کلاس نهج البلاغه (حکمت چهل و نهم)
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
┏─┅═ঊঈ💠🌺💠ঊঈ═┅─┑
#حکمت49
قَالَ (علیه السلام): احْذَرُوا صَوْلَةَ الْكَرِيمِ إِذَا جَاعَ، وَ اللَّئِيمِ إِذَا شَبِعَ
#سوأل: لطفا توضیح بفرمایید.
#جواب:
برای اینکه حکمت ۴۹ به درستی و آسانی درک شود کافی است پاورقی خطبه ۵۱ را بخوانیم.
عبدالله بن عوف نقل می کند: پیش از آن که سپاه امام علیه السلام برای نبرد با معاویه به صفین برسد ، لشگر معاویه رسید و در یک اقدام ناجوانمردانه راه دسترسی به آب فرات را بست. حضرت یکی از یاران خود را به سوی آنان فرستاد که چرا راه اب را بسته اید؟ مشاوران معاویه که خود از آب سیراب بودند گفتند آن قدر اب را تحریم کن تا علی و یارانش یا از تشنگی جان بدهند یا تسلیم بشوند ولی عمروعاص گفت؛ علی کسی نیست که در تحریم، تن به تسلیم بدهد اما معاویه نظر سایر مشاوران را پذیرفت و آب را باز نکرد.
امیرالمومنین جمعی را به فرماندهی امام حسن اعزام کردند آنها چنان یورش بردند که سربازان معاویه ، فرار کرده و سپاه اسلام اب را در اختیار گرفتند. اما برخلاف معاویه و یارانش، مولا و یارانش اب را برای هر دو گروه آزاد گذاشتند. حالا با هم بخوانیم: " از یورش بزرگوار، به هنگام گرسنگي. و از حمله انسان پست به هنگام سيري بپرهیز."
2⃣ : از یورش بزرگوار به هنگام گرسنگی بپرهیز
👈منظور از «گرسنگی » چیست ؟
2⃣:و همچنین در جمله :
از تهاجم انسان پست به هنگام سیری بپرهیز
👈منظور از « سیری» چیست ؟
#جواب:
فرمودند : منظور از گرسنگی «اهانت » به انسان بزرگوار است
یعنی از هیبت و قدرت انسان بزرگوار بترس زمانی که به او اهانت میشود .
و منظور از سیری انسان پست و لئیم «احترام گذاشتن » به اوست .
آیا این تعبیر درست است ؟
📢 طبق قواعد ترجمه باید ترجمه ای که ما از یک لفظ میکنیم نسبت قابل توجیهی با خود لفظ و موضوع له آن داشته باشد .
لذا تفسیر یا معنا کردن شبع به احترام و جوع به اهانت خیلی خیلی دور است نسبتش با این معنا ، تازه اگر نسبتی داشته باشد .
ثانیا ما چه نیازی به چنین تعبیر عجیب و غریبی داریم وقتی معنای واقعی و مستقیم وموضوع له آن براحتی توجیه می کند منظور امیرالمؤمنین علیه السلام را
╰─┅═ঊঈ💠🌺💠ঊঈ═┅─╯
کلاس نهج البلاغه (حکمت پنجاه و ششم)
...☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘....
الْغِنَى فِی الْغُرْبَهِ وَطَنٌ; وَالْفَقْرُ فِی الْوَطَنِ غُرْبَهٌ.
امام(علیه السلام) فرمود: بى نیازى در غربت وطن است و نیازمندى در وطن غربت!
شرح و تفسیر دامنه غنا و فقر امام در این کلام پربارش اشاره به آثار غنا و فقر مى کند و مى فرماید: «بى نیازى در غربت وطن است و نیازمندى در وطن غربت»; (الْغِنَى فِی الْغُرْبَهِ وَطَنٌ; وَالْفَقْرُ فِی الْوَطَنِ غُرْبَهٌ).
.........
═─═ঊঈঊ☸ঈঊঈ═─═
#حکمت56
#سوأل: در این حکمت گویی حضرت ثروت را تأیید میکنند و در #حکمت58 ثروت را ریشه شهوات میدانند ، دلیل این به ظاهر تناقض چیست؟
#جواب:
✳️ در این حکمت حضرت معیار غربت و عدم غربت را در زندگی عرفی و عادی مردم بیان می کنند .
🔴 همانطور که در #حکمت3 فرمودند :" تهیدستی مرد زیرک را در برهان کند می سازد، و انسان تهیدست در شهر خویش نیز بیگانه است ."
⏪ یعنی در بین مردم عادی که رفتارهایشان را دقیقاً براساس ارزش ها و معیارهای دینی هماهنگ نمی کنند .
⁉️کسی که فقیر و تهیدست باشد ، حتی در شهر و دیار خویش مورد بی مهری و بی توجهی قرار می گیرد و غریب است .
💯 پس در این حکمت نقطه مهم و اصلی عبارتست از غربتی که ریشه در فقر دارد و عدم غربت که ریشه در غنا و ثروت دارد.
‼️اما در #حکمت58 فضای بحث متفاوت است ، وحضرت میخواهند درباره ثروت هشداری بدهند .
🚫منظورشان این نیست که ثروت بد است ، بلکه می خواهند بفرمایند اگر ثروت به دست نااهل بیفتد و اگر ثروتمند از نفس خود مراقبت نکند ، ماده و زمینه و مقدمه تمام شهوات و گمراهی ها با همان ثروت ساخته خواهد شد.
⬅️ بنابراین هیچ تفاوت و تناقضی در این دو حکمت وجود ندارد .
🔻یکی از منظر ی نگاه می کند که ظاهر زندگی اجتماعی و عرفی و نسبتش با ثروتمندی و فقر چیست ؟
🔻و دومین حکمت از منظر اخلاقی و ارزشی نگاه میکند که نوعی توصیه و هشدار است .
↩️ که اگر قرار است متمکن و ثروتمند باشی که چیز نکوهیده و بدی نیست، این ثروت تو ممکن است آسیبی هم داشته باشد ؛ باید آن آسیب را مراقبت کنی که عبارتست از این که این ثروت میتواند زمینه تمام شهوات و فوران تمام خواهش های نفسانی تورا فراهم کند.
═─═ঊঈঊ☸ঈঊঈ═─═