هادی می گفت: یکبار در #نجف تصمیم گرفتم که #سه_روز آب و غذا کمتر بخورم یا اصلاً نخورم تا ببینم مولای ما #امام_حسین(ع) در روز عاشورا چه حالی داشت😔.
این کار را شروع کردم. روز سوم حال و روز من خیلی خراب شد😓. وقتی خواستم از خانه🏡 بیرون بیایم دیدم چشمانم سیاهی می رفت. همه جا را مثل دود می دیدم. اینقدر حال من بد شد که #نمی_توانستم روی پای خودم بایستم.
#شهید_محمدهادی_ذوالفقاری
🌴 @masjed_kan
°•|🌿🌹
#هادی_دلها
#شهید_محمدهادی_ذوالفقاری
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#سیره_شهید
◾️در ايام #اربعين خانه نجف را برای اسكان زائرين آماده میكرد و خودش مشغول پخت و پز و پذيرایی از زائران #اباعبداللهالحسين (علیه السلام) میشد.
#یادش_با_ذکر_صلوات
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
🌴 @masjed_kan
#چشم مخصوص تماشاست اگربگذارند
وتماشای #تو زیباست😍
اگربگذارند
من ازاظهارنظرهای دلمـ❤️ فهمیدم
#عشق هم صاحب فتواست
اگربگذارند...
#شهید_محمدهادی_ذوالفقاری
🌹🍃🌹🍃
🌴 @masjed_kan
💠 #نـگاه_حــرام 💠
🌸بغداد بودیم ، میخواستیم با هم بریم بیرون ، به من گفت : وضعیت حجاب در بغداد چطوره ؟ گفتم : خوب نیست ، مثل تهرانه .
🌸گفت : باید چشممون را از نامحـرم حفظ ڪنیم تا توفیق شهادتــ را از دست ندیم . بعد چفیه اش را انداخت روی سر و صورتش .
🌸در ڪل مدتی ڪه در بغداد بودیم همینطور بود . تا اینڪه از شهر خارج شدیم و راهی نجف شدیم .
🌹 مدافع حرم #شهید_محمدهادی_ذوالفقاری
🌴 @masjed_kan
44.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#علمداران_عشق
🌷یا رفیق من لا رفیق له...
📽مستندی زیبا از:
#شهید_محمدهادی_ذوالفقاری🥀
👌🏻حتما ببینید و نشر بدین تا شهیدذوالفقاری بیشتر شناخته بشن...
____________🍃💐
❥ @Ordougahe_montazeran◉
#علمداران_عشق
🌷شهیدی که از حضرت علی(ع) پول گرفت🌷
🍀شهید مدافع حرم #هادی_ذوالفقاری
کارش درنجف لوله کشی بود.
🌱هرگز از کسی پول که نمیگرفت هیچ پول یا غذایی هم که گیرش میآمد به مردم نجف کمک میکرد تاجایی که اکثر اوقات با چایی خودشو سیر میکرد.
〽️وقتی هم بهش اعتراض میکردم که هادی ما طلبهایم این چه کاری باخودت میکنی میگفت:
💥هر وقت لازم داشته باشم خدا برام میفرسته💐
💠بعد ماجرای عجیبی تعریف کرد.
🔷هادی بهم گفت:
💎حاج باقر یه شب تو نجف مشکل مالی پیدا کردم و به شدت به پول احتیاج داشتم و به احدی نگفتم آخرشب هم رفتم حرم امیرالمؤمنین واسه دعا و زیارت حتی به مولا هم از پول حرفی نزدم.
📿همین که به ضریح چسبیدم یه آقایی روحانی که اصلا نمیشناختمش به شانه من زد وگفت:
💌آقا این پاکت مال شماست.
پاکت را گرفتم و به خانه آمدم در پاکت که باز کردم مقدار زیادی پول در پاکت بود.
🎁حاج باقر هر وقت پول لازم دارم خدا میذاره تو پاکت و برام میفرسته.
📍شهید هادی از این ماجراهای عجیب بسیار داشت.
📚زندگینامه وخاطرات بسیجی مدافع حرم طلبه #شهید_محمدهادی_ذوالفقاری🌺
پسرک فلافل فروش، ص۸۹.
🍃🌺مسجد المهدی کن
@masjed_kan🌺🍃