کانال#مسیر_فقاهت.mp3
5.31M
🔰استاد فاضل لنکرانی
▪️منصب تشریع معصومین (علیهم السلام)، شواهد و نکات پیرامون تشریع
🌀برشی از خارج اصول ۱۴۰۳/۰۷/۱۴
🆔https://eitaa.com/masire_feghahat
مسیر فقاهت
🔰استاد شبیری ▪️مسلم بودن #حق_تشریع برای پیامبر(صلی الله علیه و آله) و حضرات اهل بیت(سلام الله علیهم
اینجا نیز میتوانید این بحث را پیگیری بفرمایید
🆔https://eitaa.com/masire_feghahat
کانال#مسیر_فقاهت.mp3
8.73M
🔰استاد شب زنده دار
▪️اقسام اباحه
▪️تقریب #اباحه_اقتضائی
▪️اشکال به مسلک #حق_الطاعه
🌀برشی از درس خارج اصول
🆔🆔https://eitaa.com/masire_feghahat
مسالک مختلف فقها در چیستی حکم حکومتی-استاد حسینی نسب .mp3
21.88M
🎙مسالک مختلف فقها در چیستی "حکم حکومتی"
🔹 استاد سید مصطفی حسینی نسب
📌3 آبان ماه 1403
🆔https://eitaa.com/masire_feghahat
🔰همایش فقه المقاومة
📌ارائه دهندگان
📍 آیت الله حاج شیخ محمد جواد فاضل لنکرانی
رئیس مجتمع آموزشی پژوهشی ائمه اطهار علیهم السلام
با موضوع : قلمرو و گستره مقاومت با محوریت قاعده لاحرج
📍علامه شیخ معین الدقیق
نماینده حزبالله لبنان در ایران
با موضوع :تبیین میدان نبرد با صهیونیسم
📍دبیر علمی
حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد علی قاسمی
معاون پژوهش مجتمع آموزشی پژوهشی ائمه اطهار علیهم السلام
⏰زمان:17 آبان ماه 1403 ساعت 9 الی 11
🕌مکان : قم_میدان معلم _ مرکز فقهی ائمه اطهار علیهم السلام _ سالن فقاهت.
🆔https://eitaa.com/masire_feghahat
🔰اثر «تفکیک بین روایات افتائی و تعلیمی» در فتوا {بخش اول}
💠یکی از مسائلی که در شرائط لباس مصلی مطرح میشود این است که نمازخواندن در لباس هایی که از چرم حیوان گرفته شده است و آن حیوان مشکوک التذکیه باشد، چه حکمی دارد ؟
🔸صاحب عروه فرموده است که : اللحم أو الشحم أو الجلد المأخوذ من يد الكافر أو المطروح في بلاد الكفار.أو المأخوذ من يد مجهول الحال في غير سوق المسلمين أو المطروح في أرض المسلمين إذا لم يكن عليه أثر الاستعمال محكوم بعدم التذكية و لا يجوز الصلاة فيه بل و كذا المأخوذ من يد المسلم إذا علم أنه أخذه من يد الكافر مع عدم مبالاته بكونه من ميتة أو مذكى(العروه الوثقى فيما تعم به البلوى (طبع قديم ،للسيد اليزدى)، ج1، ص: 559)
🔹در نقطه ی مقابل آیت الله سیستانی فرموده اند که نماز در لباس مشکوک التذکیه اشکالی ندارد: کاپشن چرمی و مانند آن، که چرمش از حیوان حلال گوشتی که خون جهنده دارد تهیه شده، در صورتی که احتمال معقول داده شود مربوط به حیوانی است که ذبح شرعی شده، پاک میباشد و نماز خواندن با آن جایز است، هرچند نشانــههای ذبح شرعی را دارا نباشد و ساخت کشورهای غیر اسلامی باشد و مسلمان وارد کنندۀ آن هم در زمینۀ ذبح شرعی و عدم ذبح شرعی آن تحقیق نکرده باشد؛امّا چنانچه فرد یقین یا اطمینان دارد از حیوانی است که ذبح شرعی نشده، نجس و مردار محسوب میشود.(رساله جامع،ج1،ص441)
🌀برای تحلیل این فتوای آیت الله سیستانی که «مبتنی است بر تفکیک میان روایات افتایی و تعلیمی» باید نسبت میان دو طائفه روایات موجود در مقام بررسی شود هرچند بحث های مهم و فنی دیگری نیز در اینجا مطرح است که فعلا خارج از ما هو المهم من الغرض است.
🆔https://eitaa.com/masire_feghahat
هدایت شده از صادقی
🔰اثر «تفکیک بین روایات افتائی و تعلیمی» در فتوا {بخش دوم}
🔅بیان شد که نسبت به چرم متخذ از حیوان مشکوک التذکیه دو دسته روایات وجود دارد
🌀روایات مجوزه مطلقه {مفاد این دسته از روایات این است که جواب امام علیه السلام اطلاق دارد و تفصیل نداده اند بین سوق مسلمین و سوق غیر مسلمین مثل سوق مشترک بین مسلمین و کفار}
◾️عنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ يُونُسَ أَنَّ أَبَاهُ كَتَبَ إِلَى أَبِي الْحَسَنِ ع يَسْأَلُهُ عَنِ الْفَرْوِ وَ الْخُفِّ أَلْبَسُهُ وَ أُصَلِّي فِيهِ وَ لَا أَعْلَمُ أَنَّهُ ذَكِيٌّ #فَكَتَبَ_لَابَأْسَ_بِه (وسائل الشيعة، ج4، ص: 456)
🌀روایات مانعه مقیده (مفاد این دسته از روایات این است که نماز با چنین لباسی در صورتی اشکال ندارد که تولید شده در ارض اسلام باشد)
▫️عنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنِ الْعَبْدِ الصَّالِحِ ع أَنَّهُ قَالَ: لَا بَأْسَ بِالصَّلَاةِ فِي الْفِرَاءِ الْيَمَانِيِّ وَ #فِيمَاصُنِعَ_فِي_أَرْضِ_الْإِسْلَامِ- قُلْتُ فَإِن كَانَ فِيهَا غَيْرُ أَهْلِ الْإِسْلَامِ- قَالَ إِذَا كَانَ #الْغَالِبُ عَلَيْهَا الْمُسْلِمِينَ فَلَا بَأْسَ.(وسائل الشيعة، ج3، ص: 492) مفهوم این روایت این است که چناچه این لباس مشکوک التذکیه در بازاری است که غلبه آن شهر با مسلمانان نیست نماز با آن صحیح نمی باشد.
💠مقتضای #صناعت_اصولی این است که در صورتی که دو خطاب مطلق و مقید به لحاظ نفی و اثبات مختلفین باشند مانند جایی که در یک خطاب گفته شود «اکرم العالم» و در خطاب دیگر گفته شود «لاتکرم العالم الفاسق» روشن است که در اینجا خطاب مقید؛ خطاب مطلق را #تقیید میزند
❇️ لکن آیت الله سیستانی در اینجا #تفصیلی دارند بدین تقریب که چناچه خطاب اطلاقی در #مقام_افتاء بود، خطاب مقید نمیتواند آنرا تقیید بزند .
💢ادامه دارد...
🆔https://eitaa.com/masire_feghahat
هدایت شده از مسیر فقاهت
🔰 #دلالت_اشاره
💢تطبیق القواعد💢
🔹تعریف:مراد از دلالت اشاره،
#انتقال_از_مدلول_لفظ_به_لازمه_اش می باشد به گونه ای که این ملازمه به نحوی نیست که بتوان استظهار کرد که متکلّم لازم را اراده کرده است و نهایت #دلالت_آن، به نحو #اشعار است، نه ظهور.
🔸تطبیقات:
🔹شهید اوّل می فرماید: « يستفاد من دلالة الإشارة أحكامٌ كقوله تعالى: «وَ حمله و فصاله ثلاثون شَهْرا¹» مع قوله: « وَ فصاله فِي عامین²» فإنّه #يشير إلى أن أقل الحمل ستّة أشهر.³»
🔸میرزای قمی می فرماید: « و اعلم أنّا نقول بإقتضاء الأمر وجوب مقدّمته و النّهي عن ضدّه إقتضاءً تبعيّاً من باب #دلالة_الإشارة، لكنّه ليس من الأحكام الأصليّة، بل هو من الخطابات التّوصّليّة⁴.»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
*¹:سوره أحقاف،آیه۱۵
*²:سوره لقمان،آیه۱٤
*³:القواعد و الفوائد،ج۱،ص۲۴۵
*⁴:جامع الشتات في أجوبة السؤالات،ج۳،ص۲٦٤
🆔 @masire_feghahat
هدایت شده از مسیر فقاهت
🔰 آیت الله العظمی #شبیری_زنجانی(حفظه الله)
💢مقایسه رسائل با کفایه💢
🔸سوال : با توجه به اینکه #رسائل و #كفایه دو متن سطح عالی درسی حوزه در اصول فقه می باشند از جهت #دقت و #اتقان کدامیک را ترجیح می دهید؟
🔹جواب : من الان بطور کلی نمی توانم چیزی عرض کنم ، در مباحث #مختلف است در بحث قطع كفایه #کاملتر از رسائل است و بعید نیست از #تحقیقات_میرزا گرفته شده باشد ظاهرا در قسمتهای زیادی از کفایه از مطالب ميرزا استفاده شده است
🔸روی هم رفته به نظر می رسد
#رسائل_أقوی_باشد ولی بعضی ابحاث کفایه پخته تر و فنی تر است ، مثلا در بحث اصل مثبت و بعضی تنبیهات استصحاب در کفایه پخته تر بحث شده است
📚مجموعه مقالات کنگره جهانی بزرگداشت شیخ انصاری/شماره ۱/مقاله ابعاد شخصیتی شیخ انصاری
🆔 @masire_feghahat
هدایت شده از مسیر فقاهت
🔰 #فقه_استدلالی
🔸المسئلة السادسة: في #الضروريات لا حاجة الى التقلید¹
🔹أقول: بعد كون وجه رجوع الجاهل الى العالم، لكشف ما هو الواقع بنظره،فمع العلم و اليقين بالواقع بنفسه كما في اليقينيّات او لكونه ضروريّا كما في الضّروريات، لا معنى لرجوعه الى العالم، بل هو من قبيل رجوع العالم بالعالم، فهذا القسم خارج عن موضوع رجوع الجاهل الى العالم، هذا في الضروريّات و اليقينيّات²
🔹مسئله ششم در #ضروریات احتیاجی به تقلید نمیباشد
🔸بعد از اینکه که اثبات شد #مناط رجوع جاهل به عالم #کشف_واقع به نظر مجتهد است پس با علم و یقین #خود_مکلف به واقع مانند قطع در یقینیات یا ضروری بودن مسئله ای در ضروریات، دیگر رجوع جاهل به عالم معنایی ندارد بلکه در این صورت اگر تقلید لازم باشد رجوع #عالم به #عالم است پس در نتیجه تقلید در ضروریات و یقینیات از #موضوع دلیل رجوع جاهل به عالم خارج است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
*¹:العروة الوثقی فیما تعم به البلوی،ص۱۰
*²:ذخیرةالعقبی فی شرح العروة الوثقی(صافی گلپایگانی)،ج۱،ص۵۵
🆔 @masire_feghahat
هدایت شده از مسیر فقاهت
🔰 نکات استظهاری
💢#تضاد_تعلیل_با_تقیه💢 {بخش اول}
🔸در رابطه با نسبت میان #تعلیل و #تقیه گفته شده است :
🔘حضرت آیت الله حاج شیخ مرتضی حائری رحمت الله علیه کراراً در درس می فرمودند :
روایت همراه با تعلیل تقیةً #صادر_نشده_است چون تقیه ضرورت است و "الضرورات تتقدر بقدرها" و به طور معمول وجهی ندارد که امام حکمی را بر خلاف واقع بفرماید و سپس برای آن علتی نیز ذکر نموده و آن را بیش از پیش حق جلوه دهند.¹
🔘همچنین در اینباره شهید صدر می نویسد :
●«لسان التقية عادة لسان الإجمال والاضطراب لا التفصيل والتعليل والتأكيد²»
●لسان تقیه لسان اجمال و اضطراب است نه لسان تفصیل و تعلیل و تاکید
✅ نتیجتاً باید گفت همراهی روایت با #تعلیل قرینه ای است بر این مطلب که مفاد روایت #تقیتاً نیست
🔄 البته اگر قرینه بر خلاف اصل فوق بود و اثبات کرد مفاد روایت معلل #تقیةً می باشد ، خود #تعلیل_حجت_است و می توان بدان استناد کرد.
◾️مترتب بر آنچه گفته شد #نتایجی حاصل می شود که در بخش های بعدی به آن اشاره خواهد شد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
*¹:نور مجرد،ج ۳،ص ۴۴۰
*²:نام کتاب : بحوث في شرح العروة الوثقی،ج۳،ص۳۵۱
🆔@masire_feghahat
نقل مطلب صرفا با لینک کانال
هدایت شده از مسیر فقاهت
🔰#تضاد_تعلیل_با_تقیه
● مترتب بر آنچه گفته شد #نتایج زیر حاصل می شود :
1⃣انتفاء تقیه ای بودن مفاد روایت معلل :
... الظاهر في أن المستحق للخمس من يكون أهل هذا الأمر - وإن كان منحرفا من بعض الجهات - من باب حرمة أبدانهم على النار، ولعله لحصول التوفيق للتوبة والأنابة كما يساعده الاعتبار ومشاهد في كثير من الموارد، فإن من اهتدى حقيقة إلى الأسلام وإلى مذهب الحق - وهو الاعتقاد بالأئمة الاثنى عشر من عترته - فلا محالة يتوجه إلى ترك الذنوب بعد زوال منابع الشهوات. وبخبر بشر عن أبي الحسن عليه السلام: ما حد المؤمن الذي يعطى من الزكاة؟ قال: (يعطى المؤمن ثلاثة آلاف) ثم قال: (أو عشرة آلاف، ويعطى الفاجر بقدر، لأن المؤمن ينفقها في طاعة الله والفاجر في معصية الله) . والحمل على التقية من باب عدم تحديد المؤمن بالشيعة بعيد، لحصولها بالكلام الأول، فلا يحتاج إلى قوله (ويعطى الفاجر بقدر). وأما من باب ما ذكر ومن جهة ملاحظة فتاوى علماء العامة من عدم الفرق بين العادل والفاجر، فلا يناسب التعليل الموجب لبيان حقيقة الحكم، الموجب لجواز إعطاء الفاجر في ما يصرف في غير معصية الله.
📚کتاب الخمس للشیخ مرتضی حائری،ج۱،ص۶۰۷
🆔@masire_feghahat
هدایت شده از مسیر فقاهت
🔰#تضاد_تعلیل_با_تقیه
● مترتب بر آنچه گفته شد #نتایج زیر حاصل می شود :
ــــــــــــــ
2⃣ نفی استظهار مفاد تقیه ای از روایت معلل
💢مبحث صحیحه ثالثه زراره در بحث استصحاب💢
🔸ثم لو سلم ظهور الصحيحة في البناء على الأقل المطابق للاستصحاب، كان هناك صوارف عن هذا الظاهر، مثل :
🔹تعين حملها حينئذ على التقية، وهو مخالف للأصل.
ثم ارتكاب الحمل على التقية في مورد الرواية، وحمل القاعدة المستشهد بها لهذا الحكم المخالف للواقع على بيان الواقع - ليكون التقية في إجراء القاعدة في المورد لا في نفسها - مخالفة أخرى للظاهر وإن كان ممكنا في نفسه¹
3⃣قابل استناد بودن تعلیل روایت تقیه ای
🔹نعم، يظهر من بعض الأخبار الصحيحة: عدم اختصاص الموضوع (در حدیث "رفع عن امتی ...") عن الأمة بخصوص المؤاخذة، فعن المحاسن، عن أبيه، عن صفوان بن يحيى والبزنطي جميعا، عن أبي الحسن (عليه السلام):
" في الرجل يستكره على اليمين فحلف بالطلاق والعتاق وصدقة ما يملك، أيلزمه ذلك؟ فقال (عليه السلام): لا، قال رسول الله (صلى الله عليه وآله وسلم): وضع عن أمتي ما أكرهوا عليه، وما لم يطيقوا، وما أخطأوا... الخبر ".
🔸فإن الحلف بالطلاق والعتاق والصدقة وإن كان باطلا عندنا مع الاختيار أيضا، إلا أن استشهاد الإمام (عليه السلام) على عدم لزومها مع الإكراه على الحلف بها بحديث الرفع، شاهد على عدم اختصاصه برفع خصوص المؤاخذة²
ــــــــــــــــــــ
*¹:فرائد الأصول،ج۳،ص۶۴-۶۵
*²:فرائد الأصول،ج۲،ص۲۹
🆔@masire_feghahat
کانال#مسیر_فقاهت.mp3
1.28M
🔰استاد شوپائی
🔸کیفیت #دلالت تعبیر "سهم من سهام ابلیس" بر #حرمت نظر به اجنبیه
▪️ تعبیر «سهم من سهام ابلیس» به مناسبت حکم و موضوع دال بر این است که این نوع نگاه قلب فرد ناظر را مجروح می کند و او را از حالت سلامت قلب بیرون آورده است و این تعبیر ها مناسبت با حرمت دارد ؛ بلی ممکن است در جایی این تعبیر وارد شود ولی قرینه ای بر خلاف اراده حرمت وارد شود و دال بر کراهت باشد؛ ولی سهم به خودی خود اقتضاء دلالت بر حرمت را دارد.
▫️همین طور در تعبیر دیگر وقتی در روایت بیان شده است که « مَا مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ وَ هُوَ يُصِيبُ حَظّاً مِنَ الزِّنَا فَزِنَا الْعَيْنَيْنِ النَّظَرُ» یعنی این نگاه فرد از افراد #تنزیلی زنا است و مشتمل بر همان مفسده ملزمه است لذا همانطور که زنای اصلی حرمت دارد این فرد تنزیلی نیز حرمت دارد واین تعبیر « مَا مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ وَ هُوَ يُصِيبُ حَظّاً مِنَ الزِّنَا » نیز دال بر حرمت خواهد بود.
🌀
برشی از خارج فقه ١٤٠٣/٠٨/٢٨🆔http://eitaa.com/masire_feghahat
🔰قاعده «قبول زیادة الثقة»
🔸وجه اعتبار قاعده «قبول زیادة الثقة» آن است که بین دو اخبار #تنافی_نیست؛ زیرا یک نقل، اخبار به زیاده است، و نقل دیگر -که تارک زیاده است- نه اخبار به عدم است و نه اماره بر عدم. اگر متکلّم در مقام تحمّل، در صدد تحمّل تمامی حدیث است و در مقام ادا نیز در صدد ادای جمیع چیزی است که تحمّل شده، در این صورت بین دو نقل تعارض رخ میدهد. گاهی اوقات در این فرض نیز تعارض بدوی است، و جمع عرفی اقتضا دارد که دلیل تارک زیاده حمل بر آن شود که در صدد اداء جمیع آنچه تحمّلشده، نیست.
🔹تا زمانی که دو نقل به مرحله تعارض نرسد، این مساله، مندرج تحت قاعده «قبول زیادة الثقة» است، و نوبت به بحث از قاعدهای که در کتب اصول مطرح شده -که سخن ناقل زیاده بر ناقل نقیصه مقدّم میشود- نمیرسد. این قاعده که در کتب اصولی آمده اختصاص به فرض تعارض دارد. اگر تعارض –به جهت عدم امکان جمع عرفی- یک نحوه استقراری پیدا کند، در مرحله بعد از این بحث شود که آیا یکی از دو نقل دارای مرجّح است یا نیست.
💢اگر #مشکوک باشد که تارک زیاده، در مقام بیان جمیع ما تحمّل بوده یا آنکه چنین نیست، در این صورت نیز #تعارض رخ نمیدهد. تعارض تنها در صورتی رخ میدهد که برای دلیل اثباتی، وجود معارض ثابت شود. در جای خودش بیان شده که شک در معارض به منزله عدم معارض است. از این رو در نوع موارد دست کم این شک وجود دارد که شاید تارک زیاده در مقام ادا، در صدد استیعاب نبوده است؛زیرا این احتمال وجود دارد که بین زمان تحمّل و زمان ادا فاصلهای واقعشده باشد، به طوری که خود راوی نیز این اطمینان را ندراد که جمیع آنچه تحمّل نموده را ادا مینماید. در غالب موارد، مثالهای که وجود دارد –به دلیل وجود شک مزبور در غالب موارد- داخل در بحث «زیادة الثقة» است. مثال روشن قاعده «أصالة کون الزائد أصیلا» مساله اختلاف نُسَخ است، و این قاعده در غیر این بحث شاید مثال روشنی نداشته باشد.
🌀
مستفاد از خارج فقه استاد شبیری زنجانی١٤٠٣/٠٨/٢١#اصول_فقه_الحدیث 🆔http://eitaa.com/masire_feghahat
کانال#مسیر_فقاهت.mp3
4.69M
🔰استاد آملی لاریجانی
🔹تبیین #حقیقت علم اجمالی و وجه ممیّز آن از علم تفصیلی در نگاه #محقق_عراقی
🌀برشی از خارج اصول فقه ١٤٠٣/٠٨/١٢
🆔http://eitaa.com/masire_feghahat
🔰تعیین وضعیت عطف بواسطه تناسب حکم و موضوع
🔸گاهی تناسبات حکم و موضوع چگونگی #عطف را معین میکند که مثلاً قید معطوف علیه در معطوف نیز وجود دارد یا نه؛ برای نمونه اگر گفته شود هنگام ظهر عمرو به منزل زید رفت و در آنجا خوابید. تناسب حکم و موضوع و اینکه خوابیدن هم موقع ظهر هم یکی دو ساعت بعد، متعارف است سبب میشود#قید_ظهر برای معطوف یعنی خوابیدن هم باشد.
🌀#تطبیق
🔷در مورد حکم حرمت ابد در صورت ازدواج با زنی که در حال عده است در صحیحه حلبی آمده است: «عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عِ قَالَ: إِذَا تَزَوَّجَ الرَّجُلُ الْمَرْأَةَ فِي عِدَّتِهَا وَ دَخَلَ بِهَا لَمْ تَحِلَّ لَهُ أَبَداً عَالِماً...» ( كليني، الكافي، (ط - اسلامیه)، ج ٥ ، ص ٤٢٦ ، ح ٢).
حال سؤال این است که آیا مستفاد از این روایت این است که برای حرمت ابد لازم نیست دخول در عده باشد یا اینکه باید همان گونه که ازدواج در عده بوده دخول هم در عده باشد تا حکم حرمت ابد بیاید.
🟢پاسخ این سؤال، بسته به این است که معطوف علیه «دخل بها» در روایت، «تَزَوَّجَ الرَّجُلُ الْمَرْأَةَ فِي عِدَّتِهَا» است یا معطوف عليه تنها «تَزَوَّجَ الرَّجُلُ الْمَرْأَةَ» است و «في عدتها» خارج از معطوف علیه است. اگر معطوف علیه اولی باشد دخول لازم نیست در عده باشد؛ اما اگر دومی باشد دخول هم مقید به در عده بودن می شود .
🆔http://eitaa.com/masire_feghahat
هدایت شده از مسیر فقاهت
🔰مباحثه شهید ثالث(ره) با میرزامحمدتنکابنی(ره) در رابطه با عبادت صبی
◾️مرحوم میرزا محمدتنکابنی نقل میکند:
🔸روزی در کتابخانه آن جناب، مباحثه ای با شهید ثالث اتفاق افتاد و صحبت در این شد که #عبادت_صبیان، شرعی است یا تمرینی و سخن به طول انجامید
● تا این که، کلام منجر به #تکلیف_مالايطاق شد و آن جناب فرمودند که: تکلیف مالایطاق در #مندوبات جایز و واقع است؛ زیرا که مکلف به #جایز_الترک است؛ برای این که مستحب است. پس عقل به جهت جواز ترک دلالت بر قبح تکلیف به مالا يطاق ندارد
●من عرض کردم که: تکلیف به مالا يطاق، #عقلاً قبيح است؛ چه در مستحبات باشد و چه در واجبات؛ فلذا، اگر مولا به عبد خود بگوید که مستحب نمودم بر تو طيران به سوی آسمان را، هر آینه، عقلا او را مذمت می نمایند و این مولا را #تسفيه میکنند و قوه عاقله بر قبح آن حاكم و بنای عقلا بر قبح آن استقرار یافته و در عرف نیز چنین تکلیف واقع نیست
🔹شهید ثالث فرمودند که: چه می گویی در #اوامر_ندبیه که از شارع صدور یافته و آن تکالیف از طاقت مكلفين خارج است؛ زیرا که در هر زمان که فرض کنی، مستحب است بر هر مكلف، صلوات فرستادن و همچنین تسبیح گفتن و همچنین قرآن خواندن و همچنین نماز مستحبی خواندن و هكذا الى مالا يحصى. با این که عمل آوردن همه در یک آن، خارج از طوق انسان است و مع ذالک، این تکالیف به وقوع پیوسته، برای این که جایز الترک می باشند
● من در جواب گفتم که: اوامر مستحبه، محمول بر #تخییر است و استحباب، عیبی ندارد؛ پس تکلیف به مالا يطاق نخواهد بود. و ایشان ساکت شدند. و من در تمرینی بودن عبادت صبی، این مناظره را در رساله ای مفرده نوشته ام که خالی از لطافت نیست
📚قصص العلماء تنکابنی،ص۲۵
🆔@masire_feghahat
🔰مستثنيات الاحكام
🌀#عدول_از_یک_فریضه_به_فریضه_دیگر
🔹لا يجوز العدول من صلاة فريضة إلى فريضة أخرى إلا في المرتبتين، فإنه إذا شرع في الثانية ثم ذكر الأولى يجب عليه أن يعدل إلى الأولى؛ وفيما لو دخل في الحاضرة ثم ذكر أن عليه فائتة، فإنه يستحب له أن يعدل إليها.
▪️عدول از نماز واجب به واجب دیگر #جائز_نیست مگر در دو صورت که یکی به نحو وجوبی و دیگری به نحو استحبابی میتوان از یک فریضه به فریضه دیگر عدول کرد
✔️در دو نمازی که مترتب بر یکدیگر هستند چناچه شروع به نماز دوم کند سپس یادش بیاید که نماز اول را نخوانده است #واجب است عدول به نماز اول نماید
✔️در جایی که به نیت نماز در وقت شروع میکند سپس متذکر میشود که نماز فائته است در اینجا #مستحب است عدول نماید
📚مستنبطات الاعلام فی شرح مستثنیات الاحکام،ج1،ص68
🆔http://eitaa.com/masire_feghahat