‏#نجواهاي_شبانه ‏🍀🍂🌹🌸🌹🍂🍀 چون ياكريم، بي‌تو مرا شوق لانه نيست مرغان عشق را كه غم آب و دانه نيست راضي نشد دلت كه بماني كنار من راحت برو...نياز به عذر و بهانه نيست گاهي قضا دو شاخه كند رودخانه را اين قسمت است، گر چه كمي منصفانه نيست بخشنده باش و پاك، چو باران كه در دلش فرقي ميان باغچه و بام خانه نيست مانند آبشار كه افتاد و دم نزد مردن به پاي عشق چنان خودسرانه نيست جاي گلايه نيست اگر دل بريد و رفت دريا هميشه مقصد هر رودخانه نيست ﴿فرهاد شريفي﴾ ☄️ 🌙 ✨☄️ ❣️💫☄️ ❤️❣️✨🌙☄️ 🇮🇷 @mehre_mihan

‏#نجواهاي_شبانه ‏🍀🍂🌹🌸🌹🍂🍀 اي كاش ميشد آسمان آسان بگيرد ابري بيايد، ساعتي باران بگيرد بغضي بپيچد در گلوي گردبادي صحرا به صحرا در دلم طوفان بگيرد بگذار با هر آه كوتاه جگرسوز يك درد تازه در دلم سامان بگيرد هي راه حل و چاره و درمان نياور من كه نمي‌خواهم غمم پايان بگيرد! يك عمر دست عقل دادم زندگي را يك بار بگذار از دلم فرمان بگيرد بگذار دردم بين شاعرها بپيچد شايد قلم در دست آنها جان بگيرد ﴿بيتا اميري﴾ ☄️ 🌙 ✨☄️ ❣️💫☄️ ❤️❣️✨🌙☄️ 🇮🇷 @mehre_mihan

‏#نجواهاي_شبانه ‏🍀🍂🌹🌸🌹🍂🍀 عشق رسوايي محض است كه حاشا نشود عاشقي با اگر و شايد و اما نشود شرط اول قدم آن است كه مجنون باشيم هر كسي در به در خانه ليلا نشود دير اگر راه بيافتيم، به يوسف نرسيم سر بازار كسي منتظر ما نشود لذت عشق به اين حس بلا تكليفي ست لطف تو شامل حالم بشود يا نشود؟ من فقط روبه روي گنبد تو خم شده‌ام كمرم غير در خانه تو تا نشود هر قدر هم بشود دور ضريح تو شلوغ من نديدم كه بيايد كسي و جا نشود بين زوار كه باشم به تو نزديكترم قطره هيچ است اگر وصل به دريا نشود امن‌تر از حرمت نيست، همان بهتر كه كودك گمشده در صحن تو پيدا نشود بهتر اين است كه عاشق دم پابوسي تو نفس آخر خود را بكشد پا نشود دردهايم به تو نزديك ترم كرده، طبيب حرفم اين است كه يك وقت مداوا نشود! من دخيل دل خود را به تو طوري بستم كه به اين راحتي آقا گره‌اش وا نشود بارها حاجتي آورده‌ام و هر بارش پاسخي آمده از سمت تو، الا: نشود! امتحان كردم و ديدم كه ميان حرمت هيچ ذكري قسم حضرت زهرا نشود آخرش بي‌برو برگرد مرا خواهي كشت عاشقي با اگر و شايد و اما نشود ﴿محمد رسولي﴾ ☄️ 🌙 ✨☄️ ❣️💫☄️ ❤️❣️✨🌙☄️ 🇮🇷 @mehre_mihan

‏#نجواهاي_شبانه ‏🍀🍂🌹🌸🌹🍂🍀 عادتاً دم ز عشق يار نزن بي‌عمل حرف انتظار نزن سر تو گرم بازي دنياست لاف مجنون بي‌قرار نزن زار زد از گناه تو آقا توبه‌كن از گناه! زار نزن از غريبي درش بيار! انقدر... از غريبي او هوار نزن تا ز هر دامني نشُستي دست دست بر دامن نگار نزن قول دادي! بمان سر قولت زير اين قول و اين قرار نزن هرچه را از دلت كنار زدي عشق او را ز دل كنار نزن پدر ماست گرچه بد شده‌ايم به دل خسته‌اش شرار نزن... كربلا منتهاي خوشبختي‌ست پر سوي غير اين ديار نزن تا نرفتي ميان صحن حسين حرفي از خير روزگار نزن... ﴿سيدپوريا هاشمي﴾ ☄️ 🌙 ✨☄️ ❣️💫☄️ ❤️❣️✨🌙☄️ 🇮🇷 @mehre_mihan

‏#نجواهاي_شبانه ‏🍀🍂🌹🌸🌹🍂🍀 عشق آمد، عقل را ناچار بردم در مصافش عشق اما برد! حتي عقل را در ائتلافش پرده‌اي انداختم بر چشم‌هايم بس كه ديدم عقل هر سو مي‌كشد، دل، مي‌كشد پا را خلافش هر كه نفروشد، خريدارند زيبايي او را اين يكي با تاج و تختش، آن يكي هم با كلافش از سر زلفي رها در باد حق دارم بترسم كفر، در واقع سرمويي است با دين اختلافش در حجاب و دلبري من كه منافاتي نديدم كعبه دائم پرده پوشيده است و خلقي در طوافش دل اگر شد كعبه، گيرم بشكند، اصلا چه بهتر يك نفر مثل علي بيرون ميايد از شكافش ترس دارم در صدف باشم ولي گوهر نباشم معدن خالي ندارد هيچ سودي اكتشافش خلوتي دارم كه روي هيچ كس در وا نكرده خلوتي دارم تماشايي كه... قربان عفافش ﴿محمدحسين ملكيان﴾ ☄️ 🌙 ✨☄️ ❣️💫☄️ ❤️❣️✨🌙☄️ 🇮🇷 @mehre_mihan

‏#نجواهاي_شبانه ‏🍀🍂🌹🌸🌹🍂🍀 مثل آن چايي كه مي‌چسبد به سرما بيشتر با همه گرميم، با دل‌هاي تنها بيشتر درد را با جان پذيراييم و با غم‌ها خوشيم قالي كرمان كه باشي مي‌خوري پا بيشتر بم كه بودم فقر بود و عشق اما روزگار زخم غربت بر دلم آورد اين جا بيشتر هر شب عمرم به يادت اشك مي‌ريزم ولي بعد حافظ خواني شب‌هاي يلدا بيشتر رفته‌اي، اما گذشت عمر تاثيري نداشت من كه دلتنگ توام امروز، فردا بيشتر زندگي تلخ است از وقتي كه رفتي تلخ تر بغض جانكاه است هنگام تماشا بيشتر هيچ كس از عشق سوغاتي به جز دوري نديد هر قدر يعقوب تنها شد زليخا بيشتر بر بخار پنجره يك شب نوشتي:"عاشقم" خون شد انگشتم بر آجر حك كنم: ما بيشتر... ﴿حامد عسکری﴾ ☄️ 🌙 ✨☄️ ❣️💫☄️ ❤️❣️✨🌙☄️ 🇮🇷 @mehre_mihan

‏#نجواهاي_شبانه ‏🍀🍂🌹🌸🌹🍂🍀 هنوز بين من و تو سكوت قانون است سر گلايه ندارم ولي دلم خون است اگر جنون همۀ حرف زندگي باشد هميشه در سر ما زلف يار مضمون است به عطر زلف تو شايد نسيم آغشته‌ست كه هرچه سرو در اين باغ بيد مجنون است سري كه شور ندارد به هيچ مي‌ارزد دلي كه داغ ندارد به عشق مديون است دل من آينه توست، من خودت هستم! بيا كه وقت رسيدن به خويش اكنون است ﴿محمدحسن جمشيدي﴾ ☄️ 🌙 ✨☄️ ❣️💫☄️ ❤️❣️✨🌙☄️ 🇮🇷 @mehre_mihan

#نجواهاي_شبانه ‏🍀🍂🌹🌸🌹🍂🍀 با همه‌ي بي‌سر و ساماني‌ام باز به دنبال پريشاني‌ام طاقت فرسودگي‌ام هيچ نيست در پي ويران شدني آني‌ام آمده‌ام بلكه نگاهم كني عاشق آن لحظه‌ي توفاني‌ام دلخوش گرماي كسي نيستم آمده‌ام تا تو بسوزاني‌ام آمده‌ام با عطش سالها تا تو كمي عشق بنوشاني‌ام ماهي برگشته ز دريا شدم تا كه بگيري و بميراني‌ام خوبترين حادثه مي‌دانمت خوبترين حادثه مي‌داني‌ام حرف بزن ابر مرا باز كن ديرزماني است كه باراني‌ام حرف بزن حرف بزن سالهاست تشنه‌ي يك صحبت طولاني‌ام ها... به كجا مي‌كشي‌ام خوب من؟ ها... نكشاني به پشيماني‌ام ﴿محمدعلي بهمني﴾ ☄️ 🌙 ✨☄️ ❣️💫☄️ ❤️❣️✨🌙☄️ 🇮🇷 @mehre_mihan

‏#نجواهاي_شبانه ‏🍀🍂🌹🌸🌹🍂🍀 اي پاسخ تمام اگرها و كاش‌ها مادر نوشته اسم تو را روي آش‌ها دارد براي آمدنت نذر مي‌كند دستش هميشه پرشده از اين تلاش‌ها من ردپاي آمدنت را كشيده‌ام با رنگ‌هاي سبز و سپيد گواش‌ها پايان جنگ‌هاي جهاني به دست توست گل مي‌شود گلوله‌ي داغ كلاش‌ها تنها به عشق آمدنت شعر گفته است امشب مداد آبي من با تراش‌ها اي كاش صبح جمعه‌ي بعدي ببينمت اي پاسخ تمام اگرها و كاش‌ها ﴿ساجده جبارپور﴾ ☄️ 🌙 ✨☄️ ❣️💫☄️ ❤️❣️✨🌙☄️ 🇮🇷 @mehre_mihan

‏#نجواهاي_شبانه ‏🍀🍂🌹🌸🌹🍂🍀 سرت كه درد نمي‌آيد از سوالاتم؟ مرا ببخش كه اينقدر بي‌مبالاتم چطور اينهمه جريان گرفته‌اي در من و مو به موي تو جاريست در خيالاتم؟ بگو به من كه همان آدم هميشگي‌ام؟ نه... مدتي است كه تغيير كرده حالاتم چقدر مانده به وقتي كه مال هم بشويم؟ درست از آب در آيند احتمالاتم تو محشري به خدا من بهشت گمشده‌ام تو اتفاق مي‌افتي من از محالاتم چقدر ساكتي و من چقدر حرف زدم دوباره گيج شدي حتما از سوالاتم دلم گرفته اگر زنگ مي‌زنم گاهي مرا ببخش كه اينقدر بي‌مبالاتم ﴿مهدي فرجي﴾ ☄️ 🌙 ✨☄️ ❣️💫☄️ ❤️❣️✨🌙☄️ 🇮🇷 @mehre_mihan

‏#نجواهاي_شبانه ‏🍀🍂🌹🌸🌹🍂🍀 گرچه خلوت، گرچه خسته، گرچه بي‌سو و سراغ خواب‌هايي در قفس ديديم با تعبير باغ از اناري حال دل پرسيدم امشب گفت: خون لاله را گفتم: خبر تازه چه داري؟ گفت داغ! سوگوارانيم و كاري بر نمي‌آيد جز آه لوك مست داغ، بر گرده چه دارد غير ماغ؟ ما برادرهايمان را دفن كرديم اي دريغ زير حجم سايه سنگين كاجي از كلاغ عطسه‌هاي عافيت را ارج ننهاديم پس بوسه افطارمان افتاد به وقت فراغ مي‌رود اين روزها گل مي‌دهد آغوش ها باز عطر زلف ياري مي‌خزد زير دماغ باز كوچه غرق لبخند و هياهو مي‌شود باز هم گل مي‌خريم از كودكي پشت چراغ باز منقار قناري به غزل وا مي‌شود باغ را تحويل قمري مي‌دهد يك روز زاغ آرزو: گرمي فزاي جمع ياران بودن است چه تفاوت گر مي وصليم يا نفت چراغ؟! ﴿حامد عسكري﴾ ☄️ 🌙 ✨☄️ ❣️💫☄️ ❤️❣️✨🌙☄️ 🇮🇷 @mehre_mihan

‏#نجواهاي_شبانه ‏🍀🍂🌹🌸🌹🍂🍀 نميدانم سرانجام دل بي‌آرزويم چيست ولي هرگز بدون عشق در دنيا نبايد زيست به چشم مستت ايمان داشتم اما ندانستم دواي دردهايم اين دروغ خنده آور نيست چنان اينروزها از چشم دنيا عشق افتاده است كه تنها راه عاشق زيستن امروز تنهايي ست در اين درياي طوفاني تو هستي و خداي خود مپرس اي كشتي درهم شكسته ناخدايت كيست هميشه آنكه دل كنده ست را نفرين نبايد كرد كسي كه بي‌محابا دل ببندد كم مقصر نيست ﴿محمدحسن جمشيدي﴾ ☄️ 🌙 ✨☄️ ❣️💫☄️ ❤️❣️✨🌙☄️ 🇮🇷 @mehre_mihan