eitaa logo
مطالب ناب در منبر
3.5هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
1.6هزار ویدیو
1.2هزار فایل
👈 مطالب کانال: ــــمناقب وفضایل اهلبیت علیهم‌السلام ــــمطاعن ومثالب دشمنان ــــPDFکتب اعتقادی ــــنقدوهابیت وجریان یمانی وتصوف ــــمنابر اعتقادی‌، معرفتی ــــصوت دروس حوزوی ــــمداحی کانال دیگر ما👇 @Fishe_menbar ارتباط با ادمین @Abdulhossein235
مشاهده در ایتا
دانلود
🔷🔶 👈🏼👈🏼 می‌گوید: من و برادرم خدمت حضرت رضا (علیه‌السّلام) بودیم که یک نفر آمد و خبر آورد که (عموی شما) به حالت احتضار درآمده و چانه‌اش بند شده. حضرت رضا (علیه‌السّلام) حرکت کرد و ما هم در خدمت ایشان رفتیم و دیدیم چانه‌اش قفل شده. و فرزندش با گروهی از آل ابی‌طالب گریه می‌کردند. ➖ حضرت رضا (علیه‌السّلام) بالای سرش نشست، نگاهی به چهره او افکنده و لبخندی زد. کسانی که حضور داشتند از لبخند حضرت رضا (علیه‌السّلام) ناراحت شدند. بعضی گفتند که خنده او از سر سرزنش عمویش است. سپس امام (علیه‌السّلام) خارج شد تا در مسجد نماز بخواند. پس ما به حضرت عرض کردیم: آقا فدایت شویم! ما شنیدیم کسانی که حضور داشتند، موقعی که شما تبسم فرمودید، بدشان آمد. ➖ حضرت رضا (علیه‌السّلام) فرمودند: من تعجب کردم از گریه اسحاق! به‌خدا قسم او قبل از محمّد از دنیا خواهدرفت و محمّد بر جنازه او گریه خواهد کرد! راوی گفت: محمّد خوب شد، ولی اسحاق از دنیا رفت. 📚 منتهی الآمال، شیخ‌عباس‌قمی، ج۲، ص۴۵۶ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar