#ادامه 👇👇👇👇
ولی باید بداند که مدخل ورود به عاشورا فداکاری، استقامت و خون دادن در راه خدا و در راه محبوب است. دو رشته هستند که باطن همه ی دیانت اند. «هَلِ الدِّينُ إِلَّا الْحُبُّ وَ الْبُغْض»[۲۸] انسان باید به اخلاص در محبت و بغض برسد و اگر قرار است شعله ی محبت خدا و دشمنی با دشمنان خدا در دل یک انسان و جامعه شعله ور شود جز با توجه به عاشورا و امام حسین علیه السلام و ورود به مدخل عاشورا ممکن نیست. کشتن و کشته شدنی جامعه را به مقام اخلاص و محبت خدای متعال می رساند که ادامه ی عاشوراست. مدخل عاشورا با بلاهای عظیم است. شیعه در طول تاریخ مبتلاترین و درعین حال عارفترین جوامع بوده است. جامعه ی محبین امام حسین همیشه در طول تاریخ درگیر بوده اند؛ زیرا راهی به امام حسین نیست، مگر با استقامت در راه خدا و فداکاری و اینکه انسان همه چیزش را در مدخل عاشورا تقدیم نماید. اصحاب امام حسین(علیه السلام) همه چیزشان را قربانی کردند تا به امام حسین برسند. آنها از آبرو، مال و جانشان گذشتند. تنها راه رسیدن به هدایت قرآن و تنها راه بهره مندی از اسلام برخلاف سخن کسانی که می گفتند: «حَسْبُنَا كِتَابُ اللَّهِ»[۲۹] رجوع به اهلبیت پیامبر است و برای اینکه انسان بتواند به عاشورا رجوع کند باید در مدخل عاشورا به بلای عظیم هستی مبتلا شود. انسان باید خود را بدهد تا به او اجازه دهند وارد این میدان محبت شود. گرفتن آب و خاک ممکن است، اما کسی که بخواهد به حقیقت راه پیدا و به محبت خدا برسد راه ورود او عاشوراست.
تحمل یکباره ی بلای انسانها توسط امام حسین(علیه السلام)
همه ی کسانی که برای حقیقت، معنویت، اسلام و غلبه ی حق می جنگند شعاعی از نور امام حسین در دل آنان برافروخته شده است و همه ی کسانی که با این حیقیقت می جنگند، درحقیقت با نبی اکرم، اسلام، همه ی حقایق و با خدای متعال سر جنگ دارند. امام حسین علیه السلام، این چراغ هدایت را در عالم روشن کرد و چراغ هدایت و کشتی نجات گردید «مثل أهل بيتي في أمتي كمثل سفينة نوح في قومه، من ركبها نجا و من تركها غرق»[۳۰] ولی این کشتی که همه ی امواج را دفع می کند و دوستان خدا را از امواج و فتنه ها عبور می دهد خود را سپر همه ی بلاها کرده و همه ی مصیبت های مومنین که قرار بوده بر آنها وارد شده و آنها را غرق نماید یکباره تحمل کرده است. عاشورا نقطه ایست که امام حسین علیه السلام همه ی فشار دستگاه باطل علیه جبهه ی حق و همه مصیبت هایی که بنا بوده بر جبهه ی حق وارد شود را یکجا تحمل نموده اند. امام حسین علیه السلام با تحمل این مصیبت سنگین همه ی عالم را به نور و هدایت و محبت دعوت کرده اند. بی جهت نیست که «لَا يَوْمَ كَيَوْمِكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّه»[۳۱] روز حسین، روز عزای نبی اکرم است.
مصیبت الهی در عاشورا بر اولیای خدا وارد شده است. ام سلمه می گوید: وارد شدم و دیدم امام حسین(علیه السلام) کنار پیغمبرند و پیامبر گریه می کنند. گفتم یا رسول الله چرا گریه می کنید؟ فرمود: این جبرئیل است و به من خبر شهادت حسین را داده است و این خاک کربلاست که جبرئیل برای من آورده است. ام سلمه این خاک را نگاه دار، هر وقت دیدی این خاک خون شد بدان حسینم کشته شده است. ام سلمه می گوید: از روزی که امام حسین از مدینه بیرون رفت هر روز به خاک نگاه می کردم و می دیدم تغییری نکرده است. روز دهم محرم (عاشورا) خواب بودم که دیدم رسول الله با سر و پای برهنه، غبار آلود و اندوهگین آمدند. عرض کردم یا رسول الله چه شده؟ فرمود: ام سلمه حسینم را کشتند. سراسیمه از خواب بیدار شدم. به سراغ خاک رفتم و دیدم تمام این خاک خون شده است. سراسر این روز و همه ی این لحظات، لحظات سنگین عاشورا است، اما به تدریج به لحظه ی اصلی عاشورا نزدیک می شویم و آن لحظه ای است که امام حسین هر چه به اطراف نگاه کرد دید کسی نمانده است. همه رفته اند، امام حسین مانده و یک خیمه زن و کودک و یک بیابان دشمن.
💠 ذکر مصیبت
امام از بیرون خیمه ها صدا زد؛ زینب، رباب، ام کلثوم، سکینه، «عَلَيْكُنَّ مِنِّي السَّلَام»[۳۲] عزیزانم خداحافظ. همه از خیمه ها بیرون آمدند و متوجه شدند که دیگر وداع، وداع آخر است. هشتاد و چند زن و کودک در اطراف امام حسین علیه السلام حلقه زده اند و به هر بهانه ای شده می خواهند بیشتر با امام حسین صحبت کنند. امام فرمود: عزیزانم صبر کنید؛ بعد از این اسیر دشمن و نامحرم می شوید، همسفر دشمن می شوید ولی عزیز باقی می مانید. دوران بلای شما به زودی عبور می کند ولی خدا به شما عزت می دهد و دشمن ذلیل می گردد. سپس فرمود: مراقب باشید، این امتحان تمام می شود، مبادا حرفی بزنید که مزدتان پیش خدا کم شود. اهلبیت در صحنه های سنگین مصیبت به گونه ای استقامت کردند که دشمن را انگشت به دهان نمودند. سپس امام به خواهرش فرمود: خواهرم مرا کمک کن و زنان و کودکان را به خیمه ببر.
#ادامه 👇👇👇👇👇
#ادامه 👇👇👇👇👇
امام حسین خواهر را آرام کرد. امام به طرف میدان رفت و با دشمن اتمام حجت نمود؛ فرمود: چرا خون مرا حلال میدانید؟ آیا حلال خدا را حرام کرده ام و یا حرام خدا را حلال کرده ام؟ آیا خونی از شما به ناحق ریخته ام؟ همه گفتند نه. «فَبِمَ تَسْتَحِلُّونَ دَمِی»[۳۳] یک نفر از لشکر دشمن جوابی داد که سیدالشهدا بلند بلند گریه نمعرض کرد آری، مادرم به من فرموده تو به میدان می روی و کشته می شوی و خنجر به حنجره ی تو می گذارند. مادرم به من سفارش کرده قبل از اینکه به میدان بروی به جای او گلوی تو را ببوسم. امام به طرف میدان می رفت، ناگهان دید خواهر به دنبال او می دود. «محل المحلا یابن الزهرا» امام حسین توقف کرد. خواهرم کاری دارید؟
عرض کرد آری، مادرم به من فرموده تو به میدان می روی و کشته می شوی و خنجر به حنجره ی تو می گذارند. مادرم به من سفارش کرده قبل از اینکه به میدان بروی به جای او گلوی تو را ببوسم. امام حسین خواهر را آرام کرد. امام به طرف میدان رفت و با دشمن اتمام حجت نمود؛ فرمود: چرا خون مرا حلال میدانید؟ آیا حلال خدا را حرام کرده ام و یا حرام خدا را حلال کرده ام؟ آیا خونی از شما به ناحق ریخته ام؟ همه گفتند نه. «فَبِمَ تَسْتَحِلُّونَ دَمِی»[۳۳] یک نفر از لشکر دشمن جوابی داد که سیدالشهدا بلند بلند گریه نمود. گفت: «بغضاً لاَبیک» کینه ای از پدرت. حضرت فرمود: هَلْ مِنْ ذَابٍّ يَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللَّه»[۳۴] آیا کسی هست که از حرم پیامبر دفاع کند؟ باز هم جوابش ندادند. امام به اصحاب خود رو نمود: «فنادا یا مسلم بن عقیل، یا هانی ابن عروه و یا حبیب و یا ظهیر و یا بریر و یا مسلم ابن اوسجه مالی اونادی کم فلا تجیبون.» برخیزید، این حرم رسول الله است که بی محافظ مانده است. سپس امام عازم میدان شد. هم از حرم دفاع می کرد و هم می جنگید. جنگ نمایانی کرد ولی لحظه ای «فوقوف لیستریح ساعتاً» درنگ نمود تا استراحت کند. از همه طرف به او هجوم آوردند. امام دیگر خسته و مجروح شده و تیر سه شعبه رگ قلبش را پاره کرده است؛ دیگر امام توان جنگیدن ندارد، در این هنگام کاری کردند که امام حسین از اسب به روی زمین افتاد.
نه ذوالجناح دیگر تاب استقامت داشت
نه سیدالشهدا بر جدال طاقت داشت
بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد
اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد
امام دیگر توانی ندارد و می خواهد به طرف راست بدن آرام بگیرد، اما زخم های بدنش مانع است و طرف چپ بدن نیز همین گونه است. دیدند امام خاک های گرم کربلا را جمع نموده و مانند کسی که پیشانی را روی مهر می گذارد صورت را روی خاک های گرم کربلا گذاشته است؛ تشنگی بین او و آسمان حائل شده است. «يَحُولَ الْعَطَشُ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ السَّمَاءِ كَالدُّخَان»[۳۵] با هر نفس خون از زره بیرون می ریزد و درعین حال زبانش به ذکر خدا مشغول است. ناگهان امام احساس کرد که سینه ی مطهرش سنگین شده است. از یک طرف دشمن به قتلگاه هجوم آورده و از طرفی زینب به بالای بلندی آمده و صدا می زند وا محمدا وا علیا وا حسینا. امام حسین اشاره کرد خواهرم برگرد و اهل حرم را به خیمه برگردان. زینب نمی تواند از امام حسین دل بکند و امام حسین را بین دشمن تنها بگذارد، ولی باید اطاعت کند. رو به قتلگاه عقب عقب به طرف خیمه ها می رفت. ناگهان صدای تکبیر دشمن به گوش رسید، زمین می لرزد، آسمان تیره و تار شده است. زینب نزد امام سجاد آمد و گفت: پسر برادرم چه اتفاقی افتاده است؟ فرمود: عمه جان بیرون خیمه را نگاه کن، زینب نگاه کرد و دید سر مطهر برادر بر بالای نیزه است.
سری به نیزه بلند است در برابر زینب
خدا کند که نباشد سر برادر زینب
🌺 والسلام علی من تبع الهدی 🌺
#نشر_پیام_صدقه_جاریه_است
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
📚 منابع
[۱]. سوره نور، آیه ۳
[۲]. بحارالأنوار (ط – بيروت)، ج ۴، ص۱۵، باب ۳ تأويل آية النور
[۳]. سوره نور، آیه ۳۵
[۴]. ثقه الاسلام کلینی، الکافی، ج۴، ص۵۷۲
[۵]. سوره العنکبوت، آیه ۴
[۶]. الكافي (ط – دارالحديث)، ج ۱۵، ص ۶۹۹، حديث الفقهاء و العلماء
فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ عليه السلام: «وَيْحَكَ يَا قَتَادَةُ، إِنَّمَا يَعْرِفُ الْقُرْآنَ مَنْ خُوطِبَ بِهِ»
[۷]. همان[۸]. سوره الرعد، آیه ۷[۹]. سوره النور، آیه ۱۳۶[۱۰]. همان، آیات ۳۶ و ۳۷
[۱۱]. همان، آیه ۳۷
[۱۲]. همان، آیه ۴۰
[۱۳]. سوره النور، آیه ۳۵
[۱۴]. همان
[۱۵]. همان
[۱۶]. مدينة معاجز الأئمة الإثني عشر، ج ۴، ص۵۲، السادس عشر و مائة أنه مكتوب عن يمين العرش أن الحسين(عليه السلام)، مصباح الهدى
«فقال النبي- صلّى اللّه عليه و آله- يا ابيّ بن كعب و الّذي بعثني بالحقّ نبيّا، إنّ الحسين بن عليّ في السماوات، أعظم ممّا هو في الأرض و اسمه مكتوب عن يمين العرش: إنّ الحسين مصباح الهدى و سفينة النجاة»
[۱۷]. محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج ۱۲، ص ۱۶۸
[۱۸]. بحار الأنوار (ط – بيروت)، ج ۹۱، ص۱۵۰، باب ۳۲ أدعية المناجا
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ إِلَهِي قَصُرَتِ الْأَلْسُنُ عَنْ بُلُوغِ ثَنَائِكَ كَمَا يَلِيقُ بِجَلَالِكَ وَ عَجَزَتِ الْعُقُولُ عَنْ إِدْرَاكِ كُنْهِ جَمَالِكَ وَ انْحَسَرَتِ الْأَبْصَارُ دُونَ النَّظَرِ إِلَى سُبُحَاتِ وَجْهِكَ وَ لَمْ تَجْعَلْ لِلْخَلْقِ طَرِيقاً إِلَى مَعْرِفَتِكَ إِلَّا بِالْعَجْزِ عَنْ مَعْرِفَتِكَ إِلَهِي فَاجْعَلْنَا مِنَ الَّذِينَ تَوَشَّحَتْ أَشْجَارُ الشَّوْقِ إِلَيْكَ فِي حَدَائِقِ صُدُورِهِمْ وَ أَخَذَتْ لَوْعَةُ مَحَبَّتِكَ بِمَجَامِعِ قُلُوبِهِمْ فَهُمْ إِلَى أَوْكَارِ الْأَفْكَارِ يَأْوُونَ وَ فِي رِيَاضِ الْقُرْبِ وَ الْمُكَاشَفَةِ يَرْتَعُونَ وَ مِنْ حِيَاضِ الْمَحَبَّةِ بِكَأْسِ الْمُلَاطَفَةِ يَكْرَعُونَ وَ شَرَائِعِ الْمُصَافَاةِ يَرِدُونَ قَدْ كُشِفَ الْغِطَاءُ عَنْ أَبْصَارِهِمْ وَ انْجَلَتْ ظُلْمَةُ الرَّيْبِ عَنْ عَقَائِدِهِمْ مِنْ ضَمَائِرِهِمْ وَ انْتَفَتْ مُخَالَجَةُ الشَّكِّ عَنْ قُلُوبِهِمْ وَ سَرَائِرِهِمْ وَ انْشَرَحَتْ بِتَحْقِيقِ »
[۱۹]. سوره الفجر، آیات ۲۷، ۲۸، ۲۹ و ۳۰
[۲۰]. همان
[۲۱]. علامه مجلسی، بحار الانوار، ج ۲۶، ص ۲۶۰
[۲۲]. همان
[۲۳]. علامه مجلسی، بحار الانوار، ج۹۸، ص ۳۳۱
[۲۴]. همان، ج ۹۸، ص ۲۳۸
[۲۵]. مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره
[۲۶]. سوره الصافات، آیه ۱۰۷
[۲۷]. همان
[۲۸]. محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج ۱۲، ص ۲۲۷
[۲۹]. علامه مجلسی، بحار الانوار، ج ۲۲، ص ۴۷۳
[۳۰]. سلیم بن قیس هلالی کوفی، کتاب سلیم بن قیس، ص ۹۳۷
[۳۱]. علامه مجلسی، بحار الانوار، ج۴۵ ، ص ۲۱۸
[۳۲]. علامه مجلسی، بحار الانوار، ج ۴۵، ص ۴۷
[۳۳]. همان، ج ۴۴، ص ۳۱۸
[۳۴]. علامه مجلسی، بحار الانوار، ج ۴۵، ص ۴۶
[۳۵]. علامه مجلسی، بحار الانوار، ج ۴۴، ص ۲۴۵
🌺 والسلام علی من تبع الهدی 🌺
1395_135_Eslam_Hosini_Va_Eslam_Yazidi.apk
4.97M
#نرم_افزار
💠اسلام حسینی _ اسلام یزیدی
🔰 فهرست
🏴 اصحاب عاشورایی منتظران مهدی
🏴 دینداری حسینی و یزیدی
🏴 توکل رمز پیروزی امام حسین علیه السلام
🏴 ریشه یابی وقوع فاجعه کربلا
🏴 یاران تکلیف گرای امام حسین علیه السلام
🏴 امام حسین الگوی اعتدال
🏴 انتخاب و سرنوشت
🏴 ازدواج حسینی نیاز امروز
🏴 هدف بزرگ امام حسین
🏴 بشارتهای الهی
🏴 🏴 اشارهای به مقاتل
#نشر_پیام_صدقه_جاریه_است
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
#منبر_بلند
#محرم
سخنران حجت الاسلام #صادقی_واعظ
🌺از نهضت حسینی تا جامعه مهدوی۱ 🌺
💠 وفاداری
🔰 یکی از خصوصیات مهم و اساسی یاران سیدالشهداء علیه السلام، که آنان را با بسیاری از یاران پیامبران و ائمه اطهار علیهم السلام متمایز می کند، صفت وفاداری و پایبندی به عهد و پیمان است.
امام حسین علیه السلام، شب عاشورا در میان تمامی صفات خوب و پسندیده ای که در یارانش وجود داشت، این تاج افتخار را بر سرشان گذارد و فرمود:
«فإنی لا اعلم اصحاباً اوفی و لا خیراً من اصحابی» (1) همانا من یارانی باوفاتر و بهتر از یاران خود سراغ ندارم.
شب عاشورا، شب تعارف و تعریف و تمجید بی جا نیست، امام نیز تحت تأثیر احساسات قرار نمی گیرد، بلکه خصلت وفای به عهد در وجود تک تک اصحاب اباعبدالله علیه السلام جلوه گری می کند و این مطلب را به من و تویی که در مکتب امام حسین علیه السلام برای یاری صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف درس می گیریم، یاد می دهد که یکی از ضروری ترین امتیازات و ویژگی هایی که باید در راه یاری حجه بن الحسن علیه السلام بدست بیاوریم، وفاداری و پایبندی به حرف و قول و عهدی است که می بندیم.
💠مؤمن کیست؟
🔰 قرآن کریم در سوره ی مؤمنون چند ویژگی را برای افراد با ایمان معرفی می کند:
1⃣ . «الذین هُم فی صلاتهم خاشعون» (2) آنان که در نمازشان خاضع و خاشع هستند.
خضوع و خشوع دارند یعنی چه؟ یعنی مؤمن حضور قلب دارد، یعنی همه ی حواسش در نماز هست، یعنی چشمش به تلویزیون و گوشش به حرف دیگران و ذهنش مشغول فکر دیگری نیست؛ بلکه تماماً در نماز هست. این شعر حال بعضی از ما رو به خوبی بیان می کند:
در نمازی یا که دعوا می کنی ... یا که نان و آب پیدا می کنی
وقتی می ایستیم و می گوییم الله اکبر، بسم الله الرحمن الرحیم، همه جا هستیم غیر از نماز و علت خیلی از شکیات در نماز همین حواس پرتی پریشان حالی یا بهتر بگوییم عدم حضور قلب در نماز است.
امیرالمؤمنین علی علیه السلام وضو می گیرد، رنگ صورتش تغییر می کند، آماده ی نماز می شود، بدنش می لرزد. عرض کردند آقا دو رکعت نماز که این رنگ پریدگی و لرزیدن را ندارد. حضرت فرمود: هنگام ادای امانت رسیده است. من نمی دانم این امانت را درست تحویل می دهم یا نه؟ (3)
ما گاهی اوقات فراموش می کنیم در برابر چه کسی می ایستیم و سخن می گوییم، اما انسان های با ایمان کسانی هستند که در نماز حضور قلب و خشوع دارند.
2⃣ . «و الذین هُم عن اللغوِ معرضونَ» آنان که از لغو و بیهودگی رویگردانند.
اهل حرف بیهوده و باطل نیستند، هر حرفی را به زبان نمی آوردند، دست به هر کاری نمی زنند، دور هم که جمع می شوند نُقل مجلس شان غیبت و تهمت و مسخره کردن دیگران و سخنان عبث و لغو نیست. ما یک سری جلسات و دور هم نشینی هایی را داریم که امام صادق علیه السلام در حقشان دعا می کند، مفضل که از دوستداران اهل بیت است می گوید: روزی خدمت امام ششم مشرف شدم حضرت فرمودند: مفضل از احوال شیعیان ما چه خبر داری؟ آیا به ملاقات و دیدار یکدیگر می روند؟ عرض کردم: بله یابن رسول الله با هم مرتبط هستند و دور هم جمع می شوند. امام فرمودند: وقتی کنار هم هستند از چه مسائلی با هم گفت و گو می کنند. عرض کردم: آقا معمولاً از خصوصیات و فضایل اهل بیت علیهم السلام، از سخنان و احادیث شما خاندان رسالت صحبت می کنند. وقتی این چنین گفتم امام صادق علیه السلام فرمود:
«رحمَ اللهُ من احیا امْرنا» (4) خدا رحمت کند کسی را که یاد و سخنان ما را زنده نگه می دارد.
3⃣ . «و الذینَ همْ للزکاهِ فاعلون» (5) آنان که زکات مال خود را می پردازند.
افراد مؤمن هم حقوق شرعی خویش را پرداخت می کنند، هم به فکر زندگی و آسایش خود و خانواده هایشان هستند و هم نسبت به نیازمندان جامعه احساس مسئولیت می کنند.
4⃣. «و الذین هم لفُروجهم حافظونَ» (6) آن ها که دامان خود را از آلوده شدن حفظ می کنند.
مؤمن پاک دامن است، مؤمن اهل گناه و پرده دری نیست، بلکه همیشه و همه جا عفیف است.
5⃣ . «و الذین هُم لاماناتهم و عهدهم راعون» (7) آنان که به امانت ها و عهد و پیمان خود کاملاً وفا می کنند.
آدم با ایمان به قولی که می دهد، عهدی که می بندد، حرفی که می زند پایبند است و بی وفایی نمی کند، عهدشکنی نمی کند، بلکه در هر حال و شرایطی وفادار است.
💠تفاوت مؤمن و منافق در وفای به عهد است
🔰در کربلا عده ای تحت هر شرایطی پایبند به عهد و پیمانی که با امام زمان خویش بسته بودند، ماندند و گروهی به راحتی و بدون هیچ شرمندگی تمام حرف ها و بیعت های خود را به دست فراموشی سپردند.
لذا امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید:
«من دلائلِ الایمان الوفاء بالعهد» از نشانه های ایمان وفای به عهد است.
👇 #ادامه 2⃣
#ادامه 2⃣
مؤمن باوفا است، به قول و قرارش پایبند است و در مقابل انسان بی ایمان و منافق، بی وفا و پیمان شکن است. رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم یکی از سه نشانه ای را که برای انسان منافق معرفی می کند بی وفایی است، پیامبر اعظم علیه السلام می فرماید:
«من إذا وعد اخلف» (8) منافق هرگاه وعده ای می دهد تخلف می کند.
💠کوفیان بی وفا
🔰 در میان هزاران نامه ای که از طرف کوفیان برای حضرت سیدالشهداء علیه السلام فرستاده شد، هانی بن هانی و سعید بن عبدالله حنفی هم وقتی محضر امام رسیدند نامه ای بدین مضمون خدمت حضرت تقدیم کردند:
«اما بعد فإن الناس ینتظرونک لا رأی لهم غیرک فالعجل العجل یا ابن رسول الله فقد اخضر الجناب و أینعت الثمار و أعشبت الارض و اورقت الاشجار فأقدم علینا إذا شئت فإنما تقدم علی جند مجنده لک و السلام علیک و رحمه الله و برکاته» ای فرزند رسول خدا، هرچه زودتر به نزد ما بیایید که مردم در انتظار شما هستند و فکر و اندیشه ای غیر از شما ندارند. پس بشتاب، بشتاب تا هرچه زودتر پیش ما بیایید، که باغ ها سرسبز و میوه ها رسیده اند، بوستان ها پر از گیاه و درخت ها پر برگ است، اگر مایل باشید که به سوی ما بیایید، لشکری بسیار مجهز برای یاری شما آماده اند.
اباعبدالله علیه السلام از هانی و سعید پرسیدند: چه کسانی این نامه را نوشته اند؟ عرض کردند: آقا، شبث بن ربعی، عمرو بن حجاج، حجار بن ابجر، یزید بن حارث و... (9) و شما بیایید این مدعیان یاری امام حسین علیه السلام، آن هم با این اظهار علاقه و وفاداری شدید را به فاصله دو، سه ماه در کربلا و در مقام عمل ببینید.
روز عاشورا را در اولین خطبه ای که عزیز زهرا علیها السلام برابر لشکر کوفه ایستاد و ایراد کرد، فریاد زد:
«یا شبث بن ربعی یا حجار بن ابحر یا قیس بن الاشعث یا یزید بن الحارث أ لم تکتبوا إلی ان قد اینعت الثمار و اخضر الجنات و إنما تقدم علی جند لک مجند» (10) ای شبعث بن ربعی و ای حجار بن ابجر، قیس بن اشعث وای یزید بن الحارث آیا شما به من نامه ننوشتید که میوه ها رسیده و باغ ها سرسبز شده و تو بر لشگری که آماده ی یاریت هست وارد خواهی شد؟
شما مدعیان یاری امروز در لشکر کوفه مقابل حسین بن علی علیه السلام چه می کنید؟!
💠وفاداری حتی با دشمن
🔰وفای به عهد یکی از مسائل مهم و اساسی است که همیشه مورد تأکید اولیای اسلام قرار گرفته است. حضرت علی علیه السلام در نامه ای که به عهدنامه مالک اشتر معروف است، این نکته ی مهم و ضروری را گوشزد می کند که:
«إن عقدت بینک و بین عدوک عقده أو ألبسته منک ذمه فحظ عهدک بالوفاء؛ فإنه لیس من فرائض الله شیء الناس أشد علیه اجتماعا مع تفریق اهوائهم و تشتیت آرائهم من تعظیم الوفاء بالعهود» (11) اگر پیمانی بین تو و دشمنت منعقد گردید، یا در پناه خود او را امان دادی به عهد خویش وفادار باش، چون هیچ یک از واجبات الهی مانند وفای به عهد نیست که همه ی مردم جهان با تمام اختلاف افکار و تمایلاتی که دارند، در آن اتفاق نظر دارند و محترم شمرده می شود.
و وجه تمایز هفتاد و دو تن یاران سیدالشهداء علیه السلام با خیل عظیم لشکریان کوفه در وجود و یا عدم این خصلت است.
💠یاران سیدالشهداء علیه السلام برتر از اصحاب انبیاء
🔰 حبیب بن مظاهر، این پیر غلام امام حسین علیه السلام، وقتی به میدان آمد این رجز را خواند:
«انتم اعد عدة و اکثروا ... و نحن اوفی منکم و اصبروا» (12) آی لشکر کوفه، می دانید فرق ما با شما چیست؟ شما هم تعدادتان چند برابر ما هست و هم سلاح و تجهیزات بیشتری نسبت به ما دارید، اما تفاوت ما با شما در تعداد و سلاح نیست، بلکه ما صبر وفاداریمان از شما بیشتر است.
و این ادعایی نیست که صرفاً برای رجز خواندن و ایجاد دلهره در بین دشمن به کار برود و بلکه حرفی است که در میدان عمل به اثبات رسیده است.
وقتی خداوند به موسی بن عمران دستور داد تا به همراه بنی اسرائیل به جنگ با عمالقه بروند، بنی اسرائیل به محض این که از احوالات و قدرت عمالقه با خبر شدند، سرباز زدند. گفتند: موسی تو با پروردگار خودت برو و با آنان بجنگید اگر پیروز شدید، آن وقت ما می آییم (13). در جنگ احد تا وقتی مشرکین از پشت کوه حمله ی مجدد می کردند و شیطان فریاد زد: الا ان محمداً قد قتل مسلمانان پا به فرار گذاشتند و میدان جنگ را به دشمن واگذار کردند (14).
💠وفاداری نسبت به امام تا پای جان
🔰در مقابل یاران سیدالشهدا علیه السلام با آن که می دانستند، همگی کشته می شوند و به شهادت می رسند، اما یک لحظه دست از اسلام و امام خود برنداشتند و پای عهد و پیمان خود ایستادند.
امام حسین علیه السلام شب عاشورا، شک و تردید را از میان برد و خیال همه را راحت کرد، حضرت فرمود:
«یا قوم انی غداً اقتل و تقتلون کلکم معی و لا یبقی منکم واحد» (15) ای مردم من و همه ی افرادی که با من هستید، کشته می شوید و هیچ یک از شما باقی نمی ماند.
👇 #ادامه 3⃣
#ادامه 3⃣
و حتی این کلام امام در وفاداری آنان ایجاد تردید و تزلزل نکرد، لذا در کربلا و روز عاشورا آخرین کسی که به شهادت می رسد حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام است. یعنی تا اصحاب امام بودند، اجازه ندادند گزندی به امام زمانشان برسد و جان خود را در راه خدا ... صورت عشق نبد ورنه باین زیبایی
💠چگونه در راه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف وفادار باشیم؟
🔰 حالا که متوجه شدیم یکی از مهم ترین ویژگی های هفتاد و دو تن حماسه سازان کربلا وفاداری و پایبندی به عهد است. چه کنیم تا ما هم مانند کربلائیان، نسبت به وجود مقدس حجه بن الحسن عجل الله تعالی فرجه الشریف وفادار باشیم و عهدشکن نباشیم؟ صفتی که امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف عدم وجود آن در میان منتظرانش را دلیل غیبت خود معرفی می کند. حضرت در نامه مفصلی به شیخ مفید می فرماید:
«و لو أن أشیاعنا وفقهم الله لطاعته علی اجتماع من القلوب فی الوفاء بالعهد علیهم لما تأخر عنهم الیمن بلقائنا» (16) اگر شیعیان ما که خداوند به اطاعت خود موفقشان بدارد، با اجتماع دل ها به عهد خود وفادار بودند برکت دیدار ما از آنان به تأخیر نمی افتاد.
چگونه از مکتب سیدالشهداء علیه السلام درس وفاداری در رکاب صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را یاد بگیرم؟ یاد بگیریم مانند کوفیان عهدشکن نباشیم قرآن که کتاب هدایت است راه درست را به همه تشنگان حقیقت به وضوح نشان می دهد.
هر انسان مسلمانی با سه دسته و گروه عهد و پیمان بسته است و اگر بخواهد خصلت وفای به عهد را دارا باشد و به سعادتمندی دنیا و آخرت برسد، باید به این سه قولی که داده است پایبند باشد.
1⃣. پای بندی به عهد با پروردگار
قرآن کریم می فرماید:
«و اوفوا بعهد الله إذا عاهدْتم» (17) و به عهد خداوند، وقتی که پیمان بستید، وفا کنید.
اولین قولی که دادیم و باید به آن عمل کنیم، عهدی است که با پروردگار عالم بستیم. ما با خدا پیمان بستیم؟ چه قولی به خداوند دادیم؟ به چه عهدی باید وفا کنیم؟ خداوند در سوره یس می فرماید:
«الم اعهد الیکم یا بنی آدم انْ لا تعبدوا الشیطان» (18) آیا با شما عهد نکردم، ای فرزندان آدم که شیطان را نپرستید.
قول ندادیم که سراغ شیطان نرویم، عهد نبستیم که فقط در چارچوب اطاعت خدا قدم برداریم و مطیع شیطان و هوای نفس نباشیم، من و شما روزی ده مرتبه حداقل در نمازهای واجب می گوییم:
«ایاکَ نعبدُ و ایاکَ نستعینُ» (19) فقط تو را می پرستیم و تنها از تو یاری می جوییم.
اما حقیقتاً نشده در یک جایی هم خدا را فراموش کرده باشیم و پیروی شیطان را کرده باشیم؟! اولین عهدی که باید به آن وفا کنیم، عهد و پیمان با خدا است.
بعضی از مردم می گویند ما با خدا قهر هستیم. حاج آقا ما دیگر با خدا کاری نداریم. چرا؟ مگر چی شده که اینطور برای خداوند خط و نشان می کشید؟ می گویند چون خدا به حرف ما گوش نمی دهد! دعا می کنم مستجاب نمی شود. حاجتی طلب می کنم برآورده نمی شود. این یعنی خدا ما را نمی خواهد، فراموشمان کرده است. نه عزیزان من اشتباه می کنیم خدا هیچ وقت بندگان خودش را فراموش نمی کند.
علت عدم استجابت دعا و برآورده شدن حاجات و یا هر مسئله دیگری به خود ما برمی گردد نه خداوند. مگر در دعای کمیل نمی خوانیم:
«اللهم اغفر لی الذنوب التی تنزل النقم : بار الها بیامرز بر من گناهانی را که بدبختی ها و سختی را نازل می کند
اللهم اغفر لی الذنوب التی تغیرالنعم : بارالها بیامرز بر من گناهانی را که نعمت ها را تغییر می دهد
اللهم اغفر لی الذنوب التی تحبس الدعاء : بارالها بیامرز بر من گناهانی را که مانع اجابت دعا می شوند»
این گناهان ما، نافرمانی های ما، عهدشکنی های ما هست که باعث این امور می شود. شاید زیاد برای شما اتفاق می افتد فرزندانتان را در موردی امر یا نهی می کنید، اگر توجه نکنند چند بار شدیگر سفارش و تأکید می کنید، وقتی می بینید اثری ندارد رهایش می کنید. زمان می گذرد تا بالاخره به شما نیازی پیدا می کنند، حالا که سراغتان آمدند برای این که متوجه خطا و اشتباهشان کنید، معطلشان می کنید، به این زودی ها جوابشان را نمی دهید و زمانی که علت این بی محلی ها را جویا می شوند، می گویید مگر تو به حرف ما گوش کردی، مگر به خواسته ما توجه کردی که ما هم الآن به خواسته ی تو اهمیت بدهیم خداوند هم جواب سؤال ما را به خوبی می دهد.
«اوفوا بعهدی اوفِ بعهدکم» (20) به عهد من وفا کنید تا من هم به عهد و پیمان شما وفا نمایم.
لشکر کوفه اگر پیمان شکن و بی وفا در تاریخ معرفی می شود، چون قبل از هر چیز عهد و پیمان خود با خدا را فراموش کردند و زیر پا گذاشتند.
👇 #ادامه 4⃣
#ادامه 4⃣
امام حسین علیه السلام در روز عاشورا یکی از دلایل انحراف کوفیان را این گونه معرفی می کند:
«لقد استحوذ علیکم الشیطان فانساکم ذکرالله العظیم» (21) شیطان بر شما مسلط شده و خدای بزرگ را از یاد شما برده است.
2⃣. وفای با مردم
🔰 دومین پیمانی که قرآن کریم معرفی می کند قولی است که به مردم می دهیم.«و أوفوا بالعهدِ إنّ العهد کانَ مسؤولاً» (22) و به عهد خود وفا کنید زیرا از عهد و پیمان سؤال خواهد شد.
یکی از حقوقی که فردای قیامت از همه بندگان پرسیده می شود و همگی موظف به پاسخگویی هستند، حق الناس ها، وفای به عهدی است که با مردم بسته شده است. اگر به دیگران قولی دادی، وعده ای کردی، حرفی زدی، نزن زیر همه چیز و بگو به من مربوط نیست. فردای محشر جلوی تک تک ما را می گیرند و از همین قول و وعده ها سوال می کنند. یکی از دغدغه های طول عمر و رسالت پیغمبر خدا، متعهد شدن مردم به وعده ها و عهدهایی که می بستند بود. لذا در حدیثی فرمود، شش چیز را به من قول انجامش را بدهید من هم در مقابل بهشت را برای شما تضمین می کنم. که یکی از آن شش عملی که پاداش انجامش بهشت هست، حضرت فرمود:
«اذا وعدتم فلا تخلفوا» (23) زمانی که وعده ای دادید، قول و قراری گذاشتید، تخلف نکنید و به عهد و وعده ی خودتان با دیگران عمل کنید.
3⃣ . عهد با امام زمان
🔰 سومین و مهمترین عهد و پیمانی که به گردن ما هست و باید به آن پایبند باشیم، عهدی است که با امام زمان خود بستیم. قول و قراری که یاران سیدالشهداء علیه السلام به او در کربلا دادند و تا آخرین قطره ی خون خود به پای این پیمان ایستادگی و وفاداری نمودند. عهدی که خداوند در قرآن کریم به این گونه از آن یاد می کند:
«من المؤمنینَ رجالٌ صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدّلوا تبدیلاً» (24) از مؤمنان مردانی هستند که در عهدی که با خدا بستند صادقانه وفا کردند، برخی از آنان پیمانشان را به انجام رساندند و برخی از آنان انتظار می برند و هیچ تغییر و تبدیلی در پیمانشان نداده اند.
اباعبدالله الحسین علیه السلام بالای سر اکثر یاران باوفای خود این آیه قرآن را تلاوت می کرد و وفاداری و عهدنامه ی آنان را مهر تأیید می زد.
اگر ما می خواهیم پیرو حماسه سازان عاشورا باشیم و از آنان در راه یاری صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف درس بگیریم باید بدانیم یکی از عهدهایی که باید به آن وفادار باشیم، عهد و پیمان با یوسف زهرا، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است. این اشک ها و یابن الحسن گفتن ها، این جمکران رفتن ها، این ندبه خواندن ها و این بقیه الله و این المنتظر گفتن ها همگی دلیل بر علاقه و چشم انتظاری ما برای ظهور حضرتش هست. این کارها یعنی این که آقا جان بیا، بیا تا تو را یاری کنیم و در رکابت قرار بگیریم و این حرف ها و فریادها زمانی ارزشمند است که ما به آن چه می گوییم و معتقدیم وفادار باشیم و در اعمالمان اثبات کنیم. مگر هر روز صبح در دعای عهد نمی خوانیم:
«اللهم انی اجدد له فی صبیحه یومی هذا و ما عشت من ایامی عهداً و عقداً و بیعة له فی عنقی، لا احول عنها و لا ازول ابداً» (25) پروردگارا من در صبح همین روزم و تمام ایامی که در آن زندگی می کنم با امام زمانم عهد خود و بیعت او را بر گردنم هست را تجدید می کنم که هرگز از این عهد و بیعت برنگردم و تا ابد بر آن ثابت قدم باشم.
من و شما با امام خود عهد و پیمان بستیم و بیایید فکر کنیم تا امروز و تا این ساعت چند بار عهد شکستیم و زیر قول و قرارمان زدیم و چند بار در راه آن حضرت بر سر حرف ها و وعده هایمان ایستادیم و وفادار بودیم.
ما کربلا را مرور نمی کنیم که فقط به یاد آن واقعه عظیم باشیم و عزاداری کنیم، بلکه با بررسی قیام عاشورا می خواهیم درس و عبرت بگیریم تا یاور حجه بن الحسن علیه السلام باشیم.
اگر یکی از خصوصیات مهم و اساسی اصحاب امام حسین علیه السلام صفت وفاداری و پایبندی به عهد و پیمان است به این دلیل که با پروردگار، با عموم مردم و با امام زمانشان بر سر عهد و قول خویش وفاداری کردند. لذا امام این تاج افتخار را بر سرشان گذارد: إنی لا أعلم اصحاباً أوفی و لا خیراً منکم.
💠مسلم بن عوسجه مظهر وفاداری
🔰 اگر در کربلا، عده ای عهد خود و نامه هایی را که به سیدالشهداء علیه السلام نوشته بودند را فراموش کردند و عهدشکن شدند، افرادی هم نظیر مسلم بن عوسجه تا آخرین نفس بر عهد و پیمان خود استوار بودند. شب عاشورا وقتی امام فرمود: بیعتم را برداشتم و حقی بر گردن کسی ندارم، هرکس که می خواهد از تاریکی شب استفاده کند و برود (26)، اولین نفری که از میان اصحاب بلند شد، مسلم بن عوسجه بود.
عرض کرد: أنخلّی عنک؟ آیا ما دست از تو برداریم؟
👇 #ادامه 5⃣
#ادامه 5⃣
ای عزیز زهرا علیها السلام به خدا مقابل دشمنانت می ایستیم و با نیزه و شمشیر با آنان به جنگ می پردازم، ولو لم یکن معی سلاح اقاتلهم به لقذفتهم بالحجاره و اگر سلاح نداشته باشم با سنگ با آنان می جنگم و اگر حتی سنگ هم نبود، بدنم را سپر بلای تو می کنم، اما یا حسین بدان والله لا نخلیک به خدا دست از تو برنمی دارم (27).
دست از تو برندارم تا جان ز تن برآید ... یا جان رسد به جانان یا جان ز تن برآید
شاید بگویید این طور صحبت کردن و برانگیختن هیجان و عواطف در زمانی که هنوز جنگی رخ نداده از هر فردی برمی آید، اما و لما نعذر الی الله سبحانه فی اداء حقّک یا اباعبدالله اگر ما امشب برویم و تو را تنها بگذاریم جواب خدا را چه بدهیم؟ چه عذری در تنها گذاشتن تو و بی وفایی خود به درگاه خدا داریم؟
مسلم بن عوسجه هم در شب عاشورا اظهار وفاداری و جانفشانی می کند و هم در روز عاشورا این سخنان را اثبات می کند.
روز عاشورا در رکاب سیدالشهداء علیه السلام جنگ نمایانی می کرد و از خاندان رسالت با تمام وجود حمایت می نمود و برخی معتقدند اولین شهید راه امام حسین علیه السلام مسلم بن عوسجه بود.
وقتی پیکر غرق به خونش روی زمین افتاد، اباعبدالله به عجله خودش را کنار بدن نیمه جان مسلم رساند و سر این یار باوفا را به دامن گرفت و این آیه را خواند:
«فمنهمْ من قضی نحبهُ و منهم مّن ینتظرُ و ما بدّلوا تبدیلاً» برخی از آنان عهد و پیمانشان را به انجام رساندند و برخی از آنان انتظار می برند و هیچ تغییر و تبدیلی در عهدشان نداده اند.
حبیب بن مظاهر هم آمد و این دوست قدیمی خود را در آغوش کشید و گفت:
«لولا اننی اعلم انی فی الاثر لا حببت ان قومی الی بکل ما اهمک». اگر من می دانستم که بعد از تو زنده می مانم و به شهادت نمی رسم دوست داشتم هرچه که می خواهی به من وصیت کنی.
مسلم بن عوسجه دست حبیب را گرفت و گفت: رفیق قدیمی، با این که تو بعد از من زنده نمی مانی و بعد از من به سرای آخرت می آیی، اما با این حال باز هم وصیتی دارم که دوست دارم حتماً به آن عمل کنی؛ حبیب بن مظاهر گوشش را آورد نزدیک لب های خشک و لرزان مسلم تا ببیند چه وصیت مهمی دارد، مسلم بن عوسجه اشاره کرد به سمت حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و گفت: فانی اوصیک بهذا فقاتل دونه حتی تموت. من تو را به این بزرگوار وصیت می کنم، پس در رکاب او بجنگ تا کشته شوی، مبادا شما زنده باشید و تار مویی از سر پسر فاطمه علیها السلام کم گردد (28).
شنیدستم که در دریای اعظم ... بگردابی در افتادند با هم
چو ملاح آمدش تا دست گیرد ... مبادا کاندر آن حالت بمیرد
همی گفت از میان موج و تشویر ... مرا بگذار و دست یار من گیر
یاران سیدالشهداء علیه السلام با وفاداری خود نسبت به عهد و پیمانی که بسته اند این درس را به تمامی انسان های آزاده و پیروان مکتب عاشورا می دهند که وفاداری و پایبندی به وعده ها، عهدها و پیمان هایی که می دهید، اولین و مهم ترین اصل در راه رسیدن به یاری وجود مقدس حجه بن الحسن عجل الله تعالی فرجه الشریف و تشکیل جامعه مهدوی است.
منبع: صادقی واعظ، علیرضا، نهضت حسینی، جامعه مهدوی (10 سخنرانی پژوهشی)، قم: انتشارات کتاب سعدی، چاپ اول پائیز 1389
🌺 والسلام علی من تبع الهدی 🌺
#نشر_پیام_صدقه_جاریه_است
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
📚 منابع
1. لهوف، ص 126؛ ارشاد مفید، ج2، ص 134؛ کامل ابن اثیر، ج3، ص 285؛ مقتل خوارزمی، ج1، ص 246.
2. سوره مؤمنون، آیه 2.
3. بحارالانوار، ج44، ص 282؛ وسایل الشیعه، ج14، ص 501.
4. سوره مؤمنون، آیه 3.
5. سوره مؤمنون، آیه 4.
6. سوره مؤمنون، آیه 5.
7. سوره مؤمنون، آیه 8.
8. الکافی، ج2، ص 290.
9. لهوف، ص 56، ارشاد مفید، ج 2، ص 50، مقتل ابی مخنف، ص 36.
10. ارشاد مفید، ج2، ص 145؛ انساب الاشراف، ج3، ص 188؛ مقتل خوارزمی، ج1، ص 252.
11. نهج البلاغه، نامه 53.
12. مقتل ابی مخنف، ص 266، عنصر شجاعت، مرحوم کمره ای، ج2، ص 38.
13. عرائس المجالس، ثعلبی، ص 240؛ حیوه القلوب، ج1، ص 670.
14. بحارالانوار، ج2، ص 128؛ شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج14، ص 240؛ منتهی الآمال، ج1، ص 124.
15. نفس المهموم، ص 230.
16. بحارالانوار، ج53، ص 177؛ الزام الناصب، ص 136.
17. سوره نحل، آیه 91.
18. سوره یس، آیه 60.
19. سوره حمد، آیه 5.
20. سوره بقره، آیه 40.
21. مقتل خوارزمی، ج1، ص 253.
22. سوره اسراء، آیه 34.
23. قال رسول الله: تقبلوا لی بست اتقبل لکم بالجنه، 1- اذا حدثتم فلا تکذبوا هنگام سخن گفتن دروغ نگویید. 2- اذا وعدتم فلا تخلفوا چون وعده دادید تخلف نکنید. 3- اذا ائتمنتم فلا تخوفوا اگر به شما اطمینان کردند، خیانت نکنید. 4- غضبوا ابصارکم چشمانتان را پاک نگه دارید. 5- احفظوا فروجهم پاکدامن باشید. 6- کفوا ایدیکم و السنتکم دست و زبان خود را حفظ کنید. بحارالانوار، ج72، ص 94.
24. سوره احزاب، آیه 23.
25. دعای عهد، مفاتیح الجنان.
26. «و لیاخذ کل رجل منکم بید رجل من اهل بیتی و تفرقوا فی سواد هذا الیل لهوف» ص 126، ارشاد مفید، ج2، ص 134، مقتل خوارزمی، ج1، ص 246.
27. لهوف، ص 126، ارشاد مفید، ص 136، عنصر شجاعت، کمره ای، ج2، ص 54.
28. لهوف، ص 142، ارشاد، ج2، ص 154.
منبع: صادقی واعظ، علیرضا، نهضت حسینی، جامعه مهدوی (10 سخنرانی پژوهشی)، قم: انتشارات کتاب سعدی، چاپ اول پائیز 1389