eitaa logo
#کانال_میثاق♥🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ♥mesahg@🇮🇷🇮🇷🇮🇷
1.4هزار دنبال‌کننده
200.1هزار عکس
185هزار ویدیو
2هزار فایل
استقرار اسلام اصیل، دفاع از انقلاب اسلامی وحفظ ارزش های آن تااستقرار عدل و قسطmesahg@
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢از نگارش ستایشنامه های قاجاری تا دفاع از قراردادهای استعماری مروری بر سرگذشت سیاسی و درنگی در یادداشت انفعالی [صفحه 1⃣ از 2⃣] 🛑📢اختصاصی جناب آقای محسن الویری(از فارغ‌التحصیلان دانشگاه که از نیمه دوم دهه هشتاد نسبتا بر مطالعات حوزوی تمرکز یافته) در تاریخ چهارم خرداد یادداشت غلوآمیز خود را در وصف آقای منتشر کرد که با واکنش منفی محافل انقلابی روبرو شد و از آن به عنوان مصداقی از یاد شد و از قضا سرکنگبین صفرا فزود! از همین رو نویسنده مزبور بر آن شد تا یادداشت جدیدی در دفاع از یادداشت ابتدایی خود بنویسد که مصداق عذر بدتر از گناه و تکرار همان خط رسانه ای غیرقابل دفاع بود! یادداشت جدید جناب آقای الویری محتوای جدیدی نداشت و در بخش قابل توجهی تکرار مکررات محسوب می‌شد اما فرصت خوبی پدید آورد برای شناخت و شاخه حوزوی آن، که امروز بیش از هر زمان دیگری برای بازسازی چهره سیاسی یکی از عناصر اجرایی شاخص خود، شدیدا به تکاپو افتاده است. فارغ از مدعاهای ژورنالیستی توأم با مظلوم نمایی جناب الویری، پاسخ به این سؤال از اهمیت بالائی برخوردار است که خرده جریان اعتدال بر چه شاخصه هایی بنا شده است؟ پاسخ به این سؤال راهبردی، البته مجالی واسع می‌طلبد اما پرداخت اجمالی بدان، خالی از لطف نیست. جناب محسن الویری این نکات را نمی‌داند یا می‌داند و در نقش سانسورچی و بزک‌کار چهره‌های اعتدالگرایان عمل می‌کند و ناراستی های هم‌قطاران سیاسی را درز می‌گیرد. این نحوه سخن گفتن امثال الویری تا حدودی طبیعی است زیرا وی از سال 61 با شیخ اعتدال، جناب آقای هاشمی رفسنجانی مرتبط بوده است و طبیعی است که مسئول سیاسی شاخه دانش‌آموزی حزب جمهوری اسلامی که از سال 61 با یک واسطه (فاطمه هاشمی رفسنجانی) به آقای هاشمی رفسنجانی مرتبط می‌شد، امروز نیز به حمایت از این جریان برخیزد و به تمجیدنامه‌نویسی از چهره‌های شاخص این جریان مشغول شود. اصلا عجیب نیست کسی که آرزویش دیدار با در بوده و با وی آرزومندانه ملاقات نموده و با شور و شوق به روایت آن ملاقات با این کهنه سلطنت طلب ظاهرالصلاح پرداخته، از چه ویژگی‌های فکری و سیاسی برخوردار است. مهم‌تر از ملاقات وی با سیدحسین نصر، ارتباط وی با مؤسسه آموزش جهانی Institute of International Education در واشنگتن دی.سی. است. گفتنی‌ها در خصوص این مؤسسه فراوان است اما معرفی مختصری از این مؤسسه نکات فراوانی را مشخص می‌کند. موسسه آموزش جهانی در سال ۱۹۱۹ میلادی در واشنگتن تاسیس شد. نکته جالب توجه این است که یکی از بنیان‌گذاران آن وزیر امور خارجه امریکا آقای الیهو روت می باشد که از سال‌های ۱۹۰۵ تا ۱۹۰۹ در این سمت مشغول بوده است. او به همراه نیکلاس مورای باتلر (برنده جایزه نوبل صلح و رئیس دانشگاه کلمبیا) و استفان داگان (استاد علوم سیاسی دانشگاه نیویورک و نخستین رئیس این موسسه) آن را بنیان نهاده‌ است. این مؤسسه به صورت واضح هدف خود را تعلیم نسل آینده رهبران کشورهای دنیا ابراز داشته است و مدعی است تاکنون بر ۲۹۰۰۰ نفر در دنیا تاثیر گذارده‌اند. (https://www.iie.org/Why-IIE/History و https://www.iie.org/en/Why-IIE ) بر این اساس؛ مؤسسه آموزش جهانی، که جناب آقای الویری از 17می-7ژوئن2008 (28اردیبهشت تا 18 خرداد 1387 ) با آن مرتبط بوده(تارنمای شخصی محسن الویری، پایگاه خبری-تحلیلی علوم انسانی طلیعه) مکانی است برای شناسایی نیروهای مؤثر یا احتمالا مؤثر سیاسی و اجتماعی و تربیت آنان بر اساس الگوهای آمریکایی و در نهایت گسیل دادن آنان به کشورهای مبدأ برای اجرای منویات ایالات متحده آمریکا. فراتر از ساده سازی ها، مظلوم نمایی ها و ژست انقلابی گری و عقلانیت، بر اساس روند فعالیت های فکری و روابط سیاسی وی، معلوم نیست او واقعا تا چه اندازه با مبانی انقلاب اسلامی و اسلام ناب و منظومه فکری امامین انقلاب، متناسب و مرتبط است اما نهایتا می‌توان وی را یک چهره دانشگاهی/ حوزوی اعتدالی دانست که واجد شاخه مهم این خرده جریان، یعنی است! از مخاطبان فرهیخته می پرسیم؛ به راستی کسی را که اعتقاد دارد فرهنگ مفهومی غربی است و کسی نمی‌تواند دید اسلامی محض در این مقوله داشته باشد، می‌توان انقلابی و پیرو مکتب امام خمینی قدس سره الشریف دانست؟: «فرهنگ یک مفهوم غربی است و آن را از آنجا گرفته‌اید و بعد می‌گویید که این فرهنگ باید اسلامی شود. به نظرم اگر قرار باشداین افراد فقط در چارچوب اسلام حرف بزنند، اصلاً نمی‌توانند دهان باز کنند. زیرا نگاه و ساختار اندیشه‌، زبان، کلمات و اصطلاحات‌شان همگی برگرفته از جای دیگری است.»(محسن الویری،عصر اندیشه، شماره ۸، صفحه ۹۶) 👈کلیپ ،اخبار، وتحلیل های روزرادرکانال میثاق دنبال کنید🌹🔰🔰 🔰 میثاق همه چیز را ادامه👇
هدایت شده از mesaghمیثاق
جریان اعتدال.pdf
حجم: 395.2K
📚مقاله شاخص‌شناسی جریان اعتدال در سه ساحت: فکری، روشی و ارتباطی 🔹شناخت برای تحليل‌های دقيق‌تر و انتخاب‌های بهتر ضروری است؛ به ويژه اگر جريان مورد نظر در مقاطع مختلف، حاكم بر امور اجرايی كشور نيز باشد. 🔸« » يكی از جريانات سياسی ايران است كه به رغم تأثير سياسی قابل توجه، كمتر شناخته شده است و در مورد چارچوب فكری، روشی و ارتباطی آن به اندازه كافی بحث علمی و مستند صورت نگرفته است و همين امر باعث شده سياست‌ورزان اين جريان با برای رسيدن به اهداف خود دست به اجماع‌سازی نخبگانی بزنند و حتی گام‌هايی را برای بردارند. 🔹شناخت اين جريان ضروری است؛ چراكه در عين عدم اعتقاد جامع به و واگذار كردن سياست به عقل و عرف جوامع توسعه‌يافته، خود را تابع شريعت و رهرو ولی‌فقيه و مراجع عظام تقليد جا می‌زنند و از اين رهگذر علاوه بر خطر ، منافع ملی را با وابستگی فكری و سياسی خود به مخاطره می‌اندازند... @mesagh
جریان اعتدال.pdf
حجم: 395.2K
📚مقاله شاخص‌شناسی جریان اعتدال در سه ساحت: فکری، روشی و ارتباطی 🔹شناخت برای تحليل‌های دقيق‌تر و انتخاب‌های بهتر ضروری است؛ به ويژه اگر جريان مورد نظر در مقاطع مختلف، حاكم بر امور اجرايی كشور نيز باشد. 🔸« » يكی از جريانات سياسی ايران است كه به رغم تأثير سياسی قابل توجه، كمتر شناخته شده است و در مورد چارچوب فكری، روشی و ارتباطی آن به اندازه كافی بحث علمی و مستند صورت نگرفته است و همين امر باعث شده سياست‌ورزان اين جريان با برای رسيدن به اهداف خود دست به اجماع‌سازی نخبگانی بزنند و حتی گام‌هايی را برای بردارند. 🔹شناخت اين جريان ضروری است؛ چراكه در عين عدم اعتقاد جامع به و واگذار كردن سياست به عقل و عرف جوامع توسعه‌يافته، خود را تابع شريعت و رهرو ولی‌فقيه و مراجع عظام تقليد جا می‌زنند و از اين رهگذر علاوه بر خطر ، منافع ملی را با وابستگی فكری و سياسی خود به مخاطره می‌اندازند... https://eitaa.com/mesagh @mesagh 🌴🌴🌴 🗳 👈لطفا منتشرکنید
هدایت شده از mesaghمیثاق
📹🔴📢روایت جالب صادق خرازی، از گفتگوی روحانی و رهبری پیرامون موضوع ▫️معاون وزیر خارجه دولت اصلاحات: در روزهایی که روحانی رئیس جمهور منتخب بور و هنوز مستقر نشده بود، در جلسه‌ای نزد رهبر انقلاب صحبت‌هایی در مخالفت با حضور ایران در سوریه کرد. رهبر انقلاب در جواب فرمودند: شما حالا از راه برس، کمی با مسائل از نزدیک آشنا بشو، بعد نظر بده. 🔶حاشیه این قبیل روایت‌ها نشان می‌دهد که سخنگوی محرمانه‌های شخص روحانی است و فقط نظرات شخصی خود را بیان نکرده است! دقیقا به همین‌ دلیل است که دامنه ماجرای را نباید به نیروهای پایین دست و درجه دوم چون ظریف و آشنا تقلیل داد و باید بیش از این پادوهای سیاسی، به دنبال دانه درشت ها و طراحان پشت صحنه بگردیم! شخص روحانی در ماجرای متهم ردیف اول است. ژست انقلابی برآمده از روحانی شاید برای فریب بخشی از افکار عمومی به کار آید اما موجب نخواهد شد که اهل تحقیق از نهضت پرسش‌گری پیرامون کارنامه آشفته و سوال برانگیز او در امور مربوط به ، منصرف شوند! او قبل و بعد از ماجرای پیچیده ، در پرونده‌های مختلفی درگیر بوده و شاید اکنون برای بازخوانی همه آن پرونده‌ها(از جمله ماجرای مذاکرات پنهانی با عوامل رژیم غاصب در فرانسه که افشا کرد و تبرئه شد) وقت مناسبی باشد. و باند نفوذیهای درز دهنده اظهارات ضدامنیتی او(که به تصریح وی شامل نظرات کارشناسی اش بوده!!) جای خود دارد ولی هرگز نباید موجب آن شود که از لایه‌های پیچیده‌تر ماجرا غفلت کنیم 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 🔴📢 اینجا فریاد انقلاب اسلامی
🔴📢زندگی بر دهانه آتشفشان 🔴📢در ستایش انقلاب اسلامی [صفحه 2⃣ از 2⃣] تنها بازخوانی محققانه سلوک سیاسی-اجتماعی مطهری است که از تصویرسازی های تحریف شده در مورد مطهری پیش گیری خواهد کرد. چه اینکه این روزها تلاش هایی صورت گرفته برای مصادره یا تحریف مطهری؛ نمونه اگر بخواهید خاطرات (همان ) که توسط و با پول بیت المال مسلمین در داخل چاپ شد و در آن مطهری را تلویحا درباری نامیدند و بلکه درباری شدن امثال نصر(که پدرش درباری بود) را به توصیه او دانستند! یا چنان که در مهرنامه و سیاست نامه خواست تصویری و به سان از مطهری ارائه دهد و او را که اسوه انقلابیون بود، در مقابل آنان جا بزند! برداشت های آکنده از زمان پریشی و تحریف، چونان که در یادداشت های پراکنده امثال می بینیم نیز نسبت روشنی با حقیقت مطهری ندارد و لذا تلاش نافرجام دوستانش در برای جا زدن مطهری در زمره حلقه ، نیز ناروا و بیراه است(چه اینکه جناب جعفریان خود بهتر می داند مطهری با کدامین انگیزه و با کدامین شرط و شروط که همه در خدمت به سربازان نهضت امام بود، حضور موقت در دارالتبلیغ را پذیرفت) مطهری اما برخلاف بافته های اغیار، نه چونان شریعتی و بازرگان التقاطی است و نه آنچنان که نصر و سایر درباریان به دروغ در پی القای آنند، درباری است! و نه آنچنان که آرزومندند و تلاش مذبوحانه شان را در این جهت بکار بسته اند، اعتدالی است! اسوه های اعتدالی ها نه امثال مطهری که به حق کسانی مانند است. کسی که از ابتدای نهضت امام تا پایان، سیاست یک به نعل و یکی به میخ را در پیش گرفته بود و آنچنان می نمایاند که نبود و آنچنان بود که نمی نمود! همین است که شریعتمداری و نهضت آزادی هر دو در آستانه پیروزی بر طبل تفرقه در صفوفق انقلابیون کوفتند و به بهانه حفظ قانون اساسی مشروطه، آخرین تلاش ها را برای حفظ سلطنت و شاه به کار بستند! مطهری صریح بود، گرچه در ترویج حق، راه تعامل را نمی بست و با پیروان مکاتب باطل گاه ساعتها وقت گرنمایه به گفت و گو خرج می نمود اما، او کسی نبود که پیشه کند و به اقتضای منافع شخصی یا باندی، از حق گویی کوتاه بیاید. این بود که در کارنامه مطهری، همواره مواجهه های جدی با جریان های فکری مختلف را می بینیم؛ گاه با پورداوود(از بانیان باستان گرایی در دوران جدید) سینه به سینه می شد، گاه دست رد بر سینه مجاهدین می کوفت، گاه در دل دانشگاه تهران با و به محاجه می نشست، گاه شلاق بیداری بر فرق فرقان بدلی می زد و گاهی دیگر به زهدفروشی و انحراف آشکار امثال خرده می گرفت. مخالفت با (معلم پرشور خراسانی که خود مطهری در مشهوریتش نقش اساسی داشت) را اگر تکلیف می دانست، دریغ نمی کرد؛ حتی اگر طرفداران متعصب شریعتی تا مرز دشمنی با او پیش بروند. بازرگان و نهضت آزادی اما، پیچیده ترین جریانی بود که مطهری در آخرین روزهای زندگانی در تدارک جدا کردن راهش از آنها بود. همو البته در بدو ورود امام به تهران و در جابجا کردن محل سکونت امام، سیلی های سختی به فرزندان معنوی نهضت آزادی زده بود اما فرزندان فکری شریعتی فرصت برای تمام کردن این پروژه دشوار را به او ندادند و مطهری آخرین برگ دفتر عمرش را به خط خون امضا کرد. مطهری نه ربطی به درباری ها دارد، نه رابطه ای با التقاطی ها دارد، نه نسبتی با اعتدالی ها! مطهری مطهر است و این است که او را به حق باید اسوه دانست. اسوه ای که علی رغم تأکید امام بر آثار نابش، و علی رغم تصریحات رهبری حکیم انقلاب اسلامی، هنوز که هنوز است در زادگاه فکری خویش (حوزه مقدسه) گمنام و غریب است. شاید بتوان برای قصور و تقصیر برخی متولیان حوزوی در چهار دهه گذشته در محجوریت آثار این شهید در حوزه، توجیهی آورد اما حتما هرگز نمی توان از قصور و تقصیر جریان انقلابی حوزه در بازخوانی مشرب فکری و سلوک سیاسی شهید مطهری، به آسانی درگذشت. روزگار غربت این روزهای جریان انقلابی حوزه، حاصل بی مهری به اسوه هایی است که بازخوانی زندگانی شان، چونان شمشیری بران، و را یکجا کنار خواهد زد و شعار انقلاب اسلامی و آرمان و منویات رهبری را به عینیت نزدیک تر خواهد کرد. این روزهای بیش از هر زمان دیگری به مطهری نیازمندیم؛ آنکه به حق و پرچمدار و نماد است. 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 🔴📢 اینجا فریاد انقلاب اسلامی است 🔻 با فوروارد کردن مطالب کانال، را به دوستانتان معرفی کنید . 🎋🌹 🌹☘🌺🌹🌿🍁🌸🌹🌼 https://eitaa.com/mesagh @mesagh 🌴🌴🌴 🗳 👈لطفا منتشرکنید
توئیت لاریجانی و یک چالش! آقای لاریجانی، شجاع باشد و نام را ! 🔹علی لاریجانی: کسانی که پیروزی خود را در کاهش مشارکت مردم در انتخابات می‌بینند و بزرگترین هراس‌شان حضور مردم پای صندوق‌هاست؛ هرچه باشند نیستند! شجاع باشید و بگویید: اگر مردم بیایند؛ ما شکست خواهیم خورد. 🔶حاشیه تا جایی که تاریخ به یاد می‌آورد، این اعتدالیها بوده‌اند که بدلیل و محاسبه سبد رأی سنتی قلیل خود، همواره روی کاهش مشارکت و مشارکت حداقلی، حساب باز می‌کرده‌اند! ▫️رهبر معظم انقلاب اسلامی، در دیدار با جمعی از حوزویان(۸۸/۴/۳۰) به نقل خاطره جالبی پیرامون اصرار برخی سیاسیون به می‌پردازند. به نقل یکی از حضار، رهبری در مقام دفاع از عدم تغییر رویه‌سیاسی خود نسبت به ضرورت مشارکت حداکثری، تأکید داشتند: من نه‌تنها در این انتخابات بلکه در گذشته هم معتقد و مُصر بر مشارکت حداکثری مردم در امور از جمله مشارکت حداکثری در انتخابات بودم. ایشان استناد کردند به اختلاف دیدگاهی که بر سر این قبیل موارد با برخی از آقایان داشته‌اند و در جلسات متعدد روی آن بحث کرده‌اند؛ برای مثال اشاره کردند ظاهراً به دوره‌ی دوم انتخاب آقای خاتمی و گفتند: من مثل سابق، اعتقادم این بود که باید مشارکت بالا باشد و بر آن اصرار داشتم، اما برخی از آقایان همیشه با آن مخالف بودند و معتقد بودند که لازم نیست مشارکت مردم در انتخابات بالا باشد؛اگر ده دوازده میلیون هم شرکت کنند رئیس‌جمهور مورد نظر ما انتخاب می‌شود! #
حمله گازانبری لاریجانی به جلیلی! جهت اطلاع آقای لاریجانی باید عرض شود که: نتیجه شده همین وضع اسف‌بار اقتصادی که می‌بینیم! آیا مقصر شرایط امروز که کارد را به استخوان مردم رسانده، عاملی غیر از و بوده است؟ اجمالا باید تاکید شود که رهبری معظم انقلاب اسلامی، را مصداق کسانی دانستند که کشور را به لبه پرتگاه بردند و مرتکب شدند! از مشاور رهبری که داعیه‌دار پیروی از ایشان است، بعید بود که بیانات ایشان را علنا در مدار قرار دهد و در مورد ضربه به نظام، جای شهید و جلاد را عوض کند! ضمنا! آقای برادر لاریجانی جان! ۱. ۲. ۳. شوخی گرفتن سرنوشت مردم ۴. مواضع خطرناک ۵. یار کمکی و این قبیل تعابیر؛ مصداق و است! اگر طرفداران شما مرتکب چنین خبطی شوند، مردم به حساب میزان دانایی و ادبیات رادیکال شان می‌گذارند اما وقتی یک کاندیدا آنهم با ادعای اعتدالگرایی، بخواهد خودش و برچسب به کاندیدای دیگر باشد، بسیار برای مردم منزجر کننده است؛ اصلا جذاب نیست! یا مشاوران رسانه‌ای رادیکال‌ را عوض کنید یا روش تان را! قبلا این بیراهه را پیموده؛ و ره به جایی نمی‌برد! راستی! جنابعالی که مدعی مدیریت و تدبیر هستید، بجای نفی دیگران، برنامه و طرح ایجابی خودتان را بیان کنید! رأی سلبی در این دوره، چندان نمی‌تواند دستگیر کسی باشد؛ حتی برنامه صرف هم کافی نیست! مردم در این دوره فقط به برنامه با پشتوانه کارنامه رأی خواهند داد.
هدایت شده از mesaghمیثاق
زندگی بر دهانه آتشفشان در ستایش انقلاب اسلامی [صفحه ۲ از ۲] تنها بازخوانی محققانه سلوک سیاسی-اجتماعی مطهری است که از تصویرسازی های تحریف شده در مورد مطهری پیش گیری خواهد کرد. چه اینکه این روزها تلاش هایی صورت گرفته برای مصادره یا تحریف مطهری؛ نمونه اگر بخواهید خاطرات (همان ) که توسط و با پول بیت المال مسلمین در داخل چاپ شد و در آن مطهری را تلویحا درباری نامیدند و بلکه درباری شدن امثال نصر(که پدرش درباری بود) را به توصیه او دانستند! یا چنان که در مهرنامه و سیاست نامه خواست تصویری و به سان از مطهری ارائه دهد و او را که اسوه انقلابیون بود، در مقابل آنان جا بزند! برداشت های آکنده از زمان پریشی و تحریف، چونان که در یادداشت های پراکنده امثال می بینیم نیز نسبت روشنی با حقیقت مطهری ندارد و لذا تلاش نافرجام دوستانش در برای جا زدن مطهری در زمره حلقه ، نیز ناروا و بیراه است(چه اینکه جناب جعفریان خود بهتر می داند مطهری با کدامین انگیزه و با کدامین شرط و شروط که همه در خدمت به سربازان نهضت امام بود، حضور موقت در دارالتبلیغ را پذیرفت) مطهری اما برخلاف بافته های اغیار، نه چونان شریعتی و بازرگان التقاطی است و نه آنچنان که نصر و سایر درباریان به دروغ در پی القای آنند، درباری است! و نه آنچنان که آرزومندند و تلاش مذبوحانه شان را در این جهت بکار بسته اند، اعتدالی است! اسوه های اعتدالی ها نه امثال مطهری که به حق کسانی مانند است. کسی که از ابتدای نهضت امام تا پایان، سیاست یک به نعل و یکی به میخ را در پیش گرفته بود و آنچنان می نمایاند که نبود و آنچنان بود که نمی نمود! همین است که شریعتمداری و نهضت آزادی هر دو در آستانه پیروزی بر طبل تفرقه در صفوفق انقلابیون کوفتند و به بهانه حفظ قانون اساسی مشروطه، آخرین تلاش ها را برای حفظ سلطنت و شاه به کار بستند! مطهری صریح بود، گرچه در ترویج حق، راه تعامل را نمی بست و با پیروان مکاتب باطل گاه ساعتها وقت گرنمایه به گفت و گو خرج می نمود اما، او کسی نبود که پیشه کند و به اقتضای منافع شخصی یا باندی، از حق گویی کوتاه بیاید. این بود که در کارنامه مطهری، همواره مواجهه های جدی با جریان های فکری مختلف را می بینیم؛ گاه با پورداوود(از بانیان باستان گرایی در دوران جدید) سینه به سینه می شد، گاه دست رد بر سینه مجاهدین می کوفت، گاه در دل دانشگاه تهران با و به محاجه می نشست، گاه شلاق بیداری بر فرق فرقان بدلی می زد و گاهی دیگر به زهدفروشی و انحراف آشکار امثال خرده می گرفت. مخالفت با (معلم پرشور خراسانی که خود مطهری در مشهوریتش نقش اساسی داشت) را اگر تکلیف می دانست، دریغ نمی کرد؛ حتی اگر طرفداران متعصب شریعتی تا مرز دشمنی با او پیش بروند. بازرگان و نهضت آزادی اما، پیچیده ترین جریانی بود که مطهری در آخرین روزهای زندگانی در تدارک جدا کردن راهش از آنها بود. همو البته در بدو ورود امام به تهران و در جابجا کردن محل سکونت امام، سیلی های سختی به فرزندان معنوی نهضت آزادی زده بود اما فرزندان فکری شریعتی فرصت برای تمام کردن این پروژه دشوار را به او ندادند و مطهری آخرین برگ دفتر عمرش را به خط خون امضا کرد. مطهری نه ربطی به درباری ها دارد، نه رابطه ای با التقاطی ها دارد، نه نسبتی با اعتدالی ها! مطهری مطهر است و این است که او را به حق باید اسوه دانست. اسوه ای که علی رغم تأکید امام بر آثار نابش، و علی رغم تصریحات رهبری حکیم انقلاب اسلامی، هنوز که هنوز است در زادگاه فکری خویش (حوزه مقدسه) گمنام و غریب است. شاید بتوان برای قصور و تقصیر برخی متولیان حوزوی در چهار دهه گذشته در محجوریت آثار این شهید در حوزه، توجیهی آورد اما حتما هرگز نمی توان از قصور و تقصیر جریان انقلابی حوزه در بازخوانی مشرب فکری و سلوک سیاسی شهید مطهری، به آسانی درگذشت. روزگار غربت این روزهای جریان انقلابی حوزه، حاصل بی مهری به اسوه هایی است که بازخوانی زندگانی شان، چونان شمشیری بران، و را یکجا کنار خواهد زد و شعار انقلاب اسلامی و آرمان و منویات رهبری را به عینیت نزدیک تر خواهد کرد. این روزهای بیش از هر زمان دیگری به مطهری نیازمندیم؛ آنکه به حق و پرچمدار و نماد است.