🌷✨🌷✨🌷✨🌷
#قسمت_صد_و_یازده
#آپارتمان
#بروایت_رضا_نيازي و...
🍀🍀🍀
✍وقتي پاکي وصداقت #سيد روديدم. باهم کار اقتصادي رو شروع کرديم.زميني
رو خريدم و سندش رو به نام #سيد ميلاد زدم. #سيد پيگير شد و پروانه ی ساختماني و
مجوزهاي لازم رو از شهرداري گرفت ومشغول اجراي پروژه شد.
#سيد خيلي براي کار دلسوز بود. حتي بعضي شبها تو کانکس نگهباني مي موند.
برخوردش با کارگرها خيلي خوب بود.
مي گفت هواي اين کارگران رودارم، اين ها انسانهاي زحمت کشي هستند نبايد
بهشون ظلم بشه...
در طول اجراي پروژه نزديک ۸۰۰ ميليون خرج كرديم.کل زمين وآپارتمان ها به
اسم ايشان بود،تو اين دوره زمونه هر کسي غيراز #سيدميلاد بود براحتي آبخوردن
همه اون ها را بالا مي کشيد يا اين كه حق حساب مي خواست و...!
کوچکترين مدرکي نداشتم که اين آپارتمان ها مال من است. اما #سيد اهل اين
برنامه هانبود،بارهابه من مي گفت:کيشه(مرد) چرا اين قدربه من اطمينان داري؟! اين
پول ها براي من وبال نشه. بيا بشينيم حساب کتاب کنيم.
من هم بيشتر از دو تا چشمهام به #سيد اطمينان داشتم. گوشم بدهکار اين حرفها
نبود.
بعد ازمدتي تو خريد وفروش سيب زميني وارد شديم. خيلي خوش مشرب بود.
دراولين برخورد با کشاورز، حسابي با اون هاعياق مي شد. تازه يک نفر آدم کاري و
مطمئن پيدا کرده بودم.درذهنم چه فکرهايي که براي #سيد نداشتم. جوان پرکارو
پاک دستي مثل #سيد کيميا بود.
#ادامه_دارد...
@ebrahimdelha
🌷✨🌷✨🌷✨🌷