به نام خدا🌺
سلام... ✋
بچهها عادت داشتن زود بخوابن نه شب اما این روزها به خاطر تعطیلی گاه و بیگاه مدارس مدام که خونه هستن هیچ خوابشون هم یک ساعت بیشتر شده...دیگه خودتون بهتر میدونید خونه های آپارتمانی و مسائلش رو ... 😒
یک هفته بود سید علی پسر بزرگم که طلبه شده رفته بود کربلا و روزی نبود که خواهر و برادرهاش سراغشو نگیرن..مامان علی کی میاد ؟!😊
مامان علی قول داد واسمون پاستیل بخره.. مامان دلم برا علی جونی تنگ شده!
و از دیروز صبح که علی زنگ زد گفت توی مرز هستیم منم خوشحالم و بچهها سر از پا نمی شناسن..مامان تا آخر شب بیدار می مونیم ...😃
تمام تلاشم رو کردم آخرش ساعت ده و نیم بعد از تعریف کردن چند عدد قصه خوابشون برد... 😴
ساعت چهار صبح امروز علی جان من زنگ زد و اومد خونه ... بغلش می کنم و نفسی به آرامش عطر کربلا و سامرا و کاظمین می کشم با بوسه ای که بر گردن فرزندم می زنم و چقدر بهشتی هست بوسه زیارت فرزند...🤗
بچه ها هم یکی یکی بیدار شدن و فضای خونه مون دوباره شد شادی و خنده و بوس و بغل و ناز و نوازش به قول بچه ها...😘😘
بابا هم که دیروز رفته بود سفر دیگه گفتیم خدا رو شکر تنها نیستیم... 🙂
خوب علی هم سوغاتی بچه ها رو داد و نماز صبح و رفتیم دوباره خواب و لالا...😊
امروز بچهها شادن و آروم و من به آرامش اون ها آرومم و الحمدلله میگم برای این همه نعمتی که پروردگار به من عطا کرد نعمت همسر و فرزندان که صدای خنده هاشون نه تنها توی خونه بلکه در فضای آسمون پیچیده...😇😍😍
#اندرونیهای_خوش_جمعیتها
#حال_و_هوای_چند_فرزندیها
https://zil.ink/mehre_fereshteha
روزا وقتی خسته میشی از روزمرهگی،یه چایِ دبش میتونه حالتو خوب کنه☕️
حالا اون چای در کنارِ عزیزای دلت باشه که چه بهتررررررر🤩
اگه این وسط یه وروجک کوچولو هم باشه که دکورِ پذیراییتو از پسرا بهم بریزه عب نداره🙃فوقش یه جارو دستی کشیدنِ دیگه☺️
مهم بودن درکنار هم، و یه عصرونهی ساده درکنارِ میوههای عمرِتِ😍
پ.ن: چای و شیرینی به مناسب اول ماه رجب و میلاد امام باقر ع💞
#دورهمیِخوشجمعیتها
#ایرانمجوانبمان
#ماباحداقلهاخوشیم
#خدایاشکرت
#اندرونیهای_خوش_جمعیتها
#حال_و_هوای_چند_فرزندیها
https://zil.ink/mehre_fereshteha
باهم دعوا میکنند، باوجود اینکه اخطار داده بودم به من کار نداشته باشند! باز هم با گریه به سمتم می آیند.😖
ظرفی را شکسته، با چشمانش دنبال واکنش من است.👀
دل به بازی داده و دیر به دستشویی رسیده و...
مامان... مامان... مامان...🤐
این واژه پرتکرار ترین کلمه در خانه ماست...😇
یا من ارجوه لکل خیر...تویی که تمام خیرها را از از وجود پر مهرت آرزومندیم...💐
این روزهای ماه رجب که دلم عجیب تو را میخواهد، به دستگیره های رسیدن به تو فکر میکنم😌
به همین مامان مامان گفتن هایی که مرا به تو نزدیک میکند...
به امید خیر داشتنِ فرزندانم به من و همه بچه ها به مادرهایشان...🧕
من این کلمه پر تکرار را در این روزها به فال نیک میگیرم ... 👌
که امیدخیرم به تو به عاقبت بخیر بشود خدای عزیزم...😍😍😍😍
#اندرونیهای_خوش_جمعیتها
#حال_و_هوای_چند_فرزندیها
https://zil.ink/mehre_fereshteha
مکالمه ی منو پسرجان
موقع قلقلی کردن مواد شام
وغلتوندن توی پودر سوخاری
_مامااااااان
_جون مامان
_شماخیلیییی خوشحالی که منو به دنیا آوردی که کمکت کارهاتو بکنم
_بله خییییلی خوشحالم که به من کمک میکنی ☺️
_اگهمن نبودم هیچکسی نبود کارهاتو بکنه ونمیتونسنی به کارات برسی
_خدااااروشکر که من تورودارم که براااام این موادو تو بشقاااب بغلتونه
وگرنه کی قرار بود اینارو تو بشقاب برای من تاااب بده😱😱
حتما از سنگینی و سختی کار
موقع تاب دادن بشقاب تشنج میکردم مادر😐😐😐
(,بچه کارتووو بکن چقدر منت میزاری ننه😬🤨)
هرچچچند ریخت وپاشتو میکنی
کاررو ناقص انجام میدی
یکم زیادی طووولشم میدی
امااا😬😬
_مامان من خیلی آشپزخوبیم
_بلللله اصلا چون شما داری کمک میکنی این غذا امشب خییییلی خوشمزه میشه😋😋😋
_آره مامان من خیلی خوب بلدم
_باریکلا به پسرم
_ماماااان من میخوام بزرگگگگ شدم مثل باباام یه آشپز مااااهر بشم
😕🙁☹️☹️☹️☹️☹️☹️
بلههه رسم دنیا همیییینه
این دنیا وفا نداره اصلا🤣
با دمپختکای مادرت بزرگ بشی بعد
مثل بابا آشپز ماهر بشی😐😐
حالا درسته چندبار به شما تخم مرغ درررحد پیتزا مخلوط داده 😋
یا سیب زمینی سرخ شده درحد رستوران ...😜
درسته مامانت سیب زمینی رو تو هوا رو ظرفشویی خرد میکنه 🤨
اما باباتون با تخته گوشت و کاردو آبکش مخصوص🤨
ولییی
بازم شیرم حلالت مادر😄
تو آشششپزشو
مثل بابا ماهر شو
باز من راضیم
#اندرونیهای_خوش_جمعیتها
#حال_و_هوای_چند_فرزندیها
https://zil.ink/mehre_fereshteha
*سوار بر قطار رختخوابیمان میشویم☺️
دانه به دانه بوسه ای از مادر می گیرند😘
قصه ی شب را می خوانیم
نفسی مزین به چهارقل را به جان و تنشان میدمم
جانان مادر
حالا راحت بخوابید☺️
اما به رسم و قاعده ی هرشب
وقت پرسیدن سوال های ماورائی بچه هاست😬
سوال هایی که موهای اسب آقای کشاورز را تاب میدهندو میدهندو میدهند
وکشش میدهند تا به مریخ..🤨
یا طریقه ی درست شدن آب یخ را میبرندو ومیرسانند به چرایی زرد بودن زرده ی تخم مرغ😐
چگونگی درست شدن سم زرافه و....
این قطار به این زودی رانه ی مقصد نخواهد شد😕
قطار شب های ما ریل هایی آسمانی دارد
همه سوار بر قطار افکار دخترک
سفری به کهکشان ها داریم
همه خیال می کنیم
وهرکدام سوار بر ستاره ی خود گشتی میزنیم
حتی سر راه به یستنی فروشی ماه می رویمو خود رابه یک بستنی هلالی مهمان میکنیم😄
و...
دیگر بایدسوت قطار را بکشم🤨
معلوم نیست دودقیقه ی دیگر سر از کجای عالم در بیاوریم😅
بخوابید مادر به فدایتان☺️
من مراقب سهم آب نیمه شبتان هستم
شما بخوابید
من اینجا آماده برای بی قراری و گریه های شبانه یتان هستم
برای پتو های از رو کنار رفته و....😌
بخوابید
آرام وآسوده
در چند قدمی شما
مادری جان می دهد برای
آسایش و راحتی شما
آغوش مهرش درهر لحظه و ساعت به نام و برای شماست ❤️❤️❤️
...
ومن غررق در این سکوت شبانه😇
خود را می سازم
با گرفتن نفسی تازه
برای شروع روزی
پر از خنده و
جیغ
گریه
صداهای مامان گفتن هایی از مهر
بغض
خشم
بازی
که تا ابد آویزه ی زینت بخش گوش هایم خواهند بود
اینجا مادری نیمه جان
غرق می شود برای جانگرفتنی دوباره
برای مادر بودن☺️☺️*
#اندرونیهای_خوش_جمعیتها
#حال_و_هوای_چند_فرزندیها
https://zil.ink/mehre_fereshteha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به نام خدا
از زبون طفل یک ساله ام 😅
خواب مگه فقط واسه شما بزرگ ترهاست ؟! 😉
عه آخه مگه ما بچه ها دل نداریم.. باور کنید ما هم از صبح که از خواب پا می شیم در حال فعالیت هستیم تا صبح روز فردا.. 🙄تعجب کردین ؟ راست میگم ها ..
ببین اول صبح با یه پوشک پر جلوی مامانم ظاهر می شم بعدش درخواست ها یک ریز ادامه داره مامان گرسنمه...
حالا تشنمه می خواستی غذا ندی خووووب!..
حالا که آب و دون دادی پای لرز پوشک هامم بشین یالله ببر منو بشوووور
تازه اگه کثیفی هام در حد لالیگا باشه که حموم لازم می شم و اما بعد..😷😩
بعد یه حموم داغ چقدر دلم یه شیشه شیر پر و پیمون می خواد یالله بده بده..🍼
خوب خسته تون نکنم راستی از نصف شبا نگفتم اونجاش جالبه که مامانم تازه رفته تو اتاقش یعنی چنان برنامه ریزی می کنم که از خوابش پشیمون بشه خخخخ🤤😴 تازه گریه حال می ده حالا باباس که اعصابش خورده و مامانم حالا بدو کی بدوووو😄🤱
اره دیگه تازه به همه این لیست کلی بازی جذاب از صبح تا شب و جیغ و داد و گریه دندون درد و دل پیچه 👼
البته البته از همه شیرین تر زمانی هست که بابا و مامان و بقیه منو عروسک فرض می کنن و هی قربون صدقه ام میرن و ناز نوازش و بغل و بازی 😍😍و خلاصه از وجودم خوب لذت می برن و مدام ذکر الحمد لله و ماشاءالله😇 به خاطر آفرینش لطیف بنده از دهن های اینا نمی افته ! 😊
خوب دیگه حالا درک کنید خستگی منو خدایی شما هم جای من باشید اینطوری چرت نمی زدید؟!🤔👼
#اندرونیهای_خوش_جمعیتها
#حال_و_هوای_چند_فرزندیها
https://zil.ink/mehre_fereshteha
برای تو مینویسم
با شورو شووق مادرانه😍
برای تویی که بودنت سراسر پر از حس ناااب آرامشست ☺️
ودنیایم بدون تو پر از تشویش و اضطراب است
تویی که در تمام لحظات بامنی
در بغض ها و گریه ها 😢
در خوشی و خنده ها 😄
به هنگام سیاهی شب
درخواب 😴و در هنگام بازی های روزانه...
برای تو می نویسم
ای پسسسسسسستونک قششششسسشنگم😄😄😄😄😄
ممنون که شدی رفیق شش ساله ی زندگیمون 😋
یه وسیله ی پرکاربرد
تویی که مهرسکووووت میزنی به بغض و گریه هااااا😊😊
ذهنی رو اررروم میکنی ووو خواب..😴
قربون دستت
فقط ایننننقدر گم نشو جون ننت😖🙄🤕
یا زیر پایه مبلی 🤨
یا قاطی سبد اسباب بازیا 😐
یا شوت شدی زیر پایه گاز 😬
یا بی نفس و بی جون افتادی یه گوشه از خونه..
حالا بااینا کنار میام
همونطور که هرشب یه مراسم قایم موشک با بچه ها برات میزاریم🤨😬🤧
که بدویین وقت پیدا کردن پستونک شیطون
حالا اینا به کنار ورپریده ی همیشه
قاطی به کرک وموی قالی آلوده😐😒😁
خدایی شبا تو دهن بچه ای نصف شب پامیشم کجا قایم میشی پیدات نمیکنم🤨🤨🤨😐😐😐
نه زیر بالشتی
نه زیر چهارتا پتوی تکونده شده😐
زیر لبه تشکاشونم نیستی که خببببرت ....
دوست دارماااا اما این بازیاتو دوست ندارم 🤨
#یک_مادر_پستونک_گم_کرده
#اندرونیهای_خوش_جمعیتها
#حال_و_هوای_چند_فرزندیها
https://zil.ink/mehre_fereshteha
به نام خدا🌺
در سراشیبی های زندگی همچنان ایستاده ایم..و در این مسیر هزار هزار رنگ حادثه سر راهت طلوع میکند...
درست مثل همین دیشب که بی خوابی داشتیم من و همسرم...ساعت سه است و به ناگاه صدای سرفه های خشک و مداوم پدر، خواب نکرده را چه با تحکم از چشمانم می رباید و مردی که نفسش بالا نمی آید...😨
چشمتان روز بد نبیند الهی..و هوایی که یاری نمی کند...و سر انجام اورژانس آمد... 🚐
راهی بیمارستان می شویم آخ تابحال رنگ بیمارستان را اینگونه دلگیر ندیده بودم😔
جز در شش بار تولد نوزادانم و اتاق عملی که نوید بخش طلوعی دیگر بود...اکنون اما این دیوارها و تابلوها باز مرا به همان فضا می کشانند اما حالا بر خلاف قبل نوبت پدر بچه هاست که بستری شود و من مسیر راهروها را بپیمایم ...پرونده.. پزشک..نوار قلب.. ایستگاه پرستاری .. داروخانه و ...😭
آه خدایا شش فرزندم را به اضافه عمه بانو یعنی هفت فرزند را تنها به امید تو ترک کردم و همراه پدر آمدم خدایا تو پناه امن ما باش... 🤲
پدر اما از امام حسین علیه السلام می گوید و نادعلی که زمزمه کردیم و موجی از رفت و آمدها...
الهی شکر صبح مرخص است...🙂
آخ که چه فریادی می زند تخت کناری خدا به داد خانواده اش برسد و دختر جوانی که در این تخت کناری بستری است و خبری از خانواده نیست می گویند چیزی خورده است که نباید...دعایش می کنیم و در این زندگی هزار رنگ خدایا عاقبت ما و فرزندان ما چه می شود همسرم می گوید خدا کند در حال ایمان بمیریم ...🤲
گویی اینجا ما سالم ترینیم با پای خودش می ایستد و راهی منزل می شویم.. الحمدلله علی کل نعمه... ❣
#اندرونیهای_خوش_جمعیتها
#حال_و_هوای_چند_فرزندیها
https://zil.ink/mehre_fereshteha
خدای سجاده های بهم ریخته
سجاده های وارونه ی نامتعارف ......
سجاده ای
مزین و چیده شده با دستان کودکم...😇
مهری پر از نقش ونگار دندان های خرگوشی ...
و تسبیحی که ذکرش لمس بند بند انگشت طفلم می شود ...📿
و ذکرش
ماما.....
طفلی که رکنی از ارکان سجاده ام شده ..👼
ومن میدانم در این شب ها
به واسطه ی همین رکن های زیبای سجاده هایمان
میان همین گریه ها
میان همین آغوش های تشهدی مادرانه
وبوسه ها وآغوش هایی معطر به ذکر الله و اکبر و سبحان الله هایی با تسبیح های به بازی گرفته ... 🙂
میدانم
خدای سجاده های وارونه
به زیبا ترین رسم وشکل رحمانیش
این آشفتگی هارا میخرد ..😢
همین بهم ریختگی های مادرانه را .....
#اندرونیهای_خوش_جمعیتها
#حال_و_هوای_چند_فرزندیها
https://zil.ink/mehre_fereshteha
کجای این پنیر نوشته
پنیر یک بار مصرف بچه😐
والا ما بچه بودیم
این مقدار پنیررو میزاشتن جلو ۶تا بچه
هرکدوممون باسهممون ۶تا لقمه درست میکردیم با ۵قلپ چاییمون میخوردیم
سیرم پامیشدیم
من چه خبطی کردم 🤨
چه مهرو محبت اضافه ای کردم
چه لبخند ژکوند مادرانه ای افزوده بر مالیااات بهت زدم
که فکککر کردی میتونی این مقدار پنییییر قابل داررو
روی اون مقدار کوچیک نون بمالونی🤨🤨🤨
الحمدلله به موقع به محموله رسیدیم😎
از لقمش مالیاتش کسر شد
وگوله شده بهش نونشو برگردوندیم😌
باقی محموله هم مصادره شده برای صبحانه...
#حالا منم والا راضی نیستم تو همیشه مستقل باشی مامان جان😄
#مخصوصاااا در لقمه گرفتن😷
#اندرونیهای_خوش_جمعیتها
#حال_و_هوای_چند_فرزندیها
https://zil.ink/mehre_fereshteha
خواب های کودکانه چه شیرینه 😍
بعد از یه روز پر هیاهو و هیجان..
چند روزی بود سنسور مغزم روی یک برنامه درست و حسابی واسه بچه ها دستور می داد🤔
هر وقت خواستم بنویسم یا قلم نبود یا دفتر..یا هر دو یا اراده من ضعیف بود یا وقتم مجال نمی داد..🙄🤦♀
بی نظمی بچه ها و گاهی بد خلقی ها و ناسازگاری هاشون باهم دیگه کلافه ام کرده بود 🤕🤯
خدایا اینطوری که نمیشه ادامه داد من واقعا کم میارم😓😩
بالاخره اون روز موعود فرا رسید و خدا قدرتی داد ایستادم و نشستم و قوانین خونه و رفتار باهم دیگه و رفتار با والدین رو براشون گوشزد کردم..😎🤩
یه جایزه ماهانه مشخص کردم...🎁
البته جایزه رو بهشون نمیگم چیه...😏
برای بهترین فرد که بیشترین مثبت ها رو گرفته...⭐️
خلاصه جونم واستون بگه چند روز هست که هیجان رقابت فضای منزل رو گرفته کی مثبت گرفت و کی منفی...😅
و حالا بحث جدید داریم... مامان به فلانی منفی بده...😳
عه مامان مثبت اینو منفی کن...😉
مامان قبول نیست من کار کردم چرا منفی دادی🤪 و تو خود حدیث مفصل بخوان ازین مجمل😅
بله و اینطوری شد که مغزم سنسورش هنگ می کنه و گاهی به جای بعضی کلمات..مثبت و منفی میاد تو دهنم..😂
و شب از راه رسید و یکی از قوانین مهم خونه اینه که هر کس سر ساعت نه سر مبارک رو نذاره زمین منفی می گیره..👌👌
و اینگونه شد که قصه های شبانه رو واسه بچهها خوندم در حالیکه از خستگی هیجان روز چشمهای بچه هام بسته شد تا صبح فردا 😴و من در این فکر فرو رفتم که واقعا چه می کنه این مثبت و منفی و با خودم زمزمه می کنم..کاش من یک مثبت بودم...🧐😇
#اندرونیهای_خوش_جمعیتها
#حال_و_هوای_چند_فرزندی
یه شادی خییییلی باحال داریم
از اون مدل که حس میکنی خوووشبخت ترین آدم رو زمینی
اصلا نظر کرده ی خدایی
انگار که تو یه صحححرا میون یه عالمه آدم
با نورافکن دارن نشونت میدن😄
اصلا بال هایی داری از جنس بال های ملائک😎
وچه موقع بهت دست میده
بلللللله
وقتی بچه هارو خوابوندی 😎😎😎😎😎😎
اونم زود
ودرحال بال بااال زدنی از ذوق
زودی پاشی
بری بشینی سر کتابت
سر چای وکیکت
یا اون شکلاتی که چندروزی هست از چشم بچه ها دورمونده
توکشو بالایی دریخچال ...
یا خوندن اون نصف دعای موندت
یا اون فیلممورد علاقت....
پاورچین چاورچین
پامیشی میای بیرون
میشینی
واین سکوت رو نفففس میکشی
نفس عمممممممیق
نفس عمیییییق
وبله
بس بود هرچقدر نفس عمیق کشیدی☹️
فرد موردنظر
که یکی از ماموریت های شیفتیشون
براندازی این قبیل مجالس مادران گرامه
چهاردست و پا از اتاق خارج میشه 😕
وبله اینجاست که حس میکنی با تبر بال هارو از کمرت بریدنو بردن😐
اون نورافکن هم خاموش کردن
بجاش هی تو چشمت لیزر مینداازن☹️
الان هم با نظرکرده ی موردنظراز همین تریبون درحالیکه داره سهم بیسکوییت مادرشو تو دست هاش له میکنه
وبرای فردای مادرش کار آفرینی میکنه🤪
خداحافظی میکنم😶
#یک_مادر_بال_بریده
#اندرونیهای_خوش_جمعیتها
#حال_و_هوای_چند_فرزندی
به نام خدا
شاید برای شما مادر عزیز هم پیش اومده که هر چه می کنی و هر کاری انجام می دی اصلا همه زورت رو می زنی واسه تربیت بچه اما نمی شه که نمی شه😔😞
به هر زاویه از زندگیت که نگاه می کنی🤔 همه چی درسته من خیلی انرژی گذاشتم از زبونم از نگاهم از حنجره ام از وقتم و از همه برنامه هام اما نشد که نشد😬😓
نه انگار این بچه درست شدنی نیست انگار قرار نیست آروم و قرار بگیره🤯
آخه پس چرا جواب نمی ده این همه تلاشم؟ 🥺
اصلا من که این همه سخنرانی گوش دادم مخصوصا این آخری چقدر جذاب و با حال بود خیلی سعی کردم به کار ببندم همه رهنمود هاش رو واسه بهتر شدن اخلاق بچه ام🙂😇 اما...
آه..بله اونوقت هست که سکوت می کنی در برابر همه چیز در برابر هر چه کردی..👀
شب که همه بچهها خوابیدن می شینی یک کنار و به خودت میای.. خدایا نکنه هر کاری کردم تو رو توش ندیدم🧐 اصلا نکنه واسه دل خودم بود که اراده کرده بودم بچه ام نمازخون و با اخلاق بشه...🙁نکنه به خاطر تو نبود کارم..آهان پس فکر کنم کلا یادم رفته از تو کمک بگیرم پس من توسل رو فراموش کردم..😢
بله و اینطوری میشه که یادم میاد من درسته که یه مادرم اما یادم رفت که همین مادری رو از تو دارم..👌 درسته که تلاش کردم اما این وسط یه مسأله اصلی رو فراموش کردم 🤦♀
اینکه قبل از اینکه مادر باشم یه بنده ام یه بنده نیازمند پروردگارش❤️ یه بنده که بدون کمک و مدد خداوند متعال همه تلاشش بر باده..🙄
بله مادران گل من یادم رفت به خدای خودم بگم...🤭
ایاک نعبد و ایاک نستعین...تنها تو رو می پرستم و تنها از تو یاری می طلبم..😇
نه از خودم و نه از توانایی مادرانه خودم..
و تکرار می کنم به پیشگاه تو ای خدای مهربان...😌
من بی تو هیچم لطفاً تو هوای مرا داشته باش..😊❤️
#اندرونیهای_خوش_جمعیتها
#حال_و_هوای_چند_فرزندی
https://zil.ink/mehre_fereshteha
عاشق این روزهام که سیدعلی از خستگیِ بازی ها غش میکنه😍😉
این روزها که هربار زینب سادات میشینه پای کتابش سیدمهدی با یه مداد سرمیرسه و "اَ او" کنان اصرار داره تو کتاب خواهرش، ابرو(چشم چشم دو ابرو) بکشه...😚☺
این روزهای شلوووغ ولی شیرییین...🤯🥳😄
عاشق کاردستی ها و نقاشی های مداومشونم که میرن پشت مبل میکشن و کلی تو اون یه ذره جا ریخت و پاش میکنن برای اینکه مامان بابا رو خوشحال و غافلگیر کنن🤕😬🤭
عاشق زورگویی های بامزه ی کوچولوی خونه که با قیافه جدی درخواست های عجیب غریب داره...🥲 دلش میخواد ظرف بشوره، جارو کنه، آشپزی کنه...🤦♀️ و من همه جوره باهاش راه میام...👩👧
عاشق این روزام که ساده ترین و معمولی ترین کارها مثل غذا خوردن، تو خونمون یه پروژه بامزه و زمان بره...💝🙂
این روزها که صدای خنده بچه ها از طبقه ششم آپارتمان به آسمون هفتم میرسه...😍🤩🥰
مادری کردن یه عبادته بیست و چهارساعته ست.😇 درسته گاهی قلب اقبال داره گاهی ادبار...👌گاهی مادری هامون با تمام مستحباته، گاهی هم به واجبات باید کفایت کرد. ولی اصل مادری جایی نمیره...❤️
مادر، همنفس با نفس های معصوم بچه هاست...👩👧👦👩🍼
برا همین بهشت زیر پاشه.. 😍همون پایی که یه کوچولو گیرش انداخته😂 و داد میزنه:ماماااااان😄
#اندرونیهای_خوش_جمعیتها
#حال_و_هوای_چند_فرزندی
https://zil.ink/mehre_fereshteha
به نام خدا
همیشه هر وقت توی یک جمعی حرف چندتا بچه می شد با وجود چند خانم منتقد و مخالف و کنجکاو😒
حتما یکی دوتا بودن که بهم می گفتن.. اتفاقا خوب کاری کردی چندتا آوردی🤩 اونم پشت هم الان سختی داری اما وقتی بزرگ می شن و دورت رو می گیرن لذتش رو بری..👌😋
البته که هنوز هم زیاد بزرگ نشدن اما دیشب برای اولین بار دیدم و شنیدم دور هم نشستن😍 بچه ها رو که چطور حلقه کرده بودن 😄و با مدیریت سید علی پسر بزرگم گل می گفتن و گل می شنیدن..☺️
یه لحظه گوشم رو می سپارم به حرفهاشون جالب بود برام ...🥰
اوووو اون ها داشتن درباره اسم فرزندان هم دیگه در آینده پیشنهاد می دادن...😇
لبخند می زنم و به همسرم میگم ببین برای اولین بار هست که می بینم اینطوری جمع شدن..😘
ذوق می زنم دیگه کمر درد و خستگی و همه اینا یادم می ره..😊
به یاد حرف استاد عزیزم می افتم که هر وقت خبر بارداری و زایمان من رو می شنید بهم می گفت یه روز دورت رو می گیرن و همه خستگی هات در میره..😇😃
می گفت یه همسایه داشتیم پشت سر هم بچه می آورد مردم که ملامتش می کردن😱 می گفت اصلا دوست دارم بیارم بازم میارم..😏🤪
خخخ جمله قشنگیه نه ؟!😂
قشنگ.. قاطع و مؤدبانه !👌
نمی دونم اصلا این خانم وجود خارجی داشت یا اینکه خانم معلم مهربون من برای روحیه دادن به من قصه می گفت..؟!😅
و چقدر تقدیر تو زیباست خدای من😍 و قرآن تو صادق و اشکی که گوشه چشمم جمع میشه🧕
ازینکه احساس کنم منادای این آیه توام...و کنتم قلیلا فکثرکم...و به یاد بیاورید که چگونه کم بودید و او شما را زیاد کرد..😊
خدایا من تنها بودم و تو لیاقت دادی و منو زیاد کردی ..❤️❤️
خدایا بی نهایت شکر😘
#اندرونیهای_خوش_جمعیتها
#حال_و_هوای_چند_فرزندی
https://zil.ink/mehre_fereshteha
سلام و صد سلام نو ...🌱
سلام به مادرهای شب زنده دار و پدرهای پر حوصله!☺️
انشاءالله اگر یک فرزند دارین بشه دوتا و اگر دوتا دارین بشه سه تا و اگه سه تا دارین بشه چهارتا و همین طور برو بالا🤩 و به قول قرآن کریم در سوره مبارکه کهف..
«قل الله اعلم بعدتهم ما یعلمهم الا قلیل....بگو خداوند به تعداد ایشان داناتر است و فقط افراد کمی هستند که تعدادشان را می دانند..»
راستش خودم هم تابحال این طوری به این آیه شریفه نگاه نکرده بودم...🤔
با خودم میگم احتمالا فقط اهل بیت علیهم السلام و امام زمان علیه السلام هستن که از تعداد فرزندان هر کسی آگاهه ! ❤️
وای که چقدر دلم خوش شد یعنی امام زمان علیه السلام که همه چیز این عالم دستشه از ریختن برگ های درختان تا تعداد قطرات بارون فداش بشم واقعا نمی تونه خزانه دار روزی بچه هام باشه ؟!😍 اصلا وقتی همه این عالم تو دستش مثل یه نگین انگشتر هست نمیشه چنان بهش اعتماد کنم که بچهها و آموزش و پیچیدگی های تربیتی اون ها رو به دست مبارکش بسپارم و بگم آقای من سید من بفرمایید این شما اینم بچه هاتون ..سربازاتون😇 من که دیگه نمی تونم بقیه اش دیگه کار من نیست کار خودتونه ؟! 🥰
می بینید ؟!
شاید بگید روزای اول سال نو خل شدی🤯 اما من نشدم من فقط عیدی خواستم ازش مثل همه بچه ها که خودشون رو لوس می کنند واسه پدر و مادرشون 🤗منم خودمو لوس می کنم...سید من لطفاً این بچههاتو خودت بگیر تو دستت😊 ماشاءالله اونقدر قدرت داری که بدون منم می تونی..👌
آره آقا جان عیدی بده و یکی هم کربلا😍 و یکی ظهورت❤️ که دیگه این دل که دل نیست کبوتر شده هر روز می ره تا خود کربلا و همونجا آشیونه می کنه و به زور باز دوباره بر می گرده از اول سر خط!
یک کلمه آقا عیدی بده..
اللهم عجل لولیک الفرج..🦋
#اندرونیهای_خوش_جمعیتها
#حال_و_هوای_چند_فرزندی
https://zil.ink/mehre_fereshteha
چه خوب بود
قبل سفر از ۲۴ساعت قبل اهالی منزل رو از خونه به جایی غیییر از خونه دیپورت کرد😬
لاااامصب جمع میشه مگههههه😄
این جمع شدشه😌
با بذر پاشی عروسک..
تزئین شده با دستای کوچیک نرمالو😋
امااااااا
خونه ی بچه دار
مال بچست
حق بچسست
سهمممم بچست
والا😎
خونه ای که گوشه گوووشش نشون داره
مهرو امضا داره
از تشت تو حمام پر از آب و حیوونایی که رو سطحش شناورن
تا دوتا گربه پشمالوهای لای سطل برنج
که با کلههه فرو رفتن زیر آوار برنج ..
تا جناب گاو وگوسفندکه توی کشوی یخچال
کنار پلاستیک کلم کاهو ردیف شدن
وسایل تزئینی خونه ی ما ..
یه گله حیوون اهلی لای پایه ی چوبی میز تلویزیونه ...
یا کوسن های مبلی که میشن دیوار خونه
یا میشن ماشین زیر پاشون
ویا ترامبولین های سیار😬
یا اون اسباب بازی های خیالی شاخ و دم دار با لگوهای خونه سازی توی کتابخونه ..☺️
حالا ترجیح مادرانه ی ما اینه که
پامون بجای اینکه بره روی خرده شیشه های گلدون شیشه ای تو پذیرایی بره روی شاخ تیز عروسک ریزه ی تیراناسور پسرک😖
یا رومیزی های گل گلی روی اپن و کابینت
باشه سفره ی پر از مهر بازی های خاله بازی بچه ها ...
وبله
باعشق کیف مهمونیمونو تقدیم دقیقه ای میکنم به خواهری درنقش مامان ...
حالا صبحش از توش پرتقال لهیده
یا دستمال خیسیده هم در آوردیم ...
باکی نیست☹️...
#امیدوارم شیرو پلنگ توی فریزر کنار اون دنبه های آبگوشتی یخ نزنن تا برگردیم ....
#خونه ی بچه دار همیشه یه شگفتی داره😍
مثل فرش آشپزخونه ی خیسونده با آب بطری های یخچال و ظرف نمک یک شب قبل سفر 😐😐
گاهی به شوری فرش آشپزخونه
گاهی به شیرینی خنده ها و بازی های دسته جمعیشون😍😍....
#مامان_بچه_ها
#اندرونیهای_خوش_جمعیتها
#حال_و_هوای_چند_فرزندی
https://zil.ink/mehre_fereshteha
یه چیزی من کشف کردم امروز
بعد از اینکه با سبد خالی سیب زمینی پیاز مواجه شدم
ونیاز به خرید یه سری وسایل دیگه
باخودم گفتم که من واااقعا از این بندگان بزرگوار خدایی که پیشنهاد غذا میدن چهه انتظاری دارم
وقتی ازشون پیشنهاد برای درست کردن غذامیپرسم 🤨
راستشو بگو
وااابده لععنتی
بله
این توقع رو دارم که
عزیزی که میگه کوکو بزار
بگه ببین عزیزم از مواد کوکوسیب زمینی که سیب زمینی و تخم مرغ روغن و نونو زردچوبه ونمکو وایناست
شما چی شو داری
من بگم والا یه نصف قاشق چایخوری زردچوبه با دوتا نون لواشو..
بعد اون عزیز بگه خووب پس عالیه عزیزم
زردچوبتو پخش کن لا نون لواش بزار توفر
سجادتم ببر دم گاز پهن کن
دورکعت نماز نیت دار بخون
صد تا استغفار
بعد غذایی که تو ذهنته تصور کن
لابهلاش یکی پنج تا صلوات
بفرست و یااااعلی
پاشو کوکو سیب زمینی هارو از تو فر در بیار☺️☺️☺️
یا عزیزی که میگن ساندویچ مرغ بزار
من برم یه تخم مرغ از تو یخچال دربیارم
بزارمش لای پتو
دستمو بزارم روش
صدتا الغوث الغوث بخونم
بعد از تو تخم مرغ دوتا سینه مرغ دربیاد 😐😐😐😐
یا اون عزیز بگه
برو اون گوجه ای که نصفش گندیده شده با اون هویج پلاسیده رو بزار لا قابلمه با ده تا ایة الکرسی اب بریز توش فوت کن بهش
یه ساعت دیگه بیا باقالی پلو باماهیچه رو بکش ببر بخور
من که هدفم اینه
چرا اینجوری نمیشه واقعا
از این ورد مردا تو دست و بالتون ندارین خدایی
بگین که من تنها نیستم 🤨
شما هم ذهنتون همینقدر فانتزیاش گاهی رقص عربی وترکی رو قاطی میکنه😐😄🤓🙄
#آشپزی🙄
#مامان_بچه_ها
#اندرونیهای_خوش_جمعیتها
#حال_و_هوای_چند_فرزندی
https://zil.ink/mehre_fereshteha
ببین خواهر کوچولو
باید چوبو مسسستقیم فشار بدی
بعد تاب بدی
که دیواررو سوراخ کنه 🤨
_داداشی میشه منم امتحان کنم☺️
_نه بچه🤨 توهنوز قدت به این کارا نمیرسه فعلا این کارا برای سن منه🤨
حالا فعلا فقط نگاه کن یادبگیر
تا به وقت خودت
بله 😐
چه معنی میده خونه بچه دار
درو دیوار سالم داشته باشه 🙄
از این آثار هنری نداشته باشه 🤯
خلاقیتا باید بزنه بیرون
این سوراخ هم با قدمت حدود دوسال ونیم
از خواهر و برادر بزرگتر رسیده به دستان پرمهر برادر کوچک 😐
تاایشون ادامه دهنده ی راه باشن
ببینن آخرش به کجا میرسه
فقط مادر جان داری میزنی به ... دیوار دستشویی
حالا شما سوراخ میبینی
من یههههه عالمه خلاقیت وهنر😕
اینکه باهمچین پشتکاری بدون وسایل بنایی برسین به اووون قسمت از دیوار
😐😐😐....
#حالا نه اینکه بزاریم دیوار سوراخ کنن
اینم برای وقتایی که بزرگا حواسشون نبوده
#صابخونه هاتونو خونتون دعوت نکنید
#دیوار سوراخ رو میشه بعد یه مدت پر کرد تعمیر کرد
نقاشی هارو پاک کرد یا مجدد دیوار هارو رنگ
اما حفره هایی که توی وجود بچه ها با بکن نکن های بیجا و الکی و زیاد به وجود اومده رو .....
#مامان_بچه_ها
#اندرونیهای_خوش_جمعیتها
https://ble.ir/rezvannnnnnnnnnnnnnnnnn
https://zil.ink/mehre_fereshteha
به نام خدا
شاید برای شما مادر عزیز هم پیش اومده که هر چه می کنی و هر کاری انجام می دی اصلا همه زورت رو می زنی واسه تربیت بچه اما نمی شه که نمی شه😔😞
به هر زاویه از زندگیت که نگاه می کنی🤔 همه چی درسته من خیلی انرژی گذاشتم از زبونم از نگاهم از حنجره ام از وقتم و از همه برنامه هام اما نشد که نشد😬😓
نه انگار این بچه درست شدنی نیست انگار قرار نیست آروم و قرار بگیره🤯
آخه پس چرا جواب نمی ده این همه تلاشم؟ 🥺
اصلا من که این همه سخنرانی گوش دادم مخصوصا این آخری چقدر جذاب و با حال بود خیلی سعی کردم به کار ببندم همه رهنمود هاش رو واسه بهتر شدن اخلاق بچه ام🙂😇 اما...
آه..بله اونوقت هست که سکوت می کنی در برابر همه چیز در برابر هر چه کردی..👀
شب که همه بچهها خوابیدن می شینی یک کنار و به خودت میای.. خدایا نکنه هر کاری کردم تو رو توش ندیدم🧐 اصلا نکنه واسه دل خودم بود که اراده کرده بودم بچه ام نمازخون و با اخلاق بشه...🙁نکنه به خاطر تو نبود کارم..آهان پس فکر کنم کلا یادم رفته از تو کمک بگیرم پس من توسل رو فراموش کردم..😢
بله و اینطوری میشه که یادم میاد من درسته که یه مادرم اما یادم رفت که همین مادری رو از تو دارم..👌 درسته که تلاش کردم اما این وسط یه مسأله اصلی رو فراموش کردم 🤦♀
اینکه قبل از اینکه مادر باشم یه بنده ام یه بنده نیازمند پروردگارش❤️ یه بنده که بدون کمک و مدد خداوند متعال همه تلاشش بر باده..🙄
بله مادران گل من یادم رفت به خدای خودم بگم...🤭
ایاک نعبد و ایاک نستعین...تنها تو رو می پرستم و تنها از تو یاری می طلبم..😇
نه از خودم و نه از توانایی مادرانه خودم..
و تکرار می کنم به پیشگاه تو ای خدای مهربان...😌
من بی تو هیچم لطفاً تو هوای مرا داشته باش..😊❤️
#اندرونیهای_خوش_جمعیتها
#حال_و_هوای_چند_فرزندی
https://zil.ink/mehre_fereshteha
خواب های کودکانه چه شیرینه 😍
بعد از یه روز پر هیاهو و هیجان..
چند روزی بود سنسور مغزم روی یک برنامه درست و حسابی واسه بچه ها دستور می داد🤔
هر وقت خواستم بنویسم یا قلم نبود یا دفتر..یا هر دو یا اراده من ضعیف بود یا وقتم مجال نمی داد..🙄🤦♀
بی نظمی بچه ها و گاهی بد خلقی ها و ناسازگاری هاشون باهم دیگه کلافه ام کرده بود 🤕🤯
خدایا اینطوری که نمیشه ادامه داد من واقعا کم میارم😓😩
بالاخره اون روز موعود فرا رسید و خدا قدرتی داد ایستادم و نشستم و قوانین خونه و رفتار باهم دیگه و رفتار با والدین رو براشون گوشزد کردم..😎🤩
یه جایزه ماهانه مشخص کردم...🎁
البته جایزه رو بهشون نمیگم چیه...😏
برای بهترین فرد که بیشترین مثبت ها رو گرفته...⭐️
خلاصه جونم واستون بگه چند روز هست که هیجان رقابت فضای منزل رو گرفته کی مثبت گرفت و کی منفی...😅
و حالا بحث جدید داریم... مامان به فلانی منفی بده...😳
عه مامان مثبت اینو منفی کن...😉
مامان قبول نیست من کار کردم چرا منفی دادی🤪 و تو خود حدیث مفصل بخوان ازین مجمل😅
بله و اینطوری شد که مغزم سنسورش هنگ می کنه و گاهی به جای بعضی کلمات..مثبت و منفی میاد تو دهنم..😂
و شب از راه رسید و یکی از قوانین مهم خونه اینه که هر کس سر ساعت نه سر مبارک رو نذاره زمین منفی می گیره..👌👌
و اینگونه شد که قصه های شبانه رو واسه بچهها خوندم در حالیکه از خستگی هیجان روز چشمهای بچه هام بسته شد تا صبح فردا 😴و من در این فکر فرو رفتم که واقعا چه می کنه این مثبت و منفی و با خودم زمزمه می کنم..کاش من یک مثبت بودم...🧐😇
#اندرونیهای_خوش_جمعیتها
#حال_و_هوای_چند_فرزندی