◉✿❈✾❤️✾❈✿◉●◦◦
🌷بسم رب العشاق
بچه های باکلاس 😇دهه ۹۰😎
ما را مدافعان حرم آفریده اند🌷
#قسمت_نهم
اردو جهادی تمام شد و هادی بیشتر از قبل به آقا سید علی و بچه های مسجد وابسته شده بود.
دم دم های عید بود که به عنوان خادم الشهدا راهی دو کوهه شدند🌷🌷
هادی با بچه ها در حال رفتن به حسینیه بود که یه دفعه شیطنتش گل کرد 😜و رفت کنار مردی که با کت و شلوار شیک کنار حوض مشغول وضو گرفتن بود.چند بار محکم مشت زد توی آب🗺،سر تا پای این آقا خیس شد.
یه دفعه مرد دوید که هادی رو بگیره و ادبش کن😡
هادی با چهره مظلومانه 😕شروع کرد با زبان لالی صحبت کردن.
این بنده خدا تا دید این آقا قادر به صحبت نیست چیزی نگفت و رفت.
شبی هادی داشت تو اتاق خدام با بچه ها صحبت می کرد که همان آقای کت و شلواری وارد شد تا چشمش به هادی افتاد که داره مثل بلبل حرف می زنه،چشمانش از تعجب گرد شد😂😂
شیطنت ها و شوخ طبعی های هادی خستگی رو از تن بچه های خادم می برد.
هادی یه پتو داشت به اسم پتوی اجکت😉 یا پتوی پرتاب.
کاری که هادی با این پتو انجام می داد خیلی عجیب بود.یکی از بچه ها روی آن می نشست و بقیه دور تادور پتو را می گرفتند و با حرکات دست آن شخص را بالا و پائین پرت می کردند.😂😂 و مرحله نهایی پرتاب داخل حوض رفتن بود😂😂😂
شیطنت هادی در نوع خودش عجیب بود این کارها تا زمانی که پای او به حوزه علمیه باز نشده بود ادامه داشت...........
#داستانهای_عاشقانه 💞
#بچه_های_باکلاس
#ڪپے_باذڪر_صلوات_آزاد_است
═══════ೋღღೋ═════
🔮باکلاس دهه ۹۰😎
معراج الشهدا-باب الحرم
عضوشید👇
@merajshohada_babolharam
سروش
sapph.ir/merajshohada_babolharam
ایتا
https://eitaa.com/meajshoha
🌀 #ادامه_دارد..