eitaa logo
منبرطلاب
19.8هزار دنبال‌کننده
217 عکس
67 ویدیو
65 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم #منبر در فضای #مجازی #ویژه_طلاب_و_مبلغین اخبار استخدامی ادمین @talabe_admin کانال شخصی است کانون تبلیغاتی پربازده منبر http://eitaa.com/joinchat/1201668109Cc875229ef3
مشاهده در ایتا
دانلود
سخنرانی مکتوب حجت الاسلام و المسلمین 🌺از نهضت حسینی تا جامعه مهدوی ۷ 🌺 عدم تسلط شیطان 🔰 از ویژگی های بارز حماسه سازان نهضت عاشورا که می توان گفت وجه تمایز آنان با لشگریان کوفه است، عدم تسلط شیطان بر قلب و دل آن ها است. شیطان برای نفوذ بر قلوب و گمراه نمودن انسان ها قسم خورده است و از روز اول خلقت انسان تا به حال، برای رسیدن به این هدف از هیچ تلاش و کاری هم، دریغ نکرده است. «قالَ فبعزتکَ لاُغوینهم اجمعینَ» (1) گفت (شیطان): به عزت و جلال تو قسم که همه ی خلق را گمراه خواهم کرد. اما این دشمن قسم خورده، نتوانست بر دل یاران امام حسین علیه السلام نفوذ کند و آنان را از راه و هدفشان که راه خدا و حق بود، گمراه و منحرف سازد. اصحاب سیدالشهداء علیه السلام، نه با پول و نه با وعده ی جایزه و مقام، نه به وسیله ترساندن از کشته شدن و نه با امان نامه، فریب نخوردند و دست از امام زمان شان برنداشتند.  💠 خدعه های شیطان در کربلا 🔰 صبح عاشورا زهیر میان دو لشکر قرار گرفت و طی سخنان کوفیان را به سوی حق و دوری از باطل دعوت می کرد. شمر با فریادش سخنان زهیر را قطع کرد و او را تهدید به مرگ نمود. «اسکت إن الله قاتلک و صاحبک عن ساعه» ساکت شو! خدا تو و مولایت حسین علیه السلام را تا ساعتی دیگر خواهد کشت. زهیر، نگاه معناداری به شمر کرد؛ عجب تو می خواهی دل من را خالی کنی و بلرزانی؟ و از مردن بترسانی؟ با این تهدید فریبم دهی که دست از عزیز فاطمه علیها السلام بردارم؟ «أفبالموت تخوفنی؟ فو الله للموت معه احب من الخلد معکم» (2) به خدا قسم مرگ با امام حسین علیه السلام نزد من محبوب تر از جاودانگی با شما است. 💠 امان نامه برای عباس علیه السلام! 🔰 امان نامه برای فرزندان ام البنین علیها السلام می آوردند، بلکه از راه سید الشهداء علیه السلام دست بکشند و با وعده پست و مقام و سرداری لشکر به سوی لشکر کوفه بروند، اما این خدعه و نیرنگ شیطان نیز اثری ندارد. روز هشتم یا نهم محرم، شمر بن ذی الجوشن به سوی خیام اباعبدالله علیه السلام آمد و صدا زد: «این بنوا اختی عبدالله و جعفر و العباس و عثمان» (3) خواهرزادگانم عبدالله،‌جعفر، عباس و عثمان کجا هستند؟ امام حسین علیه السلام فرمود: با آن که شمر آدم فاسق و بدی است، اما جوابش را بدهید. حضرت اباالفضل علیه السلام و برادرانش به سمت او رفتند. وقتی امان نامه را نشان داد و از آنان دعوت به جدا شدن از سیدالشهداء علیه السلام نمود. قمر بنی هاشم، حضرت عباس علیه السلام فرمود: «تبت یداک و لعن ما جئت به من امانک یا عدوالله أتأمرونا ان نترک اخانا و سیدنا الحسین علیه السلام» (4) دو دستت قطع باد و لعنت بر آن امانی که برای ما آورده ای، ای دشمن خدا، آیا به ما می گویی برادر و مولایمان حسین علیه السلام را رها کنیم. آری شیطان با تمام راهکارهایی که برای تسلط بر انسان دارد، در کربلا به میدان می آید، اما قادر نیست که یاران باوفا و راستین امام حسین علیه السلام را منحرف بگرداند. 💠 شناخت دشمن وظیفه هر مسلمان 🔰 یکی از وظایفی که بر عهده ی هر خودی وجود دارد، و رمز پیروزی و موفقیت و پیشرفت در تمامی عرصه ها است، شناخت دشمن و حیله ها و راه های تسلط او است. انسانی که دوست و دشمن خویش را تشخیص ندهد، آسیب پذیر و محکوم به شکست است. جامعه ای که نداند چه خطراتی و از چه جانبی و در چه زمینه هایی آن ها را تهدید می کند و مورد هجوم قرار می دهد به ورطه ی سقوط و نابودی کشیده می شود، لذا برای سعادتمندی و رستگاری فرد، جامعه و یک کشور و رسیدن به هدف موردنظر، باید دشمنان و خدعه های آنان را شناسایی نمود و مانع پیشروی و تسلط شان شد. نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید: انسان مؤمن همواره بین پنج دشمن و گرفتاری قرار دارد و با آنان دست و پنجه نرم می کند: «مؤمن یحسده و منافق یبغضه و کافر یقاتله و نفس تنازعه و شیطان یضلّه» (5) 1⃣. مؤمنی که به او شک و حسد می ورزد، 2⃣. منافق و انسان دورویی که کینه او را در دل دارد، 3⃣. کافری که با او در ستیز و جنگ است، 4⃣. هوای نفس که با او در نزاع است، 5⃣. شیطان که درصدد گمراهی اوست. قرآن هشدار می دهد: شیطان دشمن شماست پس شیطان همواره دشمن ما هست و یک لحظه دست از تلاش برای گمراه نمودن انسان ها برنمی دارد. از این رو قرآن، کتاب آسمانی هدایت، مکرر در مکرر نسبت به این دشمن و خطراتی که از جانب او، انسان را مورد تهدید قرار می دهد، تذکر و هشدار می دهد: 👇 2⃣
سخنرانی مکتوب حجت الاسلام و المسلمین 🌺 از نهضت حسینی تا جامعه مهدوی ۸ 🌺 یاد خدا 🔰 یکی از خصلت های زیبای یاران سیدالشهداء علیه السلام که رمز موفقیت آنان در کربلا و در تمامی عرصه های زندگی می باشد، یاد خدا در سراسر لحظات عمر است. آنان اگر تحت هر شرایطی دست از یاری امامشان برنمی دارند و تا آخرین نفس در راه آن حضرت ایستادگی می کنند به این دلیل است که یک لحظه از خدا جدا نیستند، به یاد پروردگار و در راه او قدم برمی‌دارند. نقطه مقابل اگر عده ای در برابر امام حسین علیه السلام صف آرایی کرده و دست به هر جنایتی می زنند و هیچ چیزی بر روی آنان تأثیرگذار نیست، دلیل اصلی اش نبود یک خصلت است. اباعبدالله علیه السلام صبح عاشورا در خطبه ای فرمود: «فأنساکم ذکرالله العظیم» (1) (شیطان) خدای بزرگ را از یاد شما برده است. خدا را فراموش کرده اند لذا شیطان بر آنان مسلط شده و به سوی گمراهی و ظلمت می کشاند. به یاد خدا بودن و فراموش نمودن پروردگار تفاوت مهم حماسه سازان عاشورا با جنایتکاران کربلا است. سیدالشهداء علیه السلام و یاران باوفایش نه تنها قبل از واقعه کربلا بلکه در کربلا و در شب و روز عاشورا نیز از یاد معبود خویش غافل نیستند.  💠 شب عاشورا جلوه ای از یاد خدا 🔰 عصر تاسوعا لشکر کوفه به دستور عمر سعد آماده جنگ با سیدالشهداء علیه السلام و یارانش گردید. اباعبدالله علیه السلام جلوی خیمه اش تکیه به شمشیری داده و خوابیده بود. زینب کبری سلام الله علیها وقتی سر و صدای لشکر کوفه را شنید نگران خدمت برادرش آمد و عرض کرد: حسین جان لشکر کوفه به سمت خیمه ها در حرکت است. اباعبدالله علیه السلام قمر بنی هاشم را صدا زد و فرمود: «ارکب بنفسی انت یا اخی حتی تلقاهم فتقول لهم مالکم و ما بدا لکم و تسألهم عما جاء بهم» جانم به قربانت سوار شو و با این ها ملاقات کن و بگو چه می خواهید؟ و انگیزه و هدف آمدنشان را بپرس. اباالفضل العباس علیه السلام به همراه جمعی از یاران امام به سمت کوفیان آمد و با آن ها صحبت کرد. لشکر عمر سعد گفتند: از سوی ابن زیاد دستور رسیده که یا بیعت کنید و یا همین الان بجنگید. حضرت اباالفضل علیه السلام وقتی سخن کوفیان را به امام منتقل کرد، اباعبدالله الحسین علیه السلام فرمود: عباس جان برگرد و اگر توانستی امشب را مهلت بگیر. چرا امام حسین علیه السلام از دشمنش یک شب را مهلت می گیرد؟ چرا یک شب شهادت و ملاقات با پیامبر صلی الله علیه و آله و امیرالمؤمنین علیه السلام و مادرش زهرا علیها السلام را به تأخیر می اندازد؟ حضرت فرمودند: «لعلنا نصلی لربنا اللیله و ندعوه و نستغفره فهو یعلم انی اُحب الصلوه و تلاوه کتابه و کثره الدعا و الاستغفار» (2) برای اینکه ما امشب را به نماز و استغفار و مناجات با پروردگارمان بپردازیم زیرا خدا می داند که من نماز و تلاوت قرآن و دعا و استغفار را دوست دارم. شب عاشورا، شبی که فردایش جنگ و شهادت است،‌ یاد خدا در لشکر امام حسین علیه السلام موج می زند و در حساس ترین مواقع و سخت ترین شرایط هم ارتباطی عمیق با خدای خویش دارند. 💠 یاد خدا راه رستگاری 🔰 یاد و ذکر خداوند از صفات بسیار مهم و ضروری برای موفقیت در زندگی دنیا و آخرت است و قرآن کریم مرتب به آن سفارش می کند: «یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکراً کثیراً» (3) ای کسانی که ایمان آورده اید خدا را بسیار یاد کنید. «و اذکروا الله کثیراً لعلکم تُفلحون» (4) و خدا را بسیار یاد کنید شاید که رستگار شوید. امیرالمؤمنین علی علیه السلام هم در مناجات شعبانیه از خداوند یاد او را درخواست می کند: «الهی و الهمنی ولهاً بذکرک الی ذکرک» (5) خدایا مرا شیفته و سرگشته یاد خودت فرما. 💠 آگاهی یا غفلت نسبت به پروردگار 🔰 امام سجاد علیه السلام در صحیفه سجادیه عرض می کند: «نبهنی لذکرک فی اوقات غفلة» (6) در مواقع غفلت به من آگاهی و توجه فرما تا همواره به یاد تو باشم. اینکه انسان در تمامی لحظات زندگی، در شادی و غم، در نشاط و کسالت، در سلامتی و بیماری، در فقر و غنا، در رنج و رفاه خدا را فراموش نکند و همیشه و در همه حال به یاد پروردگار باشد که: «ألا بذکرالله تطمئن القلوب» (7) آگاه باشید تنها با یاد خدا دل ها آرامش می یابد. یاران سیدالشهداء علیه السلام اگر ثابت قدم و استوار در راه امام خویش می ایستند و از هیچ چیزی هراس ندارند و به موفقیت و پیروزی نهایی دست می یابند چون همواره به یاد خدا هستند و دلگرم به پشتوانه الهی می باشند. قرآن کریم می فرماید مردم در این دنیا از دو حال خارج نیستند، گروهی به یاد خدایند و عده ای او را فراموش کرده اند.  👇 2⃣
نویسنده حجه الاسلام و المسلمین 🌺از نهضت حسینی تا جامعه مهدوی ۹🌺 صراط مستقیم یکی از یاران نامدار و ممتاز حضرت اباعبدالله علیه السلام، که از آغاز راه در کنار امام حاضر بود و در سرزمین کربلا خصوصاً روز عاشورا، رشادت و جانفشانی بی نظیری از خود به نمایش گذارد، فرزند حیدر کرار علیه السلام و بی بی ام البنین علیها السلام است. کسی که معروف به قمر بنی هاشم، علمدار و سپه دار لشکر سید الشهداء علیه السلام و باب الحوائج است. تاسوعا روز شهادت حضرت عباس علیه السلام نیست، بلکه بخاطر مقام و عظمتی که این بزرگوار دارد یک روز را به بزرگداشت و احترام از شخصیت والایش اختصاص داده اند. شخصیتی که اکثر ائمه اطهار علیهم السلام زبان به مدح و ثنای او گشوده اند، اباالفضلی که خداوند به او مقام باب الحوائجی عنایت می‌فرماید. قمر بنی هاشم که برای بسیاری از مردم، خارج از تعلقات و تعصبات قومی و مذهبی، بعنوان یک الگو نقش آفرینی می کند و مردمان واله و شیدای مقام و عظمت وی هستند ما حضرت عباس علیه السلام را بیشتر به عنوان علمدار و سقا در کربلا و روز عاشورا می شناسیم.   💠مقام و عظمت قمر بنی هاشم علیه السلام اکثر دوستداران این حضرت، از آخرین لحظات عمر شریف و نحوه شهادتش مطلع هستند. در حالی که حضرت باب الحوائج جایگاهی عظیم و رتبه ای بالاتر از این مطالب را دارا می باشد. امام سجاد علیه السلام در حق عموی خویش می فرماید: «ان للعباس عندالله تبارک و تعالی منزله یغبطه جمیع الشهداء یوم القیامه» (1) همانا برای حضرت عباس علیه السلام نزد خداوند متعال منزلت و مقامی است که تمام شهدا در روز قیامت آرزو و تمنای مقامش را می نمایند. آیا این مقام کمی است که امام حسین علیه السلام، امام معصوم، کسی که همه عالم دلداده و فدایی حضرتش است، عصر تاسوعا برادر خود را این گونه مورد خطاب قرار دهد: «بنفسی انت یا اخی» (2) برادرم جانم به قربانت. و یا فضیلت دیگر آن حضرت را می توان در اذن دخول حرمش، که امام صادق علیه السلام به شیعیان یاد داده است جستجو نمود: «سلام الله و سلام ملائکته المقربین و انبیائه المرسلین و عباده الصالحین و جمیع الشهداء و الصدیقین و الزاکیات الطیبات فیما تغتدی و تروح علیک یابن امیرالمؤمنین» سلام خدا و سلام ملائکه مقربش و سلام پیامبران مرسل و بندگان شایسته اش و سلام تمام شهداء و صدیقین و سلام هایی پاک و طیب در صبحگاهان و شامگاهان بر تو باد ای فرزند امیرالمؤمنین. حضرت اباالفضل علیه السلام این مقام رفیع را در پیشگاه خداوند و ائمه اطهار علیهم السلام از کجا و چگونه بدست آورده است؟   💠 خصوصیات و فضایل بی شمار حضرت عباس علیه السلام 🔰به طور حتم ویژگی ها و خصوصیات ممتاز و درخشانی در طول عمر شریف آن حضرت قرار دارد؛ که وی را در چنین جایگاهی قرار می دهد. خصوصیاتی که می تواند برای ما دلدادگان و پیروان حضرت قمر بنی هاشم علیه السلام، درس ها و نکات ارزنده ای را در پی داشته باشد. ویژگی هایی مانند: وفاداری، ادب، تسلیم بودن در برابر خداوند، شجاعت و دلیری، حس مسئولیت، ثبات قدم و یقین و... در بین تمامی این صفات، یکی از ویژگی های مهم آن بزرگوار که سبب این درجات والا و این جایگاه عظیم شده، این است که حضرت اباالفضل العباس علیه السلام در سرتاسر عمر خود، در راه خداوند، یعنی صراط مستقیم قدم برداشته و لحظه ای از راه الهی منحرف نگردیده است.   راه راست و استوار الهی راه سعادتمندی یکی از درخواست هایی که حداقل روزی ده مرتبه در نمازهای واجبمان از درگاه خداوند طلب می کنیم قرار گرفتن در راه راست و درست الهی است: «اهدنا الصراط المستقیم» (3) (پروردگارا) ما را به راه راست هدایت فرما. کلمه صراط همه جا در قرآن کریم بصورت مفرد آمده است و این یعنی که راه راست و استوار، راه هدایت، راه خداوند، یک راه بیشتر نیست و اگر انسان گمان کند از طریقی دیگر می تواند به خدا برسد، در اشتباه است. «و أنّ هذا صراطی مستقیماً فاتبعوه و لا تتبعوا السُبل فتفرّق بکم عن سبیله ذلکم وصّیکم به لعلکم تتقون» (4) این راه مستقیم است، از آن پیروی کنید و از راه های پراکنده (و انحرافی) پیروی نکنید که شما را از راه حق دور می سازد، این چیزی است که خداوند شما را به آن سفارش می کند شاید پرهیزگاری پیشه کنید. از این رو وقتی به امیرالمؤمنین علیه السلام عرض می شود چرا شما اولیاء خدا در راه راست قدم برمی دارید و باز در نماز می گویید: اهدنا الصراط المستقیم؟ حضرت فرمود: منظور ما از گفتن آن این است که: «ادم لنا توفیقک الذی به اطعناک فی ماضی ایامنا» (5) توفیقی را که در گذشته و حال به ما عنایت فرموده ای، پایدار بدار. 👇 2⃣
نویسنده حجت الاسلام و المسلمین 🌺از نهضت حسینی تا جامعه مهدوی ۱۰🌺 تسلیم 💠 عاشورا روز حزن تمام عالمیان 🔰عبدالله بن فاضل هاشمی به امام صادق علیه السلام عرض کرد: یابن رسول الله چرا روز عاشورا روز مصیبت و حزن و اشک و عزاداری گردید؟ چرا روز رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و یا روز شهادت علی علیه السلام، فاطمه علیها السلام و یا امام مجتبی علیه السلام مانند روز عاشورا نشد؟ چرا عاشورا در تاریخ و در بین تمامی اقوام و ملل این چنین زنده مانده است؟امام علیه السلام فرمودند: روزی که امام حسین علیه السلام به شهادت رسید، از تمامی ایام مصیبتش بیشتر است. چون آل کساء، که کریم ترین مخلوقات و شریفترین بندگان خداوند هستند پنج نفر بودند که آیه تطهیر در حقشان نازل گردید. وقتی رسول خدا رحلت کرد، هنوز چهار نفر از اصحاب کساء باقی بودند. بعد از فاطمه زهرا علیها السلام از آل کساء افرادی باقی بودند. علی علیه السلام که به شهادت رسید، باز هم دو نفر بودند اما بعد از امام حسن علیه السلام، سیدالشهداء تنها باقی مانده آل کساء بود. «فلما قتل الحسین علیه السلام لم یکن بقی من اهل الکساء‌ احد فکان ذهابه کذهاب جمیعهم» اما با شهادت امام حسین علیه السلام دیگر کسی از اهل کساء باقی نماند و شهادت و رفتن اباعبدالله علیه السلام از دنیا، مانند رفتن تمام آل کساء بود لذا روز شهادت آن حضرت از نظر مصیبت و حزن و اندوه، از تمامی ایام عظیم تر است. (1)   عاشورا درس تسلیم به بشریت می دهد روز عاشورا با تمام مصائب جانکاه و حزن آوری که در آن رخ داده است درس و پیامی مهم و حیات بخش، برای همه افراد بشریت دارد. درس تسلیم بودن در برابر خواست و امر پروردگار، آن هم در هر زمانی و تحت هر شرایطی. سیدالشهداء علیه السلام در روز عاشورا، نمونه ای زیبا و آشکار از تسلیم بودن در برابر خداوند را به نمایش گذارد. عاشورا روز تسلیم بی قید و شرط حسین علیه السلام و اهل بیت و یارانش، در برابر خداوند متعال است. ویژگی و خصلتی که آرزو و مورد درخواست تمام انبیا و اولیاء الهی است.   💠 تسلیم در برابر خدا درخواست همیشگی انبیاء 🔰 قرآن کریم می فرماید: زمانی که حضرت ابراهیم خلیل و حضرت اسماعیل، خانه خدا را بنا نمودند، دست به دعا برداشتند و عرض کردند: «ربنا و اجعلنا مُسلمین لک و من ذُریتنا امةً مسلمةً لک» (2) پروردگارا ما را تسلیم فرمان خود قرار ده و از دودمان ما نیز امتی که تسلیم فرمانت باشند، پدید آور. کی ابراهیم این درخواست را از خدا می کند؟ زمانی که حدود صد سال از عمر شریفش می گذرد و در دوران پیری به سر می برد. این دعا آن هم در این زمان چه معنی می دهد؟ یعنی ابراهیم تا آن موقع که به پایان عمرش نزدیک می شود، مطیع و تسلیم پروردگار نبوده است؟ نه، منظور از این دعا این نیست. بلکه مفسرین معتقدند، مقصود ابراهیم خلیل این است که خدایا یک عمر همه جا و تحت هر شرایطی مطیع و تسلیم اوامر تو بودم. روزی دستور دادی که داخل بتکده بروم و بت ها را بشکنم، اطاعت کردم نمرودیان آتش بسیاری فراهم ساختند و مرا به داخل آن پرت کردند، اما همچنان تسلیم تو بودم امر کردی دست هاجر و تازه نوزادم اسماعیل را بگیرم و به صحرای بی آب و علف مکه بیاورم، گفتم: چشم. این اسماعیلم جوان رشیدی شد، فرمودی او را به صحرای منا ببر و در راه من ذبح کن،‌ باز هم اطاعت نمودم. پروردگارا یک عمر تسلیم خواست تو و مطیع فرمان تو بودم، به هر چه که خواستی و به هرچه که فرمان دادی. «و إذ ابتلی ابراهیمَ ربُهُ بکلماتٍ فاتمَّهن» (3) به خاطر آورید هنگامی که خداوند، ابراهیم را با امور گوناگون امتحان نمود و او به خوبی از عهده این آزمایش ها برآمد. خدایا همانطوری که تا الان تحت هر شرایطی تسلیم بودم، در این باقی مانده از عمرم که هزاران دام و خطر در معرض راهم وجود دارد، باز هم من را مطیع و تسلیم خودت قرار بده (4). تسلیم بودن در برابر اوامر الهی، دعا و درخواست همه انبیا خداست.   💠 یک لحظه مرا به خود وامگذار 🔰 ام سلمه همسر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می گوید: دیدم رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در دل شب، دست دعا به سوی پروردگار باز کرده و با چشمانی اشک بار می گوید: «اللهم و لا تکلنی الی نفسی طرفة عین ابداً و لا اقل من ذلک» (5) بارالها هرگز مرا به اندازه یک چشم برهم زدن و کمتر از آن به حال خودم وامگذار. چه کسی این چنین درخواستی از خدا می کند؟ اشرف انبیاء و خاتم انبیا کسی که به معراج می رود. «فکان قابَ قوسینِ او ادنی» (6) تا آنکه فاصله او (خداوند با پیامبر) به اندازه فاصله دو کمان یا کمتر بود. 👇 ادامه 2⃣
(ص) سخنران: آیت الله خامنه ای 🌺 سیره نبی مکرم اسلام (ص) 🌺 💠 سیره نبی مکرم اسلام این روزها با رحلت پیامبر عظیم‌الشّأن اسلام - که برگزیده همه بشریّت در طول تاریخ و پدر معنوی مسلمانها و همه انسانهایی است که به ارتقاء و رشد انسانیت عقیده دارند - مصادف است. در سالگرد رحلت آن بزرگوار، یکی از وظایف ما این است که در دل و زبان، از زحمات و مجاهدات بی‌نظیر و خستگی ناپذیر این زبده عالم و آدم، سپاسگزار باشیم. همچنین این ایام با سالگرد شهادت سبط اکبر پیغمبر، حضرت امام حسن مجتبی و همچنین امام هشتم ما، حضرت ابی الحسن‌الرّضا علیهما الصّلاة والسّلام مصادف است. خطبه اول را به شرح مختصری از سیره نبىّ‌اکرم در دوران ده‌ساله حاکمیت اسلام در مدینه اختصاص داده‌ام که یکی از درخشانترین - و گزافه نیست اگر بگوییم درخشانترین - دوره‌های حکومت در طول تاریخ بشری است. باید این دوره کوتاه و پُرکار و فوق‌العاده تأثیرگذار در تاریخ بشر را شناخت. البته به همه برادران و خواهران - بخصوص به جوانان - توصیه میکنم که به تاریخ زندگی پیغمبر مراجعه کنند و آن را بخوانند و فرا گیرند. دوره مدینه، فصل دوم دوران بیست‌وسه ساله رسالت پیغمبر است. سیزده سال در مکه، فصل اوّل بود - که مقدمه فصل دوم محسوب میشود - و تقریباً ده سال هم دوران مدینه پیغمبر است که دوران شالوده‌ریزی نظام اسلامی و ساختن یک الگو و نمونه از حاکمیّت اسلام برای همه زمانها و دورانهای تاریخ انسان و همه مکانهاست. البته این الگو، یک الگوی کامل است و مثل آن را دیگر در هیچ دورانی سراغ نداریم؛ لیکن با نگاه به این الگوی کامل، میشود شاخصها را شناخت. این شاخصها برای افراد بشر و مسلمانها علامتهایی است که باید به وسیله آنها نسبت به نظامها و انسانها قضاوت کنند. هدف پیغمبر از هجرت به مدینه این بود که با محیط ظالمانه و طاغوتی و فاسد سیاسی و اقتصادی و اجتماعیای که آن روز در سرتاسر دنیا حاکم بود، مبارزه کند و هدف، فقط مبارزه با کفّار مکه نبود؛ مسأله، مسأله جهانی بود. پیامبر اکرم این هدف را دنبال میکرد که هرجا زمینه مساعد بود، بذر اندیشه و عقیده را بپاشد؛ با این امید که در زمان مساعد، این بذر سبز خواهد شد. هدف این بود که پیام آزادی و بیداری و خوشبختی انسان به همه دلها برسد. این جز با ایجاد یک نظام نمونه و الگو امکانپذیر نبود؛ لذا پیغمبر به مدینه آمد تا این نظام نمونه را به وجود آورد. این‌که چقدر بتوانند آن را ادامه دهند و بعدیها چقدر بتوانند خودشان را به آن نزدیک کنند، بسته به همّت آنهاست. پیغمبر نمونه را میسازد و به همه بشریت و تاریخ ارائه می کند. شاخص های نظام   پیامبر نظامی که پیغمبر ساخت، شاخصهای گوناگونی دارد که در بین آنها هفت شاخص از همه مهمتر و برجسته تر است: شاخص اوّل، ایمان و معنویّت است. انگیزه و موتور پیشبرنده حقیقی در نظام نبوی، ایمانی است که از سرچشمه دل و فکر مردم میجوشد و دست و بازو و پا و وجود آنها را در جهت صحیح به حرکت در میآورد. پس ، دمیدن و تقویت روح ایمان و معنویت و دادن اعتقاد و اندیشه درست به افراد است، که پیغمبر این را از مکه شروع کرد و در مدینه پرچمش را با قدرت بالا برد. ، قسط و عدل است. اساس کار بر عدالت و قسط و رساندن هر حقّی به حقدار - بدون هیچ ملاحظه - است. ، علم و معرفت است. در نظام نبوی، پایه همه چیز، دانستن و شناختن و آگاهی و بیداری است. کسی را کورکورانه به سمتی حرکت نمیدهند؛ مردم را با آگاهی و معرفت و قدرتِ تشخیص، به نیروی فعّال - نه نیروی منفعل - بدل میکنند. ، صفا و اخوّت است. در نظام نبوی، درگیریهای برخاسته از انگیزه‌های خرافی، شخصی، سودطلبی و منفعت‌طلبی مبغوض است و با آن مبارزه میشود. فضا، فضای صمیمیّت و اخوّت و برادری و همدلی است. ، صلاح اخلاقی و رفتاری است. انسانها را تزکیه و از مفاسد و رذائل اخلاقی، پیراسته و پاک میکند؛ انسانِ با اخلاق و مزکّی میسازد؛ «و یزکّیهم و یعلّمهم الکتاب و الحکمة».(جمعه:2) تزکیه، یکی از آن پایه‌های اصلی است؛ یعنی پیغمبر روی یکایک افراد، کار تربیتی و انسان‌سازی میکرد. ، اقتدار و عزّت است. 👇 ادامه 2⃣
🌺سلوک خانوادگی مهدی یاوران (2)🌺 سخنران: حجت الاسلام و المسلمین حیدری کاشانی بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ اَلْحَمْدُ لله مِنْ اَوَّلِ الدُّنْيا اِلی فَنائِها وَ مِنَ الآخِرَه اِلی بَقائِها. اَلْحَمْدُاللهِ عَلی کُلِّ نِعْمَه وَ اَسْتَغْفِرُالله مِنْ کُلِّ ذَنْبٍ وَ اَتُوبُ اِلَيْه وَ هُوَ اَرْحَمُ الرّاحِمينَ. اَلحَمدُللهِ الَّذی نَوَّرَ قُلوُبَنا بِشُعاعِ اَنوارِ الجماله ثُمّ الصَّلاهُ وَ السَّلامُ عَلی اَلعَبْدِ الْمُؤَيَّدِ، وَ الرَّسُولِ الْمُسَدَّدِ، اَلْمُصْطَفَى الْاَمْجَدِ، اَلْمَحْمُودِ الْاَحْمَدِ، حَبيبِ اِلهِ الْعالَمينَ، وَ سَيِّدِ الْمُرسَلينَ، وَ خاتَمِ النَّبِيّينَ، وَ شَفيعِ الْمُذْنِبينَ، وَ رَحْمَةٍ لِلْعالَمينَ، اَبِى الْقاسِمِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه. رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَيَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي. 💠خانواده محوری و خانواده درمانی 🔰خانواده محوری و خانواده درمانی یکی از راهکارهای اصولی دین برای ایمن ماندن جسم ما جان ما روح و روان ما تأمین کنندة آرامش های لازم آرامش ایمانی، آرامش عرفانی، آرامش جسمانی و آرامش عقلانی ماست تأکید بر ملازمت بر خانه و خانواده خانه ای که منزل نامیده میشه به معنای محل نزول آرامش از جانب خداوند رحمان خانواده ای که محبوب ترین کانون در نزد خداوند رحمان است و با تشکیل ازدواج انسان می تواند با تشکیل خانه و خانواده انسان می تواند دو سوم دین و ایمان خودش را محافظت بکنه و حراست بکنه در نقطة مقابل شیاطین و دستگاه ابلیس و نمایندگان ارشد او در جامعة انسانی تمام هم و غمشون را بر این میذارن که آرامش خانوادگی انسان را بهم بزنند سیبل اصلی دستگاه ابلیس و شیاطین متن خانه ها و خانواده های عقل ایمان چون می دانند اگر آرامش خانوادگی مؤمنین را بهم بزنند اینها به رشد و تعالی ایمانی و عرفانی نمی رسند به توفیقات مادی و معنوی بالا نمی رسند. اینکه شما ببینید وقتی که دشمن میخواد یک کشوری را کشور هدف را بمباران بکنه زیرساخت های اصلی را هدف قرار میده یکی از زیرساخت های اصلی که شیطان و دستگاه ابلیس و شیاطین جنی و انسی هدف قرار می دهند متن خانه ها و خانواده های ماست مخصوصاً در دوران آخرالزمان که فرمودند پیشگویی کردن پیشوایان دین ما از غیب گفتن متصل به غیب الهی بودن فرمودند شاخصة اصلی آخرالزمان در از هم پاشیدگی و از هم گسستگی بنیان خانواده هاست کمتر خانوادة را پیدا می کنید که دچار تزلزل دچار ناآرامی دچار بیقراری و دچار ناهنجاری های اخلاقی نشده باشه حالا اون زلزله ای که در عرصة جهانی به متن خانه ها و خانواده ها افتاده و از هم گسستگی خانه ها و خانواده ها اونکه جای خود اما چرا در جامعة دینی و مخصوصاً جامعة ایرانی که قرار است جامعة زمینه ساز ظهور امام زمان ارواحنا فداء باشه ایرانی که شیعه خانة امام زمان(ع) است ولی امرش و ولی نعمتش حضرت علی بن موسی الرضاست چرا اینقد خانه ها و خانواده ها محل تاخت و تاز بی امان شیطان باشه اینکه ما هر چقدر در روی متن خانه ها و خانواده ها و مهندسی آرامش در متن خانه ها و خانواده ها سرمایه گذاری بکنیم جا داره در فضای آخرالزمان یک روایات متعددی داریم که اگر می خواهید دین و ایمانتون به سلامت و با امن و امان و امنیت حفاظت بکنی الزموا بُيُوتِكُمْ إِلَى أَوَانِ ظُهُورِ أَمْرِنَا (ارشاد القلوب، ج2، ص314) ‏؛ ملازم خانه ها و خانواده هاتون باشید روی خانه و خانواده اتون سرمایه گذاری بکنید الزموا بُيُوتِكُمْ إِلَى أَوَانِ ظُهُورِ أَمْرِنَا (ارشاد القلوب، ج2، ص314) ؛ تا رسیدن ظهور امر ما خانواده محوری خانواده درمانی خیلی از ناآرامی ها در متن خانه ها و خانواده ها درمان میشه اصالت خانه و خانواده خیلی بالاست روایت دیگری می فرماید: کونوا احلاس بيوتکم(بحار ج 52 ص 138)؛ ادامه 2⃣
بسم الله الرحمن الرحیم 🌺انتظارات امام عسکری از شیعیان (منبر اول)‏🌺 مقدمه : امام حسن عسکرى(ع) یازدهمین امام شیعیان، در روز جمعه هشتم ربیع الثانى، سال 232 ه.ق (1) در مدینه منوره دیده به جهان گشود،(2) و عالم را با نور جمال خویش روشن نمود. پدر بزرگوار آن حضرت، امام هادى (ع) و مادرش بانویى پارسا و شایسته است که از او به نام هاى «حُدیثه»، «سلیل» و «سوسن» یاد شده است. این بانوى گرامى از زنان نیکوکار و داراى بینش اسلامى بوده در فضیلت او همین بس است که پس از شهادت امام حسن عسکرى(علیه السلام) پناهگاه و نقطه اتکاى شیعیان در آن دوره بحرانى و پراضطراب به شمار مى‏رفت.(3) مدت امامت امام حسن عسکرى(علیه السلام) شش سال، و با سه نفر از خلفاى عباسى که هر یک از دیگرى ستمگرتر بودند، معاصر بود: المعتز باللّه - المهتدى باللّه - و المعتمد باللّه. امامت حضرت از سال 254 شروع شد و در 260 ه.ق با شهادت آن حضرت پایان یافت. به مناسبت سالروز شهادت  آن امام همام، در این مجال نگاهى داریم به برخى «انتظارات حضرت» از شیعیان خویش، امید که ره توشته‏اى باشد براى همه آنهایى که بر خط امامت و ولایت سیر مى‏ کنند. 💠شیعه از دیدگاه امام حسن عسکرى (علیه السلام) 🔰از دیدگاه امام یازدهم هر کس که بنام شیعه خوانده شود ولى اوصاف و ویژگیهاى یک شیعه حقیقى و واقعى را دارا نباشد، شیعه شمرده نمى ‏شود. شیعه واقعى کسانى هستند که همچون رهبران دینى خویش در نهضت خدمت رسانى به مردم و برادران دینى خویش فعّال و کوشا باشند و به دستورات و نواهى الهى پاى بند باشند چنان که حضرت عسکرى در کلام زیبا و دلنشین خود درباره تعریف شیعه مى‏ فرماید: «شیعة عَلِّىٍ هُمُ الّذین یؤثِرُونَ اِخوانَهم عَلى اَنفُسِهِم وَ لَو کانَ بِهِم خصاصَةٌ وَ هُمُ الَّذینَ لایَراهُمُ اللّه حَیثُ نَهاهُم وَ لا یَفقَدُهُم حَیثُ اَمرَهُم، وَ شیعَةُ عَلِىٍّ هم الَّذینَ یَقتَدُون بِعَلىٍ فى اکرامِ اِخوانِهُم المُؤمِنین(4)؛ پیروان و شیعیان على (علیه السلام) کسانى هستند که برادران (دینى) خود را بر خویش مقدم مى‏دارند گرچه خودشان نیازمند باشند و شیعیان على (علیه السلام) کسانى هستند که از آن‏چه خداوند نهى کرده دورى مى‏کنند و به آنچه امر نموده عمل مى‏کنند و آنان در تکریم و احترام برادران مؤمن خود به على(علیه السلام) اقتدا مى‏ نمایند و در جاى دیگر درباره نشانه ‏هاى شیعیان فرمود: «علامات المؤمنین خمسٌ صلاة الاحدى و الخمسین و زیارة الاربعین و التختم فى الیمین و تعفیر الجبین و الجهر ببسم اللّه الرحمن الرحیم(5)، نشانه‏ هاى مؤمنان (شیعیان) پنچ چیز است: خواندن پنجاه و یک رکعت نماز در هر روز (17 رکعت واجب و 34 رکعت نافله) زیارت اربعین امام حسین(علیه السلام) داشتن انگشتر در دست راست، و ساییدن پیشانى به خاک و بلند خواندن بسم اللّه الرحمن الرحیم (در نمازها). 💠انتظارات امام عسکرى (علیه السلام) از شیعیان‏ 🔰 انتظارات و توقّعات امام حسن عسکرى(علیه السلام) به عنوان آخرین امامى که در جامعه حضور عینى داشته، و بعد از او غیبت صغرى و کبرا فرزندش مهدى موعود (علیه السلام) آغاز مى‏ گردد و براى مدّت مدیدى مردم و جامعه از درک حضور او محروم خواهند بود قابل اهمّیت و دقّت است، و مى‏ تواند رهنمودهاى گرانبها و ارزشمندى باشد براى دوران غربت تشیّع و دورانى که غبار غم هجرت مولا و محبوبشان بر دلها و پیشانى آنها سایه افکنده است، اینک به گوشه‏ هایى از انتظارات حضرتش مى‏ پردازیم. 1⃣ . اندیشه و تفکر 🔰 اساس تمام پیشرفتهاى مادّى و معنوى بشر در طول تاریخ، اندیشه و تفکر از یک طرف، و سعى و تلاش و عمل از طرف دیگر بوده است. اگر بشر قرن بیستم و بیست و یکم از نظر صنعتى و تکنولوژى به موفقیت هاى چشمگیرى دست یافته، بر اثر اندیشه و تلاش بوده است؛ چنان که پیشرفت هاى معنوى جوامع و افراد نیز بر اثر بهره‌‏ورى از توان عقل و تفکر و قدرت عمل و تلاش بوده است. پیامبران، امامان و بندگان صالح الهى همگى اهل فکر و تعقل بوده‏اند، در منزلت ابوذر امام صادق(علیه السلام) فرمود: «بیش‏ترین عبادت اباذر که رحمت خدا بر او باد، اندیشه و عبرت اندوزى بود(6)» قرآن این کتاب الهى و آسمانى براى اندیشه و تفکر، ارزش والا و حیاتى قائل است و زیباترین و رساترین سخنان را درباره ارزش دانش و تعقل، و دقّت و تفقه بیان نموده است در قرآن بیش از هزار بار کلمه «علم» و مشتقات آن که نشانه بارورى اندیشه است تکرار شده و افزون بر 17 آیه به طور صریح انسان را دعوت به تفکر نموده، بیش از 10 آیه با کلمه «اُنظُرُوا؛ دقت کنید» شروع شده است. بیش از پنجاه مورد کلمه عقل و مشتقات آن به کار رفته است و در چهار آیه نیز قاطعانه به تدبّر در قرآن امر شده است.(7) ادامه 👇2⃣
بسم الله الرحمن الرحیم 🌺 انتظارات امام عسکری علیه السلام از شیعیان ( منبر دوم) 🌺 (ادامه بحث قبل) 6⃣ . جزء بهترین ‏ها باشید نه بدترین‏ ها 🔰آن امام همام گاه به بیان افراد نمونه و برتر و همین طور افراد بدتر غیر مستقیم انتظار خویش را از شیعیان ابراز مى‏ دارد که جزء بهترین‏ها باشید، و آنان را این‏گونه معرّفى مى‏ نماید: «اورع النّاس من وقف عند الشّبهة، اعبد النّاس من اقام على الفرائض، ازهد النّاس من ترک الحرام، اشدّ النّاس اجتهاداً من ترک الذّنوب(19)؛ پارساترین مردم کسى است که در شبهات توقف کند، عابدترین مردم کسى است که واجبات را به‏جا آورد، زاهدترین مردم کسى است که از حرام دورى کند و کوشاترین مردم کسى است که گناهان را ترک کند.» در مقابل بدترین‏ها را نیز معرّفى مى‏ کند تاشیعیان آگاهانه یا ناآگاهانه جزء آن افراد قرار نگیرند، در حدیثى آن حضرت فرمود: «بِئسَ العَبدُ، عَبدٌ یَکون ذا وجهین وذالِسانین یَطرى اَخاهُ شاهِداً وَ یأکُلُهُ غائِباً، اِن اُعطِىَ حَسَدَهُ وَ اِن ابتَلى خانَهُ(20) ؛بدترین بندگان بنده‏اى است که داراى دو چهره و دو زبان باشد، در حضور برادرش او را مى‏ ستاید و پشت سر، او را مى‏ خورد(و غیبتش را گوید). اگر به او چیزى عطا شود، حسد مى‏ ورزد و اگر گرفتار گردد، به او خیانت مى‏ کند.» 7⃣ . عزّت نفس و دورى از ذلّت‏ 🔰انسان به عزّت نفس و تکریم شخصیت بیش از همه چیز نیازمند است انسان مى‏تواند رنج گرسنگى و تشنگى را تحمّل کند و با فقر و ندارى بسازد امّا تحقیر شخصیت و آزردگى روح و روان و پایمال شدن عزّت انسان بسادگى قابل رفع و جبران نیست، ممکن است تا پایان عمر انسان را آزار دهد، خداوند عزیز انسان را عزیز آفریده و هرگز به او اجازه تحقیر دیگران و یا شخصیت خودش را نداده. امام صادق (علیه السلام) فرمود: «خداوند تمام امور مؤمن را به خود او واگذار نموده، ولى به او واگذار نکرده است (و اجازه نداده) که ذلیل باشد آیا سخن خدا را نشنیده‏اى که مى‏فرماید: «عزّت از آن خدا و رسول او و مؤمنان است ولى منافقان نمى‏ دانند، پس مؤمن همیشه عزیز است و ذلیل نمى‏ باشد»(21) به همین جهت یکى از انتظارات مهم حضرت عسکرى (علیه السلام) در دوران غیبت امام زمان (عجل اللّه تعالى فرجه الشریف) این است که شیعیان عزیز و با عزّت باشند و هرگز خود را ذلیل نکنند، در یکجا فرمود: «ما اَقبَحُ بِالمُؤمِنِ اَن تکُونَ لَهُ رَغبَة تُذِلُّه؛(22) چه زشت است براى مؤمن (و شیعه) دل بستن به چیزى که وى را خوار مى‏ سازد». و در جاى دیگر دلسوزانه نصیحت نمود که: «لا تمار فیذهب بهاؤک و لا تمازح فیحقر علیک؛ جدال و کشمکش مکن زیرا ارزش و شخصیت تو را از بین مى‏برد (و موجب خوارى انسان مى‏ شود) و شوخى (بیش از حد) مکن تا مردم به تو جرأت جسارت پیدا نکنند.»(23) و گاه راهکارهاى رسیدن به عزّت و دورى از ذلّت را به شیعیان ارائه مى ‏دهد و قاطعانه مى‏ فرماید: «ما ترک الحقّ عزیزٌ الّا ذلّ و لا اخذ به ذلیلٌ الّا عزّ؛ هیچ عزیزى حق را رها نکرد مگر آنکه خوار و ذلیل شد، و هیچ ذلیل و خوارى به حق عمل نکرد مگر آن که عزیز گردید»(24) 8⃣ . افتخار ما باشید نه باعث سرشکستگى ما 🔰یکى دیگر از مهمترین انتظارات امامان مخصوصاً امام حسن عسکرى(علیه السلام) از شیعیان این است که از نظر رفتارى و اخلاقى به گونه‏اى رفتار کنند که در بین جامعه بشرى عموماً و در بین مسلمانان خصوصاً الگو و نمونه باشند تا آنجا که مردم بگویند این‏ها شیعیان على(علیه السلام) و امامان معصوم هستند، و این‏ها تربیت یافتگان مکتب اهل بیت مى‏ باشند. به همین جهت حضرت عسکرى عاجزانه درخواست مى‏ فرماید: «اِتَّقُوا اللّهَ وَ کُونُوا زَیناً وَلا تَکُونُو شَیناً، جَرّوا اِلَینا کُلَّ مَوَدَّةٍ، وَ ادفَعُوا عَنّا کُلَّ قَبِیحٍ، فَاِنَّهُ ما قیلَ فِینا مِن حَسَنٍ فَنَحنُ اَهلُهُ و ما قیل فینا مِن سوءٍ فَما نَحن کذلک...(25) از خدا پروا نمایید و زینت (و مایه سرافرازى ما) باشید نه مایه ملامت (و سرافکندگى) همه دوستى‏ها را به سوى ما جذب کنید و هر زشتى را از ما دور نمایید؛ زیرا هر خوبى که در حق ما گفته آید ما شایستگى آن را داریم و هر بدى که درباره ما بر زبان برآید ما چنان نیستیم...(چرا که) خداوند ما را پاک شمرده و هیچ کس غیر از ما نمى‏ تواند ادّعاى چنین مقامى را نماید مگر این که دروغ پرداز باشد.» ادامه 👇2⃣
1⃣ بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین... اللهم کن لولیک الحجةابن الحسن... نویسنده: عبدالکریم پاک نیا 🏴 بمناسبت شهادت حضرت جوادالائمه علیه السلام 💠 امامت در خردسالی حضرت امام محمد تقى (ع) نخستین رهبر الهى است که در میان امامان شیعه در خردسالى مسؤولیت مقام رفیع امامت را عهده‏ دار گردید. در سال 203 قمرى و در سن هفت سالگى بعد از شهادت پدر بزرگوارش این مسؤولیت را پذیرفته و عملاً به هدایت و ارشاد مردم پرداخت. در آن هنگام برخى این سؤال را مطرح مى‏کردند که: آیا مى‏توان رهبرى جامعه را به یک کودک هفت ساله سپرد؟ آیا یک کودک هفت ساله مدیریت، دوراندیشى و درایت یک مرد کامل را دارد؟ ➖ پاسخ: از منظر باورهاى شیعه که موضوع امامت را یک موهبت الهى مى‏داند، پاسخ این پرسش روشن است، چرا که از این دیدگاه خداوند متعال هر کسى را که شایسته این مقام بداند، به منصب پیشوایى امت بر مى‏گزیند؛ حتى اگر در سنین کودکى باشد. مقیاس سن بالا، گرچه در میان مردم مقیاسى براى رسیدن به کمال محسوب مى‏شود، اما در بینش وحیانى قرآن ممکن است یک فرد در سن کودکى فضائل و کمالات و شرائط رهبرى جامعه را دارا باشد و امتیازات ویژه‏ اى را که لازمه رهبرى و امامت و نبوت است در او موجود باشد و خداوند متعال موهبت رسالت و امامت را به او عنایت کند و اطاعت از وى را بر مردم واجب و لازم گرداند. ➖ نکته: خداوند متعال از این طریق مى‏خواهد به مردم بفهماند که مقام نبوت و امامت، که تداوم راه نبوت است، همانند منصب‏ هاى معمولى نیست که با زمینه‏ ها و شرایط عادى انجام پذیرد، بلکه مقام معنوى نبوت و امامت مافوق این مناصب بوده و زمینه‏ ها و شرایط ویژه‏ اى مى‏طلبد. در عصرى که زمینه امامت پیشواى نهم فراهم آمده بود و آن حضرت در دوران کودکى این منصب آسمانى را عهده‏ دار گردید، از این دست سؤالات زیاد مطرح مى‏شد و پاسخهاى مناسب نیز ارائه مى‏گردید. به همین دلیل چون مسئله تقریباً در زمان امام جواد(ع) حل شده تلقى شده بود، دیگر در مورد امام هادى(ع) که در سن 8 سالگى و امام زمان (ع) که در 5 سالگى به امامت رسیدند، این پرسشها تکرار نگردید. ➖ یک روایت: روزى یکى از شیعیان در محضر امام رضا(ع) پرسید: مولاى من! اگر خداى ناکرده براى وجود مقدس شما حادثه ‏اى پیش آید، به چه کسى رجوع کنیم؟ امام رضا(ع) با کمال صراحت فرمودند: به پسرم ابوجعفر (امام جواد(ع)). آن مرد از شنیدن این سخن تعجب کرد، چرا که امام نهم (ع) کودکى بیش نبود و آن مرد وى را کم سن و سال دید. امام رضا(ع) از سیماى متعجب و نگاه‏هاى تردیدآمیز او، اندیشه ناباورانه ‏اش را دریافت و به او فرمود: اى مرد! خداى سبحان عیسى بن مریم (ع) را به عنوان پیامبر و فرستاده خود برگزید و او را صاحب شریعت معرفى کرد، در حالى که خیلى کوچکتر از فرزندم ابوجعفر بود.(1) 💠 نحوه پاسخ به شبهات: امام هشتم (ع) براى اثبات امامت حضرت جواد(ع) و پاسخ به شبهات طرح شده، گاه از آیات قرآن و دلایل تاریخى بهره مى‏گرفت و گاهى نیز از تفضلات الهى و تأییدات غیبى استفاده مى‏کرد. در این رابطه حسن بن جهم مى‏گوید: در حضور امام هشتم(ع) نشسته بودم که فرزند خردسالش را صدا کرد. آن سلاله پاک نبوى نیز در پاسخ به نداى پدر به جمع ما پیوست. امام رضا(ع) لباس آن کودک را کنار زده و به من فرمود: میان دو شانه‏ اش را بنگر! چون به میان دو کتف او نگاه کردم، چشمم به یکى از شانه‏ هایش به مهر امامت افتاد که در میان گوشت بدن قرار داشت. فرمود: آیا این مهر امامت را مى‏بینى؟ شبیه همین در روى شانه پدرم نیز وجود داشت.(2) ادامه👇
💠 مجلس عزا سبب احیاء قلب نویسنده/ سخنران: حجت الاسلام و المسلمین نظری منفرد 💠حضرت صادق (علیه السلام) به شخصی می فرماید: تو اهل عراقی؟ چطور جدّم حسین را زیارت می‌کنی؟ «نحمده علی عظیم إحسانه و نیّر برهانه و نوامی فضله و امتنانه، ثم الصلاة والسلام علی سیدنا و نبینا أبی القاسم محمد صلّی الله علیه و علی أهل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین و اللعنة الدائمة علی أعدائهم أجمعین إلی یوم الدین.» عن الامام ابی الحسن الرضا(علیه السلام): «مَنْ تَذَکَّرَ مُصَابَنَا وَ بَکَى لِمَا ارْتُکِبَ مِنَّا کَانَ مَعَنَا فِی دَرَجَتِنَا یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ مَنْ ذُکِّرَ بِمُصَابِنَا فَبَکَى وَ أَبْکَى لَمْ تَبْکِ عَیْنُهُ یَوْمَ تَبْکِی الْعُیُونُ وَ مَنْ جَلَسَ مَجْلِساً یُحْیَا فِیهِ أَمْرُنَا لَمْ یَمُتْ قَلْبُهُ یَوْمَ تَمُوتُ القُلُوب.»[1] 💠 سیره اهل بیت(علیهم السلام) در این روزهای آغازین ماه محرم به چند مطلب راجع به عزاداری باید توجه بشود. یک اندوهی که انسان نسبت به امام حسین(علیه السلام) پیدا می‌کند. کسانی که به اهل‌بیت معتقد هستند به‌طور طبیعی این اندوه را دارند. از ابو عماره منشد روایت است: «ما ذکر الحسین(علیه السلام)یوما عند ابی عبدالله»[2] هیچ روزی خدمت امام صادق(علیه السلام) نام امام حسین برده نمی‌شد مگر این‌که «لا یُرَى مُتَبَسّماً إلی اللّیل» حضرت را تا شامگاه کسی خندان نمی‌دید. روایتی در کامل الزیارات است بدین مضمون، حضرت صادق (علیه السلام) به شخصی می فرماید: تو اهل عراقی؟ چطور جدّم حسین را زیارت می‌کنی؟ عرض کرد أنا رجلٌ مشهور، من یک آدم مشهوری هستم از طاغیان و حکام وقت جرأت نمی‌کنم امام حسین(علیه السلام) را زیارت کنم. حضرت به او فرمود که آیا یاد جدّم حسین می‌کنی؟ عرض کرد بله آقا، یاد می‌کنم به‌گونه‌ای که آن روز خانواده‌ی من احساس می‌کنند که من مهموم و پریشان هستم، دیگر میل به غذا ندارم، غذا نمی‌خورم، این پریشانی این‌طور در من تأثیر می‌گذارد. همین همّ و اندوه مرتبه‌ای از مرتبه‌ی به ‌اصطلاح اعتقاد و معرفت انسان است. 💠 اجر کسی که برای سید الشهداء(علیه السلام) اندوهگین است در همین رابطه، امام صادق (علیه السلام)می‌فرماید: «نَفَسُ الْمَهْمُومِ لِظُلْمِنَا تَسْبِیحٌ وَ هَمُّهُ لَنَا عِبَادَةٌ وَ کِتْمَانُ أمرنا جِهَادٌ فِی سَبِیلِ اللَّه»‏[3] نفس المهموم، کسی که مهموم است بخاطر مظلومیت ما، آن نفسی که می‌کشد برای او تسبیح می‌نویسند. همین معنا را سید حمیری در اشعارش آورده، او می‌گوید: إِنّی لَأَکْرَهُ أَنْ أُطیلَ بِمَجْلِسٍ * لا ذِکْرَ فیهِ لِفَضْلِ آلِ مُحَمَّدِ ، من دوست ندارم در مجلسی بنشینم که در آن از آل پیامبر یاد نشود. 💠 اهمیت برگزاری مجلس عزای امام حسین (علیه السلام) مسأله‌ی بعد تشکیل مجلس برای اهل‌بیت است، این در روایات هست، یک نوعی نشان دادن علاقه به اهل‌بیت علیهم صلوات الله است. ذیل این حدیثی که خواندم حدیث می‌خوانم، حضرت رضا (علیه السلام) می‌فرماید: «منْ جَلَسَ مَجْلِساً یُحْیی فیهِ أمْرُنا لَمْ یَمُتْ قَلْبُهُ یَوْمَ تَمُوتُ الْقُلُوبُ»[4] کسی که در مجلسی بنشیند که در آن مجلس «یُحْیی فیهِ أمْرُنا» امر ما را زنده نگه دارند یعنی از ما سخن بگویند، قلبش نمی میرد. قیامت هم این‌طور است دیگر «إِذِ الْقُلُوبُ لَدَى الْحَناجِر»[5]، قیامت روزی است که «أَفْئِدَتُهُمْ هَواء[6]، ناکِسُوا رُؤُسِهِمْ [7]تعبیر دیگر قرآن؛ قیامت یک چنین روزی است. شخصی که در جلسه‌ای نشسته ذکر اهل‌بیت می‌شود، روزی که تموت القلوب است، دل او نمی‌میرد. همچنین حضرت به فضیل فرمودند: «إِنَّ تِلْکَ الْمَجَالِسَ أُحِبُّهَا.»[8] من این مجالس را دوست دارم «رَحِمَ‌ اللَّهُ‌ امْرَأً أَحْیَا أمرنا» [9] خدا رحمت کند آن کسی که امر ما را احیاء می‌کند. 👇
برکت در زندگی نویسنده/ سخنران: حجت الاسلام و المسلمین عالی 🌺 بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین بارئ الخلائق الأجمعین والصلاة والسلام علی سید الأنبیاء و خاتم النبیین حبیبنا و حبیب اله العالمین اباالقاسم المصطفی محمد صلی الله علیه و آله الطیبین الطاهرین المعصومین و لعن الدائم علی أعدائهم أجمعین. 💠 برکت در زندگی بحثی را که بنده خدمت دوستان بزرگواری که دیروز ظهر خدمتشان بودیم شروع کردم در رابطه با برکت در زندگی بود یک مؤمن علاوه بر کمیت زندگی باید کیفیت زندگیش را مراقب باشه کیفیت عمرش کیفیت کسب و کارش کیفیت علمش یعنی به تعبیر دیگه ببینه زندگی اش چقدر خاصیت داره چقدر فایده داره برکت زندگی اگر همراه با زندگی نباشه اون عمر اون علم اون مال خیلی ارزش نداره آدمایی بودن شاید عمرشون خیلی طولانی بود ولی خاصیت نداشت چندان فایده ای چندان نداشت اما کسانی بودند شاید چهل پنجاه سال هم بیشتر عمر نکردند ولی به اندازة پانصد سال خاصیت داشتند آدم دنبال برکت زندگیش باشه عرض کردم برکت زیاد بودن نیست برکت مال این نیست که مال زیاد باشه برکت عمر این نیست که عمرش زیاد باشه نه عمرش ممکنه خیلی هم زیاد نباشه خاصیتش زیاد بشه خیرش زیاد باشه کار راه انداز باشه فایده داشته باشه گره گشا باشه این میشه برکت مال برکت عمر 💠 پول با برکت پیامبر پیغمبراکرم(ص) را یک نفر دید دید لباسی که تن پیغمبر هست یک لباس مندرسی هستش یک دوازده درهم به پیغمبر داد گفت آقا این هدیه خدمت شما پیغمبراکرم هدیه را قبول کرد به امیرالمؤمنین(ع) این پول را داد فرمود علی جان یک لباسی تهیه کن حضرت امیر رفت از بازار دوازده درهم یک لباسی خرید اومد خدمت پیغمبراکرم(ص) پیغمبر وقتی دید گفت نه میشه با کمتر از این هم لباسی تهیه کرد اگه میشه اینو پس بده با پول کمتری من لباس می گیرم امیرالمؤمنین رفت پس داد دوازده درهم را آورد پیغمبراکرم بعد از یک مقدار که گذشت گفت علی جان با همدیگه بریم بازار تو مسیر که می رفتند برخورد کردند به یک زنی که نشسته بود یک گوشه ای تو کوچه داشت گریه می کرد کنیزی بود خادمی بود پیغمبر گفت برای چی گریه می کنی گفت یا رسول الله چهار درهم اربابم به من داده خرید بکنم گم کردم از دستم افتاد گم شده هر چی که می گردم پیدا نمی کنم پیغمبر از اون دوازده درهم خودش چهار درهم بهش داد او هم خیلی خوشحال شد و دعا کرد پیغمبر با حضرت امیر رفتند لباس بخرند یک لباسی را از بازار خرید به چهار درهم داشتند برمی گشتند به سمت منزل دیدند که یک کسی لباس پاره ای تنشه آمد خدمت پیغمبر گفت یا رسول الله اگه میشه کمکی به من بدید پیغمبراکرم آن لباسی را که خریده بود داد به او گفت این لباسو تو تنت کن دو مرتبه برگشتند همون مغازه یک لباس دیگری به چهار درهم خریدند وقتی داشتند برمی گشتند تو کوچه همون زن کنیزی را که خادمی که دیده بودند دیدند نشسته داره گریه می کنه پیغمبر گفت من که پول بهت دادم برای چی بازم نشستی گفت یا رسول الله دیر شده زمان گذشته و اگه من الان برگردم برم خونه اربابم منو توبیخ می کنه سرزنش می کنه که چرا دیر اومدی پیغمبر گفتش خود من میام همراهت توضیح می دهم که تو عذر داشتی. با این زن رفتند در خونة اربابش سلام کرد پیغمبراکرم جوابی نیامد برای بار دوم سلام کرد جوابی نیامد برای بار سوم که سلام کرد جواب اومد و علیکم السلام یا رسول الله پیغمبر فرمود شما تو خونه بودی و جواب ندادی گفت یا رسول الله من می دانستم عادت شما اینه که سه بار سلام میدی به یک خونه ای و اگر بعد از بار سوم جوابی نیومد برمی گردی میری خواستم سلام های شما بیشتر به سمت خونه ما بیاد معلومه که آدم با معرفتی هست پیغمبر فرمود که این خادمتون پولی گم کرد اگر دیر کرد و دیر اومد خونه عذر داشته من اومدم که شما ببخشیدش توبیخش نکنی گفت یا رسول الله توبیخش که نمی کنیم هیچی آزادش می کنیم زندگی هم بهش میدیم به برکت اینکه شما اومدی در خونة ما زندگیش را هم تأمین می کنیم پیغمبراکرم تشکر کرد وقتی برمی گشتند به امیرالمؤمنین فرمود چه پول با برکتی بود دو تا برهنه را پوشاند خودش و اون فردی که پیغمبر اون لباس را برده بود و یک کنیزی را آزاد کرد دوازده درهم می شد یک لباس باهاش خرید اما کار راه انداز بود خیلی بیشتر کار راه انداخت . ادامه دارد.. 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
💠داستان مردی عرب نزد امام حسین(ع) آمد و گفت: یابن رسول الله، من باید یک دیه کامل بپردازم و توان ادای آن را ندارم! امام(ع) فرمود: ای برادر عرب، من سه سؤال می‌کنم، اگر یکی از آنها را جواب دادی یک‌سوم بدهی تو را می‌پردازم و اگر دو مسئله را پاسخ دادی دوسوم و اگر هر سه سؤال را جواب دادی تمام بدهی تو را می‌پردازم. مرد گفت: یابن رسول اللّه آیا درست است که مثلِ شمایی از مثل من سؤال کند؟ درحالی‌که شما از اهل بیت علم و شرف و بزرگی هستید؟! امام فرمود: بله، شنیدم که جدّم رسول اللّه فرمود: «الْمَعْرُوفُ بِقَدْرِ الْمَعْرِفَةِ» به‌اندازه معرفت احسان شود. مرد عرب گفت: «فَإِنْ أَجَبْتُ وَ إِلَّا تَعَلَّمْتُ مِنْكَ وَ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ» هرچه می‌خواهید سؤال کنید، اگر دانستم جواب می‌دهم و اگر ندانستم از شما می‌آموزم. امام پرسید: «أَيُّ الْأَعْمالِ أَفْضَلُ؟» برترین عمل کدام است؟ مرد جواب داد: ایمان به خدا حضرت پرسید: «فَما النَّجَاةُ مِنَ الْمَهْلَكَةِ؟» راه نجات از هلاکت چیست؟ مرد پاسخ داد: اعتماد و توکل بر خداوند امام: «فَما يُزَيِّنُ الرَّجُلَ؟» چه چیزی به مرد زینت و زیبایی می‌بخشد؟ مرد عرب : «عِلْمٌ مَعَهُ حِلْمٌ» دانشی که همراه با بردباری باشد حضرت: اگر علم آمیخته با حلم نداشت چه؟ مرد عرب: «مَالٌ مَعَهُ مُرُوءَةٌ» مال و ثروتی که همراه با مروت و مردانگی باشد حضرت: اگر از مال همراه با مروت محروم بود چه؟ مرد عرب: «فَقْرٌ مَعَهُ صَبْرٌ» ناداری و فقری که همراه صبر باشد حضرت: اگر از فقر و صبر هم بر خوردار نبود چه؟ مرد عرب: «فَصَاعِقَةٌ تَنْزِلُ مِنَ السَّماءِ فَتُحْرِقُهُ فَإِنَّهُ أَهْلٌ لِذلِكَ» صاعقه‌ای از آسمان پایین آید و او را آتش زند که مستحقّ چنین عذابی است! امام(ع) خندیدند و کیسه‌ای که در آن هزار دینار زر سرخ بود را به او دادند و انگشتری را که دویست درهم ارزش داشت به او بخشیده و فرمود: طلاها را به طلبکارانت بپرداز و پول انگشتر را صرف مخارج زندگی نما. مرد عرب آنها را برداشت و گفت: «اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسالَتَهُ» خداوند بهتر می‌داند که رسالتش را در کجا قرار دهد.(۷) ⚫️روضه هنگامي كه امام حسين(ع) خاندان و ياران خود را كشته دید،‌ به سمت خيمه‌ها رو كرد و فرمود: «یا سكينه! یافاطمه! یازينب! یا امّ كلثوم! عَلَيْكُنَّ منِّي السَّلامُ» از من به شما خدا حافظ. در اين حال حضرت سكينه فرياد زد: «يا أَبَهْ اسْتَسْلَمْتَ لِلْمَوْت‏؟ پدر! آيا تسليم مرگ شدي؟» حضرت فرمود: چگونه تن به مرگ ندهد كسي كه يار و ياوري ندارد؟ حضرت سكينه فرمود: «يا أَبَهْ رُدَّنا إِلَى حَرَمِ جَدِّنا؛ اي پدر! ما را به حرم جدّمان بازگردان.» حضرت پاسخ دادند: «هَيْهاتَ لَوْ تُرِكَ الْقَطا لَنامَ؛ اگر مرغ قطا را به حال خود واگذارند، مي‌خوابد.» در اين حال زنان حرم اهل بيت صداي ناله را بلند كردند و حضرت آنها را ساكت نمودند. به ام كلثوم فرمود: «أُوصِيك بِنَفْسِك خَيْرَاً؛ وصيت مي‌كنم كه خويشتن را نيكو بداري.» در اين حال سكينه فريادكنان نزد حضرت آمد و حضرت چون سكينه را بسيار دوست داشت،‌ او را به سينه چسبانيد و اشك او را پاك كرد. زبانحال حضرت: سيطول بعدي يا سكينة فاعلمي منك البكاء إذا الحمام دهاني‏ لا تحرقي قلبي بدمعك حسرة ما دام مني الروح في جُثماني ‏فإذا قتلت فأنت أولى بالذي تأتينه يا خيرة النسوان؛‏ سپس به ميدان جنگ رفت و جنگ نماياني نمود، حضرت به «اعور اسلمي» و «عمرو بن حجاج» تاخت و اينها با چهار هزار مرد مأمور نگهباني شريعه بودند و با اسب وارد شريعه شدند. پس حضرت مشتي بر آب كرد تا بنوشد. سواري ندا داد: يا ابا عبدالله! تو آب مي‌‌نوشي و لذت مي‌بري و حريم تو را غارت كردند. در اين حال حضرت آب را بر روي آب ريخت و بر لشكر بتاخت و آنها را از اطراف حرم پراكنده نمود. در حين نبرد شخصي به نام «ابوالحترف» تيري انداخت كه بر پيشاني امام نشست. حضرت آن را بيرون آورد كه خون جاري شد و بر محاسن مبارك ايشان ريخت و در اين حال فرمود: «اللَّهُمَّ إِنَّك تَرى ما أَنا فِيهِ مِنْ عِبادِك...؛ ‏ خدايا! تو مي‌بيني من چگونه هستم بين بندگانت....» بعد از جنگ سختي كه حضرت كرد،‌ ايستاد تا قدري خستگي‌اش برطرف شود كه سنگي آمد و بر پيشاني حضرت اصابت نمود. جامه را برداشت تا خون را پاك كند كه تيري سه شعبه و زهرآلود بيامد و بر سينة حضرت نشست.تير را از پشت بيرون آورد و خون مانند ناودان جاري شد، پس فرمود:«بسم الله و بالله و علی مله رسول الله» لینک شعر ــــــــــــــــــــــــــــ 📎پی نوشتها ۱.الكافي ،ج۲،ص۱۰۸ ۲.رعد/۲۲ ۳.بقره/۱۷۸ ۴.آل عمران/۱۳۴ ۵.الکافي،ج۲،ص۳۴۸ ۶.نهج الفصاحه، ح ۷۰. ۷.جامع الاخبار، ص۱۳۸ 🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d