eitaa logo
مطلع ِعشقانه
221 دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
1.7هزار ویدیو
145 فایل
محب وصی،ولایت، طرح ولایت درراه رسیدن به خدا جنسیت شرط نیست، مهم بندگی‌ست فعالیت‌فرهنگی: برگزاری کلاس مجازی مباحثه کتاب مطلع عشق(رهنمودها رهبرانقلاب به زوج ها جوان) ارتباط بامدیر: @Hamie_din
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما چون از لحاظ فکری و فرهنگی خیلی متفاوتیم با (اکثر) ایرانی ها اولین چیزی که #ایرانی_ها بهش فکر می کنند #وقت_ازدواج پول دارم یا ندارم.... #وقت_فرزندآوری، #پول دارم یا ندارم ... ... چیزی که اسلام اول و آخر می گوید روش فکر کن دین(عقاید) و خُلق آقای خواستگاره. نه درآمد و کارش . . . .... دقیقا برعکسه #محتشم_علی_نقوی @mohtashim.naqvi پسر از #پاکستان آمده تهران درس بخواند برای #انقلاب و #صدورانقلاب و #عشق #امام_خمینی_ره دختر از #لبنان تقریبا با همین نگاه آمده ایران. در #دانشگاه_هنر هم را می یابند. چیز مشترکی نداشتند نه #زبان مشترک نه #اصالت مشترک نه قوم و خویش مشترک نه آشنا و معرف برای معرفی پسر تنها و تنها در #هدف و #اعتقاد شون اشتراک داشتند ... الان خانم از تهران حاضر نیست بیاید #قم در فاصله یک ساعت و نیمه از #تهران زندگی کند. اما خانم محتشم علی از لبنان به این دوری و فاصله آمده در تهران زندگی کرده بعد باز با آقاش همراهی کرده آمده قم. خانم نگفته الان این جا کارت معلوم نیست بارت معلوم نیست شغل ات چیه؟ از این مسخره بازی های ایرانی . . . #هدف و قصد #تشکیل_خانواده_اسلامی و #حقیقت_ازدواج_اسلامی بوده است نه حواشی غیرضرور ِمادی. پ.ن: خدایا #اللهم_ارزقنا_ازاینا باشعور و مومن نه الکی سر #مزارشهدا رفتن پ.ن۲: #رهبرانقلاب:《میگویند که اینها #خانه و #شغل و #درآمد ندارند؛ ما نباید تصور بکنیم که حتماً بایستی یک نفری #خانه‌ی_مِلکی و شغل_درآمدداری داشته باشد، بعد ازدواج بکند؛ نه. 🌺 اِن یَکونوا فُقَرآءَ یُغنِهِمُ اللهُ مِن فَضلِه. . . این قرآن است که‌ با ما دارد این‌جور حرف میزند. ۱۳۹
هدایت شده از حمید رسایی ✔️
. ♻️ بهاىِ استاندار بودن/ درپاسخ به سؤالِ استاندار گلستان كجاست؟ محمدرضا اسلامی در یادداشتی نوشت: ▫️اين روزها كه به يُمن شبكه هاى اجتماعى، پرسشگرى و توجه به برخى سؤالات، به يكباره شدت مى گيرد، يك سوال به دفعات در شبكه هاى اجتماعى پرسيده مى شود و آن اينكه: استاندار گلستان كجاست؟ چند كلامى درباره اين سوال: ▫️اين سوال در دل خود يك پيش فرض را داراست و آن اينكه "استاندار" در هنگام سوانح طبيعي "بايد" در محل سانحه حاضر باشد. ▫️يك نكته هم براي اذهان عمومي (ظاهرا) پذيرفته نيست و آن اينكه استاندار، قاعدتا يك معاون عمراني (مسئول ستاد حوادث غيرمترقبه) دارد و علاوه بر اين، معاون سياسي (معمولا) جانشين استاندار است. يعني اگر شخص استاندار نباشد، دو نفر جايگزين در اين بحث در استان هستند. اما اذهان عمومى اين را پذيرا نيست. (و البته ايرادى هم ندارد) ▫️حالا كه بحث به اينجا رسيده خوب است يادى كنيم از مسعود امامي، استاندار قزوين كه در جريان زلزله قزوين، همان ساعات اوليه سانحه به بازديد منطقه (الموت) رفت و هلى كوپتر (بالگرد) سقوط كرد و خودش و معاون عمراني و همه همراهانش كشته شدند. ▫️چند روز قبل ازاين ماجرا، زمانى كه چاپ اول كتاب "زلزله در آلبوم تجربه " انجام شده بود به دفتر كارش رفتم و نسخه اي از كتاب را (كه به كشته شدگان زلزله قزوين تقديم شده بود) به وى اهدا كردم. غرق در انبوه نامه ها و كارتابل ها نشسته بود و چهره اش به كم خوابي و خستگى شديد گواهى مي داد. كتاب را با بى حوصلگى و عجله تورقي كرد و پاراف كرد براي معاون عمرانى. ▫️نسخه كتاب را بردم دفتر معاون عمراني كه بدهم و بگويم اين كتاب كار مشتركي با و با هدايت دكتر نعمت حسنى به يادبود زلزله قزوين منتشر شده. ديدم جماعت پشت در اتاق معاون عمراني نشسته اند و اگر قرار به ديدار باشد، احتمالا دو سه ساعتي بايد نشست. بى خيال شدم. نسخه كتاب و پاراف را نزد مسئول دفتر گذاشتم و برگشتم تهران. ▫️تلفن زدن به كارگاه ما، هميشه دردسر داشت. چهار خط تلفن بود و پيمانكاران متعدد. يك روز تلفن زنگ خورد. برداشتم با اين ذهنيت كه پيمانكار از شركت سديد زنگ زده. پشت خط صدايي با احترام و آهستگى گفت: سلام، من معاون عمراني استاندارى قزوين هستم. را به دقت خوانده ام و از اينهمه اطلاعاتي كه استاد به زبان ساده در يك كتاب آورده، شگفت زده شده ام. پيشنهادي به ذهنم رسيده. اگر ما، گزيده اي ازين كتاب و عكسهايش را در قالب يك جزوه چندبرگى ساده تهيه و به هر شهروندى كه پروانه ساختِ ساختمان مي گيرد بدهيم، متوجه مي شوند "كيفيت اجرا" چقدر كم هزينه ، ولي در زمان زلزله چقدر موثر است. گفت: اين جزوه را برايمان تهيه كنيد تا من با شهرداري قزوين، ضميمه كردنش به پروانه ساختمان را پيگيري كنم. ... ▫️چند روز بعدش زلزله الموت آمد و صاحب آن صدا (كه هرگز نديدمش) به همراه (استاندار) كشته شد. ▫️بهاىِ استاندار بودن، يعني در هر حادثه و سانحه (طبيعي/اجتماعى) حاضر بودن. اين بهاى كمى نيست. قيمت اين كار، جان/آبرو/اعصاب و... چيزهايى زيادى است. ▫️محمدعلی کریمی كه در زمان زلزله بم استاندار كرمان بود و سى و شش هزار جسد روى دستش مانده بود را چند نفر در كشور مى شناسند؟ ... ▫️سيل گلستان آمده. ولى استاندار نيست. اما يادمان باشد، بسياري سيل ها و زلزله ها آمد و استاندارهايى بودند و نامى از آنها نيست. ▫️آنها كه پاى جان ايستادند در اين خاك، كم نبوده اند. اين يادمان نرود. غائب ها را اگر بر مي شمريم، يادى از حاضر ها هم بكنيم. ▫️روح مرحوم امامى استاندار شاد باد. @rasaee
هدایت شده از حمید رسایی ✔️
. ♻️ عصر جدید یا عصر دلقک‌ها 🔹 نگاهی متفاوت به برنامه نوروزی «عصر جدید» سیما 🔰 عصر جدید، برنامه ایست که استعدادهای برتر رشته های مختلف را کشف می کند و نمایش می دهد. اما بعد از دیدن چند برنامه، مخاطب این مسابقه، چه چیزهایی را به عنوان استعداد خواهد شناخت؟ با نگاهی به برنامه های پخش شده، مواردی که بیشترین تکرار را داشته اند می شماریم: توانایی های عجیب و غریب ذهنی (مثل محاسبات ریاضی، حافظه و...) توانایی های خاص جسمی و ورزشی (مثل حرکات رزمی، دوچرخه سواری و...) توانایی های خارق العاده خدادادی (مثل چسبیدن اشیاء به بدن) خوانندگی مجری گری بازیگری استندآپ کمدی احتمالا چیز خیلی بیشتری نمی‌توانید به این فهرست اضافه کنید. یک بار دیگر فهرست را مرور کنید، به نظر شما کسی که طی دو سال گذشته مثلاً 10 اختراع علمی داشته است، صاحب استعداد نیست؟ یا کسی که توانسته با دست خالی 15 شغل ایجاد کند، کارش کمتر از شکستن چوب با بدن است؟ توانایی تدریس خوب به نحوی که دانش آموزان شیفته درس و مدرسه شوند، چه نسبتی با استندآپ کمدی دارد؟ می‌بینیم که عصر جدید به طور جدی معنای کلمه «استعداد» را در یک مجرای مشخص قرار می‌دهد. بدیهی است که در برنامه، هرگز سایر انواع استعداد نفی نمی‌شوند و چه بسا گاهی نیز مورد تأکید قرار می‌گیرند، اما همانطور که در بخش بدیهیات رسانه ای گفته شد، چیزی که رسانه به آن می‌پردازد، مهم می‌شود و چیزی که به آن پرداخته نشود، از اهمیت می افتد. گویی عصر جدید، بیشتر به چیزی «استعداد» می‌گوید که برای سیرک مناسب باشد! شاید این لفظ، تند به نظر بیاید، اما احتمالا با مرور آن چه در برنامه می‌بینید و مقایسه آن با سیرک هایی که از تلویزیون دیده اید، تصدیق خواهید کرد. اینجا خوب است برای مشخص شدن این مفهوم، یک مقایسه دیگر را هم پیشنهاد دهم. به نظر شما تفاوت برنامه «عصر جدید» با «مسابقه محله» در چیست؟ دکور فاخر؟ هزینه زیاد؟ مجریان و داوران؟ آیا ذات این دو برنامه با هم تفاوتی دارد؟ هر دو به نوعی «شیرین کاری» های مخاطبان را نمایش می دهند؛ حالا اگر یکی شان اسم «استعداد» بر این «شیرین کاری ها» بگذارد، چیزی به ارزش هایش اضافه نمی شود! مخاطبی که خوره عصر جدید باشد، حتماً یک معیار ارزش دهی جدید در ذهنش (خودآگاه یا ناخودآگاه) شکل خواهد گرفت: «عجیب بودن ارزش است» شما تصور کنید که بلدید خیلی خوب و عادی دوچرخه سواری کنید. حتما هر چهار ضربدر قرمز شما با این استعداد شگرفتان روشن خواهد شد. کسانی امتیاز می‌گیرند که بتوانند با دوچرخه پشتک بزنند. کار عادی اصلا هنر نیست. ممکن است بگویید اساس برنامه بر نمایش کارهای پیچیده و متفاوت است؛ و پاسخ بگیرید به همین دلیل، این برنامه «عادی بودن و عالی بودن» را به تدریج از ارزش می اندازد، و «عجیب بودن» را معیار خوبی می کند. یکی از شرکت کنندگان مسابقه، با حافظه عجیب خود اسم همه شهرهای هر استان را حفظ بود، عدد پی را تا دوهزار رقم اعشار حفظ بود، جدول مندلیف و چیزهای دیگری را هم از بر کرده بود. این مرد بزرگوار تلاش کرده بود چیزهایی حفظ کند که همه بگویند «عجب چیزی حفظ کرده» ولو این که هزار و نهصد و هشتاد و پنجمین رقم عدد پی به درد هیچ درازگوشی نخورد، اما حفظش خوب است، چون عجیب است. اما حفظ قرآن عجیب نیست، بنابراین اهمیتی هم به آن نداده است. شما مخاطب گرامی هم نتیجه می گیرید که اگر حافظه دارید با آن چیزی حفظ کنید که تعجب بیافریند، اگر قدرت بدنی دارید، آن را در راهی خرج کنید که چشم های دیگران را از حدقه در بیاورد. استفاده از این استعدادها در راهی که مفید است، مفید نیست! با این حساب، چرا باید موتورسوارانی را که در خیابان «تک چرخ» می زنند سرزنش کنیم... ✍ علی اصغر جوشقان‌نژاد متن کامل یادداشت را اینجا بخوانید👇 parhang.ir.domains.blog.ir/post/381 🔻کانال حمید رسایی🔺 @rasaee
هدایت شده از حمید رسایی ✔️
. ♻️ عصر جدید یا عصر دلقک‌ها 🔹 نگاهی متفاوت به برنامه نوروزی «عصر جدید» سیما 🔰 عصر جدید، برنامه ایست که استعدادهای برتر رشته های مختلف را کشف می کند و نمایش می دهد. اما بعد از دیدن چند برنامه، مخاطب این مسابقه، چه چیزهایی را به عنوان استعداد خواهد شناخت؟ با نگاهی به برنامه های پخش شده، مواردی که بیشترین تکرار را داشته اند می شماریم: توانایی های عجیب و غریب ذهنی (مثل محاسبات ریاضی، حافظه و...) توانایی های خاص جسمی و ورزشی (مثل حرکات رزمی، دوچرخه سواری و...) توانایی های خارق العاده خدادادی (مثل چسبیدن اشیاء به بدن) خوانندگی مجری گری بازیگری استندآپ کمدی احتمالا چیز خیلی بیشتری نمی‌توانید به این فهرست اضافه کنید. یک بار دیگر فهرست را مرور کنید، به نظر شما کسی که طی دو سال گذشته مثلاً 10 اختراع علمی داشته است، صاحب استعداد نیست؟ یا کسی که توانسته با دست خالی 15 شغل ایجاد کند، کارش کمتر از شکستن چوب با بدن است؟ توانایی تدریس خوب به نحوی که دانش آموزان شیفته درس و مدرسه شوند، چه نسبتی با استندآپ کمدی دارد؟ می‌بینیم که عصر جدید به طور جدی معنای کلمه «استعداد» را در یک مجرای مشخص قرار می‌دهد. بدیهی است که در برنامه، هرگز سایر انواع استعداد نفی نمی‌شوند و چه بسا گاهی نیز مورد تأکید قرار می‌گیرند، اما همانطور که در بخش بدیهیات رسانه ای گفته شد، چیزی که رسانه به آن می‌پردازد، مهم می‌شود و چیزی که به آن پرداخته نشود، از اهمیت می افتد. گویی عصر جدید، بیشتر به چیزی «استعداد» می‌گوید که برای سیرک مناسب باشد! شاید این لفظ، تند به نظر بیاید، اما احتمالا با مرور آن چه در برنامه می‌بینید و مقایسه آن با سیرک هایی که از تلویزیون دیده اید، تصدیق خواهید کرد. اینجا خوب است برای مشخص شدن این مفهوم، یک مقایسه دیگر را هم پیشنهاد دهم. به نظر شما تفاوت برنامه «عصر جدید» با «مسابقه محله» در چیست؟ دکور فاخر؟ هزینه زیاد؟ مجریان و داوران؟ آیا ذات این دو برنامه با هم تفاوتی دارد؟ هر دو به نوعی «شیرین کاری» های مخاطبان را نمایش می دهند؛ حالا اگر یکی شان اسم «استعداد» بر این «شیرین کاری ها» بگذارد، چیزی به ارزش هایش اضافه نمی شود! مخاطبی که خوره عصر جدید باشد، حتماً یک معیار ارزش دهی جدید در ذهنش (خودآگاه یا ناخودآگاه) شکل خواهد گرفت: «عجیب بودن ارزش است» شما تصور کنید که بلدید خیلی خوب و عادی دوچرخه سواری کنید. حتما هر چهار ضربدر قرمز شما با این استعداد شگرفتان روشن خواهد شد. کسانی امتیاز می‌گیرند که بتوانند با دوچرخه پشتک بزنند. کار عادی اصلا هنر نیست. ممکن است بگویید اساس برنامه بر نمایش کارهای پیچیده و متفاوت است؛ و پاسخ بگیرید به همین دلیل، این برنامه «عادی بودن و عالی بودن» را به تدریج از ارزش می اندازد، و «عجیب بودن» را معیار خوبی می کند. یکی از شرکت کنندگان مسابقه، با حافظه عجیب خود اسم همه شهرهای هر استان را حفظ بود، عدد پی را تا دوهزار رقم اعشار حفظ بود، جدول مندلیف و چیزهای دیگری را هم از بر کرده بود. این مرد بزرگوار تلاش کرده بود چیزهایی حفظ کند که همه بگویند «عجب چیزی حفظ کرده» ولو این که هزار و نهصد و هشتاد و پنجمین رقم عدد پی به درد هیچ درازگوشی نخورد، اما حفظش خوب است، چون عجیب است. اما حفظ قرآن عجیب نیست، بنابراین اهمیتی هم به آن نداده است. شما مخاطب گرامی هم نتیجه می گیرید که اگر حافظه دارید با آن چیزی حفظ کنید که تعجب بیافریند، اگر قدرت بدنی دارید، آن را در راهی خرج کنید که چشم های دیگران را از حدقه در بیاورد. استفاده از این استعدادها در راهی که مفید است، مفید نیست! با این حساب، چرا باید موتورسوارانی را که در خیابان «تک چرخ» می زنند سرزنش کنیم... ✍ علی اصغر جوشقان‌نژاد متن کامل یادداشت را اینجا بخوانید👇 parhang.ir.domains.blog.ir/post/381 🔻کانال حمید رسایی🔺 @rasaee
هدایت شده از حمید رسایی ✔️
. ♻️ عصر جدید یا عصر دلقک‌ها 🔹 نگاهی متفاوت به برنامه نوروزی «عصر جدید» سیما 🔰 عصر جدید، برنامه ایست که استعدادهای برتر رشته های مختلف را کشف می کند و نمایش می دهد. اما بعد از دیدن چند برنامه، مخاطب این مسابقه، چه چیزهایی را به عنوان استعداد خواهد شناخت؟ با نگاهی به برنامه های پخش شده، مواردی که بیشترین تکرار را داشته اند می شماریم: توانایی های عجیب و غریب ذهنی (مثل محاسبات ریاضی، حافظه و...) توانایی های خاص جسمی و ورزشی (مثل حرکات رزمی، دوچرخه سواری و...) توانایی های خارق العاده خدادادی (مثل چسبیدن اشیاء به بدن) خوانندگی مجری گری بازیگری استندآپ کمدی احتمالا چیز خیلی بیشتری نمی‌توانید به این فهرست اضافه کنید. یک بار دیگر فهرست را مرور کنید، به نظر شما کسی که طی دو سال گذشته مثلاً 10 اختراع علمی داشته است، صاحب استعداد نیست؟ یا کسی که توانسته با دست خالی 15 شغل ایجاد کند، کارش کمتر از شکستن چوب با بدن است؟ توانایی تدریس خوب به نحوی که دانش آموزان شیفته درس و مدرسه شوند، چه نسبتی با استندآپ کمدی دارد؟ می‌بینیم که عصر جدید به طور جدی معنای کلمه «استعداد» را در یک مجرای مشخص قرار می‌دهد. بدیهی است که در برنامه، هرگز سایر انواع استعداد نفی نمی‌شوند و چه بسا گاهی نیز مورد تأکید قرار می‌گیرند، اما همانطور که در بخش بدیهیات رسانه ای گفته شد، چیزی که رسانه به آن می‌پردازد، مهم می‌شود و چیزی که به آن پرداخته نشود، از اهمیت می افتد. گویی عصر جدید، بیشتر به چیزی «استعداد» می‌گوید که برای سیرک مناسب باشد! شاید این لفظ، تند به نظر بیاید، اما احتمالا با مرور آن چه در برنامه می‌بینید و مقایسه آن با سیرک هایی که از تلویزیون دیده اید، تصدیق خواهید کرد. اینجا خوب است برای مشخص شدن این مفهوم، یک مقایسه دیگر را هم پیشنهاد دهم. به نظر شما تفاوت برنامه «عصر جدید» با «مسابقه محله» در چیست؟ دکور فاخر؟ هزینه زیاد؟ مجریان و داوران؟ آیا ذات این دو برنامه با هم تفاوتی دارد؟ هر دو به نوعی «شیرین کاری» های مخاطبان را نمایش می دهند؛ حالا اگر یکی شان اسم «استعداد» بر این «شیرین کاری ها» بگذارد، چیزی به ارزش هایش اضافه نمی شود! مخاطبی که خوره عصر جدید باشد، حتماً یک معیار ارزش دهی جدید در ذهنش (خودآگاه یا ناخودآگاه) شکل خواهد گرفت: «عجیب بودن ارزش است» شما تصور کنید که بلدید خیلی خوب و عادی دوچرخه سواری کنید. حتما هر چهار ضربدر قرمز شما با این استعداد شگرفتان روشن خواهد شد. کسانی امتیاز می‌گیرند که بتوانند با دوچرخه پشتک بزنند. کار عادی اصلا هنر نیست. ممکن است بگویید اساس برنامه بر نمایش کارهای پیچیده و متفاوت است؛ و پاسخ بگیرید به همین دلیل، این برنامه «عادی بودن و عالی بودن» را به تدریج از ارزش می اندازد، و «عجیب بودن» را معیار خوبی می کند. یکی از شرکت کنندگان مسابقه، با حافظه عجیب خود اسم همه شهرهای هر استان را حفظ بود، عدد پی را تا دوهزار رقم اعشار حفظ بود، جدول مندلیف و چیزهای دیگری را هم از بر کرده بود. این مرد بزرگوار تلاش کرده بود چیزهایی حفظ کند که همه بگویند «عجب چیزی حفظ کرده» ولو این که هزار و نهصد و هشتاد و پنجمین رقم عدد پی به درد هیچ درازگوشی نخورد، اما حفظش خوب است، چون عجیب است. اما حفظ قرآن عجیب نیست، بنابراین اهمیتی هم به آن نداده است. شما مخاطب گرامی هم نتیجه می گیرید که اگر حافظه دارید با آن چیزی حفظ کنید که تعجب بیافریند، اگر قدرت بدنی دارید، آن را در راهی خرج کنید که چشم های دیگران را از حدقه در بیاورد. استفاده از این استعدادها در راهی که مفید است، مفید نیست! با این حساب، چرا باید موتورسوارانی را که در خیابان «تک چرخ» می زنند سرزنش کنیم... ✍ علی اصغر جوشقان‌نژاد متن کامل یادداشت را اینجا بخوانید👇 parhang.ir.domains.blog.ir/post/381 🔻کانال حمید رسایی🔺 @rasaee
هدایت شده از حمید رسایی ✔️
. ♻️ عصر جدید یا عصر دلقک‌ها 🔹 نگاهی متفاوت به برنامه نوروزی «عصر جدید» سیما 🔰 عصر جدید، برنامه ایست که استعدادهای برتر رشته های مختلف را کشف می کند و نمایش می دهد. اما بعد از دیدن چند برنامه، مخاطب این مسابقه، چه چیزهایی را به عنوان استعداد خواهد شناخت؟ با نگاهی به برنامه های پخش شده، مواردی که بیشترین تکرار را داشته اند می شماریم: توانایی های عجیب و غریب ذهنی (مثل محاسبات ریاضی، حافظه و...) توانایی های خاص جسمی و ورزشی (مثل حرکات رزمی، دوچرخه سواری و...) توانایی های خارق العاده خدادادی (مثل چسبیدن اشیاء به بدن) خوانندگی مجری گری بازیگری استندآپ کمدی احتمالا چیز خیلی بیشتری نمی‌توانید به این فهرست اضافه کنید. یک بار دیگر فهرست را مرور کنید، به نظر شما کسی که طی دو سال گذشته مثلاً 10 اختراع علمی داشته است، صاحب استعداد نیست؟ یا کسی که توانسته با دست خالی 15 شغل ایجاد کند، کارش کمتر از شکستن چوب با بدن است؟ توانایی تدریس خوب به نحوی که دانش آموزان شیفته درس و مدرسه شوند، چه نسبتی با استندآپ کمدی دارد؟ می‌بینیم که عصر جدید به طور جدی معنای کلمه «استعداد» را در یک مجرای مشخص قرار می‌دهد. بدیهی است که در برنامه، هرگز سایر انواع استعداد نفی نمی‌شوند و چه بسا گاهی نیز مورد تأکید قرار می‌گیرند، اما همانطور که در بخش بدیهیات رسانه ای گفته شد، چیزی که رسانه به آن می‌پردازد، مهم می‌شود و چیزی که به آن پرداخته نشود، از اهمیت می افتد. گویی عصر جدید، بیشتر به چیزی «استعداد» می‌گوید که برای سیرک مناسب باشد! شاید این لفظ، تند به نظر بیاید، اما احتمالا با مرور آن چه در برنامه می‌بینید و مقایسه آن با سیرک هایی که از تلویزیون دیده اید، تصدیق خواهید کرد. اینجا خوب است برای مشخص شدن این مفهوم، یک مقایسه دیگر را هم پیشنهاد دهم. به نظر شما تفاوت برنامه «عصر جدید» با «مسابقه محله» در چیست؟ دکور فاخر؟ هزینه زیاد؟ مجریان و داوران؟ آیا ذات این دو برنامه با هم تفاوتی دارد؟ هر دو به نوعی «شیرین کاری» های مخاطبان را نمایش می دهند؛ حالا اگر یکی شان اسم «استعداد» بر این «شیرین کاری ها» بگذارد، چیزی به ارزش هایش اضافه نمی شود! مخاطبی که خوره عصر جدید باشد، حتماً یک معیار ارزش دهی جدید در ذهنش (خودآگاه یا ناخودآگاه) شکل خواهد گرفت: «عجیب بودن ارزش است» شما تصور کنید که بلدید خیلی خوب و عادی دوچرخه سواری کنید. حتما هر چهار ضربدر قرمز شما با این استعداد شگرفتان روشن خواهد شد. کسانی امتیاز می‌گیرند که بتوانند با دوچرخه پشتک بزنند. کار عادی اصلا هنر نیست. ممکن است بگویید اساس برنامه بر نمایش کارهای پیچیده و متفاوت است؛ و پاسخ بگیرید به همین دلیل، این برنامه «عادی بودن و عالی بودن» را به تدریج از ارزش می اندازد، و «عجیب بودن» را معیار خوبی می کند. یکی از شرکت کنندگان مسابقه، با حافظه عجیب خود اسم همه شهرهای هر استان را حفظ بود، عدد پی را تا دوهزار رقم اعشار حفظ بود، جدول مندلیف و چیزهای دیگری را هم از بر کرده بود. این مرد بزرگوار تلاش کرده بود چیزهایی حفظ کند که همه بگویند «عجب چیزی حفظ کرده» ولو این که هزار و نهصد و هشتاد و پنجمین رقم عدد پی به درد هیچ درازگوشی نخورد، اما حفظش خوب است، چون عجیب است. اما حفظ قرآن عجیب نیست، بنابراین اهمیتی هم به آن نداده است. شما مخاطب گرامی هم نتیجه می گیرید که اگر حافظه دارید با آن چیزی حفظ کنید که تعجب بیافریند، اگر قدرت بدنی دارید، آن را در راهی خرج کنید که چشم های دیگران را از حدقه در بیاورد. استفاده از این استعدادها در راهی که مفید است، مفید نیست! با این حساب، چرا باید موتورسوارانی را که در خیابان «تک چرخ» می زنند سرزنش کنیم... ✍ علی اصغر جوشقان‌نژاد متن کامل یادداشت را اینجا بخوانید👇 parhang.ir.domains.blog.ir/post/381 🔻کانال حمید رسایی🔺 @rasaee
هدایت شده از خبرگزاری رسا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #فیلم| احترام نظامی پلیس به جهادگران حاضر در پلدختر 🆔 @rasanews_agency
هدایت شده از نسل حسینی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸روستایی در شمال اوکراین که تک فرزندی در آن معنی ندارد. 🔺خانواده ١٩ فرزندی! 👤 به باور اهالی روستا فرزند بیشتر، خوشبختی بیشتر می‌آورد @naslehosseini
هدایت شده از دوتا کافی نیست
🔻پدر خوب کسی است که بتواند بچه‌اش را امیدوار کند. جوان می‌‌خواهد داماد شود؛ می‌خواهی داماد شوی؟ دهانت بوی شیر می‌دهد، برو گمشو! حیا کن، بچه‌ها چه پررو شدند! نان از کجا می‌آوری؟ چه شغلی داری؟ چقدر پس انداز داری؟ 🔻چنان این بچه را می‌کوبد که این بچه می‌رود دیگر پشت گوشش را نبیند. بابا امیدوارش کن، بگو: آقا می‌خواهی داماد شوی؟... انشاءالله اقدام می‌کنم. تو هم انشاءالله برو یک کار پیدا کن. از کار عارت نشود. لازم هم نیست کار میز باشد. هرکاری شد، شد. 🔻خدا هم که رزق تو را می‌دهد، رزق بچه تو هم می‌دهد. اصلاً تو زن بگیری، جای خانم عوض شده است. دختر خانه پدرش بوده، خانه شوهرش می‌‌رود. عروس جایش عوض می‌شود، رزقش که قطع نمی‌شود. کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
📝مبارزه‌ی فمینیسم و سند ۲۰۳۰ با مادران شجاع و تربیت‌کننده‌ی شهدای راه حق ... ✍ کانال نقد راهبردی فمینیسم♀️ @AntiFeminism
📝مبارزه‌ی فمینیسم و سند ۲۰۳۰ با مادران شجاع و تربیت‌کننده‌ی شهدای راه حق ❣درباره مقام مادری، روایاتی از اهل‌البیت علیهم‌السلام و سخنانی از حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری (مدظله‌العالی) تاکنون در کانال درج نموده‌ایم. ❣در صورت تربیت صحیح و اسلامی دختران، آنها وقتی مادر شدند انسان‌های صالح را تربیت خواهند کرد تا به بشریت و راه حق خدمت کنند. ❣نمونه بارز این موضوع، مادران شهدای دفاع مقدس و انقلاب اسلامی هستند که فرزندانی شجاع و صالح و حق‌جو تربیت کردند. ❣اعتقاد و باور مادران شهدا در زمینه حمایت از حق و حقیقت، به حدی است که برخی مادران شهدا به علت اینکه فقط یک شهید تقدیم اسلام و انقلاب کرده‌اند، احساس شرمندگی می‌کنند که این اوج معرفت و ایمان این مادران را نشان می‌دهد. ❣بنا بر آمار درج شده در خبرگزاری صدا و سیما، مادرانی که دو شهید تقدیم کرده‌اند، هشت هزار و ۱۸۸ نفر هستند. همچنین ۶۳۱ مادر، سه شهید تقدیم انقلاب کرده و ۸۲ مادر، چهار شهید. حتی مادران دارای پنج شهید و بالاتر هم داریم. ❣فمینیسم به عنوان اندیشه غرب درباره زنان، هدفش این است که چنین مادرانی در هیچ کجای جهان وجود نداشته باشند تا در برابر جریان باطل قد علم کنند. همچنین سند ۲۰۳۰ در زمینه تربیت دختران، به دنبال هرزگی و بی حیایی و شهوت‌گرایی و نابودی کرامت و ارزش دختران و زنان است. ❣لذا وظیفه جریان فرهنگی انقلاب این است که به احترام شجاعت و صبر زینبیِ چنین مادرانی و به برکت خون شهیدان آنها، باید تلاش کند تا با نظام‌سازیِ منبعث از قرآن، دختران را بگونه‌ای تربیت کنیم که در آینده مادران شایسته‌ای باشند و نقشه‌های شیطانی و شوم و خائنانه‌ی استکبار و فمینیسم را بی اثر نمایند. مادرانی که هدف اول آنها، تربیت سربازان و خدمتگزاران حضرت ولی‌عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) باشد. ان‌شاءالله ۲۰۳۰ ✍ کانال نقد راهبردی فمینیسم♀️ @AntiFeminism
غروب پنجشنبه ای ، نشسته بودم، تو تاکسی خطی ِ ، می خواستم بعد چند سال در قم بودن بروم زیارت ؛ آماده ی حرکت بود تاکس و فقط یک نفر کم داشت ، که روحانی عمامه سفیدی رسید؛ نمی دانم خانمه به پسری که جلو نشسته بود گفت یا خودش بلند شد جاشو داد به اون خانم. یک جنله معترضه بگم. تهران بودم ملبس. میدان آزادی. ماشین خطی شهرک آزادی را سولر سدم برای تبلیغ مدرسه ای. همه مسافر ها خانم بودند هم جلو هم عقب. به خانمی که جلو نشیته بود گفتم بیان عقب که بد ثحبت کرد. برگردیم به داستان امروز. نفر آخر حاج آقایی نشست ، گفتم از فرصت استفاده کنم پ. هم سوال می پرسم هم ۳نا سرنشین دیگر در ماشبن یک چیز یاد نی کیرند هم من و هم اینکه خود حاج آقا مسئله مهم می شود روش بیشتر فکر کند. تعلل نکردم ، کله ان را آوردم جلو ، چون بین من و حاج آقا یک آقا فاصله شده بود. گفتم میتونم یک سوال بپرسم؟ گفت بفرمایید گفتم اینکه در شرایط امر به معروف آمده اصرار بر گناه باشد این یعنی چی؟
سلام. در شروط۴گانه نهی و امر در رساله ها عملیه آمده است ، اصرار بر گناه باشد. دقیقا منظور چیست؟ در چه صورت موجب سقوط وجوب؟ در چه صورت موجب حرمت است؟ در زمانی که قرینه بر نَدم و عدم تکرار باشد(ظن) وجوب ساقط است؟ فقط یا حرمت هم دارد؟ آیا وجوب فقط در صورت ِعلم و اطمینان بر عدم تکرار، ساقط می شود؟ یا ظن و احتمال هم کافی ست؟ آیا حرمت تذکر فقط در صورت علم و اطمینان بر نَدم بر گناه ایجاد می شود (براساس بیان لعمه ی شهیدین ) یا ظن بر نَدم یا احتمال هم موجب حرمت ِ تذکر کلامی است؟
امروز یکی از بچه های متهذب و ملتزم به امر و نهی واجب شرعی ، از تجربه تازه ی خودش گفت. گفت به نیت حضرت عباس ع در مسیر حرم (حضرت فاطمه معصومه س)صدتا صلوات ذکر کردم برای غیرت عباسی اش. نزدیک مدرسه همین سر نبش که رسیده بودم یک دختر بدپوشش و بی حجاب دیدم. گفتم خواهر ِخوبم ، حجابت را هم خوب کن. گفتم عجب جمله قشنگی و خوش آوایی ... . خوبه آدم قبل گفتن ۳۰ثانیه تمرکز کند نیت اش را حقیقتا دلسوزی کند و بعد بگوید. گفت منم اثر صلواتی بود که به حضرت نیت کردم فرستادم. گفتم دمت گرم.
امروز پنجشنبه از ظهر تا حالا خیلی حرف دارم برای نوشتن‌ اما فردا آزمون دارم ان شالله بعد آزمون می نویسم. ۱‌.گفتگو با مرتضی نفر اول تذکر لسانی مدرسه و کسی که می شماسم از رفقا. و خاطره جدید و تازه ی او. در تذکر. ۲. تذکر در مسیر گلزارشهدا و گفتگو در تاکسی با حاج آقا ۳.گزارشی از #گلزار_شهدای_قم ۴. ترافیک پنجشنبه خیابان اصلی دور شهر در قم. ۴.پاتوق کتاب قم و دکترسروش و فلش کارت های شهدا ۶. #چادر_سپاه برای کمک به #سیل_زدگان و سوال آن سخث که پرسید شما سپاهی هستید؟ ۵. تموم شد تیتر ها برم بخوابم ان شالله دعا کنید برا فردا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#غیرت چیزی که خیلی پدر های ایرانی ندارند و دهترهای مملکت می روند اروما و روسیه و گرجستان و استرالیا و ...