eitaa logo
#کانال_میثاق♥🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ♥mesahg@🇮🇷🇮🇷🇮🇷
1.2هزار دنبال‌کننده
185.7هزار عکس
167.7هزار ویدیو
2هزار فایل
استقرار اسلام اصیل، دفاع از انقلاب اسلامی وحفظ ارزش های آن تااستقرار عدل و قسطmesahg@
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از mesaghمیثاق
بسم الله النور علی نور 🌺حال خوب چهارشنبه های امام رضایی🌺 🕌حضرت امام رضا علیه‌السلام با جمعی نشسته بودند  مستمند و فقير و درمانده‌ای از راه رسيد و گفت: آقا بيچاره شده‌ام درمانده شده‌ام نه پول دارم نه آبرو، قرض دارم، بيچاره‌ام و… از من دستگيری كنيد! حضرت جوابش را ندادند. 🍇فصل انگور بود و خادم، سينی بزرگی از انگور آورد و انگورها را برای پذيرايی جلوی حاضران گذاشت حضرت دست بردند و يك خوشه انگور به او دادند مستمند گفت: آقا انگور می‌خواهم چه كنم؟ من دارم از گرسنگی می‌نالم، زن و بچّه‌های من چيزی ندارند، انگور به من می‌دهيد؟! مگر انگور درد ما را دوا می‌كند؟! حضرت انگور را گذاشتند زمين. 🍇 شخص ديگری وارد شد و آمد مؤدب در مجلس نشست، سلام كرد و سرش را پايين انداخت، حضرت جوابش را دادند و بعد يك دانه، يك حبّه از آن انگورها را به او دادند، او بلند شد و دو دستی گرفت و آن را بر روی چشمانش گذاشت و بعد گريه كرد و گفت: آقا اين حبّة انگور را می‌برم آن را طوری‌ تقسيم می‌كنم كه به همه برسد آن را در آب می‌چكانم و به زن و بچّه‌هايم و تمام فاميل می‌دهم كه وجودشان در دنيا و آخرت بيمه شود. حضرت خوشه‌ای به او مرحمت نمودند. او گفت: آقا اين را در خانه حفظ می‌كنم كه اعقاب و بچّه‌هايم تا آخر عمر از آن استفاده كنند، من و اين بی‌لياقتی! آنگاه شما خوشه انگور به من می‌دهيد؟! حضرت سينی را بلند كرده و به او دادند و فرمودند: همه را با خود ببر، عرض كرد: آقا من و اين سينی‌ انگور؟ به خادم فرمودند: قلم و كاغذ بياور و نوشتند كه باغی‌ كه اين انگورها را از آن آورده‌اند، همه را به اين مرد بخشيدم مرد شروع كرد به گريه كردن و گفت: يابن رسول الله! شما خانواده‌ای كريم هستيد و كرم داريد؛ امّا من آمدم فقط شما را ببينم. ديدن شما برايم بس بود، به من دانه انگور داديد كه برای خود و خانواده‌ام كافی بود، خوشه انگور داديد كه اعقابم را تا روز قيامت كفايت می‌كرد، سينی انگور مرحمت فرموديد، ديگر عاجزم از وصفتان، حال باغ انگوری عنايت فرموديد، حضرت فرمودند:يك نامه ديگر بياور و در آن نوشتند: قناتی كه اين باغ و باغ‌های ديگر از آن سيراب می‌شوند با بقيه اراضی را به تو بخشيدم. گفت: ديگر من حرفی ندارم، زبان ندارم و قادر نيستم كه تشكّر كنم، چه بگويم؟ 🍇حضرت فرمودند:يك نامه ديگر بياوريد، نشست، زانوهايش را بغل كرد، چنان حالتی در شادی داشت كه هيچ متوجّه نبود. بهت زده بود عرض كرد: آقا ديگر حرفی نمی‌توانم بزنم ديگر جای حرف نيست حضرت اين آيه را تلاوت كردند: «لَئِن شَكَرْتُمْ لأَزِيدَنَّكُمْ وَ لَئِن كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ؛ اگر واقعاً سپاسگزاری كنيد شما را افزون خواهم كرد و اگر ناسپاسی نماييد، قطعاً عذاب من سخت ‏خواهد بود» 🍇 آن فرد اوّلی برخاست و گفت: آقا شما اماميد، ما درِ خانه چه كسی آمده‌ايم؟ اينكه می‌گويد، نمی‌خواهم، شما می‌ريزيد داخل دامنش، منی كه از فقر دارم می‌ميرم، آنطور سرم آورديد. فرمودند: اوّل به تو خوشه انگور داديم، ديدی چه كار كردی؟ مگر خوشه محبّت در دامنت نريختيم؟! اگر آن شخص به شکرگزاری اش پایان نمی‌داد، ما هم بر حسب جود و کرممان ادامه می‌دادیم... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🛑📢 با_انتشار_مطالب_از_ما_حمایت_کنید 🆔 @mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
🕌🌸بسم الله النّور علی نور🌸🕌 حضرت امام رضا علیه‌السلام با جمعی نشسته بودند  مستمند و فقير و درمانده‌ای از راه رسيد و گفت: آقا بيچاره شده‌ام درمانده شده‌ام نه پول دارم نه آبرو، قرض دارم، بيچاره‌ام و… از من دستگيری كنيد! حضرت جوابش را ندادند. 🍇فصل انگور بود و خادم، سينی بزرگی از انگور آورد و انگورها را برای پذيرايی جلوی حاضران گذاشت حضرت دست بردند و يك خوشه انگور به او دادند مستمند گفت: آقا انگور می‌خواهم چه كنم؟ من دارم از گرسنگی می‌نالم، زن و بچّه‌های من چيزی ندارند، انگور به من می‌دهيد؟! مگر انگور درد ما را دوا می‌كند؟! حضرت انگور را گذاشتند زمين. 🍇 شخص ديگری وارد شد و آمد مؤدب در مجلس نشست، سلام كرد و سرش را پايين انداخت، حضرت جوابش را دادند و بعد يك دانه، يك حبّه از آن انگورها را به او دادند، او بلند شد و دو دستی گرفت و آن را بر روی چشمانش گذاشت و بعد گريه كرد و گفت: آقا اين حبّة انگور را می‌برم آن را طوری‌ تقسيم می‌كنم كه به همه برسد آن را در آب می‌چكانم و به زن و بچّه‌هايم و تمام فاميل می‌دهم كه وجودشان در دنيا و آخرت بيمه شود. حضرت خوشه‌ای به او مرحمت نمودند. او گفت: آقا اين را در خانه حفظ می‌كنم كه اعقاب و بچّه‌هايم تا آخر عمر از آن استفاده كنند، من و اين بی‌لياقتی! آنگاه شما خوشه انگور به من می‌دهيد؟! حضرت سينی را بلند كرده و به او دادند و فرمودند: همه را با خود ببر، عرض كرد: آقا من و اين سينی‌ انگور؟ به خادم فرمودند: قلم و كاغذ بياور و نوشتند كه باغی‌ كه اين انگورها را از آن آورده‌اند، همه را به اين مرد بخشيدم مرد شروع كرد به گريه كردن و گفت: يابن رسول الله! شما خانواده‌ای كريم هستيد و كرم داريد؛ امّا من آمدم فقط شما را ببينم. ديدن شما برايم بس بود، به من دانه انگور داديد كه برای خود و خانواده‌ام كافی بود، خوشه انگور داديد كه اعقابم را تا روز قيامت كفايت می‌كرد، سينی انگور مرحمت فرموديد، ديگر عاجزم از وصفتان، حال باغ انگوری عنايت فرموديد، حضرت فرمودند: يك نامه ديگر بياور و در آن نوشتند:ََ قناتی كه اين باغ و باغ‌های ديگر از آن سيراب می‌شوند با بقيه اراضی را به تو بخشيدم. گفت: ديگر من حرفی ندارم، زبان ندارم و قادر نيستم كه تشكّر كنم، چه بگويم؟ حضرت فرمودند: يك نامه ديگر بياوريد نشست، زانوهايش را بغل كرد، چنان حالتی در شادی داشت كه هيچ متوجّه نبود. بهت زده بود عرض كرد: آقا ديگر حرفی نمی‌توانم بزنم ديگر جای حرف نيست حضرت اين آيه را تلاوت كردند: لَئِن شَكَرْتُمْ لأَزِيدَنَّكُمْ وَ لَئِن كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ؛ اگر واقعاً سپاسگزاری كنيد شما را افزون خواهم كرد و اگر ناسپاسی نماييد، قطعاً عذاب من سخت ‏خواهد بود 🍇 آن فرد اوّلی برخاست و گفت: آقا شما اماميد، ما درِ خانه چه كسی آمده‌ايم؟ اينكه می‌گويد، نمی‌خواهم، شما می‌ريزيد داخل دامنش، منی كه از فقر دارم می‌ميرم، آنطور سرم آورديد. فرمودند: اوّل به تو خوشه انگور داديم، ديدی چه كار كردی؟ مگر خوشه محبّت در دامنت نريختيم؟! اگر آن شخص به شکرگزاری اش پایان نمی‌داد، ما هم بر حسب جود و کرم مان ادامه می‌دادیم...🔸️🔸️ -----------------------------❀○❀-------------------------
هدایت شده از mesaghمیثاق
🕌🌸بسم الله النّور علی نور🌸🕌 اهل سلوک و عرفان، تعبیر سلطنت معنوی درباره ائمه ی اطهارعلیهم السلام بکار برده اند اما به نحو اخصّ، سلطنت معنوی - علمیِ وجود نورانی امام رضا علیه السلام در ظهور و نمود، شدّت بیشتری دارد. سلطان در زیارتنامه ھا و توسلات شیعی ھمانند الولی المرشد و السّلطان خطاب به امام ھشتم علیه السلام حکایت از جایگاه خاصّ آن حضرت علیه السلام برای ھدایت و ارشاد اھل سیر و سلوک دارد! همچنان که صورتِ سلطنت معنوی و علمی به وجود امام هشتم علیه السلام برای اولیاء الله نمایان شده و مراتب اعلی وجودی زائرِ عارف، تحت سلطنت خاصّه امام رضا علیه السلام، مورد تایید قرار گرفته و اطمینان و آرامش در قلب ایشان به کمال خود میرسد، در واقع نفس مطئمنه امام علیه السلام به سبب سلطنت تکوینی، با تجلّی بر قلب زائر، او را از مرحله آرامش قلبی به مقام سکینه روحی می رساند و مراد از سکینه یعنی روح و ریحان و مطلق آرامش از مراتب اعلی یا افق اعلی وجودی انسان می جوشد و به مراتب پائین تر، ساری و جاری میشود، آرامشی که ربط و اتصال مستقیم به روح ولی الله الاعظم و تایید تکوینی ایشان دارد! روحی که حامل حقیقت نوری مطلقِ اسماء الله است، هنگامیکه صورت غیبیِ سکینه در وجود انسان تجلّی میکند دیگر هیچ حزن و اندوهی در او راه نخواهد داشت. استیلا و سلطنت معنوی و نوری ولایت رضوی است که زائر و مُحِبّ را از جهنّم طاغوت و ظلمات جهل و نفسانیّات و شیاطین عبور داده و به تدریج وارد بهشت روح و ریحان آرامش و اطمینان و سکینه خواهد نمود! چرا که در نظام آفرینش کاملترین صورتھای سکینه ی قلبیه، چھـره نورانی شمس الشموس، ولایت عظمی، علی بن موسی الرضا علیه السلام میباشد! چھره ملکوتی امام هشتم علیه السلام، مصداق اتمِّ سـکینه ی قلبی در عالم کثرت و تعیّن است که برخی عارفان در سیر و سلوک به دیدار آن نایل آمدند، القـابی چـون شـمس الشّموس و بدرُ النّجوم در ادعیه و زیارات، کنایه از پرتو افشانی امـام علیه السلام ، در قلـوب اھـل ولایـت اسـت. البته سـلطنت معنوی آن حضرت رضا علیه السلام علاوه بر قلوب خاصّه، بـرای عمـوم نیـز در رو ضـه شـریف و حرم رضـوی ھمچنان جلوه گری میکند وجـه اشـتراک ایـن دو جایگـاه، یعنـی قلـب و روضـة مبـارک در سکینه است، اما سلطنت معنوی امام رضا علیه السلام پس از رخت بر بسـتن از جھـان مـادی، ھمچنـان باقی است و روضه مبارک رضوی، مرکزی برای این نورافشانی جھت عام و خاصّ است، فیض از مبدأ فیاض، بسان دریای مـوّاج ، ابتـدا متوجـه روح مطھّـر و روضـه مبـارکِ رضـوی میشود و به ھنگام طغیان دریا و سرریز شـدن آن، عـام و خـاص از ایـن فیوضـات بھـره منـد میشوند. -----------------------------❀○❀--------------------------