eitaa logo
کانال مطالب تحلیلی محمدرضا قربانی
413 دنبال‌کننده
217 عکس
1.7هزار ویدیو
59 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✳️ ❌ چرا خانه ارزان نمی شود ؟ نماینده مجلسی که هفت خانه دارد😳‼️ ⚠️ نماینده ای که در برابر یک خانه از استیضاح وزیر کوتاه آمد / 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 👇 @mrgh110
✳️ ملت بزرگ ایران درحالی به روز انتخاب نزدیک می‌شود که دشمنان منتظرند میزان و نحوه تأثیر فشار‌های حداکثری روانی-اقتصادی خود بر ملت را در بستر انتخابات ارزیابی کنند. میزان مشارکت بالای مردم قطعاً دشمن را به عقب خواهد راند و مشارکت پایین آنان را جری خواهد کرد و کاهش مشارکت را محصول فشار روانی و اقتصادی خود خواهند دانست. 1⃣بلوغ چهل ساله رأی‌دهندگان ایرانی از یک سو و نگاه دشمنان از سوی دیگر به ما می‌فهماند که انتخابات در ایران صرفاً چرخش نخبگان در درون قدرت نیست. اساس و اصل انتخابات معنای عمیق‌تر و جوهری دارد. انتخابات با امنیت کشور رقم خورده است. به همین دلیل رهبر انقلاب از مخالفان نظام و خود نیز می‌خواهند که برای امنیت کشور رأی دهند. مگر نه این است که اگر مشارکت پایین باشد، بخش مذهبی‌تر جامعه رأی می‌دهند؟ و مگرنه این است که رأی این جماعت به نیرو‌های مذهبی و انقلابی تعلق می‌گیرد؟ چرا رهبری مشارکتی را طلب می‌کنند که ممکن است به پیروزی نزدیک‌ترین یاران انقلاب اسلامی منجر نشود؟ اینجاست که باید معنای انتخابات را فراتر از انتخاب افراد و ورود فلان جریان به قدرت دانست. رأی ملت ایران در انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۳۷۲ حدود پانزده و نیم میلیون بود، اما وقتی در خرداد ۱۳۷۶ یعنی چهار سال بعد به ۲۸ میلیون نفر رسید، مقام معظم رهبری فرمودند این حماسه بزرگ یک تهدید بزرگ نظامی را از کشور دور کرد. پس رأی و امنیت پیوندی مشخص و ملموس با هم دارند. این رأی قطعاً ارزشی بیش از شلیک موشک به پایگاه دشمن دارد. این رأی شلیک به قلب و محاسبات دشمن است. 2⃣نکته دومی که باید از بلوغ و تجربه چهل‌ساله رأی دادن به‌دست آوریم، چگونگی رأی دادن است. نگارنده بر این باور است که بین رأی و نیاز مردم ما معمولاً ارتباط و همبستگی ملموسی وجود ندارد. وقتی به چرایی رأی دادن ورود می‌کنیم و دلایل را در شهرستان‌ها و از مردم بومی محل می‌پرسیم، معمولاً پاسخ‌ها نگران‌کننده است. در پاسخ به این که چرا به فلانی رأی می‌دهید؟ دلایل واقعاً نگران‌کننده است. به فلانی رأی می‌دهم، چون همشهری هستیم. نباید فلانی (کاندیدای شهرستان دیگر که در همین حوزه انتخابیه است) رأی بیاورد. دیگری می‌گوید، چون هم‌قوم هستیم. دیگری می‌گوید همسایه پدرم هستند. نفر بعدی می‌گوید یک آشنایی دور فامیلی داریم و...، اما هیچ‌کس نمی‌گوید، چون ایشان در حوزه مشکلات ما صاحب‌نظر و صاحب‌ایده است و می‌تواند گره‌گشا باشد.  طبیعتاً با چنین دلایلی به مجلس کارآمد نخواهیم رسید و فردای انتخابات همین رأی‌دهندگان می‌پرسند مجلس برای ما چه کار کرد که در انتخابات‌های بعدی شرکت کنیم؟ 3⃣نکته سوم رأی سلبی است. باید از رأی به شعار‌های تند و نفی‌کننده دیگران خودداری کنیم. مردم باید با کسانی که یکپارچه حمله به دیگران هستند برخورد مناسب کنند. حتی اگر سخنان سلبی طرف از منطق و حقانیت برخوردار باشد، نیمی از مسئله را حل می‌کند، نیم دیگر آن اثبات عرضه و کارآمدی خود فرد است. فرض کنید کاندیدایی وارد یک مسجد یا جلسه برای سخنرانی شده است. دولت را نقد کرد، مجلس را نقد کرد، رقیب را نقد و تخریب کرد. باید به او گفت گیریم همه حرف‌های شما درست و همه آنان که گفتی بسیار بد و ناکارآمد هستند. حالا برنامه شما چیست؟ برای حل مسائل ما چه می‌کنید؟ باید به این بلوغ رسیده باشیم که به تند حرف زدن، حمله به این و آن رأی ندهیم و جنبه‌های اثباتی و ایجابی طلب‌کنندگان رأی را نیز مورد توجه قرار دهیم. و را می‌توان لیست کرد، اما سه اصلی شاید کافی باشد؛ ۱- کارآمدی ۲- سلامت اقتصادی ۳ - تدین اصل و اساس برای انتخاب نماینده تراز مجلس در نظام جمهوری اسلامی است. اگر از گذشته تجربه نیاموزیم، در فردای ناکارآمدی‌ها چه کسی را باید سرزنش کنیم؟ قطعاً می‌توان از بین بیش از ۷ هزار نفر ۲۹۰ نفر نماینده سالم، کارآمد و متدین انتخاب کرد. ✅سرمقاله روزنامه جوان -عبدالله گنجی 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 👇 @mrgh110
✳️ واقعی کادم است ؟ 1⃣«تغییرطلبی انقلابی» درمقابل 2⃣«محافظه‌کاری و ارتجاع غربگرا»  ائتلاف مدعی اعتدال و اصلاحات، در پس همه جنجال‌هایی که به راه انداخته‌اند، از چه چیز نگرانند؟ فقدان نامزد؟ آنها که فقط در تهران و برای سی کرسی مجلس، بالغ بر 43 نامزد دارند. از جمله: مجید انصاری، محمد‌علی افشانی، محمدحسین مقیمی، خباز، محجوب، جلودارزاده، کواکبیان، مازنی، وکیلی، پروانه مافی، سید افضل موسوی، راه چمنی، سید فرید موسوی و ... ده‌ها نامزد دیگر. بر خلاف ادعا، مشکل ائتلاف دولت و اصلاح‌طلبان، کمبود نامزد نیست. آنها می‌ترسند امید واراده تغییر در مردم شکل بگیرد و تبدیل به پویش تلاش و پیشرفت و عدالت شود. می‌ترسند قالبی که با هراس‌افکنی ساخته و بر ذهن مردم غلبه داده بودند، توسط خود مردم شکسته شود و افق‌های جدید کار و گره‌گشایی پدیدار گردد. موضوع مهم انتخابات نباید در مجادله‌انگیزی رندان سیاست گم شود؛ و آن مواجهه پرحجم محافظه‌کاران (دولتی‌ها و موتلفان شبه اصلاح‌طلب آنها) با تغییرطلبی است مواجهه طیفی که با قول و فعل گفته‌اند «ما نمی‌توانیم»، با دارندگان روحیات جهادی و انقلابی که می‌گویند ملت ایران توانسته و می‌تواند. مواجهه یاس‌آفرینان و فرصت‌سوزان، با امیدواران و تلاش‌گرایان باورکنندگان ظرفیت ملت. دو قطبی واقعی این است و جریان محافظه‌کار غالب در دولت و مجلس، می‌ترسد «تغییرطلبی انقلابی»، جای «محافظه‌کاری و ارتجاع غربگرا» را با  اراده و رای مردم بگیرد. بنابراین متصلبانه و با عملیات روانی سنگین، در مقابل تغییر مقاومت می‌کنند. آنها نگران جریان یافتن روحیه کار و خدمت و مجاهدت در دولت و مجلس هستند؛ گمشده‌ای که تدریجا به عطش و مطالبه جامعه تبدیل شده است. این عطش و اشتیاق عمومی به حدی بالاست که همین شنبه روزنامه اصلاح‌طلب «آفتاب یزد» نوشت‌: «کشور به مدیران کاری و جهادی نیاز دارد و نه مدیران اطوکشیده... رئیس‌دفتر رئیس‌جمهور فرمودند گرانی در شب عید نخواهیم داشت. هر زمان یک مقام دولتی تاکید کرد مشکلی نیست، بیش از گذشته باید نگران باشیم که یحتمل قرار است موضوع جدیدی کام مردم را با برخی مدیران دولتی که برای شرایط موجود ساخته نشده‌اند، تلخ کند. وقتی به صورت دفعی قیمت بنزین سه برابر شد، مسئولین دولتی از تریبون‌های مختلف قول دادند اصلاح قیمت بنزین منجر به گرانی نمی‌شود. بنزین یک‌بار گران شد ولی از همان تاریخ به امروز قیمت‌ها بالا رفته و هنوز این روند ادامه دارد.  شرط تحقق وعده آقای واعظی، حضور مدیران جهادی به معنای واقعی کلمه -نه اطو کشیده- در دولت،  است. مدیر اطو کشیده تنها دغدغه‌اش ساعت پایان کار و میزان حقوقش است ولی مدیر جهادی دغدغه مردم را دارد تا گرهی از زندگی آنان باز کند. ما به چنین مدیرانی نیاز داریم. مدیرانی که میز ریاست را فرصتی برای خدمت صادقانه به جامعه بدانند نه پلی برای پر کردن جیب». عجیب و تلخ است که همین روزها، گروهک‌های ضد انقلاب و رسانه‌های دولتی بیگانه، برای تحریم انتخابات، به اظهارات مسموم برخی مقامات دولتی و شبه اصلاح‌طلبان استناد می‌کنند. آیا شبکه دولتی BBC که سال 1332 اسم رمز کودتا را اعلام کرد و برای 25 سال دیگر، جمهوریت و انتخابات و مردم‌سالاری را پیش پای  استبداد قربانی کرد، تغییر ماهیت داده و جمهوری خواه شده، یا مدعیان اعتدال و اصلاحات آن‌قدر سقوط کرده‌اند که دستمایه عملیات روانی رسانه کودتاگران 28 مرداد قرار می‌گیرند؟! مردم نباید اجازه دهند فرصت بزرگ تغییر سازنده، در یاس‌افکنی و هراس‌پراکنی اشرافیت سیاسی مرتجع و غربگرا از بین برود. محمد ایمانی 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 👇 @mrgh110
✳️ ✅چرا نماینده حزبی بهتر است؟ ✅چرا چنین گزاره ای امری گزاف و غیر واقعی نیست؟ 1⃣ فرد منتخب اگر معرفی شده ی از سوی حزب باشد طبعا اولین مواظبت کننده خود تشکیلات خواهد بود تا آبرو و اعتبار خود را بین مردم محفوظ دارد. ‌2⃣ اگر به دلائل مختلف موجه و ناموجه ، مردم دسترسی به نماینده نداشته باشند می توانند سوالات و نقدهای خود را از طریق حزب منتقل کنند و یا از آن مهمتر حزب مسئولیت پاسخگویی به آنها را برعهده خواهد داشت. 3⃣ وقتی منتخبی برآمده از حزب شد(چه رئیس جمهور باشد یا نماینده مجلس و یا شوراهای اسلامی شهر و روستا)طبعا در صورت آسیب های ناشی از عملکرد بد منتخب در نگاه مردم نظام زیر سوال نمی‌رود بلکه مسئولیت شکست همان حزب معرفی کننده خواهد بود و در نهایت آن تشکیلات مسئول یا نگاه خود را اصلاح می کند و یا اعتبارش میان مردم از دست می رود و حاصل آنکه ارکان نظام از آسیب بدبینی مصون خواهد ماند. 4⃣ منتخب برآمده از حزب به طور بدیهی از آموزش ها و تجربیات حداقلی برخوردار است که توانسته در رقابت درون حزبی موفق شود(حزب ناچار است برای حفظ جایگاه خود کسانی را معرفی کند که از توانایی واقعی برخوردار باشند) در نتیجه در دوران مسئولیت هم با مسائل گوناگون به‌درستی برخورد کرده وعلاوه بر دقت‌های شخصی از مشورت های تشکیلاتی هم بهره می برد و به همین نسبت میزان خطاها کاهش می یابد.. 5⃣ تحریک تعصبات قومی و قبیلگی معمولا در ایام انتخابات دامن زده می شود و برخی مواقع به تهدید هم تبدیل می شود .اما در صورت حزبی شدن انتخاب ، زمینه شکل گیری این مشکل کاهش پیدا می کند. 6⃣ دوستی نقل می کرد که کشور نروژ با شش میلیون جمعیت صرفا با احزاب اداره می شود و همه مردم موظفند عضو یک حزب باشند و طبعا اجرای دموکراسی و نظام انتخابات هم از همین مجرا تحقق می یابد. البته چنین تصوری مانند هر مقوله دیگر نیازمند بسترهای لازم و مقدمات و لوازمات آن است که اگر فراهم شود، نتیجه بخش خواهد بود وگرنه اجرای ناقص چنین ایده ای حتی می‌تواند آثار زیان بار هم باشد. ✅ محمدحسین شفیعی ها 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 👇 @mrgh110
✳️ ۹۹ ۹۸ ۵۹ ۱۷۷ چندی قبل حزب اتحاد ملت ایران اسلامی (تابلوی جدید همان حزب منحله مشارکت)! نامه‌ای خطاب به رئیس‌جمهور نوشته و از وی خواسته بود با تهیه لایحه‌ای، «نظریه تفسیری شورای نگهبان درباره اصل ۹۹ قانون اساسی» را به رفراندوم بگذارد! و آقای روحانی در پی‌نوشت این نامه نوشته است؛ «لایحه‌ای برای اصلاح بخش نظارت با کمک جناب آقای دکتر رحمانی فضلی، سرکار خانم دکتر جنیدی و جناب آقای دکتر امیری تهیه و ارائه شود.»  در این‌باره باید گفت در اصل ۹۹ قانون اساسی آمده است؛ «شورای نگهبان نظارت بر انتخابات مجلس خبرگان رهبری، ریاست‌جمهوری، مجلس شورای اسلامی و مراجعه به آرای عمومی و همه‌پرسی را بر عهده ‌دارد». از آنجا که «نظارت» در این اصل علی‌الاطلاق است، به روال منطقی و شناخته‌شده حقوقی، این نظارت شامل تمامی ‌ابعاد و مراحل انتخابات خواهد بود. با این وجود هیئت مرکزی انتخابات در سال ۱۳۷۰ با استناد به اصل ۹۸ قانون اساسی که تفسیر قانون اساسی را بر عهده شورای نگهبان دانسته است، از شورای نگهبان خواستار تفسیر این اصل شد؛ و شورای نگهبان طی نامه شماره ۱۲۳۴ مورخ ۱/۳ /۱۳۷۰ اعلام کرد «نظارت مذکور در اصل ۹۹ استصوابی است و شامل تمام مراحل اجرایی انتخابات از جمله تایید و رد صلاحیت کاندیدا‌ها می‌شود»؛ بنابراین تکلیف نظارت مذکور در اصل ۹۹ کاملاًً روشن و خالی از ابهام است و شبهه‌ای در آن وجود ندارد که نیازی به رفراندوم داشته باشد. گفتنی است که تفسیر شورای نگهبان از قانون اساسی در حکم قانون اساسی است و بازنگری در قانون اساسی برخلاف آنچه دولت تصور کرده‌ است مصداق اصل ۵۹ قانون اساسی نیست!  همچنین در تمامی‌ نظام‌های حقوقی دنیا، هرجا سخن از شرایط برای تصدی یک مسئولیت در میان است، بلافاصله پای مرکز یا کانونی به میان کشیده می‌شود که وظیفه آن بررسی انطباق شرایط داوطلب با پست و مسئولیتی است که قرار است بر عهده بگیرد. این روال بدیهی‌تر از آن است که جای کمترین ‌تردیدی در ضرورت آن وجود داشته باشد و هیچ کشور و یا دولتی را نمی‌توان آدرس داد که لزوم بررسی صلاحیت نامزد‌ها را نفی کرده و یا از انجام آن خودداری ورزد. نظارت استطلاعی که این جماعت مطرح می‌کنند به اندازه‌ای جاهلانه است که فقط در وصف آن چیزی جز خنده‌دار نمی‌توان گفت. یعنی شورای نگهبان فقط می‌تواند از هویت نامزد‌ها اطلاع حاصل کند، ولی درباره صلاحیت آنها ساکت باشد! مثل اینکه فقط می‌دانید فلان نامزد مجلس سابقه دزدی و سرقت مسلحانه دارد، اما حق ندارید او را فاقد صلاحیت برای حضور در خانه ملت معرفی کنید؟! اگر قرار است این دانستن منجر به چیزی نشود اصلا چرا باید بداند؟! دیگر اینکه اگر بررسی صلاحیت نامزد‌های نمایندگی مجلس ضروری است که هیچ عقل سلیمی ‌نمی‌تواند ضرورت آن را نفی کند، رفراندوم برای قبول یا نفی آن کمترین توجیه عقلی نداشته و بیرون از حوزه خرد است! مانند اینکه ضرورت زندگی اجتماعی و یا لزوم دانش‌اندوزی را به همه‌پرسی بگذاریم!... این دیدگاه در قوطی کدام عطار یافت می‌شود؟ همچنین در اصل ۵۹ قانون اساسی که آقایان به آن استناد می‌کنند، آمده است: «در مسائل بسیار مهم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ممکن است اِعمال قوه مقننه از راه همه‌پرسی و مراجعه مستقیم به آرای مردم صورت گیرد». همان‌گونه که ملاحظه می‌شود، همه‌پرسی در این اصل مربوط به قوه مقننه است و نه تغییر در قانون اساسی... توضیح آنکه نظارت شورای نگهبان مدلول اصل ۹۹ قانون اساسی است و از آنجا که اصل ۹۸، تفسیر قانون اساسی را برعهده شورای نگهبان گذاشته است، تفسیر این شورا نیز (نظارت استصوابی) در حکم قانون اساسی است بنابراین چنانچه این جماعت هوس بازنگری در قانون اساسی را داشته باشند باید به اصل ۱۷۷ مراجعه کنند. در این اصل اعضای شورای بازنگری نیز مشخص شده‌اند و ربطی به رئیس‌جمهور ندارد؛ بنابراین بسیار تعجب‌آور است که رئیس‌جمهور حقوقدان از ابتدایی‌ترین الفبای حقوق بی‌اطلاع باشد و با طناب پوسیده حزبی که برخی از اعضای اصلی آن سابقه شناخته‌شده‌ای از وطن‌فروشی را در کارنامه سیاه خود دارند، باقی‌مانده عمر دولت خود را هم بر باد دهد!  همه شواهد موجود حکایت از آن دارند که پیشنهاد رفراندوم فقط یک حاشیه‌سازی برای فرار از پاسخگویی درباره فاجعه‌ای است که دولت و مدعیان اصلاحات آفریده‌اند و طی ۶ سال گذشته امکانات و ظرفیت‌های نظام و بیت‌المال را برباد داده و یا به حلقوم سیری‌ناپذیر یک مشت وطن‌فروش دزد ریخته‌اند.  🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 👇 @mrgh110
✳️ ❌آن روز که جلیلیِ بسیجیِ فارغ التحصیل رشته‌ی قرآنی مذاکره می‌کرد و امتیاز نمی‌داد و در جلسات به گفته رسانه‌های دروغگوی اصلاحات کاترین اشتون را به حجاب دعوت می‌کرد! یک ایرانی برای خرید پراید باید ۱۷ میلیون پول می‌داد! 🔸اما امروز در دوران جواد ظریف فارغ التحصیل دکترای دانشگاه دنور آمریکا با ریش پرفسوری و صورت تراشیده و کت شلوار گران و چهره‌ای همیشه خندان که نشان دهنده‌ی آداب دیپلماسی است،یک ایرانی برای خرید پراید باید ۶۵ میلیون تومان بپردازد! 🔸قیمت یک تندر اتومات قبل از آمدن سردار دیپلماسی و رقص مردم در خیابان ولیعصر حدود ۳۵ میلیون بود! و حالا یک ایرانی باید نزدیک ۲۳۰ میلیون بدهد! ۲۰۰ میلیون گران‌تر! که صد البته کار خودشونه! از قدیم گفتن:کسی که شل بگیره،سفت می‌خوره! این ۲۰۰ میلیون اضافه‌ی همون سفت خوردنه است که دیگه برای چیزی که نمی‌دونی نرقصی! یک سکه بهار آزادی در دولت تندروهای رادیکال بی‌ترمز که سیاست خارجی بلد نبودند یک میلیون تومان بود! اما حالا در دولت اعتدالیون زبانِ دنیا بلدِ تعامل‌گرا با دنیا هر ماه داماد برای یک سکه باید ۵ میلیون پول بدهد! پول ۵ سکه برای یک سکه! 🔸در زمانی که حضور برون مرزی ما تا ونزوئلا و اکوادور می‌رفت و بسیار روشنفکران این را اَخ می‌دانستند بنزین لیتری ۴۰۰ تومان بود اما از وقتی که اوباما را فردی مودب یافتیم و پسرای خوبی شدیم و از حیات خلوت آمریکا خارج شدیم بنزین لیتری ۳۰۰۰ تومان شد و تازه اونم جمعه صبح فهمیدیم! شل بگیری! سفت می‌خوری! دلار آن زمان که به قول شیخ مذاکره و قهرمان باز کننده‌ی تحریم‌ها از پای ملت ایران: پنجه به روی دنیا می‌کشیدیم ۳۰۰۰ تومان بود و حالا قیمت دلار را بپرسی می‌گویند الان؟یا الان؟ آن روز که دانشمندان اتمی ما غنی‌سازی۲۰ درصد می‌کردند و نوزده هزار سانتریفوژ کار می‌کرد گوشت کیلویی ۳۰ هزار تومان بود و حالا که برجام آمد و اورانیوم‌ها را اکسید کرد و سانتریفوژها را درو کرد و اجنبی از مراکز حساس ما بازدید می‌کند یک ایرانی برای خرید یک کیلو گوشت باید ۱۲۰ هزار تومان بپردازد و خدا رو شکر کند که رئیسی نیومد که اگه رئیسی میومد بدتر می‌شد! 🔸این قطره‌ای از دریای بلائی بود که انتخاب اشتباه و شل گرفتن جامعه ایران در این جنگل بی‌رحم جهانی بر سر ما آورد.. قبل از برجام و آمدن دولت بنفش اگر می‌گفتی روزی می‌رسد که پراید ۶۵ میلیون می‌شود مدعی‌ترین‌های فهم سیاسی شما را مسخره می‌کردند ،اما شد! حالا می‌گوییم این واداده‌ها اگر بمانند امنیت‌مان هم مثل اقتصاد می‌شود!..حالا یک عده ای که همیشه گول خوردند وهنوز هم گول میخورند وساده لوح هستند وهیچوقت هم نخواهند فهمید هنوز از این مسولین لیبرال وبی کفایت دفاع میکنند. العاقل یکفیه بالاشاره! 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 👇 @mrgh110
✳️ متن استیضاح رئیس جمهورتوسط حجت الاسلام ذوالنوری نماینده ی قم به شرح زیر است 👇 ❇️جناب آقای دکتر لاریجانی رئیس محترم مجلس شورای اسلامی سلام علیکم با احترام، بر اساس اصل ۸۹ قانون اساسی و ماده ۲۲۹ قانون آئین نامه داخلی مجلس شورای اسلامی، ما نمایندگان ملت شریف ایران به دلائل ذیل خواستار طرح عدم کفایت و استیضاح رئیس جمهور جناب آقای حسن روحانی می باشیم. خواهشمند است اقدامات قانونی لازم و مقتضی را معمول فرمائید. 1⃣ ناتوانی، ضعف، سستی، کم کاری و عدم کفایت در اداره قوه مجریه به شکلی که آثار آن در آشفتگی، به هم ریختگی و نابسامانی امور کشور برای آحاد ملت شریف ایران مشهود و ملموس می باشد. 2⃣ سوء مدیریت در اداره بازار ارزی کشور، بطوریکه باعث افزایش شتابان و غیر متعارف ارزهای خارجی از جمله دلار گردیده است، و کاهش ارزش پول ملی، افزایش کمر شکن و سرسام آور تورم، اختلال جدی در وضعیت اقتصادی کشور و فشار سنگین بر دوش مردم را به دنبال داشته است. 3⃣ سوء مدیریت و ناتوانی در نظارت و کنترل قیمت ها ، باعث نوعی هرج و مرج، نوسانات غیرمتعارف، اختلالات فراوان قیمت یک کالا در چند فروشگاه متفاوت، رها سازی مدیریت اقتصادی کشور بحال خود، که فقط یک نمونه آن آشفتگی،خودمختاری و بی سروسامانی بازار خودرو می باشد، نه تنها زندگی مردم را با سختی و مشکلات و اختلالات جدی روبرو کرده است ، بلکه این بی ثباتی، بنگاه های اقتصادی و چرخه تولیدات داخلی را تحت تاثیر و در خطر جدی قرار داده است. 4⃣ اجرا نکردن اصول ۲۴ گانه و سیاست های اقتصاد مقاومتی که تنها راه برون رفت از شرائط بد اقتصادی موجود می باشد. 5⃣ صرف وقت و ریختن تمام توان و ظرفیت دیپلماسی کشور به پای برجام، بطوریکه تقویت و تحکیم روابط با همسایگان و کشورهای منطقه تقریبا بصورتی رها گردیده که حتی منافع اقتصادی رقبای جمهوری اسلامی در کشورهای عراق و سوریه بیشتر از ایران می باشد. روابط با همراهان دیرین جمهوری اسلامی ایران به حد مطلوبی نرسید. در فرصت سوزی چند ساله بعد از برجام پیمانهای دو جانبه و یا چند جانبه اقتصادی و پیوندهائی که منافع اقتصادی ایران به کشورهای منطقه را بطوری از برد که مانع اجرای تحریم های امریکا شود ، ایجاد نگردید. ضعف شدید دیپلماسی اقتصادی با دیگر کشورها زبانزد خاص و عام است. 6⃣ ایراد خسارات سنگین به منافع ملی، اقتصاد کشور و معیشت و زندگی مردم، با نگرفتن تضمین های لازم از طرفهای مذاکرات برجام، على رغم پرداخت همه هزینه ها و عمل به تمامی تعهدات توسط جمهوری اسلامی ایران. 7⃣ همراه ساختن و متقاعد کردن گام به گام جامعه ، افکار عمومی و مردم ، برای پذیرش برجام با وعده های غیرواقعی و غیرصادقانه مانند وعده چرخیدن همزمان چرخ سانتریفیوژها و چرخ صنعت و اقتصاد کشور، انتساب ناصواب برداشته شدن سایه جنگ از سر مردم به برجام، وعده برداشته شدن بالمره ی تمامی تحریمها در روز اول اجرای برجام، ادعای واهی داشتن سناریوهای متعدد برای وضعیت های گوناگون برای مقابله با رفتارهای طرفهای برجامی، مانند خروج آمریکا ، نقض برجام و یا عدم انجام تعهدات آنان. 8⃣ نداشتن صداقت و صفت امانتداری که از مهمترین شروط احراز صلاحیت تکیه بر جایگاه منیع ریاست جمهوری کشور اسلامی است، و از مصادیق آن می توان به وعده های واهی و غیر صادقانه و ارائه آمار و اطلاعات متناقض و نادرست به مردم، اشاره کرد. 9⃣ عدم رعایت اصل شایسته سالاری، با انتخاب بعضی اطرافیان، مدیران و مسئولینی که متهم به تخلفات، قانون شکنی، رانت خواری، ثروت اندوزی از مسیرهای نادرست می باشند، که این امر یکی از عوامل مهم آسیب به سرمایه ملی و ضربه به اعتماد و اعتبار عمومی است و باعث بدبینی بخشی از مردم به دولت و نظام اسلام گردیده است. 🔟 بی کفایتی و فقدان اراده و نداشتن عزم جدی و اقدام موثر در برخورد با آسیب های اجتماعی مانند حاشیه نشینی، فساد اخلاقی، اداری و اجتماعی ، پدیده ویرانگر اعتیاد و مقوله خانمان برانداز طلاق در دولت آقای روحانی از یک سو و ولنگاری از سوی دیگر تبدیل به یک تهدید جدی برای جامعه و کشور گردیده است. 1⃣1⃣ علی رغم مانورهای مکرر غیرصادقانه خبری و رسانه ای توسط آقای رئیس جمهور، مبنی بر عبور از رکود، لکن بدلیل سیاست های غلط اقتصادی، نداشتن برنامه های موثر و کارشناسانه، عجز و ناتوانی در رفع موانع تولید، رکود  چندین ساله در دولت یازدهم و دوازدهم، اقتصاد کشور و معیشت مردم را به سوی چنین وضعیت نامطلوبی سوق داده است 2⃣1⃣ عدم موفقیت دربرخورد با مقوله بیکاری که باعث تنگی معیشت، مشکلات اجتماعی، رشد جرم و بزه درجامعه گردیده است . 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 👇 @mrgh110
✳️ محمدرضا کلهر ضرورت تقویت قدرت در ابعاد مختلف بارها از سوی اندیشمندان سیاسی مطرح شده است. چرا که نظم قدرت محور نظام بین‌الملل هیچ جایگاهی را به اخلاق نداده و تنها بر مدار قدرت عمل می‌کند. این مسئله باعث شده تا مقام معظم رهبری نیز در مناسبت‌های مختلف بر قوی شدن کشور و تقویت قدرت ایران تاکید کنند. 🔸چرا باید در نظام بین‌المللی که فاقد اقتدار مرکزی و قواعد انسانی است، قدرتمند بود؟ قدرت از نگاه اندیشمندان سیاسی منطق حاکم بر روابط بین‌الملل براساس «قدرت» و «زور» شکل گرفته است. بر این اساس کشورهایی که قدرتمند بوده توانایی شکل دادن به سرنوشت خود در نظام بین‌الملل را ندارند. 🔸نو واقع‌گرایان، ساختار بین‌الملل را فاقد مرجع اقتدار مرکزی می‌بینند و بر همین اساس در مقوله امنیت بر «خودیاری» تاکید زیادی می‌کنند. 🔸از دیدگاه ساختارگرای «کنت والتز»، نظام بین‌الملل فاقد مرجع اقتدار مرکزی است و این موضوع در منطق «والتز» و نظریه ساختارگرای او به خودیاری منجر می‌شود. بر این اساس اصل حاکم در محیط بین‌الملل خودیاری(self-help) است و چون دولتی وجود ندارد که امنیت اعضا (دولت‌ها) را تامین کند، همه فقط می‌توانند به قدرت خود برای تامین امنیت تکیه کنند. در نظام بین‌الملل به این دلیل که دغدغه اصلی تامین امنیت پا برجاست، جایی برای تفکیک کارکردها باقی نمی‌ماند و همه باید به دنبال حفظ بقا به عنوان کارکرد خود باشند. به علت اهمیت بقا و فقدان مرجعی برای تضمین بقا در سطح بین‌المللی، کارکرد همه دولت‌ها تامین بقای خود و امنیت‌جویی است. 🔸واقع‌گرایی تهاجمی تاکید دارد که دولت‌ها قدرت خود را افزایش می‌دهند تا با رسیدن به سلطه و هژمونی به امنیت دست یابند. جان مرشایمر مهم‌ترین اندیشمندی است که بر واقع‌گرایی تهاجمی تاکید دارد. از نگاه واقع‌گراها تعریف منافع ملی بر اساس قدرت به این خاطر است که دولت‌ها به هیچ اقتدار عالیه‌ای پاسخگو نیستند و بنابراین باید خود به دنبال تامین منافع خویش و حفظ خود باشند. پس منافع ملی بر‌اساس قدرت تعریف می‌شود، زیرا اگر دولت‌ها توان کافی نداشته باشند، برای تامین منافع خود با مشکلات جدی مواجه خواهند شد. در این راستا ماهیت آشوب‌زدگی بین‌المللی ایجاب می‌کند تا دولت‌ها دست‌کم برای پیشگیری از حمله دیگران در صدد افزایش توانایی‌های نظامی خود باشند و برای حفظ خویش خود را برای بدترین شرایط آماده سازد. 🔸هانس مورگنتا پدر علم سیاست خارجی مي‌گويد، همه سياست‌ها تلاشي براي كسب قدرت است. وي در كتاب مشهور خود تحت عنوان سياست ميان ملت‌ها پيرامون جايگاه قدرت چنين مي گويد: «اهداف غايي سياست بين‌الملل هرچه كه باشند، قدرت هميشه هدف مستقيم و بلا واسطه است. كشمكش براي قدرت در زمان و مكان‌، گستردگي جهاني دارد و حقيقتي غيرقابل انكار مي باشد.» 🔸قدرت در سطح بین‌الملل نیز سه بعد دارد: 1⃣ قدرت صريح و آشكار: يعني قدرتي كه با استفاده از آن يك دولت مي‌تواند رفتارهاي ساير دولت‌ها را تغيير داده و يا اصلاح كند. اين قدرت در واقع قدرت برتر مادي است كه صاحب آن از جايگاه ويژه‌اي جهت بهره‌مندي از منابع قدرت عمدتا مادي در سطح بين‌المللي برخوردار است.  2⃣ قدرت مطلق و التزامي غير‌آشكار: يعني قدرت سازماني و تشكيلاتي يك دولت بر روي ساير دولت‌ها، اين قدرت ضمن بهره‌مندي از منابع مادي قدرت اما به طور خاص از يك سازمان گسترده و نهادهاي عمومي در سطح بين‌الملل جهت به كار‌گيري و اعمال قدرت خود در رابطه با ساير دولت‌ها بهره‌مند مي‌گردد. قدرت سازماني و نهادي دولت مذكور در حدي گسترده و عميق است كه قادر مي‌باشد دولت‌هاي ديگر را در راستاي اهداف خود به التزام و پيروي‌هاي تشكيلاتي وا دارد.  3⃣ قدرت ساختاري: يعني قدرتي كه هم بر عوامل مادي و هم بر منابع معنوي قدرت بنا شده‌اند. در واقع قدرت ساختاري بسيار گسترده، همه‌گير‌، چند بعدي و بسيار الزام‌آور است. بر این اساس کشورهایی که در عرصه بین‌الملل قوی نبوده و در جایگاه مناسبی قرار ندارند توسط کشورهای دیگر در نظامی آنارشی بلعیده می‌شوند. در این راستا نمونه‌هایی تاریخی وجود دارد: 👇👇👇👇👇قسمت دوم
✅ نتیجه نظام بین‌الملل یک نظام آنارشیک است که هیچ قدرت مرکزی در آن وجود ندارد و در این نظام، قدرت تعیین‌کننده مناسبات است و قوانین بین‌المللی تابعی از قدرت کشورها هستند. در وضع طبیعی یا  State of nature (وضعیت قبل از ایجاد حقوق مدنی) که توماس هابز در کتاب «لویاتان» مطرح کرده، جنگ همه علیه همه در جریان بود. در این وضع هیچ قانون نوشته شده‌ای برای کنترل رفتار بازیگران وجود نداشت و هر بازیگری به میزان قدرتی که داشت جایگاهی در آن وضع کسب می‌کرد. در دوران مدرن این وضع تفاوت چندانی نکرده و برخلاف کنوانسیون‌ها، قطعنامه‌ها و قوانین بین‌المللی همان بی‌قانونی وضع طبیعی در جریان است و توحش، استبداد و خود محوری در قالب قوانین به ظاهر مدرن وجود دارد. در این وضعیت که قدرت مهم‌ترین عامل کنشگری بازیگران در عرصه بین‌الملل است بسیاری این انتقاد را بر جمهوری اسلامی ایران وارد کرده که مقاومت و تقویت قدرت نظامی، عامل تشدید تنش و جنگ خواهد بود. حال آنکه برای زنده ماندن و موفق شدن در این نظام آنارشیک باید قوی شد و قدرت خود را افزایش داد. حمله به پایگاه عین‌الاسد آمریکا در عراق به میزان زیادی قدرت بازدارندگی ایران را در برابر آمریکا افزایش داد. ساقط کردن پهپاد گلوبال هاوک آمریکا توسط ایران و توقیف نفتکش انگلیس در اقدامی متقابل نشان داد که مقاومت و رفتارهای مقتدرانه باعث تثبیت جایگاه بازیگران شده و این گزاره را تایید می‌کند که باید قوی شد تا زنده ماند. قوی شدن نیز در دنیای مدرن کنونی تک بعدی نبوده و در عرصه‌های قدرت نرم، اقتصادی، نظامی و فرهنگی باید صورت گیرد. تاکیدات مکرر رهبر انقلاب در سخنرانی‌های اخیر خود درباره لزوم قوی شدن کشور در ابعاد مختلف ناظر به این واقعیت‌های غیرقابل انکار بین‌المللی است. ایشان در دیدار با اقشار مختلف مردم درباره نسبت انتخابات و قوی شدن فرمودند؛ «من در نماز جمعه‌ چند هفته‌ قبل عرض کردم به ملّت ایران که علاج مشکل ما با دشمنان قوی‌پنجه‌ بی‌رحمِ بین‌المللی این است که باید قوی بشویم؛ همچنین روز شنبه (19 بهمن ماه) نیز در دیدار کارکنان نیروی هوایی ارتش تاکید کردند؛ «ما احتیاج داریم که کشور از همه‌ جهات قوی بشود که یکی از جهات هم، جهات نظامی است. ما نمی‌خواهیم کسی را تهدید کنیم؛ ما که [روی] قوّت نظامی و اقتدار نظامی اصرار می‌کنیم، توصیه می‌کنیم، برای تهدید هیچ کشوری و هیچ ملّتی نیست؛ برای تهدید نیست، برای جلوگیری از تهدید است، برای حفظ امنیّت کشور است. اگر شما ضعیف باشید، دشمن تشویق می‌شود به اینکه آزار و اذیت بکند شما را؛ اگر شما قوی بودید دشمن جرئت نمی‌کند نزدیک بیاید. قوی بشویم تا جنگ نشود؛ قوی بشویم تا تهدید دشمن تمام بشود.» 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 👇 @mrgh110
✳️ 🔴یه جوری رفتار کنید که شک نکنیم ظاهرا قراره طبق گفته رئیس جمهور از هفته آینده همه چیز به روال عادی خودش برگرده و دوباره مدارس دایر بشه و مسئله کرونا هم تمام بشود. 🔻دقیقا از چهارشنبه قبل از انتخابات مجلس پروژه عملیات روانی کرونا در رسانه های دولتی و غربگرا به بهانه فوت دو پیرمرد قمی که جانباز شیمیایی هم بودند استارت زده میشود . فضای انتخابات تحت تاثیر این ابرپروژه جنگ روانی قرار میگیرد و اثر محسوسی روی مشارکت مردم میگذارد و مردم را از حضور پای صندوق های رای میترسانند . 🔻در ادامه با شکست سنگین و تاریخی جریان غربگرا در انتخابات ،پروژه کرونا با شدت بیشتری در فضای مجازی و رسانه ها ادامه پیدا میکند ، تمامی ارکان کشور درگیر این شوک روانی مشکوک میشود . مدارس ، دانشگاه ها ، مراسمات گوناگون و....تعطیل میشود. 🔻در این میان روابط کشورمان با کشورهای همسایه که تنها نقطه قوت ما در تحمل تحریمها و دور زدن آنها بود قطع میشود ، در منطقه هم یک جنگ روانی وسیعی علیه کشورمان به راه می اندازند و مردم منطقه را از نام ایران و ایرانی به بهانه کرونا به وحشت می اندازند.... 🔻حالا در اوج این جنگ رسانه ای و روانی متاثر از ویروس کرونا که روح و روان و اقتصاد و سیاست و فرهنگ مملکت را درگیر خود کرده است ،ناگهان رئیسجمهور در رسانه ها ظاهر میشود و میگوید از هفته آینده همه چیز به روال عادی خود برخواهد گشت . آموزش و پرورش بیانیه میدهد از هفته آینده مدارس دایر است و تمام.... ⏪سوال : سرنوشت ویروس کرونا در هفته آینده چه میشود؟ کسی تاکنون جواب نداده است 🔻نکته:اگر ویروس کرونا را یک پروژه جنگ روانی و سیاسی امنیتی در نظر بگیریم باید پیروز این پروژه را آمریکاییها و جریان غربگرا در ایران معرفی کرد. آمریکاییها توانستند پروژه فشار منطقه ای بر ایران را به بهانه کرونا بیشتر کنند و حلقه تحریمها را تنگ تر از گذشته و جریان غربگرا هم توانست شکست تاریخی خود در انتخابات را با کرونا پوشش دهد و البته هر دو توانستند با پروژه کرونا هم بر مشارکت در انتخابات مجلس اثر بگذارند و هم زمینه ای برای مذاکرات و برجام منطقه ای ایجاد کنند . اگر هفته آینده مشاهده کردید که صدای مذاکره از اردوگاه غربگرایان بلند شد تعجب نکنید. "سعید درخشان" 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 👇 @mrgh110