5.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
{💐🫀}
🍃شهید امیر حسین اسعدی درتاریخ1338/6/12در خانواده ای مذهبی و متدین در روستای محمدیه ی ورامین متولد شد.😍تحصیلات خود را تا مقطع دبیرستان ادامه داده و با شروع انقلاب درس و تحصیل را رها کرده و در جهت حفظ امنیت سرزمین خویش با همکاری تعدای از دوستان خودازبنیانگذاران سپاه ورامین گردیدند.وی سرانجام در تاریخ61/11/21در عملیات والفجر مقدماتی به آرزوی دیرینه خود یعنی شهادت رسید و جسد مطهر او همانگونه که خود خواسته بود، در گمنامی و قربت باقی ماند.🥺💔
#سالروزتولدشهیدامیرحسیناسعدی🌱
#کتاب_شهید_نوید📚
#همقدم_بهروایتهمسرشهید✍
حواستان به دلهای تنگ هست که آدم هوس میکند
همیشه ی سال دل تنگ بماند.تشنه ام شده. انگار
هرچه به کربلا نزدیک تر می شوی ، تشنه تر می شوی! بگردم موکبی که شربتش از همه خوش رنگ تر است .پیدا کنم اینجا را ببینید نوشته به یاد شهید امر به معروف علی خلیلی شربت آلبالو هم که دارند چقدر آقا نوید آلبالو دوست داشت. قسمت بود توی این مسیر یاد شهيد على خليلى هم بکنم شهیدی که توی زندگی آقا نوید خیلی مؤثر بود. بعد از شهادت علی، آقا نوید پایش بیشتر به بهشت زهرا باز می شود و توی همین رفت و آمدها با شهدا انس بیشتری میگیرد روزی که من و آقا نوید عقب آمبولانسی که برای خاک سپاری به سمت بهشت زهرا می رفت، تنها بودیم اتفاقاً یاد این شهید کردم. آن روز قرار شد تا بهشت زهرا من با آقا نوید تنها باشم از آن وقت هایی بود که دلم میخواست ترافیک هیچ وقت تمام نشود.دلم میخواست آخرین عکس دونفره مان را با هم بگیریم حلقه ی خودم و انگشتر فیروزه ی آقا نوید را گذاشتم روی تابوت، کنار قرآن کوچکم.با شهیدم آخرین سلفی را گرفتیم. آقا نوید عشق سلفی گرفتن بود. بعد گوشی را گذاشتم توی کیف و سرم را گذاشتم روی تابوت. همه ی قول و قرارهایی که با هم بسته بودیم یکی یکی و با جزئیات جلوی چشم هایم قدم میزدند حرف هایی را که در مورد همین علی آقای خلیلی با هم زدیم یادش اند .اختم روزی که عکسی از داخل قبر شهید قبل از تدفین برایم فرستاد که سربندهای یازهرا دور تا دورش بود. بعد از اینکه آقا نوید برای خودش شبیه رفیقش على عاقبت به خیری خواست و دعای شهادت کرد من گفتم منم دلم شهادت میخواد خوش به حال شما که رزمنده اید! جواب داد به رزمنده بودن نیست شهادت طلبی شهادت رو در پی داره. علی خلیلی مگه رزمنده بود؟!
💯~ادامهدارد...همراهمونباشید😉
#کتابشهیدنویدصفری📗/ #پارتپنجاهویکم
سلام در بهترین جای دنیا به یادتون بودم
ان شاءالله به زودی روزیتون بشه
#ارسالےرفقا🌱
#سبکزندگیشهدا🦋
#مهندس🌿
وقتی می اومد خونه دیگه نمی ذاشت من کار کنم.
زهرا رو می ذاشت روی پاهاش و با دست به پسرمون
غذا می داد. می گفتم: «یکی از بچه ها رو بده به من»
با مهربونی می گفت: «نه، شما از صبح تا حالا به اندازه کافی زحمت کشیدی».مهمون هم که می اومد پذیرایی با خودش بود. دوستاش به شوخی می گفتند: «مهندس که نباید تو خونه کار کنه!» می گفت: «من که از حضرت علی ع بالاتر نیستم. مگه به حضرت زهرا س کمک نمی کردند؟»
کتاب شهاب،ص74📚
#شهیدحسنآقاسیزاده
مِــعـراجٌ الشُّــهَـدا
#سبکزندگیشهدا🦋 #مهندس🌿 وقتی می اومد خونه دیگه نمی ذاشت من کار کنم. زهرا رو می ذاشت روی پاهاش و ب
•
مقـام معظـم رهبرے✍
بهترین دخترهای عالم حضرت زهرا س بود. بهترین پسرهای عالم و بهترین دامادها هم حضرت امیرالمؤمنین ع بود. ببینید اینها چگونه ازدواج کردند؟... ازدختر پیامبر تقلید کنید، از امیرالمؤمنین ع تقلید کنید.
#از_شهدا_الگو_بگیریم❤️
•
14.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
«🦋»
💌#بخشیاز_زندگینامه_شهید:
شهیدکیوان تاجیک درسال۱۳۳۸دریک خانواده زحمتکش ومقید به اسلام متولد شد و در دامن مادری پرورش یافت که هرگز بدون وضو به او شیر نمیداد.پس ازپایان دوران تحصیل واخذ دیپلم به صف انقلابیون پیوست و در مبارزات ضد شاهنشاهی شرکت فعال داشت، سپس به استخدام آموزش و پرورش درآمد و به تدریس علوم و مسائل اسلامی علاقه فراوانی داشت باشروع جنگ تحمیلی راهی جبهه های جنگ حق علیه باطل شد و در سال۶۲ در عملیات والفجر۴ هدف گلوله بعثیان قرار گرفت و به شهادت رسید.🥀
#سالروزتولدشهیدکیوانتاجیک🕊
Hosein Sotoodeh قربون صدا زدنت خیلی بی هوا زدنت (320) goldmusics.ir.mp3
4.09M
••🎶🖤••
#مداحے|🎧|
◉━━━━━━───────
↻ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ⇆
قربون صدا زدنت
خیلی بی هوا زدنت😔
حالا روی چادرمه
خاک دست و پا زدنت🥺
من سر قرار اومدم
توی نیزه زار اومدم🖤
از تو دل نکندم حسین
با خودم کنار اومدم...
https://eitaa.com/ebrahim_babak_navid_delha
「﷽」
سلام خدمت رفقای شهدایی به امید خدا و لطف شهدا ما برنامه نماز شب رو هر شب به طور دائم داریم و در کنار هم از برکاتش بهرمند میشیم📿
هرکس دوست داره در نماز شب امشب شرکت کنه
اینجا عضو بشه ☺️↯↯
🕊••ڪانالابࢪاهیمبابڪنۅیددݪھا/
ڪࢪاماتشهدا_نمازشب🌙
https://eitaa.com/joinchat/2031288609Ce9fcf634b9
نمازشب امشبون هدیه به حضرت نرجس خاتون
"مادر امام زمان" هست❤️
「﷽」
شَھـٰادَت نَصیبِڪَسـٰانۍمۍشَـود
کِہ در رَهِ ؏ِـشـق بِـۍتَرس بٰـاجـٰانِ خود
بـٰازِ؎ڪُنَنَد!...💔
#شهیدابراهیمهادی 🍀
#خاطراتشهدا📚
خواهرش بهش گفته بود: آخه دختر رو که تا حالا قیافه اش رو ندیده ای ، چه جوری می خوای بگیری؟ شاید کچل باشه🙄 گفته بود: اون کچله رو هم بالاخره یکی باید بگیره دیگه😄
از قبل به پدر ومادرم گفته بودم دوست دارید مهرم چه باشد. یک جلد قرآن و یک اسلحه. این هم که چه جور اسلحه ای باشد، برایم فرقی نداشت. پرسید: نظرتون راجع به مهریه چیه؟ گفتم: هرچی شما بگین. گفت: یک جلد قرآن و یک کلت کمری. چه طوره؟ گفتم: قبول.
هیچ کس بهش نگفته بود. نظر خودش را گفته بود. قبلا به دوست هایش گفت بود: دوست دارم زنم اسلحه به دوش باشد😎
روز عقد کنان بود. زن های فامیل منتظر بودند داماد را بینند. وقتی آمد، گفتم: اینم آقا داماد. کت و شلوار پوشیده و کراواتش رو هم زده، داره می آد. مرتب وتمیز بود. با همان لباس سپاه فقط پوتین هایش کمی خاکی بود. هرچه به عنوان هدیه ی عروسی به مان دادند، جمع کردیم کنار هم بهم گفت: ما که اینا رو لازم نداریم. حاضری یه کار خیر باهاش بکنی؟ گفتم: مثلا چی؟ گفت « کمک کنیم به جبهه» گفتم « قبول ! » بردمشان در مغازه ی لوازم منزل فروشی . همه شان را دادم، ده-پانزده تا کلمن گرفتم.🌸
#شهیدمهدیباکری🌱
🔴#اطلاعیـــہ📣📣
دوست داری خادم مجازی شهدا بشی😍؟؟
به چندین ادیتور "خانم"👩💻
جهت ساخت استوری و عکسنوشته نیازمندیم.
چنانچہ دوست دارید خادم جهادی شهدا
بشید اطلاع بدید😉👇
🆔@ya_fatemat_al_zahra