eitaa logo
مَبهوتْ³¹⁵
3.7هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
842 ویدیو
4 فایل
مـاتُ و مَبهوتِـــ تـواَم، ماهِـ تَماشایــی مَـن.. __________________ وقف‌خانوم‌سه‌ساله³¹⁵ -غیر از علی و اولادش؛ هیچـــــ -------------------- فروشگاهمون: https://eitaa.com/foroosh_mabhot ناشناس: https://harfeto.timefriend.net/17462181710175
مشاهده در ایتا
دانلود
نجات دهنده ما تو دنیا و آخرت؛ پیوندِ ما با امام حسینه .. به قول حاج آقا مجتبی تهرانی جوونا مواظب باشید نکنه این دلِ شما از حسین جدا بشه! جوونا نزارید این پیوند با معصیت قطع بشه .. تنها داراییِ من تو دنیا، :)
تو‌که‌تمومِ‌زندگیمی‌،بغل‌کن‌منو...
مَبهوتْ³¹⁵
بسی زیبا🥲>>>>>>>
گرفتاران فراوان‌اند اما... خوش آن دل که گرفتار حسین است...
دقیقا همونـجا که کربلایی ستوده میگه، مـن همه‌ی کارام رو مـِحـور اشک میگرده..❤️‍🩹
مَبهوتْ³¹⁵
نمکِ سفره‌ٔ قلب است سلامِ سَرِ صبح .. - صباحاً أتنفَّسُ بِحُبِّ الحُسین‌ع
‏ثانیا که دل‌تنگم. ثالثا که دل‌گیرم. رابعا که خسته‌ام. اولا؟ اولا همیشه «دوستت دارم» است.
چرا نباید تو را دوست داشت؟! وقتی همه‌ی هزینه‌های‌مان را... به‌عهده گرفتی! چرا نباید تو را دوست داشت؟! وقتی که همه پُشتِ‌پا زدند... تنها تو بودی که... پای‌مان را به باز کردی! چرا نباید تو را دوست داشت؟! وقتی کشتی‌های‌مان غرق شده بود... دست‌مان را گرفتی و... نشانی را دادی! چرا نباید تو را دوست داشت؟! وقتی نه راهِ پس داشتیم... نه پیش... تا تَهِ خط ایستادی کنارمان! چرا نباید تو را دوست داشت؟! وقتی از زمین و زمان برای‌مان می‌بارید... مثل کوه ایستادی پُشتِ‌مان و... گفتی: مالِ بَد... بیخِ ریشِ صاحب‌ش! من... اگر یک دلیل برای زندگی داشته باشم؛ آن هم تو هستی؛ عزیزدلم!
2.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آرزو دارم.. یه شب کنارِ ضریحت یا توی هیئتت شبِ عاشورا یا توی مجلسِ مقتل خوانیِ عصرِ عاشورا همونجا که دارم لطمه می‌زنم برات یا توی مسیرِ نجف به کربلات جون بدم... و بشم عاقبت بخیرت آقای امام حسین(ع) مگه این نوکر جز شما و رسیدن به شما چه آرزویی می‌تونه داشته باشه؟! دلیلِ عاقبت بخیریِ نوکرات... مارو هم بخر مارو در هم بخر ما جز شما نه کسی رو داریم و نه رو کسی حساب باز کردیم بقول شاعر که میگه: کارِ جنونِ ما به تماشا کشیده است یعنی تو هم بیا که تماشای ما کنی؛.
امشب توی حسینیه‌ام جشنِ ولادتت شده و همه شادن بقولِ مداحت: امشب شبِ تمامِ مجنونای عالمه و اما من؛ شاکرم بابتِ خلقتت پناهِ من ولی تهِ قلبم بغض خوابیده مداحت اسمتو میاره من اشک توی چشمام حلقه میزنه اشکِ شوقِ که روی گونم سرازیر میشه عزیزِ عراقیِ من ابراز احساساتِ من برای تو با اشکِ چشمم بروز داده میشه(:
سنّ و سال‌َت که بیشتر می‌شود می‌فَهمی کسی را به بهانه‌ای خواستن، بها ندارد.. که عشق اگر عشق است باید بی‌ قید و شرط محضِ معشوق باشد و بس ! سنّ و سال‌َت که بیشتر می‌شود می‌فهمی بعضی از کلماتَت،بعضی از احوالات قلبی‌َت باید فقط مختصٍ یک‌نفر باشد! می‌فهمی دوری و نزدیکی،فراق و وصال آن‌قدر هَم مهم نیست؛همینکه جایی جز درِ خانه‌ی عشق نباشی،عشق است.. ! حسین جان! ما عمرمان به پایِ روضه‌های تو رفته.. از ما گذشته تو را، به بهایِ بهانه‌ بخواهیم.. عزیزم ! این کلمه راستش را بخواهی کنارِ اسمِ کسی جز تو نمی‌نشیند.. تو ِهمه‌یِ مایی و ‌ما فقط برایِ تو بلندبلند گریه کردیم،فقط برایِ تو شب‌ها تا گرگ و میشِ سحربه سر و صورت زدیم و صبح‌ها با خورشید به استقبالِ روضه‌َت رفتیم.. حالا تو بخواه تا لحظه‌لحظه‌هایِ این روزگارِ غریب را در پناهِ پرچمَت.. زیر خیمه‌‌َت.. درِ خانه‌یِ تو به عشق .. به عاقبت بخیریِ نگاهت نفس بکشیم.. آشنایِ تو ! غیر از غلامیِ تو به دردی نمی‌خورم بیرون کنی به فاطمه بیکار می‌شوم..