eitaa logo
میغان جوان(121)
285 دنبال‌کننده
40.9هزار عکس
16.6هزار ویدیو
174 فایل
اطاعت از ولی فقیه، آزمون قبل از ظهور است: "انقلابی"؛ "آتش به اختیار" و "مطالبه گر" ارتباط با ادمین ها: @didebanan121 @Bargozidegan121
مشاهده در ایتا
دانلود
میغان جوان(121)
🔴 زیر کُت قالیباف یا زیر عمامه آملی لاریجانی؛ فرقی نمی‌کند! 1️⃣ اول؛ اظهار نظر درباره آیت الله صاد
💢‏بعد از آنکه "حسین فریدون" حکمِ زندان گرفت؛ روحانی در یزد سخنرانی تند علیه قوه قضائیه کرد؛ 😈حمله تند امروز روحانی بعد از حکم زندان "مهدی جهانگیری" هم، طبیعی‌ست؛ 🆗هم برادر روحانی و هم برادر جهانگیری در زمان دولتداری؛ برادرانشان، بابت مفاسد اقتصادی حکم گرفتند! 📌نمونه‌ای کم‌نظیر از فساد دولتی! 🆔 @amarha
میغان جوان(121)
⭕️ سخنگوی قوه قضاییه خیلی محترمانه و شیک، آب پاکی رو ریخت رو دست بعضیا و گفت: ▪️خبری از فیلتر شبکه‌
🚨غلط میکنی که قانون را قبول نداری! قانون تو را قبول ندارد! ▪️حسن روحانی در دفاع از تخلفات : این جوان اصلا دادگاه و دستگاه نظارتی را قبول ندارد، می رود کار خود را انجام می‌دهد و به جلو می رود. قوه قضاییه به وزیر جوان کابینه ما، می گوید از او شکایت می کنم، اما این وزیر اصلا نمی‌ترسد! کار خود را با قدرت انجام می‌دهد و یک نفر هم از قوه قضاییه می‌گوید که از این وزیر جوان شکایت می‌کند. خب شکایت کنید... ▪️واعظی در حمایت از تخلفات حسن روحانی: برخی قوانین [ قوانین مصوب مجلس برای دولت] را قبول نداریم، ابلاغ هم نمی‌کنیم! ▪️وی برای موجه جلوه دادن تخلفات حسن روحانی در عدم تمکین رئیس دولت به مصوبه های زیرساختی مجلس افزود: اگر مراحل تصویب یک قانون، از نظر روحانی درست طی نشده باشد یا برداشت معاونت حقوقی رئیس‌جمهور این باشد که اشکالی در کار یک مصوبه قانونی است، قطعاً رئیس‌جمهور نمی‌خواهد در این موضوع «شریک» باشد، مجلس فعلی کارهایی انجام می‌دهد که بدعت محسوب می‌شود!! 👈 (ره): قانون را قبول نداری ؟!!! غلط می کنی قانون را قبول نداری تورا قبول ندارد... @naslechaharome
▫️پوستر | شما هستید! ♨️امام خمینی (ره) : تلطف کنید به مردم؛ تواضع کنید به مردم. آقا دولت مال مردم است؛ بودجه مملکت از جیب مردم است؛ شما نوکر مردم هستید؛ دولتها خدمتگزار مردمند. هی لفظاً نگویید من خدمتگزار، و عملاً تو سر مردم بزنید و این اربابهای بیچاره‌تان را پایمال کنید. ♨️امام خامنه‌ای : این مردم - همان‌طور که امام مکرر فرمودند - ولى‌نعمتهاى ما هستند؛ این شوخى نیست! من یکى از مسؤولان را در محضرى دیدم که برخوردش با مردم قدرى متکبرانه بود. من پیغام دادم و گفتم به ایشان بگویید که اگر مى‌خواهد جبران آن برخورد را بکند، باید در همان‌طور محضرى ظاهر بشود و بگوید: اى مردم! من نوکر شمایم. یک مسؤول کشور چکاره است؟ فلسفه‌ى وجودى ما غیر از خدمت به مردم چیست؟! @naslechaharome
میغان جوان(121)
⭕️ #رشتو 😈اصلاح‌طلب‌ها با عملیات روانی و بی اخلاقی در انتخابات -ها- پیروز می‌شوند!! 📢این رو بنده ک
💢امام خامنه ای: 💯زمینه را برای روی کار آوردن یک دولت جوان و حزب الهی آماده کنید... @deldadei 📢ویژه انتخابات ۱۴۰۰
میغان جوان(121)
⛔️⛔️مشایی: ☑️به احمدی نژاد به عنوان قبله نگاه می کنم😐 #پروژه_نفوذ #قبله #احمدی_نژاد #مظهر_ایمان #ف
♦️♦️همه از رهبری دارند و می زنند و ؛ اما... 😈 با معرفت تمام، رهبری را دور می زند و یکه تازی می کند و دروغ کادو می کند برایمان... و گروهش از رهبر مایه می گذارند و یادشان رفته قرار بود را له کنند نه ارضا... ⛔️آقایان رجل سیاسی! ؛ رجل سیاسی باز و سیاهکار که پا بر حلقوم فقرا گذاشته اید، بد نیست اندکی شرافت، کمی معرفت، سر سوزنی انسانیت... ⛔️⛔️ زنگش به صدا درآمده؛ اما کجاست مردی که مرد باشد نه نر؟ 🔔کجاست حق گوئی که دل را به شهوت قدرت نفروخته باشد؟؟ 🔻بس است به وطن و ملت؛ اجازه دهید ایرانمان نفسی تازه کند کمی هم در خلوت خود استراحت کنید و از غارت بیت المال بدون کرسی قدرت بهره ببرید!؟ دزدیهایتان و معوقه هایتان آنقدر هست که چند هزار سال عیاشی کنید و به ریشمان بخندید؛ استراحت کنید خادمان ایران و ملت... ♦️♦️رهبر عزیزمان از تولید و کارگر و اقتصاد می گوید و درد را این می داند. از و سخن می گویند و از پاسخگویی و خدمت مسؤولین به مردم اما تنها منافع خود و گروهشان را می خواهند!؟ 🔵درک حق و شناخت باطل بسیار ساده است؛ اگر بدانیم ، و عاشورای اربابمان سیدالشهدا تا ابد حجت شناخت حق است... عاشورا را هر روز و هر لحظه باید بازخوانی کرد تا مبادا فریب خواص دنیاپرست را بخوریم و شویم و شرمسار سیدالشهدا در روز آخرت! مبادا ما هم عاقبتمان پس از عمری نوکری اهل بیت، عاقبت فریب خوردگان دنیا شود که اگر اینگونه شود دو دنیا را باخته ایم و رسوائی تنها نصیبمان! ♦️♦️♦️خدایا ما را آنی به حال خود وا مگذار 🖌دلداده ی حضرت ارباب @deldadegiabi @deldadegi @meighanjavan98
میغان جوان(121)
#یاام‌البنین "با اینکه زهرا نیست، بوی یاس دارد" آخر میان دامنش، عباس دارد عمری دخیلم بر مزار بی چر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«ام البنین» فاطمه ثانی 🔹حجت السلام محمود ابوالقاسمی به بیان نقش حضرت زهرا (س) در تربیت شیعیان و ماجرای نام‌گذاری حضرت ام‌البنین(س) می‌پردازد. tn.ai/2440199 @TasnimNews
4_5794325973713291243.mp3
10.36M
|⇦•نشد از چهره‌ام غم را بگیری... و توسل جانسوز به حضرت اُم البنین علیها السلام. ✍به نفس سید رضا نریمانی •✾• @deldadegi
میغان جوان(121)
🌹❤️ ای مادرم ام البنین علیها سلام... 🔸 مداحی فوق العاده محمدحسین پویانفر 🌷 @IslamlifeStyles ✅ای ما
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 دختر جوان آشفته از خواب بر میخیزد و نزد مادر می آید، این سومین شبی است که به روءیا میبیند قرص ماه بر دامنش نشسته است و سه ستاره ی درخشان در اطرافش مگر میشود خواب مکرر را یک رویای ساده تلقی کرد و بی تعبیر از کنارش رد شد؟؟؟ پس چیست معنی این رویای صادقه؟ حرف دختر هنوز تمام نشده که پدر در را میگشاید و تعبیر میکند خواب شبانه را، و پاسخ میدهد سوال های در ذهن مانده را حازم مردی نامدار و دلاور از بزرگان قبیله ی بنی کلاب است که به غیرت و ادب و شجاعت شهره ی اعراب است سه روز است که عقیل مهمان خانه اش شده و به رسم ادب ، حازم، علت آمدن را از میهمان سفره اش نپرسیده و امروز عقیل لب گشوده ، پیام خواستگاری امیرالمومنین را بر حازم آورده است و حازم که نَمی از فضائل علی را چشیده است و شهد عشق حیدر، به کامش ریخته شده ،گل از گلش میشکفد و می آید تا نظر دختر را نیز جویا شود - فاطمه جان تعبیر خوابت نزد مهمان خانه ی من است، عقیل آمده تورا بر پور ابیطالب خواستگاری کند، امده تو را عروس خانه ی علی نماید، ماهِ نشسته بر دامنت، همین شرافت و سعادتیست که امروز همای سعادتش بر شانه مان نشسته است من و مادرت این تقدیر را توفیقی بر کل قبیله میدانیم اما آمده ام نظر تو را هم جویا شوم نازنینِ بابا سرخی شرم به گونه های فاطمه مینشیند و اشک شوق به چشمانش حلقه میزند سر به زیر انداخته برق شادی را پدر به چهره اش نبیند - حیدر که تاج سر عالمیان است، اگر غلامِ قنبر (غلام علی) به خواستگاریم آمده بود، به جهتِ اتصال به مولایم علی ، سر از پا نمیشناختم و دو بال برای پرواز استعانت میگرفتم و اکنون نمیدانم به دعای خیر کدام صاحب نفسی، و به معجزه ی دستان کدام صاحب کرامتی، چنین بخت و اقبالی درِ خانه ام را نواخته است عقیل را پیغام برید فاطمه به خدمتگزاری خانه ی علی بر خود مباهات میکند، عروس خانه ی علی، زهرای مرضیه بود و بس... حزام صد شتر آزین بسته شده مهیا میکند و به لباس بخت ، فاطمه را راهی مدینه میکند و تعبیر میشود رویای صادقه اش و قرص قمری بر دامنش مینشیند عباس نام، که زیبایی جمالش بی مثال است و نور صورتش مثال زدنی. غمزه ی چشمانش بی بدیل است و کمان ابروانش بی نظیر. ماه کامل را میماند با تمام درخشش و لطافتش. و علی را میماند با تمام هیبت و صلابتش. به همان کودکی، قصه ی شبانه ی عباس ، میشود ذکر فضائل زهرا ی اطهر و مادر خوب در گوشش میخواند که من کنیزی هستم از کنیزان خانه ی زهرا و خدمتگزاری از خدمتگزاران اولاد زهرا ، مبادا حسنین را برادر خطاب کنی آن دو آقایان جوانان اهل بهشتند مبادا زینبین را خواهر خطاب کنی آن دو ، نور دیدگان زهرا و میوه ی دل پیامبرند عباسم، تو غلام حلقه به گوش حسین باش عباسم تو خدمتگزار کمر بسته ی حسین باش عباسم تو موءدب به آداب حسین باش مادر در گوش عباس میگوید و میگوید و میگوید تا وقت وداع میرسد کاروان حسین بن علی را از مدینه ام البنین دوان دوان می آید به قرآنی و کاسه ی آبی حسین را بدرقه میکند نزد عباس آمده اشارتی میزند عباس بن علی سر خم کرده نزدیک لبان مادر میشود عباسم ، حسین پاره ی تن پیامبر است، حسین روح و ریحان فاطمه است، حسین جان جانانِ من است عباسم حسین در مدینه هم غریب است چه رسد به کوفه عباسم مبادا حسین را تنها گذاری مبادا تو باشی و تار مویی از حسین کم شود مبادا تو باشی و گَرد غربتی به روی حسین بنشیند عباسم برو به سلامت... و قافله می رود و ام البنین دلش را پیش پای قافله قربانی می کند ✅و قافله باز می آید؛ ام البنین دست عبیدالله پسر کوچک عباس را به دست گرفته در کوچه های مدینه دوان دوان می آید بشیر، پیکیست از جانب زین العابدین که آمده شهر را از عزای عالم خبر کند ام البنین می ایستد؛ - بشیر از حسین من چه خبر داری؟ - ام البنین پسرت عبدالله را کشتند - بشیر از حسینم چه خبر داری؟ - ام البنین پسرت جعفر را کشتند - بشیر از حسینم چه خبر داری؟ - ام البنین پسرت عثمان را کشتند - بشیر از حسینم چه خبر داری؟ - ام البنین پسرت عباس را کشتند رنگ از رخساره ی ام البنین رخت می بندد، هنوز به دو پا ایستاده و دست یتیم عباس را در دست می فشارد - بشیر تو را به خدا بگو از حسینم چه خبر داری؟ - حسین را به لبی تشنه، غریبانه به شهادت رساندند! و حال این بانوی غیور که خم به ابروانش نیامده بود، طاقت از کف داده به زمین می خورد، خاک بر سر می ریزد و ناله وااسفاها همی زند به سوی خانه روان می شود، بشیر صدایش می زند: به کدام سو میروی بانوی من؟ قافله بیرون مدینه خیمه زده و ام البنین به چشمانی اشکبار مردم مدینه که اکنون گردش حلقه زده اند را نگاهی می کند - من تاب دیدن زینب بی حسین را ندارم من طاقت نظاره ی یتیمان حسین را ندارم من که عباسم ساقی قافله بود، روی دیدن رباب را ندارم... ✍چشم انتظار @deldadegi