eitaa logo
#کانال_میثاق♥🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ♥mesahg@🇮🇷🇮🇷🇮🇷
1.2هزار دنبال‌کننده
185.6هزار عکس
167.6هزار ویدیو
1.9هزار فایل
استقرار اسلام اصیل، دفاع از انقلاب اسلامی وحفظ ارزش های آن تااستقرار عدل و قسطmesahg@
مشاهده در ایتا
دانلود
توحید نظری و عملی ۵.mp3
11.73M
⭕ توحید نظری و عملی/از مکتب مصباح تا مکتب قاسم (بخش5️⃣): "سیاست توحیدی" "توحید سیاسی" انتخاب یزیدی یا امام حسینی!؟ بصیرت تنها نجات برای انتخاب درست استاد
32.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
توحید نظری و عملی /از مکتب مصباح تا مکتب ق.اسم(بخش6️⃣) : "مکتب توحیدی، توحید نظامی" دموکراسی خدا، دموکراسی "توحیدی" است. استاد
27.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
توحید نظری و عملی از مکتب مصباح تا مکتب قاسم (بخش7️⃣): توحید نظری و عملی حاج قاسم و انقلابی استاد
توحید نظری و عملی ۶.mp3
13.2M
توحید نظری و عملی /از مکتب مصباح تا مکتب ق.اسم(بخش6️⃣) : "مکتب توحیدی، توحید نظامی" دموکراسی خدا، دموکراسی "توحیدی" است. استاد
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️ارکان انقلاب اسلامی (بخش اول) 🔶نویسندگان بسیاری تاکنون در داخل و خارج از کشور در رابطه با قلم‌فرسایی کرده و مجموعه‌ای گسترده از نوشته‌ها درباره‌ی انقلاب شکل داده‌اند. اما فاصله‌ی زیاد بسیاری از این مکتوبات با واقعیت و ماهیت انقلاب اسلامی و عدم تجانس و حتی وجود تعارض میان خیلی از این آثار، نیاز به و از خلال و را ضروری می‌سازد.  🔷براى شکل گیرى هر ، و مورد نیاز است، که بدون حضور و دخالت هر یک از آن‌ها به معنای حقیقی و کامل کلمه شکل نمی‌گیرد، و تحقق خارجی نخواهد یافت. این ، که عناصر موجده‌ی انقلاب هستند، نامیده می‌شوند. این عناصر عبارت‌اند از که همان و است که انقلاب بر پایه‌ی آن استوار مى گردد و نیز یکى و دیگرى . هرگاه این در کنار هم قرار گیرند و داشته باشند، شکل مى گیرد و واقعیت خارجی می‌یابد. بدیهى است هر چه قوت این سه رکن بیشتر باشد، سرعت شکل گیرى و پیروزى انقلاب نیز بیشتر خواهد بود. در ادامه، به بررسی از دیدگاه می‌پردازیم. 💠الف. مکتب اسلام (۱) 🔷 بر پایه‌ی و استوار است. تفسیر انسان، تفسیر تاریخ، تحلیل حوادث حال و گذشته و آینده، تفسیر طبیعت، تبیین همه‌ی علایقى که انسان را با دنیاى بیرون از وجود او، یعنى جهان، اشیا و انسان‌ها مرتبط مى کند و نیز فهم و درک آدمى از وجود خود و خلاصه همه‌ی چیزهایى که نظام ارزشى جامعه را مى سازد و آن را بر اداره‌ی مطلوب خود قادر مى سازد، از این ریشه و مایه مى گیرد و منشعب مى شود. [بیانات در مجمع عمومی سازمان ملل، ۶۶/۶/۳] 🔷نظر به اینکه دو برداشت انحرافى و متضاد از اسلام در جامعه وجود داشت، که یکى فهم کوته نظرانه، تعصب آمیز و متحجّرانه و دیگرى برداشت متجددانه و تساهل آمیز، برداشت صحیح را با نام معرفى می‌کنند. مقام معظم رهبرى در این باره مى فرماید: «در ، ، جایگزین اسلام خرافه و بدعت؛ ، جایگزین اسلام قعود و اسارت و ذلت؛ ، جایگزین اسلام التقاط و جهالت؛ ، جایگزین اسلام دنیاپرستى یا رهبانیت؛ ، جایگزین اسلام تحجّر و غفلت؛ و ، جایگزین اسلام بى بندوبارى و بى تفاوتى؛ ، جایگزین اسلام بى‌حالى و افسردگى؛ ، جایگزین اسلام تشریفاتى و بى خاصیت؛ ، جایگزین اسلام بازیچه ی دست قدرت ها و خلاصه (ص) جایگزین اسلام آمریکایى گردید». [بیانات، ۶۹/۳/۱۰] 🔷اساسى ترین مبناى و ، به معنى اعتقاد به وجود خدا و قدرت غیبى او و حاکمیت علم، قدرت، عزت، جلال، جمال مطلق، اراده و مشیّت او بر هستى است، [بیانات، ۷۷/۱۰/۲۲] و همه‌ی امور دیگر به نحوى از انحاء به باز مى گردند. یکى از نکات برجسته و قابل توجه در زمینه‌ی این بود که شد و به همین جهت امورى نظیر ، ، پیروى از انسان باتقوا و عادل، بیزارى از ظلم و ظالم، و همبستگى، و... در متن این قرار گرفت و خمیرمایه‌ی حرکت انقلابى مردم شد و پیروزى را براى مردم به ارمغان آورد. [بیانات، ۶۴/۴/۱۴] منبع: پرسمان
هدایت شده از mesaghمیثاق
توحید نظری و عملی ٩.mp3
8.3M
توحید نظری و عملی /از مکتب مصباح تا مکتب ق.اسم(بخش9️⃣) : س.ل... جهانی فراتر از چگوارا /شهید س.ل.ی.م.ا.نی مرد میدان همیشه ی تاریخ استاد
هدایت شده از mesaghمیثاق
توحید نظری و عملی ١٠.mp3
14.06M
توحید نظری و عملی/از مکتب مصباح تا مکتب ق.ا.س.م(بخش دهم) : ابزار سنجش - خداوند با هیچکسی عهد اُخوّت نبسته! استاد
هدایت شده از mesaghمیثاق
🔴 ‏هر چه جلوتر می‌رویم و مسائل جدید پیش می‌آید نیاز به گفتن از ‎، ‎، ‎، ‎، ‎ و ‎ و نوشتن از ‎ و نفی طبقات اقتصادی و اجتماعی،جزو ضروری‌ترین تبیین‌هاست. باید گفت، تکرارکرد، عمیق گفت و بلند خواند. بی‌تعارف؛ نیازهای اساسی جامعه اینهاست. 🔹امروز فوری‌ترین مسائل و جدی‌ترین نیاز جمهوری اسلامی، تبیین و تکرار این مفاهیم و اصول است. 🔸اینکه در هر کدام‌ چقدر پیش رفته‌ایم، کجا عقب‌مانده‌ایم، چرا عقب‌مانده‌ایم، چه باید کرد و راه‌حل‌ها چیست؟ 🔹امروز بازتکرارِ آن مسائلی که دشمن نگذاشت شهیدان بهشتی و مطهری برای جامعه تکمیل کنند، بگویند و نظام سازی کنند و بر مبنای آنها کادرپروری کنند جزو اقدامات اساسی است. 🔸بازخوانی طرح کلی جامعه اسلامی شهید بهشتی، طرح کلی اندیشه اسلامی آیت‌الله خامنه‌ای و توحید در جهان‌بینی و ایدئولوژی شهید مطهری یک وظیفه اساسی برای همه مبلغین و نویسندگان و متفکرین است. 🔹رجوع به آن اندیشه‌ها، ارتجاع نیست بلکه بازگشت به سنت و افکار رهبران انقلاب است! همان افکاری که سالهاست در بسیج و هیئت و مسجد و حوزه و دانشگاه دیده نمی‌شود. باید بازخوانی و تکمیل کرد و آن خط را ادامه داد. 🔸من را اینگونه می‌فهمم و این کار را عمیق‌تر از هرکاری می‌دانم. ✅ :
هدایت شده از mesaghمیثاق
🔴 علت اصلی در جامعه چیست؟ 🔹درباره علل دین گریزی درجامعه و شرک به خداوند متعال و اندیشه مادی گرا(ماتریالیسم) می توان به مسائل و زمینه های مختلفی اشاره کرد. می توان ده ها دلیل اخلاقی، معرفتی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی ردیف کرد اما یکی از عوامل را می توان عامل محوری در این زمینه معرفی کرد. آن عامل کدام است؟ 🔸آیت الله خامنه ای در جلسات «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» (سال 53)، در شرح «توحید» به این موضوع اشاره می کند. چرا شرک در جوامع وجود دارد و دلیل گرایش انسان ها در طول تاریخ به شرک و بی اعتقادی به ماوراء غیب چه بود؟ چرا انسان ها به بی دینی روی آورده اند؟ 🔹اگرچه شاید بخشی از مشرکین برای نفی توحید، به استدلالهای شبه فلسفی و منطقی و عقلانی چنگ بزنند اما هیچکدام نتوانسته اند دلیل و منطق و استدلال متقنی برای اینکه بگویند «خدا وجود ندارد» ارائه کنند. در هیچ مقطعی از تاریخ نتوانسته اند استدلالی برای «نفی وجود خدا» ارائه کنند. دلایلشان معمولاً این بود: «من ندیدم»، «برای من اثبات نشد»، «کسی دلیل قانع کننده ای به من ارائه نکرد» و ... ! 🔸پس دلیل فلسفی، عقلی و منطقی برای نفی توحید وجود نداشته و ندارد. در عمل اما آنچه منجر به بی دینی و نفی اعتقادات دینی انجامیده این بود که آنان، دین و اعتقادات ماوراء غیب را در موضوع مدیریت جامعه، حل مشکلات بشر، مقابله با ظلم و جور و تبعیض و بی عدالتی بی تأثیر می دانستند. آنان می گفتند این دین وقتی نمی تواند مشکلات جامعه را حل کند، وقتی توان مبارزه با ظلم ظالمان و سرمایه داران زالوصفت ندارد، وقتی نمی تواند عدالت را در جامعه برقرار کند، به درد نمی خورد! 🔺بدین ترتیب، مهم ترین عامل شرک در جامعه و دین گریزی مردم، ناکارآمدی این دین در رفع ظلم ها و تبعیض ها و برقراری عدالت بوده است. 🔹دلیل اصلی که رنسانس در اروپا شکل گرفت و دین و اعتقادات به غیب کنار گذاشته شد و بی دینی و الحاد نهادینه شد و بعدها این بی دینی و الحاد به فلسفه و علوم انسانی و اخلاق و ... سرایت کرد و به سبک زندگی بی دینی و فروپاشی دین و نهاد خانواده انجامید همین بود! مردم در اروپا، در قرون وسطی، گرفتاری ها و مشکلات عدیده و فساد و تبعیض و ظلم هایی را در جامعه خود می دیدند که دین مسیحیت و علمای مسیحی برای آن وضعیت، هیچ برنامه ای ندارد بلکه مروج آن شرایط است و خود در بوجود آمدن آن شرایط نقش مستقیم داشته است! 🔸اگر امروز وضعیت دین داری در جامعه خطرناک شده؛ اگر دین گریزی افزایش یافته؛ اگر دختر جوان ما گرایشی به حجاب ندارد؛ اگر پسر جوان ما گرایش به دین ندارد یا بگوییم کمرنگ شده، علت را کجا باید بجوئیم؟ کجا را باید نشانه برویم؟ کجاها را باید اصلاح کنیم؟ 🔹دلیل اصلی دین گریزی در جامعه امروز ایرانی همین است که خیلی از مردم و جوانان، دین و علمای دین و سردمداران دین و مسئولین نظام که همه شخصیت های روحانی و دینی هستند را در رفع مشکلات جامعه و تحقق عدالت و رفع تبعیض ها و فاصله های طبقاتی، موثر و کارآمد نمی بینند. بله عوامل دیگری از جمله تهاجم فرهنگی و رسانه ای دشمن به مفاهیم دینی بی تأثیر هم نیست. اما این مسئله اصلی نیست. 🔸ممکن است کسی بگوید رسانه ها، دین و نظام دینی را ناکارآمد جلوه می دهند. بله نقش اصلی رسانه های دشمن همین است اما آیا واقعاً نگرش امروز مردم در بحث ناکارآمدی ها فقط به رسانه های دشمن بر میگردد یا واقعیات امروز کشور و دولت ها و مجالس و مدیران این نگرش را بوجود آورده؟ 🔻در چنین شرایطی وظیفه مؤمنین حقیقی به اسلام ناب چیست؟ دفاع از وضع موجود؟ توجیه وضع موجود؟ پرداختن به امور فرعی؟ خیر. 🔹متأسفانه برخی برای خودشان یک دسته بندی از مسائل انجام داده اند از مسائل فرهنگی و اقتصادی و بعد می گویند مسائل فرهنگی مهم تر است و ...! در حالیکه اساساً تعریف این عزیزان از فرهنگ و کار فرهنگی اشتباه است. اگر فرهنگ یعنی مجموعه ای از عقاید و باورها و ارزش ها و بایدها و نبایدها و آداب و رسوم؛ پس بدانید مهم ترین این عقاید و باورها و ارزش ها، مفهوم والای و است آن هم توحیدی که آیت الله خامنه ای و شهیدان بهشتی و مطهری تعریفش می کنند نه صرفاً تعاریف کلامی و فلسفی! توحیدی که اگر بر جامعه حاکم باشد دیگر جامعه اسلامی طبقه طبقه نیست! دیگر تبعیض و ظلم نیست! 🔹فکر می کنند مهمترین مسئله فرهنگ، حجاب است و مسائل اخلاقی و جنسی و ...! در حالیکه مسئله اصلی تحقق آن توحید و عدالت است. 🔸علی کل حال؛ ما معتقدیم «اسلامِ بی تفاوت نسبت به دردهای جامعه» و «اسلام سکوت و انفعال»با و «اسلام مبارزه و جهاد» بسیار فاصله دارد و جدال «اسلام ناب محمدی» با «اسلام آمریکایی» و سکولاریسم پنهان بسیار ظریف و پنهان است! «اسلام ناب» اگر چنانچه به آن عمل شود؛ اگر درست تبیین و معرفی شود چاره حل مشکلات کشور است. https://eitaa.com/mesagh @mes
هدایت شده از mesaghمیثاق
بر اساس فلسفه غربی شکل گرفته بود که با تبیین به یک وحدت لیبرالی جهانی برسد ✍ ولی نظام هستی بر استوار بوده و در این وادی با آمدن بینه و تقسیم نفوس انسانی به دو کلان گروهِ حق و باطل،دروغِ صلح پایدارغربی با اختلاف درجوامع بشری، افشا خواهد شد
⭕️امام علی (ع) در خطبه ۱۰۸ در باب توحید با چه براهینی به اثبات خداوند می‌پردازد؟ 🔹 (ع) در آغاز خطبه ۱۰۸ «نهج البلاغه»، به سراغ حمد و ستايش پروردگار و ذكر جمال و جلال او و براهين ذات مقدّسش مى رود. در عباراتى كوتاه و زيبا و دلنشين، به اشاره مى كند. نخست مى فرمايد: «الْحَمْدُللهِ الْمُتَجَلِّي لِخَلْقِهِ بِخَلْقِهِ؛ ستايش مخصوص خداوندى است كه با خود، بر انسان ها تجلى كرده است!». و اين، در واقع اشاره به است كه در جاى جاى آمده است. گاه دست انسان را مى گيرد و به آسمان ها مى برد و سيّارات و ثوابت و كهكشان هاى با عظمت را به او نشان مى دهد و گاه به اعماق اتم مى كشاند و ساختمان شگفت انگيز آن را به انسان ارائه مى دهد. گاه عجايب خلقت پرندگان، گاه شگفتى هاى جهانِ حيوانات و جانداران، گاه اسرار آفرينش نباتات، گاه عجايب اعماق درياها. آرى، به وسيله ، را به خلقش نشان داده است و اين، داستان عجيب و طولانى دارد كه هرگز تمام نمى شود. 🔹از يك سو، هر قدر در بينديشيم، به جايى نمى رسيم و از سويى ديگر، در آنها و حاكم بر آنها. از تفسير بالا روشن شد كه خلق در «لِخَلْقِهِ» اشاره به انسان ها است و در «بِخَلْقِهِ» اشاره به تمامى مخلوقات است. يكى خاص، و ديگرى عام است. سپس در ادامه اين سخن، اشاره به مى كند و مى فرمايد: «وَ الظَّاهِرِ لِقُلُوبِهِمْ بِحُجَّتِهِ؛ خداوندى كه با و دليل خود، بر قلب بندگان آشكار شده است!». چه حجّتى از اين بالاتر كه وقتى انسان به قلب و روح خود باز مى گردد، بانگ توحيد و را از هر گوشه آن مى شنود و به همين دليل، هر قدر شياطين در انكار ذات پاكش بكوشند و براى منحرف ساختن بندگان تلاش كنند، هنگامى كه فشارها برچيده شد، و ابرهاى ظلمانى وساوس شيطانى كنار رود، تجلّى مى كند و باز انسان به سوى خدا بر مى گردد. 🔹در سومين جمله، اشاره به دليل سومى مى كند كه مى توان آن را نام نهاد. مى فرمايد: «خَلَقَ الْخَلْقَ مِنْ غَيْرِ رَوِيَّةٍ، إِذْ كَانَتِ الرَّوِيَّاتُ لاَ تَلِيقُ إِلَّا بِذوِي الضَّمَائِرِ [۱]، وَ لَيْسَ بِذِي ضَمِيرٍ فِي نَفْسِهِ؛ را بدون نياز به فكر و انديشه آفريد؛ چرا كه انديشه مخصوص كسانى است كه داراى روح و ضمير باطن هستند و او چنين نيست!)». مى دانيم تمام مصنوعات انسانى بازگشت به تفكّر و برنامه ريزى و نقشه كشى هاى قبلى مى كند و اين تفكّر و برنامه ريزى نيز بازگشت به مخلوقات و مصنوعات جهان آفرينش دارد. يعنى هر چه انسان مى سازد، شبيه و مانندى براى آن در جهان خلقت ديده؛ و گاه اَشكال مخلوقات گوناگون را به هم تركيب مى كند و از آن چيزى درست مى كند؛ صنعت كشتى را از مرغان دريايى، و هواپيما را از خلقت پرندگان، و مراكب ديگر را از مراكب صحرايى آموخته است. بنابراين، اوّلا در مصنوعات خود نياز به انديشه و تفكّر دارد و ثانياً نياز به پيروى و تقليد و الگو گرفتن از موجودات اطراف خويش. 🔹آن كس كه تمام افعالش است، نه انديشه اى لازم دارد و نه الگويى، تنها . امروز ثابت شده است كه تنها در روى كره زمين ميليونها نوع گياه و حيوان و حشره وجود دارد كه هنوز بسيارى از آنها كه در اعماق درياها و يا در قلب جنگلها و يا درون كويرهاى دوردست و يا مناطق قطبى زندگى مى كنند، براى انسان كشف نشده است؛ آفريده هايى با شگفتى هاى حيرت انگيز و طرز زندگى كاملا متفاوت و ساختمان و تركيب بندى بسيار حساب شده. تمام اينها، است و ابداع او يكى از دلايل وجود و علم و قدرت است. گذشته از همه اينها، مصنوعات بشرى با گذشت قرنها و استفاده كردن از تجربه هاى ديگران تكامل مى يابد؛ در حالى كه چنين نيست و اگر روند تكاملى داشته باشند، از درون خود آن مخلوق سرچشمه مى گيرد، نه با تجربه جديد. پی نوشت: [۱] «ضمائر» جمع «ضمير» از مادّه «ضمور» (بر وزن قبول) گرفته شده، كه در اصل به معناى لاغر و باريك شدن است و از آنجا كه اسرار درون انسان نيز باريك و دقيق است، واژه ضمير به باطن انسان اطلاق شده است. 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، چ اول‏، ج ۴، ص ۵۰۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اعتقاد به توحيد از ديدگاه قرآن چه آثار و فوايدی دارد؟ (بخش اول) 🔹اعتقاد به يكى از اصول دين اسلام به شمار می رود، و اين توحيد نه تنها در دين اسلام يك مسأله مهم است، بلكه اين اصل رشته پيوند بين تمام اديان آسمانی است، به طوری كه اولين دعوت انبياء الهی به اين اصل بوده است و تا آخر هم همه دستورات و قوانين دينى، آميخته و مُبتنی بر اين اصل می‌باشد و اينكه اگر كسی اعتقاد به خداوند متعال نداشته باشد، نميتوان او را ديندار يا مسلمان ناميد پس اعتقاد به چنين اصلی نمی تواند بدون آثار باشد، بلكه سرمنشأ تمام خيرات و آثار نيك است. همچنانكه پيامبر گرامی اسلام (ص) هم رستگاری انسان را در گرو اعتقاد به توحيد قرار داده است. «قولوا لا اله الاّ اللهُ تُفلِحوا» (بگوييد خدایی جز پروردگار يگانه نيست تا رستگار شويد). 🔹قبل از بيان آثار توحيد لازم به ذكر است كه «توحيد اقسامی دارد: توحید ذاتی، توحید صفاتی، توحید در خالقیت، توحید استقلالی،  توحید در ربوبیت و توحید در عبادت تقسیم می‌شود». [۱] وقتی بحث از توحيد ميكنيم، منظورمان توحيد در تمام مراتب فوق می باشد. همانطور كه از آيات و روايات بدست می آيد، اعتقاد به دارای آثار فراوانی می باشد كه نمى توان همه آنها را بيان كرد، و به همين خاطر ما تنها به گوشه ای از آن آثار اشاره می كنيم. آثار اعتقاد به توحيد، به آثار فردی، و اجتماعی تقسيم می شوند كه هر يك دارای اقسامی هستند از جمله: 💠ايجاد تعهّد اخلاقی و انسانی در مقابل وظايف و تكاليف 🔹يك خداشناس واقعی، خود را در مقابل قوانين و تكاليف الهی، ملتزم به اطاعت و عمل ميداند؛ چون از آنجايی كه يكى از اقسام توحيد، همان توحيد در اطاعت است، و توحيد در اطاعت يعنى اينكه انسان فقط بايد از خدای يگانه اطاعت كند، و از اطاعت طاغوت و ديگران پرهيز كند، قرآن كريم می فرمايد: «ان اعبُدوا اللهَ واجتَنبوا الطاغوت»؛ يعنى بندگی خدا را بكنيد و از طاغوت پرهيز كنيد. 🔹پس يك موحّد واقعی، هميشه در پی انجام كارهاى نيك است و به دنبال كارهاى بد و خلاف شرع نخواهد رفت؛ زيرا يك انگيزه درونی برای پرهيز از ارتكاب اعمال زشت دارد و آن انگيزه همان اطاعت خدای يگانه است، و او مى داند كه اگر به دنبال انجام اعمال زشت برود، از اطاعت خدا خارج می شود و اطاعت غير خدا را می كند، و اين با توحيد در اطاعت منافات دارد، و اين ايجاد تعهد اخلاقی و انسانی در انسان، يك اثر مثبت اجتماعی هم دارد و آن اين است كه ديگر لازم نيست بر سر چنين افرادی يك نگهبان و يا ناظر بگماری، تا مراقب اعمالشان باشد كه مبادا به دنبال كارهاى زشت بروند؛ چون وجود چنين تعهدی مانع از ارتكاب اعمال زشت می باشد، و وقتی كه افراد يك جامعه دارای چنين خصوصيتی شدند، ديگر كمتر نيازی به پليس و دادگاه پيدا می شود. 💠همت بلند [۲] 🔹اعتقاد به توحيد موجب تعالی همت انسان می شود. زيرا وقتی انسان اعتقاد به توحيد پيدا می كند، خودش را در مقابل منبع همه كمالات و  فيض ها مى بيند و سعی می كند خويشتن را به اين مبدأ نزديكتر كند و كارهاى خودش را فقط به خاطر خشنودی و جلب رضايت پروردگار متعال انجام دهد و در اين راه، سختی ها و مرارتها را به راحتی به جان بخرد، زيرا هدفش بزرگ است؛ لذا با اين  هدف انسان  از «حقير بينی» به طرف «عظيم نگری» پيش می رود. ... پی نوشت؛ [۱] ویکی فقه [۲] باهنر، محمد جواد، سخنی چند درباره خداشناسی، انتشارات اسلامی، ص ۱۰۱ منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم
هدایت شده از mesaghمیثاق
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اعتقاد به توحيد از ديدگاه قرآن چه آثار و فوايدی دارد؟ (بخش دوم و پایانی) 💠نوع دوستی [۱] 🔹يكی ديگر از آثار توحيد، است. وقتی كه يك انسان خداشناس در تمام مراتب توحيد به يگانگی خداوند متعال قائل شد، هيچ وقت خواسته های نفسانی خويش را به انجام وظايف و تكاليف محوله از طرف خدا ترجيح نخواهد داد، و هرگز به دنبال خودپرستی يا تعصبات نژادی و قبيله ای، و يا مال و ثروت و زن و فرزند نخواهد بود، و چنين انسانی ديگر عاقبت كارش به تفاخر و خودنمايى و يا تكبر و شهوت‌پرستی و يا سودجويی شخصی منجر نميشود؛ زيرا هدف اين شخص هميشه تأمين خواسته ها و آرزوهای خويش نيست، بلكه برای آسايش ديگران و خدمت به جامعه اقدام می كند، و حتی گاهی مصلحت مردم را بر نفع شخصی خويش ترجيح ميدهد. 💠آزادگی [۲] 🔹كسی كه خدا را يكتا می داند و ايمان دارد كه او بر همه چيز دانا و توانا است و تمام موجودات مخلوق او هستند، هرگز در برابر ديگران به تملّق و چاپلوسی نمی پردازد، و نيرومندترين قدرت ها و شكوه مندترين ثروتها نمی تواند او را به بندگی و كوچكی و كرنش وا دارد، و تنها در پيشگاه خدای يكتاست كه سر به سجده می گذارد و در برابر اوست كه پيشانی بر خاك می نهد. قرآن كريم می فرمايد: «فالهُكُم الهٌ واحد فَله اَسلِمُوا؛ خدای شما خدایی است يكتا، در برابر او تسليم شويد». [حج، ۳۴] 💠همبستگی و وحدت جميع ملتها 🔹اگر افراد يك جامعه بر اين اعتقاد باشند كه تنها خالق و تنها مدبّر امورات و تنها حاكم و سلطان همه مخلوقات، خدای يگانه است، و فقط اوست كه شايسته اطاعت و بندگی است، و تنها او صاحب سرنوشت انسانهاست، در می يابند كه مبدأ همه يكی است، پس نمی تواند مقصد هم يكی نباشد. همچنانكه قرآن كريم می فرمايد: «إِنَّا لِله وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ؛ [بقرة، ۱۵۶] ما مملوک خداییم و یقیناً به سوی او بازمی گردیم». همچنین قرآن كريم در اين رابطه می فرمايد: «انّه لا اله الا انا فاعبدون؛ [انبیاء، ۲۵] خدای شما يكی است و پروردگاری غير از من نيست، پس بندگی مرا كنيد». پس وقتی كه همه به يك خدا معتقد شدند، و همه به دستورات يك خدا عمل كردند، ديگر جايى برای جدایی و اختلاف نمی ماند. و تمام طاغوتها، غرورها و سركشيها و بُخل و حسادتها، غالباً از اينجا سرچشمه می گيرد كه انسان خود را مالك حقيقی اموالى كه در اختيار دارد می پندارد، و يا اگر حكومتی در دایره وسيع يا كوچك در اختيار اوست، خود را مطلق العنان می شمرد، كه اين ديدی شرك‌آلود است و سرچشمه انواع گناهان و مفاسد اجتماعی است. [۳] 💠مساوات و عدالت 🔹در سايه ، همه خداپرستان چاره ای جز پيروى از قانون الهی كه بر اساس حكمت و عدل تنظيم شده ندارند. بديهى است كه پيروى از قانون الهی موجب گسترش عدالت واقعی خواهد شد، و هرگونه ظلم و تجاوز از بين خواهد رفت. در قدرت مطلق در خداوند متمركز شده است. او به همه چيز داناست و همه چيز به او برپاست و فرمان و امر او در سراسر جهان پهناور آفرينش جاریست؛ «هو الحی القيوم... بيده الملك... و هو علی كل شیء قدير... »؛ پس مالکیت مطلق هر چيز به دست خداست. كليه منابع طبيعى، اموال و ثروتها را او پديد آورده است، و صاحب اختيار و دارنده آنها می باشد. اين مواهب الهی برای عموم مردم آفريده شده است، پس بايد همه بندگان خدا از اين مواهب الهی بهره ببرند و اين بهره بردن هم بايد با رعايت اصل عدالت تعيين شده باشد. معرفی منابع جهت مطالعه بيشتر: ۱) پيام قرآن، آية الله مكارم شيرازى، ج۳، ص ۳۵۵ و ۲۸۲ و ۲۸۶ و ۳۷۶. ۲) الله خالق الكون، استاد جعفر الهادی. ۳) راه خداشناسی، آية الله سبحانی. ۴) درسهايی از اصول دين، هيئت تحريريه مؤسسه در راه حق. ۵) سخنی چند درباره خداشناسی، شهيد دكتر محمد جواد باهنر.   پي نوشت ها: [۱] باهنر، محمد جواد، سخنی چند درباره خداشناسی، انتشارات اسلامی، ص ۱۰۱ [۲] درسهايی از اصول دين بحث پيامدهای توحيد، هيئت تحريريه مؤسسه در راه حق، ص ۹۸ [۳] درسهايی از اصول دين، هيئت تحريريه مؤسسه در راه حق، چ پنجم، درس ۱، ص ۹۸ منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️ولادت پیامبر (ص) مبدا برکات‌ 🔹ولادت‌ها مختلف است: یک تولدی است که مبدا خیرات است، مبدا برکات است، مبدا کوبیدن ظالم است، مبدا خاموش شدن آن بتکده‌ها و آتشکده‌هاست، مثل (ص) که گفته شده است که «آتشکده پارس» خاموش شد و کنگره‌های طاق کسری ریخته شد - حالا ریخته شدن و خاموش شدنش با تاریخ، گفته شده - لکن مطالب این است که دو قوه بوده است آن وقت که یکی قوه حکومت جائر بوده است؛ و یکی هم قوای روحانی آتش‌پرست؛ و به آمدن (ص) [این دو قوه شکست‌]؛ تولد ایشان مبدا شکست این دو قوه است. یکی طاق کسری که کنگره‌هایش، کنگره‌های ظالمانه‌اش ریخت. اینکه می‌گویند «انوشیروان عادل» این از اساطیر است! یک مرد ظالم سفاکی بوده است، منتها شاید پیش سلاطین دیگر وقتی گذاشتند، به او گفتند عادل! و الّا کجایش انوشیروانْ عادل بوده است؟! 🔹به تولد رسول اکرم (ص)، این پایه‌ها؛ یعنی مبدا ریختن‌ پایه‌های ظلم و خاموش شدن آتشهای دوگانه‌پرستی و شرک و آتش‌پرستی [فرو ریخت‌]؛ آن دو قوه‌ای که در آن وقت بوده است، با آمدن ایشان هر دو مبدا شکست، این دو اصل؛ یعنی ، در عالم به واسطه رسول اکرم (ص) توحید بسط پیدا کرد و ان شاء الله می‌کند. و اصلًا آمده است، نبی اصلش مبعوث است برای اینکه قدرتمندهایی که به مردم ظلم می‌کنند پایه‌های ظلم آنها را بشکند؛ و این کنگره‌های ظلم که به زحمتِ این بیچاره‌ها، به خون دل این بیچاره‌ها، به استثمار گرفتن این مردم ضعیف، این پایه‌های قصر بالا رفته و کنگره‌هایش کنگره‌هایی بوده است که [پایه‌های ظلم‌] بوده است، آمدن پیغمبر اکرم (ص) برای شکستن این کنگره‌ها و فرو ریختن این پایه‌های ظلم بوده است؛ و از آن طرف، چون بسط توحید است، این جاهایی که مبدا ستایش غیر خدا بود و آتش‌پرستی بوده است، آنها را منهدم کرده است و آتشها را خاموش کرده است. بیانات‌ حضرت‌ امام در جمع ایرانی های مقیم خارج؛ نوفل لوشاتو ۵۷/۰۸/۰۴ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره)
هدایت شده از mesaghمیثاق
💠برای اینکه تحت توجه خاص حضرت (س) قرار بگیرید و امام‌زمان‌عج عنایت خاص به شما کند، دائم سوره را بخوانید و هدیه کنید به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها🥀 (ره) 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 ❤️ فـــــــوروارد ❤️ فراموش نشــــــــــــــــــه 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 👈 👈 @mesagh 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
هدایت شده از mesaghمیثاق
♦️ نـقــطـۀ کـانــونـی تـقــابـل 🔹 خمینی کبیر با زنده کردن یاد خدا و اقامۀ دین تمدن ساز الهی ستون اصلی خیمه‌شب‌بازی تمدن و فرهنگ منحط غربی یعنی الحاد را در هم شکست. 🔸 دشمنی غربی‌ها و نوکران آنان با جمهوری اسلامی ریشه در تضاد بنیادین و ذاتی و ماهوی دارد لذا هرگز نباید آن را به تعارض منافع مادی تقلیل دهیم. 👤 حسین کاوه ✍️ #️⃣ 🆔 @mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺لطفا پس از دیدن این کلیپ تصمیم جدی بگیرید که به هیچ گدای خیابانی به هیچ وجه کمکی نکنید و این کلیپ را منتشر کنید تا با آگاه سازی دیگران کمک های من و شما و دیگران از طریق صندوق های کمیته امداد امام خمینی به دست مستحق واقعی برسد زمینه سازان‌ظهور
هدایت شده از mesaghمیثاق
💢 غربت امام رضا علیه السلام در جامعه علمی و در حوزه علمیه علامه : يكى ديگر از جهات غربت امام رضا عليه السّلام آنست كه: مطالبى بس نفيس و عالى در باب و ذات مقدّس تعالى بيان فرموده است كه در «عيون أخبار الرّضا» و سائر كتب مسطور است، و روى اين روايات بايد بحث‏‌ها و دقّت‏‌ها شود و در حوزه‏‌هاى علميّه، مدارسى براى تحليل و تجزيه و تفهيم اين معانى بوجود آيد؛ ولى مع الاسف هيچ بحثى نشده، و حقائق اين معانى در بوتۀ خفاء مانده، و مستور از أفهام طلّاب است. و اين غربت از همه مراتب غربتِ گذشته شديدتر است. صلوات الله عليه‏ 📔 «روح مجرد» ص ۲۳۴
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢امام علی (ع) در خطبه ۱۰۸ در باب توحید با چه براهینی به اثبات خداوند می‌پردازد؟ 🔹 (ع) در آغاز خطبه ۱۰۸ «نهج البلاغه»، به سراغ حمد و ستايش پروردگار و ذكر جمال و جلال او و براهين ذات مقدّسش مى رود. در عباراتى كوتاه و زيبا و دلنشين، به مهم‌ترين دلايل توحيد اشاره مى كند. نخست مى فرمايد: «الْحَمْدُللهِ الْمُتَجَلِّي لِخَلْقِهِ بِخَلْقِهِ؛ ستايش مخصوص خداوندى است كه با آفرينش خود، بر انسان ها تجلى كرده است!». و اين، در واقع اشاره به است كه در جاى جاى آمده است. گاه دست انسان را مى گيرد و به آسمان ها مى برد و سيّارات و ثوابت و كهكشان هاى با عظمت را به او نشان مى دهد و گاه به اعماق اتم مى كشاند و ساختمان شگفت انگيز آن را به انسان ارائه مى دهد. گاه عجايب خلقت پرندگان، گاه شگفتى هاى جهانِ حيوانات و جانداران، گاه اسرار آفرينش نباتات، گاه عجايب اعماق درياها. آرى، به وسيله مخلوقات، خالق را به خلقش نشان داده است و اين، داستان عجيب و طولانى دارد كه هرگز تمام نمى شود. 🔹از يك سو، هر قدر در عظمت عالم آفرينش بينديشيم، به جايى نمى رسيم و از سويى ديگر، در اسرار خلقت آنها و حاكم بر آنها. از تفسير بالا روشن شد كه خلق در «لِخَلْقِهِ» اشاره به انسان ها است و در «بِخَلْقِهِ» اشاره به تمامى مخلوقات است. يكى خاص، و ديگرى عام است. سپس در ادامه اين سخن، اشاره به مى كند و مى فرمايد: «وَ الظَّاهِرِ لِقُلُوبِهِمْ بِحُجَّتِهِ؛ خداوندى كه با حجّت و دليل خود، بر قلب بندگان آشكار شده است!». چه حجّتى از اين بالاتر كه وقتى انسان به قلب و روح خود باز مى گردد، بانگ توحيد و خداشناسى را از هر گوشه آن مى شنود و به همين دليل، هر قدر شياطين در انكار ذات پاكش بكوشند و براى منحرف ساختن بندگان تلاش كنند، هنگامى كه فشارها برچيده شد، و ابرهاى ظلمانى وساوس شيطانى كنار رود، فطرت توحيدى تجلّى مى كند و باز انسان به سوى خدا بر مى گردد. 🔹در سومين جمله، اشاره به دليل سومى مى كند كه مى توان آن را نام نهاد. مى فرمايد: «خَلَقَ الْخَلْقَ مِنْ غَيْرِ رَوِيَّةٍ، إِذْ كَانَتِ الرَّوِيَّاتُ لاَ تَلِيقُ إِلَّا بِذوِی الضَّمَائِرِ [۱]، وَ لَيْسَ بِذِی ضَمِيرٍ فِی نَفْسِهِ؛ آفريده‌ها را بدون نياز به فكر و انديشه آفريد؛ چرا كه انديشه مخصوص كسانى است كه داراى روح و ضمير باطن هستند و او چنين نيست!». مى دانيم تمام مصنوعات انسانى بازگشت به تفكّر و برنامه ريزى و نقشه كشى هاى قبلى مى كند و اين تفكّر و برنامه ريزى نيز بازگشت به مخلوقات و مصنوعات جهان آفرينش دارد. يعنى هر چه انسان مى سازد، شبيه و مانندى براى آن در جهان خلقت ديده؛ و گاه اَشكال مخلوقات گوناگون را به هم تركيب مى كند و از آن چيزى درست مى كند؛ صنعت كشتى را از مرغان دريايى، و هواپيما را از خلقت پرندگان، و مراكب ديگر را از مراكب صحرايى آموخته است. بنابراين، اوّلا در مصنوعات خود نياز به انديشه و تفكّر دارد و ثانياً نياز به پيروى و تقليد و الگو گرفتن از موجودات اطراف خويش. 🔹آن كس كه تمام افعالش است، نه انديشه اى لازم دارد و نه الگويى، تنها خداوند یکتاست. امروز ثابت شده است كه تنها در روى كره زمين ميليونها نوع گياه و حيوان و حشره وجود دارد كه هنوز بسيارى از آنها كه در اعماق درياها و يا در قلب جنگلها و يا درون كويرهاى دوردست و يا مناطق قطبى زندگى مى كنند، براى انسان كشف نشده است؛ آفريده هايى با شگفتى هاى حيرت انگيز و طرز زندگى كاملا متفاوت و ساختمان و تركيب بندى بسيار حساب شده. تمام اينها، ابداعات الهى است، و او يكى از دلايل وجود و علم و قدرت است. گذشته از همه اينها، مصنوعات بشرى با گذشت قرنها و استفاده كردن از تجربه هاى ديگران تكامل مى يابد؛ در حالى كه مخلوقات خداوند چنين نيست و اگر روند تكاملى داشته باشند، از درون خود آن مخلوق سرچشمه مى گيرد، نه با تجربه جديد. پی نوشت: [۱] «ضمائر» جمع «ضمير» از مادّه «ضمور» (بر وزن قبول) گرفته شده، كه در اصل به معناى لاغر و باريك شدن است و از آنجا كه اسرار درون انسان نيز باريك و دقيق است، واژه ضمير به باطن انسان اطلاق شده است. 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، چ اول‏، ج ۴، ص ۵۰۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ ترس، ریشه بدبختی‌­ها در زندگی انسان! 🔹از جمله تأثیرات در روان یک موحد این است که ریشه را در او می­‌خشکاند. 🔸در قرآن به مؤمنین خطاب می‌­شود که «فلا تخافوهم و خافون»، ریشه ترس از دیگران را در دل خود بخشکانید، از من بترسید؛ و کسی که از خدا ترسید، از هیچ‌کس دیگری نمی‌­ترسد. 🔹بنده وقتی نگاه می‌کنم، تأمّل می­‌کنم، می­‌بینم ترس است که دنیا و آخرت را از دارندگانش سلب می‌­کند. ترسِ از فقر موجب می­‌شود انسان انفاق نکند، ترسِ از مبتلا شدن و دچار شدن به ناراحتی­‌ها، موجب می‌­شود که انسان تن به جنایت‌­ها، فاجعه­‌ها و ذلت‌­ها و خواری­‌ها بدهد. 🔸ترسِ از اینکه نتواند انسان دو روز دیگر، بیشتر در این عالم زندگی کند موجب می‌­شود که انسان به زندگی­‌ها خاتمه بدهد، زندگیِ اجتماعی را تلخ کند یا از بین ببرد. 🔺ترس­ها ریشه بدبختی‌­ها در زندگی انسان­‌هاست. 🎙استاد ؛ طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن؛ جلسه سیزدهم؛ تاثیرات روانی توحید؛ ۹ مهر۱۳۵۳
هدایت شده از mesaghمیثاق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ در راه حق، از کمی رهروان نهراسید! ▶️وقت یا جنگ که می‌رسد، اهالی فتنه خود را بی‌شمار می‌نمایانند و اهالی جنگ عِده و عُده‌ی خود را به رخ می‌کشند؛ بلکه اهل حق را بترسانند و بلغزانند. 🎙استاد در روزهایی که رژیم چنگ و دندان برای مبارزین انقلابی نشان می‌دهد و رهبرشان در تبعید است، اینگونه ترس از تنهایی در را از روح مبارزین می‌زداید: 🔹مگر نشنیده‌ای «لا تستوحشوا فی طریق الهدی لقلة اهله»، در راه خدا، در راه درست، در راه هدایت، با کم بودن یا زیاد بودن رهروان، نبایستی انسان راهش را عوض کند و تصمیمش را دگرگون کند. 🔸مهم‌ترین تأثیر روانی در روح یک انسان این است که در راه خدا، در راه ، در راه آنچه که هدف وجود خود تشخیص می­‌دهد، از دشمنان این راه نهراسد. 🔹نمی­‌گویم ضعف اعصاب نداشته باشد، گاهی دلش هم اضطرابی پیدا نکند، نه؛ ترس فعال نداشته باشد. ترس و بیمی که او را از پیمودن راه خدا باز بدارد، در وجود او نباشد.
هدایت شده از mesaghمیثاق
💢 اسلامی حرف زدن و قارونی فکر کردن آیت الله : ما هر کار خیری که انجام دادیم خودمان را می‌بینیم و آن مبدأ خلاّق و فیاض را نمی‌بینیم! ... اگر کسی خدای ناکرده این چنین فکر کند بگوید من خودم زحمت کشیدم به اینجا رسیدم این اسلامی حرف می‌زند ولی قارونی فکر می‌کند چون قارون هم همین را می‌گفت، می‌گفت من خودم درس اقتصاد می‌دانستم لذا ثروت پیدا کردم. ما حق نداریم که اسلامی حرف بزنیم بگوییم مسلمانیم ولی قارونی فکر کنیم بگوییم من خودم ده سال زحمت کشیدم و به اینجا رسیدم! بسیاری از افراد اسلامی حرف می‌زنند ولی قارونی فکر می‌کنند آن‌ها با وجود این همه نعمت خداوند می‌گویند که ما خودمان زحمت کشیدیم و درس خواندیم و عالم شدیم مگر قارون غیر از این را می‌گفت او هم می‌گفت خودم زحمت کشیدم و کار کردم و ثروت به دست آوردم. این خطر قارونی دامنگیر بسیاری از ماهاست. اگر کسی بگوید در راه علم ۴۰ سال دود چراغ خوردم حرف قارونی زده است. بسیاری افراد از مشرک بودن خود بی خبرند؛ وظیفه انسان آن است که از این شرک رقیقی که گرفتار اوست خلاص شود تا از برکات اعتقاد به طرفی ببندیم. ما باید اندیشه خود باشیم؛ نگوییم خود زحمت کشیده ایم و عالم شده ایم ... مگر قارون غیر از این می‌گفت؟! می‌گفت من خودم درس خواندم عالم شدم! "إِنَّما أُوتیتُهُ عَلی عِلْمٍ عِنْدی" مگر غیر از این بود؟! چرا به جایی نرسید؟ چرا زمین او را فرو برد؟ ما ـ خدای ناکرده ـ اسلامی حرف نزنیم و قارونی فکر کنیم؛ چه در حوزه چه در دانشگاه.
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢چگونه تعصّبات نژادى یهود مانع ایمان به پیامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله) گردید؟ 🔹خداى متعال در آیات ۹۱ - ۹۳ «سوره بقره» به یکى از جنبه هاى تعصبات نژادى که در دنیا به آن معروفند اشاره کرده، چنین می فرماید: «وَ إِذا قیلَ لَهُمْ آمِنُوا بِما أَنْزَلَ اللهُ قالُوا نُؤْمِنُ بِما أُنْزِلَ عَلَیْنا وَ یَکْفُرُونَ بِما وَرائَهُ». (هنگامى که به آنها گفته شود: به آنچه خداوند نازل فرموده بیاورید، مى گویند: ما به چیزى ایمان مى آوریم که بر خود ما نازل شده باشد (نه بر اقوام دیگر) و به غیر آن کافر مى شوند). آنها نه به ایمان آوردند و نه به ، بلکه تنها و را در نظر مى گرفتند؛ (در حالى که این حق است و منطبق بر نشانه ها و علامت هایی است که در کتاب خویش خوانده بودند). «...وَ هُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقاً لِما مَعَهُمْ...». 🔹پس از آن پرده از روى آنان بر داشته مى فرماید: اگر بهانه عدم ایمان شما این است که محمّد (صلى الله علیه و آله) از شما نیست (پس چرا به خودتان در گذشته ایمان نیاوردید؟ پس چرا آنها را کشتید اگر راست مى گوئید و ایمان دارید)؟!؛ «قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ أَنْبِیاءَ اللهِ مِنْ قَبْلُ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ». اگر به راستى آنها به ایمان داشتند، توراتى که را گناه بزرگى مى شمرد، نمى بایست بزرگ خدا را به قتل برسانند. از این گذشته، اصولاً این سخن که ما تنها به دستوراتى ایمان مى آوریم که بر ما نازل شده باشد، از اصول توحید و مبارزه با شرک است، این یک نوع و خود پرستى است، چه در شکل شخصى باشد، یا در شکل نژادى. آمده است که این گونه خوهاى زشت را از وجود انسان ریشه کن سازد، تا انسان ها دستورات خدا را فقط به خاطر این که از ناحیه خدا است بپذیرند. 🔹به عبارت دیگر اگر پذیرش دستورات الهى مشروط به این باشد که بر خود ما نازل گردد، این در حقیقت است، نه ایمان، و است، نه اسلام؛ و قبول چنین دستوراتى هرگز دلیل ایمان نخواهد بود. جالب این که: در آیه فوق مى فرماید: «هنگامى که به آنها گفته شود به آنچه خدا نازل کرده ایمان بیاورید...» که در این عبارت، نه محمّد (صلى الله علیه و آله) مطرح است، نه موسى و نه عیسى (علیهما السلام) بلکه صرفاً «ما أَنْزَلَ الله». براى روشن تر ساختن دروغ و ، در آیه بعد، سند دیگرى را بر ضد آنها افشا مى کند و مى فرماید: «وَ لَقَدْ جاءَکُمْ مُوسى بِالْبَیِّناتِ ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَنْتُمْ ظالِمُونَ». ( آن همه معجزات و دلائل روشن را براى شما آورد، ولى شما بعد از آن را انتخاب کردید و با این کار ظالم و ستمگر بودید)!. 🔹اگر شما راست مى گویید و به پیامبر خودتان ایمان دارید، پس دلیل بعد از آن همه دلائل روشن توحیدى چه بود؟ این چه ایمانى است که به محض غیبت (علیه السلام) و رفتنش به کوه طور از دل هاى شما پرواز مى کند و جاى آن، و گوساله جاى توحید را مى گیرد؟ آرى شما با این کارتان هم به خود ستم کردید و هم به جامعه خود و نسل هاى آینده تان. در سومین آیه مورد بحث، سند دیگرى بر بطلان این ادعاى آنها ذکر کرده مسأله را به میان مى کشد، مى فرماید: «وَ إِذْ أَخَذْنا میثاقَکُمْ وَ رَفَعْنا فَوْقَکُمُ الطُّورَ خُذُوا ما آتَیْناکُمْ بِقُوَّة وَ اسْمَعُوا قالُوا سَمِعْنا وَ عَصَیْنا». (ما از شما گرفتیم و کوه طور را بالاى سرتان قرار دادیم و به شما گفتیم، دستوراتى را که مى دهیم محکم بگیرید و درست بشنوید؛ اما آنها گفتند شنیدیم و مخالفت کردیم). 🔹«وَ أُشْرِبُوا فی قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ بِکُفْرِهِمْ». (آرى دل هاى آنها به خاطر کفرشان با محبت گوساله آبیارى شده بود)!. آرى، و که نمونه آن عشق به گوساله طلایی سامرى بود در تار و پود قلبشان نفوذ کرد، و در سراسر وجودشان ریشه دواند، و به همین دلیل، خدا را فراموش کردند. شگفتا! این چگونه ایمانى است که هم، با کشتن پیامبران خدا مى سازد، هم گوساله پرستى را اجازه مى دهد، و هم میثاق هاى محکم الهى را به دست فراموشى مى سپرد؟! آرى (اگر شما مؤمنید ایمانتان بد دستوراتى به شما مى دهد)؛ «قُلْ بِئْسَما یَأْمُرُکُمْ بِهِ إیمانُکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ». 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی مکارم شيرازى، دار الکتب الإسلامیه، چاپ پنجاه و پنجم، ج ۱، ص ۴۰۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مقام معظم رهبری در اسلام مبنای اصلی انسان، است. البته دوستان بعضی از موارد دیگر را هم ذکر کردند - آنها هم درست است - اما آن نقطه‌ی کانونی، توحید است. توحید فقط عبارت نیست از اعتقاد به خدا؛ توحید عبارت است از اعتقاد به خدا، و کفر به طاغوت؛ عبودیت خدا، و عدم عبودیت غیر خدا؛ «تعالوا الی کلمة سواء بیننا و بینکم الّا نعبد الّا اللّه و لا نشرک به شیئا». نمیگوید «لا نشرک به احدا» - البته یک جائی هم «احداً» دارد، اما اینجا اعم از آن است - میفرماید: «و لا نشرک به شیئا»؛ هیچ چیزی را شریک خدا قرار ندهید. یعنی شما اگر از عاداتِ بی‌دلیل پیروی کنید، این برخلاف توحید است؛ از انسانها پیروی کنید، همین جور است؛ از نظامهای اجتماعی پیروی کنید، همین جور است - آنجائی که به اراده‌ی الهی منتهی نشود - همه‌ی اینها شرک به خداست، و توحید عبارت است از اعراض از این شرک. «فمن یکفر بالطّاغوت و یؤمن باللّه فقد استمسک بالعروة الوثقی»؛ کفر به طاغوت وجود دارد، بعدش هم ایمان به خدا. خب، این معنایش همان آزادی است. یعنی شما از همه‌ی قیود، غیر از عبودیت خدا، آزادید. ما در اسلام، خودمان را بنده‌ی خدا میدانیم؛ اما بعضی از ادیان، مردم و خودشان را فرزند خدا میدانند. گفتم این یک تعارف است؛ فرزند خدا هستند و غلام هزاران انسان، غلام هزاران شی‌ء و شخص! اسلام این را نمیگوید؛ میگوید فرزند هر کس میخواهی، باش؛ فقط باید غلام خدا باشی، غلام غیر خدا نباید باشی.