eitaa logo
ملت قوی✊🇮🇷
205 دنبال‌کننده
48.6هزار عکس
38.8هزار ویدیو
415 فایل
#ملت‌ایران بایدقوی شود و راهی جز #قوی‌شدن ندارد. امام‌خامنه‌ای زیدعزه 🔸برای قوی شدن اول بر احزاب بشورید بعد به تقویت و بکارگیری و تجمیع ظرفیت‌های داخلی و احیای نهضت #بسیج‌مستضعفین همت کرده و معطل هیچکس نباشید کاربر:https://eitaa.com/mellate_ghavi
مشاهده در ایتا
دانلود
شاید بد نباشد بدانید دعوای این روزهای سر چیست؟ سر این معادله است که پولیون در اقتصاد آن را چون آیه قرآن میدانند بیائید ساده به این فرمول نگاه کنیم: MV=PY P سطح عمومی قیمتهاست Y میزان کالاها و خدمات در اقتصادست V سرعت گردش پول‌ست M عرضه پول‌ست Image نقدهایی که به این نظریه شده آنقدر زیاد است که نیازی به بیان آن نیست. از فروض این نظریه گرفته تا نقدهایی که فیسکالها (مالیون) به این نظریه کرده اند. اما من میخواهم از دیدگاهی دیگر این نظریه را بررسی کنم سوال: تورم در این فرمول متاثر از رابطه سه متغیر است. آیا در جامعه هم همین است؟ یعنی آیا تورم در جامعه متاثر از فرهنگ، سیاست، فساد، نرخ ارز، قیمت انرژی،‌ روابط بین الملل و ده ها عامل دیگر نیست؟ یعنی رفتار مردم دهه شصت که نان شبشان را با هم قسمت میکردند با مردم یک جامعه که به خون هم تشنه هستند روی تورم تاثیر یکسان دارد؟ فساد اقتصادی و احتکار چه؟ همانطور که می‌بینید قبل از اینکه این فرمول نوشته شود یک جامعه و یک انسان اقتصادیِ خاصی فرض گرفته شده است. یک انسان و یک جامعه با یک ایدئولوژی مشخص. انسانِ منفعت طلب و جامعه بازاری. جامعه ای که در آن همه چیز کالاست و همه جا بازار. انسانی که هیچ انگیزه غیرمادی ندارد کدام یک از این عوامل فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و ... در این فرمول دیده می شود؟ اگر سرمایه داران انحصار ایجاد کنند در بازار و قیمت را بالا ببرند، این فرمول در موردش سکوت میکند. اگر مردم اهل انصاف باشند یا نباشند این معادله در مورد آن نظری ندارد. چون اساسا انسان این معادله گرگ است همان که هابز میگفت: انسان گرگ انسان است. همان که اسمیت و میل و بنتهام میگفتند: انسانِ لذت جویِ منفعت طلب که فقط به دنبال حداکثر کردن مطلوبیت مادی خود است. شاید بگوئید خب الان همین است. جواب این است که نخیر! اگر چنین انسانی در دنیای امروز تربیت شده است نتیجه این نگاه است نه برعکس! کسانی که سعی میکنند ایدئولوژی هایشان را پشت فرمولهای ریاضی پنهان کنند مهم نیست که مسلمانند یا غیرمسلمان. مهم نیست فریاد میزنند که نئولیبرال هستند یا نیستند. مهم نیست ریش دارند یا ندارند. مهم این است که «علم»ی که از آن دم میزنند سرتا پا ایدئولوژی است. سرتا پا جاهلیت مدرن است! الان ممکن است بگویند خب همین عوامل دیگر را هم میرویم و آمار میگیریم و مدلسازی میکنیم و می آوریم در فرمول :))) اولا که بروید و بیاورید! فعلا که نرفتید! ثانیا باز هم تازه میشود یک گزاره اثباتی. آنجا که قرار است بر اساس نظریه عدالت لیبرالی نسخه بپیچید دوباره پای ایدئولوژی وسط می آید خلاصه ماجرا را دکتر علی سعیدی گفته‌اند و حق مطلب را ادا کرده اند: من به‌جای این‌که به‌دنبال اثبات وجود چیزی به نام اقتصاد اسلامی باشم، می‌خواهم سؤال بنیادین‌تری بپرسم و آن اینکه مگر ما چیزی به نام علم اقتصاد داریم؟ یعنی آیا گزاره‌های بنیادین مکتب لیبرالیسم «علمی» اند؟ مثلا اینکه «بازار آزاد یا رقابت کامل میتواند بیشترین کارایی را برای اقتصاد فراهم کند» گزاره‌ای حاکی از واقع و عاری از هرگونه قضاوت هنجاری است؟ یا نظریه مقداری پول که حجم پول در گردش را با سطح عمومی قیمتها مرتبط میکند، گزاره‌ای اثباتی وفارغ از هرگونه دعاوی هنجاری و ایدئولوژیک است؟ یا نظریۀ عمومی کینز یا تعادل عمومی والراس یا نظریۀ مطلوبیت نهایی یا نظریۀ رفتار مصرف‌کننده یا نظریۀ رفتار تولیدکننده یا نظریات رفاه؛ کدامشان از کدام «واقعیت عینی» سخن می‌گویند؟ آیا جز این است که تمامی این نظریاتی که در کلاس‌های اقتصاد می‌خوانیم و درس می‌دهیم هر کدام به نحوی به‌دنبال تنظیم امور اقتصادی هستند؟ و آیا جز این است که هر کدام از این‌ها از نوع و هستند و امری را و عمل بر خلاف آن را می‌کنند؟ مگر نه این است که از نگاه طرفداران اقتصاد رایج، رسیدن به نقطۀ کارای پارتویی است؟ مگر نه این است که در مواقع تزاحم میان برابری و کارایی، از قواعد رفع تزاحم استفاده می‌شود؟ و مگر غیر از این است که تمام اقتصاد خرد، فقه استدلالی برای اثبات کارایی بازار کاملاً رقابتی در توزیع «بهینۀ» کالاهای خصوصی است و نهایتاً فتوای آقای آلفرد مارشال را در وجوب رساندن اقتصاد به نقطۀ تعادل عرضه و تقاضا مستدل و مستند می‌کند؟ به بیان صریح و ساده، تمام آنچه به‌عنوان «علم اقتصاد» تبلیغ و ترویج می‌شود، چیزی نیست جز فتواهای فقهی علمای لیبرال دربارۀ تعاملات اقتصادی جامعۀ خودشان! سخن پایانی نصیحتی است برادرانه به مهندسین عزیزی که بدون پیش زمینه وارد رشته اقتصاد می شوند: استقلال فکری خودتان را حفظ کنید. همین 💠 @h_abasifar
♨️آموزش اقتصاد در دانشگاه اربعین! خادمان عراقی:هرچه برای امام حسین خرج کردیم مال و ثروتمان بیشتر شد!! آدام اِسمیت و دارن هاردی هیچ درکی از اقتصاد اربعینی ندارند! اگر در مشایه گام برداری، قدم به قدم با خادمان اباعبدالله مواجه می‌شوی و سوالی که سالها ذهنت را درگیر کرده از آنان می پرسی: شما که میلیاردر نیستید؟! شما که حساب های بانکی کلان ندارید؟ چطور ممکن است هر سال این حجم از زائران را اطعام می‌کنید؟! منِ نوعی که دیگر چرتکه‌ام از کار افتاده و فکرم که به آدام اسمیت آلوده است، نمی‌تواند پاسخ او را درک کند، این جمله را از او می‌شنوم که می‌گوید: برای امام خرج کردم و مالم پیدا کرد و رزقم زیاد شد! خادم دیگری را پرس و جو کردم. او هم می‌گوید که سال قبل توان مالی کمی داشته اما به برکت انفاق و اطعام زوار الحسین، رزقش زیاد شده و امسال توانسته خانه ای بخرد و بیشتر خدمت کند! این را از عالم آل محمد امام صادق علیه‌السلام آموخته‌اند! انفاق در زیارت امام حسین، نه تنها مال انفاق شده را برمی‌گرداند بلکه رزق را هم زیاد می‌کند! این معادله تقدیری را آدام اسمیت نمی‌فهمد چرا که اصل در اقتصاد را منافع شخصی دانسته و معتقد است منافع شخصی، محرّک فعالیت اقتصادی است! این را، توماس هابز فیلسوف بریتانیایی هم درکی ندارد چرا که او انسان را گرگ انسان می‌داند و معتقد است انسان ها ذاتا گرگ هستند! آری اگر انسان فقط حیوانی باشد که در جنگل است، گرگی خواهد بود که منفعت خودش را بر همه چیز ترجیح می‌دهد! اما اگر در امام علیه السلام باشی، در تلاش برای کسب به غرض و مال خود در راه امام هستی تا و فاصله طبقاتی را ازبین ببری. ⚡️و این است رمز که با محوریت امام علیه السلام، فقه المکاسب را به جهان عرضه می‌کند تا نمونه کوچکی از را به دنیا معرفی کرده و مقدمه ظهور ولی عصر را فراهم کند ان شاءالله‌. @rebbiunn