[چند تمثيل در بيان اهميت #مصاحبت با نيكان]
اى خنك زشتى كه خويش شد حريف و اى گل رويى كه جفتش شد خريف
نان مرده چون حريف جان شود زنده گردد نان و عين آن شود
هيزم تيره حريف نار شد تيرگى رفت و همه انوار شد
در نمكلان چون خر مرده فتاد آن خرى و مردگى يك سو نهاد
[لزوم #مصاحبت با انسان كامل به زبان تمثيل]
اى تن آلوده به گرد حوض گرد پاك كى گردد برون حوض مرد
پاك كاو از حوض مهجور اوفتاد او ز پاكى خويش هم دور اوفتاد
[تأثير روحى و اخلاقى #مصاحبت و همنشينى به زبان تمثيل]
مىرود از سينه ها در سينه ها از ره پنهان صلاح و كينه ها
بلكه خود از آدمى در گاو و خر مى رود دانايى و علم و هنر
اسب سكسك مى شود رهوار و رام خرس بازى مىكند بر هم سلام
رفت اندر سگ ز آدميان هوس تا شبان شد يا شكارى يا حرس
در سگ اصحاب خوبى ز ان وفود رفت تا جوياى اللَّه گشته بود
هر زمان در سينه نوعى سر كند گاه ديو و گه ملك گه دام و دد
ز آن عجب بيشه كه شير آگه است تا به دام سينه ها پنهان ره است