eitaa logo
معصومانه
7هزار دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
2هزار ویدیو
41 فایل
دخترکه باشی شگفتی جهان رادرچشمان معصومانه ی تو جستجو میکنند. معصومانه؛ تنهاصفحه رسمی دختران آستان حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها آیدی ادمین معصومانه @masumaneh_admin آیدی یکشنبه های فاطمی @yekshanbehayefatemi
مشاهده در ایتا
دانلود
«بسم الله الرحمن الرحیم» | 📷 قسمت یک • - • - • - • - • - • - • - • - • - • چشم‌هایم را چپ کردم و زبانم را بیرون آوردم؛ بلکه بچه بخندد و دندان‌های موشی‌اش توی عکس بیفتد. مادر طفلکی‌اش از من هم بیشتر تلاش می‌کرد. مدام کف و سوت و بشکن می‌زد اما دخترکش هیچ اهمیتی نمی‌داد. مسیر نگاهش را دنبال کردم، خیره شده بود به دخترعموی دو‌ساله‌اش که داشت با یک بادکنک بازی می‌کرد و می‌خواست رویش بنشیند. قبل از اینکه فرصت کنم چیزی بگویم، اتفاقی که نباید، افتاد. در کسری از ثانیه، بادکنک با صدای مهیبی ترکیده بود، سوژۀ عکاسی با تمام وجود گریه می‌کرد و دخترعمویش در سوگ بادکنک جیغ می‌کشید. وقتی بچه‌ها گریه می‌کنند، زمان کش می‌آید. تا کمی آرام بگیرند، چست‌وچابک، مثل پلنگ رفتم تا از شیرینی‌های دندانی‌شکل عکس بگیرم. بعد روی زمین دراز کشیدم تا از مهمان‌کوچولوهای مراسم هم شکار لحظه‌ها کنم. سروصدایشان داشت از حد می‌گذشت. اما سعی کردم نفس عمیق بکشم و خوش‌اخلاق بمانم. من حق‌الزحمه گرفته بودم تا عکاس باحوصله و لبخندبزنِ جشن باشم. همانطور که لبخندم را تمرین می‌کردم، چشمم به کوله‌ام افتاد که گوشۀ سالن ولو شده بود و یکی از بچه‌ها داشت با جاکلیدی‌اش ور می‌رفت. لجم گرفت. نه از دست بچه. از اینکه عکس‌های لعنتی‌ام هنوز توی کوله بودند (درحالی این متن را می‌نویسم که هنوز آن‌ها را برنداشته‌ام). همان‌هایی که کلی برای چاپ‌کردنشان روی کاغذ اعلا پول داده بودم. همان‌هایی که ملیکا -که از بخت بدم پیش از این با من دوست بود- با انگشت‌های پفکی و تفی‌اش به آن‌ها دست زد. رد تف و پفک روی عکس‌ها ماند. خانم حکیمی هم نمره‌ام را نداد چون تمیزی کار بی‌نهایت برایش مهم است. انگار خرده پفک‌ها و تف‌ها کار من بوده باشد! به هرحال، سعی کردم وسط کارم به عکس‌ها فکر نکنم. برگشتم و شکلک دیگری درآوردم. این‌بار بچه خندید و چلیک! یک عکس عالی گرفتم. حالا می‌تواند تا وقتی که موهایش رنگ دندان‌هایش شد، عکس را نگه دارد و به خودش برای درآوردن دندان افتخار کند. • - • - • - • - • - • - • - • - • - •