eitaa logo
گروه تاریخ اسلام دانشگاه بین المللی مذاهب اسلامی
509 دنبال‌کننده
333 عکس
42 ویدیو
120 فایل
@M44_A0 :آیدی ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
استادان و نااستادان قضیه‌ی شیرگاه 🟢 در دوره‌ی فوق‌لیسانس تاریخ تطبیقی ادیان، یک روز مرحوم استاد دستور داد که بنا بر درسهایی که آموخته‌ایم، یک تحقیق محلی کوتاه صورت بدهیم. رفتم و روی نام "شیرگاه" کار کردم و نوشتم که به فلان و فلان دلایل، شیرگاه، واگویه‌ای از سورگایَست یعنی جای آتش و یزشن! با شواهد و مَواهد از اینها که در کار زبان‌شناسی تطبیقی‌تاریخی سر میز می‌چینند. کار را قبلش به دو تا استاد گردن‌کلفت زبان‌ِ باستانی‌بِدان هم دادم و از هفت‌آب رد کردم که وقتی روح‌الامینی می‌خواندش، بگوید به‌به به تو! کار را دادم و خواند و لبخند مخصوصش را زد (درباره‌ی آن لبخند فنی که معادل تقریبا ۲۵ صفحه نقد حساب می‌شد قبلا نوشته‌ام و باز هم اگر شد می‌نویسم). گفت: در شیرگاه، بقایای آتشکده داریم؟ گفتم نه. گفت گزارشی در تاریخ هست که بالاخره یک زمانی آنجا آتشکده یا آتشگاهی وجود داشته؟ گفتم ظاهرا که نه. فعلا چیزی نیست. گفت در افواه مردم یا در فولکلور محلی اشارتی به این که این‌جا آتشکده داشتند یا محل برگزاری جشنی در دوران باستان بوده، یافته‌ای؟ گفتم فعلا خیر. گفت خب نه داده‌ای مکتوب داری، نه داده‌ای شفاهی، نه یافته‌ای تاریخی، نه شاهدی باستان‌شناختی؛ فقط به صرف این‌که تحلیلت با قواعد تحول تاریخی یک واژه جور در آمده می‌خواهی برای تاریخ یک شهر تعیین تکلیف کنی؟ استدلال زبان‌شناختی در این جور مقولات موقعی به درد می‌خورد که چیزهای مهم‌تری هم در دست داشته باشی وگرنه با این روش هر سنگی را می‌شود روی هر سنگی چید!