eitaa logo
منبر روشمند
832 دنبال‌کننده
745 عکس
1هزار ویدیو
583 فایل
🔻به فضل خدا توی مناسبت ها با چندین سخنرانی مکتوب به استقبال شما خواهیم امد. 🔻 راه ارتباط با ادمین @menbar6
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
امشب بجز معصومه نامی در سرم نیست یعنی برای عشق و مستی هیچ کم نیست من شعر میگویم برایش , این فضیلت حتی میان شعر های محتشم نیست رفتم به قم , گفتند مظلوم است , آری بانوی مظلومیست , اما بی حرم نیست گل جای هیزم بر درش بردند , یعنی معصومه زهراییست که نا محترم نیست گل ریختن , اکرام فرزندان زهرا این افتخاراتیست که جز در عجم نیست خاک قدومش چون که مشهد ساخت در قم پس هیچکس اندازه ی او خوش قدم نیست http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
رحمت بی وقفه ای ایجاد شد آمد و عرش خدا آباد شد خانه ی موسی بن جعفر شاد شد غصه و غم از دلم آزاد شد اشکِ شادی روی مژگان آمده خواهر شاه خراسان آمده می چکید آیات توحید از رخش بوی ناب یاس پیچید از رخش شاه هشتم بوسه می چید از رخش می دمید انوار خورشید از رخش بس که در عصمت مقامش داده حق حضرت معصومه نامش داده حق ذکرِ بر روی لبانش یا رب است بانوی معصومه ی این مکتب است وصف او مانند وصف زینب است نزد حق از بس که والا مرتبه است حجت حق، جان فدایش می شود عرش حق مست دعایش می شود در حریم او دعا می آورند عقده بر عقده گشا می آورند حاجت کرب و بلا می آورند ناتوان، بهر شفا می آورند معجزاتش سهل و رایج هست او دختر باب الحوائج هست او از گناه و معصیت طاهر شدم تا میان صحن او حاضر شدم روی خاک افتادم و شاکر شدم چهارده معصوم را زائر شدم چون مرادم بانوی قم می شود قبر زهرا هم تجسم می شود بی نوا آمد مقام از او گرفت پادشاهی را غلام از او گرفت اعتبار و احترام از او گرفت آبرویی مستدام از او گرفت زائرانش را بهشتی می کند عاری از هر نوع، زشتی می کند ما فقیر رحمت معصومه ایم ریزه خوار و رعیت معصومه ایم زیر بار منت معصومه ایم خاک پای حضرت معصومه ایم روز و شب بر او توسل می کنیم بر خدای او توکل می کنیم آمد و قم میزبان عشق شد بر سرش گل ها نشان عشق شد آمد و مرثیه خوان عشق شد روضه خوان قدکمان عشق شد آسمانش خالی از کوکب نبود غافل از مرثیه ی زینب نبود سنگ نه... روی سرش گل ریختند شعله نه... بر معجرش گل ریختند ضربه نه... روی پرش گل ریختند هر کجا دور و برش گل ریختند خوب شد در قم دلش غمگین نشد خوب شد بر ساحتش توهین نشد http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
بده مژده بر دشت خشک گلوها پر از باده ی کوثری شد سبوها بدون توسل، رسیدن محال است مُصَلِّی که شد از دل بی وضوها؟ چه گوییم از وجهه ی این کریمه مخواهید مدحش ز بی آبروها که در شأن او گفته باب الحوائج: "فداها ابوها... فداها ابوها..." ¹ اگر بر دل خسته ام وعده دادم فقط وعده ی ماه ذی القعده دادم قدم بر زمین مدینه نهاده شده زینب دوم خانواده شده مثل زهرای اطهر مرامش همیشه به پای ولی ایستاده چه گویم من از هیبت او که باشد شبیه سکینه زنی پر اراده چه دنیا... چه عقبی... ندارد هراسی کسی که دلش را به معصومه داده به قلبش خدا نور عصمت دمیده چه کرده... چه معصومه ای آفریده بیا با تبسم گره می گشاید بیا بانوی قم گره می گشاید اگر با دل صاف و ساده بریزی دوتا مشتِ گندم گره می گشاید نگو حاجتت را، دلت پر که باشد بدون تکلم گره می گشاید بگو زیر لب یا رضا در طوافش سرِ دور هشتم گره می گشاید چه معصومه ای، زینب شاه طوس است عزیز دل و عشق شمس الشموس است به لب نام زیبای معصومه دارم به دل مُهر و امضای معصومه دارم همین که کنار ضریحش می آیم توسل به زهرای معصومه دارم منم عبد اولاد موسی بن جعفر ضمانت ز بابای معصومه دارم منِ قطره گرچه حقیرم، امیدِ... ...رسیدن به دریای معصومه دارم حلیمه، فهیمه، علیمه، حکیمه برای من بی نوا شد کریمه به قم آمد اما نه با قامت خم نشد احترامش در این جا کمی کم به قم آمد اما نه با ضرب سیلی نه با قلب محزون نه با اشک نم نم به قم آمد اما نه با هتک حرمت نشد در حضورش شرابی فراهم محل یهودی نشینان نرفته به آتش حجابش نشد نامنظم چه خاکی شد اما بزرگ قبیله بسوز ای دل من برای عقیله ۱. آیت‌الله سیّد نصرالله مستنبط از کتـاب «کشف اللـئالـى» نقل فرمـوده که روزى عده‌اى از شیعیان وارد مدینه شـدند و پرسش‌هایـى داشتند که مى‌خـواستند از محضر امام کاظم علیه السلام بپرسند. امام علیه السلام در سفر بـودنـد. آن‌ها پـرسش‌هاى خـود را نـوشته به دودمان امامت تقـدیـم نمـودند. چـون عزم سفر کردنـد، بـراى پاسخ پرسش‌هاى خـود به منزل امام کاظم علیه السلام شرفیاب شدند. امام علیه السلام مراجعت نفرموده بـود و آن‌ها امکان توقف نداشتند. از ایـن رو حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ آن پرسش‌ها را نـوشتند و به آن‌ها تسلیـم نمودنـد. آن‌ها با مسرت فراوان از مدینه منـوره خارج شدند و در بیرون مدینه، با امام کاظم علیه السلام مصادف شـدنـد و داستـان خـود را بـراى آن حضـرت شـرح دادند. هنگامـى که امام کاظم علیه السلام پرسش‌هاى آنان و پاسخ‌هاى حضرت معصـومه سلام الله علیها را ملاحظه کردند، سه بار فرمودند: «فداها ابـوها...» (پدرش به قربانـش باد...) http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
👆اشعار ناب ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها👆🌹🌷
عشقتو خدا داده توی قلبم افتاده ایران از یوم قدوم شما آباده از ازل نوشته روی_سند کشور ایران که سه دنگش برای تو_و سه دنگش برا سلطان تا همیشه مرسومه اینجوری که معلومه صاحب کشور ماست حضرت معصومه مددی ای گل زهرا که به جز تو مددی نیس تا تو هستی حافظ ما آمریکا هیچ عددی نیس (فاطمه معصومه) 📢حـاج مـــهدی رســولی 🔶عشقتو خدا داده... 💠 ولادت حضرت معصومه(سلام الله علیها) (ع) @Bar_bale_booriya صوت⬇️⬇️⬇️
💠 سبک سرود شور حضرت معصومه سلام الله علیها 💠 از شاعـر گرانقدر گروه شـــــاعران جواز نوکـــــرۍ ⭐️ مجید رجبی ⭐️ 📸 goo.gl/x51g45 ➖➖➖ قاصدک قلبم زده پر امشب تو هیاهوی حرم شده گم گمونم امشب رفته پابوسه حضرت معصومه بانوی قم اومد یه گدا با دست خالی اینجا اومد تشنه کامی به امید دریا اومد در خونه شفیع فردا ذکر لبم تاب و تبم ترانه روز و شبم یا معصومه یا مولاتی یا معصومه مدینه امشب شده گلبارون می زنه هر سو حورو ملک پر مژده مژده که اومده دنیا نور چشمان موسی بن جعفر امشب اومده قرار قلب شیدا امشب اومده مرات روی زهرا امشب اومده مریم آل طاها ترانه ام بهانه ام نغمه عاشقانه ام یا معصومه یا مولاتی یا معصومه وقت دلتنگی می زنه مرغ دل هر عاشق این در و اون در می گیره آروم مرغ جانها در حرم این خوا هر و برادر اومد مظهر حجب و حیا معصومه اومد معدن جود و سخا معصومه اومد خواهر امام رضا معصومه قرار من نگار من فدای او تبار من یا معصومه یا مولاتی یا معصومه ➖➖➖ ❌ انتشار با لینک کانال جواز نوکری و نام شاعر مجاز می باشد. ❌ 🔆 تخصصی ترین کانال سبک و شعر مخصوص ذاکرین 1⃣ لینک کانال تلگرام 👉 goo.gl/Qp2bCs 2⃣ لینک کانال سروش 👉 sapp.ir/javazenokari 3⃣ لینک کانال ایتا 👉 eitaa.com/javazenokari 4⃣ لینک کانال گپ 👉 gap.im/javazenokari 5⃣ لینک کانال بله 👉 ble.im/javazenokari 🌐 سایت گروه 👉 www.javazenokari.com 🔹 گروه فرهنگی شاعـــــران جواز نوکـــــرۍ 🔸 ❤️ در انجام بهتر بارگذاری مطالب خواهشمندیم نظر خواهی را انجام دهید.
💠 یا فاطمه اشفعی لی فی الجنه 💠 از شاعـر گرانقدر گروه شـــــاعران جواز نوکـــــرۍ ⭐️ احمد جواد نوآبادی ⭐️ 📸 goo.gl/xAJMWp ➖➖➖ فضای نابِ این حرم چقدر شاعرانه است بهانه ای برای گریه های بی بهانه است سراسرش پر است از شمیم یاس،..این حرم پناه عاشقان آن مزار بی نشانه است رهاتر از همیشه ام میان صحن آینه شبیه آن کبوتری که در هوای دانه است به تو پناه میبرد ...دو قطره اشک میچکد.. همان زمان که زایر تو شاکی از زمانه است کریمه ای و لطف توست جاریِ حیات ما کریمه ای و مهر تو همیشه بی کرانه است به اهل بیت ارادتی عجیب دارد اهل قم همان ارادتی که تا همیشه جاودانه است .... شبیه توست حسرتم زیارت برادرت دلم دوباره سمت بارگاه او روانه است ➖➖➖ ❌ انتشار با لینک کانال جواز نوکری و نام شاعر مجاز می باشد. ❌ 🔆 تخصصی ترین کانال سبک و شعر مخصوص ذاکرین 1⃣ لینک کانال تلگرام 👉 goo.gl/Qp2bCs 2⃣ لینک کانال سروش 👉 sapp.ir/javazenokari 3⃣ لینک کانال ایتا 👉 eitaa.com/javazenokari 4⃣ لینک کانال گپ 👉 gap.im/javazenokari 5⃣ لینک کانال بله 👉 ble.im/javazenokari 🌐 سایت گروه 👉 www.javazenokari.com 🔹 گروه فرهنگی شاعـــــران جواز نوکـــــرۍ 🔸 ❤️ در انجام بهتر بارگذاری مطالب خواهشمندیم نظر خواهی را انجام دهید.
انقلاب بیان بیان انقلابی: انقلاب بیان بیان انقلابی: 🔆 همه ی دخترانش مجرد! 🔅بین ۱۹تا۳۷ دختر امام هفتم (به حسب اختلاف نقل) چرا یکی ازدواج نکرد؟! 🔅اصلا این همه دختر چرا؟! 🔅باورت می شود گاه حفظ نسل بزرگترین تکلیف باشد؟! وقتی سیاست عباسی، "نسل کشی" از علویان است هیچ کاری مهمتر از بقاء نسل فاطمه(س) و علی(ع) نیست. باورت می شود را تاکنون عمل به همین تکلیف، اسرائیل نکرده است؟! 🔅باورش سخت نیست در اوج اختناق و خفقانی این چنین -که پدر انقلابی خانواده اغلب در زندان یا تبعید یا متواری است- ، کسی جرأت پیوند با خانواده او نکند و همه دخترانش مجرد بمانند! تو باشی اینان را "نسل سوخته" می نامی اما برفراز تاریخ آنها را "نسل ساخته" می بینی. دختر وقتی تربیتش الهی بود چه در حجاز بدوی، چه در بغداد رؤیایی، چه با ازدواجش چه با تجردش، خواهد بود. مهم آن است که دختر، "معصومه" (=پاکیزه ومصون از آلودگی های زمانه) باشد. پ.ن: درک معماهای زندگی اهلبیت(ع) بدون فهمیدن رسالت و تکلیف تاریخی آنان میسر نیست و کار خوبان را قیاس از خود مگیر! ☑️ @m_ghanbarian این متن رو بارها بخونید خیلی قشنگه ومیتونه منبر خوبی باشه البته باید پرورش واطناب بهش بدید
هدایت شده از منبر انقلابی
سه هشتم دربهای بهشت.pdf
700.1K
💠سخنرانی: وفات #حضرت_معصومه سلام الله علیها 🌀 موضوع : #سه_هشتم_دربهای_بهشت 🔹پیام : تحمل سختی های دفاع از امام ✌کانال منبر انقلابی @enqelabee ویژه طلاب و مبلغین انقلابی
هدایت شده از منبر انقلابی
📣📣📣 این فایل سخنرانی جهات وفات حضرت معصومه سلام الله علیها آماده شده ، که در مناسبت ولادت ایشان نیز قابل ارائه خواهد بود...
عکس از مصطفی ردانی پور
ذاکرین: 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🍃 مرده‌ها هم احساس دارند 🍃 💠 یکی از آداب قبرستان این است که وقتی کنار قبری میروید، سریع قبر را ترک نکنید، بلکه مدتی کنار قبر بنشینید، زیرا مُرده وجود شما را حس میکند و از بودن شما آرامش میگیرد: 🌼 شخصی از امام موسی کاظم (علیه السّلام) سؤال کرد: مؤمنی که مرده باشد، آیا کسی که قبر او را زیارت می کند، آگاه بدان است؟ 🌼 امام فرمودند: بله و تا زمانی که بر سر قبر او هست، مرده با او مأنوس گشته و آرامش می یابد. و زمانی که بلند شده و از کنار قبر میرود، از رفتن او وحشتی به مرده وارد می‌شود. ⚜ قالَ: قُلْتُ لَهُ الْمُؤْمِنُ يَعْلَمُ بِمَنْ يَزُورُ قَبْرَهُ قَالَ نَعَمْ وَ لَا يَزَالُ مُسْتَأْنِساً بِهِ مَا دَامَ عِنْدَ قَبْرِهِ فَإِذَا قَامَ وَ انْصَرَفَ مِنْ قَبْرِهِ دَخَلَهُ مِنِ انْصِرَافِهِ عَنْ قَبْرِهِ۸ وَحْشَةٌ. 📚 اصول کافی، ج۳، ص۲۲۸ 🌺 پنج شنبه است فاتحه با صلواتی هدیه کنیم به همه اموات و درگذشتگان
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
میخواستم برای تو باشم ولی نشد کنج حرم گدای تو باشم ولی نشد میخواستم که یک شب جمعه به سرزنان مهمان کربلای تو باشم ولی نشد میخواستم به نیت مرهم گذاشتن گریه کن عزای تو باشم ولی نشد می خواستم کبوتر جلد حرم شوم بر گنبد طلای تو باشم ولی نشد میخواستم که دل بِبُرم از دل همه تا این که آشنای تو باشم ولی نشد میخواستم که رو نزنم برکسی-فقط ریزه خور سرای تو باشم ولی نشد میخواستم مقابل لطف و کرامتت شرمنده ی عطای تو باشم ولی نشد میخواستم برای حسینیه های شهر بانی روضه های تو باشم ولی نشد میخواستم برای رسیدن به آسمان دنبال ردّ پای تو باشم ولی نشد میخواستم که با دل سنگی ام عاقبت کاشیِ زیر پای تو باشم ولی نشد میخواستم که در ته گودال قتلگاه آقای من به جای تو باشم ولی نشد میخواستم که لحظه ی تقطیع پیکرت در دومین هجای تو باشم ولی نشد http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ السلام ای آنکه دلها زیر پایت ریخته حق ، جنان را زیر پاهای گدایت ریخته مدح تو ارباب رویائی خوراک شعرهاست بس که مضمون در کف صحن و سرایت ریخته با هنرمندی حریمت نورپردازی شده ریسه ها بر شانۀ گلدسته هایت ریخته در رواق و صحن ها و بست هایت یک به یک بوی تو در سینه ها عطر ولایت ریخته این نخ سبز تبرک را که بر مچ بسته ام سیدی حس می کنم که از عبایت ریخته با غذای حضرتی آخر نمک گیرت شدم حضرت زهرا نمک را در غذایت ریخته گرچه صدها بار ایوان طلا را دیده ام باز دل با دیدن ایوان طلایت ریخته عاشقانت را یقین دارم که می بخشند حشر طرح این بخشودگی ها را خدایت ریخته آمدی آرامش قلب عطوف اهل بیت مهربانتر از همه هستی رئوف اهل بیت @hosenih زائران را در نظر جنت تجسم می شود خسته از راه آمده غرق تبسم می شود زائری که روزها لحظه شماری کرده است زود با آقای خود گرم تکلم می شود بی گمان این روزها آقا دعاگوی همه زائران خواهرش معصومه در قم می شود وقت پرواز کبوترها به بالای سرم آسمان شهر پشت بالشان گم می شود این کبوترها روی بازار هم دارند اثر گرم بیرون از حرم بازار گندم می شود می زند در صحن قدسش جمعیت موج و عجیب دل به صحن کوثرش غرق تلاطم می شود رفتن پای ضریحش نیست اینجا نوبتی ذکر زهرا باعث حق تقدم می شود آنچه ایرانی جماعت را بهشتی می کند عشق معصوم دهم ، خورشید هشتم می شود هر چه دارم می دهم تا که بیایم پای بوس چشم ما و بارگاه حضرت شمس الشموس @hosenih باز هم جا هست حاجت گر بیاری بیشتر کاش سهم ما شود گرد و غباری بیشتر دوستداران و محبانش در این صحن و سرا بیشتر هستند هر چه می شماری بیشتر صحنه های ناب، اینجا ناتمام است و بدیع هر چه می گیریم عکس یادگاری بیشتر بشنو آواز کبوترهای آقا را درست صوتشان زیباست حتی از قناری بیشتر در خیالم بین جارو کردن و تحویل کفش هر دو دلچسب است اما کفشداری بیشتر نذر کردم سکه ای انداختم در این ضریح سکه هم کافیست آری گر نداری بیشتر واقعا زیباست از دنیا بپرس از این حرم هیچ کس دارد سراغ آئینه کاری بیشتر؟ امتحان کردم که پشت پنجره فولاد او اشک آدم می شود از دیده جاری بیشتر این سفرها شد برای ما تمامش خاطره باز شد از کار ما با لطف او صدها گره @hosenih با نوای ذاکران و صوت و لحن قاریان جا گرفته ذکر تو در سینۀ ایرانیان در شب میلاد تو ای صاحب ایران زمین خاکیان هم جشن می گیرند با افلاکیان هر که مهرت را خریده شک ندارم برده سود هرکه از تو دور مانده بی گمان کرده زیان گفته ای دیدار زائر می روی بیهوده نیست در زیارت آمدن دعواست بین قدسیان جای جای این حرم سر دارد از جنت ولی نقطۀ عطفی است ایوان طلا در آن میان دوست دارم بشنوم هر روز ذکر خاصه ات با صدای روحبخش زنده یاد انصاریان من فقیرم تو هم آن حج فقیرانی لذا هم شدم از مشهدی ها هم شدم از حاجیان ضامن آهو رضا و ضامن ما هم رضاست روز محشر خوش به حال جملۀ زهرائیان هر که آمد پر شد از عطر ولایت شامه اش خوانده ام من لذتی دارد زیارت نامه اش @hosenih با علی موسی الرضا ایران گلستان می شود حافظ ایران ما شاه خراسان می شود نام زهرا مادرش با نام فرزندش جواد هر کحا برده شود صد مشکل آسان می شود آفتاب صبح می تابد به ایوان طلا مثل گنبد جلوهء ایوان دو چندان می شود گاهگاهی آفتاب اینجا طوافی می کند گاه پشت گنبدش از شرم پنهان می شود می زنم هر جا قدم این سوی و آن سوی حرم ناخودآگاه آخرش ختمِ به ایوان می شود گر کسی غیر مسلمان یک سفر آید به طوس با نگاه ویژهء سلطان مسلمان می شود این تمام باور و این اعتقاد شیعه است با نگاه خاصه اش برکت فراوان می شود فخر دارد آب سقا خانه اش بر سلسبیل مست سقا خانه اش لبهای باران می شود مستی این آب را در خود شرابش هم ندید این رواق و صحن را جنت به خوابش هم ندید @hosenih گر بخواهد با اشاره خاک را دُر می کند عشق او هر لحظه در قلبم تبلور می کند او رئوف اهل بیت است و چنان جدش حسین (ع) با نگاهی عالمی را در دمی حر می کند قسمتم مشهد نگردد گر که سالی چند بار قلب من در سینه احساس تأثر می کند هیچ صاحب خانه ای چون صاحب این خانه نیست گر گدا کاهل بود خود کاسه را پر می کند فخر کردن هم خدایی فخر کردنهای ماست هر که اربابش رضا باشد تفاخر می کند مادری دیدم که طفلش را رضا داده شفا پای ایوان دارد از آقا تشکر می کند مشتری دارد حریمش از جنان هم بیشتر نان جنت را حریم طوس آجر می کند هوش از سر می برد از بس که جنات الرضا جنت الاعلی هم احساس تحیر می کند مدح ما حتی نمی از آب اقیانوس نیست هیچ جائی در جهان کرببلا و طوس نیست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ مستی از جام تو سر منزل هوشیاری ماست بیدل از عشق شدن شیوۀ دلداری ماست مبتلای تبِ عشقیم و تجلی داریم درد بیچارۀ این، لذت بیماری ماست بیدلی اول راه است خدا را عشق است دل ز ما دلبری از یار ز همکاری ماست هو کشان قد علم اندر صفِ رندان کردیم چوبۀ دار فقط مسند سرداریِ ماست هرکجا جلوۀ یاراست همانجا عرش است نمک خانه اش اسباب گرفتاری ماست دل ما میکده و صاحبِ میخانه حسین می حسین باده حسین ساغر و پیمانه حسین @hosenih هنرِ عشق به تصویر کشیده آهی دلِ ما را به حریم تو نموده راهی نوکر خانۀ تو عارفِ بالله شود علی اکبر بشود «جُونِ» سیاهی گاهی نوکرت پیر که شد دلبری اش بیشتراست ماجرایی شده این قصۀ خاطرخواهی زلفِ خود پهن نمودی و شکارم کردی به هدایت برسد صید تو از گمراهی خاطرم نیست چه شد دل به تو دادم آقا بی سر و پا چو منی در ره تو شد راهی دردل کردنِ با تو چقَدَر می چسبد چون کریمی و زاحوال گدا آگاهی خون من نذر نگاهت لک لبیک حسین شاهِ عاشق کُشی و حضرت ثارالهی چه کسی فکر غلام است به غیر از ارباب پسرِ فاطمه این سائل خود را دریاب @hosenih اثر بارش باران به چمن می ماند عشق بازی که سر افتاد ،سخن می ماند از گل تربت تو بوی حرم می آید عطر سجاده سحرگاه به تن می ماند خواب دیدم سحری پای ضریحت هستم چه کنم حسرت آن بر دل من می ماند چه جوان ها که به پای غم تو پیر شدن بشود دوستی آن دم که کهن می ماند با گنهکاری من دیدن تو ممکن نیست بر ترانی دلم پاسخ لن می ماند بوی سیب از همه ی کرببلا می آید اشک مادر اثرش روی بدن می ماند هر چه مردست اگر پای تو بی سر بشود پرچم عشق تو بر شانه ی زن می ماند صدهزاران چو اویس ،خاک ره زینب نیست عاشق از یار جدا شهر قرن می ماند؟؟ گر بنا شد که وصیت بنمایند عشاق چه بدن هاست که بی غسل و کفن می ماند یاد پیراهن تو بال و پرم درد گرفت بوریا گفتم و دیدم جگرم درد گرفت @hosenih گریه دار است عجب نام اباعبدالله جان فدای عطش کام اباعبدالله هرکجا پر بکشم سوی حرم می آیم چون کبوتر شده ام رام اباعبدالله هرکسی صاحب اشک است نظر کرده ی اوست چشم ما شد ز ازل جام اباعبدالله خوش به حال شهدائی که رسیدند آخر با شهادت به سرانجام اباعبدالله غیر ارباب به هر بی سر و پا رو نزنیم ما که جلدیم سر بام اباعبدالله کعبه ام کرببلا ، پیرهن مشکی من می شود حوله ی احرام اباعبدالله نیزه داری به نوک نیزه ی خود ساکت کرد زیر لب ناله ی آرام اباعبدالله مادرش گوشه ی گودال تماشا میکرد غرق خون شد به خدا کام اباعبدالله ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
🌹🌷سلام علیکم از امروز همزمان با روز دحوالارض اشعار ده شب محرم با سبک در کانال تقدیم خواهد شد امیدوارم دوستان استفاده کنن وحقیر رو دعا بفرمان🌹🌷
سلام باعرض معذرت فردا بعد از نماز صبح شعر شب اول باسبک بارگزاری خواهد شد
هدایت شده از ذاکرین
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🕋 روضه و توسل شنیدنی ویژۀ ایامِ شهادت حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام و شب اول محرم 🎤 حجت الاسلام پناهیان *همه آمدن پایِ رکابِ مسلم ابن عقیل گفتن ما میخوایم قربانی بشیم در راهِ حسین ... خدا یه نگاه کرد ، فرمود من که گفته بودم «إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِین» .... اینا متقی نیستن ، قربانی بِدن ... رحمت نکشن ... برن ... یه مرتبه مسلم برگشت دید یه نفرِ ... تنها مونده ... بنا بر نقلی دو تا بچه هاش بیشتر باهاش نیستن .... تو کوچه های کوفه احساسی رو پیدا کرد شبیه همون احساسِ هابیل که مظلومانه مقابل برادرش ایستاد . خو من چه گناهی کردم که میخواید منو بکشید ؟؟ .... داستان تکرار شد ... از بام ها انقدر سنگ بر او زدن ... انفدر تیر به بدن او افکندند ... و خدا نمایشگاهی برقرار کرد که نشان دهد من قربانی رو از چه کسی قبول می کنم .... به اهلِ کوفه نشان داد شما هیچ کدومتون اهلِ قربانی دادن که من قبول بکنم نبودید ... دیدید از این هزاران نفری که آمدن با حسین پیمان بستند ، من فقط قربانی مسلمُ قبول کردم ... مسلم بیا ... قبول کرد ازش ، یه علامتِ قبولیش این بود که هر کاری کرد که آب بخوره لحظه هایِ آخر ، نتونِست ..... نه دیگه ، قربانی هایِ کربلا آب نمی خورن .... تشنه اند ... مسلم خبر نداشت که ... دلِش آشوب شده بود ... مسلم ، میخوان قبولِت کنن ... صورتِش چاک خورده بود ... خیلی تشنه ش بود ... گفت ظرفِ آبی برا من بیارید ، هر باراومد آب بخور ، ظرف پُرِ خون شد ... نتونست بخوره ... اینا تقدیرِ الهیِ ... به خدا قسم اگر مسلم ابن عقیل آب نوشیده بودُ جان داده بود ، چی جوری می تونِست جلویِ حسین سر بلند کنه ...؟؟؟ .... تشنه بود .... ان شالله هیچ وقت تشنگی نکشی ... کسی که تشنه بشه دیگه صداش در نمیاد ... این یکی از عوارضِشِ ... لذا مناجات های مسلم ابن عقیل با حسین رو کسی نشِنید .... فقط دیدن یه نگاه میکنه سمتِ مدینه گویا با چشماش داره حرف میزنه .... * حسین میا به کوفه ....... (التماسِت می کنم ...) نامه نوشتم بیای ... غلط کردم .... نیا .... حسن میا به کوفه ... به خود میپیچیدا ..... چون خودش نامه نوشته بود دیگه "" احساس میکرد در اینکه اباعبدالله الحسین بیاد با این نامردها مواجه بشه ، خودش هم یه تفسیری داره .... من نمی دونم کربلا چه رازی داره ... همه پیشِ حسین احساسِ تقصیرُ قصور می کردن .... آخرشُ بگم ؟؟؟ ابوالفضل العباس(ع) احساسِ تقصیرُ قصور میکرد ، مسلم احساسِ تقصیرُ قصور نکنه ؟؟ همه کم میاوردن مقابِلِ حسین ، فکر می کردم فقط رینب کم نیاوردهِ ، ولی دیدم اربعین هم زینب سرشُ انداخته پایین داشت میومد کنارِ قبرِ حسین ... همه باید در مقابلِ حسین کم بیارن ... ان شالله شبِ عاشورا می بینَمِتون ، همتون شرمندۀ حسین ، حسین ببخشید نتونِستیم اون عزاداری که باید بکنیمُ بکنیم ... همتون خواهید گفت ... مگر کسی که دق کنه روزِ عاشورا برایِ حسین .... من امشب یه توسلِ دیگه ای هم میخوام پیدا کنم ، ما بچه بودیم میرفتیم پیرهن سیاهِمونُ از مادرمون می گرفتیم ... می گفت بیا پسرم ... مادرها پیرهن سیاه به تنِ بچه می کنن .... یا فاطمه .....(بگم صدا ناله و ضجه ات بلند بشه ) بگو مادر جان محرمِ پیرهن سیاهِ ما رو بده مادر ... شنیدیم هرکی می خواد بره کربلا باید از تو پیرهَن بگیره مادر ... شنیدیم حسینِ تو هم آخرِ سر اون پیراهنی که تو براش بافته بودی پوشید و به گودی قتلگاه رفت بلند صدا بزن حسین ..... علی لَعنةُ الله علی القُومِ الظالمین eitaa.com/joinchat/1425145856C34217a20aa ❤️ ذاکرین ☝️ 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
هدایت شده از ذاکرین
1_19286265.mp3
1.5M