eitaa logo
مهمان نهج‌البلاغه
118 دنبال‌کننده
223 عکس
198 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین @M_R_Ta
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح 🔷 پرهیز از تجاوز به حقوق دیگران 🔰 درود خدا بر امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: مرد را سرزنش نكنند كه حقش را با تأخير گيرد بلكه سرزنش در آنجاست كه آنچه حقّش نيست بگيرد. 🔻از مسلّمات قرآن و روایات پیامبر عظیم الشأن اسلام، جانشینی، وصایت، برادری و ولایت امیرالمؤمنین (علیه السلام) بر امّت بعد از پیامبر عظیم الشأن است. 🔻 مولا علی(علیه السلام) هم در نهج البلاغه و هم در سایر منابعی که فرمایشات ایشان را جمع آوری کرده است، بارها با زبانهای مختلف این حقّ غصب شده خودشان را متذکّر شده اند، از جمله در خطبه سوم نهج البلاغه که معروف به خطبه شقشقیه است، امیرالمؤمنین (علیه السلام) با حفظ جوانب وحدت، این غصب حقّ خودشان را کاملاً توضیح می دهند. مثلا در بند اول همین خطبه سوم ، بعد از مقدّمات ماجرای انحراف خلافت بعد از پیامبر، اینگونه می فرمایند: پس از ارزیابی درست، صبر و بردباری را خردمندانه تر دیدم؛ پس صبر کردم در حالیکه گویا خار در چشم و استخوان در گلوی من مانده بود و با دیدگان خود می نگریستم که میراث مرا به غارت می برند. یعنی حق با ما بود. این حقّ غصب شده توسط دیگران یک حقیقت مسلّم بود. 🔻اما روش برخورد حضرت علی(علیه السلام) در دوران قبل از حکومت خودشان به گونه ای بود که حتی بعضی از دوستان برایشان شبهه می شد که چرا حضرت علی(علیه السلام) حقّ خودشان را نمی گیرد؟ و چرا قیامی نکرد، چرا به هم نریخت جامعه را؟ امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۱۶۶ یک جواب از چندین جوابی که به این پرسش یا شبهه یا دغدغه دادند را بیان می کنند. 🔻 در قالب کنایه می فرمایند از کسی که حقّ خودش را گرفته ولی با تأخیر، شما او را نباید سرزنش بکنید، بروید کسی را سرزنش کنید که چیزی که حقش نبوده گرفته است. یعنی به جای اینکه من را زیر سؤال ببرید که چرا بیست و پنج سال دیر حقت را گرفته ای، برو کسانی را سرزنش کن و زیر سؤال ببر که چیزی که اساساً حقشان نبود را رفتند غصب کردند و گرفتند و الّا من حقّم بود. 🔻اگر امّت بیدار بودند و نصرت می کردند، همان اول در سقیفه حقم را می گرفتم. اما به خاطر حفظ مصالح امّت و وحدت جامعه و توصیه ای که پیامبر عظیم الشأن به من کرده بودند من خون دل خوردم استخوان در گلو، خار در چشم صبر کردم، در حالیکه جلوی چشمم حقّم را غارت می کردند. شما بروید از کسانی عیب بگیرید که چیزی که حقشان نبود را گرفتند. 🔻 در حکمت ۱۶۶ اینگونه می خوانیم: مرد را سرزنش نمی کنند که چرا حقش را با تأخیر گرفته، بلکه سرزنش برای کسانی است که چیزی که حقشان نیست گرفته اند. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع @mehmanenahjolbalagheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت صد و سی‌ و سوم ❇️ دعوت معاویه به جنگ تن به تن 🔻[ یکی از جنگاوران لشکر شام به نام کُریب به میدان آمد و مبارز طلبید. سه تن از یارانم در جنگ با او کشته شدند و او که سرمست پیروزی بود، فریاد می‌زد: آیا مبارزی باقی نمانده است؟ خودم به میدان آمدم و به وی گفتم: ] 🔻وای بر تو ای کُریب! من تو را از خدا و سختگیری و انتقامش برحذر می‌دارم و به سنت خدا و سنت رسولش دعوتت می‌کنم. وای بر تو! مبادا "فرزند جگر خوار" تو را جهنمی کند! 🔻[ او با غرور و تکبر گفت: چه بسیار از این گفته‌ها که از تو شنیده‌ایم. ما را بدین سخنان نیازی نباشد. اگر خواهی، تو خود پای به میدان بگذار. کیست که شمشیر برّان به جان بخرد؟ من با ذکر "لا حول ولا قوّة الا بالله" به مصاف او رفتم و با یک ضربه او را بر زمین افکندم؛ چنان‌که در خون خویش غلتان شد. پس از او، دو تن دیگر از پهلوانان لشکر شام نیز به میدان آمدند که آن دو را نیز بر زمین افکندم. کسی بعد از آنها به میدان نیامد. معاویه را خطاب کرده و به مبارزه دعوتش کردم: ] 🔻وای بر تو معاویه! خود به میدان بیا و با من نبرد کن، تا در این میان کسانی دیگری کشته نشوند. 🔸کشف عورت عمرو‌بن‌عاص! 🔻[ عمرو‌بن‌عاص در یکی از روزهای صفین قصد غافل‌گیر کردن مرا داشت. به سراغ وی رفتم؛ ولی او خود را از اسب پایین انداخت و برای نجات جان خویش لباسش را کنار زد و عورتش را آشکار کرد. من صورت خویش را برگرداندم و او را به حال خودش رها کردم. یارانم که او را نشناخته بودند گفتند: ای امیرالمومنین، آن مرد را رها کردی؟ گفتم: ] دانستید که او کیست؟ [ آنها گفتند: او را نشناختیم. گفتم: ] او عمرو‌بن‌عاص بود که با کشف عورتش با من روبه‌رو شد و من نیز صورت خویش از او برگرداندم و رهایش ساختم. 🔸فرزندم در میدان [ گروهی از لشکر شام در زیر پرچمی گرد آمده بودند و با تمام توان از موضع خویش دفاع می‌کردند. ایستادگی و مقاومت آنها در برابر مومنان تعجب‌برانگیز بود. به یاران گفتم: ] 🔻این جماعت از موقعیت خویش عقب‌نشینی نمی‌کنند، مگر آنکه با ضربات نیزه روحشان از تن خارج و با ضربات شمشیر سرهایشان شکافته و استخوان‌هایشان متلاشی و بندبند دست‌هایشان قطع شود و پیشانی‌هایشان شکافته شود و ابروانشان بر سینه‌هایشان بریزد! کجایند دلاورمردان پایدار و طالبان خیر؟ کجایند مردانی که جان خویش را به خدای بزرگ بفروشند؟ [ گروهی از مسلمانان اعلام آمادگی کردند. فرزندم، محمّد، را صدا زدم و به وی دستور دادم: ] 🔻با آرامش و وقار به سوی آن پرچم حرکت کن و نیزه‌ات را در مقابل سینه‌های آنان نشانه برو و در همین حال، دست نگاه دار تا نظر و فرمان من به تو برسد. 🔻[ محمّد دستور را اجرا کرد و من مالک اشتر را به همراه گروهی از لشکریان به کمک وی فرستادم. با رسیدن مالک به نزدیک دشمن، دستور حمله را صادر کردم. محمّد با سوارانش حمله کرد و دشمن را از جایگاهش به عقب راند و بسیاری از آنان را از پای درآورد. این جنگ تا پس از مغرب نیز با شدت تمام ادامه یافت و بسیاری از آنان نماز را فقط با اشاره خواندند. ] 📚منابع: ۱. الامامةوالسیاسة، ج۱، ص۱۲۶ وقعة صفین، ص۴۰۷ الفصول المهمة، ص ۸۹ و ۹۰ شرح نهج البلاغه، ج۸، ص۹۴ کشف الغمة، ج۱، ص۲۴۷ الإرشاد، ج۱، ص۲۶۷ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد... @mehmanenahjolbalagheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 🔹دوران جاهليت و نعمت بعثت ♦️خدا پيامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) را به هنگامی مبعوث فرمود که مردم در حيرت و سرگردانی بودند، در فتنه ها به سر می بردند، هوی و هوس بر آنها چيره شده و خودبزرگ بينی و تکبّر به لغزش های فراوانشان کشانده بود و نادانی های جاهليّت پَست و خوارشان کرده و در امور زندگی حيران و سرگردان بودند و بلای جهل و نادانی دامنگيرشان بود. پس پيامبر(صلی الله علیه و آله) در نصيحت و خيرخواهی نهايت تلاش را کرد و آنان را به راه راست راهنمايی، مردم را به حکمت و موعظه نيکو دعوت فرمود. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 1⃣ وصف خدای سبحان ♦️برتر و بزرگ است خدايی که انديشه های ژرف، حقيقت ذات او را نمی توانند درک کنند و گمان زيرک ها آن را نمی يابد، آغازی است که نهايتی ندارد تا به آخر رسد و پايانی ندارد تا ايّام او سپری گردد. 2⃣ وصف پيامبران آسمانی ♦️پيامبران را در بهترين جايگاه به وديعت گذارد و در بهترين مکان ها استقرارشان داد. از صُلب کريمانه پدران به رَحِم پاکِ مادران منتقل فرمود، که هرگاه يکی از آنان در گذشت ديگری برای پيش بردِ دينِ خدا به پاخاست. 3⃣ وصف پيامبر اسلام و اهل بيت(علیهم السلام) ♦️تا اينکه کرامت اعزام نبّوت از طرف خدای سبحان به حضرت محمّد(صلی الله علیه و آله)رسيد. نهاد اصلی وجود او را از بهترين معادن استخراج کرد و نهال وجود او را در اصيل ترين و عزيزترين سرزمين ها کاشت و آبياری کرد، او را از همان درختی که ديگر پيامبران و انبياء خود را از آن آفريد به وجود آورد، که عترت او بهترين عترت ها و خاندانش بهترين خاندانها و درخت وجودش از بهترين درختان است. در حَرَم أمنِ خدا روييد و در آغوش خانواده کريمی بزرگ شد، شاخه های بلند آن سر به آسمان کشيد که دست کسی به ميوه آن نمی رسيد. پس پيامبر(صلی الله علیه و آله) پيشوای پرهيزکاران و وسيله بينايی هدايت خواهان است، چراغی با نور درخشان و ستاره ای فروزان و شعله ای با برق های خيره کننده و تابان است، راه و رسم او با اعتدال و روش زندگی او صحيح و پايدار و سخنانش روشنگر حقّ و باطل و حکم او عادلانه است. خدا او را زمانی مبعوث فرمود که با زمان پيامبران گذشته فاصله طولانی داشت و مردم از نيکوکاری فاصله گرفته و امّت ها به جهل و نادانی گرفتار شده بودند. 4⃣ نصيحت به مردم ♦️خدا شما را بيامرزد اعمال نيکو بر اساس نشانه های روشن انجام دهيد؛ زيرا که راه، روشن است و شما را به خانه أمن و أمان دعوت می کند. هم اکنون در دنيايی زندگی می کنيد که می توانيد رضايت خدا را به دست آوريد. با مهلت و آسايش خاطری که داريد. اکنون نامه عمل، سرگشاده و قلمِ فرشتگانِ نويسنده در حرکت است، بدن ها سالم و زبان ها گوياست، توبه مورد قبول و اعمال نيکو را می پذيرند. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 1⃣ ويژگيهای علمی و سياسی امام علی (علیه السلام) ♦️پس از حمد و ستايش پروردگار؛ ای مردم! من بودم که چشم فتنه را کندم و جز من هيچ کس جرأت چنين کاری را نداشت، آنگاه که امواج سياهی ها بالا گرفت و به آخرين درجه شدّت خود رسيد. پس از من بپرسيد پيش از آن که مرا نيابيد. سوگند به خدايی که جانم در دست اوست، نمی پرسيد از چيزی که ميان شما تا روز قيامت می گذرد و نه از گروهی که صد نفر را هدايت يا گمراه می سازد، جز آنکه شما را آگاه می سازم و پاسخ می دهم. و از آنکه مردم را بدان می خواند و آنکه رهبريشان می کند و آنکه آنان را می راند و آنجا که فرود می آيند و آنجا که بارگشايند و آن که از آنها کشته شود و آن که بميرد خبر می دهم. آن روز که مرا از دست داديد و نگرانی ها و مشکلات بر شما باريدن گرفت، بسياری از پرسش کنندگان به حيرت فرو رفته می گويند، سرانجام چه خواهد شد؟ که گروه بسياری از پرسش شوندگان از پاسخ دادن فرومانند. 2⃣ خبر از فتنه های آينده ♦️ اين حوادث هنگامی رخ نشان می دهد که جنگ در ميان شما طولانی شود و دنيا چنان بر شما تنگ گردد که ايّام بلا را طولانی پنداريد، تا روزی که خداوند پرچم فتح و پيروزی را برای باقيمانده نيکان شما به اهتزار در آورد (زمان ظهور حضرت حجّت «عجل الله تعالی فرجه») فتنه ها آنگاه که روی آورند با حق شباهت دارند و چون پشت کنند حقيقت چنانکه هست نشان داده می شود، فتنه ها چون می آيند شناخته نمی شوند و چون می گذرند شناخته می شوند، فتنه ها چون گِردبادها می چرخند از همه جا عبور می کنند، در بعضی از شهرها حادثه می آفرينند و از برخی شهرها می گذرند. 3⃣ خبر از فتنه های بنی اميه ♦️ آگاه باشيد، همانا ترسناکترين فتنه ها در نظر من فتنه بنی اميّه بر شماست، فتنه ای کور و ظلمانی که سلطه اش همه جا را فرا گرفته و بلای آن دامنگير نيکوکاران است. هر کس آن فتنه ها را بشناسد نگرانی و سختی آن دامنگيرش گردد و هر کس که فتنه ها را نشناسد، حادثه ای برای او رخ نخواهد داد. به خدا سوگند، بنی اميّه بعد از من برای شما زمامداران بدی خواهند بود، آنان چونان شتر سرکشی که دست به زمين کوبد و لگد زند و با دندان گاز گيرد و از دوشيدن شير امتناع ورزد، با شما چنين برخوردی دارند و از شما کسی باقی نگذارند، جز آن کس که برای آنها سودمند باشد يا آزاری بِدانها نرساند. و بلای فرزندان اميّه بر شما طولانی خواهد ماند، چندان که ياری خواستن شما از ايشان چون ياری خواستن بنده باشد از مولایِ خويش يا تسليم شده از پيشوای خود. فتنه های بنی اميّه پياپی با چهره ای زشت و ترس آور و ظلمتی با تاريکی عصر جاهليّت بر شما فرود می آيد. نه نور هدايتی در آن پيداست و نه پرچمِ نجاتی در آن روزگاران به چشم می خورد. 4⃣ سرانجام تلخ و دردناك بنی اميه ♦️ ما اهل بيت پيامبر(صلی الله علیه و آله) از آن فتنه ها در امانيم و مردم را بدان نمی خوانيم، سپس خدا فتنه های بنی اميّه را نابود و از شما جدا خواهد ساخت، مانند جدا شدن پوست از گوشت که با دست قصّابی انجام پذيرد. خدا با دست افرادی خواری و ذلّت را به فرزندان اميّه می چشاند که به سختی آنها را کنار می زنند و جام تلخ بلا و ناراحتی و مصيبت را در کامشان می ريزند و جز شمشير چيزی به آنها نمی دهند و جز لباسِ ترس بر آنها نپوشانند. در آن هنگام قريش دوست دارد آنچه در دنياست بدهد تا يک بار مرا بنگرد، گر چه لحظه کوتاهی (به اندازه کشتن شتری) باشد، تا با اصرار چيزی را بپذيرم که امروز پاره ای از آن را می خواهم و نمی دهند. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═
┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 : (پس از قتل عثمان آنگاه که مردم هجوم آوردند تا با امام علی علیه السلام بیعت کنند، در روز جمعه ٢٥ ذی الحجه سال ٣٥ هجری در مدینه فرمود. ) 🔹علل نپذیرفتن خلافت ♦️مرا واگذارید و دیگری را به دست آرید، زیرا ما به استقبال حوادث و اموری می‌رویم که رنگارنگ و فتنه‌آمیز است و چهره‌های گوناگون دارد و دلها بر این بیعت ثابت و عقل‌ها بر این پیمان استوار نمی‌ماند. چهره افق حقیقت را (در دوران خلافت سه خلیفه) ابرهای تیره فساد گرفت و راه مستقیم حق ناشناخته ماند. آگاه باشید، اگر دعوت شما را بپذیرم بر اساس آنچه که می‌دانم با شما رفتار می‌کنم و به گفتار این و آن و سرزنش سرزنش‌کنندگان گوش فرا نمی‌دهم. اگر مرا رها کنید چون یکی از شما هستم که شاید شنواتر و مطیع‌تر از شما نسبت به رییس حکومت باشم، در حالیکه من وزیر و مشاورتان باشم بهتر است که امیر و رهبر شما گردم. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ @mehmanenahjolbalagheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح 🔷 خودپسندى و محرومیّت ها 🔰 درود خدا بر امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: خودپسندی مانع فزونی است. 🔻یکی از خصلت های بسیار خطرناک و مهلکی که اگر در انسان قرار بگیرد و فعال بشود ، هم هلکات، آثار و عواقب خطرناکی در دنیای انسان دارد، هم آثار خطرناکی برای آخرتش، عُجب است. 🔻عُجب و اعجاب و تعجب از یک ریشه و ماده هستند. عُجب چیست؟ حالتی است در انسان که به داشته هایی از خودش ،حالا یا داشته های واقعی یا داشته های توهمی چنان خیره می شود، چنان شیفته می شود، که خودش را خیلی بهتر از دیگران می بیند. به خاطر همین به آن گفته اند عُجب. چون انسان از داشته های واقعی یا توهمی خودش دچار تعجب می شود. 🔻 همچنین انسانی خودپسند می شود، از خودراضی می شود. وقتی خودش را پسندید; شیفته خودش میشود، وقتی شیفته خودش شد دیگر دیگران را حساب نمی کند. 🔻 از عواقب بسیار خطرناک عُجب در این دنیا و آخرت یکی در حکمت ۱۶۷ است. که مولا علی(علیه السلام) تحت عنوان ازدیاد از آن نام بردند و فرمودند:« الْإِعْجَابُ يَمْنَعُ الِازْدِيَادَ». اعجاب مانع میشود که انسان رشد پیدا کند. ازدیاد در چی؟ ازدیاد در محبوبیت، ازدیاد در نعمت، ازدیاد در معنویت و هر چیز دیگری... 🔻کسی که خودش را خیلی قابل توجه می بیند دیگر احساس کمبودی نمی کند و احساس نیازی هم به دیگران نمی کند. همین باعث می شود که ارتباطاتش کم می شود، ، محبوبیتش کم می شود، رشدش کم می شود، ازدیادی دیگر نخواهد داشت. 🔻از جمله چیزهایی که انسان به واسطه عُجب از دست می دهد ، همنشینان خوب است. امیرالمومنین(علیه السلام) در حکمت ۶ فرمود: دشمنان انسان از خود راضی فراوانند. کسی که از خود راضی شد، دچار عُجب شد، مردم از این خصلت خودخواهانه اش ناراحت می شوند و یکی یکی از او دور می شوند و حتی با او دشمن می شوند. یعنی از دستش ناراحت می شوند. وقتی مردم را از دست داد، وقتی خوبان را از دست داد، چه حالتی برایش پیش می آید؟ تنهایی و غربت! تنها که شد به وحشت می افتد. 🔻لذا در حکمت ۳۸ نهج البلاغه خواندیم: ترسناک ترین وحشت عُجب است« أَوْحَشَ الْوَحْشَةِ الْعُجْبُ». انسانی که دچار عُجب میشود، تنهای تنها میشود و دیگر کسی با او انس نمی گیرد. ان شاءالله که خدا به ما کمک کند از این خصلت دور باشیم و پاک باشیم. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع @mehmanenahjolbalagheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄═❁❀❈🌿🌸🌿❈❀❁═┄ 📜 ( خطبه اشباح ) (مسعدة بن صدقه از امام صادق عليه السّلام نقل كرد؛ روزی در مسجد كوفه شخصی به امام علی عليه السّلام گفت خدا را آنگونه توصيف كن كه گويا با چشم سر او را ديده ايم، تا عشق ما به خداوند بیش از پیش شود. امام علیه السلام خشمگین شد و با صدای بلند فرمود: همه برای نماز جماعت حاضر شوند. مردم آنچنان حضوری پیدا کردند که مسجد پر از جمعیت شد. امام بالای منبر رفت و در حالی که خشمگین بود و رنگ صورت امام تغییر کرده بود، فرمود:) 1⃣ خدا شناسی ♦️ستايش خدايی را سزاست که نبخشيدن بر مال او نيفزايد و بخشش او را فقير نسازد، زيرا هر بخشنده ای جز او اموالش کاهش يابد و جز او هر کس از بخشش دست کشد مورد نکوهش قرار گيرد. اوست بخشنده انواع نعمت ها و بهره های فزاينده و تقسيم کننده روزی پديده ها، مخلوقات همه جيره خوار سفره اويند که روزیِ همه را تضمين و اندازه اش را تعيين فرمود. به مشتاقان خويش و خواستاران آنچه در نزد اوست، راهِ روشن را نشان داد. سخاوت او در آنجا که از او بخواهند، با آنجا که از او در خواست نکنند، بيشتر نيست. خدا اوّلی است که آغاز ندارد، تا پيش از او چيزی بوده باشد و آخری است که پايان ندارد تا چيزی پس از او وجود داشته باشد. مردمک چشم ها را از مشاهده خود بازداشته است. زمان بر او نمی گذرد تا دچار دگرگونی گردد و در مکانی قرار ندارد تا پندار جابجايی نسبت به او روا باشد. اگر آنچه از درون معادن کوه ها بيرون می آيد و يا آنچه از لبان پُر از خنده صدف های دريا خارج می شود، از نقره های خالص و طلاهای ناب، دُرهای غلطان و مرجان های دست چپن همه را ببخشد، در سخاوت او کمتر اثری نخواهد گذاشت و گستردگی نعمت هايش را پايان نخواهد داد. در پيش او آن قدر از نعمت ها وجود دارد که هر چه انسان ها درخواست کنند تمامی نپذيرد، چون او بخشنده ای است که درخواست نيازمندان، چشمه جود او را نمی خشکاند و اصرار و درخواست های پياپی، او را به بُخل ورزيدن نمی کشاند. ┄═❁❀❈🌿🌸🌿❈❀❁═┄
┄═❁❀❈🌿🌸🌿❈❀❁═┄ 📜 (خطبه اشباح) 2⃣ صفات خدا در قرآن ♦️ای پرسش کننده! درست بنگر آنچه را که قرآن از صفات خدا بيان می دارد به آن اعتماد کن و از نور هدايتش بهره گير و آنچه را که شيطان تو را به دانستن آن وامی دارد و کتاب خدا آن را بر تو واجب نکرده و در سنّت پيامبر(صلی الله علیه و آله) و امامان هدايتگر نيامده، رها کن و علم آن را به خدا واگذار که اين نهايت حقّ پروردگار بر تو است. بدان آنها که در علم دين استوارند، خدا آنها را از فرو رفتن در آنچه که بر آنها پوشيده است و تفسير آن را نمی دانند و از فرو رفتن در اسرار نهان بی نياز ساخته است و آنان را از اين رو که به عجز و ناتوانی خود در برابر غيب و آنچه که تفسير آن را نمی دانند اعتراف می کنند، ستايش فرمود و ترک ژرف نگری آنان در آنچه که خدا بر آنان واجب نساخته را راسخ بودن در علم شناسانده است.پس به همين مقدار بسنده کن! و خدا را با ميزان عقل خود ارزيابی مکن تا از تباه شدگان نباشی. اوست خدای توانايی که اگر وهم و خيال انسان ها بخواهد، برای درک اندازه قدرتش تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غيب ملکوتش را درنوردد و قلب های سراسر عشق مشتاقان، برای درک کيفيّت صفات او کوشش نمايد و عقل ها با تلاش وصف ناپذير از راه های بسيار ظريف و باريک بخواهند ذات او را درک کنند، دست قدرت بر سينه همه نواخته بازگرداند، در حالیکه در تاريکی های غيب برای رهايی خود به خدای سبحان پناه می برند و با نااميدی و اعتراف به عجز از معرفت ذات خدا، باز می گردند که با فکر و عقل نارسای بشری نمی توان او را درک کرد و اندازه جلال و عزّت او در قلب انديشمندان راه نمی يابد. خدايی که پديده ها را از هيچ آفريد، نمونه ای در آفرينش نداشت تا از آن استفاده کند و يا نقشه ای از آفريننده ای پيش از خود که از آن در آفريدن موجودات بهره گيرد و نمونه های فراوان از ملکوت قدرت خويش و شگفتی های آثار رحمت خود که همه با زبان گويا به وجود پروردگار گواهی می دهند را به ما نشان داده، که بی اختيار ما را به شناخت پروردگار می خوانند. در آنچه آفريده آثار صنعت و نشانه های حکمت او پديدار است که هر يک از پديده ها حجّت و برهانی بر وجود او می باشند، گرچه برخی مخلوقات به ظاهر ساکت اند، ولی بر تدبير خداوندی گويا و نشانه های روشنی بر قدرت و حکمت اويند! خداوندا! گواهی می دهم، آن کس که تو را به اعضای گوناگون پديده ها و مفاصل به هم پيوسته که به فرمان حکيمانه تو در لابلای عضلات پديد آمده، تشبيه می کند، هرگز در ژرفای ضمير خود تو را نشناخته و قلب او با يقين اُنس نگرفته است، و نمی داند که هرگز برای تو همانندی نيست و گويا بيزاریِ پيروانِ گمراه، از رهبران فاسدِ خود را نشنيده اند که می گويند: «به خدا سوگند! ما در گمراهی آشکار بوديم که شما را با خدای جهانيان مساوی پنداشتيم.» دروغ گفتند مشرکان که تو را با بُت های خود همانند پنداشتند و با وَهم و خيال خود گفتند پيکری چون بُت های ما دارد و با پندار نادرست تو را تجزيه کرده و با عقل های ناقص خويش، تو را با اعضاء گوناگون مخلوقات تصور کردند. خدايا! گواهی می دهم آنان که تو را با چيزی از آفريده های تو مساوی شمارند از تو روی برتافته اند و آن که از تو روی گردان شود بر اساسِ آياتِ محکمِ قرآن و گواهی براهين روشن تو، کافر است. تو همان خدایِ نامحدودی هستی، که در انديشه ها نگُنجی، تا چگونگی ذات تو را درک کنند و در خيال و وهم نيايی تا تو را محدود و دارایِ حالاتِ گوناگون پندارند. ┄═❁❀❈🌿🌸🌿❈❀❁═┄
┄═❁❀❈🌿🌸🌿❈❀❁═┄ 📜 (خطبه اشباح) 3⃣ وصف پروردگار در آفرينش موجودات گوناگون ♦️آنچه را آفريد با اندازه گيری دقيقی استوار کرد و با لطف و مهربانی نظمشان داد و به خوبی تدبير کرد. هر پديده را برای همان جهت که آفريده شد به حرکت درآورد، چنان که نه از حدّ و مرز خويش تجاوز نمايد و نه در رسيدن به مراحل رشد خود کوتاهی کند و اين حرکتِ حساب شده را، بدون دشواری به سامان رساند تا بر اساس اراده او زندگی کند. پس چگونه ممکن است سرپيچی کند در حالی که همه موجودات از اراده خدا سرچشمه می گيرند؟ خدايی که پديدآورنده موجودات گوناگون است. بدون احتياج به انديشه و فکری که به آن روی آورد، يا غريزه ای که در درون پنهان داشته باشد و بدون تجربه از حوادث گذشته و بدون شريکی که در ايجاد امور شگفت انگيز ياريش کند، موجودات را آفريد، پس آفرينش کامل گشت و به عبادت و اطاعت او پرداختند، دعوت او را پذيرفتند و در برابر فرمان الهی سستی و درنگ نکردند و در اجرای فرمان الهی توقّف نپذيرفتند. پس کجی های هر چيزی را راست و مرزهای هر يک را روشن ساخت و با قدرت خداوندی بين اشياء متضاد هماهنگی ايجاد کرد و وسايل ارتباط آنان را فراهم ساخت و موجودات را از نظر حدود، اندازه و غرايز و شکل ها و قالب ها و هيئت های گوناگون، تقسيم و استوار فرمود و با حکمت و تدبيرِ خويش، هر يکی را به سرشتی که خود خواست درآورد. ┄═❁❀❈🌿🌸🌿❈❀❁═┄ @mehmanenahjolbalagheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح 🔷 توجّه به فنا پذیرى دنیا 🔰 درود خدا بر امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: آخرت نزديك، و ماندن در دنيا اندك است. 🔻یکی از حقایقی که دائما در جنگ بین حق و باطل، جنگ بین حق و جنود ابلیس ممکن است مورد غفلت واقع بشود، حقیقت آخرت است. 🔻همانقدر که جنود ابلیس وظیفه دارند و تلاش می کنند که انسان از مرگ، برزخ و قیامت غافل بشود تا بیش از پیش در منجلاب هواپرستی و دنیا پرستی فرو برود، ارباب حق، ائمه حق و اصحاب جبهه حق نیز وظیفه دارند که خودشان و دیگران را دائما به یاد مرگ و قیامت بیندازند. زیرا پایان این دنیا پایان حیات حقیقی انسان نیست، بلکه انسان در این دنیا مانند زارعی است که مزرعه ای در اختیار دارد و می کارد و برداشت را در آخرت باید انجام بدهد. 🔻با این نگاه تاثیری که یاد مرگ در سلامت معنوی و فکری و اخلاقی و رفتاری فرد و جامعه دارد فوق العاده زیاد و بینظیر است. امیرالمومنین(علیه السلام) هم به همین دلیل در نهج البلاغه بخش قابل توجهی از فرصت خودشان را در گفتگوی با مردم اختصاص داده اند به مرگ و احوال قیامت؛ تا انسانها در دوران حکومت اسلامی امیرالمونین(علیه السلام)، با توجه دائمی به حقیقتِ وحشتناکی به نام مسیر آخرت و ابدیت، از گناه پرهیز کند، به واجبات التزام داشته باشند و از فرصت کوتاه عمرشان بهترین استفاده را در راه خدمت و طاعت الهی بکنند تا آخرتی خوب داشته باشند. 🔻جامعه ای که توجه به مرگ و قیامت دارد کمتر ظلم میکند، کمتر خیانت میکند، کمتر تنبلی میکند و حقوق همدیگر و جامعه را خوب ادا میکند. 🔸 با این نگاه مولا علی(علیه السلام) در حکمت ۱۶۸ نهج البلاغه میفرمایند:« الْأَمْرُ قَرِيبٌ وَ الِاصْطِحَابُ قَلِيلٌ».آخرت نزدیک است و زمان ماندن در دنیا اندک. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع @mehmanenahjolbalagheh
┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 ، خطبه اشباح 4⃣ چگونگی آفرينش آسمانها ♦️فضای باز و پستی و بلندی و فاصله های وسيع آسمانها را بدون اينكه بر چيزی تكيه كند نظام بخشيد و شكافهای آن را به هم آورد و هر يك را با آنچه كه تناسب داشت و جفت بود پيوند داد و دشواری فرود آمدن و برخاستن را بر فرشتگانی كه فرمان او را به خلق رسانند يا اعمال بندگان را بالا برند آسان كرد. در حالیكه آسمان را به صورت دود و بخار بود به آن فرمان داد، پس رابطه های آن را بر قرار ساخت، سپس آنها را از هم جدا كرد و بين آنها فاصله انداخت و بر هر راهی و شكافی از آسمان، نگهبانی از شهاب های روشن گماشت و با دست قدرت آنها را از حركت ناموزون در فضا نگهداشت و دستور فرمود تا برابر فرمانش تسليم باشند و آفتاب را نشانه روشنی بخش روز و ماه را با نوری كم رنگ برای تاريكی شبها قرار داد و آن دو را در مسير حركت خويش به حركت در آورد و حركت آن دو را دقيق اندازه گيری كرد تا در درجات تعيين شده حركت كنند كه بين شب و روز تفاوت باشد و قابل تشخيص شود و با رفت و آمد آنها شماره سالها و اندازه گيری زمان ممكن باشد. پس در فضای هر آسمان فلك آن را آفريد و زينتی از گوهرهای تابنده و ستارگان درخشنده بياراست و آنان را كه خواستند اسرار آسمانها را دزدانه دريابند، با شهاب های درخشنده سوزان تير باران كرد و تمامی ستارگان از ثابت و استوار و گردنده و بی قرار فرود آينده و بالا رونده و نگران كننده و شادی آفرين را تسليم اوامر خود فرمود. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 ، خطبه اشباح 5⃣ ويژگيهای فرشتگان ♦️سپس خداوندِ سبحان برای سكونت بخشيدن در آسمانها و آباد ساختن بالاترين قسمت از ملكوت خويش، فرشتگانی شگفت آفريد و تمام شكافها و راه های گشاده آسمانها را با فرشتگان پر كرد و فاصله جوّ آسمان را از آنها گستراند، كه هم اكنون صدای تسبيح آنها فضای آسمانها را پر كرده: در بارگاه قدس، درون پرده های حجاب و صحنه های مجد و عظمت پروردگار طنين انداز است. در ماورای آنها زلزله هايی است كه گوشها را كر می كند و شعاعهای خيره كننده نور، كه چشمها را از ديدن باز می دارد و ناچار خيره بر جای خويش می ماند. خدا فرشتگان را در صورتهای مختلف و اندازه های گوناگون آفريد و بال و پرهايی برای آنها قرار داد، آنها كه همواره در تسبيح جلال و عزّت پروردگار به سر می برند و چيزی از شگفتيهای آفرينش پديده ها را به خود نسبت نمی دهند و در آنچه از آفرينش پديده ها كه خاص خداست، ادّعايی ندارند: «بلكه بندگانی بزرگوارند كه در سخن گفتن از او پيشی نمی گيرند و به فرمان الهی عمل می كنند»، خدا فرشتگان را امين وحی خود قرار داد و برای رساندن پيمان امر و نهی خود به پيامبران از آنها استفاده كرد و روانه زمين كرده، آنها را از ترديد شبهات مصونيّت بخشيد، كه هيچ كدام از فرشتگان از راه رضای حق منحرف نمی گردند. آنها را از ياری خويش بهرمند ساخت و دلهايشان را در پوششی از تواضع و فروتنی و خشوع و آرامش در آورد، درهای آسمان را بر رويشان گشود تا خدا را به بزرگی بستايند و برای آنها نشانه های روشن قرار داد تا به توحيد او بال گشايند. سنگينی های گناهان هرگز آنها را در انجام وظيفه دل سرد نساخت و گذشت شب و روز آنها را به سوی مرگ سوق نداد، تيرهای شك و ترديد خلل در ايمانشان ايجاد نكرد و شك و گمان در پايگاه يقين آنها راه نيافت و آتش كينه در دلهايشان شعله ور نگرديد، حيرت و سرگردانی آنها را از ايمانی كه دارند و آنچه از هيبت و جلال خداوندی كه در دل نهادند جدا نساخت و وسوسه ها در آنها راه نيافته تا شك و ترديد بر آنها تسلط يابد. 6⃣ اقسام فرشتگان ♦️گروهی از فرشتگان در آفرينش ابرهای پر آب و در آفرينش كوههای عظيم و سر بلند و خلقت ظلمت و تاريكی ها نقش دارند و گروهی ديگر قدمهايشان تا ژرفای زمين پايين رفته و چونان پرچمهای سفيدی دل فضا را شكافته اند و در زير آن بادهايی است كه به نرمی حركت كرده و در مرزهای مشخّصی نگاهش می دارد. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 ، خطبه اشباح 7⃣ صفات والای فرشتگان ♦️اشتغال به عبادت پروردگار فرشتگان را از ديگر كارها باز داشته و حقيقت ايمان ميان آنها و معرفت حق پيوند لازم ايجاد كرد، نعمت يقين آنها را شيدای حق گردانيد كه به غير خدا هيچ علاقه ای ندارند. شيرينی معرفت خدا را چشيده و از جام محبّت پروردگار سيراب شدند، ترس و خوف الهی در ژرفای جان فرشتگان راه يافته و از فراوانی عبادت قامتشان خميده و شوق و رغبت فراوان از زاری و گريه شان نكاسته است. مقام والای فرشتگان از خشوع و فروتنی آنان كم نكرد و غرور و خود بينی دامنگيرشان نگرديد، تا اعمال نيكوی گذشته را شماره كنند و سهمی از بزرگی و بزرگواری برای خود تصوّر نمايند. گذشت زمان آنان را از انجام وظائف پياپی نرنجانده و از شوق و رغبتشان نكاسته تا از پروردگار خويش نا اميد گردند. از مناجاتهای طولانی خسته نشده و اشتغال به غير خدا آنها را تحت تسلط خود در نياورده است و از فرياد استغاثه و زاری آنها فروكش نكرده و در مقام عبادت و نيايش دوش به دوش هم همواره ايستاده اند، راحت طلبی آنها را به كوتاهی در انجام دستوراتش وادار نساخته و كودنی و غفلت و فراموشی بر تلاش و كوشش و عزم راسخ فرشتگان راه نمی يابد و فريبهای شهوت همّتهای بلندشان را تيرباران نمی كند. فرشتگان ايمان به خدای صاحب عرش را ذخيره روز بی نوايی خود قرار داده و آن هنگام كه خلق به غير خدا روی می آورد آنها تنها متوجّه پروردگار خويشند، هيچ گاه عبادت خدا را پايان نمی دهند و شوق و علاقه خود را از انجام اوامر الهی و اطاعت پروردگار سست نمی كنند، آنچه آنان را شيفته اطاعت خدا كرده بذر محبّت است كه در دل می پرورانند و هيچ گاه دل از بيم و اميد او بر نمی دارند. عوامل ترس آنها را از مسؤوليت باز نمی دارد تا در انجام وظيفه سستی ورزند، طمعها به آنان شبيخون نزده تا تلاش دنيا را بر كار آخرت مقدّم دارند، اعمال گذشته خود را بزرگ نمی شمارند و اگر بزرگ بشمارند اميدوارند و اميد فراوان نمی گذارد تا از پروردگار ترسی در دل داشته باشند. 8⃣ پاك بودن فرشتگان از رذايل اخلاقی ♦️فرشتگان درباره پروردگار خويش به جهت وسوسه های شيطانی اختلاف نكرده اند و برخوردهای بد با هم نداشته و راه جدايی نگيرند. كينه ها و حسادتها در دلشان راه نداشته و عوامل شك و ترديد و خواهشهای نفسانی آنها را از هم جدا نساخته و افكار گوناگون آنان را به تفرقه نكشانده است. فرشتگان بندگان ايمانند و طوق بندگی به گردن افكنده و هيچ گاه با شك و ترديد و سستی آن را بر زمين نمی گذارند. در تمام آسمانها جای پوستينی خالی نمی توان يافت مگر آن كه فرشته ای به سجده افتاده يا در كار و تلاش است. اطاعت فراوان آنها بر يقين و معرفتشان نسبت به پروردگار می افزايد و عزّت خداوند عظمت او را در قلبشان بيشتر می نمايد. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ @mehmanenahjolbalagheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح 🔷 آینده نگری 🔰 درود خدا بر امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: صبحگاهان، برای آنكه دو چشم بينا دارد روشن است. 🔻 با روی کار آمدن امیرالمومنین(علیه السلام) حجت بر تمام کسانی که ادعا می کردند حق را نتوانستند بعد از پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله وسلم) تشخیص بدهند تمام شد. به جهت اینکه مردم سه دوره حکومت غیر اهل بیت را دیدند و ضربات و آسیب ها و عقب ماندگی هایش را تا مغز استخوان چشیدند. تا جایی که در زمان خلیفه سوم شورشها از هر طرف و با همه اختلاف سلائق و عقائد، علی رغم تلاش امیرالمومنین(علیه السلام) منجر به کشتن خلیفه شد و این نشانه ای بود بر اینکه مردم از رفتن و بیعت کردن با غیر اهل بیت پشیمانند و ثمرات تلخ آن را چشیدند. 🔻همین ملت بدون هیچ اجبار و اکراهی بعد از قتل خلیفه سوم به در خانه امیرالمومنین(علیه السلام) آمدند و آگاهانه و آزادانه با ایشان بیعت کردند، بنابراین با روی کار آمدن امیرالمونین(علیه السلام) بهانه و توجیه، از دیگران گرفته شد و همه حق را دقیق می شناختند. 🔻 لذا امیرالمومنین(علیه السلام) در حکمت ۱۶۹ نهج البلاغه می فرمایند: صبحگاهان برای آنکه دو چشم بینا دارد، روشن است. یعنی در ماجرای فتنه هایی که در حکومت من پیش می آید، دیگر شاخصِ حق الان کاملا مشخص و روشن است. دیگر کسی نمیتواند بهانه بیاورد که من نمی دانستم، من نتوانستم تشخیص بدهم و در شک و شبهه بودم، لذا از یاری حق دست بردارد و یا خدای نکرده به یاری باطل بپردازد. 🔻 امیرالمومنین(علیه السلام) این معنا را بعد از پایان جنگ جمل و قتل طلحه و زیبر در خطبه ۴ اینگونه اشاره کردند: «از روزی که حق به من نشان داده شد، هرگز در آن شک و ترديد نکردم! کناره گيری من از خلافت مانند حضرت موسی(علیه السلام) برابر ساحران است که بر خويش بيمناک نبود، ترس او برای اين بود که مبادا جاهلان پيروز شده و دولت گمراهان حاکم گردد. امروز ما و شما بر سر دو راهی حقّ و باطل قرار داريم، آن کس که به وجود آب اطمينان دارد تشنه نمی ماند». 🔻 یعنی دیگر کسی نمیتواند بگوید ما حق را نتوانستیم تشخیص بدهیم. کاملا مشخص است حق کجاست، باطل کجاست. با روشن بودن چشمه حقیقت کسی که بخواهد از آب حقیقت بهره ببرد دیگر تشنه نخواهد ماند. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع @mehmanenahjolbalagheh