eitaa logo
مهرمیهن
1.2هزار دنبال‌کننده
19.7هزار عکس
5.9هزار ویدیو
70 فایل
🔴 هفته‌نامه مهرمیهن 🔴 ارتباط با ادمين: @Mehre_mihan_Ad @mehre_mihan : تلگرام ما را در سایر پيام‌رسان‌ها دنبال كنيد: تلگرام: https://t.me/Mehre_mihan بله: https://ble.ir/mehre_mihan
مشاهده در ایتا
دانلود
‏🍀🍂🌹🌸🌹🍂🍀 تو غريبي و من انگار غريبانه‌ترم بي‌تو، در شهر تو، من از همه بيگانه‌ترم از چه مينالم و از درد چه؟ رسوايم كن كه بفهمند چرا بي‌تو از پيمانه، ترم آنقدر بي‌خودم از خويش كه دارد كم‌كم باورم مي‌شود از چشم تو ديوانه‌ترم چاره‌اي نيست دچارم كن و بر بادم ده كه من از باد هم انگار كه بي‌خانه‌ترم هر شب اين گونه به ناچار غزل مي‌گويم ورنه از مرز غزل‌هاي تو پرچانه‌ترم ﴿نجمه زارع﴾ ☄️ 🌙 ✨☄️ ❣️💫☄️ ❤️❣️✨🌙☄️ 🇮🇷 @mehre_mihan
‏🍀🍂🌹🌸🌹🍂🍀 از اين به خمره نشستن از اين خراب شدن چقدر فاصله مانده است تا شراب شدن؟ رها كنيد مرا تا رها شويد از من عذاب ميكشم از مايۀ عذاب شدن دلم گرفته از اينجا كجاست تُنگ خودم؟ چه سود، ماهي آزاد منجلاب شدن؟ پرنده بودن و كابوس ميله و چنگال پرنده بودن و هر صبح خيس آب شدن شبيه پنجره يك عمر سنگسار شوي به جرم عاشق چشمان آفتاب شدن ببخش رود بلندم، چرا كه راهي نيست در اين وفور بيابان، بجز سراب شدن... ﴿علي ارجمند﴾ ☄️ 🌙 ✨☄️ ❣️💫☄️ ❤️❣️✨🌙☄️ 🇮🇷 @mehre_mihan
‏🍀🍂🌹🌸🌹🍂🍀 از خوشي‌هاي زمانه سهم‌مان كم بود...حيف قسمت ما عاشقان اندوه و ماتم بود...حيف درك‌مان از عشق، ناقص بود...همچون عقلمان! فهم ما از زندگي تصوير مبهم بود...حيف گاه‌گاهي با صداي در، هراسان مي‌شديم مي‌دويديم و وليكن پشت در غم بود...حيف ما نماز عشق مي‌خوانديم امّا غافل از... ...اين كه در پشت سر ما ابن‌ملجم بود...حيف از همان اوّل سزاوار جهنّم بوده‌ايم سيب و گندم فتنۀ حوّا و آدم بود...حيف قبل خلقت چاره‌اي ايكاش پيدا مي‌شد و منصرف مي‌شد خدا...امّا مصمّم بود حيف ﴿مهدي خداپرست﴾ ☄️ 🌙 ✨☄️ ❣️💫☄️ ❤️❣️✨🌙☄️ 🇮🇷 @mehre_mihan
‏🍀🍂🌹🌸🌹🍂🍀 زمان دل بريدن، تازه فهميدم گرفتارم خطا كردم! خودم مي‌دانم، اما...دوستت دارم سكوت پرچروك مردِ در آيينه مي‌گويد به لحظه لحظه‌ي عمرم جواني را بدهكارم دلم دلتنگ آن ديدار آخر مي‌شود حالا... ...كه بعد از اين تو را بايد ببينم بين اشعارم غريبه! هركجا هستي به يادت همچنان هستم خودم را بعد تو بايد به آغوش كه بسپارم؟ نماندي و بلايي بر سرم آورده عشقت كه اگر اين اولين بار است هم شد، آخرين بارم ﴿امير دالوند﴾ ☄️ 🌙 ✨☄️ ❣️💫☄️ ❤️❣️✨🌙☄️ 🇮🇷 @mehre_mihan
‏🍀🍂🌹🌸🌹🍂🍀 بيم است كه سودايت ديوانه كند ما را در شهر به بدنامي افسانه كند ما را بهر تو ز عقل و دين بيگانه شدم آري ترسم كه غمت از جان بيگانه كند ما را در هجر چنان گشتم ناچيز كه گر خواهد زلفت به سر يك مو در شانه كند ما را زان سلسله گيسو منشور نجاتم ده زان پيش كه زنجيرت ديوانه كند ما را زينگونه ضعيف ار من در زلف تو آويزم مشاطه به جاي مو در شانه كند ما را من مي‌ زدۀ دوشم، شايد كه خيال تو امروز به يك ساغر مستانه كند ما را چون شمع بتان گشتي پيش آي كه تا خسرو بر آتش روي تو پروانه كند ما را ﴿اميرخسرو دهلوي﴾ ☄️ 🌙 ✨☄️ ❣️💫☄️ ❤️❣️✨🌙☄️ 🇮🇷 @mehre_mihan
‏🍀🍂🌹🌸🌹🍂🍀 گفتي: بمان! مي‌خواستم...اما نمي‌شد گفتي: بخوان! بغض گلويم وا نمي‌شد گفتم كه مي‌ترسم من از سِحر نگاهت گفتي: نترس اي خوب من! اما نمي‌شد گفتي: نگاهم كن...ببين! آهسته ديدم راهي نبود از مرزِ مي‌شد تا نمي‌شد دست دلم پيش تو رو شد...آه! اي عشق راز نگاهم كاشكي افشا نمي‌شد در ورطه‌اي از عشق و عقل افتاده بودم چون عشق تو در حجم عقلم جا نمي‌شد مي‌خواستم ناگفته‌هايم را بگويم يا بغض مي‌آمد سراغم، يا نمي‌شد! گفتي كه تا فردا خداحافظ...ولي...آه! آن شب نمي‌دانم چرا فردا نمي‌شد؟ ﴿سيدعباس سجادي﴾ ☄️ 🌙 ✨☄️ ❣️💫☄️ ❤️❣️✨🌙☄️ 🇮🇷 @mehre_mihan
‏🍀🍂🌹🌸🌹🍂🍀 ناگزير از سفرم، بي‌سرو سامان چون باد به گرفتار رهايي نتوان گفت آزاد كوچ تا چند؟! مگر مي‌شود از خويش گريخت "بال" تنها غم غربت به پرستوها داد اينكه "مردم" نشناسند تو را غربت نيست غربت آن است كه "ياران" ببرندت از ياد عاشقي چيست؟ به جز شادي و مهر و غم و قهر؟! نه من از قهر تو غمگين، نه تو از مهرم شاد چشم بيهوده به آيينه شدن دوخته‌اي اشك آن روز كه آيينه شد از چشم افتاد ﴿فاضل نظري﴾ ☄️ 🌙 ✨☄️ ❣️💫☄️ ❤️❣️✨🌙☄️ 🇮🇷 @mehre_mihan
‏🍀🍂🌹🌸🌹🍂🍀 ز اندازه بيرون، تشنه‌ام! ساقي بيار آن آب را اول مرا سيراب كن وآنگه بده اصحاب را من نيز چشم از خواب خوش، بر مي‌نكردم پيش از اين روز فراق دوستان شب‌خوش بگفتم خواب را هر پارسا را كآن صنم در پيش مسجد بگذرد چشمش بر ابرو افكند باطل كند محراب را من صيد وحشي نيستم در بند جان خويشتن گر وي به تيرم مي‌زند استاده‌ام نشّاب را مقدار يار هم‌نفس چون من نداند هيچ‌كس ماهي كه بر خشك اوفتد، قيمت بداند آب را وقتي در آبي تا ميان، دستي و پايي مي‌زدم اكنون همان پنداشتم درياي بي‌پاياب را امروز حالا غرقه‌ام تا با كناري اوفتم آنگه حكايت گويمت درد دل غرقاب را گر بي‌وفايي كردمي يرغو به قاآن بردمي كآن كافر اعدا مي‌كشد، وين سنگدل احباب را فرياد مي‌دارد رقيب از دست مشتاقان او آواز مطرب در سرا زحمت بود بواب را سعدي! چو جورش مي‌بري نزديك او ديگر مرو اي بي‌بصر من مي‌روم؟!...او مي‌كشد قلاب را! ﴿سعدی﴾ ☄️ 🌙 ✨☄️ ❣️💫☄️ ❤️❣️✨🌙☄️ 🇮🇷 @mehre_mihan
‏🍀🍂🌹🌸🌹🍂🍀 به كعبه روي نهادم كه دور يار بگردم كجاي خانه به دنبال آن نگار بگردم ميان اين همه حاجي كجاست حاجي زهرا كه هر نفس به فدايش هزار بار بگردم مقام و زمزم و ركن و حطيم را همه گشتم كنار حجر روم، يا به مستجار بگردم؟ ميان خلق دويدم كه در كنار تو باشم بگو چقدر به هر گوشه و كنار بگردم دلم گرفته بگو اي عزيز فاطمه تا كي... تو را نبينم و بر گرد اين جدار بگردم؟ به شوق اين كه فقط زير سايه‌ي تو بميرم چو آفتاب به هر كوه و كوهسار بگردم اگر چه گرد رهم، با نسيم در به درم كن كه در هوات به هر شهر و هر ديار بگردم خدا گواست كه نوميد نيستم ز وصالت اگر چه دور تو تا دور روزگار بگردم به انتظار قسم، با خود اين قرار نهادم كه در هواي تو تا وقت انتظار بگردم عنايتي كه همه عمر "ميثم" تو بمانم بسان ميثم تو دور چوب دار بگردم ﴿غلامرضا سازگار﴾ ☄️ 🌙 ✨☄️ ❣️💫☄️ ❤️❣️✨🌙☄️ 🇮🇷 @mehre_mihan
‏🍀🍂🌹🌸🌹🍂🍀 پي به راز سفرم برد و چُنان ابر گريست ديد، باز آمدني در پي اين رفتن نيست همه گفتند "مرو" ديدم و نشنيدم‌شان مثل اين بود به يك رود بگويند: بايست! مفتضح بودن ازين بيش كه در اول قهر... فكر برگشتنم و واسطه‌اي نيست كه نيست! در جهانِ تهي از عشق نمي‌مانم چون در جهانِ تهي از عشق نمي‌بايد زيست دهخدا تجربه عشق ندارد ورنه معني "مرگ"و "جدايي" به يقين هردو يكيست ﴿كاظم بهمني﴾ ☄️ 🌙 ✨☄️ ❣️💫☄️ ❤️❣️✨🌙☄️ 🇮🇷 @mehre_mihan
‏🍀🍂🌹🌸🌹🍂🍀 مست آمدم اي پير كه مستانه بميرم مستانه در اين گوشه ميخانه بميرم درويشم و بگذار قلندر منشانه كاكل همه افشان به سر شانه بميرم من درّ يتيمم، صدفم سينه درياست بگذار يتيمانه و دردانه بميرم بيگانه شمردند مرا در وطن خويش تا بي‌وطن و از همه بيگانه بميرم سرباز جهادم من و از جبهه‌ي احرار انصاف كجا رفته كه در خانه بميرم؟ من بلبل عشاق به دامي نشوم رام در دام تو هم بي‌طمع دانه بميرم در زندگي افسانه شدم در همه آفاق بگذار كه در مرگ هم افسانه بميرم ﴿استاد شهریار﴾ ☄️ 🌙 ✨☄️ ❣️💫☄️ ❤️❣️✨🌙☄️ 🇮🇷 @mehre_mihan
‏🍀🍂🌹🌸🌹🍂🍀 براي مدعي ترك من اي پيمان شكن كردي ترا گفتم كه ترك مدعي كن ترك من كردي سراي غير را عشرتسرا كردي به وصل خود مرا از فرقت خود ساكن بيت الحزن كردي مرا پروانه سان آتش زدي در جان و آن رخ را كه ماه محفل من بود شمع انجمن كردي شكستي در دل من خار رشك و با رقيب من به گشت گلستان رفتي و گلگشت چمن كردي سخن با غير مي‌گفتي بريدي چون مرا ديدي چه مي‌گفتي كه چون ديدي مرا قطع سخن كردي مرا تنها نكردي در جهان آواره، خلقي را جدا از كشور خود ساختي دور از وطن كردي به دشت محنت و كوه بلا بس بي‌دل و دين را چو ليلي ساختي مجنون چو شيرين كوهكن كردي نكويارا نوآئين دلبرا از بهر يار نو نكو كردي كه ترك ياري يار كهن كردي؟ رفيق بينوا را ساختي با درد و غم همدم رقيبان دغا را همنشين خويشتن كردي ﴿رفیق اصفهانی﴾ ☄️ 🌙 ✨☄️ ❣️💫☄️ ❤️❣️✨🌙☄️ 🇮🇷 @mehre_mihan