آقا این وصیته منه ها یادتون نره... از رفیق هام انتظار دارما من دستم از دنیا کوتاه شد گردنتونه باید انجام بدید💔 سره مزارم روضه خانوم سه ساله و خانوم رباب"س"فراموش نشه..

امروز به رسم ادب در محضر سه‌ساله گوشواره‌‌هاتون رو در بیارین. روا نیست دختر اباعبدالله بدونِ گوشواره و.. #مَه🤍

آسدمهدی‌ دیشب خیلی تو روضه خانم سه ساله یادت کردم.. الانم دارم میرم روضه روز سوم همونی که همیشه خونمون میگرفتیم میخوام فقط به نیت خودت سینه بزنم..💔 سادات‌ بَنِ‌الزهرا یادته تو حرم خانوم رقیه بهم گفتی برگردی میخوای برا خانوم خرابه درست کنی.. دیشب من به جات براش خرابه درست کردم همون خرابه بزرگی که خودت دوست داشتی:)) ولی خوش بحالت سید دیشب تو پیش خوده خانم بودی..😭 سید راستی تاول پاهای خانم رقیه خوب شده؟؟؟ هنوزم صورتش کبوده؟؟ به حق همون آخرین دیدارمون تو صحن خانم زینب"س" منو یادت نره..😞

یه‌جوریم که انگار میدونم چخبره ولی نمیفهمم . میدونم دهه‌س ، دیگه بعیده گیرم بیاد ، ولی ناشکرم .. ولی حقش ادا نمیشه ؛ همه‌ش کلیپ مرحوم بختیاری تو مغزم پلی میشه که : اجله دیگه .. شاید نشد دیگه سیاهیاشو ببینیم :) . - آقای اباعبدلله‌ع ، منو آواره خودت کن ، محزون خودت کن . دست منو به بعد کربلا نرسون ؛ همون یا بکُش یا دانه بده ..

نمیدونم چرا ، شاید چون جوون بودین ، شاید هیچ‌وقت به ذهنمون خطور نمیکرد همچین اتفاقایی بیوفته ، ولی بعد از وفات شما خیلی بهتر حساب کتاب این دنیا اومده دستم آقای روضه خوان ! ینی اینطوری شدم که اگه اشک میریزم میگم پس چته ، چرا اینجوری ؟ چرا اینقدر کم ؟ بکش خودتو .. حسینه ، پس‌فردا محشر میرسه شرمنده مادرش میشی ؛ زجه بزن ، افلاک حسرت این زجه‌هارو میخوره .. دل صاحب‌الزمان گرفته الان .. بمیر .. بسوز ؛

حالم این روزا با روضه و هیئت‌هاتون خوبه. حبیب‌ِ و قُوّت و نورِ دلم -اَنتَ‌مَعْشوقي- =) #مَه🤍

چنین(:

می‌نویسند: حرّ آمد سمت خیام امام‌حسین‌‌’ع؛ در مقتلی دیدم که حضرت جلو آمدند و فرمودند: «مَنْ أَنْتَ؟ إرفَعْ رَأْسَک»، حرّ عرض کرد: «اَنَا حُرّ بنُ یَزیدَ»؛ آقا من همان حرّ هستم! «هَلْ لِی مِنْ تَوْبَهٍ»؟ آیا توبه من قبول است؟ من رو سوی شما آورده‌ام! حضرت در جواب فرمودند: بله! خدا توبه‌پذیر است! سرت را بلند کن! خجالت نکش!

خوشبحالِ جنابِ حُرّ که صدات توی گوشش پیچید: - إرْفَع رَأسَک ..

امشب‌روضه‌خون‌میگفت : شب‌چهارم‌گریه‌کنا‌جون‌گریه‌کردن‌و‌داد زدن‌ندارن‌از‌سنگینی‌‌روضه‌‌روز‌سوم‌ ...

به همین سرعت شب و روز سوم محرم امسال هم گذشت.. کبودی صورتم که فایده نداره من امروز وقتی روضه خون میگفت بدنت کبود شده بود باید قلبم وامیستاد😭 خانم جان ببخشید تورو خدا بضاعتم همینه... این دو روز همه بی‌خوابی هام.. همه تو صورت زدنام.. همه آه و زار زدنم مگه به یه لحظه کبودی صورت شما میرسه..💔