#چندخطمصیبت...
#تماماشکهایمنذرظهورتایگلنرگسیامهدیجانم 😭
السلام علیکم یااهل بیت النبوه 😭
السلام علیک یا اباعبدالله 😭
دیرراهب وسرمطهرسیدالشهداء علیهالسلام...😭
در مسیر شام، هنگامی که سر امام حسین علیهالسّلام را وارد «قِنَّسرین» کردند، راهبی از صومعه خود متوجه سر مقدس آن حضرت شد و دید نوری از دهان مبارک امام حسین علیهالسلام خارج میشد و به طرف آسمان صعود میکرد.
آن راهب مبلغ ده هزار درهم آورد و سر امام حسین علیهالسّلام را از آنان گرفت و داخل صومعه خویش نمود. راهب صدایی شنید، ولی صاحب آن صدا را ندید. آن گوینده به راهب میگفت: خوشا به حال تو! و خوشا به حال آن کسی که از حرمت حسین علیه السّلام آگاه شد.😭
راهب سر خود را بلند کرد و گفت: پروردگارا! تو را به حق عیسی قسم میدهم که این سر را مأمور کنی با من تکلم نماید. آن سر تکلم کرد و گفت: ای راهب! چه منظوری داری؟ راهب گفت: تو کیستی؟ فرمود:
أَنَا ابْنُ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَی وَ أَنَا ابْنُ عَلِیٍّ الْمُرْتَضَی وَ أَنَا ابْنُ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ أَنَا الْمَقْتُولُ بِکَرْبَلَاءَ أَنَا الْمَظْلُومُ أَنَا الْعَطْشَانُ وَ سَکَتَ😭😭😭😭من پسر محمّد مصطفی هستم؛ من پسر علی مرتضی هستم؛ من پسر فاطمة الزهراء هستم؛ من مقتول در کربلایم؛ من مظلوم و عطشانم!😭😭بعد آن سر مقدس ساکت شد....فَوَضَعَ الرَّاهِبُ وَجْهَهُ ...راهب صورت به صورت امام حسین علیهالسّلام نهاد و گفت: صورتم را از صورت تو بر نخواهم داشت تا این که بگویی که من روز قیامت شفیع تو خواهم بود...
آن سر مقدس به سخن آمد و فرمود:
به دین جدم محمّد مصطفی صلّی اللَّه علیه و آله بازگرد. راهب گفت: «اشهدُ ان لا اله الا اللَّه و اشهدُ انّ محمدا رسول اللَّه.» امام حسین علیهالسّلام قبول کرد که شفیع وی شود...😭
هنگامی که صبح شد، موکلین آن سر مبارک را با درهمها از آن راهب گرفتند. وقتی به وادی رسیدند، دیدند آن درهمها به سنگ تبدیل شدهاند!!!
📚المناقب ج۴ ص۶۰
📚بحارالانوار ج ۴۵ ص۳۰۳
حسین جانم....😭😭😭😭
این چه وضعیست که دراین سروصورت باشد😭😭
این سر سوخته مملوّ جراحت باشد😭😭
روضه ی صورت تودامنهاش بس بازست😭😭
راهب دیر، پی ذکر مصیبت باشد😭😭
ازتنورآمده ای یا زسر شاخ درخت؟😭😭
هرچه کردندبه این رأس جنایت باشد😭😭
لبت ازسنگ ترک خورده ویاچوب زدن؟😭😭
این لب پاره گرفتار چه ضربت باشد؟😭😭
لب ودندان تومجروحِ عبیدالله است😭😭
لب و دندان توزخمی زجسارت باشد😭😭
یازهراااا....😭😭😭😭
گونه های تو چراجای کبودی دارد؟😭😭
این هم انگارکه سوغات تلاوت باشد😭😭
دِیر من آمدی و مسجد مردم نروی😭😭
ای مسلمانِ توعالم !چه حکایت باشد؟😭😭
دخترت کاش نبیند سر تو اینگونه😭😭
دختران عاطفه دارند حواست باشد😭😭
من سرت ریخته ام مشک وگلاب اماحیف😭😭
دستِ فرزندِزنا،ظرف نجاست باشد😭😭
بروای سربه سلامت!بروای سربه سفر!😭😭
هرکجامیروی ای سر، به سلامت باشد😭😭😭
ای وای مظلوم حسين جاااانم 😭😭😭😭😭
الا لعنت الله علی القوم الظالمین🤲😭
الهی بحرمت لب و دندان شکسته،گونه های کبود و ۱۸ زخمِ کاری سرمقدس حضرت سیدالشهداء علیهالسلام، عجل لولیک الفرج 🤲😭😭😭😭#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجـــ
http://eitaa.com/masjed_almahdisemnan
•┈••✾🍃🌸🍃🌸🍃✾••┈c
#چندخطمصیبت...
#تماماشکهایمنذرظهورتایگلنرگسیامهدیجانم😭
السلام علیکم یااهل بیت النبوه 😭
السلام علیک یا اباعبدالله 😭
پس ازحسین کز اوخوبتر تراب ندیده...😭😭
چهاگذشت به زنهای آفتاب ندیده...😭😭
وقتی که کاروان اسرا در نزدیکی دمشق به شهر بعلبك رسيدند،قاسم بن ربيع كه والى آن جا بود گفت تا شهر را آزین بستند و با چند هزار دف و نى و چنگ و طبل سر امام حسين عليهالسّلام به شهر بردند😭
کنیزکان و غلامان ، دف ها را به دست گرفتند و پرچم ها بلند کرده و شروع به نواختن در بوق ها کردند. شادی و سرور از خود نشان می دادند و بر روی سرشان زعفران می مالیدند...هنوز دو فرسخ مانده بود به بعلبک، آنان به استقبال کاروان اسرا رفتند،آب و آب جو و شراب و شربت میخوردند و می رقصدیدند و دست میزدند😭😭
حضرت ام كلثوم سلاماللهعلیها وقتی که این صحنه را مشاهده نمودند، پرسیدند: نام این شهر چیست: گفتند :بعلبک. حضرت فرمودند:خدا كثرت شما را براندازد و بر شما مسلط گرداند كسى را كه شما را به قتل برساند...
در این هنگام، حضرت علی بن الحسین امام سجاد علیهما السّلام اشعاری را خواندندوگریستند...😭الهی بمیرم برات یاامام سجاد😭😭😭
در همین مکان یک دختر از امام حسین علیهالسلام ، به نام "خوله" از شدت غم غصه به شهادت رسیدند...😭😭
امام سجاد علیهالسلام آن بانوی مظلومه را در همین سرزمین به خاک سپردند و یک درخت در بالای قبر آن بانو، کاشتند تا علامتی برای آن قبر باشد... هنوز که هنوز است آن درخت، در جای خود باقی است و اهالی آن منطقه قبر شریف آن بانوی مظلومه را زیارت میکنند و از آن درخت، تبرک می جویند و در همین سال های اخیر نیز، مشاهده شده که در روز عاشورا از شاخه های آن درخت، خون جاری شده است.برگرفته از:
📚معالي السّبطين، ج۲ ص۱۳۳
📚ينابيع المودّة، ج۳ ص۸۹
📚منتهى الآمال،ص۴۹۷
📚ناسخ التواريخ سيدالشهدا عليهالسّلام،ص۱۱۰
📚جلاء العيون، ص۷۲۶
دخترِ فاطمه ! بازار! خدارحم کند😭😭
چادرِ پاره و انظار خدا رحم کند😭😭
ما که ازکوچه فقط خاطره بدداریم😭😭
شود این حادثه تکرار خدارحم کند😭😭
یک زن و قافله و خنده نامحرم ها😭😭
بر اسیران گرفتار خدا رحم کند😭😭
یک شبه پیرشدی یا ز تنورآمده ای😭😭
یک سر واینهمه آزارخدا رحم کند😭😭
نیزه داران همه مستندنیفتی پایین😭😭
حنجرت خوب نگه دارخدا رحم کند😭😭
گیسویت کم شده واین جگرم میسوزد😭😭
بر من و زلف ِخم یار خدا رحم کند😭😭
کنایه فهما میفهمن این بیتو😭😭😭
ظرفِ خاکسترِیک عده هنوزآتش داشت😭😭
شعله افتاد به گلزار خدا رحم کند😭😭😭😭😭
دست انداخت یکی پرده محمل راکَند😭😭
جلویِ چشم علمدار،خدارحم کند😭😭😭
راهمان از گذرِ برده فروشان افتاد😭😭
این همه چشمِ خریدار،خدارحم کند😭😭😭
زنی ازبام صدا زدکه کدام است حسین😭😭
نوبت من شده این بار،خدارحم کند😭😭
یک نفر گفت اگر بغض علی را داری😭😭
سنگ با حوصله بردار خدا رحم کند😭😭
ای وای مظلوم حسين جاااانم 😭😭😭😭😭
الا لعنت الله علی القوم الظالمین 🤲😭😭
الهی به ناله ها و قلب سوخته ی بی بی زینب کبری سلامالله علیها،عجل عجل عجل لولیک الفرج 🤲😭😭😭
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجـــ
http://eitaa.com/masjed_almahdisemnan
•┈••✾🍃🌸🍃🌸🍃✾••┈c
#چندخطمصیبت...
#تماماشکهایمنذرظهورتایگلنرگسیامهدیجانم 😭
السلام علیکم یااهل بیت النبوه 😭
السلام علیک یا اباعبدالله 😭
🏴آقاجانم عرض تسلیت ایام سنگین ماه صفر،بفدای چشمان خونبارت صباحاومسا یابن الحسن اذنمیفرماییدباشماهم ناله شیم؟😭
حسین جانم حلال کن محرم تمام شد،ولی برای شماخیلی کم گذاشتم ارباب خوبم😭
خیلی حسین زحمت مارا کشیده است😭
خیلی برای روضه ی تو کم گذاشتیم😭😭
اما حسین جانم قافله اسرا کم کم داره نزدیک شام میشه😭الشام الشام الشام 😭ای امان...یاالله...😭😭😭
بی بی زینب فرمود هرجایی میرسیدیم چشمام به روی نیزه به چشمان برادرم بود😭نگاهم میکرد،قرآن تلاوت میکرد،بهم قوت قلب میداد😭😭اما وقتی رسیدیم شام،مثل هربار نگاه به سرزخمی برادرم کردم ولی اینار حسینم چشماشو بست و نگام نکرد😭یعنی فرمود زینب جان اینجا بدترازکربلاست😭دیگه طاقت دیدن ندارم😭😭😭آی یارالی😭😭😭😭
برادر بی کفنم همسفر نیزه نشین😭😭
از بالای نیزه منو میون دشمنا ببین😭😭
داغ دلم شد طعنه های سلسله😭😭
داغ دلم شد خنده های حرمله😭😭
داغ دلم زنی میون هلهله😭😭
روی مخدرات نیلی شده😭😭😭
تسلای دلها سیلی شده😭😭😭
ازغم ما آسمونه شام بلا تیره شده😭😭
نگاه این حرومیا به زینبت خیره شده😭😭
ادا شده دینی که دارن به امام😭😭
ادا شده با زخمای بی التیام😭😭
ادا شده با سنگ و آتیش از رو بام😭😭
برادر کبوده روی همه😭😭😭
به زیر لب میگن یا فاطمه😭😭😭
رونیزه اززخم سرت باسنگ دلداری میشه😭😭
خون تازه ازکنار لبای توجاری میشه😭😭
توو شهر شام سهم ماها شد اضطراب😭😭
توو شهر شام اندوه و درد بی حساب😭😭
توو شهر شام زینب کجا بزم شراب😭😭
زینبت کجا و شام بلا😭😭😭
قاری قرآن و طشت طلا😭😭😭
ای وای مظلوم حسين جاااانم 😭😭😭😭😭
الا لعنت الله علی القوم الظالمین 🤲😭
الهی به قلب سوخته و مصیبتها و ناله های جانسوز بی بی زینب کبری سلامالله علیها الساعه الساعه عجل لولیک الفرج 🤲😭😭😭😭
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجـــ
http://eitaa.com/masjed_almahdisemnan
•┈••✾🍃🌸🍃🌸🍃✾••┈c
#چندخطمصیبت...
#تماماشکهایمنذرظهورتایگلنرگسیامهدیجانم😭
السلام علیکم یااهل بیت النبوه 😭
السلام علیک یا اباعبدالله 😭
آقاجان بفدای چشمان خونبارت...یابن الحسن 😭انگاری اینبار میدونم کجایی😭کنج خرابه ،کنار دخت شاه کربلایی😭
سه ساله ی شیرین زبان حسین،کنج خرابه گرسنه و تشنه و خسته از نفس افتاده😭
از مجلس یزید ملعون به بعد،انگار دیگه زبونش بنداومده😭تب کرده😭کز کرده😭دیگه باکسی حرف نزده😭اما تاوقتی رسید وقت قیام رقیه...😭همین نیمه شبی که درپیشه😭اینبار با قیامش جان آل الله را از مرگ حتمی نجات داد😭روایته...اول شب دونگهبان رومی بزبان خودشون باهم صحبت میکردن،امام سجاد جان شنیدن،اونهانمیدونن امام زمانه هرصحبتی را به هرزبانی بشنوه،میفهمه...باهم میگفتن دستور دادن نیمه شبی این دیوارهارو روی سر اسرا بریزیم همشون همینجا جون بدن،بعدبگن دیوارخرابه خودش ریخت...😭
الله اکبر...رسیده وقت قیام رقیه😭😭
آنقدرناله زدتا پدر،باسراومد دیدنش😭
باکمک عمه این سر خسته رو به آغوش کشید😭نوازش کرد😭لبهای پاره پاره رو بوسه زد😭در گوش،بابا زمزمه کرد...
سلام تازه ز ره آمده، گلویت کو؟!😭😭
سلام همسفر نی سوار من بابا😭😭
چقدر حرف برای تو داشتم حالا😭😭
بیا کمی بغلم کن قرار من، بابا😭😭
من ازخرابه نشینی وگریه خسته شدم😭😭
توهم زسنگ لب بام وضربه خسته شدی😭😭
منم شبیه رخ عمه ام شکسته شدم😭😭
توهم زنیزه نشینی پدرشکسته شدی😭😭
تمام درد تنم را ز یادبردم من😭😭
تنور خانه ی خولی چه کرد باسرتو؟😭😭
توچوب خوردی ومن هم لگد عزیزدلم😭😭
فدای نرگس چشمت سه ساله دخترتو😭😭
شنیده ای سر بازارهاچه شدیانه؟!😭😭
شنیده ای سر بازار زیورم گم شد😭😭
مپرس معجرخود راچگونه گم کردم😭😭
فقط بدان سر بازارمعجرم گم شد😭😭
به عمه گفته ام امروزشانه ای بزند😭😭
به گیسوان پریشان و مختصرمویم😭😭
ازآن زمان که تو رفتی همه کسم شده است😭😭
تمام درد و دلم رابه عمه میگویم...😭😭
ای وای بابای خسته ام حسین جانم😭دیگه نمیزارم تنها بری سفر،منم باخودت ببربابای خوبم😭😭یوقت صدای این نازدانه قط شد😭همه گفتن حتما خوابش برد😭اما دیدن سربریده یکطرف افتادو رقیه یکطرف...😭😭😭
ای وای رقیه جان😭😭😭😭😭
ای وای مظلوم حسين جان😭😭😭😭
الا لعنت الله علی القوم الظالمین 🤲😭
الهی برقیه عجل لولیک الفرج
الهی برقیه عجل لولیک الفرج
الهی برقیه عجل لولیک الفرج 🤲🤲😭😭😭
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجـــ
http://eitaa.com/masjed_almahdisemnan
•┈••✾🍃🌸🍃🌸🍃✾••┈c
#چندخطمصیبت...
#تماماشکهایمنذرفرجتیابنالحسنآقاجانم😭
السلام علیکم یااهل بیت النبوه😭
السلام علیک یااباعبدالله😭
اهل روضه،آقاجانمون خرابه است کنار عمه جان و اسرای آل الله عزاداره😭کنارجسم بی جان وبی کفن رقیه جان نشسته😭باروضه جانسوز و احوال پریشان بی بی زینب جان ،اشک خونین از گوشه چشمان مبارکشون جاریه...😭😭😭😭
ماهم،باپای دل بریم خرابه شام😭همون ساعتی رو یادکنم که سراربابمونو برای نازدانش آوردن تاآروم بشه😭😭
مرحوم ربانی خلخالی در کتاب ستاره درخشان شام مینویسه،میگه:تا دیددارن سر رو میارن امام سجاد بلندشد،عمه ی سادات بلند شد،اُم کلثوم بلند شد،رباب بلندشد...نیاریدسر رو،ما آرومش میکنیم😭😭بچم سرببینه دق میکنه😭😭
چیکار کردن؟یکی رو بانیزه زدن،یکی رو با تازیانه زدن، ریختن تو خرابه مثل مدینه که ریختن تو خونه ی مادر ما😭همه رو زدن سر رو گذاشتن جلو این بچه...😭😭
این سؤال رقیه که گفت: "ما هذا الرأس ؟"مثل عمه اش زینب بود😭مثل اون سؤال توی قتلگاه بود،که آیا توحسینمنی؟😭این سؤال از رو نشناختن نبود...😭میخواست بگه چه بلایی سرت آوردن باباااایی😭😭
باکمک عمه سر رو بغل کرد،آروم سر رو آورد بالا😭آروم دست میکشید،حالا لحنش عوض شد...😭
چند وقت است که شانه نزدی بر مویم😭
بغلم کن ولی آهسته؛کمی پهلویم...😭😭
خورده شلّاق روی بال و پرم...😭😭
چیزی نیست لگدشمر،شکسته کمرم...😭😭
پای چشمم،گُلِ زخم است؛فدای سرتو😭😭
دخترت می رود ازدست؛ فدای سرتو😭😭
سر رو آوُرد بالا، دست کشید😭آدمی که نمی بینه یا کم می بینه دست میکشه😭😭خیلی چیزا رو میفهمه،تا دست کشید، گفت:...
مهربانم! تو چرا پاره شده لبهایت؟😭😭
چقدرخاکی و خونی است سر زیبایت😭😭
راهی تشت شدی از سر نی؛میدانم😭😭
گریه کردی وسط مجلس می؛میدانم😭😭
بیحیا،جام به دست آمدومن میدیدم😭😭
چوبدستی به لبت میزدومن میدیدم😭😭
عمّهجان بودمراقب؛سر ما پایین بود😭😭
ولی آن مردنگاهش چقدر سنگین بود😭😭
خواهرم،نه!دلم آشفته بماندبهتر😭😭
داغ ناموس تو،ناگفته بماند بهتر😭😭
دیگه طاقت نیاورد،دست کشید رو لب ها،دست کشید رومحاسن، دید پُر خاکِ ،پُر خونِ...😭😭😭
من از شما سؤال میکنم بعد ازلب و بعد از محاسن چیه؟😭محاسن رو زد کنار انگشتاش روگذاشت روی رگهای بریده، دید رگ ها از هم جدا جدا شده...😭😭گفت باباااااز کربلاتااینجاهمش باخودم میگفتم زدن بازدن فرق داره😭این نامردا بابغض مارو میزدن ولی الان که دست کشیدم روی رگهای بریدت فهمیدم بریدن بابریدن فرق داره...چراانقد رگهات نامرتبن...😭😭😭😭😭😭😭
صورت به صورت بابا گذاشت آروم چشماشو بست....😭😭ای حسین جانم😭😭😭همه داروندارم بفدای نازدانه ات😭😭😭😭
الا لعنت الله علی القوم الظالمین🤲😭
الهی برقیه سلام الله علیها...عجل لولیک الفرج🤲😭😭😭😭😭😭
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجـــ
http://eitaa.com/masjed_almahdisemnan
•┈••✾🍃🌸🍃🌸🍃✾••┈c
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#چندخطمصیبت...
تمام اشکهایم نذرفرجت آقاجانم...😭
السلام علیکم یااهل بیت النبوه😭
السلام علیک یاامام حسن مجتبی یاغریب...😭
چندخط بشینیم پای دردودل غریب مدینه،کریم اهل بیت، آقام امام حسن علیه السلام😭
الهی جان ناقابلم فدای غم پنهانت بشه آقای غریبم😭
آنکه داردبه دلش غصهی بسیار،منم😭
ساکن غمکدهی ماتم دلدار ، منم😭
همهی شهر،سر سفرهی من نان خوردند😭
ولی انگار به یک شهر ، بدهکار ، منم😭
آنکه یک عمر،شبش سرشده باکابوسی😭
که در آن مادرِ او میشود آزار ، منم😭
وسط کوچهی غم خانه خرابم کردند😭
آنکه دنیا شده روی سرش آوار ، منم😭
مقتل اصلی من در وسط آتش بود 😭
آنکه جان داده میان در و دیوار ، منم😭
اشک هم داغ دلِ خون مرا سرد نکرد 😭
الهی فدای داغ دلت بشم آقام حسن جانم😭😭😭😭😭
اشک هم داغ دلِ خون مرا سرد نکرد 😭
سینهی سوخته از سرخی مسمار، منم😭
دست سنگین کسی خورد به روی مادر😭
ولی آنکه شده نیلی رخش،انگار، منم😭
اسرار کوچه را نتوان گفت با کسی😭
راویِ این حقیقت پر استعاره ام😭
یک جمله ای بگویم و ای خاک بررم😭
بگذاشت پا به چادر و رد شد ز مادرمرم😭
🩸حکایت دو طشتی که چها بر سر زینب کبری سلاماللّهعلیها آورد ...
در نقلی آمده است:
🥀 در لحظات آخر عمر إمام حسن مجتبی علیهالسلام بود که سیدالشهداء علیهالسلام سر او را به دامن گرفته بود و بر حال یکدگر میگریستند؛ در همین هنگام بود که ناله و زاری زینب کبری سلاماللّهعلیها به گوش این دو برادر رسید.
🥀 در اینجا بود که إمام مجتبی علیهالسلام به برادر خود فرمودند:
📋 أخی أباعبدالله، نَحِ هٰذا الطّشتَ عَنّی لِئلّا تَراهُ أختُنا زینَب سلاماللّهعلیها
▪️برادرم ای اباعبدالله! این طشت را از اینجا برادر تا نگاه خواهرمان زینب سلاماللهعلیها به آن نیفتد.
📚 العبرة الساکتة ج۱ ص۱۱۷
✍ در حیرتم به زینب مضطر چها گذشت!
آن دم که اوفتاد نگاهش بر آن دو طشت
یک طشت را، ز خون جگر دید لاله گون
یک طشت را بدید در آن، رأسِ پر ز خون
یک طشت را بدید، پر از پارهٔ جگر
یک طشت را بدید، در آن، رأسِ پر قمر
... آن دم که رأس پاک شهنشاه بحر و بر
آغاز کرد خواندن قرآن به طشت زر
برداشت چوب کینه، یزید از ره غضب
کرد آشنا، به لعل لبِ شاهِ تشنه لب
زینب به ناله گفت که: ای بی حیا مزن!
چوب جفا به بوسه گهِ مصطفی مزن!
دارد (صغیر) تا به صف حشر، شور و شین
گاه از غم حسن، گهی از ماتم حسین
الا لعنت الله علی القوم الظالمین😭
الهی یاالله...به جگرسوخته آقام امام حسن جان،فرج امام زمانمون الساعه الساعه امضابفرما🤲😭😭😭
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجـــ
http://eitaa.com/masjed_almahdisemnan
•┈••✾🍃🌸🍃🌸🍃✾••┈c
#چندخطمصیبت...
#تماماشکهایمنذرظهورتایگلنرگسمهدیجان 😭
السلام علیکم یااهل بیت النبوه 😭
السلام علیک یا اباعبدالله 😭
آقاجانم میدونم شبهای جمعه،کربلایی،حرم اربابی😭مهمون ویژه داری😭حضرت مادر پهلوشکسته میاد و عمه جان زینب کبری 😭وشمایی که پای روضه ی مادر و خواهری دلشکسته نشسته ایی...😭😭
شبهای جمعه...مادر" بُنَیَّ "میگه وخواهر میوفته😭😭
چشمای زهرا...بازم به زخم گودی خنجر میوفته😭😭
کاش این شب جمعه کربلا بودم😭کاش همراه شما مینشستم پای روضه های جانسوز قتلگاه از زبان حضرت مادر و بی بی زینب جان 😭😭خوشبحال زائرانت ارباب خوبم یااباعبدالله 😭😭😭
روضه نمیخواهد تنی که سر ندارد😭😭
قربان آن آقا که انگشتر ندارد😭😭
یک تکه ای سالم همه پیکر ندارد😭😭
جایی برای بوسه ی مادر ندارد😭😭
گوید بنیه یا بنیه یا بنیه😭😭
برخیز آمد مادرت زهرا بنیه😭😭
دیدم خودم در عصر عاشورا بنیه😭😭
افتاده بودی زیر دست و پا بنیه😭😭
من بی وضو موی تورا شانه نکردم😭😭
حالا به دنبال سرت باید بگردم😭😭
یاصاحب الزمان معذرت میخوام😭😭😭😭😭
ازتشنگی لب های عطشانت به هم خورد😭😭
ترکیب ابروهاوچشمانت به هم خورد😭😭
یازهرا یازهراااا 😭😭😭😭😭
از شدت ضربه دو دندانت به هم خورد😭😭
آیه به آیه نذرقرآنت به هم خورد😭😭حسین حسین...😭😭😭😭
راه تورا درگودی گودال بستند😭😭😭
برپیکرتو نیزه ها رومیشکستند😭😭😭
ای وای یارالی یاحسین جانم 😭😭😭😭😭😭
الا لعنت الله علی القوم الظالمین 🤲😭
الهی یارب الحسین بحق الحسین اشف صدرالحسین بظهور الحجة 🤲😭😭😭
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجـــ
http://eitaa.com/masjed_almahdisemnan
•┈••✾🍃🌸🍃🌸🍃✾••┈c
#چندخطمصیبت...
#تماماشکهایمنذرفرجتیابنالحسنآقاجانم 😭
السلام علیکم یااهل بیت النبوه
السلام علیک یا اباعبدالله
آجرک الله یاصاحب الزمان🥀🏴بقربان شال عزایت یابن الحسن 😭😭
امام رضا جان عرض تسلیت آقای مهربانم😭😭نامه نوشته بودی خواهرت بیاد اما صدحیف که خواهر به شمانرسید😭😭
قرار بود بیایی کبوترش باشی😭
دوباره آینهای در برابرش باشی😭
نه اینکه پر بکشی و به شهر او نرسی😭
میان راه پرستوی پرپرش باشی😭😭
مدینه شهر غریبی برای فاطمه هاست😭
نخواست گم شدهای مثل مادرش باشی😭
خدا تو را به دلِ تشنه ی زمین بخشید😭
کتاب روشنی از سوره ی کوثرش باشی😭
به قم رسیدی وگم کرددست و پایش را😭
چو دید آمدهای سایهی سرش باشی😭😭
شمامهمون نبودی خانوم😭شما صاحب خانه ی مایی،ولی نعمت مایی😭
امروزسفارش مارو به داداشت امام رضا بکن...😭
اما خانوم جان مردم چه جوری اومدن به استقبالتون😭
بردند به ناقه ات توسل😭
با خنده ی شوق و شاخه ی گل😭
قم کوفه نبود تا که درآن😭😭
دشنام دهد کسی به مهمان😭😭
قم کوفه نبود تا که خواهر😭😭
بیند سر نی سر برادر😭😭
با چه استقبالی آمدن ،فرش های قیمتی
زیر پای بی بی جان وزیر سم مرکب حضرت پهن کردن😭کوچه هاشون رو آب و جارو کردنبیرون دروازه به استقبال آمدن...😭
اماااا....
لا یوم کیومک یا ابا عبدالله ...
یه جا دیگه ام مردم برا استقبال اومدن جلو دروازه😭😭
برااستقبال، شهرشون رو آب و جارو کردن😭لباس های قیمتی و زینتی به تن کردن..😭 شهرشون رو چراغون کرد..
اما این کجا و آن کجا ..😭😭
اینجا همه دارن با سلام و صلوات دختر امام و خواهر امام رو همراهی میکنن..😭😭
اما شهر شام دیدن رقاصه ها دارن میزنن و می رقصن..😭😭😭
با طعنه و ناسزا و کنایه دختر علی رو دارن می برن..😭😭😭😭
ای وای مظلوم یا حسین جانم😭😭😭😭😭
الهی بحرمت دستای بسته ی بی بی زینب جان سلام الله علیها عجل لولیک الفرج 🤲😭😭😭
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجـــ
http://eitaa.com/masjed_almahdisemnan
•┈••✾🍃🌸🍃🌸🍃✾••┈c
#چندخطمصیبت...
#تماماشکهایمنذرفرجتیابنالحسنآقاجانم😭
السلام علیکم یااهل بیت النبوه
السلام علیک یا اباعبدالله
بریم ملاقات حضرت مادر جان سلام الله علیها...😭😭
این روزهای آخر حضرت مادر در بسترشهادت....😭😭
مادرایی که دختردارن میدونن مادر بخواد جایی بره دیر برگرده، به دخترش سفارش میکنه کارهاشو انجام بده😭اما دل عالم بسوزه برای مادر جوانمون😭😭میدونه رفتنیه....😭میدونه دیگه عمری باقی نمونده که بمونه بچه هاشو بزرگ کنه😭برای عروسی و آیندشون نقشه بکشه😭
اون روزای آخر مادرمون فکر کفن برای خودش و اهل منزل بود... 😭
دخترشو صدا زد،یه بقچه رو بازکرد😭داخلش ۳تا کفن بود یه پیراهن😭اولی برداشت فرمود دخترم این کفن منه مادر😭فقط خدامیدونه بی بی زینب۴ساله چی کشیده این لحظه😭😭دومی و سومی برداشت فرمود،دخترم اینم کفن بابات علی جانه،اینم برا حسنمه مادر😭😭اما بی بی زینب نگران وبا چشمای گریان داره نگاه میکنه...😭دید این کفن ها تموم شد تنها یه پیرهن مونده....الله اکبر 😭😭😭
یهو لحن مادر عوض شد😭😭😭شروع کرد روضه خوندن...😭😭برای دختر۴سالش داره از کربلا میگه😭😭😭از مصیبتهای قتلگاه و غارت واسارت ...😭😭😭
فرمود...دخترم...
خندهی همسایه هاتوراه کوچه،مال من😭
صدای هلهله ها،خنده ی لشکر،مال تو😭
یاالله...😭😭😭😭
بوسه ی بی رمقِ این دم آخر،مال من😭
بوسه های دم گودال و برادر،مال تو 😭
زخم بسترمال من،اشکهای حیدرمال من😭
هزاروسیصدو پنجاه زخم برادرمال تو😭
قصه ی میخ دروکشتن محسن مال من😭
غصه ی سه شعبه وحنجراصغرمال تو😭
قتل وغارت مال تو،رخت اسارت مال تو😭
دیدن بزم شراب و مِی وجسارت مال تو😭😭😭😭😭
الا لعنت الله علی القوم الظالمین🤲😭
لعن الله قاتلیک وضاربیک وظالمیک و غاصبی حقک یامولاتی یااماه یافاطمه الزهراءسلام الله علیها 🤲😭😭
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجـــ
http://eitaa.com/masjed_almahdisemnan
•┈••✾🍃🌸🍃🌸🍃✾••┈c
#چندخطمصیبت...
#تماماشکهایمنذرفرجتیابنالحسنآقاجانم😭
السلام علیکم یااهل بیت النبوه
السلام علیک یااباعبدالله
اهل روضه باهم پای روضه ی بی بی زینب جان،هم ناله بشیم باآقاجانمون که صباحاومسا برمصیبتهای عمه جانش خون گریه میکنه...😭
بی بی زینب جان باز یاد برادر افتاده😭
دفتر غمش رو باز کرده و روز سخت عاشورا رو یاد کرده...😭😭
زیرلب داره زمزمه میکنه...
السلام علیک یا مظلوم😭😭
السلام علیک یا عطشان😭😭
السلام علیک یا بن علی😭😭
السلام علیک یا عریان😭😭
ای برادر نمیبرم از یاد😭😭
که چگونه به خاک افتادی😭😭
زیر گرمای آفتاب آن روز.. 😭😭
با لب تشنه، خسته، جان دادی😭😭
ای برادر نرفته از نظرم😭😭
اکبرت را که ارباً اربا شد😭😭
بعد عباس میر لشکر تو😭😭
پای دشمن به خیمهها وا شد😭😭😭
به خدا ای عزیز لبتشنه😭😭
داغ یک قطره آب کشته مرا😭😭
بین این گریههای اهل حرم😭😭
گریههای رباب کشته مرا😭😭😭
ای غریب، ای مظلووم، یاحسین😭😭😭😭😭😭😭
لایوم کیومک یااباعبدالله 🤲😭
الهی به سوزناله های بی بی زینب جان، به قلب شکسته وسوخته بی بی زینب جان، مابقی روزهای غیبت رابراهل زمینیان ببخش وامام زمانمون بهمون برگردون🤲😭😭😭😭
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجـــ
http://eitaa.com/masjed_almahdisemnan
•┈••✾🍃🌸🍃🌸🍃✾••┈c
#چندخطمصیبت...
#تماماشکهایمنذرظهورتمهدیجان
السلام علیکم یااهل بیت النبوه
السلام علیک یااباعبدالله
بفدای چشمان خونبارت صباحاومسا... آقاجانم اذنمیفرماییدباشماهم ناله شیم ؟😭
سلام دار و ندار بی بی زینب جان سلام الله 😭سلام یا اباعبدالله...😭😭
سلام حضرت شیب الخضیب،مقتلها😭😭
نوشته اند چه بر روزگارتان آمد😭😭
نوشته اندمقاتل که ظهر روز دهم😭😭
چه روضه ها که ازاین داغ برزبان آمد😭😭
سه سیب را سه هدف راسه تیرکافی بود😭😭
سه بار حرمله هربار با کمان آمد😭😭
نوشته اندکه شاهی زصدر زین افتاد😭😭
اگر غلط نکنم عرش در فغان آمد😭😭
یاالله😭😭😭😭😭
نوشته اند مقاتل که عصر عاشورا😭😭
بلندمرتبه ای خسته،نیمه جان آمد😭😭
بلند مرتبه شاها !همین که افتادی😭😭
بریده باد زبانم ولی سنان آمد😭😭😭
بلند مرتبه شاها !همین که افتادی😭😭
به قصد حنجره ات شمر همچنان آمد😭😭آخ بمیرم برای حنجرنامرتبت حسین جانم😭😭😭
بلند مرتبه شاها ! همین که افتادی😭
میان هروله زینب دوان دوان آمد😭ای وای عمه جانمم😭😭😭
یکی به دشنه تورا زد یکی به نیزه ولی😭😭
یکی به قصد تبرک عصازنان آمد😭😭
هنوز داخل گودالی و تنت بر خاک😭😭
رسید خولی و در دشت بوی نان آمد😭😭
برای بردن انگشتر غنیمتی ات😭😭
همین که غائله خوابید ساربان آمد😭😭
ای مظلوم حسین جااانم 😭😭😭😭
الا لعنت الله علی القوم الظالمین🤲🤲😭
لایوم کیومک یااباعبدالله😭
الهی بدم المظلوم عجل عجل عجل لولیک الفرج🤲😭😭😭😭😭
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجـــ
http://eitaa.com/masjed_almahdisemnan
•┈••✾🍃🌸🍃🌸🍃✾••┈c
#چندخطمصیبت...
#تماماشکهایمنذرفرجتیابنالحسنآقاجانم😭
السلام علیکم یااهل بیت النبوه😭
السلام علیک یاباعبدالله😭
آقاجان،جان بیمقدارم بفدای چشمان خونبارت،اذن میفرماییدباشماهم ناله شم؟😭
اهل روضه باپای دل بریم خرابه😭
همین شبی که بی بی زینب جان سلام الله علیها بوقت غسل وکفن ودفن رقیه جان،غربت بابای مظلومش حیدر راحس کرد...😭یه شبی هم تومدینه مولاعلی وقت دفن یاس پرپرش،چنین بی کس و تنها بود😭😭اما یه فرقی داشت،غربت بی بی زینب جان خیلی بیشتربود،میدونی چرا؟😭یکی اینکه انقدربدن این نازدانه کبودوزخم بود غساله نتونست غسل بده😭😭😭یکی هم اینکه بی بی هرچی گشت یه تیکه کفن سفید برای این نازدانه پیدانکرد...😭😭ای بی کفن رقیه جان😭😭😭😭اما وقت قبرکنی بود،
عمه جان یه نگاهی کرد سمت کربلاااا
فرمود؛عباسم داداش کجایی خواهرتو دریاب😭حالا کی برای رقیه باید قبربکنه؟😭بی بی خودش بادستای خالی وخسته داره یه قبرکوچیک میکنه!😭😭
آه...خانم رباب رو به بی بی زینب...فرمود خانوم جان...قبررقیه جانو کمی عمیق تر بکن 😭سنگ لحدبزار😭از نیزه اعدا میترسم...😭هنوز جلوی چشمامه،ظالما بانیزه زدن به زمین،تن علی اصغرم رو چجوری ازخاک دراوردن!😭😭الله اکبر 😭😭😭
پنجه بر خاک میزد و میگفت😭😭
معجر مشکی ام جای کفن...😭😭
کفنش کرد عمه خاکش کرد😭😭
پیکری که نشانِ آتش داشت😭😭
یادگاری ولی به دستش ماند😭😭
معجری که نشان آتش داشت😭😭
بی بی زینب،ازخاک مزار رقیه جان برمیداشت روی سرش میریخت😭نالهمیزد...داداش حسین...ببخش امانت دار خوبی نبودم برات....😭😭😭
دخترِگیسوبلندت راتماشا کن فقط😭😭
ذکرِمادرگفتنت را باز معناکن فقط😭😭
باهمین سنِ کم،گیسوسپیدش کرده اند😭😭
قامتش راتاکه دیدی،دیده دریاکن فقط😭😭
آخ امان ازدل سوخته ی بی بی زینب جان😭😭😭ای حسین...!!😭😭😭
اندکی هم گوش کن بردرددل های گلت😭😭
درد داردعضوعضوش راشکسته یکنفر😭😭
زخم هایش را کمی هم تومداواکن فقط😭😭
تونبودی زجرخیلی زدبه روی صورتش😭😭
این گله ازجانبم در پیشِ سقّاکن فقط😭😭😭😭
گیسوان سوخته،پژمردگی دارد حسین!😭😭
دخترِگیسو بلندت را تماشا کن فقط😭😭
ای وای حسین...😭😭😭😭😭
لای لای یارالی بالام لای لایی😭😭😭
لای لای رقیه جان لای لایی😭😭😭
لعنت الله علی القوم الظالمین🤲😭😭
الهی برقیه....عجل عجل عجل لولیک الفرج🤲🤲😭😭😭😭😭
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجـــ
http://eitaa.com/masjed_almahdisemnan
•┈••✾🍃🌸🍃🌸🍃✾••┈c