🌷🌷🌷
#قسمت_نود_و_یک
#شهيد_محمد_رحيمي
#بروایت_دوستان_شهيد
🍀🍀🍀
سال ٩٠ بود. نزديكاي عيد نوروزقراربودبريم اردوگاه شهيد درويشي برا خادم
الشهدايي.
#سيدميلاد قبل از اينكه بريم رفت اكثركاراي جاموندش روانجام داد. يكي
دو روز قبل اينكه بريم رفت ديدن مادر شهيد محمدرحيمي. #سيد ميلاد اين مادر
گرامي راعمه صدا مي زد.
به ايشان گفت: عمه جان دعاكن شهدا ما رو قبول كنند و اونجا همه جوره
همراهمون باشند، واقعًا هركاري هم بكنيم شرمنده شونيم و اينكه به پسر شهيدت
محمد سفارش كن حتمًابياد اردوگاه. تو همه شرايط بهمون كمك كنه.
بالاخره وسايلمون رو جمع و جور كرديم وراه افتاديم. تو راه وتو ماشين #سيد
راننده بود، اماهواي همه بچه هاومخصوصًا سربازهاروداشت.
#سيد سعي مي كرد از
همون جاروي بچه ها كاركنه.
ادامه_دارد...
@ebrahimdelha
🌷🌷🌷