eitaa logo
معراج شهدای کرمان
6.1هزار دنبال‌کننده
12.3هزار عکس
11.1هزار ویدیو
170 فایل
#خاطرات-سردار-دلها🌷 #تشیع‌وتدفین‌،وداع باشهدا🌹 #موکب‌داری‌اربعین‌درکربلا⛺️ #دلنوشته‌عکس‌زندگینامه‌‌خاطره‌و....🎞📸📝 گلزار راعاشق شوی...🤗 اخرشهیدت میکند🌺 🍀نشانی:کرمان،بلوار آیت الله خامنه ای روبه روی گنبدجبلیه پیشنهادات و انتقادات @ad_merajshohada
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ سه برابر هزینه‌ای که برای اربعین کردم برگشت ☀️ عنایت حضرت زینب(س) در اربعینی شدنم بسم رب شهدا رب ودود سه ماه مونده بود به محرم ..... شرایط حاکم و اوضاع خانوادم خبر از انتظار دوباره و از حرم رو میداد فراغ دیدن 💔 سال هاست انتظارش رو میکشدم 😞 زندگی برام بی معنی شده بود و گمراه از طرفی نتونستن و جور نشدن شرایطم برا رفتن به کربلا و از طرف دیگه متوجه شدم که سیل کثیری از دوستام آماده ی رفتن و باز هم تنهایی و انگار امسال هم تو این چند وقت هیات های هفتگی میرفتم هر هفته سر مزار شهید گمنام میرفتم که شاید آقا جوابم رو بده شاید اون ها برام بتونن رو از اقا بگیرن 🙏 شاید اسم من رو تو زائراش بنویسه اما هر چه که به محرم نزدیک تر میشدم مشکلات برا رفتن بیشتر میشد و من قطعی تر امیدم رو از دست دادم دو سه روز مونده بود به عید قربان رفتم پا بوسی آقا همه ی دوستام تو مشهد از رفتنشون به صحبت میکردند من و دو تا از رفیقام که احتمال رفتنمون خیلی خیلی خیلی کم بود رفتیم پیش هر چی تونستیم کردیم 😭و از آقا کردیم ولی هر سه تا مون نا امید 😔 با هم این شعر رو زمزمه میکردیم در اوج نا امیدی پنجره فولاد رضا مکه میده منا میده ... روزها همین طور میگذشتن و من تر میشدم شور عجیبی برا محرم و رسیدنش داشتم هم اومد و رفت و کار ما ردیف نشد بلکه ما بیشتر شد مشکلات و اوضاع خانواده یک طرف و فهمیدن جسمانی و کلیوی من یک طرف به شدت با رفتن من کردن .... مخالفت اونها و سماجت من ادامه داشت تا دو هفته مونده بود به اربعین گوشیم زنگ خورد یک از آشنا تماس گرفت، میدونست من نمیرم کربلا و مشکلاتم چیه هی با من صحبت،کرد و میداد ولی فایده نداشت روز های آخر دیگه افتادم به توی یک سخنرانی از آقای شنیدم که میگفت هر جا کارتون گیر کرد حسین رو به خواهرش قسم بدین این کار ور کردم 😭😭 طوفان کرد و طوفان شد 🌪 شد مشکلاتم تک تک برطرف شد 😃 با خواست خدا و تلاش و کمک آشنام کارام ردیف شد مادر پدرم شدن اصلا خوشحال و بودن که برم نمیدونم چی شد ولی مادرم فقط گریه میکرد😭 میگفت برو فقط برو و مارو شاید تا سال بعد مشکلاتی باشه نتونی سال بعد هم بری امسال حتما باید بری # مادر و پدرم هم تا حالا نتونستند برن کربلا 😞 اونا تمام رو به من دادن تا برم حرم آقا پاسپورت و .... همه چی خیلی زود ردیف شد بالاخره کربلاشدیم من و بچه ها و یکی از اون دوستام که باهم رفتیم پیش پنجره فولاد 😇 خدا کنه که سال بعد با هم همه بریم کربلا اونم بخصوص 🙏 آخ میمیرم برای مسیر امام حسین برای برا نشینی ای حسین برا ذکر حسین حسین تو مسیر واییییی خدای من دیوانه میکنه آدم رو حرمش حرم شاه شهیدان امام حسین و حضرت عباس آخ میمیرم برا بین الحرمین واقعا راسته که میگن میگیرم هواتو اشک غریبی میریزم براتو بیچاره اون که حرم رو ندیده بیچاره تر اون که دید کربلاتو دعا کنید همه ها همه آرزومندا بتونن برن حرم 🙏 به خصوص پدر و مادرم که تموم داراییشون رو دادن که من برم حرم ✅ راستی این رو نگفتم واقعا هر چی برا رفتن به اربعین شد سه برابر حتی چهار برابر به خانوادم برگشت🙏 این حسین کیست که عالم همه دیوانه ی اوست ✍️ : حسین علینژاد از روستای ذغالچال 📩 @merajshohadaa