eitaa logo
مسجــد خاتــم الانبـیــــاء ﷺ
422 دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
927 ویدیو
20 فایل
♨️ قصد داریم گزارش برنامه ها و عملکرد مسجد حضرت خاتم الانبیاء محله جنت آباد اردکان و پایگاه حضرت بقیه الله الأعظم را در این کانال به اطلاع و بازدید عموم بگذاریم. 🌹با ما همراه باشید 💠مسجد خاتم الانبیاء و پایگاه بقیة الله الأعظم💠
مشاهده در ایتا
دانلود
""هفت پند مولوی"" 1⃣شب باش: ✔در پوشيدن خطای ديگران 2⃣زمين باش: ✔در فروتنی 3⃣خورشيدباش: ✔در مهر و دوستی 4⃣کوه باش: ✔در هنگام خشم و غضب 5⃣رودباش: ✔در سخاوت و یاری به ديگران 6⃣درياباش: ✔در کنار آمدن با ديگران 7⃣خودت باش: ✔همانگونه که می‌نمایی… @masjedkhatam25
✨﷽✨ ✅گره‌های زندگی ✍زندگى مثل يک كامواست؛ از دستت كه در برود، مى‌شود كلاف سردرگم، گره مى‌خورد، می‌پيچد به‌هم، گره گره مى‌شود، بعد بايد صبورى كنى و گره را به وقتش با حوصله باز كنى. اگر زياد كلنجار بروى، گره بزرگ‌تر مى‌شود و کورتر. يک جايى ديگر كارى نمى‌شود كرد، بايد سر و ته كلاف را بُريد و يک گره ظريف و كوچک زد، بعد آن گره را توى بافتنى پنهان و محو كرد، جورى كه معلوم نشود. يادمان باشد؛ گره‌هاى توى كلاف، همان دلخورى‌هاى كوچک و بزرگند، همان كينه‌هاى چند ساله، بايد يک جايى تمامش كرد و سر و تهش را بريد. زندگى به بندى بند است به نام "حرمت" كه اگر پاره شود، تمام است. @masjedkhatam25
✨﷽✨ 🔴مثل تختی باشیم ✍تختی يک ماشين بنز ۱۷۰ سبزرنگ داشت. هميشه براي تعمير به تعمیرگاه نادر می‌آمد که مالکانش دو شريک بودند. مردمی که گرفتاری يا مشکلی داشتند برای تختی نامه می‌نوشتند و به صاحبان این تعمیرگاه می‌دادند تا به دست تختی برسانند.يک روز در اين تعمیرگاه نشسته بوديم که تختی بدون ماشینش آمد. گفتيم: ماشين کو؟ آقا تختی گفت: ديشب ماشين را دزديدند. آوانس با شنيدن اين حرف گفت:آقا موقع رفتن ماشين منو ببر تا ببينم چه خواهد شد.يک هفته بعد، در تعمیرگاه نادر بوديم که چند نامه به تختی دادند. پهلوان در حالی که یکی از نامه‌ها را می‌خواند، يک دفعه خنده‌ بلندی کرد و گفت:نامه آقا دزده است! نوشته ماشينت مقابل شير پاستوريزه پارک شده و شرمنده‌ام که ماشینت رو دزدیدم.به همراه تختی به محلی که سارق گفته بود، رفتيم. ماشین آنجا بود، تختی دور ماشين چرخيد و گفت:لاستيک‌ها، تودوزی، ‌ضبط و همه چيز ماشین نو شده! سارق بعد از اینکه فهمیده بود ماشین جهان پهلوان تختی رو دزدیده از کارش پشیمون شده و برای عذرخواهی همه چیز ماشین رو نو کرده بود.بعد که سوار ماشین شدیم، تختی گفت: عمو حيدر! بيا مبلغی که برای ماشين من خرج شده رو به خيريه بديم.در واقع تختی هر وقت می‌توانست به مردم خدمت می‌کرد. حتی زمانی که چنين اتفاقی برای او افتاد. در يک کلمه بگويم تختی قهرمانی مردمی بود. 🔰 سالروز شهادت پوریای ولیِ معاصر، جهان پهلوان تختی نمادِ اخلاق و مروت و پهلوانی و مردم‌داری، گرامی باد. ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ @masjedkhatam25
✨﷽✨ ✅سختی‌های توأمان با لذت ✍صبر کردن این‌قدر کار سختیه که خدا چند تا پیغمبر فرستاد تا فقط صبر کردن رو به مردم یاد بده. ایوب: صبر در بیماری. یعقوب: صبر در فراق. نوح: صبر بر اولاد بد. لوط: صبر بر همسر بد. موسی: صبر بر مردم نفهم. عیسی: صبر بر عالمان بدون عمل و... ولی لذتش اینجاست که خود خدا می‌گه: 🕋 إِنَّ اللهَ مَعَ الصَّابِرِینَ (انفال:46) ✨ همانا خداوند با صابران است! خدا با ماست، به شرط اینکه صبری جمیل داشته باشیم. 🕋 فَاصْبِر،ْ صَبْراً جَمیلا (معارج:5) ✨پس صبر كن، صبرى نيكو. ✅ صبرِ جمیل، یعنی پیش خدا تسلیم باشیم و در راه اطاعت از خدا صبر کنیم. 🔻ناامیدى نداشته باشیم و بی‌تابى و آه و ناله هم نکنیم
🔆 ✍ معرفت دُر گرانی‌ست 🔹رفتم یه سوپرمارکت مجهز که تخم‌مرغ بخرم. 🔸فروشنده گفت: نداریم، روبه‌رویی داره. 🔹گفتم: چرا خودتون نمیارید؟ 🔸گفت: بعضی چیزا رو نیاوردیم تا صاحب مغازه روبه‌رویی که یه پیرمرد مُسنه هم کاسبی کنه!
✨﷽✨ ✅ خدا حواسش هست حضرﺕ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ (ﻋﻠﻴﻪ ﺳﻼﻡ) ﺍﺯ ﻣﻮﺭﭼﻪﺍی ﭘﺮﺳﻴﺪ: ﺩﺭ ﻣﺪﺕ یک ﺳﺎﻝ ﭼﻘﺪﺭ می‌خوری؟ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﮔﻔﺖ: ﺳﻪ ﺩﺍﻧﻪ. ﭘﺲ ﺍﻭ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﺩﺭ ﺟﻌﺒﻪ‌ﺍی کرد ﻭ ﺳﻪ ﺩﺍﻧﻪ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﺶ گذاشت. ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﮔﺬﺷﺖ یک ﺳﺎﻝ ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ ﺟﻌﺒﻪ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺩﻳﺪ ﻛﻪ ﻓﻘﻂ یک دانه ﻭ نصفی ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩﻩ! ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﺍﺯ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﭘﺮﺳﻴﺪ: ﭼﺮﺍ؟ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﮔﻔﺖ: ﭼﻮﻥ ﻭقتی ﺁﺯﺍﺩ ﺑﻮﺩﻡ، ﺍﻃﻤﻴﻨﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺭﻭﺯی ﻣﻦ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺩ ﻭ ﻣﺮﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ نمی‌کند. ﻭلی ﻭقتی ﺗﻮ ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﺟﻌﺒﻪ ﻧﻬﺎﺩی، ﺑﻴﻢ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻛﻪ ﻣﺮﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ کنی. ﭘﺲ ﺩﺭ ﺧﻮﺭﺩﻧﻢ ﺍﺣﺘﻴﺎﻁ ﻛﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﺑﺘﻮﺍﻧﻢ یک سال ﺩﻳﮕﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺗﻐﺬﻳﻪ ﻛﻨﻢ. ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﯽ‌ﻓﺮﻣﺎﯾﺪ: ﻫﻴﭻ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺯﻧﺪﻩ‌ﺍی ﺭﻭی ﺯﻣﻴﻦ نیست مگر ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺑﺮ ﺧﺪﺍﺳﺖ ﺭﻭﺯﯼ آن.(هود:6) @masjedkhatam25
🔴 آیا حواسمان هست؟ ✍ ‏از یک گورکن پرسیدند: تو که با قبر، مرده و جنازه سر و کار داشتی عجیبترین چیزی که دیدی چی بود؟ گورکن گفت: پنجاه ساله که گور می‌کنم، مرده غسل می‌دم، اجساد زیادی رو کفن کردم و زیر خاک دفن کردم، ولی عجیبترین چیزی که دیدم خودم هستم. پنجاه ساله با همه چیزایی که دیدم هنوز باور نکردم من هم یه روز می‌میرم.
✨﷽✨ ✍ دنیایی پر از قضاوت 🔹در دنیای قضاوت‌ها، تنها به این نکته توجه می‌شود: دیگران بر اساس نظر ما چگونه‌اند؟! 🔸فردی در ترافیک جلوی ما بپیچد: «احمق» ما که جلوی دیگران بپیچیم: «زرنگ» 🔹کسی جواب تلفن ما را ندهد: «بی‌معرفت» ما که جواب ندهیم: «گرفتار» 🔸فرد بلندتر از ما: «دراز» فرد کوتاه‌تر از ما: «کوتوله» 🔹همکار جزئی‌نگر: «ایرادگیر و وسواسی» ما جزءنگرتر باشیم، او می‌شود: «شلخته و بی‌نظم» 🔸فردی لیوان آب ما را ریخت: «کور» پای ما به لیوان دیگری خورد: «شعور» ندارند که لیوان را سر راه قرار داده‌اند. 🔹و مواردی از این دست که بسیارند. 🔸دنیای قضاوت‌ها یعنی تحلیل رفتار و گفتار دیگران بر اساس نیازها و ارزش‌های خودمان. @masjedkhatam25
🔴هر روزت را زندگی کن ✍️شخصی از عالمی پرسید: برای خوب بودن کدام روز بهتر است؟ عالم فرمود: یک روز قبل از مرگ. شخص حیران شد و گفت: ولی مرگ را هیچ‌کس نمی‌داند! عالم فرمود: پس هر روز زندگی را روزِ آخر فکر کن و خوب باش شاید فردایی نباشد. ‎‎‌‌‎‎ @masjedkhatam25
🔆تقوا 🍃🍃بلند بخوان ✨✨درشت بنویس 🍂🍂آویزه ی گوشت کن که : 👌👌«تقوا» آن نیست که با یک «تق»، وا برود…✨✨ @masjedkhatam25
زغال هاي خاموش را کنار زغال هاي روشن ميگذارند تا روشن شود چون همنشيني اثر دارد ما هم مثل همان زغال هاي خاموشيم اگر کنار افرادي بنشينيم که روشنند و گرما و حرارتي دارند... ما هم به طبع آن ها نور و حرارت و گرما پيدا ميکنيم. ⛔پس در انتخاب همنشین و دوست خود باید بسیار دقت کنیم⛔ @masjedkhatam25
📚 🔹 روزی بهلول، پیش خلیفه " هارون الرشید " نشسته بود . جمع زیادی از بزرگان خدمت خلیفه بودند . طبق معمول ، خلیفه هوس کرد سر به سر بهلول بگذارد. در این هنگام صدای شیهه اسبی از اصطبل خلیفه بلند شد. خلیفه به مسخره به بهلول گفت: برو ببین این حیوان چه می گوید ، گویا با تو کار دارد. 🔹 بهلول رفت و بر گشت و گفت:این حیوان می گوید: مرد حسابی حیف از تو نیست با این" خر ها " نشسته ای. زودتر از این مجلس بیرون برو. ممکن است که : " خریت " آنها در تو اثر کند. @masjedkhatam25