🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
بعد تلفن📞 رو قطع کرد و یه بسم الله گفت و با توسل رفت تو اتاق رییس☺️ نشست پشت میز و با دقت اطراف اتاق رو نگاه کرد. یه کارتن کامپیوتر📦 چسب زده زیر میز بود.🙄 به دلش افتاد چسب ها رو باز کردو بله.
.همه پرونده های گم شده این همه مدت تو کارتن جلوی چشمشون بود😊 ( البته قبل از باز کردن کارتن احتیاط کرد و دو نفر از همکارهاش رو صدا زد که فردا مشکلی پیش نیاد)...👌
وقتی به رییسش زنگ زد و اطلاع داد طرف از خوشحالی گریه میکرد 😭 اون شهید بزرگوار 🌺#شهیدمحمدرضا_تورجی زاده بود🌺🤗
#ارسالی_ازکاربران
╔═ ⚘════⚘ ═╗
@ebrahimdelha
╚═ ⚘════⚘ ═╝