1.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عبور از رودخانه خروشان کشکان
الحمدالله که سخت نبود ولی روایت داریم در راه خدمت به خلق خدا هرگونه سختی کشیدنی ارزش داره!
خوشحالی مردم غیر قابل توصیف بود چون در مدت ۷ روز کاملا ارتباطاتشان قطع بود.
منتظر کمک های شما هستند.
6037997700612790
سیدمحمدحسین یوسفی
#سیل
#پلدختر
#سیلاب
#کمک رسانی
مطلع ِعشقآنه
#محمدمسلم_وافی
#جمعیت
در خانمشون در۳۲سالگس مادر ۱۱بچه هستند
#زندگی_به_سبک_جهادی
عبور از رودخانه خروشان کشکان
الحمدالله که سخت نبود ولی روایت داریم در راه خدمت به خلق خدا هرگونه سختی کشیدنی ارزش داره!
خوشحالی مردم غیر قابل توصیف بود چون در مدت ۷ روز کاملا ارتباطاتشان قطع بود.
منتظر کمک های شما هستند.
6037997700612790
سیدمحمدحسین یوسفی
#سیل
#پلدختر
#سیلاب
#کمک رسانی
______//// #محمدمسلم_وافی
#الگوی_فرزند_آوری
#الگوی_زندگی_به_سبک_جهادی
... تااینجای مطلب عینا کپی از پیج خود حاج آقاست.
حالا شاید خیلی هاتون ایشان را نشناسید؟
ایشان الان ۳۴سالش است و خانمش ۳۲. میتونید حدس بزنید الان چند بچه دارد؟
خانم ِ ایشان در سن ۳۲ سالگی مادر ۱۱ بچه است.
...
ایشان به صورت خانوادگی به دیدار رهبری رفتند. و رهبری فرمودند خطاب به خانم شان
کار شما #جهاد است ....
در یک برنامه ایشان را دعوت کرده بودند. مجری گفت هم اکنون در خدمت یک #طلبه_استثنایی هستیم
حاج آقا هم گفتند شما چندتا بچه داری ؟
مجری: ۲تا
...حاج آقا وافی رو به دوربین : هم اکنون در خدمت یک #مجری_استثنائی هستیم
مجری: چرا؟ آخه😐🤔
حاج آقا: برادر، "استثنایی" یعنی کسی یا چیزی که خلاف ِطبیعت ، عمل و رفتار کرده و می کند. طبیعت هر موجود زنده ، تناسل و #تولید_مثل است. طبیعت اصلی و وقت اصلی ازدواج کی است؟ اسلام می گوید "یَبلُغ الحُلُم" برسد به وقت #احتلام که نشانه ی #بلوغ است. ....
#ازدواج_طبیعی
#ازدواج_استثنایی
#ازدواج_طلبگی
مطلع ِعشقآنه
#محمدمسلم_وافی #جمعیت در خانمشون در۳۲سالگس مادر ۱۱بچه هستند #زندگی_به_سبک_جهادی عبور از رودخانه خر
سن ازدواج به وقت خودش، مهریه میزان خودش، جهیزیه اندازه خودش. در این پازل است که یک «وافی» ١٠ تا بچه می آورد و ٣٢ساله است. قطعاً وقتی من ٣٠ساله ازدواج کنم، دومین بچهام که به دنیا بیاید، موهایم ریخته است. در آن پازل این مدل قرار نمیگیرد. تمام حرف ما در این پازل این است: خدا از وقتی که ما را خلق کرده است از ما خواسته که طبیعی زندگی کنیم، ولی ما در مدل امروزمان خدا را کنار گذاشتهایم.
همینجا توی پرانتز بگویم، خیلیها وقتی با ما مصاحبه میگیرند ما را بهعنوان یک سوژه خبری میبینند و این اشتباه است. وقتی شدیم سوژه خبری، امروز وافی سوژه است، فردا مهران مدیری، پسفردا (اینجا یکی از خوانندههای لسآنجلسی را نام میبرد که نمیشود چاپش کرد!)، پسونفردا فیل دریایی فلانجا (!)، مردم هم میخوانند و تمام، ولی ما این را نمیخواهیم. بحث، بحث سوژه خبری نیست، بحث سبک زندگی است، مدل زندگی است.
یک مجری در شبکه۵ که خانوادگی رفته بودیم یک جملهای به این مضمون گفت: «حالا دعوت میکنم از یک طلبه استثنایی با ١٠فرزند.» من هم تا نشستم بعداز بسما… بلافاصله گفتم: «آقای مجری شما چندتا بچه داری؟» گفت: «دوتا.» گفتم: «بسم ا… الرحمن الرحیم. بینندگان عزیز شما آقای مقدم را میبینید، یک آدم کاملاً استثنایی.» گفت: «چرا این حرف را میزنید؟» گفتم: «تو استثنایی هستی که دو تا بچه داری. چطور شد که وافی که طبیعی زندگی کرد و ٩فرزند داشت، شد استثنایی، ولی همه مردم که یکی، دو تا دارند شدند عادی؟»
طبیعی زندگیکردن یعنی طبق فرمول زندگیکردن. در فرمول اسلام سن ازدواج مشخص شده است؛ «یَبلُغُ الحُلُم». امامصادق(ع) میفرمایند یکی از وظایف پدر درقبال پسرش این است که وقتی به «یَبلُغُ الحُلُم» رسید یعنی وقتی چهارده، پانزدهساله شد برایش زن بگیرد. امامسجاد(ع) میفرمایند اگر زن نگرفت و پسر گناه کرد، گناهش به گردن باباست. حتی برای سن ازدواج دختر هم کد دادهاند.
البته من دو تا از دخترهایم را عروس کردهام؛ یعنی دو تا جهیزیه دادهام. ممکن است خوانندهای که این متن را میخواند، بگوید: «حاجآقا! شیر نفت و شرکت فلان و…» ولی اینها فرافکنی است. فرافکنی نکنیم. تقصیرها را تقسیم کنیم. در بحث کثرت نسل دولت مقصر بوده است. روحانیت و حوزهها مقصر بودهاند. همه ما مقصر بودهایم. الان رسیدهایم به اینجا که وقتی وافی مصاحبه میکند میگویند ببینید زندگیاش چطور است؟ خرجش را از کجا میآورد؟
بسم ا… الرحمن الرحیم. بنده محمدمسلم وافی، ٣٢سالهام. ١٨سال است در حوزه علمیه قم درس میخوانم. خداوند متعال ۶ دختر و ۴پسر به بنده داده است. دو تا از دخترهایم ازدواج کردهاند. دو تا داماد دارم. یک داماد ١٩ساله
هدایت شده از پایگاه تبیین چندهمسری اسلامی
⭕️ پرداخت هدیه به دخترانی که زیر ۲۰سال ازدواج میکنند
👤آزادیخواه سخنگوی کمیسیون فرهنگی مجلس:
🔹بر اساس مصوبه کمیسیون، دولت مکلف به اختصاص وام قرضالحسنه به ازای تولد هر یک از فرزندان سوم به بعد، پرداخت ۵۰درصد حق اولاد بیشتر برای کارکنان دولت به ازای فرزندان دوم به بعد و همچنین هدیه ازدواج به دخترانی که زیر ۲۰سال ازدواج کنند، شد.
#ازدواج_زیر_هجده_سال
#ازدواج_در_وقت_نیاز
@Chandhamsari_Ormavi
1.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ما چون از لحاظ فکری و فرهنگی خیلی متفاوتیم با (اکثر) ایرانی ها
اولین چیزی که #ایرانی_ها بهش فکر می کنند #وقت_ازدواج پول دارم یا ندارم....
#وقت_فرزندآوری، #پول دارم یا ندارم ...
...
چیزی که اسلام اول و آخر می گوید روش فکر کن دین(عقاید) و خُلق آقای خواستگاره. نه درآمد و کارش . . . ....
دقیقا برعکسه
#محتشم_علی_نقوی
@mohtashim.naqvi
پسر از #پاکستان آمده تهران درس بخواند برای #انقلاب و #صدورانقلاب و #عشق #امام_خمینی_ره
دختر از #لبنان تقریبا با همین نگاه آمده ایران.
در #دانشگاه_هنر هم را می یابند.
چیز مشترکی نداشتند
نه #زبان مشترک
نه #اصالت مشترک
نه قوم و خویش مشترک
نه آشنا و معرف برای معرفی پسر
تنها و تنها در #هدف و #اعتقاد شون اشتراک داشتند
...
الان خانم از تهران حاضر نیست بیاید #قم در فاصله یک ساعت و نیمه از #تهران زندگی کند. اما خانم محتشم علی از لبنان به این دوری و فاصله آمده در تهران زندگی کرده بعد باز با آقاش همراهی کرده آمده قم.
خانم نگفته الان این جا کارت معلوم نیست بارت معلوم نیست شغل ات چیه؟ از این مسخره بازی های ایرانی . . .
#هدف و قصد #تشکیل_خانواده_اسلامی و #حقیقت_ازدواج_اسلامی بوده است نه حواشی غیرضرور ِمادی.
پ.ن: خدایا #اللهم_ارزقنا_ازاینا باشعور و مومن نه الکی سر #مزارشهدا رفتن
پ.ن۲: #رهبرانقلاب:《میگویند که اینها #خانه و #شغل و #درآمد ندارند؛
ما نباید تصور بکنیم که حتماً بایستی یک نفری #خانهی_مِلکی و شغل_درآمدداری داشته باشد، بعد ازدواج بکند؛ نه.
🌺 اِن یَکونوا فُقَرآءَ یُغنِهِمُ اللهُ مِن فَضلِه.
.
. این قرآن است که با ما دارد اینجور حرف میزند. ۱۳۹
هدایت شده از حمید رسایی
.
♻️ بهاىِ استاندار بودن/ درپاسخ به سؤالِ استاندار گلستان كجاست؟
محمدرضا اسلامی در یادداشتی نوشت:
▫️اين روزها كه به يُمن شبكه هاى اجتماعى، پرسشگرى و توجه به برخى سؤالات، به يكباره شدت مى گيرد، يك سوال به دفعات در شبكه هاى اجتماعى پرسيده مى شود و آن اينكه:
استاندار گلستان كجاست؟
چند كلامى درباره اين سوال:
▫️اين سوال در دل خود يك پيش فرض را داراست و آن اينكه "استاندار" در هنگام سوانح طبيعي "بايد" در محل سانحه حاضر باشد.
▫️يك نكته هم براي اذهان عمومي (ظاهرا) پذيرفته نيست و آن اينكه استاندار، قاعدتا يك معاون عمراني (مسئول ستاد حوادث غيرمترقبه) دارد و علاوه بر اين، معاون سياسي (معمولا) جانشين استاندار است. يعني اگر شخص استاندار نباشد، دو نفر جايگزين در اين بحث در استان هستند. اما اذهان عمومى اين را پذيرا نيست. (و البته ايرادى هم ندارد)
▫️حالا كه بحث به اينجا رسيده خوب است يادى كنيم از مسعود امامي، استاندار قزوين كه در جريان زلزله قزوين، همان ساعات اوليه سانحه به بازديد منطقه (الموت) رفت و هلى كوپتر (بالگرد) سقوط كرد و خودش و معاون عمراني و همه همراهانش كشته شدند.
▫️چند روز قبل ازاين ماجرا، زمانى كه چاپ اول كتاب "زلزله در آلبوم تجربه " انجام شده بود به دفتر كارش رفتم و نسخه اي از كتاب را (كه به كشته شدگان زلزله #آوَج قزوين تقديم شده بود) به وى اهدا كردم. غرق در انبوه نامه ها و كارتابل ها نشسته بود و چهره اش به كم خوابي و خستگى شديد گواهى مي داد.
كتاب را با بى حوصلگى و عجله تورقي كرد و پاراف كرد براي معاون عمرانى.
▫️نسخه كتاب را بردم دفتر معاون عمراني كه بدهم و بگويم اين كتاب كار مشتركي با #دانشگاه_توكيو و با هدايت دكتر نعمت حسنى به يادبود زلزله قزوين منتشر شده.
ديدم جماعت پشت در اتاق معاون عمراني نشسته اند و اگر قرار به ديدار باشد، احتمالا دو سه ساعتي بايد نشست. بى خيال شدم. نسخه كتاب و پاراف را نزد مسئول دفتر گذاشتم و برگشتم تهران.
▫️تلفن زدن به كارگاه ما، هميشه دردسر داشت. چهار خط تلفن بود و پيمانكاران متعدد. يك روز تلفن زنگ خورد. برداشتم با اين ذهنيت كه پيمانكار از شركت سديد زنگ زده.
پشت خط صدايي با احترام و آهستگى گفت: سلام، من معاون عمراني استاندارى قزوين هستم. #كتاب_زلزله را به دقت خوانده ام و از اينهمه اطلاعاتي كه استاد #ژاپنى به زبان ساده در يك كتاب آورده، شگفت زده شده ام. پيشنهادي به ذهنم رسيده. اگر ما، گزيده اي ازين كتاب و عكسهايش را در قالب يك جزوه چندبرگى ساده تهيه و به هر شهروندى كه پروانه ساختِ ساختمان مي گيرد بدهيم، متوجه مي شوند "كيفيت اجرا" چقدر كم هزينه ، ولي در زمان زلزله چقدر موثر است.
گفت: اين جزوه را برايمان تهيه كنيد تا من با شهرداري قزوين، ضميمه كردنش به پروانه ساختمان را پيگيري كنم.
...
▫️چند روز بعدش زلزله الموت آمد و صاحب آن صدا (كه هرگز نديدمش) به همراه #مسعود_امامى (استاندار) كشته شد.
▫️بهاىِ استاندار بودن، يعني در هر حادثه و سانحه (طبيعي/اجتماعى) حاضر بودن. اين بهاى كمى نيست. قيمت اين كار، جان/آبرو/اعصاب و... چيزهايى زيادى است.
▫️محمدعلی کریمی كه در زمان زلزله بم استاندار كرمان بود و سى و شش هزار جسد روى دستش مانده بود را چند نفر در كشور مى شناسند؟
...
▫️سيل گلستان آمده. ولى استاندار نيست. اما يادمان باشد، بسياري سيل ها و زلزله ها آمد و استاندارهايى بودند و نامى از آنها نيست.
▫️آنها كه پاى جان ايستادند در اين خاك، كم نبوده اند. اين يادمان نرود. غائب ها را اگر بر مي شمريم، يادى از حاضر ها هم بكنيم.
▫️روح مرحوم امامى استاندار شاد باد.
@rasaee
هدایت شده از حمید رسایی
.
♻️ عصر جدید یا عصر دلقکها
🔹 نگاهی متفاوت به برنامه نوروزی «عصر جدید» سیما
🔰 عصر جدید، برنامه ایست که استعدادهای برتر رشته های مختلف را کشف می کند و نمایش می دهد. اما بعد از دیدن چند برنامه، مخاطب این مسابقه، چه چیزهایی را به عنوان استعداد خواهد شناخت؟ با نگاهی به برنامه های پخش شده، مواردی که بیشترین تکرار را داشته اند می شماریم:
توانایی های عجیب و غریب ذهنی (مثل محاسبات ریاضی، حافظه و...)
توانایی های خاص جسمی و ورزشی (مثل حرکات رزمی، دوچرخه سواری و...)
توانایی های خارق العاده خدادادی (مثل چسبیدن اشیاء به بدن)
خوانندگی
مجری گری
بازیگری
استندآپ کمدی
احتمالا چیز خیلی بیشتری نمیتوانید به این فهرست اضافه کنید. یک بار دیگر فهرست را مرور کنید، به نظر شما کسی که طی دو سال گذشته مثلاً 10 اختراع علمی داشته است، صاحب استعداد نیست؟ یا کسی که توانسته با دست خالی 15 شغل ایجاد کند، کارش کمتر از شکستن چوب با بدن است؟ توانایی تدریس خوب به نحوی که دانش آموزان شیفته درس و مدرسه شوند، چه نسبتی با استندآپ کمدی دارد؟
میبینیم که عصر جدید به طور جدی معنای کلمه «استعداد» را در یک مجرای مشخص قرار میدهد. بدیهی است که در برنامه، هرگز سایر انواع استعداد نفی نمیشوند و چه بسا گاهی نیز مورد تأکید قرار میگیرند، اما همانطور که در بخش بدیهیات رسانه ای گفته شد، چیزی که رسانه به آن میپردازد، مهم میشود و چیزی که به آن پرداخته نشود، از اهمیت می افتد.
گویی عصر جدید، بیشتر به چیزی «استعداد» میگوید که برای سیرک مناسب باشد! شاید این لفظ، تند به نظر بیاید، اما احتمالا با مرور آن چه در برنامه میبینید و مقایسه آن با سیرک هایی که از تلویزیون دیده اید، تصدیق خواهید کرد.
اینجا خوب است برای مشخص شدن این مفهوم، یک مقایسه دیگر را هم پیشنهاد دهم. به نظر شما تفاوت برنامه «عصر جدید» با «مسابقه محله» در چیست؟ دکور فاخر؟ هزینه زیاد؟ مجریان و داوران؟ آیا ذات این دو برنامه با هم تفاوتی دارد؟
هر دو به نوعی «شیرین کاری» های مخاطبان را نمایش می دهند؛ حالا اگر یکی شان اسم «استعداد» بر این «شیرین کاری ها» بگذارد، چیزی به ارزش هایش اضافه نمی شود!
مخاطبی که خوره عصر جدید باشد، حتماً یک معیار ارزش دهی جدید در ذهنش (خودآگاه یا ناخودآگاه) شکل خواهد گرفت: «عجیب بودن ارزش است»
شما تصور کنید که بلدید خیلی خوب و عادی دوچرخه سواری کنید. حتما هر چهار ضربدر قرمز شما با این استعداد شگرفتان روشن خواهد شد. کسانی امتیاز میگیرند که بتوانند با دوچرخه پشتک بزنند. کار عادی اصلا هنر نیست.
ممکن است بگویید اساس برنامه بر نمایش کارهای پیچیده و متفاوت است؛ و پاسخ بگیرید به همین دلیل، این برنامه «عادی بودن و عالی بودن» را به تدریج از ارزش می اندازد، و «عجیب بودن» را معیار خوبی می کند.
یکی از شرکت کنندگان مسابقه، با حافظه عجیب خود اسم همه شهرهای هر استان را حفظ بود، عدد پی را تا دوهزار رقم اعشار حفظ بود، جدول مندلیف و چیزهای دیگری را هم از بر کرده بود. این مرد بزرگوار تلاش کرده بود چیزهایی حفظ کند که همه بگویند «عجب چیزی حفظ کرده» ولو این که هزار و نهصد و هشتاد و پنجمین رقم عدد پی به درد هیچ درازگوشی نخورد، اما حفظش خوب است، چون عجیب است. اما حفظ قرآن عجیب نیست، بنابراین اهمیتی هم به آن نداده است. شما مخاطب گرامی هم نتیجه می گیرید که اگر حافظه دارید با آن چیزی حفظ کنید که تعجب بیافریند، اگر قدرت بدنی دارید، آن را در راهی خرج کنید که چشم های دیگران را از حدقه در بیاورد. استفاده از این استعدادها در راهی که مفید است، مفید نیست!
با این حساب، چرا باید موتورسوارانی را که در خیابان «تک چرخ» می زنند سرزنش کنیم...
✍ علی اصغر جوشقاننژاد
متن کامل یادداشت را اینجا بخوانید👇
parhang.ir.domains.blog.ir/post/381
🔻کانال حمید رسایی🔺
@rasaee
هدایت شده از حمید رسایی
.
♻️ عصر جدید یا عصر دلقکها
🔹 نگاهی متفاوت به برنامه نوروزی «عصر جدید» سیما
🔰 عصر جدید، برنامه ایست که استعدادهای برتر رشته های مختلف را کشف می کند و نمایش می دهد. اما بعد از دیدن چند برنامه، مخاطب این مسابقه، چه چیزهایی را به عنوان استعداد خواهد شناخت؟ با نگاهی به برنامه های پخش شده، مواردی که بیشترین تکرار را داشته اند می شماریم:
توانایی های عجیب و غریب ذهنی (مثل محاسبات ریاضی، حافظه و...)
توانایی های خاص جسمی و ورزشی (مثل حرکات رزمی، دوچرخه سواری و...)
توانایی های خارق العاده خدادادی (مثل چسبیدن اشیاء به بدن)
خوانندگی
مجری گری
بازیگری
استندآپ کمدی
احتمالا چیز خیلی بیشتری نمیتوانید به این فهرست اضافه کنید. یک بار دیگر فهرست را مرور کنید، به نظر شما کسی که طی دو سال گذشته مثلاً 10 اختراع علمی داشته است، صاحب استعداد نیست؟ یا کسی که توانسته با دست خالی 15 شغل ایجاد کند، کارش کمتر از شکستن چوب با بدن است؟ توانایی تدریس خوب به نحوی که دانش آموزان شیفته درس و مدرسه شوند، چه نسبتی با استندآپ کمدی دارد؟
میبینیم که عصر جدید به طور جدی معنای کلمه «استعداد» را در یک مجرای مشخص قرار میدهد. بدیهی است که در برنامه، هرگز سایر انواع استعداد نفی نمیشوند و چه بسا گاهی نیز مورد تأکید قرار میگیرند، اما همانطور که در بخش بدیهیات رسانه ای گفته شد، چیزی که رسانه به آن میپردازد، مهم میشود و چیزی که به آن پرداخته نشود، از اهمیت می افتد.
گویی عصر جدید، بیشتر به چیزی «استعداد» میگوید که برای سیرک مناسب باشد! شاید این لفظ، تند به نظر بیاید، اما احتمالا با مرور آن چه در برنامه میبینید و مقایسه آن با سیرک هایی که از تلویزیون دیده اید، تصدیق خواهید کرد.
اینجا خوب است برای مشخص شدن این مفهوم، یک مقایسه دیگر را هم پیشنهاد دهم. به نظر شما تفاوت برنامه «عصر جدید» با «مسابقه محله» در چیست؟ دکور فاخر؟ هزینه زیاد؟ مجریان و داوران؟ آیا ذات این دو برنامه با هم تفاوتی دارد؟
هر دو به نوعی «شیرین کاری» های مخاطبان را نمایش می دهند؛ حالا اگر یکی شان اسم «استعداد» بر این «شیرین کاری ها» بگذارد، چیزی به ارزش هایش اضافه نمی شود!
مخاطبی که خوره عصر جدید باشد، حتماً یک معیار ارزش دهی جدید در ذهنش (خودآگاه یا ناخودآگاه) شکل خواهد گرفت: «عجیب بودن ارزش است»
شما تصور کنید که بلدید خیلی خوب و عادی دوچرخه سواری کنید. حتما هر چهار ضربدر قرمز شما با این استعداد شگرفتان روشن خواهد شد. کسانی امتیاز میگیرند که بتوانند با دوچرخه پشتک بزنند. کار عادی اصلا هنر نیست.
ممکن است بگویید اساس برنامه بر نمایش کارهای پیچیده و متفاوت است؛ و پاسخ بگیرید به همین دلیل، این برنامه «عادی بودن و عالی بودن» را به تدریج از ارزش می اندازد، و «عجیب بودن» را معیار خوبی می کند.
یکی از شرکت کنندگان مسابقه، با حافظه عجیب خود اسم همه شهرهای هر استان را حفظ بود، عدد پی را تا دوهزار رقم اعشار حفظ بود، جدول مندلیف و چیزهای دیگری را هم از بر کرده بود. این مرد بزرگوار تلاش کرده بود چیزهایی حفظ کند که همه بگویند «عجب چیزی حفظ کرده» ولو این که هزار و نهصد و هشتاد و پنجمین رقم عدد پی به درد هیچ درازگوشی نخورد، اما حفظش خوب است، چون عجیب است. اما حفظ قرآن عجیب نیست، بنابراین اهمیتی هم به آن نداده است. شما مخاطب گرامی هم نتیجه می گیرید که اگر حافظه دارید با آن چیزی حفظ کنید که تعجب بیافریند، اگر قدرت بدنی دارید، آن را در راهی خرج کنید که چشم های دیگران را از حدقه در بیاورد. استفاده از این استعدادها در راهی که مفید است، مفید نیست!
با این حساب، چرا باید موتورسوارانی را که در خیابان «تک چرخ» می زنند سرزنش کنیم...
✍ علی اصغر جوشقاننژاد
متن کامل یادداشت را اینجا بخوانید👇
parhang.ir.domains.blog.ir/post/381
🔻کانال حمید رسایی🔺
@rasaee