ما قد سلف³» نیز برای عدم وجوب قضاء فوائت استدلال شده است 🔹دلیل قاعده «الاسلام یجب ما قبله» سیره قطعیه ای است که در زمان نبی مکرم(ص) بر عفو از فوائت ثابت بوده است⁴ ــــــــــــــــــ *¹: سوره آل عمران/۹۷ *²: سوره فصلت /۷-۶ *³:سورت انفال/۳۸ *⁴:دروس تمهیدیه فی الفقه الاستدلالی ،ج۱،ص۱۶ 🆔@masire_feghahat
🔰ذاتی یا عرضی بودن حجیت (بخش سوم) 3⃣دیدگاه سوم :حجّیّت إطمینان قابل إثبات ، ولی قابل می باشد 🔆یعنی اگر دلیلی بر ردع از آن اقامه نشد، حجّت می گردد، ولی اگر مورد ردع قرار گرفت، حجّت نیست. 🔹آیت الله اراکی می فرماید: «یُمكن أن يقال: إنّ بقاء هذه الحجيّة إلى تنصيصٍ من الشّرع، بل هو حتّى يرد من الشّرع في مقام على عدم كفايته و لزوم العلم، فيقتصر في ذلك على ذلك المقام كما في مقام العلم بالنجاسة، حيث قال: حتّى ترى في منقاره دماً، و كما في مقام الشهادة: «على مثل هذا فاشهد أو دع»، فيكون هذا برزخاً بين العلم و الظنّ من حيث إنّ العلم غير قابلٍ للجعل في شي‌ءٍ من طرفيِ الإثبات و النّفي، و الظنّ قابلٌ له في كليهما، و هذا قابلٌ له في الثاني دون الأوّل¹.» ـــــــــــــــــــــــــــــ *¹:كتاب الطهارة،ج‌۲،ص۱۳۰ 🆔@masire_feghahat
🔰فرق بین و از دیدگاه محقق نائینی و محقق خویی 🔸محقق نائینی بین متعلق و موضوع این گونه فرق گذاری میکند که ضابطه متعلق این است که به سوی او بعث و زجر میشود. مثلا در وجوب اکرام علماء، متعلق است چون بعث به سوی اکرام شده است. اما نسبت به موضوع، بعث و زجر صورت نگرفته است. در این مثال علماء موضوع است. بنا بر این مطالب، متعلق باید باشد چون بعث و زچر به مقدور صورت میگیرد. 🔹محقق خویی میفرماید: ضابطه قیودی که در ناحیه موضوع اخذ میشوند این است که یا غیر مقدور باشند مانند شرطیت دلوک شمس برای وجوب نماز. و یا تناسب حکم و موضوع اقتضاء میکند که در ناحیه موضوع اخذ شوند. و لو این که مقدور باشد. مثل وجوب وفای به عقود. عقود و لو این که اختیاری است ولی چون بحث امضا نسبت به عقود مطرح میشود فرض وجودش شده است 🆔@masire_feghahat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حدیث6 استاد حسینی شیرازی 21.12.1400.mp3
5.8M
🔰 استاد (زیدعزه) 🔸کارگاه حدیث / جلسه ششم 🔻مرکز فقهی ائمه اطهار(علیهم السلام) 📆 ۲۱/اسفندماه/۱۴۰۰ 🆔@masire_feghahat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رجال6 20.7.1400.mp3
10.72M
🔰استاد (زیدعزه) 🔸کلاس رجال / جلسه ششم 🔻مرکز فقهی ائمه اطهار(علیهم السلام) 📆 ۲۰/مهرماه/۱۴۰۰ 🆔@masire_feghahat
رجال 7 27.7.1400.mp3
21.14M
🔰استاد (زیدعزه) 🔸کلاس رجال / جلسه هفتم 🔻مرکز فقهی ائمه اطهار(علیهم السلام) 📆 ۲۷/مهرماه/۱۴۰۰ 🆔@masire_feghahat
رجال8 4.4.1400.mp3
19.15M
🔰استاد (زیدعزه) 🔸کلاس رجال / جلسه هشتم 🔻مرکز فقهی ائمه اطهار(علیهم السلام) 📆 ۴/آبانماه/۱۴۰۰ 🆔@masire_feghahat
رجال 9 9.8.1400.mp3
19.49M
🔰استاد (زیدعزه) 🔸کلاس رجال / جلسه نهم 🔻مرکز فقهی ائمه اطهار(علیهم السلام) 📆 ۹/آبانماه/۱۴۰۰ 🆔@masire_feghahat
رجال 10 11.8.1400.mp3
19.87M
🔰استاد (زیدعزه) 🔸کلاس رجال / جلسه دهم 🔻مرکز فقهی ائمه اطهار(علیهم السلام) 📆 ۱۱/آبانماه/۱۴۰۰ 🆔@masire_feghahat
🔰{بخش دوم} 💢تطبیق القواعد💢 🔸انصراف به حسب آن به شش نوع تقسیم میشود که به هریک از آنها به همراه حکم آن اشاره میشود : 2️⃣نوع دوم: 🔻این انصراف موجب می شود در اراده معنای منصرف اليه از لفظ مطلق ایجاد شود لکن با زائل می شود 🔅منشأ این انصراف بدوی، مطلق در منصرف اليه است که موجب می شود ذهن به آن انس بگیرد 🌀حکم این انصراف 🔻این نوع از انصراف هم موجب تقیید مطلق شود 🔻فرق بين انصراف بدوی و انصراف خطوری این است که انصراف بدوی موجب شك در اراده منصرف اليه از مطلق می شود و با تأمل هم زائل می شود ولی انصراف خطوری موجب شك بدوی در اراده منصرف الیه نمی شود بلکه از همان ابتدا قطع وجود دارد که اراده نشده است و همچنین این خطور ذهنی با تأمل زائل نمی شود ☑️در نتیجه این دو انصراف از جهت عدم تقیید مطلق مشترك و از جهت استقرار و عدم استقرار، مفترق می باشند 🆔@masire_feghahat
🔰استظهار سید یزدی از روایت «اخوک دینک» 🟢إنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ (صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ) قَالَ لِکُمَیْلِ بْنِ زِیَادٍ فِیمَا قَالَ: یَا کُمَیْلُ، أَخُوکَ دِینُکَ، فَاحْتَطْ لِدِینِکَ بِمَا شِئْتَ. 🔸سید یزدی در حاشیه ای که بر رسائل دارد بر استظهار شیخ اعظم حاشیه ای اشکالی زده و نظر خود را اینگونه تبیین میکند : 🔹ظاهر کلام شیخ رضوان الله علیه این است که در این روایت به توصیه شده است، اما این خلاف ظاهر است و ظاهر این حدیث توصیه به است، و برادر را به منزله دین قرار داده است نه اینکه دین را به منزله برادر قرار داده باشد. 🔸و اینکه گفته شود خبر مقدم و مبتدا مؤخر شده است و (اخوک) خبر مقدم و (دینک) مبتدای مؤخر است و درنتیجه معنای روایت أخ در دین شده است به این معنا که تنها برادر ما دین ماست، خلاف ظاهر است و اصل بر عدم تقدیم خبر و تأخیر مبتداست و قرینه ای بر این خلاف ظاهر وجود ندارد. 🔄ممکن است گفته شود حدیث قرینه بر تقدیم خبر و تأخیر مبتداست، زیرا در ذیل امر به احتیاط در مورد شده است و اگر توصیه به برادر مراد بود باید امر به احتیاط در مورد برادر میشد نه دین ✳️در جواب میگوییم: این معنا با عبارت «فاحتط لدینک»نیز منافات ندارد، زیرا این نظیر این است که گفته شود: زید اسد فاحفظ نفسک من السد که مراد حفظ از زید است نه اسد 🆔@masire_feghahat
🔰شرائع الاسلام (رضوان الله علیه) 🔸آیت الله شبیری زنجانی نقل میکنند: 🔹والد مرحوم آقای فاضل می‌گفت: من به آقای بروجردی عرض کردم: شما می‌توانید مثل شرایع بنویسید؟ فرمود: من يک صفحه‌اش را هم نمی‌توانم! 📚 جرعه‌ای از دریا ؛ ج ۱ ص ۵۸۶ 🆔@masire_feghahat