نامه ۵۸ تا نامه ۵۶سهم روزانه نهج البلاغه(1).mp3
زمان:
حجم:
4.42M
🔈 نهج البلاغه گویا
🌹سهم روزانه نهج البلاغه
✅ از نامه ۵۸ تا نامه ۵۶
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄
🌹نامه ۵۶ تا ۵۸ نهج البلاغه
┄═❁🍃❈🦋✨🦋❈🍃❁═┄
📜 #نامه58: نامه به شهرهای دور برای روشن ساختن حوادث صفين
🔹افشای حوادث جنگ صفين
♦️آغاز كار چنين بود ما با مردم شام ديدار كرديم، كه در ظاهر پروردگار ما يكی، و پيامبر ما يكی، و دعوت ما در اسلام يكی بود، و در ايمان به خدا و تصديق كردن پيامبرش، هيچ كدام از ما بر ديگری برتری نداشت، و با هم وحدت داشتيم جز در خون عثمان كه ما از آن بركناريم، پس به آنان گفتيم: بياييد با خاموش ساختن آتش جنگ، و آرام كردن مردم، به چاره جویی و درمان بپردازيم، تا كار مسلمانان استوار شود، و به وحدت برسند، و ما برای اجرای عدالت نيرومند شويم، اما شاميان پاسخ دادند: «چاره ای جز جنگ نداريم.» پس《از پیشنهاد حق ما》 سر باز زدند، و جنگ درگرفت، و تداوم يافت، و آتش آن زبانه كشيد. پس آنگاه كه دندان جنگ در ما و آنان فرو رفت، و چنگال آن سخت كارگر افتاد، به دعوت ما( صلح و گفتگو )گردن نهادند، و بر آنچه آنان را خوانديم، پاسخ دادند. ما هم به درخواست آنان پاسخ داديم، و آنچه را خواستند زود پذيرفتيم، تا حجت را بر آنان تمام كنيم، و راه عذرخواهی را ببنديم. آنگاه آنكه بر پيمان خود استوار ماند، از هلاكت نجات يافت، و آن كس كه در لجاجت خود پا فشرد، خدا پرده ناآگاهی بر جان او كشيد، و بلای تيره روزی گرد سرش گردانيد.
┄═❁🍃❈🦋✨🦋❈🍃❁═┄
📜 #نامه57: نامه به مردم كوفه در سال ٣٦ هجری،هنگام حرکت از مدینه به سوی بصره.
🔹روش بسيج كردن مردم برای جهاد
♦️پس از ياد خدا و درود! من از جايگاه خود مدينه بيرون آمدم، يا ستمكارم يا ستم ديده، يا سركشی كردم يا از فرمانم سر باز زدند، همانا من خدا را به ياد كسی می آورم كه اين نامه به دست او رسد، تا به سوی من كوچ كند، اگر مرا نيكوكار يافت ياری كند، و اگر گناهكار بودم مرا به حق باز گرداند.
┄═❁🍃❈🦋✨🦋❈🍃❁═┄
📜 #نامه56: نامه به فرماندار سپاه شريح بن هانی که او را در سال ٣٦ هجری به سوی شام حرکت داد.
🔹اخلاق فرماندهی
♦️در هر صبح و شام از خدا بترس، و از فريبكاری دنيا بر نفس خويش بيمناك باش، و هيچگاه از دنيا ايمن مباش، بدان اگر برای چيزهایی كه دوست می داری، يا آنچه را كه خوشايند تو نيست، خود را باز نداری، هوسها تو را به زيانهای فراوانی خواهند كشيد، سپس نفس خود را باز دار و از آن نگهبانی كن، و به هنگام خشم، بر نفس خويش شكننده و حاكم باش.
┄═❁🍃❈🦋✨🦋❈🍃❁═┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
حجت الاسلام مهدوی ارفعشرح کلی وساختاری نامه ۵۸ تا نامه ۵۶.mp3
زمان:
حجم:
3.29M
🔈 شرح کلی و ساختاری نامه های ۵۸ تا ۵۶
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
🌹 پویش « با علی تا مهدی »
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
•┈┈••••✾•🌿🌹🌿•✾•••┈┈•
حجت الاسلام مهدوی ارفعنقش و تاثیر صدقه دادن- شرح حکمت۷.mp3
زمان:
حجم:
5.85M
🌹سلسله جلسات درسهای نهج البلاغه
✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
📒 #حکمت7
⭕️ نقش و تاثیر صدقه دادن
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
✨بسم اللّه الرّحمن الرّحیم✨
#حکمت7
الصَّدَقَةُ دَوَاءٌ مُنْجِحٌ وَ أَعْمَالُ الْعِبَادِ فِي عَاجِلِهِمْ نُصْبُ أَعْيُنِهِمْ فِي آجَالِهِمْ .
و درود خدا بر او، فرمود: صدقه دادن دارويى ثمر بخش است و كردار بندگان در دنيا فردا در پيش روى آنان جلوه گر است.
🌹 شرح #حکمت7
🔹 امیرالمؤمنین (علیه السلام ) در حکمت هفتم نهج البلاغه پیرامون نقش و تأثیر صدقه دادن سخن به میان آوردند. می فرمایند: « الصَّدَقَةُ دَوَاءٌ مُنْجِحٌ» یعنی "صدقه دادن دارویی اثر بخش است ". مقصود حضرت ممکن است یکی از این دو معنا باشد:
1⃣ معنای اول: اینکه صدقه دادن برای درمان دردهای جسمانی اثر بخش باشد، با توجه به استفاده از لفظِ "دواء"
2⃣ معنای دوم: مقصود حضرت این باشد که صدقه دادن برای رفع مشکلات معنوی و مشکلات غیر جسمانی مؤثر است، که در این صورت چند مورد از این مشکلات که با صدقه دادن پیشگیری یا درمان میشود، در نهج البلاغه بیان شده است:
🔻1. نکته اول افزایش روزی است. در حکمت ۱۳۷ می خوانیم: «إسْتَنْزِلُوا الرِّزْقَ بِالصَّدَقَةِ» ؛ "رزقتان را با صدقه دادن فرود آوردید."
🔻2. دفع و رفع فقر: در حکمت ۲۵۸ میخوانیم:
« إِذَا أَمْلَقْتُمْ فَتَاجِرُوا اللَّهَ بِالصَّدَقَةِ» هنگامی که تنگدست شدید، پس با خدا از طریق صدقه دادن تجارت کنید." ممکن است این حکمت ۲۵۸ ناظر به آن آیه شریفه ( آیه ۱۶۰ سوره انعام) باشد که فرمود:
«مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها» ؛ "کسی که یک حسنه بیاورد، ده برابر برای او اثر خواهد بود"
🔻3. ایمان: مسأله دیگری که در نهج البلاغه با صدقه حفظ میشود، مسأله ایمان است. در حکمت ۱۴۶ نهج البلاغه می خوانیم: « سُوسُوا إِيمَانَكُمْ بِالصَّدَقَةِ »
"ایمان خود را با صدقه دادن حفاظت و صیانت کنید."
🔻4. دیگر مسأله ای که از طریق صدقه دادن حل میشود، کفّاره گناهان است. حضرت در خطبه ۱۱۰ نهج البلاغه در بیان فلسفه صدقه پنهانی می فرمایند: « وَ صَدَقَةُ السِّرِّ فَإِنَّهَا تُكَفِّرُ الْخَطِيئَةَ» ؛ "صدقه پنهانی گناهان را می پوشاند و کفّاره گناهان حساب میشود."
🔻5. دفع مرگ بد : نکته آخر دفع مرگ بد است که انسانها میخواهند سعی کنند عاقبت بخیر شوند. یکی از راههای دفع عاقبت به شرّی، صدقه آشکار است. در همان خطبه ۱۱۰ می خوانیم: « وَ صَدَقَةُ الْعَلَانِيَةِ فَإِنَّهَا تَدْفَعُ مِيتَةَ السُّوءِ» ؛ "صدقه آشکار دفع مرگ بد می کند."
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@mehmanenahjolbalagheh
#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍️ بازنویسی تاریخ زندگی امیرمومنان علیه السلام به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت بیست ونهم:
✳️ آیه تطهیر
🔻از ابوبکر سوال کردم: قضاوت قرآن را قبول داری؟
ابوبکر گفت: آری، قبول دارم.
از او پرسیدم آیا این آیه در شأن ما نازل شده است یا در شأن غیر ما؟ «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا»
ابوبکر گفت: این آیه درباره شما نازل شده است.
با این اعتراف از او پرسیدم: اگر دو شاهد از مسلمانان شهادت دهند که فاطمه مرتکب فحشا شده است، چگونه قضاوت خواهی کرد؟
🔻ابوبکر گفت: همان گونه که بر سایر زنان مسلمان اقامه حد می کنم، بر او نیز حد جاری می کنم.
به او گفتم: در این صورت تو نزد خداوند از کافرانی.
ابو بکر گفت: چرا؟
گفتم: برای اینکه تو شهادت خدا را رد کرده و شهادت غیر خدا را پذیرفته ای!
… خداوند متعال به طهارت فاطمه شهادت داده و وقتی تو شهادت غیرش را بپذیری، نزد حق تعالی کافری.
این سخنان موجب گریه حاضران شد؛ اما به جای اینکه از حق طرف داری کنند از مسجد خارج و متفرق شدند.
✳️ فاطمه بهترین بنده خدا در آستانه عروج
🔻زمان چندانی از رحلت رسول خدا سپری نشده بود که دخترش فاطمه در پی اندوه های فراوان و عهدشکنی هایی که از اصحاب پیامبر دیده بود، به بستر بیماری افتاد و آماده ملاقات با رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می شد. فاطمه در آخرین ساعات عمرش مرا صدا زد و فرمود: می خواهم آنچه در دل دارم به عنوان وصیت با تو در میان بگذارم. ...خانه را خلوت کردم ، کنار سر او نشستم.
🔻فاطمه به من فرمود: ای پسر عمو! در مدتی که باهم زندگی کردهایم از من دروغ و خیانتی ندیدهاید و کاری برخلاف خواسته ات از من مشاهده نکردهاید؟
گفتم به خدا پناه می برم. تو با معرفت ترین فرد به خدا هستی. تو بهترین و برترین بنده خدایی، تو آن چنان پروایی از خدا داشتهای که من فردای قیامت نمی توانم ادعا کنم که کوچکترین کاری برخلاف نظر من انجام داده ای.
🔻 اندوه وغصه جدایی و از دست دادن تو برایم بسیار سخت است. افسوس که این جدایی چاره ناپذیر شده است. به خدا سوگند که با فراق تو، مصیبت رحلت رسول خدا را دوباره در خاطرم زنده کرده و جدایی از تو مصیبتی بزرگ است «انا لله و انا الیه راجعون»…
🔻 بعد از این سخنان هردو گریستیم و من سر او را به سینه چسباندم و گفتم تمام سفارش های تو را با جان و دل انجام خواهم داد و من را وفادار خواهی دید.
✳️ لحظه ارتحال فاطمه و وصایای او
🔻فاطمه از من تعهد الهی گرفت که هرگاه چشم از جهان فرو بست، وفاتش را به هیچکس اطلاع ندهم مگر به این افراد: ام سلمه همسر رسول خدا، ام ایمن و از مردان دو فرزندش حسن و حسین، عبدالله بن عباس، سلمان فارسی، عمار بن یاسر، مقداد، ابوذر و حذیفه.
و همچنین تو اجازه داری که پس از وفاتم با کمک زنان، بدنم را غسل دهی و تاکید می کنم که شب هنگام مرا به خاک بسپارید و کسی را از محل قبرم آگاه نکنید.
🔻وقتی شب عروج روح فاطمه فرارسید، شنیدم که فاطمه ناگاه فرمود: علیکم السلام و به من گفت ای پسر عمو، جبرئیل نزد من است و به من سلام میدهد و میگوید: ای محبوب حبیب خدا و میوه دل رسول الله ،خدا به تو سلام می رساند. بشارت بر تو باد که امروز در بهشت برین و در درجات رفیعی به پدر خویش ملحق خواهی شد. و می شنیدم که فاطمه میگوید و علیکم سلام و به من توضیح داد پسر عمو این نیز میکائیل است که همانند برادرش جبرئیل سلام و بشارت میدهد.
سومینبار نیز فاطمه گفت: و علیکم سلام اما این بار دیدم که فاطمه چشمان خود را به طور کامل باز کرد و فرمود ای پسر عمو به خدا سوگند این عزرائیل است که پر و بال خود را در مشرق و مغرب همان گونه که رسول خدا اوصاف او را شرح داده بودند گسترده است.
در این حال شنیدم فاطمه میگویند و علیکم السلام بر برگیرنده ارواح ، آمادهام.... اما با ملاطفت رفتار کن آخرین جمله ای که از فاطمه شنیدم این بود، یا رب، به سوی تو می آیم و نه به سوی آتش.
فاطمه با گفتن این کلمات چشمانش را بست گویی هرگز زنده نبوده است.
📚 منابع:
1. الاحتجاج، جلد یک، صفحه 115
2 . الخصال صفحه 548
📗 کتاب علی از زبان علی
↩️ادامه دارد...
@mehmanenahjolbalagheh