✡ ردیهای بر فرضیهی نژاد سامی (٣)
1⃣ در قرون ١٨ و ١٩ کوشش شد یک مقایسهٔ زبانشناسی علمی با روش و نمونه هند و ژرمنی انجام گیرد و از این امر همانطور که در مورد اجداد اولیهٔ هند و ژرمنها رخ داده، موطن اولیهٔ سامیان را نیز تعیین کنند.
2⃣ درهم بودن و اختلافنظر فاحشی که در باب #وطن_اولیه سامیان وجود دارد، نشان میدهد که چگونه مانند کوشش صاحبنظران در یافتن وطن اولیه برای #آریاها بهدنبال تصورات و اعتقادهای سیاسی در چارچوب #فرضیههای_نژادی (اثبات وجود نژاد برتر)، در این مورد نیز نظریهپردازان با تعمیم فرضیههای زبانشناسی به مردمشناسی و تاریخ، در پی یافتن محل اقامت اولیه برای قوم اولیهٔ سامی برآمدهاند و به هیچ نتیجهٔ علمی و مستندی هم نرسیدهاند.
3⃣ وطن اولیهٔ سامیان از جنوب اسپانیا و آفریقا و از عربستان، بابل، و ارمنستان تا فلات پامیر و سرزمینهای آسیای مرکزی نزدیک سیحون و جیحون جستجو شده و تاکنون نیز مانند وطن اولیهٔ «آریاهای اولیه» پیدا نشده است!
4⃣ بهنظر #جیمز_مونتگومری، سرزمین سامیان در تمدنهای باستانی در درّههای دجله و فرات و سوریه و فلسطین و بهمانند کمربندی در صحرای شمال عربستان قرار دارد. عربستان محل ذخیرهی نژاد سامی است که فرهنگش را با خون سامی تازه میسازد و تکرار میکند.
5⃣ این سخنان را در بسیاری از کتب میتوان یافت، اما تاکنون کسی توضیح نداده که مراد از #خون_سامی چیست و این خون چه ترکیبی دارد، چنانکه دربارهٔ #خون_آریایی نیز تاکنون توضیحی داده نشده! و باز هم این سؤال که: چگونه میتوان «خون» را با «فرهنگ» در رابطه قرار داد؟! بدون پاسخ مانده است.
6⃣ این استدلالات شبیه همان است که دربارهٔ #انسان_اولیه و #نژاد_آریا عنوان شده و میشود. آیا این نژاد انسانی (سامیان) در عربستان پا از عدم به وجود گذاشته بودند و خلقت در این سرزمین صورت گرفته بوده؟! یا اینکه این گروه از سرزمین دیگری بدانجا آمده بودند؟!
✍️ پروفسور شاپور رواسانی
https://eitaa.com/mesagh
✡ ردیهای بر فرضیهی نژاد سامی (۵)
1⃣ در طول تاریخ و از زمانهای بسیار دور در مناطق مختلف جهان اقوام و قبایل و گروههای انسانی متعددی زندگی میکردهاند که زبان، فرهنگ و نام خودشان را داشتهاند و با یکدیگر بهمناسبت مهاجرتها، مبادلات تجاری، جنگها و صلحها مربوط بودهاند، اما در هیچ کتیبه یا سند تاریخی، هیچ قومی به خود نام #سامی نداده است! تورات نیز تنها از اقوامی سخن میگوید که از سام منشأ گرفتهاند، بی آنکه آنان را سامیها یا سامی بنامد.
2⃣ اکنون این پرسش مطرح میگردد که امروزه چگونه میتوان در تعیین هویت تاریخی، قومی و فرهنگی، تعلق داشتن به یک قوم را که اصولاً بدین نام و نشان وجود نداشته است، ملاک و پایهٔ استدلال و بررسی قرار داد؟!!
3⃣ دانش امروزی اثبات میکند که #فرضیههای_نژادی از بیخ و بن نادرست است و نمیتوان جامعهٔ انسانی را بهاستناد تفاوتها در مشخصات ظاهری جسمانی، به #نژادها ردهبندی نمود، سپس این ردهبندی را به #فرهنگ و #تمدن و استعدادهای فکری و ذهنی تعمیم داد و در درون یک «نژاد» معین نیز دست به تقسیم داخلی زد و آنرا به گروههای کوچکتری، که باز هم باید از لحاظ صفات جسمانی و مشخصات فرهنگی متفاوت بوده و یکی بر دیگری مزیّت و برتری داشته باشد تقسیم نمود.
4⃣ همچنین، بررسیهای #زبانشناسی نشان میدهد که زبانشناسی نمیتواند پایه و اساس #قومشناسی یا چیزی شبیه آن باشد و با مقایسهها و تحلیلهای زبانشناسی نمیتوان نوعی ردیابی و «فسیلشناسی» زبانی راه انداخت و بر اساس آن انسانها را به «نژادها»ی مختلف تقسیم و برایشان #وطن_اولیه و #زبان_اولیه تعیین کرد.
✍️ پروفسور شاپور رواسانی
📖 متن کامل مقاله به همراه منابع:
👉 goo.gl/b9Xdgv
https://eitaa.com/mesagh