قابل توجه نویسندگان محترم اردکانی 📢📢
با سلام وعرض ادب و احترام
همانگونه که قبلا اطلاعرسانی شده بود، اولین نسخه از سامانه ثبت اطلاعات نویسندگان محترم اردکانی بهمراه تالیفات آنها به نشانی
mimardakan.ir
با قابلیتهای فعلی زیر چندروزی است که راهاندازی شده است:
1⃣ ثبت اطلاعات نویسندگان محترم اردکانی با هدف آشنایی بیشتر، تبادل نظر و یافتن زمینههای همکاری در حوزههای مختلف پژوهشی
2⃣ معرفی بیوگرافی، سوابق علمی و اجرایی نویسندگان اردکانی بهمراه تالیفات آنها به علاقهمندان این حوزه
3⃣ امکان جستجو در سامانه بر اساس نام نویسنده
4⃣ معرفی تازههای نشر نویسندگان اردکانی و نویسندگان با بیشترین اثر با یک قالب جذاب
انشاالله درصدد هستیم امکانات بیشتری نظیر اخبار انجمن مدادستان، فروش آنلاین کتاب، جستجوهای متنوع و پیشرفتهتر، قابلیت نقد و اظهارنظر برای کتاب و ... را در نسخههای بعدی این سامانه لحاظ کنیم.
از همه نویسندههای محترم اردکانی دعوت میشود برای ثبت بیوگرافی و تالیفات خود در این سامانه، با ارسال اطلاعات زیر به انجمن مدادستان به آیدی @medadman ، ما را در معرفی خود به علاقهمندان این حوزه مساعدت فرمایند:
نام، فامیل، کدملی، شماره همراه، تاریخ تولد، محل تولد، آخرین مدرک تحصیلی، عکس 3x4 ، زندگینامه مختصر، مشخصات کتاب (شابک، عنوان، چکیده، تاریخ انتشار، قیمت، قطع، تصویر جلد، ناشر)
✏️ @medadman
https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
#معرفی_سوژه 🌱
از زاویهی نگاهِ خاصِ خودتان، برایمان بنویسید .... 🌿
منتظر یادداشتهای شما پیرامون #تصویر_مفهومی فوق هستیم 🌹
از یادداشت برتر تقدیر خواهد شد 🥇
✏️ @medademan
https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
محمد از بچگی عاشق آسمان بود گاهی آنقدر غرق در ستاره ها می شد که زمان از دستش می رفت.
او راهش را پیدا کرده بود🤔 علم نجوم!
شب و روز نداشت...
هر وقت که محمد گم می شد باید او را میان کتاب های نجوم پیدا می کردی!
گذشت و گذشت تا به دربار عباس ،حاکم خراسان بزرگ راه پیدا کرد...
عباس فردی به شدت معتقد به علوم فلکی و نجوم بود.
به طوری که حتی اگر آب هم می خورد با محمد که منجم مخصوصش بود مشورت می گرفت.
اگر می خواست به جنگ برود یا حتی ازدواج کند از وی مشورت می گرفت.
خلاصه بگویم محمد شده بود نماینده و رفیق گرمابه و گلستان عباس...
به طوری که عباس برای به دست آوردن رضایت محمد هر کاری را که بود انجام می داد.
محمد آنقدر عزیز بود که پسرش کمال را نیز به راحتی به دربار راه دادند.
خلاصه این عباس جوان که بعدا شاه کل ایران شد و خدمات بسیاری به ایران کرد، تعداد زیادی از افتخاراتش را مدیون محمد بود.
عباس قصه ی ما همان شاه عباس بزرگ صفوی است و محمد قصه ما نیز همان:
جلال الدین محمد منجم اردکانی
عالم، شاعر و منجم بزرگ شهر ماست...
کتاب تاریخ عباسی نیز یادگار ارزشمند اوست.
آری جوان همشهری ام!
تو هم می توانی به درجات بالای علم و تقوا برسی ان شاءالله...
به شرطی که امیدوار باشی و با تلاش حرکت کنی⚘
✍🏻طلبه اردکانی
🗓۱۰ آذرماه ۱۴۰۱
📸عکس:برج و باروی قدیم اردکان
✏️ @medadman
https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
#مهر_مادری
نگاهش سرشار از عشق و محبت است.❤️
وقتی که به صورتش خیره می شوم. واژه عشق برایم معنا می شود. 💔
درچشم هایش دلتنگی چندین ساله اش نمایان است.😔
بغض گلویم را رنجه کش می کند. می دانم فراق چه کسی را میکشد.
دلتنگ پاره تنش! دلتنگ لبخند های او دلتنگ کسی که ۳۴ سال او را ندیده است.
خودش با بغض برایم می گوید: انگار همین دیروز بود که لباس بسیجی به تن داشت و آمده بود برای خداحافظی.
انگار همین دیروز بود که از جبهه برگشته و ترکش به گوشش اصابت کرده بود.
یادم نمی رود در بیمارستان امام سجاد بستری بود سُرم و باند هایش را کَند. از بیمارستان فرار کرد و لباس بسیجی به تن کرد. تا دوباره عازم بشود.
از سال ۶۷ تا ۷۷ خبری از او نشد. پیر شدم از بس خانه را آب و جارو کردم تا نکند پسرم بیاید و خانه نا بسامان باشد.
شبها تا خود صبح در خانه را باز میگذاشتم تا پسرم پشت در تلف نشود. آه که چقدر خون دل خوردم.💔
بعد از ده سال استخوان هایی را آوردند و گفتند: این محمود تو است! با اعتراض و خشم گفتم: محمود من اینطور نبود. پسر رعنای من اینقدر کوچک نبود.
خوابش را میبینم که جلوی صفه خانه ی مان با لباس بسیجی ایستاده است. با چشم های درخشنده اش به من خیره می شود.
با صدای آرام و دلنشینش میگوید که : مادر جان اینقدر بی تابی نکن. من که پیشت بر گشته ام!
اگر این خواب را ندیده بود شاید تا الان هرشب در خانه را باز میگذاشت و هر روز خانه را آب و جارو می کرد.♦️
وقتی این مادر را می بینم حسرت وجودم را غرق خودش میکند. با خود می گویم این پدران و مادران، عزیز ترین کس خود را فدا کرده اند و ادعایی هم ندارند.😔
اما ما چه کرده ایم؟ 😔
❤️تقدیم به مادر بزرگوار شهید محمود پیری اردکانی بیبی کشور زینالدینی (حفظ الله ان شاءالله)
محمد مهدی پیری ✍
✏️ @medadman
https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
سلام و درود 💐
انجمن مدادستان اردکان با حمایت خیرین فرهنگی قصد دارد طرح #یک_سبد_کتاب را اجرا نماید 📚
دوستانی که مایل هستند در ایام #فاطمیه در کنار مجلسشان این طرح را اجرا کنند از همین الان اقدام کنند 🌿
یک میز کتاب با ۶۰ درصد تخفیف 😍
برای تمام سنین 💯
#پیشنهاد_ویژه 👇👇👇
تهیه پَک کامل شامل ۶ کتاب که هر کدام برای رده سنی خاصی می باشد از کودک و نوجوان تا کهنسال! 🌿
با قیمت ۱۰۰ هزار تومان ‼️
خانوادگی کتاب مطالعه کنید 📖🌱
ارتباط با ما 👇
+989366093303
🔸#مکتب_خانه_قرآنی_امام_رضا (ع)
🔸#انجمن_مدادستان_شهرستان_اردکان
✏️ @medadman
https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
25.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 درباره روز دانشجو | سه قطره خون
#روز_دانشجو گرامی باد 🌸🍃
✏️ @medadman
https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
السلامُ عَلیک یا فاطِمه الزَهرا 🖤 💔
✏️ @medadman
https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
#پشمک چوبی و خوشمزه 😋
کاری جدید از #مجتمع_علمی_تفریحی_باد_و_خاک
خانوادگی پشمک بخورید!
برای ثبت سفارش تماس بگیرید👇 09366093303
گزینه ای مناسب برای #شب_یلدا ❄️
پیش دبستانی ها و مدارس ابتدایی این فرصت رو از دست ندن ... 🎊
@maktabkhane_emamreza
امروز رفتم پیکنیک مون رو گاز کنم، صحنه بالا رو دیدیم☝️
الحمد لله که آن روزها گذشت؛
صف گاز!
دو ساعت داخل صف باشی، وقتی نوبتت می شد داد می زد گاز تمام شد!
کپسول خراب!
نشتی گاز!
انتقال کپسول با موتور!
بلند کردن کپسول های سنگین!
خدایا شکرت که گذشت!
الحمد لله که گاز دار شدیم!!
جواد حاجی اکبری
✏️ @medadman
https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc