eitaa logo
منبر مجازی حاج یاسر طاهری
129 دنبال‌کننده
652 عکس
167 ویدیو
5 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌏 قسمت هجدهم 🔻سیاهان از راه رسیدند. بعضی به صاحبشان میکردند که از راه بیرون روند و بعضی وانمود می‌کردند زمین کنار راه خشک است و من می‌دیدم سیاهان که از کنار راه می‌رفتند؛ زمین به طوری خشک بود که جای سم اسبهاشان هم پیدا نمی‌شد، حتی میل میکرد که از زیادت لجنِ میان راه از کنار راه برود اما بخاطر توصیه هادی ملتزم بودم در همان راه بمانم. 🔻 اسب‌ها را محکم داشتم که مبادا از راه بیرون روند. و می‌دیدم بعضی از بوسیله سیاهان از راه بیرون رفتند و تا به لجنها و باتلاق فرو می رفتند به طوری که مشکل بود بیرون بیایند و اگر کسی هم به زحمت‌ بیرون میامد، بدنش به لجن های سیاه بود. و پس از دقیقه‌ای لجن ها گوشت بدنشان را آب میکرد و از داغی و به زمین می‌ریخت و معلوم میشد که این لجن نیست بلکه همچون قلیاب و است. 🔻با وحشت می گفتم: الحمد الله که دچار عذاب آنها نشدم و می‌شنیدم که مسافرین به آواز بلند میکنند. من به هادی گفتم: گفته پیغمبر است که اگر را دیدی آهسته شکر حق گوی که او نشنود و دلش نسوزد. 🔻هادی گفت: آن حکم بود که اهل لا اله الا الله در ظاهر محترم بودند ولی در اینجا که روز جزا و سزا است باید تشکر نمود که افسوس و غصه آن مبتلایان شود! و کلیه آنچه بوده تدریجاً ظاهر و روشن گردد، گویا از تاریکی به روشنایی و از کوری به بینایی و از خواب به بیداری می‌رویم. دنیا ظلمتکده و پژمرده است. ♨️ ادامه دارد... 📚 کتاب سیاحت غرب حاج یاسر طاهری ساری مسجد امام حسن عسکری علیه‌السلام @menbarmajazyhajyasertaheri