eitaa logo
مسعودنادری|کلینیک روان‌شناسی‌سرای‌آرامش
12.2هزار دنبال‌کننده
563 عکس
1.7هزار ویدیو
71 فایل
💠هدف دراینجا تجهیز و آموزش خانواده‌هاست 🌱تغییر،رشد و رسیدن به آرامش را با ما تجربه کنید ش.پروانه: م_۶۱۷۵ برای اینکه بیشتر باما آشنا بشید روی لینک زیر کلیک کنید👇 https://eitaa.com/masoud_naderi/27124 راه ارتباطی: @admin_tajaror تلفن:09921244007
مشاهده در ایتا
دانلود
❓علت عدم (س) چیست؟ ✅قهراً هر یک از اولاد ائمه اطهار علیهم السلام به سنن پیامبر(ص) اهتمام وافر داشتند و ازدواج نیز از سننی بوده که در مورد فرزندان ایشان رعایت می‌شده است اما باید به اوضاع سیاسی آن زمان توجه داشت.  سياست هارون الرشید نسبت به فرزندان امیرالمؤمنین ع  و پيروان ایشان اين بود كه نسل آن‌ها را کاملاً از ميان بردارد. هارون دستور مي‌داد سادات را دسته جمعي سر از تن جدا کنند به طوري كه حميد بن قحطبه طائی، والی خراسان در زمان هارون، در يك شب شصت نفر از سادات را كه در سه اتاق زنداني بودند كشت و جنازه آن‌ها را به‌همراه سرهایشان در چاه انداخت. خود او مي‌گويد: آخرين آن‌ها پيرمرد سيدي بود. رو به من كرد و گفت: اي مرد بدبخت! فرداي قيامت براي خدا و پيامبرش چه عذري داري که در يك شب شصت نفر از فرزندان پيامبر را كشتي؟ از سخنان او دستم لرزيد. غلام هارون الرشید با عصبانیت به من نگاه كرد و گفت: امر هارون را اطاعت كن. من سر آن سيد را هم زدم و غلام نيز او را به چاه انداخت.[١] ابوالفرج اصفهانی نیز مي‌نويسد: بعد از شهادت موسي بن جعفر ع ، هارون الرشید يكي از سرداران خود را به نام جلودي به مدينه فرستاد و دستور داد به خانه‌هاي آل ابي طالب حمله كند و لباس زنان را غارت نمايد و براي هر زن فقط يك لباس بماند. جلودي دستور هارون را در مدينه اجرا كرد. امام رضا (ع) همه‌ي زن‌ها را در يك اتاق قرار دادند و در آن اتاق ايستاده و نگذاشتند جلودي وارد شود. اما جلودی اصرار داشت وارد شود و خودش آنان را لخت كند. امام التماس كرد و قسم خورد كه من زيور و لباس زنان را مي‌آورم، به شرط آن كه جلودي داخل نشود. سرانجام در نتيجه‌ي التماس و ملاطفت امام جلودي قانع شد. امام رضا(ع) هرچه طلا، زيور، لباس و اثاث منزل بود آورد و به جلودي تحويل داد. سپس او همه را پيش هارون الرشيد برد.[٢] این اوضاع تا زمان متوکل ادامه داشت که در آن زمان به اوج خود رسید. علاوه بر این در وصیتی که امام موسی بن جعفر ع نسبت به دختران بزرگوارشان داشتند فرمودند:« اَوصَیْتُ بها اِلی عَلَیٍّ اِبْنی ... و اِنْ اَرادَ رَجَلٌ مِنْهَم اَنْ یُزَوِّجَ أختَهُ فَلَیْسَ لَهُ اَنْ یُزَوِّجَها الاّ بِاِذْنِهِ وَ اَمْرِهِ ... وَ لا یُزَوِّجَ بَناتی اَحَدٌ مِنْ اِخْوتِهِنَّ وَ مِنْ اُمّهاتِهِنَّ وَ لا سُلْطانٌ وَ لا عَمِلَ لَهُنّ اِلاّ بِرأیِهِ وَ مَشْوَرتهِ ، فَاِنْ فَعْلُوا ذلِکَ فَقَدْ خالَفُوا الله تَعالی وَ رَسُولَهُ»[٣]  (این وصیّت من است که به فرزندم علی وصیت کرده‌ام... اگر مردی از شما خواست خواهرش را شوهر دهد، این حق را ندارد، مگر با اجازه و فرمان او (علی)... و دختران من حق ندارند که یکی از خواهران خود را شوهر دهند یا مادران آن‌ها و یا نه سلطانی، و کاری برای آن‌ها انجام ندهد، مگر این‌که با نظر و مشورت او (علی) باشد. اگر بدون اجازه او به چنین کاری اقدام کنند، به راستی با خدا و رسولش مخالفت کرده اند). یعنی امر ازدواج حضرت معصومه س با برادرشان یعنی امام علی بن موسی الرضا ع بود. بنابراین زمانی که امام رضا ع به مرو آمدند، حضرت معصومه س  برای زیارت برادر در سال ٢٠١ هجری قمری  به سمت مرو حرکت کردند. در نزدیکی ساوه، ایشان بیمار گشتند. سپس به طرف قم رفته و در منزل موسی بن خزرج، وارد شده و پس از شانزده روز وفات کردند.[٤] لذا اولاً با توجه به اختناق شدید ، امر ازدواج شیعیان بخصوص دختران امامان ع بسیار سخت و دشوار بود و ثانیاً این امر فقط به دست امام رضا ع بود و ایشان به دیدار برادر در مرو نائل نشدند. بنابراین امر ازدواج حضرت معصومه س محقق نگشت. پی‌نوشت‌ها: [١] عیون أخبار الرضا ، ج ١، ص ١١٠ – ١٠٩ [٢] مقاتل الطالبین ، ص ٥٩٩ [٣] عیون أخبار الرضا، همان، ص ٣٥ [٤] سفینه البحار، ج ٧، ص ١٢٤ کارشناس دینی: 🔹 @admin_tajaror_dini 🌐 @masoud_naderi
❓پرسش: در آیات متعددی قرآن می‌فرماید گناه کسی بر دوش دیگری نیست، (ولا تزر وازرة وزر اخری) ولی در آیات ۲۵ نحل و ۱۳ عنکبوت آمده که علاوه بر گناه خودشان گناه دیگری را هم به دوش می‌کشند. منظور این آیات چیست؟ ✅پاسخ: آیه شریفه «...وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْری...»؛ و هیچ گنه‌کاری گناه دیگری را متحمّل نمی‌شود(۱) دو اصل مسلّم منطقی را که در تمام ادیان وجود داشته است را بیان می‌کند (یعنی هیچ کس جز برای خود عملی انجام نمی‌دهد و هیچ گنه‌کاری بار گناه دیگری را به دوش نمی‌کشد) ولی در برخی آیات مانند آیه ۲۵ سوره نحل می‌خوانیم: «لِیحْمِلُوا أَوْزارَهُمْ کامِلَهً یوْمَ الْقِیامَهِ وَ مِنْ أَوْزارِ الَّذِینَ یضِلُّونَهُمْ بِغَیرِ عِلْمٍ؛ آن‌ها در روز رستاخیز بار سنگین گناهان خویش را باید بر دوش بکشند و هم چنین بخشی از بار گناهان کسانی را که با بی‌خبری و جهل خود گمراه ساختند. احادیث مربوط به «سنت حسنه» و «سنت سیئه» که از طرق شیعه و اهل تسنن وارد شده نیز بیان می‌کند اگر کسی روش و سنت خوبی بر جای گذارد پاداش تمام کسانی را که به آن عمل می‌کنند خواهد داشت (بدون آن که از پاداش خود آن‌ها کاسته شود) و هم چنین کسی که روش و سنت بدی را بر جای نهد، گناه کسانی که به آن عمل کنند، برای او نوشته می‌شود (بی آن که از گناهان آن‌ها چیزی کاسته گردد).(۲) اگر هیچ کس بار گناه دیگری را به دوش نمی‌کشد، چگونه این گمراه کنندگان، بار گناهان گمراه شدگان را نیز بر دوش می‌کشند؟ در جواب باید گفت: اولاً: در احادیث مذکور کلمه «مثل» در تقدیر است و تقدیر کلام این است: «مثل أجر و مثل وزر کسی است که بدان عمل کند» و این با آیه «لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْری» منافات ندارد، زیرا در این آیه، کشیدن وزر و بار گناهان به نحوی مقصود است که صاحب وزر از آن عاری شود و به کلی بارش را دیگری بکشد(۳) در حالی که در این احادیث، بنیان گذار عمل نیک و بد همانند انجام دهنده آن‌ها اجر یا گناه می‌برد، نه این که این اجر یا گناه به کلّی از انجام دهنده آن جدا شده و به بنیان‌گذار آن برسد. ثانیاً: آیه مورد بحث می‌گوید: بی‌جهت و بدون ارتباط، گناه کسی را بر دیگری نمی‌نویسند، ولی آیات و روایاتی که اشاره شد میگوید اگر انسان بنیان‌گذار عمل نیک و بد دیگری باشد و به اصطلاح از طریق «سبب شدن» در انجام آن عمل دخالت داشته باشد، در نتایج آن شریک خواهد بود و در حقیقت عمل خود او محسوب می‌شود، زیرا پایه و اساس آن، به دست وی گذارده شده است(۴) و به عبارت دیگر، این بار، بار گمراه کردن دیگران است، نه بار دیگران(۵) که به عهده خود آن‌هاست. نتیجه: ۱. بعضی آیات، به ظاهر متعارض‌اند، اما دقت در آن‌ها نشان می‌دهد که بین آن‌ها هیچ تعارض حقیقی وجود ندارد. ۲. مراد از آیه «و هیچ گنه‌کاری گناه دیگری را متحمل نمی‌شود»، گناهانی است که هیچ ارتباطی به افراد دیگر نداشته باشد، اما اگر شخصی عامل انجام گناه در بین دیگران بشود و با ایجاد سنت‌های ناپسند، مردم را به انحراف بکشد، در این صورت همانند آن‌ها برای او نیز گناه ثبت می‌شود زیرا در حقیقت عمل او محسوب می‌شود. ۱). سوره انعام، آیه ۱۶۴. ۲) ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۶، ص۶۴-۶۵. ۳).المیزان فی تفسیر القرآن، (ترجمه)، ج۱۲، ص۲۳۰. ۴).تفسیر نمونه، ج۶، ص۶۴-۶۵؛ ج۱۱، ص۲۰۸-۲۰۹. ۵) مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن، ج۶، ص۵۴۹. کارشناس دینی: 🔹 @admin_tajaror_dini 🌐 @masoud_naderi