السلام علیک یا يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ يَا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ أَيُّهَا الصَّادِقُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّه
🏴باتوجه شهادت حضرت صادق سلام الله علیه طبق روال قبلی کانال؛ منبر های امامصادقعلیهالسلام تقدیم محضر شما خوبان می شود.
کانال منبرهای تبلیغی
@menbartabligi
کپی آزاد
IMAM SADEGH (01).pdf
708.4K
#فیـش_مکتوب_منبر
#شهادت_امام_صادق
🔸️عنوان: چالشهای دوران امامت امام صادق علیه السلام
🔺️ جلسه اول
🔹️ حجت الاسلام استاد حامد کاشانی
کانال منبرهای تبلیغی
@menbartabligi
کپی آزاد
IMAM SADEGH (02).pdf
740.5K
#فیـش_مکتوب_منبر
#شهادت_امام_صادق
🔸️عنوان: چالشهای دوران امامت امام صادق علیه السلام
🔺️ جلسه دوم
🔹️ حجت الاسلام استاد حامد کاشانی
کانال منبرهای تبلیغی
@menbartabligi
کپی آزاد
IMAM SADEGH (03).pdf
816.4K
#فیـش_مکتوب_منبر
#شهادت_امام_صادق
🔸️عنوان: چالشهای دوران امامت امام صادق علیه السلام
🔺️ جلسه سوم
🔹️ حجت الاسلام استاد حامد کاشانی
کانال منبرهای تبلیغی
@menbartabligi
کپی آزاد
IMAM SADEGH (04).pdf
422.4K
#فیـش_مکتوب_منبر
#شهادت_امام_صادق
🔸️عنوان: گزیده منبر ویژه امام صادق علیه السلام
🔹️ حجت الاسلام دکتر رفیعی
کانال منبرهای تبلیغی
@menbartabligi
کپی آزاد
IMAM SADEGH (07).pdf
511.3K
#فیـش_مکتوب_منبر
#شهادت_امام_صادق
🔸️عنوان: منبر ویژه امام صادق علیه السلام
🔹️ حجت الاسلام استاد قرائتی
کانال منبرهای تبلیغی
@menbartabligi
کپی آزاد
IMAM SADEGH (08).pdf
750.4K
#فیـش_مکتوب_منبر
#شهادت_امام_صادق
🔸️عنوان: نقد دوران زندگی امام صادق علیه السلام
🔹️ حجت الاسلام استاد دانشمند
کانال منبرهای تبلیغی
@menbartabligi
کپی آزاد
rozeh.pdf
313.5K
#فیـش_مکتوب_مرثیه
#امام_صادق(ع)
#فیش_روضه
🔸️عنوان: فیش روضه شهادت حضرت امام صادق علیه السلام
🔹️ حجت الاسلام میزامحمدی
کانال منبرهای تبلیغی
@menbartabligi
کپی آزاد
rozehimamsadegh.pdf
335.3K
#فیـش_مکتوب_مرثیه
#امام_صادق(ع)
#فیش_روضه
🔸️عنوان: فیش روضه شهادت حضرت امام صادق علیه السلام
🔹️مرحوم حجت الاسلام کافی
کانال منبرهای تبلیغی
@menbartabligi
کپی آزاد
اول ترک حرام
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم
مفضل مى گوید در محضر امام صادق (علیه السلام) بودم، سخن از چگونگى اعمال به میان آمد.
من گفتم عمل من چه مقدار کم است؟
حضرت فرمود عمل کم با پرهیزکارى، بهتر از عمل بسیار بدون پرهیزکارى است.
گفتم عمل بسیار بدون پرهیزکارى چگونه مى شود؟
حضرت فرمود مانند عمل کسى که به مردم و همسایگانش نیکی و محبت مى کند و در خانه اش به روى مردم باز است، ولى هنگامى که در معرض کار حرام قرار مى گیرد از آن خوددارى نمى کند و مرتکب حرام و گناه مى شود.
بلى، این است نمونه عمل بدون تقوا؛ اما شخص دیگرى نیز هست که کارهاى نیک انجام نمى دهد، ولى اگر کار حرامى برایش پیش آمد خویشتندارى نموده و مرتکب کار حرام و گناه نمى گردد و البته که شخص دومى بهتر از اولى است.
📚 منبع: بحارالانوار، جلد ۷۰، صفحه
کانال منبرهای تبلیغی
@menbartabligi
کپی آزاد
بسم الله الرحمن الرحیم
دعای امام صادق علیه السلام
بشار مکاری می گوید:
در کوفه خدمت امام صادق علیه السلام مشرف شدم. حضرت مشغول خوردن خرما بودند. فرمود:
- بشار! بنشین با ما خرما بخور!
عرض کردم!
- فدایت شوم! در راه که می آمدم منظره ای دیدم که سخت دلم را به درد آورد و نمی توانم از ناراحتی چیزی بخورم!
فرمود:
- در راه چه مشاهده کردی؟
- من از راه می آمدم که دیدم که یکی از ماءمورین، زنی را می زند و او را به سوی زندان می برد. هر قدر استغاثه نمود، کسی به فریادش نرسید!
- مگر آن زن چه کرده بود؟
- مردم می گفتند: وقتی آن زن پایش لغزید و به زمین خورد، در آن حال، گفت: لعن الله ظالمیک یا فاطمة. [1]
امام علیه السلام به محض شنیدن این قضیه شروع به گریه کرد، طوری که دستمال و محاسن مبارک و سینه شریفش تر شد.
فرمود:
- بشار! برخیز برویم مسجد سهله برای نجات آن زن دعا کنیم. کسی را نیز فرستاد، تا از دربار سلطان خبری از آن زن بیاورد. بشار گوید:
وارد مسجد سهله شدیم و دو رکعت نماز خواندیم. حضرت برای نجات آن زن دعا کرد و به سجده رفت، سر از سجده برداشت، فرمود:
- حرکت کن برویم! او را آزاد کردند!
از مسجد خارج شدیم، مرد فرستاده شد، از دربار سلطان برگشت و در بین راه به حضرت عرض کرد:
او را آزاد کردند. امام پرسید:
- چگونه آزاد شد؟
مرد: نمی دانم ولی هنگامی که رفتم به دربار، دیدم زن را از حبس خارج نموده، پیش سلطان آوردند. وی از زن پرسید:
چه کردی که تو را ماءمور دستگیر کرد؟ زن ماجرا را تعریف کرد.
حاکم دویست درهم به آن زن داد، ولی او قبول نکرد، حاکم گفت:
ما را حلال کن، این دراهم را بردار! آن زن دراهم را برنداشت، ولی آزاد شد.
حضرت فرمود:
- آن دویست درهم را نگرفت؟
عرض کردم:
- نه، به خدا قسم! امام صادق علیه السلام فرمود:
- بشار! این هفت دینار را به او بدهید زیرا سخت به این پول نیازمند است. سلام مرا نیز به وی برسانید.
وقتی که هفت دینار را به زن دادم و سلام امام علیه السلام را به او رساندم، با خوشحالی پرسید:
- امام به من سلام رساند؟ گفتم:
- بلی!
زن از شادی افتاد و غش کرد. به هوش آمد دوباره گفت:
- آیا امام به من سلام رساند؟
- بلی!
و سه مرتبه این سؤ ال و جواب تکرار شد. آن گاه زن درخواست نمود سلامش را به امام صادق علیه السلام برسانم و بگویم که او کنیز ایشان است و محتاج دعای حضرت.
پس از برگشت، ماجرا را به عرض امام صادق علیه السلام رساندم، آن حضرت به سخنان ما گوش داده و در حالی که می گریستند برایش دعا کردند.(2)
پی نوشت
[1] خدا ستمكاران تو را لعنت كند اى فاطمه !
کانال منبرهای تبلیغی
@menbartabligi
کپی آزاد