✡ ردیهای بر فرضیهٔ نژاد سامی (١)
1⃣ تا قرن ١٨میلادی در محافل فرهنگی اروپایغربی در زمینهٔ زبانشناسی نظر عمده این بود که در مطابقت با متن #تورات، پس از فرونشستن طوفان نوح و تا زمان ساختن برج بابل 👈 «تمام جهان را یک زبان و یک لغت بود… خداوند گفت اکنون نازل شویم و زبان ایشانرا در آنجا مشوّش سازیم تا سخن یکدیگر را نفهمند… خداوند لغت تمام اهل جهان را مشوش ساخت.» [سِفر پیدایش، باب١١] و از این زمان به زبانهای مختلف در جامعهٔ بشری سخن گفته میشود.
2⃣ در جریان رشد و توسعهٔ بررسیهای تاریخی و زبانشناسی در اروپا، زبانشناس آلمانی #لودویگ_فن_اشلتسر در سال ١٧٧١ با توجه به وجود شباهتها و تفاوتها در گروههای زبانی دو گروه زبانهای خویشاوند «سامی» و «یافثی» را نامگذاری کرد. اشلتسر با این پیشنهاد برای نخستینبار اصطلاح (زبانهای) #سامی را در تقسیمبندی گروههای زبانهای خویشاوند به کار برد.
3⃣ نامگذاری #سامی در زبانشناسی بهسرعت متداول گردید و تا امروز هم باقی مانده است. همراه با مفهوم سامی در زبانشناسی، نام زبانهای خویشاوند هند و اروپایی، هند و ژرمنی، و #آریایی نیز وارد علوم اجتماعی شد.
4⃣ گروه زبانهای آسیایی که اشلتسر آنرا گروه زبانی «یافثی» نامیده بود، رفتهرفته در آثار زبانشناسان دورهٔ روشنفکری اروپا و اومانیستها بهنام گروه زبانهای #هند_و_اروپایی، یا هند و ژرمنی خوانده شد.
✍️ پروفسور شاپور رواسانی
https://eitaa.com/mesagh
✡ ردیهای بر فرضیهی نژاد سامی (۴)
1⃣ از دید عدهای، #عربستان موطن اولیهٔ #سامیان بوده و بهنظر برخی دیگر #فلات_پامیر که در آنجا سامیان در تماس نزدیک با #آریاها زندگی میکردند و سپس از آنجا از طریق جنوب دریای خزر به جنوبغربی مهاجرت کردهاند! به این ترتیب عربستان یا آفریقا نمیتوانسته خاستگاه اولیه سامیان باشد، بلکه طبق این نظر «سامیان» و «آریاها» هموطن بودهاند و شاید چون نزدیکِ هم زندگی میکردهاند روابطی هم داشتهاند.
2⃣ خیالپردازی نه فقط در باب خاستگاه اولیهٔ «سامیان» همچون خاستگاه #آریاها حد و حدودی نمیشناسد، بلکه پارهای از صاحبنظران به رسم خطوط مهاجرت قومی «سامی» و مناسبات دوستانهاش با قوم «هند و ژرمن» نیز پرداختهاند!!
3⃣ نوشتهاند: این دو قوم [سامی و ژرمن] در زمانهای تاریخی دور تقریباً در جنوبشرقی یا مرکز اروپا یک قوم و یک زبان بودند. بعداً سامیها جدا شدند و به طرف آسیای صغیر و سوریه غربی و سرزمینهای میان دریای مدیترانه و فرات و سرزمین آمور رفتند.
4⃣ این نظر مقدمهٔ «همنژاد» دانستن سامیان و آریاها بود. در فرضیههای نژادی، #نژاد_سفید بهعنوان #نژاد_برتر به دو گروه #آریایی و #سامی تقسیم میشود. «بلونچلی» نژاد سفید را به دو بخش آریایی و سامی تقسیم کرد و سامیان را تنها گروه و قومی دانست که در داشتن تفاوت و اختلاف فاحش با نژادهای پست [سیاهان، زردها، سرخها و…] با آریاییها قابل مقایسهاند!
5⃣ در مقابله با نظرات نژادی که «آریا»ها و «سامی»ها را بر پایهٔ صفات نژادی (شکل بینی، جمجمه و…) از هم جدا میکنند، نظریهپردازانی هم هستند که معتقدند #آریا و #سامی از نظر صفات نژادی با هم اختلافی نداشته و ندارند و در چارچوب نژاد سفید بر سایر «نژادها»ی انسانی برتری دارند!!
6⃣ اما امروزه بررسیهای علمی نشان میدهد که تقسیم گروههای انسانی به نژادهای پست و برتر و سپس تقسیم نژاد سفید به آریا و سامی به کمک زبانشناسی در حقیقت یک ردهبندی #سیاسی با مقاصد اقتصادی #طبقاتی و #استعماری است و پایه و اساسی در علوم طبیعی، علوم اجتماعی و تاریخ ندارد.
✍️ پروفسور شاپور رواسانی
https://eitaa.com/mesagh
✡ ردیهای بر فرضیهٔ نژاد سامی (٢)
1⃣ به نامگذاریِ #زبانهای_سامی توسط اشلتسر ایرادهای فراوان گرفته شده است. یکی اینکه فهرست اسامی قبایل و اقوامی که امروزه زبانشناسان در گروه زبانهای سامی قرار میدهند با فهرست اسامی قبایل و اقوامی که در #تورات بهعنوان اولاد و احفاد #سام نام برده شدهاند، مطابقت ندارند و پارهای از اقوام و قبایل که در گروه زبانهای سامی قرار داده میشوند، در تورات جزء اولاد حام (فرزند دیگرِ نوح) آمدهاند.
2⃣ این نشان میدهد که نمیتوان فهرست قبایل تورات را هم از نظر خویشاوندی قومی و هم از نظر خویشاوندی زبانی یکی دانست و به کار برد، زیرا این ردهبندی نه از نظر قومی و مردمشناسی و نه از نظر زبانشناسی بلکه از نظر تاریخی ـ سیاسی تنظیم شده است.
3⃣ باید به این نکات افزود که در باب ١٠ سِفر پیدایش تعداد زیادی زبانهای مرده یا زبانهایی که در همان زمان بدان صحبت میشد ذکر نشدهاند (و از وجود آنها در دورههای جدید مطلع شدهایم) اما از نظر زبانشناسی تمام اینها جزء زبانهای سامی محسوب میشوند.
4⃣ با آمیختن و تعمیم زبانشناسی به مردمشناسی در چارچوب #فرضیههای_نژادی، لغت و مفهوم #سامی نیز رفته رفته مانند کلمه و مفهوم #آریا از زبانشناسی وارد مردمشناسی و نژادشناسی شد و بهتدریج سخن از #اقوام_سامی و #نژاد_سامی به میان آمد در حالیکه اقوام ریشههای دیگری دارند تا زبانها و تمام آنهایی که در یک گروه فامیل زبانی هستند، خویشاوند قومی نیستند.
✍️ پروفسور شاپور رواسانی
https://eitaa.com/mesagh
✡ ردیهای بر فرضیهی نژاد سامی (۵)
1⃣ در طول تاریخ و از زمانهای بسیار دور در مناطق مختلف جهان اقوام و قبایل و گروههای انسانی متعددی زندگی میکردهاند که زبان، فرهنگ و نام خودشان را داشتهاند و با یکدیگر بهمناسبت مهاجرتها، مبادلات تجاری، جنگها و صلحها مربوط بودهاند، اما در هیچ کتیبه یا سند تاریخی، هیچ قومی به خود نام #سامی نداده است! تورات نیز تنها از اقوامی سخن میگوید که از سام منشأ گرفتهاند، بی آنکه آنان را سامیها یا سامی بنامد.
2⃣ اکنون این پرسش مطرح میگردد که امروزه چگونه میتوان در تعیین هویت تاریخی، قومی و فرهنگی، تعلق داشتن به یک قوم را که اصولاً بدین نام و نشان وجود نداشته است، ملاک و پایهٔ استدلال و بررسی قرار داد؟!!
3⃣ دانش امروزی اثبات میکند که #فرضیههای_نژادی از بیخ و بن نادرست است و نمیتوان جامعهٔ انسانی را بهاستناد تفاوتها در مشخصات ظاهری جسمانی، به #نژادها ردهبندی نمود، سپس این ردهبندی را به #فرهنگ و #تمدن و استعدادهای فکری و ذهنی تعمیم داد و در درون یک «نژاد» معین نیز دست به تقسیم داخلی زد و آنرا به گروههای کوچکتری، که باز هم باید از لحاظ صفات جسمانی و مشخصات فرهنگی متفاوت بوده و یکی بر دیگری مزیّت و برتری داشته باشد تقسیم نمود.
4⃣ همچنین، بررسیهای #زبانشناسی نشان میدهد که زبانشناسی نمیتواند پایه و اساس #قومشناسی یا چیزی شبیه آن باشد و با مقایسهها و تحلیلهای زبانشناسی نمیتوان نوعی ردیابی و «فسیلشناسی» زبانی راه انداخت و بر اساس آن انسانها را به «نژادها»ی مختلف تقسیم و برایشان #وطن_اولیه و #زبان_اولیه تعیین کرد.
✍️ پروفسور شاپور رواسانی
📖 متن کامل مقاله به همراه منابع:
👉 goo.gl/b9Xdgv
https://eitaa.com/mesagh