eitaa logo
#کانال_میثاق♥🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ♥mesahg@🇮🇷🇮🇷🇮🇷
1.2هزار دنبال‌کننده
185.6هزار عکس
167.6هزار ویدیو
1.9هزار فایل
استقرار اسلام اصیل، دفاع از انقلاب اسلامی وحفظ ارزش های آن تااستقرار عدل و قسطmesahg@
مشاهده در ایتا
دانلود
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️ در انسان و جامعه (بخش سوم و پایانی) 🔷 به انسان مى‏دهد، یعنى او را از و بندگى و آزاد مى‏کند، رشته و طمع و و و را از گردنش برمى‏دارد و به این ترتیب ریشه رقّیتها و را از بین مى‏برد. 💠اثر اخروى تقوا 🔷اثر در این است که گناهان گذشته را پاک مى‏کند، کفاره عمل گذشته است، یعنى [گناهان گذشته را] محو مى‏کند: وَ یُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ. مقصود این است‏ که را جبران مى‏کند، چون [همراه با] است. کسى که یک آلودگیهایى در گذشته داشته، هنگامى باتقوا خواهد بود که از آن آلودگیها توبه کند. پس اثر آن گناهان گذشته پاک مى‏شود، مجازات اخروى هم از انسان سلب مى‏شود، یعنى خدا دیگر بنده باتقوایش را به خاطر گناهان گذشته‏اش مجازات نمى‏کند.  🔷وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظیمِ‏ خدا صاحب فضل و بزرگ است. قرآن کریم در این آیات مى‏خواهد ما را توجه بدهد که اگر ایمان ما باشد و اگر عمل ما باشد و اگر جامعه ما جامعه مسلمان باشد، مشمول انواعى از عنایتهاى الهى خواهیم بود و موفقیتها خواهیم داشت. «انْ تَتَّقُوا اللَّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقاناً؛ داشته باشید تا ‏_بین باشید»؛ و این خودش چه است که یک فرد یا یک جامعه روشن‏بین باشد. 🔷گاهى قرآن بر همین اساس داستان نقل مى‏کند، یعنى جریانهایى از تاریخ مسلمین نقل مى‏کند که به موجب این جریانها نشان مى‏دهد که در صدر اول، خداوند چگونه پیغمبر خودش را و به تبع، مؤمنینى را که همراه او بودند، چون بر راه حق و بر راه خدا و بر بودند مؤیَّد کرد و از چه مضایق و تنگناهایى نجات داد، و برعکس دشمنان آنها را با آن همه قدرت و سطوت، با آن همه طنطنه و طُمطُراق نیست و نابود کرد. همه اینها را به صورت درس عملى بیان مى‏کند. [۱] پی نوشت [۱] مطهری، مرتضی، مجموعه آثار شهید مطهری، آشنایى با قرآن ۱-۵، ۱۳۷۷ش، ج ۲۶، صص ۲۲۳-۲۲۲ پدیدآورنده: حمید حنائی نژاد منبع: وبسایت راسخون
⭕️ - 🔹 حکم را ندارد. آن است که کسی را که در اختیار دیگری می بیند برای خود بخواهد، بی آن که خواهان سلب آن از وی باشد. علیه‌السلام فرموده است: می‌خورد، اما حسد نمی‌ورزد و - بر عکس - حسد می‌ورزد و غبطه نمی خورد.   📕 (تلخیص و تحریر کتاب معراج‌السعادة)، ص ۳۸۲ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره)
هدایت شده از mesaghمیثاق
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️حسادت یا غبطه  🔹خداوند مالک هستی، و تمام خلایق مِلک او می باشند. او نعمت‌هایش را به هر کس به اندازه استعداد و ظرفیتش، و نیز بسته به مصالحی که حضرتش برای او در نظر گرفته است، عطاء می کند. چه نیک است آدمی تنها چشم به خدا بدوزد و نیازهای خود را تنها از او بطلبد. 🔹نگریستن به بندگان خداوند و رشک بردن به داشته های آنان و غفلت از آنچه خود دارد، حکایت از شقاوت نفس و خبث طینت و فساد اعتقاد می کند. انسان اگر خداوند را فاعل مایشاء می دانست و او را قادر به انجام هر کاری می یافت و درونی آراسته می داشت، نیازش را به خدا عرضه می کرد، و نداشته ها را از او اخذ می نمود و هرگز در فراق نداشتن نعمتی، به زوال عزّت و یا دوام نقمت احدی از بندگان خدا راضی نمی شد، چه رسد که آن را بطلبد. 🔹البته اگر آدمی به داشته های دیگران نظر کند و نعمت های داده شده به آنها را از خداوند طلب نماید، مثلا علم و دانش دیگران را ببیند، و همان یا بیشتر آن را برای خود از خدا بخواهد، مال و ثروت و نیز اولاد صالح دیگران را ببیند و مثل آن را برای خود بطلبد، حسد شمرده نمیشود؛ چنین چیزی را نام نهند و آرزوی ترقی برای خود گویند. 🔹پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله میفرمایند: «لا حَسَدَ الّا فِی اثْنَینِ رَجُلٍ اتاهُ اللَّهُ مالًا فَهُوَ ینْفِقُ مِنْهُ آناءَ اللَّیلِ وَ آناءَ النَّهارِ، وَ رَجُلٍ اتاهُ اللَّهُ القُرآنَ فَهُوَ یقُومُ بِهِ آناءَ اللَّیلِ و آناءَ النَّهارِ؛ [۱] جز در مورد دو کس جایز نیست؛ کسی که خدا مالی به وی عطا فرموده و او شبانه روز از آن انفاق میکند، و کسی که خداوند قرآن (علم) به وی عطا فرموده و او شبانه روز بدان قیام میکند (احکام قرآن را ابلاغ و خود بدان عمل می‌نماید). پی نوشت [۱] خصال، ج ۱، ص۷۶ 📕اخلاق در قرآن و سنت حاوی یکصد مبحث اخلاقی (علی غضنفری)، ج۱، ص،۳۵۷ منبع: حوزه نت
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️سخن چينی با چه انگيزه هايی صورت می گيرد؟ 🔹اين رذيله اخلاقی مانند سایر هم نوعانش پيوند ناگسستنى با بسيارى از رذائل اخلاقى دارد، از جمله ، زيرا شخص حسود نمى تواند آرامش زندگى ديگران را تحمل كند، و از اين كه دوستان دست به دست هم داده و كارهاى خود را به سرعت پيش مى برند، و يا از محبت و پیوند قوی در بین خانواده ها و همسران، رنج مى برد، سعى مى كند از طريق آنها را نسبت به يكديگر کرده و به جان هم بيندازد. ، از انگيزه های ديگر سخن چينى است، چرا كه شخص دنياپرست مى خواهد با ایجاد اختلاف در بين ديگران، کار و كسب آنها را به ركود و ورشكستگى بكشاند تا زمینه بهره برداری خودش را فراهم نماید. 🔹 عامل مهم ديگرى در سخن چينى است. قرآن مجيد درباره منافقان مى گويد: «اَلا اِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لكِنْ لا يَشْعُرُونَ؛ [بقره، ۱۲] آنها [منافقان] فساد كنندگان واقعى هستند، و لكن نمى فهمند». براستی كار آنها ايجاد فساد، به هر طريق ممكن است، امام صادق (ع) در حديثى مى فرمایند: «يكى از نشانه هاى اصرار بر سخن چينى است». [۱] فرد نزد اين طرف مى آيد و به عنوان خيرخواهى، از طرف مقابل مى كند، و سخنان زهرآلودى از وى نقل مى نمايد، و نزد طرف مقابل نيز همين عمل را تكرار مى كند. اين شخص دو چهره و منافق، هدفش ، و كشمكش هاى اجتماعى است تا در آن ميان نفس راحتی بكشد. 🔹عامل ديگر سخن چينى، همان چيزى است كه امروزه به عنوان بيمارى اخلاقى آزاردهى يا معروف است. بعضى هستند كه بر اثر عقده حقارت، انتقام جويى و يا انحرافات ديگر روانى، از اذيت و آزار ديگران لذت مى برند، و از خوشى آنها ناراحتند. اين گونه افراد به سخن چينى و سعايت پرداخته، تا مردم را به هم بريزند و خود در گوشه اى بنشينند و از جنگ و دعواى آنها لذت ببرند. از بعضى از روايات استفاده مى شود ناپاكى نطفه نيز از عوامل گرايش به سعايت و سخن چينى است. (البته زمينه ساز است نه اين كه افراد را مجبور به اين كار كند) پيامبر اكرم (ص) در حديثى می فرمایند: «اَلسّاعى بِالنّاسِ اِلَى النّاسِ لِغَيْرِ رُشْدِهِ؛ كسى كه نزد مردم بر ضد ديگرى (سخن چینی) مى كند در مسير صحيح نيست. [بعضى در تفسير جمله لغير رشده گفته اند يعنى لَيْسَ بِوَلَدِ حَلال؛ چنين كسى حلال زداده نيست]». [۲] 🔹عادت به یکی دیگر از عوامل سخن چينى است. شخص دروغگو اصرار دارد كه سخن اين شخص را به شخص دیگر برساند و ميان آنها كند هر چند سخنانش دروغ باشد. پيامبر اكرم (ص) در حديث مفصّلى درباره نشانه هاى صفات خوب و بد می فرماید: «اَمّا عَلامَةُ الْكَذَّابِ فَاَرْبَعَةٌ... اِنْ قالَ لَمْ يَصْدُقْ وَ اِنْ قِيلَ لَهُ لَمْ يُصَدِّقْ وَ الَنميمةُ وَ الْبُهْتُ؛ نشانه دروغگو چهار چيز است: هرگاه سخنى بگويد راست نمى گويد، و اگر سخنى به او بگويند تصديق نمى كند، و و بهتان». [۳] يعنى هرگاه صفت رذيله دروغگويى در درون جان انسان متمركز شود، اين چهار عمل از او آشكار مى شود. پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی،، چ دوم، ج ‏۶۹، ص ۲۰۷، باب ۱۰۶، ح ۸ [۲] إحياء علوم الدين، الغزالي، دارالمعرفة، بيروت، بی تا، ج ۹، ص ۷۵ [۳] بحارالأنوار، همان، ج ‏۱، ص ۱۲۲، باب ۴ 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسة الامام على بن ابى طالب(ع)، قم‏، ۱۳۷۷ ش،‏ چ اول‏، ج ۳، ص ۳۰۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) 🆔 @mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
✨﷽✨ ✳️ سه آفت دین ✍امام صادق علیه‌السلام فرمودند: «آفَةُ الدّينِ الْحَسَدُ وَ الْعُجْبُ وَ الْفَخْر»؛ آفت دين، و و است. عنايت بفرمایيد که روايات را از چه زاويه‌ای نگاه می‌کنيم، موضوع بر سر بد بودن حسد و عجب نيست، موضوع بر سر تأثير آن‌ها نسبت به دين است، که با بودن اين صفات، دين ما دين زنده‌ای نيست و در راستای آفت دين بودن اين رذائل، بايد آن‌ها را از خود دفع کرد و تکليفمان را با آن‌ها روشن کنيم. معلوم است که حسد و عجب و فخر بد است، ولی چقدر بد است؟ می‌فرمايد در حدّی بد است که دين تو را نشانه می‌رود. وقتی متوجه چنين جايگاهی برای اين‌گونه رذائل شديم ديگر نمی‌آييم بپرسيم چرا نداريم، می‌رويم سراغ رذيله‌هايی که دين ما را آفت‌زده کرده است و معلوم است تا آن‌ها را از بين نبريم، نور در ما ظاهر نمی‌شود و نفسِ بيکرانه‌ی ما نمی‌تواند با انوار حقيقت مرتبط شود زيرا هر سه صفتی که در آن روايت مطرح است، صفاتی است که روح انسان را در موضوعاتی محدود گرفتار می‌کند و از گستردگی او می‌کاهد. 👤 استاد اصغر طاهرزاده 📚 برگرفته از کتاب «چگونگی فعلیت‌یافتن باورهای دینی» ‌‌‌‌
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️غبطه و حسد 🔹 حکم را ندارد. غبطه آن است که کسی نعمتی را که در اختیار دیگری می بیند برای خود بخواهد، بی آن که خواهان سلب آن از وی باشد. امام جعفر صادق علیه‌ السلام  فرموده است: مؤمن غبطه می‌خورد، اما حسد نمی‌ورزد و منافق - بر عکس - حسد می‌ورزد و غبطه نمی خورد.   📕 (تلخیص و تحریر کتاب معراج‌السعادة)، ص ۳۸۲ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره)
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢خصوصیات منحرفان قوم یهود در قرآن از منظر آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدّ ظلّه العالی) - (بخش پنجم) 🔸در ابتداى ظهور پیامبر اسلام (ص) انتظار می رفت که پیش از دیگران با نداى اسلام لبیک گویند؛ چرا که آنها - بر خلاف مشرکان - بودند. به علاوه صفات (ص) را نیز در کتاب هاى خود خوانده بودند. ولى می فرماید: با سابقه بدى که اکثریت آنها دارند، انتظار شما مورد ندارد، چرا که گاهى صفات و روحیات انحرافى یک جمعیت، سبب می شود که با تمام نزدیکى به حق از آن دور گردند. [۱] 💠جاسوسی گروهى از یهود 🔹 موضع بسیار سختى در برابر داشته اند. در جنگ احزاب و پاره اى از جنگ ها با دشمنان دیگر هم آواز شدند، به علاوه در بعضى از جنگ ها مانند خیبر در برابر مسلمین ایستادند و توطئه قتل پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) را چیدند و براى مشرکان مى کردند. [۲] خداوند در آیه ۴۱ سوره مائده درباره گروهى از که مرتکب کارهاى خلافى از قبیل بر ضدّ بودند مى فرماید: «اولئِک الَّذینَ لمْ یُرِدِ اللهُ انْ یطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ؛ آن ها کسانى هستند که خدا نخواسته است دل هایشان را پاک کند!». [۳] 💠دنیاپرستی یهود بنى اسرائیل 🔹در قرآن خداوند و را مذمت کرده، زیرا حریص بر حیات و زندگى دنیوى شدند: «ولَتجِدَنّهُم احْرَصَ النّاس على حیوة؛ مى یابى آن ها را حریص ترین مردم بر زندگى دنیا». [۴] چنان که خداوند مى فرماید: «یوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ یعَمَّرُ أَلْفَ سَنَة؛ دوست دارد هر یک از آنها (یهود بنى اسرائیل) که عمر هزار ساله کند». [۵] معاصر پیامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نیز مردمى بودند فوق العاده حریص به زندگى مادى؛ [۶] حریص در اندوختن اموال و ثروت ها، حریص در قبضه کردن دنیا و حریص در انحصار طلبى. [۷] این روحیه اى است که امروز در آنها دیده مى شود و دیروز هم وجود داشته و گویا به مرور ایام جزء خون آن ها شده است!. [۸] 💠حسادت علیه پیامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله و سلّم) 🔹 با آن همه زحمات و مشکلاتى که در راه رسیدن به «پیامبر موعود تورات» متحمل شدند، به خاطر ، یا به خاطر اینکه این پیامبر از بنى اسرائیل نیست و منافع شخصى آن ها را به خطر مى اندازد، از اطاعت و ایمان به او سرباز زدند. [۹] در آیه ۹۱ سوره بقره می خوانیم: «وَ إِذا قِیلَ لَهُمْ آمِنُوا بِما أَنْزَلَ اللهُ قالُوا نُؤْمِنُ بِما أُنْزِلَ عَلَینا وَ یکفُرُونَ بِما وَراءَهُ؛ هنگامى که به آنها گفته شود به آنچه خداوند نازل فرموده بیاورید، مى گویند ما به چیزى ایمان مى آوریم که بر خود ما نازل شده باشد [نه بر اقوام دیگر] و به غیر آن کافر مى شوند». 💠خیانت در امانت 🔹جمعى از عقیده داشتند که مسئول حفظ امانت هاى دیگران نیستند، حتى حق دارند امانات آنها را تملک کنند. منطق آن ها این بود که مى گفتند ما اهل کتابیم و پیامبر الهى و کتاب آسمانى او در میان ما بوده است، بنا بر این اموال دیگران براى ما احترامى ندارد. در آیه ۷۵ سوره آل عمران به این گروه اشاره شده است: «وَ مِنْهُمْ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِدِینارٍ لا یؤَدِّهِ إِلَیک إِلَّا ما دُمْتَ عَلَیهِ قائِماً؛ کسانى هستند که اگر یک دینار به عنوان به آنها بسپارى به تو باز نمى گردانند، مگر تا زمانى که بالاى سر آن ها ایستاده [و بر آن ها مسلط] باشى». [۱۰] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] تفسیر نمونه، ج‏۱، ص۳۱۴ [۲] پیام قرآن، ج۱۰، ص۳۴۹ [۳] اخلاق در قرآن، ج‏۱، ص۲۰۸ [۴] سوره بقره، آیه ۹۶؛ (اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقین)، ج‏۲، ص۱۵۴) [۵] سوره بقره، آیه ۹۶؛ (اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقین) ، ج‏۲، ص۳۴۱) [۶] معاد و جهان پس از مرگ، ص۸۲ [۷] اخلاق در قرآن، ج‏۲، ص۸۷ [۸] معاد و جهان پس از مرگ، ص۸۲ [۹] تفسیر نمونه، ج‏۱، ص۳۴۹ [۱۰] همان، ج‏۲، ص۶۲۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (حفظه الله)