eitaa logo
مسیر شهدا
10 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
3.1هزار ویدیو
6 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🪴🍀🪴🍀🪴🍀🪴🍀🪴 🔴ماجرای اعزام شهید والامقام حسین مومنی به جبهه: 🔸حتما بخوانید🔸 🎋دعوت با دو نقطه🎋 🌴دعوت شده ای که با دونقطه به جبهه رفت و شهید شد🌴 چند روز بود توی حال و هوای جبهه رفتن بودم ، صبح آمدم زرین شهر . ✅وقتی به زرین شهر رسیدیم .یکسره رفتم بسیج مرکزی قدیم ،پیش برادر پاسدار علیجان ایزدی . سلام کردم، گفتم : برادر می خواستم برم جبهه . گفتند: باید پدرتون روی یک کاغذ بنویسند و اجازه بدهند که شما به جبهه بروید. ✨برگشتم قلعه قاسم و رفتم پیش پدرم . ماجرا را تعریف کردم . پدرم گفت :کار عقب مانده در صحرا داریم،انجام بده و بیا تا برات بنویسم. رفتم انجام دادم و برگشتم . 💫پدرم روی یک کاغذ نوشت: "اجازه می دهم حسن مومنی به جبهه برود" با خوشحالی کاعذ را داخل تاقچه گذاشتم و انتظار کشیدم کی فردا صبح می رسد. 🌱 اما دادشم کاعذ را دیده بود و آن را برداشته بود و دو نقطه زیر ".." گذاشته ، تحویل مسئول اعزام به جبهه داده بود . 🌴همان روز رفت جبهه ،رفتن همانا و شهید شدن همانا . 💥 این شد که "حسین" به جای "حسن" به جبهه رفت و شهید شد،"فقط با دو نقطه"💥 🎋خوشا به حالشان که دعوت شده ی خاص بودند.🎋 🌷شادی روح شهدا و سلامتی جانبازان سرافراز میهن اسلامیان و بخصوص جانباز گرانقدر "حسن مومنی" ، برادر شهید حسین مومنی صلوات🌹 🌷همگام با شهدا در کانال مسیر شهدا👇 https://eitaa.com/joinchat/4183294356Ce53bde841e
❣🌿خاطره خواهر شهید حسین مومنی شبی که مادر عزیزم در بیمارستان به رحمت خدا رفتند پدر شهید آقای یوسفی که روحش شاد، ایشون همان شب خواب میبیند که شهیدان همه به طرف جایی می‌روند پسر شهیدش را میبیند از او میپرسه پسرم همگی کجا میروید؟ میگه برای یکی از شهدا مهمون داره میاد همه‌ی ما داریم میریم به استقبالش . ایشون میگفت صبح که برای نماز بیدار شدم گفتم، فکر کنم خانم حاج آقا مومنی دیشب فوت کردند .چون آقای یوسفی با پدرم دوست بودن و رفت و آمد خانوادگی داشتیم عروسشون خانم رحیمی که مداح هستند زنگ زدن و گفتن شما اگه مداح کسی دیگری را گفته باشید من هم میام روضه حضرت ام‌البنین را برای مادرتون میخونم خوابی که پدر شوهرم تعریف کرد من همش گريه میکنم میگم خوشا به حال پدر و مادران شهدا که شهدا به استقبالشون میان شادی روح پدران و مادران آسمانی شهدا صلوات🌺 ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ 🌷همگام با شهدا در کانال مسیر شهدا👇 https://eitaa.com/joinchat/4183294356Ce53bde841e
21.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥گروه فرهنگی شهید خیزاب در اردویی که همراه با پدر شهید به مشهد رفته بودند از ایشون میخواهند که از شهیدصحبت کنند. پدر شهید هم خاطره رفتن شهید به جبهه را تعریف میکنند 🕊 یاد شهدا با ذکر صلوات🌷🌷 ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ 🌷همگام با شهدا در کانال مسیر شهدا👇 https://eitaa.com/joinchat/4183294356Ce53bde841e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😔 جانبازان اعصاب و روان مظلوم ترین رزمندگان دفاع مقدس هستند که فراموش شده اند...  ‎‎‌─━━━⊱❅✿•❅•✿❅━━━─ 🌷همگام با شهدا در کانال مسیر شهدا👇 https://eitaa.com/joinchat/4183294356Ce53bde841e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 چگونه یک فرمانده نظامی به یک پهلوان و اسطوره برای ملت تبدیل می‌شود؟ 📌من با این پاها در حرمت پا گذارده‌ام و دور خانه‌ات چرخیده‌ام و در بین‌الحرمین و حرم اولیائت آن‌ها را برهنه کرده‌ام آن‌ها را در سنگرهای طولانی خمیده و جمع کردم و با آن‌ها در دفاع از دینت دویدم؛ امیدوارم به حرمت آن‌حرم‌ها، آن‌ها را ببخشی سرباز قاسم سلیمانی ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅━━━─ 🌷همگام با شهدا در کانال مسیر شهدا👇 https://eitaa.com/joinchat/4183294356Ce53bde841e
🌤☘🌤☘🌤☘🌤☘🌤 🔰زندگینامه شهید علی اکبر جزی 💐🍃شهید جزی در پاییز سال ۱۳۴۰ در یکی از محله های مستضعف نشین اصفهان پای به عرصه وجود نهاد. تحصیلات خود را تا دبیرستان گذراند. 🔸در جلسات مذهبی و کلاسهای قرآن شرکت فعال داشت و در همین جلسات شالوده اعتقادی و فکری او ریخته شد. در سال ۱۳۵۶ به جرم توهین به اسرائیل دستگیر شد. پس از آزادی به مبارزه خود علیه رژیم طاغوت شدت بخشید روزها در راهپیمایی و شب ها به ساختن مواد آتش زا می پرداخت. 🔻 او چندین بار توسط مزدوران شاه دستگیر گردید. ولی با زرنگی موفق به فرار از دست آنها می شد. در آغازین روزهای پیروزی انقلاب و غائله کردستان بدون اطلاع خانواده عازم کردستان شد. او از جمله کسانی بود که کومله برای کشتن او جایزه تعیین کرده بود. اکبر در عملیات آزادسازی جاده سردشت بانه، به محاصره کامل و اسارت دشمن در آمد. 🔹 قاسملو در دو مرحله دستور اعدام او را می دهد. ولی سرنوشت چیز دیگر را رقم زده بود. و به رغم شکنجه های فراوان جان سالم به در میبرد و پس از هفت ماه اسارت او را با گروگانهای خود مبادله کردند. ☘ پس از معالجه، دوباره به کردستان رفت او را به عنوان فرمانده عملیات سپاه بانه انتخاب کردند. عازم جبهه های جنوب شد. و به عنوان فرمانده گردان امام محمد باقر لشکر امام حسین(ع) در عملیات فتح المبین شرکت کرد و در یک حرکت حیرت انگیز به حالت سینه خیز تا پشت سنگر دشمن رفت و تیربار دشمن را خاموش کرد تا راه را برای ادامه عملیات باز کند و در همین عملیات مورد هدف دشمن قرار گرفت و به درجه رفیع شهادت نائل آمد.(در تاریخ 1361) 🌷همگام با شهدا در کانال مسیر شهدا👇 https://eitaa.com/joinchat/4183294356Ce53bde841e
✨🌿 🔴نحوه شهادت شهید علی اکبر جزی : شهید اکبر جزی در عملیات فتح المبین از فرماند‌هان لشگر مقدس امام حسین علیه السلام بود . برای رسیدن به محوری که به تیپ امام حسین واگذار کرده بودند باید حتماً از کوهستان عبور می کردیم و خودمان را به خطوط دشمن می رساندیم و با دشمن درگیر می شدیم . 🌱 بعد از درگیری باید از آن جا به طرف یک رودخانه ی فصلی می رفتیم و به طی مسیر ادامه می دادیم و بعد از یک دشت به جاده عین خور می رسیدیم . شب عملیات بچه ها حرکت کردند و از معبری که بچه های تخریب باز کرده بودند عبور کردیم . زمانی که بچه ها به طرف جلو حرکت می کردند متوجه شدیم که عراقی ها در انتهای معبر ، یک تیر بار مستقر کرده اند . وقتی بچه ها به فاصله ی پنجاه متری از نیرو های عراقی می رسند درگیری شروع می شود . 🌤 با شروع درگیری ، تیربار عراقی ها هم شروع می کند به شلیک و معبر ما را هدف قرار میدهد . در همچین مواقعی معمولاً بچه های ما کپ می کردند و می خوابیدند روی زمین . اگر این حالتشان ادامه دار می شد باعث می شد که بچه های زیادی در معبر قتل عام شوند . 🍃 از طرفی اگر بچه ها به اطراف حرکت میکردند وارد میدان مین میشدند و با هر قدم ممکن بود به پای بر روی یک مین مسلح بگذارند . آن شب هم ، زمانی که درگیری ها شروع شد و تیربارچی دشمن در معبر شروع به شلیک کرد ، هر کدام از بچه ها که بلند می شدند مورد اصابت گلوله قرار میگرفتند . 🕊در چنین شرایطی شهید اکبر جزی از فرصت استفاده میکند و شروع می کند به حالت سینه خیز در معبر حرکت میکند و خود را به خاکریز عراقی ها و به زیر تیربار دشمن میرساند . در همین لحظه به ناچار بلند میشود و با دست راستش لوله ی تیربار را می گیرد و بالا می برد . 🌷 تیر بار یک نوار شامل دویست و پنجاه گلوله دارد و زمانی که شروع می کند به شلیک کردن ، بسیار داغ میشود . معمولاً عراقی ها چند تا نوار گلوله را سرهم می کردند که برای تعویض نوار ها معطل نشوند . زمانی که شهید اکبر جزی زیر تیربار می رود لوله ی تیربار از شدت حرارت ناشی از شلیک گلوله ها سرخ شده بود . ایشان ناچار با دست راستش لوله ی سرخ تیر بار را میگیرد و در حالی که فریاد الله اکبر سر میدهد ، لوله ی تیربار را بالا میبرد . 🌺بچه ها پس از شنیدن فریاد الله اکبر نگاه میکنند و میبینند همان تیرباری تا چند لحظه قبل داشت به سمت معبر شلیک میکرد و بچه ها را تک به تک به شهادت میرساند ، الان دارد به سمت آسمان شلیک میکند و اصطلاحا تیر هوایی میزند . 💫در همین زمان بچه ها بدون معطلی بلند می شوند و الله اکبر می گویند و خاک ریز عراقی ها را می گیرند . زمانی که اکبر جزی لوله ی تیربار را می گیرد و بالا می برد ، عراقی ها بالافاصله به سمت این شهید بزرگوار تیراندازی می کنند و ایشان را به شهادت می رسانند . ایشان در حالی به شهادت میرسد که با این ایثار خود ، جان همرزمانش را نجات میدهد . 🥀فردا صبح ، زمانی که بچه ها جنازه شهدا را از منطقه جمع می کردند ، به معبر می رسند و نگاه می کنند و می بینند کسی که دیشب تیر بار را بلند کرده و یک گردان را نجات داده تا بتوانند خودشان را به خاکریز دشمن برسانند کسی نبوده بجز شهید اکبر جزی . دست شهید اکبر جزی به لوله ی تیربار چسبیده بود و انگار با لوله یکی شده بود . این حرکت و این ایثار و فداکاری شهید اکبر جزی باعث می شود که بچه ها از قتل عام شدن نجات پیدا کنند . روح شهید اکبر جزی را با ذکر صلوات بر محمد و آله محمد شاد کنیم 🌹 ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ 🌷همگام با شهدا در کانال مسیر شهدا👇 https://eitaa.com/joinchat/4183294356Ce53bde841e
9.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ماجرای عجیب شهید در گلستان شهدای اصفهان حتما ببینید و سر مزارش بروید دست ذغالی شادی ارواح طیبه امام و شهدا صلوات🕊 ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ 🌷همگام با شهدا در کانال مسیر شهدا👇 https://eitaa.com/joinchat/4183294356Ce53bde841e
8.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍شهید حسین عالی، زمین دارد خدا را تسبیح می کنه شما هم می شنوید! 🌹شهیدی که سجاده او همیشه بوی عطر خوش حرم امام حسین علیه السلام می داد. ✅کتاب پرواز سرخ زندگینامه شهید عارف حسین عالی می باشد. 🌹هدیه به روح مطهر و ملکوتی اش صلوات 🌷همگام با شهدا در کانال مسیر شهدا👇 https://eitaa.com/joinchat/4183294356Ce53bde841e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایتی از شهیدی که بدنش بعد از سال ها هنوز سالم بود شهید ۱۳ ساله بهنام محمدی 🌹هدیه به روح مطهر و ملکوتی شهدا صلوات  ‎‎‌─━━━⊱❅✿•❅•✿❅━━━─ 🌷همگام با شهدا در کانال مسیر شهدا👇 https://eitaa.com/joinchat/4183294356Ce53bde841e
☘🕊☘🕊☘🕊☘🕊☘ 🔰زندگینامه شهید احمد رضایی 💐🍃شهید احمد رضایی در تیرماه 1337 در خانواده ای مذهبی پا به عرصه وجود نهاد. وی از کودکی دارای اخلاقی رئوف، قلبی مهربان و رفتاری حسنه بود، به طوری که در میان فامیل و اقوام زبانزد همه بود و همه به فکر و رفتار او احترام خاصی می گذاشتند و مورد احترام همه بود. 🦋ایشان تحصیلات خود را تا سوم راهنمایی ادامه دادند و بعد از چند سال به خدمت مقدس سربازی گمارده شدند پس از مدت یکسال و نیم خدمت با آمدن امام خمینی (ره) به ایران ایشان از خدمت معاف شدند. 🍃شکوفایی جوانی اش با انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) مصادف بود. وی با کمک دیگر برادران و هدایت روحانیت در پخش اعلامیه های حضرت امام و تشکیل راهپیمایی نقش بسزایی داشت تا اینکه انقلاب به پیروزی رسید. 🌤در طول انقلاب تا موقع شهادت همیشه در خدمت انقلاب و خط امام بود و به خط امام عشق می‌ورزید و علاقه ی شدیدی به امام و روحانیون داشت در اولین روزهای پیروزی از پیشتازان عضویت در سپاه بود و به استخدام این ارگان در آمد در فرودگاه شیراز مشغول به کار شد. 🌱شهید احمد رضایی همیشه خار چشم منافقین بود در صورتی که چند بار اقدام به ترور وی کردند ولی به خواست خدا موفق نشدند. با شروع جنگ تجاوز عراق علیه ایران ایشان راهی جبهه های نبرد حق علیه باطل گردیدند. ✨شهید فردی بسیار دوست داشتنی، کم گو و کم حرف، نماز شب خوان، خندان و خوش رو بود و با تمام جان به پاسداران و رزمندگان اسلام عشق می ورزید و هر کس از عزیزان رزمنده و دوستان که با ایشان هم صحبت شده بود نور شهادت را در صورت این عزیز مشاهده می کرد. 🕊🥀سرانجام در پادگان گتوند اهواز بر اثر انفجار مین و اصابت ترکش در سر مبارک ایشان به درجه رفیع شهادت نائل آمدند و عاشقانه شربت شهادت را نوشیدند و به هدف خود که شهادت در راه حق بود رسیدند. یادگار وی در این دنیا یک فرزند میباشد. "روحش شاد، نامش جاوید و راهش مستدام باد" ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ 🌷همگام با شهدا در کانال مسیر شهدا👇 https://eitaa.com/joinchat/4183294356Ce53bde841e
🌷🌿خاطره ای کوتاه از شهید احمد رضایی به نقل از تنها فرزنشان 🌤مادرم تعریف میکنند که پدرم در راه برگشتن از سر کار به منزل توی راه سه نفر موتورسوار با یه نفر پشت سرش، پدرم رو ترغیب میکردن و تیراندازی به سمتش کردن و به پدرم اصابت نکرده .... 🔹یه روزی هم یه نفر که خودش رو رفیق و همکار پدرم معرفی می‌کند به منزلمون میاد و یه سری سؤالات از مادرم و مادر بزرگم میکنه و اونا هم بی‌خبر از همه جا به سوالات اون شخص جواب میدن و بعد برای پدرم که تعریف میکنند پدرم اون رو منافق معرفی کرده و گفته بود که بار اول موفق به ترور من نشدند و حالا از این طریق می‌خواستند به خانواده من آسیب برسونن و اطلاعات جمع کنند.... ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ 🌷همگام با شهدا در کانال مسیر شهدا👇 https://eitaa.com/joinchat/4183294356Ce53bde841e