eitaa logo
متسا | مرجع ترویج سواد امنیتی
29.7هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
1.7هزار ویدیو
39 فایل
|متسا: مرجع ترویج سواد امنیتی| 🔘 متسا تلاشی است برای توانمندسازی امنیتی شهروندان ایرانی. نشانی ما در شبکه های اجتماعی: https://matsa-ir.yek.link ارتباط با ما : @chmail.ir" rel="nofollow" target="_blank">matsa1@chmail.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
21.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻زباله هایی که برای سرویس اطلاعاتی از طلا با ارزشتر بودند. 🔻بر گرفته از پرونده ای واقعی @matsa_ir
🔻روش‌های مهندسی اجتماعی (قسمت دوم) روش فیزیکی در این روش از مهندسی اجتماعی همان‌گونه که از نامش پیداست،‌ مهاجم به نوعی یک اقدام فیزیکی را انجام می‌دهد تا اطلاعاتی را درباره‌ی قربانی جمع‌آوری کند. این اطلاعات می‌توانند شامل اطلاعات شخصی (مثل شماره‌ی تأمین اجتماعی و تاریخ تولد) یا اطلاعات لاگین و ورود به یک سیستم کامپیوتری باشند. یکی از روش‌های جالب و ساده در عین حال پر کاربرد، جستجوی زباله‌های یک سازمان (کاغذهای باطله) است که منبع مهمی برای اطلاعات مهم سازمان و اداره محسوب می‌شود. این روش می‌تواند یک منبع اطلاعاتی ارزشمند برای مهاجمین باشد و از این طریق به اطلاعات شخصی مربوط به کارمندان، دفترچه‌های راهنما، یادداشت‌ها و حتی نسخه‌های چاپی اطلاعات حساس مثل نقشه‌های فنی، برنامه‌های آتی و حتی اطلاعات لاگین کارمندان، دست پیدا کنند. اگر مهاجمی بتواند به دفاتر و بایگانی سازمان مورد هدف دسترسی پیدا کند، ممکن است اطلاعات مهمی به دست بیاورد حتی گاهی می‌توان پسوردها را به صورت نوشته شده روی برگه‌های یادداشت پیدا کرد. حملات فیزیکی با پیچیدگی کمتر شامل سرقت اطلاعات یا اخاذی برای دستیابی به اطلاعات هستند. @matsa_ir
🔻توصیه هایی برای حفاظت از اسناد ♦️ اسناد غیرقابل استفاده را همیشه امحاء نموده و از دسترس افراد غیر مجاز دور نگاه دارید . ♦️ در هنگام خروج از محل کار حتماً اسناد طبقه بندی شده را در محل امنی قرار دهید. ♦️ در مکان های عمومی و در حضور افراد غیرمجاز و غریبه از ذکر مطالب طبقه بندی شده جداً خوداری نمائید. ♦️ از ارائه اسناد طبقه بندی شده به اشخاصی که دارای صلاحیت لازم نیستند خوداری نمائید. ♦️ باقی گذاردن نامه، کاغذ کپی (کاربن) بر روی میز و در پایان وقت اداری یک خطای حفاظتی است. ♦️ از انتقال اسناد محرمانه جز در مواردی ضروری به منزل و یا همراه داشتن آن جداً خوداری نمائید. ♦️ هرگز سند محرمانه را قبل از خرد شدن در سطل زباله نیندازید. ♦️ در مکالمات تلفنی، از به کار بردن اخبار و اطلاعات طبقه بندی شده خودداری نمائیم. @matsa_ir
21.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻زباله هایی که برای سرویس اطلاعاتی از طلا با ارزشتر بودند. 🔻بر گرفته از پرونده ای واقعی @matsa_ir
متسا | مرجع ترویج سواد امنیتی
♦️جستجوی موساد در سطل های زباله برای یافتن اسرا 🕶 جاسوس زباله‌گرد به دام گروه‌های مقاومت افتاد. 🔹نیروهای مقاومت فلسطین یک جاسوس دستگاه اطلاعاتی رژیم صهیونیستی را که با زباله‌گردی در پی یافتن سرنخی از محل حضور اسرای اسرائیلی بود، شناسایی کردند. 🔸بر اساس گزارشی که مجله «الحارس» منتشر کرده یک جاسوس 33ساله به نام "ت.ط" چند ماه پیش در حال انجام اقداماتی مشکوک در نزدیکی محل جمع‌آوری زباله در یکی از مناطق نوار غزه توسط نیروهای مقاومت دستگیر شده است. 🔹بر اساس این گزارش، این فرد در سال ۲۰۲۲ پس از ارتباط با یکی از افسران زن سیستم اطلاعاتی رژیم صهیونیستی که خود را به عنوان مدیر یک موسسه ی رسانه ای معرفی کرده بود، به خدمت اسرائیل در آمده است. 🔸طبق این گزارش، این افسر زن خود را علاقه‌مند به جمع‌آوری و روایت داستان‌ها و تجربیات مخالفان مقاومت در نوار غزه معرفی کرده بود و این‌گونه ارتباط خود را با جاسوس مذکور در نوار غزه آغاز کرده بود. 🔹این جاسوس اعتراف کرده است که در ازای داستان‌ها و تجربیات ساختگی که درباره نحوه برخورد مقاومت با مردم غزه و همچنین ارتکاب جرایمی مانند سرقت، قتل و تجاوز به زنان ساکن غزه جعل می‌کرده، چندین حواله مالی دریافت کرده است. 🔸بر اساس این گزارش،‌ مهم‌ترین مأموریتی که این جاسوس انجام داده، "جست‌وجو و کاوش در زباله‌ها" برای یافتن "بقایای یک نوع غذای" خاص بوده که اسرائیل در تابستان ۲۰۲۴ اجازه ورود مقادیر زیادی از آن را به نوار غزه داده بود. 🔹دستگاه اطلاعاتی رژیم صهیونیستی همچنین از این جاسوس خواسته بود تا تحت پوشش جمع‌آوری «پلاستیک و چوب» به دنبال آن مواد بگردد و هرگونه سرنخ درباره محل حضور اسرای اسرائیلی در غزه را گزارش کند. @matsa_ir
21.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻 زباله هایی که برای سرویس اطلاعاتی از طلا با ارزشتر بودند. 🔻بر گرفته از پرونده ای واقعی @matsa_ir
متسا | مرجع ترویج سواد امنیتی
🔻 تکنیک های ارتباطی و کسب اطلاعات توسط سازمان های اطلاعاتی (بخش پنجم : زباله گردی) زباله‌گردی؛ روشی عجیب اما مؤثر در جاسوسی شاید باورش سخت باشد، اما یکی از روش‌های رایج جمع‌آوری اطلاعات توسط سازمان‌های جاسوسی، زباله‌گردی است! یعنی مأموران اطلاعاتی گاهی برای کشف اسرار و اسناد حساس سراغ زباله‌ها می‌روند. در کتاب «جمع‌آوری اقتصادی» نوشته محمد بابازاده آمده است: در سال ۱۹۹۱، دو مرد در ایالت تگزاس بین زباله‌های یک شرکت پیمانکار دفاعی آمریکا مشغول جست‌وجو بودند. آن‌ها هرچه یافته بودند در کیسه‌های پلاستیکی ریختند و با وانت از محل دور شدند. یکی از اهالی محل که متوجه رفتار مشکوک آن‌ها شده بود، شماره وانت را به پلیس (FBI) اطلاع داد. بعد از بررسی‌ها معلوم شد این دو نفر، سرکنسول فرانسه و معاونش بودند! آن‌ها دنبال اطلاعات محرمانه‌ای بودند که در زباله‌های شرکت پیدا می‌شد. در بخش دیگری از همین کتاب آمده است: بیشتر مردم فکر می‌کنند فقط اسناد رسمی و امضاءشده ارزش دارند و پیش‌نویس‌ها یا نسخه‌های اولیه بی‌اهمیت هستند. به همین دلیل بسیاری افراد، بدون نگرانی پیش‌نویس‌ها و برگه‌های زائد را دور می‌ریزند. این در حالی‌ است که حتی همین کاغذهای به ظاهر بی‌ارزش اغلب سرشار از اطلاعات مفید برای جاسوسان هستند؛ آن‌ها خوب می‌دانند از همین دورریختنی‌ها به چه اطلاعات باارزشی می‌توان رسید. نمونه داخلی زباله‌گردی: در داخل کشور هم نمونه‌های مشابهی مشاهده شده است. مثلاً در یک عملیات ضدجاسوسی در تهران مشخص شد سرویس اطلاعاتی آمریکا به دو تبعه افغان که در یک کارتن‌سازی کار می‌کردند دستور داده بود اسناد مرتبط با مراکز دولتی را از لابه‌لای ضایعات جمع‌آوری کرده و تحویل عوامل سازمان سیا بدهند. جالب است بدانید حتی سربرگ‌های خالی ادارات هم برای آن‌ها اهمیت داشت و همه را جمع می‌کردند. نتیجه‌گیری: این موارد نشان می‌دهد گاهی اطلاعات مهم و محرمانه درست از سطل زباله راهی دست دشمن می‌شود! پس بهتر است همه ما بدانیم حتی دورریختنی‌ها هم می‌توانند اهمیت امنیتی داشته باشند و در نگهداری و معدوم‌سازی اسناد دقت بیشتری داشته باشیم. @matsa_ir
متسا | مرجع ترویج سواد امنیتی
📘 قسمت اول: شب‌های بی‌خواب تهران(صدای سکوت) داستانی واقعی خرداد امسال آرام و مطبوع آغاز شد اما پایانش پرهیاهو و پرحادثه‌تر از هر سال دیگری بود. شب‌هایی گرم و غریب، که خاطره‌شان سال‌ها از یاد نخواهد رفت. در یکی از همان شب‌ها، در هنگامه‌ی انفجارها و شلیک‌های ضدهوایی، پیرمردی از دل جنوب تهران، موتور سه‌چرخ قدیمی‌اش را به زحمت روشن کرد. آرام و بی‌صدا وارد کوچه‌پس‌کوچه‌ها شد. اسمش موسی بود. مردی با دست‌هایی ناقص، جا مانده از حادثه‌ای در یک کارگاه صنعتی. از آن روز، زندگی‌اش مثل همان دستانش، ناقص و بی‌پناه شده بود. همسرش را سال‌ها پیش از دست داده بود و حالا تنها امیدش پسر نوجوانی بود که صبح‌هایش را از شب‌هایش جدا می‌کرد. موسی شب‌ها زباله جمع می‌کرد. نه از سر عادت، که از سر ناچاری. کوچه‌های شهر را بلد بود. می‌دانست کدام سطل زباله چه وقت پر می‌شود، کدام مغازه‌دار کی نایلون‌های اضافی‌اش را بیرون می‌گذارد. اما آن شب، همه‌چیز فرق داشت. نزدیک یکی از سطل‌های زباله، نور ضعیف چراغ دستی‌اش روی جسمی تابید که شبیه هیچ چیز آشنایی نبود: یک قطعه فلزی شفاف، سرد، با رگه‌هایی از سیم باریک. سنگین‌تر از تصور، عجیب‌تر از هر چیزی که دیده بود. @matsa_ir
متسا | مرجع ترویج سواد امنیتی
📘 قسمت دوم: چراغی در تاریکی موسی همان‌جا ایستاد. قطعه را برداشت و لحظه‌ای درنگ کرد. نه به‌درد بازیافت می‌خورد، نه شبیه چیزهایی بود که ارزش فروش داشت. اما یک‌جور حس مبهم، به او می‌گفت که این شیء متعلق به این‌جا نیست. صبح که برگشت، آفتاب هنوز به پشت‌بام‌ها نرسیده بود. قطعه را دوباره نگاه کرد. حس خطر، بیشتر شده بود. شماره‌ای گرفت. آرام، کوتاه، دقیق. اسمش را پرسیدند. آدرسش را خواستند. گفتند بررسی می‌کنیم. چند ساعت بعد، دو مأمور امنیتی آمدند. قطعه را تحویل گرفتند و رفتند. موسی نفسی کشید. شاید هنوز هم نمی‌دانست چرا این‌همه موضوع را جدی گرفته. اما ته دلش سبک شده بود؛ مثل کسی که کاری را درست انجام داده، حتی اگر ندانسته. چند روز بعد، در اخبار گفته شد: «چند عامل نفوذی در یکی از محله‌های تهران بازداشت شدند. تجهیزاتی خاص در خانه‌هایشان کشف شد. گزارش‌های مردمی نقش کلیدی در شناسایی داشتند.» موسی چیزی نگفت. هیچ‌کس ندانست که آغاز این ماجرا، نه در اتاق‌های مانیتورینگ، بلکه در تاریکی یک کوچه، کنار یک سطل زباله، و در دل چراغ زرد کوچک یک موتور کهنه بوده است. امنیت، همیشه محصول فناوری نیست. گاهی حاصل چشم‌های بیدار یک مرد خسته است. و گاهی، از دل سکوت شب، صدایی به گوش می‌رسد؛ صدای سکوت. @matsa_ir