eitaa logo
معراج شهدای کرمان
6هزار دنبال‌کننده
12.7هزار عکس
11.4هزار ویدیو
170 فایل
#خاطرات-سردار-دلها🌷 #تشیع‌وتدفین‌،وداع باشهدا🌹 #موکب‌داری‌اربعین‌درکربلا⛺️ #دلنوشته‌عکس‌زندگینامه‌‌خاطره‌و....🎞📸📝 گلزار راعاشق شوی...🤗 اخرشهیدت میکند🌺 🍀نشانی:کرمان،بلوار آیت الله خامنه ای روبه روی گنبدجبلیه پیشنهادات و انتقادات @ad_merajshohada
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹بسم رب العشاق🌹 بچه های باکلاس😇 دهه ۹۰😎❣ ما را مدافعان حرم آفریده اند🌷 شخصیت هادی برای من بسیار جذاب بود.رفاقت با او کسی را خسته نمی کرد. بعد دعای کمیل مسجد بود و کارها تموم شده بود،هادی رو به بچه ها کرد گفت:بچه ها حالش رو دارید بریم زیارت؟؟ بچه ها گفتند کجا؟؟وسیله نداریم😕 هادی گفت من می رم ماشین بابام رو میارم بعد با هم بریم زیارت شاه عبدالعظیم ع😉 بچه ها گفتن باش ما هستیم. هادی رفت و بچه ها منتظر شدند تا با ماشین برگردد. بعضی ها که هادی را نمی شناختن فکر می کردند یه ماشین مدل بالا🚕 و..... چند دقیقه بعد یه پیکان استیشن درب داغون جلوی مسجد ایستاد😊 تنها جایی که از این ماشین سالم بود موتورش بودکه کار می کرد و راه می رفت. نه بدنه داشت،نه صندلی درست و حسابی.ً...... از همه بدتربرق نداشت و لامپ های ماشین کار نمی کرد😂😂 رفقا با دیدن ماشین خیلی خندیدند😂😂😂 هرکی ماشین رو می دید می گفت این که تا سر چهارراه هم نمی تونه بره چه برسه به شهر ری. اما باهمون شرایط حرکت کردند.چند تا چراغ قوه بر داشتند.وقتی می خواستن راهنما بزنن ،چراغ قوه را بیرون می گرفتند و به سمت عقب راهنما می زدند.😇😇😇 خلاصه اینکه کلی خندیدند و یه زیارت عجیب و با حالی رفتند. بعدها بچه ها شوخی می کردنذو می گفتند:می خواهیم برا شب عروسی مون ماشین هادی رو بگیریم......😉😉 های عاشقانه💞 های_با کلاس 😎 بر زندگی شهید مدافع حرم محمد هادی ذوالفقاری 🌹🌹 کپی با ذکر _صلوات_آزاد است 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷. معراج الشهدا 🆔 @merajshohada
🌹بسم رب العشاق🌹 ❣❣ بچه های باکلاس😇 دهه ۹۰ هادی وارد حوزه شد،روحیاتش تغییر کرده بود. هادی طلبه ای سخت کوش بود.در کنار طلبگی فعالیت های مختلف انجام می داد‌. اما از مهمترین ویژگی های او دقت در حلال و حرام بود.🙂 او بسیار احتیاط می کرد زیرا بزرگان راه رسیدن به کمال را دقت در حرام و حلال می دانند. او به نوعی راه نفوذ شیطان را بسته بود.همیشه دقت می کرد که کارهایش مشکل شرعی نداشته باشد . یه روز یکی از دوستان بهش گفت:می دانی شهریه ای که یک طلبه می گیرد،از سهم امام زمان عج است. هادی با تعجب نگاه کرد 😳 گفت:خب شنیدم ،منظورت چیه؟! گفت: بزرگان دین می گویند اگر طلبه ای درس نخواند ،گرفتن پول امام زمان عج برای او اشکال پیدا می کند. هادی به فکر فرو رفت بعد از این ماجرا هادی دیگر از حوزه علمیه شهریه نگرفت. با موتور کار می کرد و هزینه های خودش را تامین می کرد.اما دیگر به سراغ سهم امام زمان عج نرفت. و روح بزرگ هادی تحمل زندگی در تهران را نداشت و تمام تلاش خودش رو کرد که روانه نجف بش....... های عاشقانه💞 های_با کلاس 😎 بر زندگی شهید مدافع حرم محمد هادی ذوالفقاری 🌹🌹 کپی با ذکر _صلوات_آزاد است 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷. معراج الشهدا 🆔 @merajshohadaa
🌹بسم رب العشاق🌹 ❣❣ بچه های باکلاس😇 دهه ۹۰ بلاخره تلاش های هادی به نتیجه رسیدو روانه نجف شد. زندگی در شهر نجف برای طلبه های علوم دینی همواره با تحمل مشقات و سختی ها همراه است‌. برخی ها معتقد بودند که اگر کسی می خواهد همنشینی با مولای متقیان امیرالمومنین ع داشته باشد باید این سختی ها را تحمل کند. هادی نیز این قاعده مستثنا نبود.وقتی به نجف رفت حدود یک سال و نیم آنجا ماند. تابستان ۱۳۹۲و ماه رمضان بود که به ایران بازگشت. تو یکی ازشب ها که با بچه های مسجد دور هم نشسته بودند هادی شروع کرد از خاطرات زندگی در نجف برای بچه ها گفتن: من وقتی واردنجف شدم نه آنچنان پولی داشتم و نه کسی را می شناختم کمی زندگی برای من سخت بود.😔 دوست من فقط توانست برنامه ی حضور من را در نجف هماهنگ کند.روز اول پای درس برخی اساتید رفتم.نماز مغرب را در حرم خواندم وآمدم بیرون. کمی در خیابان های نجف دور زدم.کسی آشنا نبود .برگشتم و حوالی حرم جایی که برای مردم فرش پهن شده بود خوابیدم!! روز بعد کمی نان خریدم و غذای آن روز من همین نان شد . پای درس اساتید رفتم و توانستم چند استاد خوب پیدا کنم. چن روز کار من این بود که نان یا بیسکویت می خوردم و در کلاس های درس حاضر می شدم. شب ها رت نیز در محوطه اطراف حرم می خوابیدم .حتی یک بار هم در یکی از کوچه های نجف روی زمین خوابیدم!!! سختی ها و مشقات خیلی به من فشار می آورد .😔 اما زندگی در کنار مولا بسیار لذت بخش بود.😊 های عاشقانه💞 های_با کلاس 😎 بر زندگی شهید مدافع حرم محمد هادی ذوالفقاری 🌹🌹 کپی با ذکر _صلوات_آزاد است 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷. معراج الشهدا 🆔 @merajshohadaa
🌹بسم رب العشاق🌹 بچه های باکلاس😎 دهه قسمت بیست و سوم کم کم پول من برا خریدنان هم تمام شد😞 حتی یک روز کمی نان خشک پیدا کردم وداخل لیوان آب زدم و خوردم. زندگی بیشتر به من فشار آورد.نمی دانستم چه کنم.تا اینکه یک بار وارد حرن مولای متقیان شدم و گفتم: آقا جان من برای تکمیل دین خودم به محضر شما آمدم.امیدوارم لیاقت زندگی در کنار شما را داشته باشم.🙂 ان شاءالله آن طور که خودتان می دانید مشکل من نیز برطرف شود. مدتی نگذشت که با لطف خدا یکی از مسئولان سپاه بدر را که از متولیان یک موسسه ی اسلامی در نجف بود،دیدم. ایشان وقتی فهمید من از بسیجیان تهران بودم خیلب به من لطف کرد. بعد هم یک منزل مسکونی بزرگ و قدیمی در اختیار من قرار داد😍. شرایط یک باره برای من آسان شد.بعد هم به عنوان طلبه در حوزه ی نجف پذیرفته شدم😊 همه ی این ها چیزی نبود جز لطف خود آقا امیر المومنین ع🌹🌹🌹 های عاشقانه💞 های_با کلاس 😎 بر زندگی شهید مدافع حرم محمد هادی ذوالفقاری 🌹🌹 کپی با ذکر _صلوات_آزاد است 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷. معراج الشهدا 🆔 @merajshohadaa
🌹بسم رب العشاق🌹 بچه های باکلاس😎 دهه ۹۰ قسمت بیست و چهارم هرچند خانه ای که در اختیار من بود،قدیمی و بزرگ بود ،خیلی ها جرئت نمی کردند در این خانه تاریک و قدیمی زندگی کنند😱😱 اما برای من که جایی نداشتم و شب های بسیاری را در کوچه و خیابان خوابیده بودم محل خوبی بود...😊 بعد از اون شب که تا پاسی ازشب هادی با بچه ها از خاطرات نجف گفت،چن روزی گذشت،هادی برای خداحافظی بعد نماز مسجد ماند و با یکی یکی از دوستان و بچه ها خداحافظی کرد😘 و گفت منزل خودتون نجف تشریف آوردید در خدمتم. یکی ازبچه ها گفت :هادی جون کجا با این عجله😏 هادی گفت:من آن قدر به نجف وابسته شدم ،وقتی به زیارت کربلا می روم نمی تونم زیاد بمانم و سریع برمی گردم نجف🙂 گفت آدمی که ساکن نجف شده دیگه نمیتونه جای دیگری برود.😢 شما نمی دانید زندگی در کنار مولا چه لذتی دارد. هادی آنچنان از زندگی در نجف می گفت که فکر می کردی در بهترین هتل ها اقامت دارد😊 اما لذتی که به آن اشاره می کرد چیز دیگری بود.هادی آنچنان غرق در معنویات نجف شده بود که نمی توانست چند روز زندگی در تهران را تحمل کند😔 می گفت:خیلی از وضعیت حجاب خانم ها توی تهران ناراحتم😔 وقتی آدم توی کوچه راه می ره،نمی تونه سرش رو بالا بگیره. می گفت:یه نگاه حرام آدم رو خیلی عقب می اندازه😞 اما در نجف این مسائل نیست شرایط برای زندگی معنوی خیلی مهیا است. های عاشقانه💞 های_با کلاس 😎 بر زندگی شهید مدافع حرم محمد هادی ذوالفقاری 🌹🌹 کپی با ذکر _صلوات_آزاد است 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷. معراج الشهدا https://eitaa.com/merajshohadaa
🌹بسم رب العشاق🌹 بچه های باکلاس😎 دهه ۹۰ قسمت بیست و پنجم هادی از موقعی که به نجف رفته بود نگرش خاصی به موضوع ولایت فقیه پیدا کرد. به دوستانی که در تهران بودند می گفت:شما مانند ماهی 🐠🐟🐬 قدر آب را نمی داند قدر ولایت فقیه را نمی دانید. مشکل کار در عراق نبود ولایت فقیه هست،لذا آمریکا برگرده این مردم سوار هست و هر طور می خواهد عمل می کند😱😱 ارادت هادی به ولی فقیه بیشتر از قبل شده بود،هر بار که می آمد پوسترهای مقام معظم رهبری را تهیه می کردو با خودش به نجف می برد‌.روی دیوار اتاقش یه تصویر بزرگ از رهبری بود و زیر اون یه تصویر از شهید ابراهیم هادی. هادی تو آخرین سفری که به تهران داشت ماجرای عجیبی رو تعریف کرد😳😳 مدتی قبل شخصی می آمد نجف وبه جای ارشاد طلبه ها .....تنها کارش این شده بود که به مقام معظم رهبری اهانت کند😱 او انگار وظیفه داشت تا همه مشکلات امت اسلامی را به گردن رهبری بیندازد من یکی دو بار تحمل کردم و چیزی نگفتم. بعد هم به جهت امر به معروف چند کلامی با ایشان صحبت کردم و او راتوجیه کردم اما انگار این آقا نمی خواست چیزی بشنود😳 فقط همان جملاتی که اربابانش دیکته کرده بودند تکرار می کرد!!! روز بعد دوباره مشغول اهانت شد. استخاره کردم با این نیت که این آقا رو خوب بزنم😜 آیا خوب است یانه؟خیلی خوب آمد😉 از جا بلند شدم حسابی او را زدم😎 طوری با او برخورد کردم که دیگه پیداش نشد. از انجایی که من هیچ‌وقت با هیچ کسی بحثی نداشتم ومشغول درس بودم این اتفاق این موضوع برای همه عجیب به نظر آمد😇 های عاشقانه💞 های_با کلاس 😎 بر زندگی شهید مدافع حرم محمد هادی ذوالفقاری 🌹🌹 کپی با ذکر _صلوات_آزاد است 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷. معراج الشهدا 🆔 @merajshohadaà
🌹بسم رب العشاق🌹 بچه های باکلاس😎 دهه ۹۰ قسمت بیست و ششم هادی در موسسه اسلام اصیل در نجف مشغول بود. اخلاق خوش هادی با بچه های موسسه باعث شده بود که خاطر خواه هاش زیاد باشن😍 پنج شنبه بود وچن تا از بچه های موسسه می خواستن با ماشین همکارشون برن کربلا،شب جمعه! هادی با یه حسرت گفت:😢 شما می روید کربلا من رو هم دعا کنید. بچه ها گفتن خوب هادی تو هم بیا بریم. گفت جدی میگین😒 من آرزو داشتم بتونم هرشب جمعه برم کربلا😐 ساعتی بعد همه باهم راهی کربلا شدند. تو راه دوستای هادی می گفتن و می خندیدند😁 سربه سر هم می گذاشتند اما هادی ساکت بود😐 بعد اعتراض کرد و گفت:ما داریم برا زیارت کربلا می ریم.بس این قدر شوخی نکنید😠 و صورتش رو از بچه ها برگرداند وبیرون جاده را نگاه می کرد.😶 به کربلا که رسیدن همه باهم به زیارت رفتن،اما هادی گفت:این جا ،جای زیارت دسته جمعی نیست.هرکی باید بره و تو حال خودش باشه😐 اما دوستاش کار خودشون رو می کردند😱 در مسیر برگشت هم باز دوستان همان روال رو داشتند،هادی گفت 😔 من دیگه با شما نمی آیم ،شما قدر زیارت امام حسین علیه السلام آن هم شب جمعه را نمی دانید. اما دوباره هفته بعد که به شب جمعه می رسید هادی چون گذرنامه معتبر نداشت،برای همین تنها رفتن براش خطرناک😱 بود با دوستاش راهی کربلا می شد........... های عاشقانه💞 های_با کلاس 😎 بر زندگی شهید مدافع حرم محمد هادی ذوالفقاری 🌹🌹 کپی با ذکر _صلوات_آزاد است 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷. معراج الشهدا 🆔 @merajshohadaà
علی یار: ✍️ 🔵اهتمام به عبادت زمانی که امام حسن عسکری علیه السلام در زندان صالح بن وصیف بسر می برد عباسیون و صالح بن علی و کسانی که از مذهب تشیع منحرف بودند نزد صالح رفتند تا از او بخواهند بر امام حسن علیه السلام سختگیری کند صالح گفت: چه کنم؟ من دو نفر از شرورترین افراد را بر او گماشتم اما در اثر مشاهده رفتار او هر دو در نماز و عبادت خود بسیار کوشا شدند. به آنها گفتم :چه خصلتی در حسن بن علی است که این گونه در شما تاثیر گذارده است؟ گفتند: چه می گویی درباره مردی که روز را روزه می گیرد و شب را عبادت می کند، نه سخن می گوید و نه به چیزی سر گرم می شود، وقتی به او نگاه می کنیم رگهای گردن ما می لرزد و حالی به ما دست می دهد که نمی توانیم خود را نگه داریم وقتی این سخنان را از صالح بن وصیف شنیدند ناامید برگشتند اصول کافی، باب مولد ابی الحسن بن علی علیه السلام، ح 23. @merajshohadaa