eitaa logo
مسیر سعادت
168 دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
4.3هزار ویدیو
210 فایل
⇲من‌زِ‌خـود هیچ‌نـدارم ڪِہ بِہ‌آن‌فَخـرڪنم✹࿇ ⇱هرچہ‌دارم همہ‌اَز نوڪریہ خـانہ‌یِ‌تـوسـت...✾۞ ادمین براۍ پاسخ بہ سوالاٺ شرعے:🌱 @Rahmatan_lelalamin ♥️🌿
مشاهده در ایتا
دانلود
ShahadatImamSajjad1390[03].mp3
9.03M
🎙سرها بر سر نی ها در سفر بود (زمینه) 🔺بانوای: حاج میثم مطیعی 🏴گلچین شهادت (ع) •✹@masire_saadatt࿐•
امام سجاد ع.mp3
1.67M
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 ✅🌿🎧 ❇️🔸شرح کلامی زیبا از علیه السلام ✳️🎤 حجت الاسلام ‏ •✹@masire_saadatt࿐•
🗞🔹🗞🔹🗞🔹🗞🔹 چند از (علیه السلام)‼ 🌳پنج اثر خوب صحبت کردن‼ ⚘امام سجاد (علیه السلام): 1⃣ مال انسان را زیاد میکند؛ يُثْرِي الْمَالَ 2⃣ رزق و روزی انسان را زیاد میکند؛ وَ يُنْمِي الرِّزْقَ 3⃣ اجل را به تاخیر می اندازد؛ وَ يُنْسِي فِي الْأَجَلِ 4⃣ انسان را در میان اهل و خانواده خود محبوب میکند؛ وَ يُحَبِّبُ إِلَى الْأَهْلِ 5⃣ انسان را داخل بهشت می کند؛ وَ يُدْخِلُ الْجَنَّةَ. 📚 الأمالي( للصدوق)؛ ص2 📝سه اثر دعای مومن‼ 💚امام سجاد علیه السلام: المؤمنُ مِن دُعائهِ على ثلاثٍ: إمّا أن يُدَّخَرَ لَهُ، و إمّا أن يُعَجَّلَ لَهُ، و إمّا أن يُدْفَعَ عَنهُ بَلاءٌ يُريدُ أن يُصِيبَهُ؛ 💚امام سجاد (علیه السلام): 🤲دعاى مؤمن از سه حال خارج نيست: 1⃣يا برايش ذخيره مى‌گردد، 2⃣يا در دنيا برآورده مى‌شود، 3⃣يا بلايى كه مى‌خواهد به او برسد، دفع مى‌شود. 📚 تحف العقول، ص 280 ⚘امام سجاد (علیه السلام): علَاماتُ المُؤمِن خَمسٌ: الوَرَعُ فِی الخَلوَةِ، والصَّدَقَةُ فِی القِلَّةِ، والصَّبرُ عِندَ المُصِیبَةِ،‌ والحِلمُ عِندَ الغَضَبِ، والصِّدقُ ⚘امام سجاد (علیه السلام): 1⃣پرهیز از گناه در خلوت، 2⃣صدقه دادن در هنگام تنگدستی،‌ 3⃣شکیبایی در وقت مصیبت، 4⃣بردباری در حال خشم 5⃣و راستگویی به هنگام ترس. 📚الخصال، جلد 1، صفحه 269 •┈┈••✾•🍃🌻🍃•✾••┈┈•      •@masire_saadatt•✨ •┈┈••✾•🍃🌻🍃•✾••┈┈•
🗞🔹🗞🔹🗞🔹🗞🔹 ❤️ (علیه السلام): 🍀 أمّا حَقُّ اللِّسانِ فَإِکرامُهُ عَنِ الخَنا و تَعویدُهُ عَلَی الخَیرِ و حَملُهُ عَلَی الأَدَبِ 🍃 حقّ زبان این است که آن را با پرهیز از ناسزاگویی، بزرگ بداری و به سخنِ خوب عادتش دهی و آن را به ادب وا داری. 📖تحف العقول، ص۲۵۶، ح ۳ •┈┈••✾•🍃🌻🍃•✾••┈┈•      •@masire_saadatt✨ •┈┈••✾•🍃🌻🍃•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗞🔹🗞🔹🗞🔹🗞🔹 ☝️ ‌🎙 ❤️ (علیه‌السّلام): 🍀 مَن سَرَّهُ اَن یَمُدَّاللهُ فی عُمرِهِ وَ اَن یَبسُطَ لَهُ فی رِزقِهِ فَلیَصِل رَحِمَهُ؛ 🍃 هرکس دوست دارد که خداوند، عمرش را طولانی و روزی‌اش را فراوان کند ، صله‌ی رحم کند. 📖 حیاة الامام زین العابدین ، ص‌۳۳۹ 🆔اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج •@masire_saadatt
🗞🔹🗞🔹🗞🔹🗞🔹 🖤 (علیه‌السلام): 🍀 ذَلَّتْ لِقُدْرَتِكَ الصِّعَابُ، وَ تَسَبَّبَتْ بِلُطْفِكَ الْأَسْبَابُ 🍃خدایا کارهای دشوار به قدرت تو آسان شده و به لطف و توفیق تو اسباب هر کاری فراهم گردیده است. 📚صحیفه سجادیه . دعای هفتم ◼️اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج •@masire_saadatt
🔖🔖🔖🔖🔖🔖 🔶چند از احادیث (علیه السلام) 🔰پنج اثر خوب صحبت کردن‼ ♥️امام سجاد (علیه السلام) روایتی در مورد گفتار نیکو نقل شده، که اثراتی برای آن ذکر شده است .. 1⃣- مال انسان را زیاد میکند؛ يُثْرِي الْمَالَ 2⃣- رزق و روزی انسان را زیاد میکند؛ وَ يُنْمِي الرِّزْقَ 3⃣- اجل را به تاخیر می اندازد؛ وَ يُنْسِي فِي الْأَجَلِ 4⃣- انسان را در میان اهل و خانواده خود محبوب میکند؛ وَ يُحَبِّبُ إِلَى الْأَهْلِ 5⃣- انسان را داخل بهشت می کند؛ وَ يُدْخِلُ الْجَنَّةَ. 📚 الأمالي( للصدوق)؛ ص2 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 📝سه اثر دعای مومن‼ 🔹امام سجاد (علیه السلام):المؤمنُ مِن دُعائهِ على ثلاثٍ: إمّا أن يُدَّخَرَ لَهُ، و إمّا أن يُعَجَّلَ لَهُ، و إمّا أن يُدْفَعَ عَنهُ بَلاءٌ يُريدُ أن يُصِيبَهُ؛ 🍃دعاى مؤمن از سه حال خارج نيست: 1⃣- يا برايش ذخيره مى‌گردد، 2⃣- يا در دنيا برآورده مى‌شود، 3⃣- يا بلايى كه مى‌خواهد به او برسد، دفع مى‌شود. 📚 تحف العقول، ص 280 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌺امام سجاد (علیه السلام): انسان مومن پنج نشانه دارد: 🌺علَاماتُ المُؤمِن خَمسٌ: الوَرَعُ فِی الخَلوَةِ، والصَّدَقَةُ فِی القِلَّةِ، والصَّبرُ عِندَ المُصِیبَةِ،‌ والحِلمُ عِندَ الغَضَبِ، والصِّدقُ 1⃣- پرهیز از گناه در خلوت، 2⃣- صدقه دادن در هنگام تنگدستی،‌ 3⃣- شکیبایی در وقت مصیبت، 4⃣- بردباری در حال خشم 5⃣- و راستگویی به هنگام ترس. 📚الخصال، جلد 1، صفحه 269
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🍃امام خامنه ای مدظله‌العالی: من این شعر را خطاب به میخوانم 💫 «ای تکیه‌گاه و پناه زیباترین لحظه‌های پرعصمت و پرشکوهِ تنهایی و خلوت من ای شطّ شیرین پرشوکت من» ═༅🍃🌸🍃༅═
▪️گفتگوی امام سجاد (علیه السلام) با ابن زیاد در دارالاماره کوفه👇 ‌ 🔴ابن زیاد رو به امام سجاد (علیه السلام) کرد و پرسید: _تو کیستى؟ 🔵حضرت پاسخ داد: _من على بن الحسین هستم. 🔴ابن زیاد گفت: _مگر على بن الحسین را خداوند (در کربلا) نکشت؟ 🔵امام(علیه السلام) فرمود: _من برادرى به نام على بن الحسین (حضرت علی اکبر) داشتم که مردم (ستمگر) او را به قتل رساندند. 🔴ابن زیاد گفت: _نه، او را خداکشت! 🔵امام (ع) با استفاده از آیه ۴۲ سوره زمر فرمود: _«اللهُ یَتَوَفَّى الاَْنْفُسَ حِینَ مَوْتِهَا» (خداوند، جانها را به هنگام مرگشان مى گیرد). (یعنى هر چند خداوند، جان هر کس را هنگام مرگ مى ستاند ولى برادرم را عده اى ستمکار به رساندند). 🔴ابن زیاد که از این جواب دندان شکن خشمگین شده بود، گفت: _تو با جرأت و جسارت پاسخ مرا مى دهى؟! هنوز در تو، توانایى پاسخگویى به من وجود دارد؟ او را ببرید و گردن بزنید!! 🔵 (س) وقتی این وضع را دید، (ع) را در آغوش گرفت و خطاب به ابن زیاد فرمود: _بس است! هر چه خواستى از خون ما بر زمین ریختى. سپس افزود: به خدا سوگند! از او جدا نخواهم شد، اگر مى خواهى او را بکشى، مرا نیز همراه او به قتل برسان! 🔴ابن زیاد به حضرت زینب و (ع) نگاهى انداخت و گفت: _شگفتا از مِهرِ خویشاوندى! به خدا سوگند! گمان مى کنم این زن دوست دارد با برادرزاده اش کشته شود. از او () درگُذرید که گمان مى کنم همین بیمارى براى درد و رنجش کافى است! 🔵امام سجاد (علیه السلام) رو به عمه اش کرد و فرمود: _عمه جان! تو آرام باش تا من با وى سخن بگویم. آنگاه رو به ابن زیاد کرد و فرمود: _آیا ما را به قتل تهدید مى کنى؟ مگر نمى دانى که کشته شدن [در راه خدا]، عادت [دیرین] ما و شهادت، مایه کرامت و افتخار ماست؟! ‌ 🔴پس از این گفتگوها ابن زیاد که کاملا شکست خورده بود، دستور داد على بن الحسین (ع) و همراهانش را درخانه اى کنار مسجد اسکان دهند. ‌ 📚لهوف، ص ۲۰۲ ‌ (ع) تسلیت 🏴 🌹ورود کاروان اسرا به کوفه
🏴 امام سجاد عليه السلام: 🔺المؤمِنُ مِن دُعائِهِ عَلي ثَلاثٍ: إِمّا أن يُدَّخَرَ لَهُ، و إمّا أن يُعجِّلَ لهُ و إمّا أن يَدْفَعُ عنهُ بلاءً يُريدُ أن يُصيبَهُ 🔺دعاهاي بر سه گونه است: يا براي او ذخيره مي شود ، و يا سريعاً اجابت مي شود ، و يا به واسطه آن ، بلائي كه قرار بود به او رسد از او برطرف مي گردد. (علیه‌السلام) 📕تحف العقول ص 280 (عليه السلام)🖤 🖤
🩸 | | 🩸 🥀 از علیه‌السلام پرسیدند:‌ سخت‌ترین مصائب شما در کجا بود؟! حضرت در پاسخ سه بار فرمودند: الشّام، الشّام، الشّام... 🥀 امان از شام ! در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند، که از آغاز اسیری تا آخر، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود: 🥀 ستمگران در شام، اطراف ما را با شمشیرها احاطه کردند و بر ما حمله می‌نمودند و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند و ساز و طبل می‌زدند. 🥀 سرهای شهداء را در میان کجاوه‌های زن‌های ما قرار دادند. سر پدرم و سر عمویم عباس علیه‌السلام را در برابر چشم عمه‌هایم زینب و ام کلثوم سلام‌الله علیهما نگه‌ داشتند و سر برادرم علی‌اکبر و پسر عمویم قاسم علیهماالسلام را در برابر چشمان خواهرانم سکینه و فاطمه سلام‌الله علیهما می‌آوردند و با سرها بازی می‌کردند و گاهی سرها به زمین می‌افتاد و زیر سم چارپایان قرار می‌گرفت. 🥀 زن‌های شامی از بالای بام‌ها، آب و آتش بر سر ما می‌ریختند، آتش به عمامه‌ام افتاد و چون دست‌هایم را به گردنم بسته بودند نتوانستم آن را خاموش کنم. عمامه‌ام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزاند. 🥀 از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و می‌گفتند: «ای مردم! بکُشید این‌ها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند؟!» 🥀 ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را در خانه یهود و نصاری عبور دادند و به آن‌ها می‌گفتند: این‌ها همان افرادی هستند که پدرانشان، پدران شما را در خیبر و خندق کشتند و خانه‌های آن‌ها را ویران کردند و امروز شما انتقام آن‌ها را از این‌ها بگیرید. 🥀 ما را به بازار برده فروشان بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن ها مقدور نساخت. 🥀 ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شب‌ها از سرما، آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن، همواره در وحشت و اضطراب به سر می‌بردیم... 📕 بازنویسی از تذکرةالشهداء، میرزا حبیب‌الله شریف کاشانی علیه‌الرحمه
🏴 السلام علیک یا اباعبدالله الحسین (علیه السلام) با کاروان (علیه السلام)‼️ آیا یزید از جنایت هولناکش در کربلا پشیمان شد⁉️ سخنان و روشنگری های (عليه السلام) و (سلام الله علیها) در شام چنان تاثیری در مردم گذاشت که يزيد براى كم كردن فشار افكار عمومى هنگام غذا خوردن (عليه السلام) را بر سر سفره خود مى نشاند! و به حضرت زينب و زنان بنى هاشمى (علیهم‌السلام) اجازه داد كه براى (عليه السلام) عزادارى نمايند و (عليها السلام) نيز به مدت هفت روز براى آن حضرت مراسم عزا برپا كرد و زنان شامى در آن مجلس حاضر شدند؛ تا آنجا كه نزديك بود مردم به قصر يزيد بريزند و او را بكشند كه دستور داد آن مراسم را تعطيل نمايند و از آن پس يزيد سعى مى كرد گناه را بر عهده پسر مرجانه(ابن زياد علیه اللعنه) بيندازد و او را متّهم اصلىِ چنين جنايتى معرّفى كند! سيوطى ـ دانشمند معروف اهل سنّت ـ مى نويسد: يزيد ابتدا از كشته شدن امام حسين (عليه السلام) و خاندانش خوشحال شد، امّا بر اثر خشم مسلمين از آن كار اظهار ندامت مى كرد، ولى با اين حال مردم از او خشمگين بودند و حق داشتند كه او را دشمن بدارند. طبرى نيز نقل مى كند: يزيد پسر مرجانه را لعنت مى كرد و مى گفت: «فَبَغَّضَني بِقَتْلِهِ إِلَى الْمُسْلِمِينَ وَ زَرَعَ لي في قُلُوبِهِمُ العَداوَةَ، فَبَغَّضَنِي الْبَرُّ وَ الْفاجِرُ بِمَا اسْتَعْظَمَ النَّاسُ مِنْ قَتلي حُسَيْناً»؛ ابن زياد مرا با كشتن (عليه السلام) منفور مسلمانان قرار داد و بذر عداوت آنان را با من در قلبشان كاشت. و چون كشتن (عليه السلام) براى مردم گران آمده همگان مرا دشمن مى دارند. به يقين اين عقب نشينى مصلحتى يزيد و تغيير موضع سياسى بر اثر خطبه هاى افشاگرانه و (عليهما السلام) در شام و بيدارى مردم بود، و گرنه هرگز يزيد با آن سابقه و آن كلمات مسرّت آميزى كه در آغاز بر زبان راند، از كار خود پشيمان نبود و از اين رو، پسر مرجانه و ديگر فاجعه آفرينان حادثه را هرگز محاكمه و مجازات نكرد و همچنان آنان را بر مناصبشان باقى گذاشت! 📚 عاشورا ريشه ‏ها، انگيزه‏ ها، رويدادها، پيامدها، سعید داودی و مهدی رستم نژاد،(زیر نظر آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى)، ص 612، 617 و 621
🔅 علیه‌السلام: ✍️ عجِبْتُ لِمَنْ يَحْتَمى مِنَ الطَّعامِ لِمَضَرَّتِهِ وَلايَحْتَمى مِنَ الذَّنْبِ لَمِعَرَّتَهِ؛ 💠 در شگفتم از كسى كه از غذا مى‌پرهيزد تا گرفتار زيان آن نشود؛ ولى از گناه پرهيز نمى‌كند تا گرفتار ننگ و عار آن نگردد. 📚 كشف‌الغمه، ج۲، ص۱۰۷
🚨 سوال مهم حضرت (علیه السلام) از (صلی الله علیه و آله(...⁉️ ✨ (علیه السلام) فرمودند: ✨ روزی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در مسجد نشسته بود و صحابه نیز حضور داشتند. پیامبر به آنان فرمود: مردی از بهشتیان بر شما وارد می‌شود و سؤالی می‌کند که برایش اهمیّت بسیار دارد. ✨ گفت: مردی بر ما نمایان شد که بیشتر به مردم مصر شباهت داشت. وی جلو آمده و به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) سلام داد و نشست و گفت: یا رسول الله، شنیده‌ام که خداوند می‌فرماید: «وَاعتَصموا بِحبل الله جمیعاً و لا تَفَرّقُوا»، این ریسمانی که خداوند به ما دستور داده به آن چنگ زنیم و از او دور نشویم چیست؟ ✨ پس رسول خدا (صلی الله علیه و آله) مدتی سر به زیر افکنده و سپس سر برداشته و با دست به (علیه السّلام) اشاره نموده و فرمودند: این همان ریسمان الهی است که هر کس به او چنگ زند، در دنیا از ارتکاب گناه احتراز می‌جوید و در آخرت از جمله گمراهان نخواهد بود. ✨ پس آن مرد علی (علیه السّلام) را در آغوش کشیده و می‌گفت: من به ریسمان خدا و رسولش چنگ زده ام. سپس برخاست و از آنجا رفت. ✨ پس مردی از حاضران برخاست و عرض کرد: یا رسول الله، آیا به دنبالش بروم و از او بخواهم برایم استغفار کند؟ رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: اگر نسبت به تو ارفاق کند! ✨ پس آن مرد که عمر بود در پی وی افتاد و از او خواست برایش استغفار کند. گفت: آیا فهمیدی رسول خدا (صلي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم) به من چه گفت و من به او چه گفتم؟ گفت: بلی! پس به وی گفت: اگر متمسّک به آن ریسمان هستی، خدایت بیامرزد و اگر نیستی، خدایت نیامرزد! و رفت. 📚 بحارالانوار ج۳۶ ص۱۵ حدیث۳. در کتاب الروضه شاذان بن جبرئیل(ص ۱۰۳) در ادامه روایت آمده که آن مرد از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) سوال کرد او که بود؟ حضرت فرمود: او ابوالعباس خضر (علیه السلام) بود. 🚨@masire_saadatt
🚨🏴 از ‼️ ☑️ از امام سجاد (علیه السلام) پرسیدند:‌ 🔹 سخت ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟ ▫️ در پاسخ سه بار فرمودند: 🔸 الشّام، الشّام، الشّام... 🚨 امان از شام! 💥 در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود: 🗡1⃣- ستمگران در شام اطراف ما را با شمشیرها احاطه کردند و بر ما حمله می‌نمودند و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند و ساز و طبل می‌زدند. 🩸2⃣- سرهای شهداء را در میان کجاوه‌های [۱] زن‌های ما قرار دادند. سر پدرم و سر عمویم عباس(علیه السلام) را در برابر چشم عمه‌هایم زینب و ام کلثوم (علیها سلام) نگه‌ داشتند و سر برادرم علی اکبر و پسر عمویم قاسم (علیه السلام) را در برابر چشمان خواهرانم سکینه و فاطمه می‌آوردند و با سرها بازی می‌کردند و گاهی سرها به زمین می‌افتاد و زیر سم چارپایان قرار می‌گرفت. 🔥 3⃣- زن‌های شامی از بالای بام‌ها، آب و آتش بر سر ما می ریختند، آتش به عمامه‌ام افتاد و چون دست‌هایم را به گردنم بسته بودند، نتوانستم آن را خاموش کنم. عمامه‌ام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزاند. 🎺 4⃣- از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و می‌گفتند: 🔹«ای مردم! بکُشید این‌ها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند؟!» ✡️ 5⃣- ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را در خانه یهود و نصاری عبور دادند و به آن ها می‌گفتند: 🔹 این‌ها همان افرادی هستند که پدرانشان، پدران شما را (در خیبر و خندق و ...) کشتند و خانه‌های آن‌ها را ویران کردند و امروز شما انتقام آن‌ها را از این‌ها بگیرید. ⛓6⃣- ما را به بازار برده فروشان بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن ها مقدور نساخت. 💥7⃣- ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شب‌ها از سرما، آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن، همواره در وحشت و اضطراب به سر می‌بردیم... 📝 پی نوشت: [۱] چیزی چون سبدی بزرگ و سایبانی بر سر آن که بر پشت اشتر نهند و بر آن نشینند. ⬅️ 📚 برگرفته از کتاب تذکرة الشهداء ملاحبیب کاشانی 🏷 (علیه_السلام) (سلام_الله_علیها) 🏴 عجل لولیک الفرج وفرجنا به 🚨@masire_saadatt