eitaa logo
#کانال_میثاق♥🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ♥mesahg@🇮🇷🇮🇷🇮🇷
1.2هزار دنبال‌کننده
186.7هزار عکس
169.3هزار ویدیو
2هزار فایل
استقرار اسلام اصیل، دفاع از انقلاب اسلامی وحفظ ارزش های آن تااستقرار عدل و قسطmesahg@
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ صلى الله عليه و آله: 💠 لايَكونُ الرَّجُلُ مِنَ الْمُتَّقينَ حَتّى يُحاسِبَ نَفْسَهُ اَشَدَّ مِنْ مُحاسَبَةِ الشَّريكِ شَريكَهُ، فَيَعْلَمَ مِنْ اَيْنَ مَطْعَمُهُ وَ مِنْ اَيْنَ مَشْرَبُهُ وَ مِنْ اَيْنَ مَلْبَسُهُ، اَمِنْ حِلٍّ اَمْ مِنْ حَرامٍ؛  🔷از نيست، مگر كسى كه از خود، سخت تر از حسابرسى شريك از شريك، حساب كشى كند و بداند كه ، و از كجا آمده، آيا از حلال است يا حرام؟. 📕مكارم الاخلاق، ص ۴۶۸
🌸☄🌸☄🌸☄🌸☄🌸 🌸 ⭕️تفسیر سوره توحید (بخش اول) 🔷 دارای محتوایی است وسیع و نامحدود؛ چرا که نامتناهی است و همانطور که خداوند فرموده است: اگر همه درختان قلم وار به نگارش بپردازند و دریاها مرکب شوند و بخواهند با آنها را بنویسند، قلمها و دریاها به پایان می رسند، اما نگارش و به پایان نخواهد رسید. [سوره کهف، ۱۰۹] پس بر آن شدیم در این نوشتار برای یافتن مختصر حقیقتی از این کتاب آسمانی به شرحی کوتاه از بپردازیم. 💠فضیلت سوره 🔷در مورد فضایل روایات و احادیث متعددی وجود دارد که به سه مورد از این روایات اشاره می کنیم: ۱) عبدالله بن حجر گوید: شنیدم (ع) فرمود: کسی که یازده مرتبه بعد از نماز صبح «قل هو الله احد» بخواند در این روز گناهی مرتکب نشود و بینی شیطان به خاک بساید. [۱] ۲) از (ع) روایت شده که: هر کس را یکبار بخواند، گویا ثلث قرآن را خوانده، و هرکس دوبار آن را بخواند گویا دو سوم قرآن را خوانده، و هر کس سه مرتبه تلاوت نماید، گو اینکه کل قرآن را تلاوت نموده است. [۲] ۳) از انس نقل شده (ص) در شام بود که جبرئیل (ع) بر او نازل شد و گفت: ای محمد (ص)، معاویة بن معاویه مرده است، آیا دوست میداری بر او نماز گزاری؟ فرمود: بلی! پس جبرئیل بر او به نماز ایستاد و صفوفی از ملائکه، در هر صفی ۶۰۰ هزار ملک. (ص) پرسیدند: علت این فضل چیست؟ جبرئیل (ع) فرمود: را در هر حالی قائم، قاعد، جالس، رونده و در حالت خوابیده می خواند. [۳] 💠شان نزول 🔷 این سوره مبارکه در سه وجه به طور خلاصه ذکر می گردد [۴]؛ وجه اول: این سوره مبارکه به سبب سؤال مشرکان نازل شده است. ضحاک نقل کرده است که عامر بن طفیل را نزد فرستادند و گفتند: ما با دین تو مخالفت می کنیم؛ اگر فقیر هستی تو را غنی می کنیم، و اگر مجنونی تو را مداوا می کنیم، و اگر هوای زنی را کرده ای آن را به ازدواج تو در می آوریم. پس (ص) فرمودند: من فقیر و مجنون و شیفته هیچ زنی نیستم، من هستم، شما را از عبادت بتها به عبادت معبودم فرا می خوانم. 🔷وجه دوم: این سوره به سبب سؤال یهود نازل شده است. عکرمه از ابن عباس نقل کرده است که همانا یهود نزد (ص) آمد در حالی که کعب بن اشرف با آنها بود. پس گفتند: ای محمد (ص)، اگر خدای تو خلق را بیافرید پس چه کسی خود او را خلق کرد؟ (توضیحی مختصر درباره این موضوع: خود و است و بی نیاز از غیر، لذا متکی به خود است، و نیازی به خالق و آفریننده ندارد؛ چون وجود ذاتی اوست و از دورن او می جوشد) پیامبر (ص) به غضب آمد و جبرئیل نازل شد و او را آرام نمود و این سوره نازل شد. 🔷وجه سوم: گفته شده این سوره به سبب سؤال نصاری نازل شد. عطاء از ابن عباس نقل کرده است که از نجران نزد رسول الله (ص) آمدند و گفتند: را برای ما وصف کن، آیا او از زبرجد، یاقوت، طلا یا نقره است؟ فرمود: او از چیزی نیست، زیرا او خود اشیاست. پس این سوره نازل شد. نصاری گفتند: هو واحد و تو نیز واحدی! فرمود: «لیس کمثله شیء»؛ گفتند: چیست؟ فرمود: او کسی است که در حوائج‌شان به او نیازمندند؛ گفتند: باز هم بگو! فرمود: «لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفواً احد»؛ همانند او نظیری نیست. ... پی نوشتها: [۱] طبرسی، شیخ ابوعلی، تفسیر مجمع البیان، چ سوم، ج ۲۷، ص ۳۵۷ [۲] فیض کاشانی، ملا محسن، الصافی فی تفسیر القرآن، چ ششم، ج ۲، ص ۸۶۶ [۳] سیوطی، جلال الدین عبدالرحمن، الدرالمنثور فی التفسیر بالماثور، منشورات مکتبة آیة الله العظمی المرعشی النجفی، ج ۵ و ۶، ص ۴۱۱ [۴] فخر رازی، تفسیر کبیر، ج ۳۲، ص ۱۷۵ منبع مطلب: دو ماهنامه مشکوة النور، شماره ۳، سیده نیره اشرف واقفی منبع: حوزه نت
هدایت شده از mesaghمیثاق
💥🌹💥🌹💥🌹💥🌹💥 🌹 ⭕️حیا در فرهنگ دینی (بخش اول) 🔷در قرآن کریم در مواردی به مفهوم تصریح شده از جمله در سوره بقره می فرماید: «خداوند نمی کند از آنکه به پشه (کوچک) و چیزی بزرگتر از آن (عنکبوت) مثال بزند». در اینجا منظور، در مقابل دشمنان و معاندان و شرم نداشتن از تمثیلی ابتدایی برای بیان مفاهیمی عالی است. در آیه دیگری از سوره قصص به بُعد کاربردی توجه شده و راهکاری عملی برای انسان های خدا ترس ارائه می گردد، و آن مربوط به از جانب (ع) در دیدار با حضرت موسی (ع) است: «فجاءته إحداهما تمشی علی استحیاءٍ قالت إنّ ابی یدعوک؛ یکی از آن دو که با کمال راه می رفت، باز آمد و خطاب به موسی گفت: پدرم تو را خوانده است». در این آیه برای نشان دادن نزد دختر شعیب (ع)، کلمه به صورت نکره آمده که منظور، و و دوری از هرگونه دلبری در راه رفتن و عینی شدن حیاست، که از و پرهیز از کوچکترین خطای اخلاقی مدنظر می باشد. 🔷علاوه بر قرآن، در منابع غنی روایی به تعریف و کاربرد برای پرداخته شده و سنت پیشوایان دین در این زمینه بهترین الگو می باشد. (ص) که خود مردم روزگار می باشد، فرمود: «ایمان، پیکری است برهنه که لباسش ». [۱] مطمئناً اگر از بین افراد جامعه رخت بربندد، دستخوش دگرگونی و بی ثباتی می شود و آثار زیانبارش روابط سالم انسانی و خانوادگی را متزلزل می سازد. منشأ هر چیزی است و به فرموده امام صادق (ع): «اگر نباشد، هیچ مهمانی احترام نمیشود و به هیچ وعده ای وفا نمی شود و هیچ حاجتی برآورده نمی شود»؛ پس باید در این عنصر و کوشید و سعی کرد را به سوی فضای عاری از زشتیها هدایت کرد؛ طوری که و سبب شود انسانها به دلیل کرامت خدادادی، و ، از ارتکاب هر زشتی و بپرهیزند و صفت حیا را بیش از پیش زنده و پویا نگه دارند. ... پی نوشت: [۱] مشکاة الانوار، طبرسی، ح ۱۳۹۱ نویسنده: زهرا نساجی زواره، نشریه فرهنگ کوثر، شماره ۸۵ منبع: وبسایت راسخون
8.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 📹 | را این جوری پاس بداریم و زنده کنیم 🍃🌹🍃 🌺(صلی الله علیه وآله): «خداوند به من وحى کرد: اگر همه مردم روى زمین به امامت على(علیه‌السلام) معتقد بودند، من آتش جهنم را خلق نمی‌کردم». شیخ صدوق، الامالی، ص ۶۵۷
🖊نوشتاری کم‌تر دیده شده از مرحوم علامه مصباح در خصوص عید غدیر/١ 🔹 یکی از شخصیت‌های حوزوی برجسته بود که علاوه بر علمیت عمیق و جامع از سال‌ها پیش از پیروزی انقلاب اسلامی با نوشتاری ژرف رسا و گویا مبانی سیاسی اسلام را برای تشنگان معارف اهل‌بیت علیهم‌السلام تشریح می‌کرد و نشریه انقلابی ایشان، ، محلی برای نشر افکار ایشان بود. 🔸در شماره ۵ این نشریه (١٣۴۴.٢.٩) یادداشتی از آن به مناسبت عید شریف غدیر منتشر شد که به مناسبت حلول این عید مبارک آن را بازنشر خواهیم کرد. 🔹«عید غدیر روز پایه گذاری خلافت اسلامی آفتاب آتش می‌بارید، شن‌های بیابان گداخته شده بود، بادها از فشار گرما می‌گریختند، جمعیتی انبوه عرق می‌ریختند و روی ریگ‌های داغ پا به پا می‌شدند، گردش چشم‌ها، گوش‌ها، دل‌ها و اندیشه‌ها همه متوجه یک نقطه بود، مردم با همدیگر زمزمه می‌کردند: 🔸برای چه هنگام ظهر فرمان توقف ما در این بیابان سوزان صادر شده؟ مگر چه امر ضروری و شگرفی در پیش است؟ ناگاه همه دیدند مهتابی عالمتاب که نورش چشم ها را خیره می‌کرد، بر دوش آفتاب برآمد، ماهی تمام بر بالای دست خورشید درخشید. در این هنگام صدایی لطيف و نافذ در گوش‌ها طنین انداخت و به دل‌ها نشست: «من کنت مولاه فهذا على مولاه». 🔹غروب آفتاب عمر (ص) نزدیک شده بود و می‌بایست جانشین شایسته‌ای برای زمامداری مسلمین و پاسداری دین تعیین شود. پیغمبر اکرم بر بالای جهاز شتری قرار گرفت و علی را به فرمان خدا به خلافت نصب فرمود، سپس ده‌ها هزار نفر مسلمانی که برای آخرین بار با پیغمبر اکرم به حج رفته بودند، دست امیرمؤمنان را به عنوان بیعت فشردند و تبریک گفتند، نور وحی بر قلب نازنین پیامبر (ص) درخشید و این آیه شریفه نازل شد: « اليوم أكملت لکم دینکم و أتممت علیکم نعمتی » امروز دین را برای شما کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم. 🔸آری کمال دین و تمامیت نعمت بسته به تعیین پیشوا و زمامدار مسلمین است و بقای اسلام منوط به برقراری می‌باشد و حکومت اسلامی در صورتی بر مجرای صحیح خود ادامه خواهد یافت که زمام آن به دست رادمردی چون على باشد. 🔹مسئله خلافت به منزله علت مبقیه اسلام است و جا داشت که درباره آن این همه اهتمام بشود و چنین آیه‌ای نازل گردد: «ان لم تفعل فما بلغت رسالته» اگر این فرمان (نصب على به خلافت را اطاعت نکنی، وظیفه پیامبری و رسالت الهی را انجام نداده‌ای). 🔸آری کسانی که اهمیت مطلب را درک می‌کردند و علی را خوب می‌شناختند، مانند و از منحرف شدن حکومت اسلامی پس از رحلت پیغمبر گرامی سخت بیمناک بودند و به همین جهت با رفراندوم سقیفه به شدت مخالفت کردند، ولی افرادی که از عدالت علی (ع) بیم داشتند و روش او را با آمال و آرزوهای نامشروع خود موافق نمی‌دیدند، سفارش‌های پیغمبر اکرم (ص) را زیر پا نهادند و بیعت خود را نقض کرده، به خلافت دیگران تن در دادند... . 🔹علی (ع) برای ارشاد مردم و جلوگیری از انحراف مسلمین کوشش‌ها کرد و نصيحت‌ها نمود، ولی تعصبات جاهلیت و وعده‌های ریاست و فرماندهی و امتیاز در و تلقینات و سفسطه‌های شیطانی و ... کار خود را کرده بود و گروه‌هایی از مردم صف اصحاب اجماع (!) و اکثریت رأی دهندگان را تشکیل داده بودند، تا جایی که امیرمؤمنان قیام علیه ایشان را به ضرر اسلام دانست و از خلافت خود صرف نظر فرموده و به نصیحت و ارشاد و راهنمایی زمامداران در تدبیر امور مسلمین اکتفا ورزید.» 🔊بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️ولادت پیامبر (ص) مبدا برکات‌ 🔹ولادت‌ها مختلف است: یک تولدی است که مبدا خیرات است، مبدا برکات است، مبدا کوبیدن ظالم است، مبدا خاموش شدن آن بتکده‌ها و آتشکده‌هاست، مثل (ص) که گفته شده است که «آتشکده پارس» خاموش شد و کنگره‌های طاق کسری ریخته شد - حالا ریخته شدن و خاموش شدنش با تاریخ، گفته شده - لکن مطالب این است که دو قوه بوده است آن وقت که یکی قوه حکومت جائر بوده است؛ و یکی هم قوای روحانی آتش‌پرست؛ و به آمدن (ص) [این دو قوه شکست‌]؛ تولد ایشان مبدا شکست این دو قوه است. یکی طاق کسری که کنگره‌هایش، کنگره‌های ظالمانه‌اش ریخت. اینکه می‌گویند «انوشیروان عادل» این از اساطیر است! یک مرد ظالم سفاکی بوده است، منتها شاید پیش سلاطین دیگر وقتی گذاشتند، به او گفتند عادل! و الّا کجایش انوشیروانْ عادل بوده است؟! 🔹به تولد رسول اکرم (ص)، این پایه‌ها؛ یعنی مبدا ریختن‌ پایه‌های ظلم و خاموش شدن آتشهای دوگانه‌پرستی و شرک و آتش‌پرستی [فرو ریخت‌]؛ آن دو قوه‌ای که در آن وقت بوده است، با آمدن ایشان هر دو مبدا شکست، این دو اصل؛ یعنی ، در عالم به واسطه رسول اکرم (ص) توحید بسط پیدا کرد و ان شاء الله می‌کند. و اصلًا آمده است، نبی اصلش مبعوث است برای اینکه قدرتمندهایی که به مردم ظلم می‌کنند پایه‌های ظلم آنها را بشکند؛ و این کنگره‌های ظلم که به زحمتِ این بیچاره‌ها، به خون دل این بیچاره‌ها، به استثمار گرفتن این مردم ضعیف، این پایه‌های قصر بالا رفته و کنگره‌هایش کنگره‌هایی بوده است که [پایه‌های ظلم‌] بوده است، آمدن پیغمبر اکرم (ص) برای شکستن این کنگره‌ها و فرو ریختن این پایه‌های ظلم بوده است؛ و از آن طرف، چون بسط توحید است، این جاهایی که مبدا ستایش غیر خدا بود و آتش‌پرستی بوده است، آنها را منهدم کرده است و آتشها را خاموش کرده است. بیانات‌ حضرت‌ امام در جمع ایرانی های مقیم خارج؛ نوفل لوشاتو ۵۷/۰۸/۰۴ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره)
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢جايگاه ويژه پیامبر اکرم (ص) در قرآن 🔸جایگاه و مقام بلند ملکوتی و الهی حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی (ص) برای هیچ عالم و انسان منصف و حق مداری پوشیده و پنهان نیست، حقیقتاً تاریخ نگاران در کتب خود، به نکات و ظرایف ارزشمندی از سیره و منش (ص) اشاره کرده اند، ولی آنچه برای ما از همه این موارد باارزش‌تر و زیباتر می‌باشد، وصف این پیامبر الهی در کلام خداوند بلند مرتبه است. جایگاه رفیع این پیام آور صلح و دوستی تا به چه اندازه رفیع و بلند بوده که خدا هم به دنبال توصیف جاه و مقام ایشان برای بشریت است؛ در این مقاله سعی بر این است که به خاطر طولانی نشدن بحث تیتروار به این اشارات و توصیفات  زیبای الهی  بپردازیم؛ 💠«آخرین پیامبر»؛ «مَا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِكُمْ وَ لَٰكِنْ رَسُولَ اللهِ وَ خَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَ كَانَ اللهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا؛ [احزاب، ۴۰] محمّد (ص) پدر هیچ یك از مردان شما نبوده و نیست، ولى رسول خدا و ختم کننده و آخرینِ پیامبران است و خداوند به همه چیز آگاه است!». 💠«فروتنی در برابر خدا و بندگان خدا»؛ «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ ۚ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ؛ [فتح، ۲۹] محمد (ص) فرستاده خداست و کسانی که با او هستند در برابر کفار سرسخت و شدید و در میان خود مهربانند». 💠«دلسوز و غم‌خوار امّت»؛ «لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ؛ به یقین، رسولی از خود شما به سوی‌تان آمد، که رنج های شما بر او سخت است، و اصرار بر هدایت شما دارد، و نسبت به مؤمنان، رئوف و مهربان است». [توبه، ۱۲۸] 💠«بشارت دهنده و انذار کننده»؛ «یا اَیُّها النَّبی اِنَّا اَرْسَلْناکَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذیراً وَ داعِیاً اِلَی اللهِ بِاِذْنِهِ وَ سِراجاً مُنیراً‌؛ [احزاب ۴۵، ۴۶] ای پیامبر! ما تو را گواه فرستادیم و بشارت دهنده و انذار کننده! و تو را دعوت کننده بسوی خدا به فرمان او قرار دادیم، و چراغی روشنی بخش». 💠«امان اهل زمین»؛ «وَ مَا كَانَ اللهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِيهِمْ وَ مَا كَانَ اللهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ؛ [انفال، ۳۳] ولى (اى پیامبر!) تا تو در میان آنها هستى، خداوند آنها را مجازات نخواهد كرد و (نیز) تا استغفار می‌كنند، خدا عذابشان نمی‌كند». 💠«بهترین الگوی زندگی»؛ «لَقَدْ كانَ لَكُمْ فی‏ رَسُولِ اللهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كانَ یَرْجُوا اللهَ وَ الْیَوْمَ الْآخِرَ وَ ذَكَرَ اللهَ كَثیراً؛ [احزاب، ۲۱] یقیناً برای شما در [روش و رفتار] پیامبر خدا الگوی نیکویی است برای کسی که همواره به خدا و روز قیامت امید دارد؛ و خدا را بسیار یاد می کند». 🔹از مهربانی و دلسوزی پيامبر اسلام (ص) آنکه وقتی مشرکان مکه آن حضرت را سنگباران می‌کردند، به جای نفرین می‌فرمود: «اللَّهُمَّ اغْفِرْ قَوْمی؛ فَاِنَّهُم لایَعْلَمُونَ؛ خدایا! قومم را ببخش، زیرا آنها [نسبت به مقام من نادانند»! [منتخب میزان الحکمه، ص ۴۹۹] امیر مؤمنان امام علی (ع) در جای دیگر فرمود: «پیامبر دنیا را کوچک می‌شمرد و در چشم دیگران آن را ناچیز جلوه می‌داد، آن را خوار می‌شمرد و در نزد دیگران خوار و بی‌مقدار معرّفی می‌فرمود. او می‌دانست که خداوند برای احترام به ارزش او، دنیا را از او دور ساخت و آن را برای ناچیز بودنش به دیگران بخشید. پیامبر (ص) از جان و دل به دنیا پشت کرد و یاد آن را در دلش میراند. او دوست داشت زینت های دنیا از چشم او دور نگهداشته شود، تا از آن، لباس فاخری تهیّه نسازد، یا اقامت در آن را آرزو نکند». [نهج‌البلاغه، خطبه ۱۰۹، ص ۲۰۸] 🔹سخن پایانی اینکه به حق و انصاف برای هر یک از این آیات از کلام الهی مجید، در تفاسیر بزرگان دین، تفسیر های طولانی و ارزشمندی ارائه شده که حق مطلب هم این بود که برای هر آیه در توصیف حضرت، به تفاسیر ارزشمند علمای تفسیر اشاره می کردیم، ولی به خاطر پرهیز از طولانی شدن بحث و امکان آزرده شدن خوانندگان از آوردن مطالب شرح و توضیح خوداری می‌کنیم. منبع: وبسایت رهروان ولایت به نقل از گروه رهپویان قرآن
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️ولادت پیامبر (ص) مبدا برکات‌ 🔹ولادت‌ها مختلف است: یک تولدی است که مبدا خیرات است، مبدا برکات است، مبدا کوبیدن ظالم است، مبدا خاموش شدن آن بتکده‌ها و آتشکده‌ هاست، مثل ولادت (ص) که گفته شده است که «آتشکده پارس» خاموش شد و کنگره‌ های طاق کسری ریخته شد - حالا ریخته شدن و خاموش شدنش با تاریخ، گفته شده - لکن مطالب این است که دو قوه بوده است آن وقت که یکی قوه حکومت جائر بوده است؛ و یکی هم قوای روحانی آتش‌پرست؛ و به آمدن (ص) [این دو قوه شکست‌]؛ تولد ایشان مبدا شکست این دو قوه است. یکی طاق کسری که کنگره‌ هایش، کنگره‌ های ظالمانه‌اش ریخت. اینکه می‌ گویند «انوشیروان عادل» این از اساطیر است! یک مرد ظالم سفاکی بوده است، منتها شاید پیش سلاطین دیگر وقتی گذاشتند، به او گفتند عادل! و الّا کجایش انوشیروانْ عادل بوده است؟! 🔹به تولد (ص)، این پایه‌ها؛ یعنی مبدا ریختن‌ پایه‌ های ظلم و خاموش شدن آتش های دوگانه‌ پرستی و شرک و آتش‌ پرستی [فرو ریخت‌]؛ آن دو قوه‌ای که در آن وقت بوده است، با آمدن ایشان هر دو مبدا شکست، این دو اصل؛ یعنی توحید، در عالم به واسطه رسول اکرم (ص) توحید بسط پیدا کرد و ان شاء الله می‌کند. و نبوت اصلًا آمده است، نبی اصلش مبعوث است برای اینکه قدرتمند هایی که به مردم ظلم می‌ کنند پایه‌های ظلم آنها را بشکند؛ و این کنگره‌های ظلم که به زحمتِ این بیچاره‌ها، به خون دل این بیچاره‌ها، به استثمار گرفتن این مردم ضعیف، این پایه‌ های قصر بالا رفته و کنگره‌ هایش کنگره‌ هایی بوده است که [پایه‌های ظلم‌] بوده است، آمدن (ص) برای شکستن این کنگره‌ها و فرو ریختن این پایه‌های ظلم بوده است؛ و از آن طرف، چون بسط توحید است، این جاهایی که مبدا ستایش غیر خدا بود و آتش‌ پرستی بوده است، آنها را منهدم کرده است و آتش ها را خاموش کرده است. بیانات‌ حضرت‌ امام در جمع ایرانی های مقیم خارج؛ نوفل لوشاتو ۵۷/۰۸/۰۴ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره)
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢داستان فدک چیست؟ 🔹، يكى از دهكده‌ هاى آباد در حدود ۱۴۰ كيلومترى نزديك خيبر بود كه در سال هفتم هجرت كه قلعه‌ هاى خيبر يكى پس از ديگرى در برابر رزمندگان اسلام سقوط كرد و قدرت مركزى درهم شكست از درِ صلح و تسليم در برابر (صلى الله عليه و آله) درآمدند و نيمى از زمين و خود را به آن حضرت كردند، و نيم ديگرى را براى خود نگه داشتند و در عين حال كشاورزىِ سهم پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله) را نيز بر عهده گرفتند و در برابر زحمات شان حقى از آنان مى‌ بردند. 🔹با توجه به آيه «فيىء»، اين مخصوص (صلى الله عليه و آله) بود و حضرت مى‌توانست در مورد خودش يا مصارف ديگرى كه در «آيه ۷ سوره حشر» اشاره شده مصرف كند، لذا (صلى الله عليه و آله) آن را به دخترش (سلام الله علیها) بخشيد، و اين سخنى است كه بسيارى از و شيعه و اهل سنت به آن تصريح كرده‌اند؛ از جمله در تفسير «الدر المنثور» از ابن عباس نقل شده هنگامى كه آيه «وَ آتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ» [۱] نازل شد (صلى الله عليه و آله) را به (سلام الله علیها) بخشيد: «اَقْطَعَ رَسُولُ اللهِ فَاطِمَةَ فَدَكاً». [۲] 🔹در كتاب «كنز العمال» كه در حاشيه «مسند احمد» آمده در مسأله‌ صله‌ رحم از ابوسعيد خدرى نقل شده هنگامى كه آيه فوق نازل شد (صلى الله عليه و آله)، (عليها السلام) را خواست و فرمود: «يَا فَاطِمَةُ لَكَ فَدَكٌ»؛ (اى ! از آن تو است). [۳] حاكم نيشابورى نيز در تاريخش همين معنى را آورده است. [۴] ابن ابى الحديد نيز در «شرح نهج البلاغه»، داستان را به طور مشروح ذكر كرده [۵] و همچنين كتب فراوان ديگر. ولى بعد از (صلى الله عليه و آله) كسانى كه وجود اين را در دست (عليه السلام)، قدرت سياسى خود مى‌ديدند و تصميم داشتند (عليه السلام) را از هر نظر منزوى كنند، به بهانه حديث جعلی «نحن معاشر الانبياء لانورث» آن را مصادره كردند، 🔹و با اينكه (عليها السلام) رسماً آن بود، و كسى از «ذو اليد» (کسی که متصرف چیزی است) مطالبه شاهد و بينه نميكند، از او شاهد خواستند، (عليها السلام) نيز اقامه شهود كرد كه (صلى الله عليه و آله) شخصاً را به او بخشيده، اما با اين همه اعتنا نكردند و آن را سالها در تصرف خود قرار دادند. در دوران‌ هاى بعد، هر يك از خلفا كه مى‌خواست تمايلى به اهل بيت (عليهم السلام) نشان دهد را به آنها باز مى‌گرداند، اما چيزى نمى‌گذشت كه ديگرى آن را مجدداً مصادره مى‌كرد! و اين عمل بارها در زمان خلفاى «بنى اميه» و «بنى عباس» تكرار شد. 🔹داستان و حوادث گوناگونى كه در رابطه با آن در صدر اسلام و دوران‌هاى بعد روى داد از دردناك‌ترين و و در عين حال عبرت‌انگيزترين فرازهاى است كه مستقلاً بايد مورد بحث و بررسى دقيق قرار گيرد تا از حوادث مختلف اسلام پرده برداری شود. قابل توجه اينكه محدث اهل سنت، مسلم بن حجاج نيشابورى در كتاب معروفش «صحيح مسلم» داستان مطالبه (عليها السلام) فدك را از خليفه اول مشروحاً آورده و از عايشه نقل مى‌كند كه: «بعد از امتناع خليفه از تحويل دادن فدك، (عليها السلام) از او قهر كرد و تا هنگام وفات [حتی] يك كلمه با او سخن نگفت». [۶]،[۷] پی نوشت‌ها [۱] سوره روم، آيه ۳۸ [۲] الدر المنثور فى تفسير المأثور، سيوطى، كتابخانه آيت الله مرعشى نجفى، قم، ۱۴۰۴ق، ج ۴، ص ۱۷۷ [۳] كنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، المتقی الهندی، مؤسسه الرساله، ۱۴۰۱ق، چ ۵، ج ۳، ص ۱۳۱۰ [۴] به كتاب فدك فی التاريخ، صدر، محمّد باقر، مركز أبحاث و دراسات تخصّصيّ شهيد صدر، قم‏، ۱۴۲۱ق، چ اول، ص ۴۹ مراجعه شود. [۵] شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحديد، کتابخانه آيت الله مرعشى نجفى، قم،‏ ۱۴۰۴ق، چ اول، ج ۱۶، ص ۲۰۹ به بعد. [۶] صحيح مسلم، أبوالحسين قشيری نيشابورى، دار إحياء التراث العربی، بی تا، ج ۳، ص ۱۳۸۰ [۷] تفسير نمونه، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الإسلاميه، تهران، ۱۳۷۴ش، چ اول، ج ۲۳، ص ۵۱۰ 📕يكصد و هشتاد پرسش و پاسخ‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: حسينى، سيد حسين، دار الكتب الاسلاميه، تهران، ‏۱۳۸۶ش، ‏چ چهارم‏، ص ۶۲۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢«خنده» اولياء خداوند و انبياء چگونه است؟ 🔹 (عليه السلام) در فرازی از خطبه متقين در بيان اوصاف ايشان مى فرمايد: « اگر بخندد، او بلند نمى شود». اين خصلت، نشانه دارنده آن است. ، خنده بزرگان است، حتى بعضى موقع خنديدن دندان هايشان آشكار نمى شود. آنها كه اعتقاد به مبدأ و معاد دارند و از خود باخبرند، محزونند و اين مانع از خنده نامعقول آنها است و در حد و و خوشرویی، می زنند، آنها كه نه دارند و نه به مى انديشند، از حزن در قلب آنها خبرى نيست و از اين روى فكر مى كنند در آسايش هستند در حالى كه بيش نيست! 🔹 (صلى الله عليه و آله) هيچ وقت صدای خنده‌اش بلند نمى شد و تنها مى كردند. و گويا همه (علیهم السلام) چنين بوده اند. در جريان [داستان] (علیه السلام) با مورچه در آمده كه حضرت سليمان (علیه السلام) خنده اى كردند: «فَتَبَسَّمَ ضَاحِكاً مِّنْ قَوْلِهَا» [۱] و اين ، نشانه وقار و توجه آنها به عالم ديگر بود. 🔹روزى (صلی الله علیه و آله) از كنار عده اى از جوان هاى انصار عبور كردند و آنها با يكديگر گرم صحبت بودند و صداى و خنده هايشان بلند بود. حضرت [به آنها] فرمودند: «اى گروهى كه چنين مى كنيد، چه كسى از شما آرزويش داده و بواسطه اين آرزو در كوتاهى كرده [اين چنين شخصى] بايد از آنچه در است و آنچه در آنها مى گذرد آگاهى و اطلاع يابد و از و نشر گيرد. ياد كنيد را كه نابود كننده لذات است». [۲] در جاى ديگر فرمودند: «لَو تَعلَمُونَ مَا اَعلَمُ لَضَحِكتُمْ قَلِيلًا وَ ليَبكُوا كَثِيراً»؛ [۳] (اگر مى دانستيد آنچه را كه من مى دانم كم‌ مى‌ خنديديد و بسيار می‌ گريستيد). 🔹 (صلی الله علیه و آله) به فرمودند: «چرا را هرگز خندان نديده ام؟ گفت: «مَا ضَحِكَ مِيكَائِيلُ مُنْذُ خُلِقَتِ النَّارُ»؛ [۴] (ميكائيل از وقتى خلق شده نخنديد)». امام باقر (عليه السلام) مى فرمايند: « (علیه السلام) به [فرزندش] (علیه السلام) فرمود: «يَا بُنَىّ اِيّاكَ وَ كَثرَةَ الضِّحكِ فَاِنّ كَثرَةَ الضِّحكِ تَترُك العَبدَ حَقِيراً يَومَ القِيَامَةِ»؛ [۵] (اى فرزندم بپرهيز از ، زيرا زيادى خنده، بنده را در روز حقير مى كند). 🔹آرى از بپرهيزيد كه از است؛ «اَلقَهقَهَةُ مِنَ الشَّيطَانَ» [۶] و حتى در روايت از امام باقر (عليه السلام) آمده كه هرگاه زديد بعد از آن بگوئيد: «اَللّهُمَّ لَاتَمقُتنِى»؛ [۷] (خدايا مرا مورد خود قرار مده)؛ و اين روايت به خوبى نشان مى دهد كه انسان را در معرض رحمان قرار مى دهد. پس هرگاه خواستيد خنده كنيد، نمائيد كه بهترين خنده، است؛ «خَيْرُ الضِّحْكِ اَلتَّبَسُّمُ». [۸] و همين، است. [۹] 🔹نه فقط در حال شنيدنِ گفتارى خنده آور تبسّم كنيد، بلكه در همه حال را بر چهره خود آشكار كنيد، خصوصاً در و ها. در روايت است كه (صلی الله علیه و آله) وقتى سخن مى فرمود مى كرد [۱۰] و نيز در روايت است: «مَنْ تَبَسُّمَ فى وَجهِ اَخِيهِ كانَتْ لَهُ حَسَنَةٌ». (كسى كه در برابر صورت برادرش باشد براى او حسنه است). در روايت آمده: «وقتی (صلى الله عليه و آله) خندان مى شدند، چشم هاى مباركش تنگ مى شد و همه خنده او بود...». [۱۲] پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره نمل، آيه۱۹؛ [۲] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربى، چ۲، ج ۷۳، ص۵۹، باب۱۰۶؛ [۳] التوحيد، ابن بابويه، جامعه مدرسين‏، چ۱، ص۲۳۸، باب۳۴؛ [۴] بحار الأنوار، همان، ج۵۶، ص۲۶۰، باب۲۴؛ [۵] همان، ج ۱۴، ص۳۵، باب۳؛ [۶] الكافی، دار الكتب الإسلامية، چ۴، ج۲، ص۶۶۴؛ [۷] الكافی، همان؛ [۸] غررالحكم و درر الكلم‏، دار الكتاب الإسلامی، چ۲، ص۳۵۵، حکمت۱۸؛ [۹] بحار الأنوار، همان، ج۷۵، ص۲۵۰، باب۲۳؛ [۱۰] همان، ج۱۶، ص۲۹۸، باب۱۰؛ [۱۱] کافی، همان، ص۲۰۶؛ [۱۲] عيون أخبار الرضا(ع)، ابن بابويه، نشر جهان‏، چ۱، ج۱، ص۳۱۷ 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۵ش، چ اول‏، ج ۲، ص ۵۷۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️معتبرترین و مقدس‌ترین منابع بعد از قرآن 🔹معتبرترین و مقدس‌ترین منابع ما، بعد از ، در حدیث، است، یعنی‏ ، ، ، ، و در خطب، و در ادعیه‏ ‏ است. اما همه اینها فرع بر قرآنند و به اندازه قطعیت صدور ندارند؛ 🔹یعنی حدیث‏ کافی‏ آن قدر می‌تواند معتبر باشد که با منطبق باشد، و با تعلیمات آن جور درآید و اختلاف نداشته باشد. صلی الله علیه و آله و علیهم السلام می‌فرمودند ما را بر عرضه بدارید، اگر بر قرآن منطبق نبود بدانید که ساختگی و جعلی است و آن را به ما بسته‌اند؛ ما چیزی خلاف قرآن نمی‌گوییم. 📕آشنایی با قرآن (نسخه سایت)، ج ۱، ص ۸ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) هنگام ورود به ماه «رمضان» چه سفارشی به مومنین می فرمایند؟ (بخش اول) 🔹سفارش‌ (صلی الله علیه و آله) برای ورود به ماه رمضان؛ «قَالَ النَّبِىُّ (صلى الله عليه و آله): ... وَ تَصَدَّقُوا عَلَى فُقَرَاءِكُمْ وَ مَسَاكِينِكُمْ وَ وَقِّرُوا كِبَارَكُمْ وَ ارْحَمُوا صِغَارَكُمْ وَ صِلُوا أَرْحَامَكُمْ وَ احْفَظُوا ألْسِنَتَكُمْ وَ غُضُّوا عَمَّا لَا يَحِلُّ النَّظَرُ إلَيْهِ أَبْصَارَكُمْ وَ عَمَّا لَا يَحِلُّ الاِسْتِمَاعُ إِلَيْهِ أسْمَاعَكُمْ وَ تَحَنَّنُوا عَلَى أَيْتَامِ النَّاسِ يُتَحَنَّنْ عَلَى أيْتَامِكُمْ وَ تُوبُوا إلَى اللهِ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَ ارْفَعُوا إلَيْهِ أيْدِيكُمْ بِالدُّعَاءِ فِى أوْقَاتِ صَلَاتِكُمْ»؛ [۱] 🔹[ترجمه روايت:] (پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) مى‌فرمايد: ... بر و دهيد، و را كنيد، و بر كنيد و كنيد، و را حفظ كنيد، و را از آنچه كه نظر به آن است بپوشانيد، و را از آنچه كه شنيدن آن است حفظ كنيد، به محبّت كنيد تا به يتيم‌هاى شما محبّت كنند، و به سوى خدا از گناهان‌تان كنيد، و دست‌هايتان را براى در اوقات به درگاهش بلند كنيد). 🔹شرح حديث: در ميان رواياتى كه در مورد ماه وارد شده، ، حديث معروفى است كه هر چه انسان در مورد آن تعمّق كند مطالب جديدى به دست مى‌آورد؛ عبارات فوق چند جمله از آن روايت است. در فصلى از اين حديث (صلى الله عليه و آله) مى‌دهد، كه پنج و مردمى، و پنج دستور و سازنده است که در نوشتار ارائه خواهد گردید. با دقّت به اين حديث متوجّه مى‌شويم كه ماه بايد سازنده باشد، هم رابطه خلق با خلق و هم رابطه انسان با خالق را روشن مى‌سازد و در ضمن معلوم مى‌شود كه اسلام، آيين محبّت است. ... پی‌نوشت: [۱] عيون‌أخبارالرضا(ع)‏، ابن بابويه، لاجوردى، مهدى‏، نشر جهان‏، تهران،‏ ۱۳۷۸ق، چ اول‏، ج ‏۱، ص ۲۹۵ 📕مشكات هدايت‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: مكارم، مسعود، حامدى، محمد رضا، مدرسه امام على بن ابى طالب(ع)، قم‏، ۱۳۸۵ش، چ اول‏، ‏ص ۱۰۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)