﷽
🌸 پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند :
إنّ لِقَتلِ الحُسینِ حَرارَةً فی قُلوبِ المُؤمِنینَ لاتَبرُدُ اَبَداً
همانا شهادت حسین (علیه السلام)، حرارتی در دل های مومنان ایجاد میکند که هرگز خاموش نخواهد شد.
📚 مستدرک الوسائل، ج ۱۰، ص ۳۱۸
@meftahol_havaej
10.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨هر گرفتاری و ابتلائی برای فرد و جامعه پیامی دارد✨
#حجت_الاسلام_والمسلمین_عابدینی
@meftahol_havaej
✨علل سنگینی روح و دل✨
#کربلایی_احمد_تهرانی (ره)
یکی از علّتهایی که ما توفیق سحرخیزی نداریم و در وقت آن سنگین هستیم و گویا گوشهایمان صدای مَلَک منادی را که همهی اولیاء الله را بیدار میکند نمیشود، این است که روح و قلب ما به خاطر دو مسأله سنگین میشود و مثل گنجشکی که به دو پایش وزنه آویختهاند، به وقت سحر نمیتواند برخیزد و به ملاقات یار پر بزند؛ و یا در عبادات خود، روح بالا نمیرود و لذّت عبادت را نمیچشد:
یکی از آن دو عامل، لغو و لهو و زیاد حرف زدن است؛ و دیگری که خیلی انسان را سنگین میکند، غیبت کردن است. من عیناً دیدم که غیبت شب، توفیق سحرخیزی را از انسان سلب میکند.
منبع: #کتاب_پندهای_آسمانی، ص ۱۸۸
@meftahol_havaej
🔸جارو کشیدن دل🔸
محمد ابراهیم داشت محوطه رو آب و جارو می کرد. رفتم و به زحمت جارو رو ازش گرفتم. ایشان هم ناراحت شد و گفت: بذار خودم جارو کنم، اینجوری بدیهای درونم هم جارو میشه... کار هر روزش بود ، کار هر روز صبحِ یک فرماندهی لشکر...
📌 خاطره ای از زندگی سردار شهید محمد ابراهیم همت
📚منبع:یادگاران۲ «کتاب شهید همت» ، صفحه ۲۷
@meftahol_havaej
✨فنای از خویش✨
مرحوم کربلایی احمد تهرانی
بندگی تنها در بجا آوردن نماز و روزه و احکام شرعی خلاصه نمی شود. حقیقت بندگی که این چیزها نیست.
بندگی یعنی عبد در برابر مولایش هیچگونه اراده ای از خود نداشته باشد و هر چه صاحبش اراده کند، بند نیز همان را اطاعت کند.
بنده آن باشد که بند خویش نیست
جز رضای خواجه اش در پیش نیست
..... اگر کسی از خودش نگذرد، نمی تواند بنده واقعی باشد.
رند عالم سوز ص 102
🔸جزیره ی خضراء🔸
شخصی از حضرت آیت الله بهجت پرسید: «جزیره خضراء که این همه درباره ی آن بحث می شود، کجاست؟» فرمود: «جزیره خضراء آن دلی است که امام زمان در آن تاب بیاورد.»
کتاب #گوهر_های_حکیمانه ص 124
📿چرا نمازشب نمیخوانی📿
حجةالاسلام آقای سید علی جبارزاده میگوید: طلبه فاضلی برای من تعریف کرد:
هنگامی که در حوزه علمیه کوهستان در حیاط حسینیه، قدمزنان کتاب درسیام را میخواندم، در آن حال یکی از ارادتمندان آیت الله کوهستانی با ایشان مشغول صحبت بودند، آن فرد از آقاجان تقاضای استخاره کرد. آیت الله کوهستانی دست برد در جيب قبای خود که تسبیح بگیرد و استخاره نماید، متوجه شد که در جیبش تسبیح نیست، رو به من کرد و فرمود:
پسرم تسبيح داری؟ عرض کردم: بله، بلافاصله تسبیح خود را تقدیم کردم، آقاجان تسبیح را که از من گرفت، يک نگاه به تسبیح کرد و نگاهی دیگر به من و فرمود:
باباجان چرا نمازشب نمیخوانی؟ تسبیح تو نشان میدهد که نمازشب نمیخوانی! طلبه باید نمازشب بخواند. عرض کردم: از این به بعد نمازشب میخوانم.
بر قله پارسایی ۲۵۵، ۲۵۶